تشكيلات دارالفنون
بعد از فوت محمدعلى خان شيرازى وزير خارجه و رئيس دارالفنون، در ربيع الثانى ۱۲۶۸ عزيزخان مكرى (سردار كل) به رياست دارالفنون رسيد. سپس مرحوم رضاقلى خان هدايت مولف كتاب مجمع الفصحا كه ابتدا ناظم دارالفنون بود به رياست اين مدرسه نائل گرديد تا آنكه در ۱۲۷۴ ه ق عليقلى ميرزا اعتضاد السلطنه فرزند چهل و هفتم فتحعلى شاه ضمن رياست دار الفنون به فرمان ناصرالدين شاه وزارت علوم را نيز در دست گرفت. در زمان رياست اعتضادالسلطنه، فرزندان طبقات متوسط كه بسيار با استعداد بودند در مدرسه دارالفنون پذيرفته مى شدند. از بين اين افراد بودند كه بعدها از اين مدرسه فارغ التحصيل شده و پس از اعزام به خارج از كشور و بازگشت به ايران خواستار ايجاد حكومت قانون و مشروطه شدند. دارالفنون طبق دستور ناصرالدين شاه جزء تشكيلات دربار قرار گرفت و رئيس مدرسه با حمايت وزير علوم و فرمان شخص شاه انتخاب مى شد و در كليه امور مدرسه استقلال كامل داشت. معلمين با اجازه شاه عزل و نصب مى شدند. شاگردانى كه از فرزندان رجال دربارى بودند با اجازه شاه در مدرسه ثبت نام مى شدند و بعد از مرگ ميرزاآقاخان نورى و صدارت حاج ميرزاحسين خان سپهسالار ملقب به مشيرالدوله كه افكار اميركبير را تا حدى در سر داشت وسايلى را فراهم كرد كه فرزندان نوكران رجال دربارى كه مستعد تشخيص داده مى شدند با اجازه وزير علوم در مدرسه ثبت نام شوند و از اين رهگذر فضاى باز فرهنگى در اين مدرسه حكمفرما شد. تمام شاگردان در دوران تحصيل ازدولت كمك هزينه تحصيلى دريافت مى كردند و پس از پايان تحصيل بلافاصله به خدمات دولتى گمارده مى شدند. دانشنامه (كارنامه ها) غالباً عبارت بود از حكمى شامل سه مطلب؛ فراغت از تحصيل، دريافت يك قطعه نشان طلا، تعيين شغل و حقوق. در اين مدرسه علاوه بر دروس اساسى، درس زبان خارجى براى كليه شاگردان اجبارى بود و علاوه بر سه زبان انگليسى، فرانسه و روسى به سبب وجود معلمان اتريشى، زبان آلمانى هم تدريس مى شد. دارالفنون براى سه مقطع ابتدايى، متوسطه و تحصيلات عالى و دانشكده (فاكولته) ايجاد شده بود. پس از پايان دوران تحصيل در هر مقطع، دانش آموزان آن مقطع بايستى از امتحان (آزمون) ورود به مقطع بالاتر مثلاً دبيرستان را كسب كنند و دانش آموزانى كه در هر رشته فارغ التحصيل مى شدند شرط اخذ ديپلم و ارتقا به مرحله فاكولته (دانشكده) گذرانيدن امتحان و موفقيت در آن بود. آنهايى كه در هر مقطع و هر رشته قبول مى شدند در جشن فارغ التحصيلى شركت مى كردند. جشن فارغ التحصيلى هر رشته درسى طى مراسمى برگزار مى شد و شخص ناصرالدين شاه فرمان (دانشنامه) فارغ التحصيلان را به آنها مى داد و به اين مراسم جشن «سلام امتحان» مى گفتند. تشكيلات كادر آموزشى دارالفنون و اداره هر درس با يك نفر استاد به نام «استادكرسى» و يا چند نفر دانشيار كه لقب خليفه داشتند بود كه معاون او محسوب مى شد. اغلب استادان از ميان اروپايى ها و خليفه ها از ميان فارغ التحصيلان مدرسه انتخاب مى شدند. از ميان خليفه هاى دانشمند كه دروس فلسفه و تاريخ اساتيد را از فرانسه و انگليس براى دانش آموزان ترجمه مى كرد مى توان از محمدعلى فروغى نام برد كه بعداً به استادى دارالفنون نائل شد.عده اى از استادان نيز ايرانى بودند و آنها در زمره محصلينى بودند كه در دوره عباس ميرزا به اروپا رفته و در رشته هاى مختلف فارغ التحصيل شده بودند. تشكيلات دارالفنون مانند سازمان بندى كنونى دانشگاه تهران بود. در آن زمان دو نوع مجله (نشريه) براى دارالفنون چاپ و منتشر مى شد. اول نشريه دانش كه بنيانگذار و موسس آن عليقلى خان مخبر الدوله بود كه اخبار دارالفنون را درج مى كرد.
دومين نشريه روزنامه علمى به مديريت محمدحسن صنيع الدوله (اعتماد السلطنه بعدى) بود كه علاوه بر اخبار علمى، اخبار مربوط به مريضخانه وابسته به مدرسه طب دارالفنون را نيز به طبع مى رساند. ضمناً در دارالطباعه خاصه دارالفنون كليه كتب درسى كشور چاپ و منتشر مى شد.
• دارالفنون بعد از رياست اعتضاد السلطنه
به علت آن كه بعد از هفت سال كه از تاسيس دارالفنون گذشته بود و عده اى از فارغ التحصيلان موفق آن براى ادامه تحصيل به خارج اعزام مى شدند، ناصرالدين شاه ضمن بازديد از دارالفنون به خاطر رونق و ترقى مدرسه اعتضادالسلطنه را مفتخر به نشان امير تومانى (سپهبدى) با يك رشته حمايل مخصوص كرد و به او هزار تومان انعام داد. در زمان وزارت علوم عليقلى خان اعتضادالسلطنه در ۱۲۸۷ هـ ق يعنى ۲۱ سال پس از تاسيس دارالفنون، نقشه اراضى تهران را جعفرقلى خان فرزند رضاقلى خان هدايت به اتفاق ميرزاعبدالغفارخان معلم علوم رياضى و بيست نفر از مهندسان تربيت شده دارالفنون ترسيم كردند. اين نقشه وقتى به شاه داده شد به هر يك از ترسيم كنندگان سه هزار تومان انعام داد. و به اعتضادالسلطنه يك قطعه نشان طلاى اميرنويان با حمايل (ارتشبد) سرافراز داده شد. بعد از مرگ اعتضادالسلطنه به سال ۱۲۹۸ هـ ق به دستور ناصرالدين شاه على قلى خان مخبرالدوله فرزند ديگر رضاقلى خان هدايت به رياست مدرسه رسيد. از آن پس به بعد رياست مدرسه به فرزندان و نوادگان رضاقلى خان هدايت رسيد. در چهل سال بعد از تاسيس دارالفنون يعنى تا سال ۱۳۰۸ نزديك به هزار و يكصد تن از محصلان در سطوح مختلف ديپلم و عالى (فاكولته) از اين مدرسه فارغ التحصيل شده و براى تكميل تحصيلات به خارج اعزام شدند. از زمان سلطنت مظفرالدين شاه به بعد وضعيت اين مدرسه از حالت اشرافى درآمد و نيمه اشرافى شد به دليل آنكه از ۱۲۸۶ هجرى شمسى يعنى يك سال بعد از مشروطيت حاج مخبرالسلطنه هدايت كه در زمان ناصرالدين شاه كتابدار مدرسه و سپس به مديريت آنجا رسيده بود، به كمك ابراهيم حكيمى (حكيم الملك) ادامه تحصيل فارغ التحصيلان اين مدرسه به خارج از كشور را از انحصار دارالفنون خارج كرد و سهمى براى مدارس ديگر قائل شد به ويژه آن كه از ۱۳۱۷ هـ ق كه مدرسه علوم سياسى مشيرالدوله تاسيس شد توجه وزارت علوم و معارف متوجه مدارس جديد شد ولى دارالفنون هنوز اعتبار خود را حفظ كرده بود زيرا افرادى كه بعدها در مدارس علوم سياسى مشيرالدوله و سپس دارالمعلمين عالى و بالاخره دانشگاه تهران سمت استادى يافتند، از جمله فارغ التحصيلان دارالفنون بودند و يا آنكه استاد مدرسه دارالفنون بودند. در بين اين رجال افراد آزاديخواه، مشروطه طلب و طالب اصلاحات زياد بودند. از بين رجال فارغ التحصيل اين مدرسه (دارالفنون) كسانى بودند كه در مدرسه سياسى و نظامى مشيرالدوله و سپس دانشگاه تهران تدريس مى كردند.
فارغ التحصيلان و يا اساتيد دارالفنون بسيارند و ما شاخص ترين آنها را در اين مقاله نام مى بريم كه به مشاغل حساس مملكتى از وزارت تا وكالت و استادى دانشگاه رسيده اند. آنها عبارتند از: استاد محمد قزوينى، استاد محمدحسن فروغى، استاد قاسم غنى، استاد غلامحسين رهنما، استاد مجتبى مينوى، استاد عبدالعظيم قريب، دكتر على اكبر سياسى، استاد عباس اقبال آشتيانى، دكتر سيدفخرالدين شادمان، دكتر محمد كرمانشاهى (كه اولين فردى بود كه ميكروسكوپ را با خود از اروپا به دارالفنون آورد)، استاد حبيب الله شهاب، مسعود كيهان، استاد مهدى بيانى، دكتر مهدى آذر، استاد حاج مخبرالسلطنه هدايت، دكتر على اكبر نفيسى (ناظم الاطباء)، دكتر حسين گل گلاب، دكتر محمود افشاريزدى، دكتر محمدحسين على آبادى، دكتر سيدعلى شايگان، ميرزا جهانگيرخان شيرازى، استاد حسن ذوقى، استاد فاضل تونى، استاد محمدطاهر تنكابنى، استاد احمد بهمنيار، استاد اديب السلطنه سميعى و از بين خاندان هدايت افرادى چون محمدقلى خان هدايت (مخبرالملك)، مصطفى قلى خان كمال هدايت (فهيم الدوله)، هدايت قلى خان هدايت (اعتضادالدوله)، ارتشبد عبدالله هدايت، صادق هدايت، سرلشكر عيسى هدايت، كامران ميرزا نايب السلطنه فرزند ناصرالدين شاه، ابوالحسن اردلان، عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، عبدالمجيد ميرزا فرمانفرما، عبدالله انتظام وزيرى، ناصرالملك قراگزلو، محمدجعفر نيرالملك، احمد اخگر، دكتر خانبابا بيانى، على اكبر داور، دكتر ابراهيم رياحى، محمود شيبانى (محاسب الممالك)، دكتر اسماعيل مرزبان، عبدالحسين مسعود انصارى، دكتر رضا فلاح، دكتر عباس فلاح، خليل فهيمى، دكتر نصرت الله كاسمى، دكتر صادق كيا، حسن مخبر فرهمند، دكتر سيدولى الله خان نصر، عبدالحسين هژير، احمد هومن، سپهبد اسماعيل رياحى، سرتيپ تقى رياحى و پروفسور شمس. البته اكثر اين افراد در دوره مشروطيت در نظام بوروكراسى و تكنوكراسى كشور مصدر خدماتى شده اند ولى درباره عده معدودى از آنان صحبت هايى مى كنند الله اعلم. به حقايق الامور مدرسه دارالفنون به علت آنكه مدارس علوم سياسى و طب و دارالمعلمين به طور جداگانه تاسيس شدند و بعداً دانشگاه تهران تاسيس شد ، از حالت دانشكده بودن خارج شد و به صورت يك مدرسه متوسط شش ساله شامل سيكل اول و دوم متوسطه شده و بعد از رونق گرفتن كالج البرز و مدارس ديگر از رونق افتاد به طورى كه هم اكنون به موزه تبديل شده است.
نویسنده: سيروس غفاريان
منبع: سایت ایران ، یکصد سال پس از مشروطیت
نظر شما