موضوع : پژوهش | مقاله

برکت حضور جامعتین در میدان انتخابات

در طول تاریخ انقلاب سالم‌ترین و دلسوزترین تشکلی که مواضع درستی داشته جامعتین بوده و لذا همه اصولگراها به این موضوع توجه دارند که برای ایفای نقش جامعتین (جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) در بقای انقلاب، این موضوع در محوریت این تشکل در انتخابات تبلور خواهد یافت.البته جامعتین در این انتخابات به عنوان راهنما عمل می‌کنند،چراکه وظیفه اصلی روحانیت راهنمایی مردم برای شناخت شاخصه ها و پشتیبانی از مسیر اصولگراییاست.خوشبختانه با محوریت جامعتین سازوکار کمیته واحد اصولگرایان شکل گرفت تا بدین وسیله شاهد وحدت اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم باشیم.جامعتین در انتخابات نامزدی معرفی نمی کند،اما در عین حال این دو تشکل روحانی برای وحدت اصولگرایان نقش مهمی را ایفاء می کنند.همان‌طور که در انتخابات مجلس هشتم این نقش از سوی جامعتین دنبال و پیگیری شد و این وحدت با محوریت جامعتین منجر به شکل گیری مجلس هشتم شد.حضور جامعتین در عرصه سیاسی کشور بخصوص در عرصه انتخابات مجلس نهم که یکی از پیچیده‌ترین و حساس ترین انتخابات های کشور مان محسوب می شود،از جمله برکات الهی است که می بایست مغتنم شمرده شود و حداکثر بهره از این حضور در راستای تداوم گفتمان اصولگرایی در کشور صورت گیرد.جامعتین نیز با درک صحیح از شرایط کشور،تکلیف را در آن دیده تا وارد میدان پر تلاطم انتخابات مجلس شود و همه مشکلات و سختی‌های آن را به جان بخرد.این دو نهاد برجسته روحانی محوریت فعالیت مجموعه ای از نیرو های اصولگرا،ارزشی و معتقد به آرمان های انقلاب اسلامی را بر عهده گرفته اند و این برای همه کسانی که خود را اصولگرا می دانند یک نعمت بزرگ الهی است.اصولگرایان باید قدر این فرصت و نعمت را بدانند و با عملکرد مناسب خود به این حضور مقدس لبیک بگویند.حضور دو نهاد شناخته شده که مورد وثوق مردم متدین و انقلابی کشورمان هستند برای اصولگرایان یک فرصت بزرگ است چرا که سرمایه اجتماعی آنان را در میان مردم افزایش و اقبال مردمی را به سمت آنان سوق خواهد داد.علت آن هم عشق و علاقه ای است که مردم ما به روحانیت بخصوص روحانیت عالم،بصیر و انقلابی دارند به طوری که حرف آنان را روی چشم خود جای می دهند و برای نظر روحانیت احترام و قداست خاصی را قائلند.روحانیت یک نهاد اصلی در نظام اسلامی است. اگر روحانیت و طلبه‌های معمم نبودند، این انقلاب شکل نمی‌گرفت. شانزده سال - از سال 1341 تا سال 1357 - طلبه‌ها به سرتاسر کشور سفر می‌کردند و در هر شهر و روستا و منطقه‌ای - حتی در پادگانهای ارتشی - اسلام و مبارزه علیه رژیم را تبلیغ می‌کردند. دستگاه حکومتی هم نمی‌توانست مانع آنها شود.
10/08/1374(بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار دانش آموزان و دانشجویان‏)
روحانیت در طول یازده قرن توانسته‌اند اسلام ناب را تبلیغ، گسترش و پایه‌دار نگه دارند، از شیخ طوسی و شیخ مفید تا به امروز شاهد این موضوع هستیم. در قرن حاضر کسی که حافظ ارزش‌های اسلامی و انقلابی بوده و در جهت رشد، تعالی و گسترش آن تلاش کرده است، حضرت امام (ره) و پس از ایشان مقام معظم رهبری بوده و درکنار این بزرگواران روحانیت عهده‌دار این حرکت هستند. بسیاری از روحانیون نظیر آیت‌الله مهدوی‌کنی، آیت‌الله یزدی، آیت‌الله مصباح و دیگر بزرگان حوزه در جهت رشد و تعالی دینی تلاش بسیار انجام داده‌اند. این افراد سابقه طولانی در حفظ ارزش‌ها داشته‌اند، بنابر‌این امروز اگر آیت‌الله مهدوی‌کنی یا آیت‌الله یزدی به میدان می‌آیند و محور اصولگرایی قرار می‌گیرند بر اساس مبنای اصولی و عقلانی است. بنابر این جهت حرکت روشن است و اگر آقایان آمده‌اند، احساس خطر جدی کرده‌اند. این آقایان تلاش بسیاری کرده‌اند که سعی کنند ائتلاف بزرگی را به وجود بیاورند، سعی کنند شکاف‌هایی را که دشمنان و بدخواهان انقلاب می‌خواهند، در دل جریان اصولگرایی ایجاد نشود تا منجر به تشکیل مجلس ضعیف و ناکارآمد بشود. حضرات آیات برمبنای ارزش‌ها و اصول انقلابی حضور پیدا کرده‌اند.
وظیفه روحانیت حفظ دین و حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی است.یکی از عرصه های حفظ دین و نظام انتخابات است.روحانیت نباید در این خصوص بی تفاوت و صرفا نظاره گر صحنه باشد.
"اگر روحانیت می خواست در حاشیه و در پیاده‌رو حرکت کند و منزوی شود، دین آسیب می‌دید. روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهای دین حیثیتی ندارد. اگر روحانیت از مسائل اساسی - که نمونه‌ برجسته‌ آن، انقلاب عظیم اسلامی است - کناره می‌گرفت و در مقابل آن بی‌تفاوت می‌ماند، بدون تردید دین آسیب می‌دید؛ و روحانیت هدفش حفظ دین است".
(بیانات مقام معظم انقلاب در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‏29/07/1389)
امروز روحانیت معظم با احساس تکلیف و وظیفه وارد میدان پر تنش سیاست شده تا نیرو های مومن و معتقد به اصول انقلاب اسلامی را زیر چتر خود جمع کند.بی شک حضور در زیر این چتر تا حد زیادی انسان را از خطا و گمراهی در عرصه حساس انتخابات باز خواهد داشت.این حضور قطعا جزء وظایف و تکالیف روحانیت معظم است.سکوت و بی‌طرفی در این شرایط حساس یعنی تخطی از انجام مسئولیت که عوارض سنگینی برای نظام جمهوری اسلامی به همراه خواهد داشت.
روحانیت باید در این شرایط جامعه را هدایت و مسیر حقیقی انقلاب را روشن و شفاف به مردم معرفی کند.
"با بی‌طرف ماندن روحانیت در مسائل چالشیِ اساسی، موجب نمی‌شود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بی‌طرف و ساکت بماند؛ "و من نام لم‌ینم عنه". اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانه‌ای که برای او پیش می‌آید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگی را که بر عهده‌ اوست، انجام ندهد، این موجب نمی‌شود که دشمن، دشمنی خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند".
(بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‏29/07/1389)
بر همین اساس جامعتین چتری را گسترانده تا همه کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند زیر آن جمع شوند و با وحدت و انسجام قوی پا در میدان حساس و سرنوشت ساز انتخابات مجلس نهم بگذارند.با توجه به حساسیت خاص انتخابات پیش رو و شرایط داخلی و بین المللی،جامعتین می تواند مشاوری امین و مطمئن برای تصمیم‌گیری های کلان کشور مثل انتخابات باشند. روحانیت از قبل انقلاب تاکنون،در اداره کشور نقش اساسی داشته و اگر بررسی شود در هر انقلابی در طول یک قرن اخیر مشخص است که پیشتاز آن روحانیت بوده و در این انقلاب نیز پیشتاز حضرت امام (ره) بوده‎اند.
افرادی که شعار اصولگرایی منهای روحانیت سر می‎دهند باید به اندیشه‎های خود مراجعه کرده و اساس آن را اصلاح کنند.بر اساس توصیه هایی که امام راحل و مقام معظم رهبری به روحانیت مبنی بر حضور در عرصه های اجتماعی و سیاسی جامعتین احساس تکلیف کرده و با جدیت وارد میدان شده است.
اصولگرایان با محور قرار دادن جامعتین و تمکین به رای نهایی آنان و پیروی از رهنمود های آنان عملا نشان دهند که به اصولگرایی منهای روحانیت اعتمادی ندارند. یکی از شاخصه‎های منشور اصولگرایی بحثی است که با عنوان احترام و توجه به جایگاه روحانیت و مرجعیت مطرح شده و در بند 3 نیز راجع به رهبری و فصل‎الخطاب دانستن نظر ایشان صحبت شده است؛ در واقع اصولگرایی منهای نظر رهبری نمی‎تواند قابل‎قبول باشد.

 

منبع:  روزنامه  رسالت ۱۳۹۰/۹/۱
نویسنده : عباس خسروانی

نظر شما