خسرو گلسرخی
خسرو گلسرخی در سال ۱۳۲۲ در شهر رشت دیده به جهان گشود. وی در کودکی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی پدربزرگ خود که مردی اندیشمند و آگاه بود در آمد و به همراه مادر به قم سفر کرد . پس از پایان تحصیلات در روزنامه اطلاعات، آیندگان و کیهان به نگارش مقالاتی در باب مسائل ادبی و هنری پرداخت.
در سال ۱۳۴۷، هنگامی که سردبیری بخش هنری روزنامهٔ کیهان را داشت، با عاطفه گرگین، شاعر، نویسنده و پژوهشگر، پیوند زناشویی بست. در سال ۱۳۵۰، نوشته ای از او در ماهنامهٔ نگین با سرنبشتهٔ «گرفتاری شعر در شبه جزیرهٔ روشنفکران» به چاپ رسید که بسیار گفتگو برانگیز بود.
گلسرخی در این نوشته شاعران آن روزگار را سرزنش میکرد که: «شاعر که ناخواسته و نادانسته زیر نفوذ سیاست هنری روزگارش قرار گرفته است... او از کلمات و شرایط عینی زندگی میترسد. شاعر در مقام تولیدکننده ای تکیه زده که منطبق شدن کالایش با ضوابط جاری حتمی می نماید. آیا شعر نمیتواند دهان به دهان جریان و هستی گیرد و گردن نهادن به ایجاد آن گونه کالا ضرورت دارد؟... شاعر جا خالی کرده است. او گوشه نشین، حاشیه پرداز و منزوی شده، به متلاشی کردن نقش تاریخی شاعر و حقیقت شعر نشسته است... شاعر چون در کوران واقعیات نیست، چون در زندگی روزمره در میان مردم دیده نمیشود، شعر او نه رنگی از مردم دارد و نه رنگی از زندگی »
خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مبارز و آرمانگرایی مخلص بود. او آنگونه که می اندیشید و می زیست و می سرود . سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۱ دوران خلاقیت و شکوفایی فکری او بود. دید سالم و هوشیارانه و منتقد او در اشعارش بازتابی گسترده دارد.
نوشته های خسرو گلسرخی ، اعم از شعر و مقاله و تحقیق نشان می دهد که او به هنر جدای از مردم اعتقاد و دلبستگی نداشته و به همین دلیل در تمام آثارش به افشای چهره دشمنان مردم پای فشرده است. اشعار اولیه خسرو گلسرخی از حیث ساخت و تکنیک شعری ضعف هایی دارند اما همین سروده ها نیز از حیث محتوا و اندیشه و عشق سرشار به مردم و مبارزه، در شمار صادقانه ترین و صمیمانه ترین سروده هاست. در واقع شعر گلسرخی همچون بسیاری از چهره های مطرح سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ از جمله شاملو ، زهری ، کسرایی ، آزرم و سلطانپور ، دارای درون مایه ای نوین بود که از شکنجه ها و زندانها و میدانهای اعدام سخن می گفت . و تمام تلاش خود را برای در هم کوبیدن عوامل یاس و نا امیدی که در سالهای ۱۳۴۰ الی ۱۳۴۹ بر اشعار شاعران معاصر سایه افکنده بود به کار می گرفت ونوید پیروزی و آزادی می داد .
خسرو گلسرخی شاعر و نویسندهٔ مارکسیست ایرانی و از فعالان سیاسی چپگرا بود. گلسرخی در دوران حکومت محمدرضا پهلوی به همراه کرامتالله دانشیان محاکمه ودر سال ۱۳۵۲ اعدام شدند. در ابتدای انقلاب پارک معروف به فرح را به یاد او گل سرخ نهادند که بعد به لاله تغییر یافت.
آثار :
سرزمین من
پرنده خیس
خسته تر از همیشه مجموعه اشعار (به کوشش کاوه گوهرین و چاپ انتشارات آرویج)
ای سرزمین من مجموعه اشعار (به کوشش کاوه گوهرین)
سیاست هنر، سیاست شعر (با نام خ. گلسرخی)
نیما و حقیقت خاکی (با نام خسرو تهرانی)
ادبیات توده (با نام خسرو تهرانی)
واپسین دم استعمار نوشته فرانتس فانون (ترجمه با نام خسرو کاتوزیان)
نظر شما