موضوع : پژوهش | مقاله

نظریه جامعه‌شناسی ارتباطی ملوین دی فلور

ملوین لارنس دی فلور (Melvin Lawrence De Fleur)، یکی از برجسته‌ترین محققان در حوزه ارتباطات جمعی و روانشناسی اجتماعی، با ارائه نظریه‌ها و تحقیقات تأثیرگذار، نقش مهمی در توسعه مطالعات ارتباطات و رسانه‌ها ایفا کرد. او به همراه ساندرا بال-روکیچ، نظریه وابستگی به رسانه‌ها را مطرح کرد که یکی از مهم‌ترین نظریه‌های ارتباطی در نیمه دوم قرن بیستم است. این نظریه به بررسی وابستگی مخاطبان به رسانه‌ها و تأثیر رسانه‌ها بر رفتار، احساسات و باورهای افراد می‌پردازد.

1. نظریه وابستگی به رسانه‌ها (Media Dependency Theory)

مفهوم اصلی نظریه:

نظریه وابستگی رسانه‌ها، که توسط ملوین دی فلور و ساندرا بال-روکیچ در سال 1975 ارائه شد، بیان می‌کند که میزان تأثیر رسانه‌ها بر افراد، به وابستگی آن‌ها به رسانه‌ها برای کسب اطلاعات و هدایت رفتارهایشان بستگی دارد.

این نظریه بر سه رابطه اصلی تأکید دارد:

  1. رابطه میان رسانه‌ها و مخاطبان:
    رسانه‌ها به‌عنوان منبع اصلی اطلاعات، بر مخاطبان تأثیر می‌گذارند.
  2. رابطه میان رسانه‌ها و نظام اجتماعی:
    رسانه‌ها بخشی از نظام اجتماعی هستند و نقش مهمی در انتقال اطلاعات و شکل‌دهی به باورها ایفا می‌کنند.
  3. رابطه میان مخاطبان و نظام اجتماعی:
    مخاطبان برای درک محیط اجتماعی و تصمیم‌گیری‌های روزمره، به اطلاعات رسانه‌ها وابسته‌اند.

فرضیات اصلی نظریه:

وابستگی مخاطبان به رسانه‌ها:
افراد در جوامع مدرن به رسانه‌ها وابسته‌اند تا اطلاعات لازم برای درک محیط اجتماعی، تصمیم‌گیری و تفریح را کسب کنند.

تفاوت در میزان وابستگی:
میزان وابستگی افراد به رسانه‌ها، به نیازهای اطلاعاتی آن‌ها، ویژگی‌های فردی و شرایط اجتماعی بستگی دارد.

تأثیر شرایط اجتماعی:
در شرایط بحران یا تغییرات اجتماعی، وابستگی افراد به رسانه‌ها افزایش می‌یابد.

تأثیر رسانه‌ها بر رفتار و باورها:
رسانه‌ها می‌توانند باورها، احساسات و رفتار مخاطبان را تغییر دهند، به‌ویژه زمانی که مخاطبان به رسانه‌ها وابسته باشند.

عوامل مؤثر بر وابستگی به رسانه‌ها:

نیازهای اطلاعاتی:
افراد برای درک محیط اجتماعی، همراهی با هنجارهای اجتماعی و گریز از واقعیت‌های اجتماعی، به رسانه‌ها وابسته می‌شوند.

ویژگی‌های فردی:
عواملی مانند سن، ارزش‌ها و تجربیات فردی بر میزان وابستگی به رسانه‌ها تأثیر می‌گذارند.

ثبات اجتماعی:
در شرایط بحران اجتماعی (مانند انتخابات، بلایای طبیعی یا تحولات سیاسی)، وابستگی به رسانه‌ها افزایش می‌یابد. در مقابل، در شرایط ثبات اجتماعی، وابستگی کاهش می‌یابد.

تأثیر رسانه‌ها بر مخاطبان:

دی فلور معتقد است که رسانه‌ها بر مخاطبان سه نوع تأثیر می‌گذارند:

تأثیر شناختی:

  • رسانه‌ها به مخاطبان کمک می‌کنند تا ابهام‌ها را برطرف کنند و اطلاعات جدید کسب کنند.
  • رسانه‌ها می‌توانند نگرش‌ها را شکل دهند، اخبار را برجسته کنند و نظام‌های عقیدتی را گسترش دهند.

تأثیر عاطفی:

  • رسانه‌ها می‌توانند احساسات مختلفی مانند ترس، اضطراب، شادمانی یا نگرانی را در مخاطبان برانگیزند.
  • این تأثیرات می‌توانند به افزایش یا کاهش امنیت اجتماعی منجر شوند.

تأثیر رفتاری:

  • رسانه‌ها می‌توانند رفتار مخاطبان را تغییر دهند و آن‌ها را به انجام یا عدم انجام اقداماتی خاص ترغیب کنند.

2. عوامل تعیین‌کننده وابستگی به رسانه‌ها

دو عامل کلیدی:

برآورده کردن نیازهای اطلاعاتی:
افراد به رسانه‌هایی وابسته می‌شوند که نیازهای اطلاعاتی آن‌ها را بهتر برآورده کنند.

ثبات یا بحران اجتماعی:
در شرایط بحران یا تغییرات اجتماعی، وابستگی به رسانه‌ها افزایش می‌یابد، زیرا افراد به دنبال اطلاعات برای تصمیم‌گیری و کاهش ابهام هستند.

عوامل دیگر مؤثر بر وابستگی:

عوامل ساختاری:
روابط میان رسانه‌ها و نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی.

عوامل زمینه‌ای:
ماهیت محیط اجتماعی و فرهنگی که افراد در آن زندگی می‌کنند.

عوامل رسانه‌ای:
کیفیت و ماهیت پیام‌ها و فعالیت‌های رسانه‌ای.

عوامل شبکه‌ای:
تأثیر شبکه‌های ارتباطی میان‌فردی بر تجربیات رسانه‌ای افراد.

عوامل فردی:
اهداف و نیازهای فردی که از طریق رسانه‌ها برآورده می‌شوند.

3. پیامدهای وابستگی به رسانه‌ها

مزایا:

دسترسی به اطلاعات:
رسانه‌ها اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری و درک محیط اجتماعی را فراهم می‌کنند.

همراهی با هنجارهای اجتماعی:
رسانه‌ها به افراد کمک می‌کنند تا با هنجارها و ارزش‌های اجتماعی همراه شوند.

تفریح و گریز از واقعیت:
رسانه‌ها فرصتی برای تفریح و کاهش استرس فراهم می‌کنند.

معایب:

وابستگی بیش‌ازحد:
وابستگی بیش‌ازحد به رسانه‌ها می‌تواند منجر به کاهش تفکر انتقادی و پذیرش منفعلانه اطلاعات شود.

تأثیرات منفی عاطفی:
رسانه‌ها می‌توانند احساسات منفی مانند ترس یا اضطراب را افزایش دهند.

تغییرات رفتاری نامطلوب:
رسانه‌ها ممکن است رفتارهایی را ترویج دهند که با هنجارهای اجتماعی یا ارزش‌های فردی در تضاد باشند.

4. نقش رسانه‌ها در هدایت افکار عمومی

دی فلور معتقد بود که رسانه‌ها نقش مهمی در هدایت افکار عمومی ایفا می‌کنند. او به‌ویژه به نقش رسانه‌ها در شرایط بحران اجتماعی اشاره کرد و معتقد بود که در چنین شرایطی، رسانه‌ها می‌توانند:

  • اطلاعات لازم برای تصمیم‌گیری را فراهم کنند.
  • احساسات و نگرش‌های عمومی را شکل دهند.
  • رفتارهای اجتماعی را هدایت کنند.

5. نقد نظریه وابستگی به رسانه‌ها

نقاط قوت:

تأکید بر نقش رسانه‌ها در جوامع مدرن:
این نظریه به‌خوبی نقش رسانه‌ها را در تأمین نیازهای اطلاعاتی و هدایت رفتار مخاطبان توضیح می‌دهد.

ارتباط میان رسانه‌ها و نظام اجتماعی:
نظریه وابستگی به‌طور جامع، روابط میان رسانه‌ها، مخاطبان و نظام اجتماعی را تحلیل می‌کند.

توجه به شرایط اجتماعی:
این نظریه تأثیر شرایط اجتماعی بر وابستگی به رسانه‌ها را به‌خوبی تبیین می‌کند.

نقاط ضعف:

کم‌توجهی به تفاوت‌های فردی:
این نظریه به تفاوت‌های فردی در نحوه استفاده از رسانه‌ها توجه کافی ندارد.

نگاه جبرگرایانه:
نظریه وابستگی، تأثیر رسانه‌ها را بیش‌ازحد بزرگ‌نمایی می‌کند و نقش عوامل دیگر را نادیده می‌گیرد.

کم‌توجهی به محتوای رسانه‌ها:
این نظریه بیشتر بر ساختار رسانه‌ها تمرکز دارد و به محتوای پیام‌ها توجه کمتری می‌کند.

6. نقش دولت‌ها و رسانه‌ها در نظریه وابستگی

دی فلور و اورت ای. دنیس در کتاب درک رسانه‌های جمعی، به نقش نظارتی رسانه‌ها بر دولت‌ها و نهادهای قدرت اشاره کردند. آن‌ها معتقد بودند که رسانه‌ها می‌توانند:

  • شفافیت در عملکرد دولت‌ها را افزایش دهند.
  • منافع عمومی را حفظ کنند.
  • به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی عمل کنند.

جمع‌بندی

نظریه وابستگی به رسانه‌ها، یکی از مهم‌ترین نظریه‌های ارتباطی است که به بررسی روابط میان رسانه‌ها، مخاطبان و نظام اجتماعی می‌پردازد. این نظریه نشان می‌دهد که چگونه رسانه‌ها می‌توانند بر باورها، احساسات و رفتار مخاطبان تأثیر بگذارند و نقش مهمی در هدایت افکار عمومی ایفا کنند. با وجود انتقاداتی که به این نظریه وارد شده، همچنان یکی از نظریه‌های کلیدی در مطالعات رسانه و ارتباطات محسوب می‌شود.

نظر شما