موضوع : پژوهش | مقاله

امنیت در قرآن‏


امنیت از نیازهاى اساسى فرد و اجتماع است. در این مقاله سعى مى‏شود تا به موضوع امنیت در قرآن و ابعاد آن شامل عوامل ایجاد امنیت، تهدیدات امنیت و تعریف امنیت پرداخته شود. در ادامه مقاله به امنیت از بعد واحد امنیت و نیز انواع امنیت از حیث موضوع، محتوا و مفهوم پرداخته مى‏شود و در پایان مدل و الگوهاى امنیت مانند شهر امن و تشکیلات امن ارائه مى‏گردد.


قرآن تنها کتاب آسمانى است که عین وحى است و هیچ گونه تصرفى در آن نشده و از مبدأ اعلى به قلب پیامبر نازل شده است. در طول چهارده سده از زمان نزول قرآن تاکنون هیچ فرد یا گروهى نتوانسته است مشابه آن یا حتى یک آیه مثل آن را بیاورد. 2 این مصونیت تا پایان جهان از سوى خداوند تضمین شده است. 3 نسخه شفابخش فرد و اجتماع بوده، تمسک بدان موجب رستگارى و عدم تمسک موجب گمراهى است.
از جمله، موضوع امنیت در قرآن که نیاز فرد و اجتماع و شاید بعد از نیازهاى زیستى مهم‏ترین نیاز انسان و جامعه است.

ویژگى‏هاى امنیت‏
با فرض آشنایى با هستى‏شناسى و معرفت‏شناسى از دیدگاه قرآن و سنت‏هاى الهى، ویژگى‏هاى انسان و تبارشناسى امنیت و عدم امنیت انسان در قرآن، ویژگى‏هاى امنیت از دیدگاه قرآن در چهار بخش و به شرح ذیل بیان مى‏شود.

اول) عوامل ایجاد امنیت‏
براى ایجاد امنیت باید اقداماتى صورت گیرد که عبارتند از:
اطاعت از فرمان الهى و وجود نبى در امت سبب امنیت عمومى و عدم نزول عذاب است. 4 استغفار و توجه به خدا سبب نزول برکات آسمانى و ازدیاد قوت و نیرو و شکر نعمت موجب ازدیاد نعمت و امنیت عمومى است. 5 ایمان موجب دفاع خداوند از مؤمنین مى‏گردد (امنیت دفاعى) 6

دوم) موانع یا تهدیدات امنیت‏
با مطالعه آیات الهى متوجه مى‏شویم که بعضى از پدیده‏ها سبب زوال امنیت است:
مخالفت با خدا و رسولش سبب عذاب مهین و ذلت است. عدم اطاعت از رسول (حضرت موسى) موجب فسق و سرگردانى چهل ساله در بیابان است. عدم اطاعت از خدا و رسول باعث از بین رفتن رایحه، و عدم اجراى احکام الهى و تبعیت هوى موجب فسق و بروز مصائب مى‏گردد. دورى از یاد خدا موجب نسیان آیات الهى و اسراف و سبب تنگى معیشت و عذاب الهى در آخرت است. عدم اجراى فرامین الهى مانند جنگ با کفار موجب فتنه در زمین و فساد بزرگ مى‏شود. کفر و عصیان و تعدى و ترک نهى از منکر موجب لعنت و دورى از رحمت و سخط الهى و پذیرش ولایت کفار (اعم از پدران و برادران و...) موجب ظلم است. پذیرش ولایت یهود و نصارى موجب ظلم و فرد از آنها محسوب مى‏گردد. نهى از پذیرش ولایت کسانى که دین را مسخره مى‏کنند و بازیچه مى‏پندارند. خمر، میسر، انصاب، ازلام، رجس و پلیدى از اعمال شیطان و سبب دشمنى و عداوت و انحراف از یاد خدا مى‏شود. طغیان در مصرف نعمت‏ها سبب حلول غضب الهى و خوارى است. کفران نعم الهى بعد از وفور نعمت و امنیت و رزق همه جانبه موجب پوشش گرسنگى و ترس مى‏گردد. 7

سوم) انواع تهدیدات یا مصائب‏
آن چه از مصائب به انسان مى‏رسد دست آورد خود انسان به شمار مى‏رود؛ علاوه بر این که خدا از اغلب آنها در گذشته است. هر مصیبتى که وارد مى‏شود به اذن خداست و هر کس به خدا ایمان آورد هدایت مى‏شود. همه مصائب نوشته شده است تا تأسف براى از دست دادن‏ها نخورید و خوشحال براى به دست آوردن‏ها نشوید. خداوند قادر است بر شما عذابى از بالاى سر یا زیر پایتان وارد کند یا بپوشاند شما را.... اگر خدا براى قومى بدى را بخواهد هیچ کس نمى‏تواند آن را برطرف کند. 8
از مفهوم این آیات برداشت مى‏شود که مصائب و مشکلات 3 نوع است: نوع اول، آن چه دست‏آورد بشر و ناشى از عملکرد بشر است و نوع دوم، آن چه به طور طبیعى رخ مى‏دهد، مثلاً فوت بستگان و نزدیکان انسان که در مورد دومى خداوند مى‏فرماید این روند خلقت است و بى‏تاب مشوید و اینها ثبت شده و محاسبه شده است و نوع سوم که بشر مستحق عذاب‏هاى مختلفى به دلیل عملکرد بدش است که خداوند به سبب رحمتش از آنها درگذشته و عفو فرموده است و الّا بشر آرامش نداشت.

چهارم) تعریف امنیت‏
بعد از آن که بعضى از ابعاد امنیت در قرآن روشن گردید مى‏توان بر اساس آیات قرآن تعریفى از امنیت ارائه داد:
کسانى که ایمان آورده‏اند و آن را به ظلم نیالایند براى آنها امنیت و ایمنى است. 9 در این آیه، واحد امنیت فرد است؛ یعنى اگر در جامعه‏اى ولو یک نفر ایمان بیاورد و به وظایفش عمل کند و ظلم به خود و دیگران نکند در امنیت است و خداوند در قصصِ اقوام قبلى نشان داده وقتى عذابى بر قومى نازل شده، مؤمنین را نجات داده است. در جریان بشارت فرزنددار شدن حضرت ابراهیم‏علیه السلام از سوى دو فرشته الهى، مى‏گویند رحمت و برکات الهى بر شما اهل بیت است؛ یعنى انواع امنیت مادى و معنوى مخصوص مؤمنین است و در آیه دیگر کسانى که از آیین و روش ابراهیم روى گردانند سفیه شمرده شده‏اند. در آیه دیگر حضرت ابراهیم‏علیه السلام به مردم مى‏گوید چگونه من از آن چه شما شریک خدا (اعم از نمرود و بت‏ها) قرار داده‏اید بترسم در حالى که شما از شریک قائل شدن براى خدا نمى‏ترسید با آن که هیچ برهان و حجتى بر آن شرک ندارید، آیا کدام یک از ما به ایمنى و امنیت سزاوارتریم. 10 در این آیه نیز بیان مى‏کند هر کس یا جامعه‏اى که به خداوند ایمان داشت و از او ترسید در امنیت است و مثال آیه حضرت ابراهیم‏علیه السلام است که وقتى او را در آتش مى‏افکنند خداوند آتش را بر او امن و سرد و سلام مى‏کند و هستى در جهت او قرار مى‏گیرد.

انواع امنیت از جهت مرجع یا واحد
در این فصل، آیات الهى را از حیث مرجع امنیت (فرد، خانواده، جامعه و جهان) به چهار بخش دسته‏بندى مى‏کنیم:

اول) امنیت فردى‏
در امنیت فردى به روح، جسم، روان و محیط فرد توجه شده و بعضى از ابعاد آن نیز در بخش امنیت روانى آمده است. بخشى از آیات به شرح ذیل تبیین مى‏گردد:
عدم آلودگى ایمان به ظلم‏11، امنیت مهاجرین که امروزه در حقوق بین‏الملل مطرح مى‏گردد و قرآن مى‏فرماید: حتى اگر زنى از دارالکفر به دارالاسلام هجرت نمود یا پناهنده شد پس از امتحان وى، او را به دارالکفر برنگردانید و مى‏توانید با پرداخت مهریه با وى ازدواج کنید و معیشت وى را تأمین کنید و بر عکس براى زنان کافره امنیتى قائل نیست ولو همسرشان مسلمان باشد و مى‏فرماید آنها را نگهدارى نکنید یا در مورد فرزندان حضرت یعقوب وقتى فضاى امنیتى خانواده به هم ریخته است فرزندان به پدر مى‏گویند چرا به ما اطمینان ندارى و از جانب ما تأمین نیستى یا پدر به آنها مى‏گوید از دروازه‏هاى متعدد وارد مصر شوید تا دچار چشم زخم نشوید (امنیت روانى) یا مأموران مصرى پى به ماهیت و ارتباط شما با یک‏دیگر نبرند (رعایت نکات ایمنى در سفر) یا وقتى حضرت یوسف آنها را به مصر دعوت مى‏کند مى‏فرماید وارد مصر شوید ان شاء اللَّه در امنیت و آسایش کامل‏12 و امنیت تازه وارد به دین را در واقع تضمین مى‏نماید تا هیچ گونه نگرانى از حیث (مسکن، معیشت، تفاوت نژادى، زبانى و قومى و دینى) نداشته باشند. یا ترس حضرت موسى هنگام مار شدن عصایش که خداوند مى‏فرماید: نترس تو در امنیت هستى‏13 یا وقتى حضرت موسى در مقابل تأثیر سحر ساحران بر روى مردم و عدم ایمان آنها مى‏ترسد خداوند مى‏فرماید نترس تو برترى، و حضرت موسى را دلدارى و آرامش مى‏دهد. (آرامش روانى)

دوم) امنیت در خانواده‏
پس از امنیت فرد که به منزله یک سلول در ارگانیسم جامعه است آن گاه به خانواده که واحد بزرگ‏تر و به مثابه ملکول در ارگانیسم بدن اجتماع است، مى‏رسیم و نقشى که خانواده (ملکول‏ها) در ساختمان یک جامعه (ارگانیسم یا بدن) دارند آشکار و تأثیر آن در جامعه محرز مى‏شود و این که حلقه اتصال فرد و جامعه و محل تربیت افراد است. آیات فراوانى در این زمینه وجود دارد که براى راحتى در ادراک، آن را به مراحل مختلف دسته‏بندى مى‏کنیم:

الف) بى‏فرزندى‏
یکى از موارد ناامنى، زن و شوهرى هستند که فرزند ندارند و احساس امنیت و آرامش نمى‏کنند. این مهم توسط مکانیسمى در نظام آفرینش تأمین شده است تا این افراد با فرزند خواندگى ایتام، هم نیاز خود را تأمین کنند هم یک معضل اجتماعى را حل نمایند. مثلاً آسیه، همسر فرعون در مورد بچه از آب گرفته شده (موسى) مى‏گوید: این بچه چشم روشنى من و تو (فرعون) است، او را نکشید شاید از او منتفع شویم یا او را به فرزندى بگیریم. 14

ب) کودک‏
هنگامى که کودک به دنیا مى‏آید خداوند غذاى او را قبلاً در سینه مادر تأمین نموده است و بچه امنیت غذایى و عاطفى دارد. چنان چه خداوند به مادر موسى با الهام مى‏فرماید: کودک (موسى) را شیر بده‏15 یا در سوره لقمان مى‏فرماید دو سال بچه را شیر دهید و سایر آیاتى که در این رابطه است.

ج) جوان‏
مرحله بعدى دوران جوانى است که تکالیفى براى وى و والدین تعیین شده است تا امنیت هر یک و بالطبع امنیت خانواده تأمین گردد، از قبیل تشکر از والدین، احسان به والدین و گفتار مناسب و کریمانه با آنها و نگه‏دارى والدین و عدم اذیت آنها و گشودن بال‏هاى رحمت براى والدین و دعا براى والدین، با اجازه وارد محل استراحت والدین شدن تا امنیت و آسایش آنان تأمین گردد و فقط در امر شرک ورزیدن، محرمات و ترک واجبات نباید از والدین اطاعت نمود16. از طرفى به والدین مى‏گوید از ترس تنگدستى فرزندان را نکشید و این خطاى بزرگ است و ما آنها را روزى مى‏دهیم. که امنیت حیاتى یا حق حیات فرزندان را بدین‏وسیله تأمین مى‏نماید. تأمین معیشت والدین از کار افتاده توسط فرزندان مانند دختران حضرت شعیب و فرزندان حضرت یعقوب بُعد دیگرى از امنیت خانواده است.
حتى مى‏توانند در تأمین امنیت خواهران و برادران خود مؤثر باشند، مانند فرزندان حضرت یعقوب یا سبب ناامنى آنان شوند، مثل نقشه برادران یوسف علیه وى (یوسف) یا تلاش خواهر موسى که با رعایت نکات امنیتى وارد کاخ فرعون شد و آنها را به مادر موسى به طور ناشناخته هدایت کرد. 17

د) رعایت حریم محرم و نامحرم‏
رعایت حریم محرم و نامحرم و روابط پسر و دختر نیز اثر مهمى در امنیت روانى فرد و خانواده و حتى جامعه دارد و نمونه‏هاى قرآنى، آن را برجسته مى‏سازد مانند رفتار دختران حضرت شعیب با حضرت موسى که کوتاه‏ترین عبارت را از طرف پدرشان و در نهایتِ رعایت حیا و عفت مى‏گویند18 که در قرآن تعبیر (على الاستحیاء) نیز آمده است. یا در جریان حضرت یوسف و زلیخا تنها بودن زن و مرد نامحرم را موجب فساد و حداقل اتهام مى‏داند و شیطان از آنان دست‏بردار نیست مگر این که مانند حضرت یوسف اخلاص داشته باشد تا نجات یابد.

ه) ازدواج‏
خداوند ازدواج را از آیات خود مى‏شمارد که سبب تسکین و آرامش مى‏گردد و خداوند بین زن و شوهر مودّت و رحمت قرار داده است‏19 و خداوند دستور به ازدواج مى‏دهد و مى‏فرماید: اگر فقیر بودند خداوند از فضل خویش آنها را غنى مى‏کند و اگر کسى وسیله ازدواج نیافت عفت ورزد تا خداوند از فضلش او را غنى کند و نهى مى‏فرماید که کنیزان را به زنا وادارند. در آیات دیگر داستان خواستگارى حضرت شعیب از حضرت موسى را براى ازدواج با یکى از دخترانش با مهریه خاص بیان مى‏فرماید. حضرت لوط نیز دخترانش را جهت ازدواج به قومش پیشنهاد مى‏کند که قوم فاسد نمى‏پذیرند و گرفتار عذاب الهى به دلیل هم‏جنس‏گرایى مى‏شوند.

و) فرزند
پس از ازدواج موضوع فرزنددارى مطرح مى‏گردد. زیرا یکى از نیازهاى بشر است که سبب حفظ نسل مى‏گردد و نیازهاى روحى و جسمى والدین نیز بدین وسیله برطرف مى‏گردد. در خانواده‏هاى بى‏فرزند مشکلاتى وجود دارد، لذا حضرت ابراهیم و حضرت زکریا از خداوند تقاضاى اولاد صالح دارند. قرآن به نحوه فرزنددار شدن حضرت مریم و واکنش مردم به وى و ویژگى‏هاى فرزندش اشاراتى دارد. 20

ز) توزیع عادلانه محبت‏
محبت باید در خانواده عادلانه توزیع شود تا امنیت خانواده تأمین گردد وگرنه موجب حسادت و برخورد و ناامنى مى‏شود. چنان‏چه برادران یوسف با وى چنین عمل نمودند و گفتند یوسف نزد پدر محبوب‏تر از ماست در حالى که ما قوى هستیم و کارهاى پدر را انجام مى‏دهیم، لذا تصمیم به حذف یوسف گرفتند. 21

ح) فرزندان ناخلف‏
فرزندان ناخلف و متمرد از احکام الهى نمى‏توانند امنیت داشته باشند ولو فرزند پیامبرى هم‏چون نوح باشند وقتى پدر به وى مى‏گوید سوار کشتى شو و از کافرین مباش، فرزند مى‏گوید: به کوه پناه مى‏برم تا مرا از آب حفظ کند و نهایتاً غرق مى‏شود. وقتى حضرت نوح به خداوند عرضه مى‏دارد تو وعده دادى اهل مرا نجات دهى و فرزندم اهل من بود، خداوند مى‏فرماید او غیر صالح بود و اهل تو نبود. 22

ط) رؤیت، حجاب، زینت، صداى نامحرم‏
یکى دیگر از مصادیق امنیت محیط خانواده حجاب زنان است که موجب حفظ آنان، عفت، حیا و پاکى است و در نتیجه موجب گرم شدن کانون خانواده مى‏گردد و موجب امنیت جسم و روح زن و خانواده است که در آیات متعدد، حدود حجاب و موارد استثنا، وظیفه چشم‏پوشى مردان و زنان نسبت به نامحرم و حفظ دامن و عدم آشکار شدن زینت‏هاى زنان و نحوه سخن گفتن آنان آمده است تا موجب طوع در افراد مریض دل نگردد23. اینها همه از مصادیق تأمین امنیت خانواده است و عدم توجه به این دستورات موجب ناامنى محیط خانواده مى‏گردد.

ى) نفقه‏
آیات متعددى در خصوص تأمین نیازهاى مادى همسر و فرزندان است. مانند تأمین مسکن، پوشاک، غذا و سایر امکانات تا آنها در آرامش و امنیت به سر برند. 24

ک) اختلافات خانوادگى‏
ممکن است به دلیل بى‏توجهى زوجین به وظایف خود در یک خانواده، ناامنى و مشکل ایجاد شود که قرآن کریم از راه حل‏هاى انفرادى مثل صبر تا توصیه به حق تا جدال حسن تا تعیین حکم و مراحل دیگرى را پیش‏بینى نموده است تا امنیت به خانواده بازگردد و نیز نشوز و موعظه و ترک بستر و تنبیه خفیف و عدم تجاوز از حد را به منزله راهکار پیشنهاد مى‏نماید25 تا مشکل حل گردد و امنیت برقرار شود.

ل) طلاق‏
طلاق نیز از اهمیت زیادى برخوردار است، زیرا اگر واقعاً یک زن و شوهر به هیچ وجه نتوانستند با یک دیگر زندگى کنند و از هم متنفر بودند، در اسلام راه حل دارد و آن طلاق است. ولى باید دانست که این نسخه آخر و براى تأمین فرد و جلوگیرى از مشکلات دیگر است. 26

م) وصیت وارث‏
قرآن به موضوع وصیت و تأمین روحى روانى فرد قبل از موت و تعیین تکلیف اموالش بعد از موت نیز توجه داشته است تا موجب درگیرى و اختلاف و نزاع و ناامنى نگردد.

ن) تهمت به زنان، فحشا
یکى دیگر از موارد ناامنى در خانواده و حتى جامعه تهمت فحشا و منکرات به دیگران است که موجب ناامنى روحى فرد و بلکه از هم پاشیدن خانواده‏ها مى‏گردد. قرآن به این موضوع نیز پرداخته است و تهمت زنندگان به تنبیه شدید بدنى که در حدود مطرح است، محکوم مى‏گردند و از رحمت الهى نیز دور و لعنت شده‏اند تا جامعه در آرامش به سر برد و با شایعات و اتهامات دچار التهاب نگردد. البته اگر مشخص شود فحشا و منکرات و زنا صورت گرفته است با شدت تنبیه مى‏نماید تا این غده سرطانى از بدن جامعه خارج شود.

س) زنانِ الگو
در چند آیه به معرفى زنان خوب چون حضرت آسیه و حضرت مریم مى‏پردازد. با این که همسر آسیه، فرعون است، ولى با تلاش خود و ایمان به خدا در امنیت الهى به سر برده و تا ابد الگوى زنان مؤمن معرفى شده است و نیز زن حضرت نوح و حضرت لوط به منزله زنان بد معرفى شده‏اند که همسرى پیامبر بودن، موجب امنیت و نجات آنان از عذاب نشده است. 27

ع) زنان مسئولین‏
زنان مسئولین و رهبران جامعه، مسئولیت مضاعفى دارند و براى نمونه طبق آیات قرآن اگر زنان پیامبر اسلام خطا کنند دو برابر عذاب مى‏شوند. 28 و نباید اسرار رهبرى را آشکار کنند و با سایر زنان تمایز دارند. این حساسیت سبب امنیت مضاعف براى آنها و رهبران مى‏گردد.

ف) دعاى فرشتگان‏
در آیاتى از قرآن اشاره به دعاى فرشتگان براى خانواده بهینه شده است؛ یعنى خانواده خوب به جایى مى‏رسد که مورد توجه و دعاى فرشتگان الهى قرار مى‏گیرد29 و امنیت آنان تأمین مى‏گردد.

ص) رفتار با یتیمان‏
در آیاتى نیز نحوه روابط با ایتام تبیین شده است تا جایى که دو پیامبر الهى هم‏چون حضرت موسى و حضرت خضر براى حفظ اموال ایتام، دیوار خراب را مى‏سازند. باید در حفظ اموال ایتام دقت کرد و استفاده از آن هم‏چون آتش‏خورى است و وقتى بالغ و رشید شدند باید اموالشان به آنها تحویل شود. بدین صورت قرآن امنیت افراد بى‏والدین و یتیم را تأمین مى‏کند.

ق) سایر امور
در پایان این بخش باید گفت هر فردى نسبت به خانواده خود نیز وظایفى دارد تا امنیت آنان را در دنیا و آخرت تأمین کند، مثل انذار خانواده، مواظب خود و اهل خود بودن که به آتش کشیده نشوند. باید توجه داشت اموال و اولاد، فتنه هستند و موجب آزمایش انسان و در برخى موارد فرزندان دشمن انسان شمرده شده‏اند که باید از آنان برحذر بود و از آنان درگذشت یا نباید به آنان نکات منفى القا نمود و الا به همان متمسک مى‏شوند، مثل فرزندان حضرت یعقوب که به پدر گفتند یوسف را گرگ خورد. در مجموع اگر خانواده‏اى بهینه بود برکات خداوند بر آنان نازل مى‏گردد، مثل خانواده حضرت ابراهیم یا خانواده پیامبر اسلام که از هر پلیدى و زشتى و نجاست پاک است و اگر غیر بهینه بود در عذاب است مثل خانواده ابى لهب.

سوم) امنیت جمعى (ملى)
بعد از واحد فرد و خانواده به جمع، جامعه و اجتماع مى‏پردازیم تا ملاحظه گردد امنیت چگونه در اجتماعات برقرار مى‏گردد و چه جوامعى ناامن است ودلایل آن چیست. با دسته‏بندى آیات مى‏توان به مواردى به شرح ذیل رسید:
تنوع اجتماعات و نژاد و زبان و رنگ انسان‏ها، مهر و محبت و خفض جناح نسبت به خودى‏ها و مؤمنین، شدت و غلظت نسبت به غیر خودى‏ها و منافقین و منحرفین. امنیت در گفتار و دیدار با سلامِ به یک دیگر و در سلم و سلامت بودن‏30. امنیت در ورود به منازل مجاز و نحوه ورود با اجازه و سلام بر اهل خانه، نحوه مصرف و خوردن در منازل مجاز، امنیت رفتارى که با تکبر راه نرویم و گام کوتاه برداشتن و صدا را بلند نکردن. امنیت گفتارى در مجادله با اهل کتاب و نیکو سخن گفتن‏31. با مؤمنین سخن نیکو گفتن، زیرا شیطان در پى اختلاف افکنى است و امنیت اجتماعى را از بین مى‏برد. در انجام امور ان شاء اللَّه گفتن و عدم فراموشى یاد خدا تا در فضاى امنیتى، امور اجرا شود. امنیت رفتارى در صله رحم و وفاى به عهد، امنیت اجتماعى در پرتو امر به معروف و نهى از منکر تا جامعه همواره پالایش گردد، عدم اذیت مؤمنین، نگرانى از سوء سابقه، چنان که حضرت موسى به خداوند عرض مى‏کند چون من از آنها کسى را کشته‏ام نگرانم که مرا تکذیب کنند و برادرم را همراهم بفرست و خلاصه، احساس ناامنى دارد که مى‏خواهد با همراهِ فصیح و بدون سابقه جبران شود. امنیت قضایى و حقوقى در جامعه ایجاد کردن با قصاص، حکم به عدل کردن سبب امنیت اجتماعى است. 32 امنیت نظامى با بسیج عمومى، واگذارى امانات و مسئولیت‏هاى سیاسى و اجتماعى و... به اهلش، توجه به این نکته که انسان خود حرکت درست داشته باشد و به گمراهى دیگران توجه نکند، دقت در مورد افراد ناشناس و ناشناخته، چنان که حضرت ابراهیم دچار ترس و عدم امنیت شد. الفت بین قلوب به دست خدا است و با چیز دیگر بدست نمى‏آید که سبب آرامش و امنیت اجتماعى گردد. 33 وحدت و چنگ زدن به ریسمان الهى سبب امنیت اجتماعى است در حالى که قبلاً افراد دشمن یک‏دیگر بوده‏اند. تفرقه و اختلاف ممنوع است. در این صورت است که بهترین امت خواهید بود.
ملاحظه مى‏گردد که در حدود 40 آیه مذکور، ابعاد امنیت در یک جامعه اعم از (گفتارى، رفتارى، دیدارى، مصرف، روانى، حقوقى، سیاسى و نظامى و...) مطرح است که حیات یک جامعه منوط بدان است و بسیارى از ناامنى‏هاى اجتماعى بشرى ریشه در بى‏توجهى بدان دارد.

چهارم) امنیت جهانى (فرا ملى)
امنیت جهانى که مرکب از جوامع مختلف است چگونه باید تأمین گردد؟ بدیهى است مهم‏ترین اصل روابط دو یا چند جانبه یا جهانى و همگانى است که در حدود 20 آیه به شرح ذیل به این مهم پرداخته است، مبنى بر این که قراردادها را محترم بشمارید. به پیمان خود عمل کنید مگر این که از جانب طرف دیگر نقض یا خیانتى ببینید. رعایت عدالت؛ روش‏هاى بد دیگران سبب بى‏عدالتى ما نگردد. در مقابل امتیازات خارجى براى کوتاه آمدن در اهداف، خود را نباختن مانند داستان هدایاى ملکه سبا براى حضرت سلیمان که نپذیرفت. تأثیر امنیت جهانى و درگیرى قطب‏هاى قدرت در امنیت مسلمین مانند درگیرى دو قطب قدرت‏مند قدیم ایران و روم. 34 حمایت از مستضعفین و مسلمین، مگر قرارداد دو جانبه‏اى مانع حمایت شود. عهد و معاهدات به قدرى مهم است که از آن بازخواست الهى مى‏شود و نقض عهد موجب لعنت است و سنگدلى. بر این اساس صلح بر جهان حاکم مى‏شود.

سوم) انواع امنیت از حیث موضوع، محتوا و مفهوم‏
در این فصل موضوعات مختلفِ امنیتى از حیث موضوع، محتوا و مفهوم دسته‏بندى شده است. این فصل طى پانزده بخش و به ترتیب ذیل ارائه مى‏گردد:

اول) امنیت روانى‏
آن چه موجب امنیت روح و ذهن آدمى مى‏گردد، تحت عنوان عوامل ایجاد امنیت روانى مى‏آید و آن چه موجب عدم امنیت روانى است به منزله تهدیدات امنیت نام برده مى‏شود و نهایتاً دسته سوم، جنگ روانى است. با توجه به این که بعضى از مکاتب فکرى امنیت را امرى ذهنى مى‏دانند این مبحث مى‏تواند قابل توجه باشد.

الف) عوامل ایجاد امنیت روانى‏
در بیش از سى آیه قرآن به عوامل ایجاد امنیت روانى اشاره شده است، مانند ولى خدا بودن و ولایت الهى را پذیرفتن، زیرا اولیاى الهى خوف و حزنى ندارند؛ یعنى نه نسبت به گذشته اندوهگین هستند نه نسبت به آینده ترس دارند. 35 ایمان به خدا و عمل صالح و اقامه نماز و ایتاى زکات موجب فقدان ترس و حزن و نگرانى است. 36 ایمان به خدا و استقامت در راه او موجب نزول ملائکه و بشارت به عدم ترس و حزن است. ایمان و عمل صالح موجب رفع خوف و حزن، تقوا و عمل صالح موجب رفع حزن و خوف است. ایمان به خدا، رسول، قرآن و عمل صالح و تبعیت از حق سبب اصلاح بال (خیال، ذهن، روان، اندام‏هاى شعورى و...) مى‏گردد و آرامش روانى را به دنبال دارد. نزول سکینه و آرامش بر قلوب مؤمنین از عنایات خداوند در تولید امنیت روانى است. 37 راهکار ایمن شدن پناه بردن به خداست. زیرا وقتى انسان به دریاى بى‏انتهاى رحمت الهى متصل شد و باکى از غیر او ندارد، از نعمت‏هاى مهم الهى که در تأمین آرامش روانى و امنیت آن مؤثر است خواب مى‏باشد که آیه و نشانه او معرفى شده است. خداوند توصیه مى‏کند که از او بترسیم نه غیر او. مؤمنین توصیه به ترک اندوه و سستى شده‏اند. تبعیت از هدایتِ الهى ایمنى آور است و اسلام و احسان و نیکوکارى سبب رفع حزن و خوف است. و نیز انفاق در راه خدا و ایمان به خدا و روز قیامت رافع حزن و اندوه است. همراهى با رسول خدا و رهبرى موجب نزول سکینه الهى است. 38

ب) عوامل تهدید امنیت روانى‏
عوامل تهدید امنیت روانى را نیز مى‏توان در حدود سى آیه ملاحظه نمود. مانند یأس از رحمت خدا به گونه‏اى که یأس در قرآن از صفات کفار شمرده شده است. 39 نجوا و درگوشى صحبت کردن که موجب سلب امنیت روانى حضّار مى‏گردد و فکر مى‏کنند سخنى علیه آنها گفته مى‏شود، لذا از صفات و روش‏هاى شیطانى شمرده شده است مگر به ضرورت و براى اصلاح اختلافات دیگران. سوء سابقه امنیتى به گونه‏اى که حضرت موسى در پذیرش مسئولیت رسالت بدان اشاره مى‏کند و به خدا عرضه مى‏دارد: به سبب فردى که کشته شد از ما حرف شنوى نداشته و ما را نمى‏پذیرند یا حضرت یوسف در پذیرش مسئولیت ابتدا خواهان رفع اتهام مى‏گردد و بعد مسئولیت مى‏پذیرند. تهمت و بهتان نیز از عوامل ناامنى روانى است. 40 هم‏چنین بخل و حسادت (سوره فلق) که در جریان هابیل و قابیل موجب کشته شدن هابیل شد یا در جریان یوسف. مسخره نمودن با اشاره و بیان که شدیداً نهى شده است، زیرا اثرات روانى مخربى بر شنونده دارد. نام زشت نهادن، ظن و گمان سوء، تجسس از امور دیگران و غیبت که از گناهان کبیره است.

ج) جنگ روانى‏
جنگ روانى نیز به دلیل برخوردارى از ماهیت روانى در این بخش آمده است، زیرا دشمن با پخش شایعات، اتهامات و تهدیدات، روحیه‏ها را تضعیف کرده ایجاد اختلال مى‏نماید مانند تهدیداتى که فرعون علیه حضرت موسى داشت و گفت او مى‏خواهد با سحرش شما را از سرزمینتان بیرون کند. 41 یا از طریق عوامل داخلى، بحران امنیتى ایجاد کردن مانند قوم حضرت موسى که به وى مى‏گفتند ما قبل و بعد از آمدن تو اذیت مى‏شویم یا اگر به آنها خوبى مى‏رسید، مى‏گفتند دست آورد خودمان است و اگر مشکلى ایجاد مى‏شد آن را به موسى نسبت مى‏دادند یا اطرافیان فرعون خطاب به فرعون مى‏گویند آیا موسى و قومش را رها مى‏کنى که در زمین فساد کنند. جنگ روانى مخل امنیت روانى افراد و بالطبع جامعه است.

دوم) امنیت اعتقادى‏
در قرآن به این نوع امنیت توجه شده است، زیرا اعتقادات اعمال انسان‏ها را شکل مى‏دهد. خداوند در قرآن پنج آیین بزرگ و جهانى را براى ادوار مختلف بشر تعبیه نموده است مانند ادوارى که هر فرد در زندگى خود طى مى‏کند (از کودکستان تا تحصیلات عالى) و بشر طى قرون متمادى این مسیر را طى کرده است. نمونه‏اى از این آیات به شرح ذیل تقدیم مى‏گردد:
وجود ادیان آسمانى، سخنان حضرت ابراهیم با پدرخوانده‏اش که بت پرست بود در مورد این که فقدانِ اعتقادات صحیح سبب دورى از رحمت گردیده و عذاب و ناامنى را به دنبال دارد، روى برگرداندن از دین و اعتقادات و... سبب دورى از رحمت و گنگى و کورى است، کسانى که از دین اعراض کنند به دام شیطان کشیده مى‏شوند، اتخاذ غیر خدا به منزله ولى مثل خانه عنکبوت سست و موهن است. 42

سوم) امنیت علمى‏
دانش انسان نیز باید صحیح و امنیت‏آور باشد و او را به طرف مرزهاى بیکران علم رهنمون سازد. در بعضى از آیات مى‏بینیم که دروازه‏هاى ورودى اطلاعات به انسان، یعنى چشم و گوش و دل مسئولند و نباید بر آن چه علم نداریم توقف کنیم. 43 چگونه کسى که دانش و خبرویت ندارد مى‏خواهد در مورد پدیده‏ها صبر کند که پاسخ حضرت خضر به حضرت موسى به هنگام درخواست تعلیم از وى است. در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید اى گروه جن و انس اگر مى‏توانید به عمق آسمان‏ها و زمین نفوذ کنید بروید نفوذ کنید لکن تا هنگامى که مسلط بر آن نباشید نمى‏توانید؛ 44 یعنى باید مکانیزم آن را و قواعد علمى آن را شناخت تا بر آن مسلط شد.

چهارم) امنیت اطلاعات و اخبار
کسب، دریافت خبر و اطلاعات و نحوه برخورد با آن، تأمین کانال‏هاى خبرى، تجزیه و تحلیل اطلاعات، تصمیم‏گیرى در مورد اطلاعات و... از نکاتى است که امنیت خبرى و اطلاعاتى را شکل مى‏دهد و اهمیت فراوانى دارد و قوام جامعه و دولت و حکومت و یک نظام بدان بستگى دارد. در حدود 25 آیه ذیل در این مورد است:
انواع خبر، اخبار افراد فاسق باید تبیّن شود نه فورى بدان عمل شود نه به کنارى نهاده شود بلکه باید اصل آن را یافت و الا موجب پشیمانى است. 45 وجود منابع خبرى در بین دشمنان مانند مؤمن آل فرعون که تصمیم فرعونیان به قتل حضرت موسى را به اطلاع وى مى‏رساند و حضرت موسى فرار مى‏کند. هر خبرى یک محل استقرارى دارد. تأمین و حفاظت از کانال‏هاى خبرى یا امنیت شبکه‏ها، ارائه اطلاعات به مسئولین نظام که قدرت استنباط و تحلیل اخبار را دارند. آزادى سخن و توجه به هر نوع گزارش مثلاً حضرت سلیمان در اوج قدرت و به منزله یک پیامبر به سخنان ضعیف‏ترین موجود، یعنى یک مورچه بى‏توجه نیست و آن را مى‏شنود و تبسم نموده شکر نعم الهى را دارد. هر عنصر نظام باید گزارش دهد مانند گزارش هدهد به حضرت سلیمان. نحوه تنظیم گزارش مانند گزارش هدهد در خصوص نظام یک کشور خارجى و حکومت ملکه سبا در یمن، روابط و امکانات آنها، برجستگى‏ها و اعتقادات غلطشان و اعتقاد صحیح و علت انحراف آنها به حضرت سلیمان. نحوه برخورد با گزارش‏ها و بررسى صدق و کذب آن و عدم اطمینان مطلق. چنان چه حضرت سلیمان مى‏گوید اطلاعات واصله را بررسى مى‏کنم. نحوه اقدام در مورد اخبار و اطلاعات مانند حضرت سلیمان. اخبار منفى مؤمنین نباید افشا شود. امنیت خبرى و عدم توجه به شایعات و تهمت‏ها، مثلاً در مسائل اخلاقى باید چهار شاهد گواهى دهند و گرنه شایعه پراکن تنبیه مى‏شود. 46 و سایر آیاتى که در خصوص امنیت اطلاعات و اخبار است.

پنجم) امنیت اقتصادى‏
اگر اقتصادى سالم باشد تولید امنیت مى‏نماید و اگر خراب باشد تولید ناامنى مى‏کند، به ویژه آن که اقتصاد با همه اقشار جامعه مرتبط است. بیش از سى آیه در این زمینه وجود دارد که به شرح ذیل تقدیم مى‏گردد:
تقسیم معیشت و برترى بعضى بر بعضى دیگر جهت به‏کارگیرى یک دیگر، زیرا اگر همه در یک سطح بودند کارهاى مختلف انجام نمى‏شد. فى‏ء متعلق به چه کسى است و چگونه باید هزینه شود تا نیازمندان تأمین اقتصادى شوند. ایثار و بخشیدنِ آن چه مورد نیاز خود است به دیگران که در تلطیف محیط اقتصادى و امنیت اقتصادى بسیار مؤثر است. 47 منع ربا که اعلام جنگ با خدا نامیده شده است، زیرا از گردش اقتصادى سرمایه جلوگیرى مى‏کند و به دلیل سودآورى پول هیچ کس سرمایه خود را در تولید و توزیع و خدمات به کار نمى‏گیرد و کارها متوقف شده نظام فرو مى‏پاشد. منع تبذیر و ریخت و پاش که روش شیطانى شمرده شده است و موجب اخلال در امنیت اقتصادى است. حفظ مال ایتام تا به سن رشد و بلوغ برسند.

ششم) امنیت قضایى‏
در نظام الهى، فرد و جامعه در امنیت قضایى به سر مى‏برند، زیرا هر فردى که به وى ظلم شود حق دادخواهى دارد و متهم در صورت اثبات جرم مجازات مى‏شود تا جامعه امن شود و مجرم نیز در امنیت است، زیرا قاضى باید عادل باشد و در حق وى اجحاف نکند. احکام قاضى و قضاوت در اسلام فراوان است که به چند نمونه آن به شرح ذیل اشاره مى‏گردد:
قضاوت به حق و عدم تبعیت از هواى نفس مانند خطاب خداوند به حضرت داوودعلیه السلام، اجازه دادخواهى به کسى که به وى ظلم شده است و مى‏تواند فریاد بکشد. تکلیف متهم باید روشن گردد و الا تبرئه شود به ویژه براى مسئولیت‏هاى حکومتى مانند داستان حضرت یوسف که مسئولیت نپذیرفت تا حکم برائتش صادر شود و در امنیت قضایى مسئولیت بپذیرد. 48 منع قاتل، زیرا نفس محترم است مگر در قصاص، و زیاده‏روى در حکم نباید بشود.

هفتم) امنیت اجتماعى‏
در بخش سوم فصل دوم مطالبى در این زمینه ذکر شد.

هشتم) امنیت سیاسى‏
امنیت سیاسى را مى‏توان به دو قسمت داخلى و خارجى تقسیم نمود که رفتار حکومت را با مردم و دولت‏ها و دشمنان مانند منافقین، مشرکین، کفار و اهل کتاب نشان مى‏دهد که از داشتن روابط تا قطع روابط و آمادگى براى ورود به مرحله نظامى و جنگ است. این آیات طى حدود 35 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:

الف) مؤمنین‏
مؤمنین در امنیت کامل هستند و رهبرى موظف است آنها را زیر بال و پر خود بگیرد. 49 مؤمنین برادران یک‏دیگرند و باید بین آنان را اصلاح نمود.

ب) منحرفین‏
با بدعت‏ها و منحرفین باید برخورد قاطعانه داشت، مانند برخورد حضرت موسى با سامرى که از یاران حضرت موسى بود لکن گوساله‏اى ساخت و مردم را گوساله‏پرست نمود و سپس دچار عذاب شد و حضرت موسى گوساله‏اش را سوزاند و خاکسترش را بر دریا ریخت تا اثرى از او نباشد. 50

ج) منافقین‏
ویژگى‏هاى منافقین که به طور مفصل در آیات مختلف آمده است و از عوامل مخل امنیت هستند مانند این که سوگند به دروغ مى‏خورند، انحراف در راه خدا ایجاد مى‏کنند، هر صدایى را علیه خود مى‏پندارند، در فراخوانى‏ها روى برمى‏تابند، فاسقند، مى‏گویند مردم انفاق نکنند، خدعه و نیرنگ به کار مى‏برند، دل‏هایشان بیمار است، ادعا مى‏کنند ما مصلح هستیم در حالى که مفسدند، در جمع مؤمنین مى‏گویند ما با شما هستیم و در جلسات و روابط با دشمنان (شیاطین) مى‏گویند ما با شما هستیم، ایمان را کار سفها مى‏دانند و مى‏گویند ما سفیه نیستیم که ایمان بیاوریم و گنگ و کر و... هستند51 حال اگر منافقین با چنین ویژگى‏هایى در جامعه باشند آیا آن جامعه امنیت خواهد داشت؟ بدیهى است چنین افرادى عامل ناامنى هستند، لذا خداوند به پیامبران و رهبرى دستور برخورد با آنها را مى‏دهد تا جامعه امن شود. زیرا این افراد فسادگر و هلاک کننده حرث و نسل هستند، آنها پلید هستند و از آنها اعراض کن، با آنها رابطه نداشته باش، از آنها اطاعت مکن و با آنها جهاد کن و سخت بگیر.

د) اهل کتاب‏
در بین اهل کتاب (ادیان غیر از اسلام) گروهى متدین هستند و عبادت مى‏کنند. نصارى و مسیحیان به مسلمین نزدیک‏ترند. شدیدترین دشمنى مخصوص یهودیان است و بغض آنان تا قیامت ادامه دارد. دشمنان نمى‏توانند ضررى به شما برسانند و در جنگ فرار کرده و یارى نمى‏شوند و مهر ذلت بر آنها زده شده است فقط شما را اذیت مى‏کنند. بسیارى از آنان مى‏خواهند شما را از ایمان به کفر برگردانند به دلیل حسادت بر شما، لذا اگر ستمى از آنان به شما رسید عفو و بخشش کنید و خداوند مسلمین را از شر و آسیب نگاه مى‏دارد. 52

ه) کافرین‏
رابطه مسلمین با کفّار نیز در آیات قرآن تبیین و راهکار ارائه شده است تا امنیت سیاسى مسلمین برقرار گردد. از آن جمله عدم دوستى با کافرین، غلظت داشتن با کافرین، عدم اطاعت از آنان، صبر و تقوا داشتن که تا حیله آنان ضرر نزند. زیرا اگر به شما حسنه‏اى رسد ناراحت و اگر ضررى رسد خوشحال مى‏شوند. دشمنان من و خود را دوست نگیرید. با کسانى که با شما نجنگیدند و برخورد نکردند با قسط و عدل رفتار کنید و نیاز به برائت از آنان نیست. ولایت قومى را نپذیرند که خدا بر آنان غضب کرده است. خنثى کردن تهدیدات دشمن مانند حضرت موسى که تهدیدات فرعون را خنثى مى‏نمود. ویژگى دشمنان عدم رعایت عهد است و اکثرشان فاسقند53 و پیمان شکنى مى‏کنند.

و) مشرکین‏
اعلام برائت از مشرکین و اعراض از مشرکین، زیرا خداوند کفایت مى‏کند از استهزا کنندگان، تهدید دشمنان و نپذیرفتن هدایاى آنان، مانند حضرت سلیمان نسبت به ملکه سبا، قدرت نمایى به دشمن مانند حضرت سلیمان که تخت عظیم ملکه سبا را از یمن به فلسطین منتقل نمود و دشمن را با اقدامات خود گیج کردن مانند اقدامات حضرت سلیمان نسبت به تغییر تخت بلقیس.

نهم) امنیت ادارى‏
آیا کارمندان یک نظام آزادند یا مقید؟ امنیت نظام نسبت به کارمندان و کارمندان نسبت به نظام چگونه باید تأمین گردد؟ از وظایف مدیریت، حضور و غیاب و بررسى اوضاع کارمندانش است، مانند حضرت سلیمان که از لشکر سان مى‏بیند و متوجه فقدان هدهد مى‏گردد و مى‏گوید اگر خیانت باشد اعدام و اگر بى‏توجهى و غفلت کرده باشد تنبیه مى‏شود و الا باید دلیل آشکارى براى غیبت خود بیاورد.

دهم) امنیت مکانى یا جغرافیایى‏
زمین را خداوند براى بشر قرار داده است و آن را از آسیب‏هاى مختلف طبیعى مثل شهاب‏سنگ‏هاى آسمانى یا غیر طبیعى مثل آسیب جنیان ایمن داشته است. البته زمین داراى ضوابطى مى‏باشد که خداوند مقرر فرموده است، مثل گرما و سرما و رعد و برق و جاذبه و بارش باران و برف و خشک سالى و زلزله و آتشفشان و سایر موارد که اگر بشر آن را بشناسد و بر آن مسلط شود مى‏تواند بهره‏بردارى مناسب از زمین نماید و الا زمین را به فساد مى‏کشد بلکه دریاها نیز از دست او در امان نیستند و اگر خلاف کرد مانند اقوام گذشته توسط همین عوامل مادى یا معنوى عذاب خواهد شد. چندین آیه در این زمینه به شرح ذیل ارائه مى‏گردد. زمین براى بشر نهاده شده است. امنیت مسکن انسان‏ها مثل حضرت داوودعلیه السلام که در محرابش نسبت به ورود بیگانگان واکنش نشان داد. تکریم انسان‏ها از سوى خداوند و حمل او در خشکى و دریا، فرود آمدن در خشکى به سلامت مانند حضرت نوح پس از طوفان، امنیت راه‏ها، خداوند به حضرت موسى مى‏فرماید: براى بنى اسرائیل خانه بساز و آن را قبله قرار ده.

یازدهم) امنیت دریایى‏
امنیت دریایى نیز مهم است، زیرا 34 کره زمین را آب فرا گرفته و مایه حیات انسان است. بشر چگونه باید از دریا عبور کند تا تأمین باشد که در آیاتى بدان اشاره شده است:
تکریم انسان و حمل او در دریا. امکان کشتیرانى در دریا که از عنایات خداست. اگر خدا مى‏خواست باد را از حرکت نگه مى‏داشت تا گم شوید. در طوفان دریایى خدا را مخلصانه مى‏خوانند، وقتى به خشکى رسیدند آیات ما را انکار مى‏کنند. کشتى سازى براى حضرت نوح و آموزش آن و به جریان انداختن آن و حمل مؤمنین در کشتى نوح و از هر حیوان دو زوج براى بقاى نسل همراه برد و تأمین امنیت انسان و حیوان و بر این اساس امنیت انسان در دریا با عنایت خداوند تأمین گردیده است.

دوازدهم) امنیت نظامى‏
در این بخش، انواع درگیرى‏هاى داخلى و خارجى را با منافقین، کفار، مشرکین و... از مراحل مقدماتى جنگ تا انتها مى‏بینیم و دستوراتى که خداوند داده است که اگر رعایت شود دین خدا، نظام الهى و مردم حفظ مى‏گردند و الا ممکن است موجب آسیب هر یک شود. آیات الهى در این زمینه فراوان است که حدود هفتاد آیه وجود دارد. خلاصه آن به این شرح است:

الف) کلیات‏
جنگ بر شما واجب شده است در حالى که کراهت دارید و چه بسا چیزهایى که کراهت دارید و براى شما خوب است. هیچ چیز نباید مانع از دوست داشتن خدا و رسولش و جهاد در راه او شود. آمادگى نظامى کافى داشتن تا دشمن بترسد. آمادگى نظامى مؤمنین به طور انفرادى و جمعى براى نبرد. آزمایش نیروها مانند طالوت که لشکرش را به آب آزمایش نمود. فلسفه جنگ که باید مؤمنین تمیز داده شوند، بسیارى از ربانیون همراه انبیا جنگیده‏اند. بکشید تا فتنه در عالم نباشند. بکشید کسانى که شما را مى‏کشند و زیاده روى نکنید. مبارزین و صابرین وارد بهشت مى‏شوند. رعایت تقوا در جنگ، پراکنده کردن نیروى دشمن، کفایت خداوند از خدعه دشمنان، حداقل توان نظامى مؤمنین باید به گونه‏اى باشد که بر دو برابر خود غلبه کنند. 54 عدم اقدام براى جهاد عذاب الهى و جاى‏گزینى سایر اقوام را به دنبال دارد.

ب) تأمین امنیت نسبت به خودى‏ها
اگر دو طایفه مؤمن با یک‏دیگر جنگیدند بینشان اصلاح کنید و اگر یکى تجاوز کرد یاغى را بکشید تا امر خدا آید. 55

ج) تأمین امنیت نسبت به منافقین‏
مبارزه با منافقین و سخت‏گیرى نسبت به آنان، منافقین در جهاد همراهى نمى‏کنند. همراهى منافقین در جنگ سبب فتنه است. منافقین در پى بهانه‏جویى و عدم حضور هستند و سایر آیاتى که امنیت نظامى را در ارتباط با منافقین تأمین مى‏نماید.

د) تأمین امنیت نسبت به کفار
آن چه سبب تأمین امنیت اسلام نسبت به کفار است در آیات زیر آمده است:
سران کفار را بکشید چرا با کفار نمى‏جنگید که پیمان شکسته و حریم رسول و رهبرى را رعایت نکرده‏اند. آنها را بکشید که خداوند به دست شما آنها را عذاب مى‏کند. دفاع کنید از کسانى که به زور از سرزمینشان اخراج شده‏اند و اگر کسى آنها را دفع نمى‏کرد معابد الهى از بین مى‏رفت. 56 جهاد در راه خدا و دفاع از مظلومین و عدم اطاعت از کافرین و مبارزه بزرگ با آنان.

ه) تأمین امنیت نسبت به مشرکین‏
کشتن مشرکین و محاصره و کمین بر آنان، جنگ با دشمنان خدا تا گرفتن جزیه، کشتن همه مشرکین کما این که آنها همه شما را مى‏کشند. نحوه جنگ آنان در قلعه‏ها و پشت دیوارها و ویژگى روحى روانى آنان که قلوب پراکنده دارند در حالى که متحد شمرده مى‏شوند.

و) سایر نکاتى که در امنیت نظامى مطرح است‏
1. در ماه‏هاى حرام جنگ نکنید مگر دشمنان تعدى کنند؛
2. در هنگام جنگ گروهى دیده‏بانى و نگهبانى کنند و گروهى نماز خوانند و بالعکس تا غافلگیر نشوید؛
3. مباحث مربوط به مرخصى و مریض‏ها؛
4. تأمین نیازهاى جنگ مثلاً خداوند در یک جنگ، خواب سبک را بر مؤمنین حاکم کرد تا آرامش یابند؛
5. ارزیابى جنگ، زیرا همان گونه که شما آسیب دیدید دشمن هم آسیب دیده است؛
6. فرار از جنگ نکنید و الا دچار عذاب الهى خواهید شد؛
7. صلح؛
8. قرارداد پایان جنگ - فدیه؛
9. امدادهاى الهى مانند نزول چندهزار فرشته در جنگ، یارى خدا در جنگ حنین و.. که از کثرت دشمن متعجب شدید.
همان‏گونه که ملاحظه کردید نحوه تأمین امنیت مملکت و حفاظت از دین، مرزها، انسان‏ها و دست آوردها در آیات فوق الذکر و در بخش امنیت نظامى به خوبى در بخش‏هاى مختلف تبیین شده است.

سیزدهم) امنیت زیست محیطى‏
رعایت ضوابط محیط زیست براى بقاى بشر امرى ضرورى است. در حدود ده آیه به این مهم اشاره شده است مانند رعد و برق و صاعقه که به هر کس خدا بخواهد اصابت مى‏کند و برق از آیات الهى شمرده شده است که مایه ترس و امید به زندگى است و زمین بدان زنده شود بعد از مرگش. خداوند با طوفان نوح محیط زیست را فاقد امنیت براى کفار نمود آن هنگام که آب از تنور شروع شد و از آسمان و زمین بارید و کسى ایمن نبود از امر خدا مگر خدا رحم کند. حفظ زمین و آسمان و به پا داشتن آن از آیات الهى است. سیل عرم و تبدیل باغ‏هاى آن به گیاهان غیر مفید، قحطى و خشک سالى و کمبود محصولات که از عذاب قوم فرعون شمرده شده است.

چهاردهم) امنیت در حوزه رهبرى‏
حوزه رهبرى امت که امر خطیرى است وظایفى نسبت به امت دارد و امت نیز وظایفى نسبت به رهبرى دارد که باید رعایت نماید والا امنیت حوزه رهبرى و اداره جامعه تأمین نمى‏گردد و نظام دچار اختلال مى‏شود. رهبرى امت اعم از رسول خدا یا امام معصوم یا ولى فقیه به شمار مى‏رود که با عنوان ولى امر از آن یاد مى‏شود که در حدود 26 آیه به شرح ذیل خلاصه شده است:

الف) وظایف امت نسبت به ولى امر
بیعت با ولى امر که سبب رضایت خدا و نزول آرامش و فتح و پیروزى است. 57 بیعت با ولى خدا مثل بیعت با خداست و دست خدا بالاى دست‏هاست. بیعت ولى امر با زنان و مواد بیعت مانند عدم شرک ورزیدن به خدا، عدم سرقت، عدم زنا، عدم کشتن فرزند، عدم تهمت و.... پذیرش فرامین ولى امر و هر کس نافرمانى و عصیان کند گمراه است. اجازه گرفتن از ولى امر توسط مؤمنین و او به هر کس خواست و مصلحت دانست اجازه مى‏دهد. نحوه روابط با ولى امر مانند عدم ورود به منزلِ وى مگر دعوت شوید، پس از اتمام غذا و کار سریعاً خارج شوید، نحوه سئوال کردن و چیزى خواستن از ولى امر، عدم ازدواج با زنان پیامبر، جلو نیفتادن از ولى امر، عدم صداى بلند نزد ولى امر، تبعیت از جانشین ولى امر مثل حضرت هارون در غیاب حضرت موسى، عدم اذیت ولى امر مانند اذیت حضرت موسى‏علیه السلام توسط قوم بنى اسرائیل و رفتارهاى موجب اذیت پیامبر اسلام.

ب) وظایف ولى امر نسبت به امت‏
گفتار همه کس فهم داشته باشد نه مثل قوم شعیب که مى‏گفتند ما حرف تو را نمى‏فهمیم. به فریادرسى امت مثل حضرت موسى که به کمک طرفدارانش رفت. گشودن بال و پر خود بر امت. فقدان سابقه منفى در امر اداره امت چنان که یکى از طرفداران فرعون به حضرت موسى گفت: آیا مى‏خواهى مرا بکشى همان گونه که دیروز کسى را کشتى؟ مشورت با اطرافیان مانند روش ملکه سبا و یا دستور خدا به پیامبر در مشورت با امت، توصیه امت به صبر، سعه صدر در برابر اتهامات و صبر در تربیت امت و عدم دلتنگى از مکر و حیله آنان.

پانزدهم) امنیت در زمان طاغوت‏
یکى از وظایف مؤمنین مبارزه با طاغوت است و در عین حال باید خود را حفظ کنند مگر امر مهم‏ترى، یعنى حفظ و دفاع از دین خدا در بین باشد. نمونه‏هایى از امنیت مبارزین و مجاهدین راه خدا، طى حدود 15 آیه به شرح ذیل چنین است:
تقیه و حضور در دستگاه طاغوت و کمک به مبارزین مانند مؤمن آل فرعون، تقیه و حفظ خود براى اجراى اهداف مانند حضرت ابراهیم که پوشش بیمارى را مطابق رسوم زمان براى حضور در شهر و از بین بردن بت‏ها برگزید. هجرت و دورى گزیدن از نظام؛ اگر نتوانستند به وظایف خود عمل کنند مانند اصحاب کهف. تقیه براى حفظ تشکیلات و نهضت.

چهارم) مدل امنیت‏
همان گونه که خداوند، شهرهاى از بین رفته و اقوام هلاک شده را به دلیل گناه و فساد و... را در قرآن بیان نموده است الگو و مدل مناسب را نیز ارائه نموده است تا اگر کسى شروط لازم را فراهم کرد بتواند به آن برسد و در واقع فرهنگ قرآن نه ایده‏آلیستى صرف است که دست نیافتنى باشد و نه رئالیستى که فقط به واقعیت‏ها بسنده کند و رو به کمال نرود. هم‏چنین تشکیلات نمونه و آیین نمونه را ارائه نموده است. این فصل در سه بخش آمده است:

اول) نمونه و الگوى شهر امن‏
حدود سى آیه در خصوص شهر امن و پاک و ویژگى‏هاى آن آمده است که در ادوار مختلف تاریخ نیز سابقه داشته و دارد، یعنى قابل استحصال است. نمونه‏هاى زیر از آن قبیل مى‏باشند:
حضرت نوح و همراهان وى به سلامت و امنیت الهى از کشتى فرود آمدند و به زندگى سالم و عارى از کفار پرداختند. شهر امنِ مکه که خانه مردم است و دعاى حضرت ابراهیم براى آن شهر مستجاب گردید که امن باشد و دل مردم به آن متمایل و محصولات مختلف در آن موجود باشد.
ویژگى شهر امن مکه که در آن جنگ و درگیرى حرام است و حتى گیاهان و حیوانات امنیت دارند و محل نماز است و جاى پاى حضرت ابراهیم و نظافت و پاکى آن توسط انبیا تأمین شده است و محیط زیست پاک دارد. وجود امنیت گفتارى و رفتارى در مکه و حج که جدال و فسق و گناه و... در آن ممنوع و حرام است. وجود امنیت اقتصادى که افراد مستطیع باید به سوى آن بیایند.

دوم) نمونه و الگوى تشکیلات امن‏
تحزّب که در جهان کنونى اهمیت بیشترى یافته است انواع مختلفى دارد. در قرآن کریم به تشکیلات مناسبى که امنیت‏آور باشد به نام حزب اللَّه اشاره شده است و ویژگى‏هاى آن شمرده شده است از قبیل ایمان به خدا و روز قیامت و... لذا خدا و رسولش از آنان راضى هستند و آنان از خدا و حزب اللَّه پیروز است. خدا آنها را دوست دارد و آنها خدا را و ذلیل در برابر مؤمنین و عزیز در مقابل کفارند در راه خدا جهاد مى‏کنند و از هیچ ملامتى نمى‏ترسند.

سوم) نمونه و الگوى آیین و روش امن‏
همان گونه که مدل شهر امن و تشکیلات امن ارائه گردید مدل تفکر و آیین امنیت‏آور نیز در قرآن عرضه شده است که تبعیت از آن عقل و خردگرایى و روى‏گردانى از آن سفاهت شمرده شده است که همان آیین حضرت ابراهیم است. یا الگو و اسوه نیکو در ابراهیم و مؤمنین و هم‏فکرانش قرار داده شده است که اعلام برائت از بت پرستان نمودند و دشمنى و بغض ابدى بین آنهاست و هم چنین خداوند پیامبر اسلام را الگو ونمونه نیکو قرار داده است براى کسانى که امید به خدا و روز قیامت دارند. 58

پى‏نوشت‏ها
1. دانشجوى دکترى امنیت ملى دانشگاه عالى دفاع ملى.
2. هود (11) آیه 13.
3. یوسف (12) آیه 63.
4. انفال (8) آیه 33.
5. مائده (5) آیه 10.
6. حج (22) آیه 38.
7. نحل (16) آیه 112.
8. رعد (13) آیه 11.
9. انعام (6) آیه 82.
10. همان، آیه 81.
11. همان، آیه 82.
12. یوسف (12) آیه 99.
13. قصص (28) آیه 31.
14. همان، آیه 9.
15. همان، آیه 7.
16. لقمان (31) آیه 15.
17. قصص (28) آیه 11 و 12.
18. همان، آیه 25.
19. روم (30) آیه 21.
20. مریم (19) آیه 27 و 28.
21. یوسف (12) آیه 8 و 9.
22. هود (11) آیه 42 - 46.
23. نور (24) آیه 31 و 32.
24. طلاق (65) آیه 6 و 7.
25. نساء (4) آیه 34.
26. طلاق (65) آیه 1 - 3.
27. تحریم (66) آیه 9 - 12.
28. احزاب (33) آیه 30.
29. غافر (40) آیه 7 - 9.
30. نساء (4) آیه 86.
31. عنکبوت (29) آیه 46.
32. نساء (4) آیه 58.
33. انفال (8) آیه 63.
34. روم (30) آیه 2 - 5.
35. یونس (10) آیه 62 - 64.
36. بقره (2) آیه 277.
37. فتح (48) آیه 4 و 26.
38. توبه (9) آیه 4.
39. یوسف (12) آیه 78.
40. نساء (4) آیه 111.
41. طه (20) آیه 63؛ اعراف (7) آیه 109 و 110.
42. عنکبوت (29) آیه 41.
43. اسراء (17) آیه 36.
44. رحمن (55) آیه 33.
45. حجرات (49) آیه 6.
46. نور (24) آیه 12 و 13.
47. حشر (59) آیه 8.
48. یوسف (12) آیه 51 و 52.
49. شعرا (26) آیه 214.
50. طه (20) آیه 97.
51. بقره (2) آیه 8 - 12 و 15.
52. همان، آیه 137.
53. توبه (9) آیه 80.
54. انفال (8) آیه 65 و 66.
55. حجرات (49) آیه 9.
56. حج (22) آیه 39 و 40.
57. فتح (48) آیه 18.
58. ممتحنه (60) آیه 4 و 5.

 

 


منبع: / فصلنامه / علوم سیاسی / 1385 / شماره 33، بهار ۱۳۸۵/۲/۰۰
نویسنده : علیرضا اسلامی

نظر شما