نظریه مبادله ریچارد امرسون و رویکرد شبکه مبادله
نظریه مبادله ریچارد امرسون و رویکرد شبکه مبادله
مقدمه
ریچارد امرسون یکی از نظریهپردازان برجسته در زمینه نظریه مبادله اجتماعی است که با ترکیب روانشناسی رفتارگرا و تحلیل شبکه اجتماعی، رویکردی نوین به نظریه مبادله ارائه داد. او با تمرکز بر روابط مبادلهای و شبکههای اجتماعی، به تحلیل ساختارها و پویاییهای قدرت و وابستگی در این روابط پرداخت. نظریه امرسون از سطح خرد آغاز میشود و به تدریج به تحلیل ساختارهای کلانتر شبکههای اجتماعی میپردازد.
این مقاله به بررسی پیشفرضها، مفاهیم کلیدی، فرآیندهای اصلی مبادله، قضایای نظری و ساختار شبکه مبادله در نظریه امرسون میپردازد و اهمیت آن را در جامعهشناسی معاصر تحلیل میکند.
1. پیشفرضهای نظریه مبادله امرسون
امرسون نظریه خود را بر اساس پیشفرضهایی از نظریه مبادله خرد و روانشناسی رفتارگرا بنا کرد. این پیشفرضها عبارتند از:
- تکرار موقعیتهای پاداشدهنده: مردم در موقعیتهایی که پاداش دریافت میکنند، عقلانی عمل کرده و آن موقعیتها را تکرار میکنند.
- اشباع پاداشها: اگر افراد از پاداشهای یک موقعیت اشباع شوند، آن موقعیت اهمیت خود را برای آنها از دست میدهد.
- وابستگی منافع به منابع: منافع افراد در مبادله به منابعی که ارائه میدهند وابسته است.
امرسون با استفاده از این پیشفرضها، ساختار اجتماعی را به مبادله وارد کرد و تحلیل خود را از سطح روابط فردی به شبکههای اجتماعی گسترش داد.
2. فرآیندهای اصلی در نظریه مبادله امرسون
الف) قدرت و وابستگی
یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه امرسون، رابطه قدرت و وابستگی است. اگر در یک رابطه مبادلهای، عامل “ب” به منابعی که عامل “الف” ارائه میدهد وابسته باشد، عامل “الف” قدرت بیشتری بر “ب” خواهد داشت. این وضعیت را امرسون “برتری قدرت” مینامد.
ب) تعادل در روابط مبادلهای
امرسون معتقد است که روابط مبادلهای نامتعادل در طول زمان به سمت تعادل گرایش پیدا میکنند. برای مثال، اگر عامل “الف” برتری قدرت بر عامل “ب” داشته باشد، عامل “ب” میتواند از راههای زیر برای کاهش این وابستگی و ایجاد تعادل استفاده کند:
- کاهش ارزش پاداشهای ارائهشده توسط “الف”.
- افزایش تعداد منابع جایگزین برای پاداشهای ارائهشده توسط “الف”.
- افزایش ارزش پاداشهایی که “ب” به “الف” ارائه میدهد.
- کاهش منابع جایگزین “الف” که توسط “ب” ارائه میشود.
این فرآیندها نشان میدهند که روابط مبادلهای پویا هستند و بهطور مداوم تحت تأثیر تغییرات قدرت و وابستگی قرار میگیرند.
3. قضایای اصلی نظریه امرسون
امرسون مجموعهای از قضایا را برای توضیح پویاییهای روابط مبادلهای ارائه داد. برخی از این قضایا عبارتند از:
- قضیه ارزش پاداشها: هرچه ارزش پاداشها برای عامل “ب” بیشتر باشد، تمایل او به آغاز مبادله بیشتر خواهد بود.
- قضیه وابستگی: هرچه وابستگی “ب” به مجموعهای از روابط مبادلهای بیشتر باشد، احتمال آغاز رفتارهای مبادلهای توسط او بیشتر است.
- قضیه بلاتکلیفی: هرچه بلاتکلیفی “ب” در یک مجموعه روابط بیشتر باشد، وابستگی او در آن موقعیت افزایش مییابد.
- قضیه قدرت: هرچه وابستگی “ب” به “الف” بیشتر باشد، قدرت “الف” بر “ب” بیشتر خواهد بود.
- قضیه تعادل: هرچه عدم تعادل در یک رابطه مبادلهای بیشتر باشد، احتمال متعادل شدن آن در آینده بیشتر است.
4. ساختار شبکه و مبادله
امرسون تحلیل خود را از روابط فردی به شبکههای اجتماعی گسترش داد و چهار نوع شبکه مبادلهای را شناسایی کرد:
الف) انحصار یکجانبه (Unilateral Monopoly)
در این نوع شبکه، یک عامل (الف) منبع اصلی پاداش برای چندین عامل دیگر (ب1، ب2، ب3) است. این وضعیت باعث ایجاد برتری قدرت برای “الف” میشود.
ب) تقسیم کار (Division of Labor)
تقسیم کار یکی از راههای ایجاد تعادل در شبکههای انحصار یکجانبه است. در این حالت، هر عامل (ب) منابع خاصی را برای “الف” فراهم میکند و روابط مبادلهای جداگانهای با او ایجاد میشود.
ج) چرخه اجتماعی (Social Circle)
در چرخه اجتماعی، مبادلهها درون مقولهای هستند؛ یعنی منابع مشابهی بین عوامل مبادله میشود (مانند مهربانی با مهربانی یا کالا با کالا). این نوع شبکهها به سمت بسته شدن و ایجاد چرخههای متعادل گرایش دارند.
د) شبکههای قشربندیشده (Stratified Networks)
در این نوع شبکه، منابع بهصورت نابرابر بین عوامل توزیع شده و شبکه به طبقات مختلف تقسیم میشود. عوامل با منابع مشابه تمایل دارند شبکههای بستهای را در درون طبقه خود ایجاد کنند.
5. تحلیل قدرت و وابستگی در شبکهها
امرسون نشان داد که قدرت و وابستگی در شبکههای اجتماعی به ساختار شبکه و روابط مبادلهای بین عوامل بستگی دارد. برای مثال:
- در شبکههای انحصار یکجانبه، عامل مرکزی قدرت بیشتری دارد.
- در شبکههای چرخهای، قدرت بین عوامل بهطور متعادل توزیع میشود.
- در شبکههای قشربندیشده، عوامل در طبقات مختلف قدرت و منابع متفاوتی دارند.
6. اهمیت نظریه مبادله امرسون
الف) ترکیب روانشناسی و جامعهشناسی
امرسون با ترکیب روانشناسی رفتارگرا و تحلیل شبکه اجتماعی، رویکردی جامع به نظریه مبادله ارائه داد. او نشان داد که روابط اجتماعی نهتنها بر اساس ترجیحات فردی، بلکه بر اساس ساختارهای شبکهای شکل میگیرند.
ب) کاربرد در سطوح خرد و کلان
نظریه امرسون از سطح خرد (روابط فردی) تا سطح کلان (شبکههای اجتماعی) قابل اعمال است. این ویژگی باعث شده است که نظریه او در زمینههای مختلفی مانند سازمانها، بازارها و روابط بینالملل کاربرد داشته باشد.
ج) تأثیر بر نظریههای بعدی
نظریه امرسون تأثیر زیادی بر نظریههای جامعهشناسی و تحلیل شبکه اجتماعی داشته است. او با تأکید بر پویاییهای قدرت و وابستگی، راه را برای پژوهشهای بیشتری در زمینه شبکههای اجتماعی و مبادله باز کرد.
نتیجهگیری
نظریه مبادله ریچارد امرسون با تمرکز بر قدرت، وابستگی و تعادل در روابط اجتماعی، یکی از برجستهترین نظریههای جامعهشناسی معاصر است. او با ترکیب روانشناسی رفتارگرا و تحلیل شبکه اجتماعی، رویکردی نوآورانه به نظریه مبادله ارائه داد که هم در سطح خرد و هم در سطح کلان قابل اعمال است.
تحلیل شبکه مبادلهای امرسون نشان میدهد که روابط اجتماعی پویا هستند و بهطور مداوم تحت تأثیر تغییرات قدرت و وابستگی قرار میگیرند. این نظریه همچنان یکی از منابع الهامبخش در تحلیل ساختارها و پویاییهای اجتماعی است و در زمینههای مختلفی از جمله سازمانها، بازارها و روابط بینالملل کاربرد دارد.
نظر شما