سفرنامه عباس مسعودی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات به قم در سال ۱۳۱۰ (۲)
در هر حال تصمیم بنده در ایام عید این بود که هم چند روزی را در خارج تهران با فراغت خیال به سر برده و هم از نزدیک شهر تاریخی و باعظمت اصفهان و شهر صنعتی کاشان و شهر مهم و دارالعلم قم را دیده به طرز فکر، اخلاق، عادات و رسوم اجتماعی ساکنین آن آگاه شده وضعیات شهر و نواقص امور اجتماعی و عمومی آنها را نیز دیده و تا حدودی که حافظهام قادر باشد مطالب قابل مذاکره و بحث را به استحضار سایر هموطنان آنها برسانم و چنانچه نواقصی در قسمتهای اجتماعی دارند خودشان مرتفع ساخته و اگر در قسمتهایی که مربوط به ادارات مربوطه دولتی محتاج به اقداماتی است، توجه اولیای امور جلب شده اصلاحات لازمه به عمل آید بنابر این تعطیل عید را از هر حیث مغتنم و مفید دانسته، مورد استفاده قرار دادم و امیدوارم که در شمارههای آتی بتوانم خاطرات مسافرت خود را در چند شماره به استحضار خوانندگان گرام برسانم.
موقعیت شهر قم
صدی ده نفر مسافرینی که از قم میگذرند داخل شهر قم را نمیبینند و حرکت خود را از هر نقطه طوری قرار میدهند که بدون توقف در این شهر از یک طرف وارد شده و از طرف دیگر خارج شوند. این حس بدبینی بین عابرین قم به قدری شیوع یافته است که بسیاری از اشخاص را دیدم توقف شب را در میمه بین راه قم و اصفهان و بیتوته کردن در قهوهخانه آنجا را به ماندن در قم ترجیح میدادند؛ در صورتی که اگر مختصر توجهی از طرف خود مردم نسبت به رفع نواقص موجود به عمل آید، نه فقط این بدبینی مرتفع میگردد بلکه اهالی قم از پرتو این کثرت عبور و مرور از فقر و وضعیت ناگوار فعلی نجات خواهند یافت.
قم دو موقعیت مهم و برجسته دارد: یکی این که یک مکان مقدس و شریف و زیارتگاه مسلمین است که نه فقط از اطراف و اکناف ایران زائرین زیادی همیشه به این شهر وارد میشوند که مطابق احصائیه صحیح به طور متوسط روزی بیش از سه هزار نفر زائر در این شهر وجود دارد بلکه از ممالک مجاور نیز دستجات زائرینی به این شهر وارد میشوند و عدۀ مسافرینی که به قصد زیارت قم وارد میشوند به مراتب بیشتر از مسافرینی است که به مشهد میروند؛ زیرا از نقطه نظر موقعیت دیگر این شهر که یک قسمت است عدۀ واردین به این شهر فوقالعاده بیشتر از خراسان میباشد.
موقعیت دوم این شهر شایان توجه بسیاری است؛ زیرا برای مسافرت به هر نقطه از مرکز ایران و جنوب و جنوب شرق و غرب ایران باید از قم عبور کرد. قم با داشتن این دو موقعیت الان باید از شهرهای پر ثروت و مترقی ایران باشد؛ در صورتی که اگر آثار با عظمت زاویه مقدسه را برداریم و از اصلاحات بلدی که در این اواخر شده است چشم بپوشیم قم یک شهر کثیف و خراب و غیر قابل مسکون و مردمان آن در نهایت انحطاط و عقب ماندگی زندگی میکنند و تا حدی میتوان احساسات بدبینی عابرین این شهر را تأیید کرد.
صحرای خشک و لم یزرع بیابان بیآب و علف خط تهران به قم به سرعت برق از نظر میگذشت و جز تأثر و تأسف چیزی در ما ایجاد نمیکرد. مسافرین اتومبیل همه آقایان هیأت عاملۀ شیر و خورشید سرخ ایران بودند که برای انجام کار خیر و تأسیس مریضخانه عازم قم بودند. چمنزارها، صحاری سبز و خرم، مناظر قشنگ، جنگلها، قراء و آبادیهای متصل به هم ملل راقیه را همه دیده بودند و به این اراضی بایر خشک، که تا دیده و توانایی داشت درخت و سبزه دیده نمیشد حسرت میخوردند و طبیعت را مقصر میدانستند. کمی دور شدیم طبیعت رخسارۀ خود را نشان داد طوفان و باد عجیبی بیابان را تیره و تار کرد. شنهای بیابان مثل سوزن به چهرهها فرو میرفت. اتومبیل از سرعت خود نمیکاست و در برابر این طبیعت مقاومت میکرد. هر قدر به قم نزدیک میشدیم طوفان و باد و گرد و غبار شدیدتر میشد و شنهای بیابان بیشتر زحمت میداد و میخواست نشان بدهد که این بیابانهای بیآب و علف و لم یزرع نتیجه موقعیت طبیعی ایران است و ساکنین این مملکت هنوز نتوانستهاند در برابر این عوامل طبیعی: خشکی، بیآبی و کمی باران، طوفان و بادهای عجیب مقاومت نموده و از طرق دیگر جلوی طبیعت ایستادگی نمایند.
مقاومت و برابری در مقابل طبیعت هم کار مشکلی است. هیچ تردید نیست که محیط ایران آب و هوای این مملکت عوامل، طبیعی کوههای ممتد و مرتفع همه دست به هم داده و روزگار ساکنین این مملکت را این طور سخت و صعب کردهاند و شاید همین عوامل طبیعی رفته رفته انرژی و استعداد و احساسات را در بین مردم زایل کرده است والا در هیچ کجای عالم مردمی قانعتر و فقیرتر از اهالی این مملکت مخصوصاً ساکنین شهرهای کوچک و قرا و قصبات مملکت نخواهید یافت که اگر طبیعت با این مردم موافقت داشت با وجود هوش و ذکاوت جبلی و حس کار در مردم ایران مملکت آبادتر و مردم سعادتمند بودند.
منبع: روزنامه اطلاعات، ۱۵ و ۱۶ فروردین ۱۳۱۰، ص ۱.
ارسال: مجید دادشنژاد
نظر شما