موضوع : پژوهش | مقاله

خواب و معیارهای آن از دیدگاه آیات و روایات

مجله  معیار  سال اوّل، شماره اوّل، بهار 1393 

نویسنده : جعفر پور، محمدرضا
چکیده
خواب و استراحت از نیازهای اساسی بدنو از جنبه های مختلف دارای اهمیت است. از آنجا که دین مبین اسلام دینی کامل بوده که هم به احتیاجات مادی انسان توجه دارد و هم نیازهای معنوی او را مورد عنایت قرار می دهد،

در این مسئله نیز دارای برنامه های مترقی و دقیقی می باشد. در زمینه خواب، چندین آیه و همین طور روایات متعددی داریم که می توان آن ها را در یک دسته بندی کلی موضوعی به زمان خواب، مکان خواب و آداب خواب که شامل آداب قبل، حین و بعد از خواب می باشد، تقسیم نمود.

مقدمه
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: « وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ » (روم/23)؛ در این آیه شریفه، خواب یکی از آیات الهی شمرده شده است و این اشاره به اهمیت موضوع خواب می باشد و بیانگر آن است که خواب، یک موضوع ساده و اتفاقی نیست، بلکه یکی از آیات خدا و تدبیر الهی برای تداوم حیات موجودات زنده و در رأس آن ها انسان می باشد.

در روایتی از امام رضا (ع) آمده است: «إنَّ النَّوْمَ سُلْطَانُ الدِّمَاغِ وَ هُوَ قِوَامُ الْجَسَدِ وَ قُوَّتُه» (مجلسی، 1403: 59/316)؛ یعنی: «خواب سلطان مغز (مرکز فرماندهی) و مایه پایداری و قوت جسم است.»

خواب از نیازهای اساسی بدن می باشد و هر انسانی ناگزیر از خوابیدن است. خواب مایه قوت و پایداری جسم و جان و کارکرد درست مغز است و اختلال در آن، روند زندگی عادی انسان را برای انجام وظایف خود با مشکل روبرو می سازد.

از طرفی از آنجا که بر اساس دیدگاه اسلام، هدف خلقت جنّ و انس، عبودیت و بندگی خداست و بندگی با همین بدن مادی صورت می گیرد و اختلال در خواب، موجب اختلال این امر مهم می گردد، پس شناخت معیارهای خواب و به کار بستن آن ها دارای اهمیت دو چندانی می باشد.

از سوی دیگر هر انسانی تقریباً یک سوم از عمر خویش را در خواب به سر می برد و این خود، دلیلی دیگر بر اهتمام جدی به این موضوع است.

این مقاله بر آن است تا به اختصار به بیان ملاک ها و معیارهای خواب در سه عنوان معیار زمانی، مکانی و آداب خواب (قبل، حین و بعد) با توجه به آیات و روایات بپردازد.

نوشتار حاضر با دسته بندی نو و ذکر منبع مطالب و همچنین ذکر معیارهای جدید از آیات و روایات، این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. لازم به ذکر است که برخی از این معیارها منصوص و بعضی دیگر مستنبط از آیات و روایات است.

بر این اساس، استفاده کراهت یا استحباب از یک روایت یا با توجه به تصریح خود آن روایت انجام پذیرفته است و یا با عنایت به نظر مؤلف کتاب روایی در مورد آن روایت صورت گرفته است.

خواب از دیدگاه آیات و روایات
همان طور که ذکر شد خواب در قرآن کریم از آیات الهی شمرده شده است. در روایت فوق الذکر نیز خواب، مایه قوت و اعتدال روانی انسان عنوان گردیده است. با این حال، این سؤال ممکن است پیش بیاید که خواب تا چه اندازه باید باشد؟

خواب زیاد در روایات، مورد مذمت قرار گرفته و حتی عامل اتلاف عمر و یکی از اسباب معصیت خدا و سبب فقر شمرده شده است. امام صادق (ع) می فرماید: «کَثْرَهُ النَّوْمِ مَذْهَبَهٌ لِلدِّینِ وَ الدُّنْیَا.» (کلینی، 1429: 9/558)

از طرفی مطابق با روایتی دیگر، معصوم (ع) به کسی که از بی خوابی رنج می برد، دعایی می آموزد که بتواند بخوابد. پس خواب مطلوب، خوابی است که در حدّ اعتدال باشد.

اقسام خواب
«و النّوم علی اربعه اوجه نوم الانبیاء (ع) علی اقفیتهم لمناجاه الوحی و نوم المؤمنین علی ایمانهم و نوم الکفّار علی یسارهم و نوم الشّیاطین علی وجوههم.» (مجلسی، 1414: 5/233) همچنین رسول خدا (ع)می فرماید:

«ای علی! خوابیدن بر چهار قسم است: 1- خواب پیامبران، 2- خواب مؤمنان بر پهلوی راست، 3- خواب کافران و منافقان بر پهلوی چپ، 4- خواب شیطان ها بر روی شکم.» حضرت علی (ع) نیز می فرماید:

«خوابیدن چهار قسم است: پیامبران بر پشت دراز کشیده می خوابند، در حالی که چشم هایشان برای دریافت وحی پروردگار نمی خوابد. مؤمن رو به قبله بر پهلوی راست می خوابد. پادشاهان و فرزندانشان برای گوارای غذا بر پهلوی چپ می خوابند و ابلیس و برادرانش و دیوانگان و آسیب دیدگان عقلی بر روی شکم می خوابند.» (مجلسی، 1403: 10/81).

زمان خواب
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

« وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا» (فرقان/47)؛ لباس بودن شب از این باب است که ظلمت آن؛ مانند لباس و پرده، آدمی را می پوشاند؛ به طوری که راغب گفته:

سبات بودن خواب به معنای آن است که در هنگام خواب، آدمی از هر کاری منقطع می شود و معنای نشور قرار دادن روز این است که حرکت و طلب رزق را در روز قرار داده است (طباطبایی، 1389: 15/312)؛

یعنی خداوند شب را ظلمانی قرار داد تا مردم دست از کار و تلاش بردارند و خستگی روز را با استراحت شب برطرف کنند. همچنین می فرماید: « هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکمُ اللَّیْلَ لِتَسْکنُواْ فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا» (یونس/67)؛

طبق این آیه، خداوند شب را مایه آرامش و خواب و استراحت و روز را مایه دیدن برای کار و تلاش قرار داده است تا بتوانند انواع حرکات و آمد و شدها را برای کسب معاش خود انجام دهند (طباطبایی، 1389: 15/312).

حال که دانستیم خواب شب مطلوب است، این سؤال مطرح می شود که بر اساس روایات در چه ساعاتی از شب، خواب بهتر است؟ در سیره و روش معصومین (ع) آمده است که ایشان قسمت اوّل شب را می خوابیدند و قسمت آخر شب؛ یعنی سحر را بیدار بودند:

«فِی خَبَرِ رَجَاءِ بْنِ ضَحَّاکٍ فِیمَا کَانَ یَعْمَلُ الرِّضَا (ع) فِی طَرِیقِ خُرَاسَانَ قَالَ فَإِذَا کَانَ الثُّلُثُ الْأَخِیرُ مِنَ اللَّیْلِ قَامَ عَنْ فِرَاشِهِ بِالتَّسْبِیحِ وَ التَّحْمِیدِ وَ التَّکْبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ قَالَ کَانَ یُکْثِرُ بِاللَّیْلِ فِی فِرَاشِهِ مِنْ تِلَاوَهِ الْقُرْآنِ.» (مجلسی، 1403: 73 /193).

البته خواب در شب هایی که بر احیای آنان تأکید شده؛ مانند شب های قدر و نیمه شعبان مورد مذمت است. خواب بین نماز مغرب و عشا مکروه است. «عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ (ع) فِی وَصِیَّهِ النَّبِیِّ (ع) لِعَلِیٍّ (ع) قَالَ: وَ کَرِهَ النَّوْمَ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ لِأَنَّهُ یَحْرِمُ الرِّزْق» (حرّ عاملی، 1409: 4/214)؛ خواب بین طلوع فجر و طلوع خورشید مکروه است؛ به دلیل روایت مذکور و این روایت: «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَی رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثَهٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَکُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًا أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ.» (حرّ عاملی، 1409: 6/497).

خواب بعد از عصر مکروه است: «قَالَ الصَّادِقُ (ع): قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) النَّوْمُ مِنَ أَوَّلِ النَّهَارِ خُرْقٌ وَ الْقَائِلَهُ نِعْمَهٌ وَ النَّوْمُ بَعْدَ الْعَصْرِ حُمْقٌ وَ بَیْنَ الْعِشَاءَیْنِ یَحْرِمُ الرِّزْقَ.» (ابن بابویه، 1413: 1/502)

در مورد خواب بین نماز شب و نماز صبح، در روایت آمده است: «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَخِیرُ (ع) إِیَّاکَ وَ النَّوْمَ بَیْنَ صَلَاهِ اللَّیْلِ وَ الْفَجْرِ وَ لَکِنْ ضَجْعَهً بِلَا نَوْمٍ فَإِنَّ صَاحِبَهُ لَا یُحْمَدُ عَلَی مَا قَدَّمَ مِنْ صَلَاتِهِ.» (حرّ عاملی، 1409: 6/495)؛ خواب در ابتدای روز مکروه است: «قال الامام الصادق(ع): نوم اول النهار خرق.» (ابن بابویه، 1413: 1/502)

امام صادق (ع) فرمودند: خواب در ابتدای روز نادانی و کودنی است. خواب قیلوله مستحب است: قال الامام الصادق (ع): «... وَ الْقَائِلَهُ نِعْمَهٌ.» (ابن بابویه، 1413: 1/502).

بنا بر آنچه در برخی از روایات از ائمه معصومین (ع) وارد شده است، ایشان در روز، خواب قیلوله (یک یا دو ساعت قبل از اذان ظهر) را توصیه می فرمودند؛ چرا که خواب در این زمان برای بدن دارای فوائد بسیاری است:

«عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ (ع) قَالَ إِنَّ أَعْرَابِیّاً أَتَی النَّبِیَّ (ع) فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (ع) إِنِّی کُنْتُ رَجُلًا ذَکُوراً فَصِرْتُ نَسِیّاً فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (ع) لَعَلَّکَ اعْتَدْتَ الْقَائِلَهَ فَتَرَکْتَهَا فَقَالَ أَجَلْ فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ (ع) فَعُدْ یَرْجِعْ إِلَیْکَ حِفْظُکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.» (مجلسی، 1409: 73/185).

شخصی خدمت حضرت رسول رسید. عرضه داشت: یا رسول الله (ع) حافظه خوبی داشتم، اما الآن فراموش کار شده ام. حضرت فرمودند: آیا قبلاً قیلوله داشته ای؟

عرض کرد: بله. حضرت فرمودند: به همان برگرد. إن شاءالله حافظه ات برمی گردد. در حدیث دیگری چنین آمده: «خواب قیلوله انجام دهید؛ زیرا شیطان، این عمل را ندارد.» (مجلسی، 1414: 5/238).

خواب در حال جنابت کراهت دارد: «سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ أَ یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَنَامَ وَ هُوَ جُنُبٌ فَقَالَ یُکْرَهُ ذَلِکَ حَتَّی یَتَوَضَّأ.» (ابن بابویه، 1413: 1/83)؛

در این دسته از روایات آمده که خواب در حال جنابت مکروه است تا موقعی که طهارت بگیرد و حتی اگر آب نیافت، تیمم نماید. در روایتی دیگر در بیان علت آن آمده است که خداوند، نفس انسان ها را در هنگام خواب دریافت می کند و انسان نمی داند که در هنگام خواب، دچار چه بلایی خواهد شد. (معلوم نیست عمرش به دنیا باشد یا نه) پس بعد از جنابت غسل نماید.

مکان خواب
با بررسی آیه هفدهم سوره مبارکه کهف که به ویژگی های غار اصحاب کهف می پردازد، به ملاک هایی درباره مکان مطلوب خواب دست می یابیم. باید توجه داشته باشیم که درست است که خواب طولانی اصحاب کهف، یک معجزه و از آیات الهی است، اما این منافاتی با ویژگی خاص و مناسب جغرافیایی برای خواب طولانی آن غار ندارد؛

همچنان که در تفسیر نور، در بخش پیام ها ذیل این دو آیه می خوانیم: «همیشه حفاظت الهی به صورت معجزه نیست، گاهی هم عوامل طبیعی، ابزار و زمینه حفاظت است؛ آن گونه که در حفاظت اصحاب کهف بود. «تَرَی الشَّمْسَ... » (نتابیدن مستقیم خورشید و وجود نسیم و وسعت مکان غار، از عوامل طبیعی برای سلامت اصحاب کهف بود.)» (قرائتی، 1385: 7/151).

خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَتزاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَهٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُرْشِداً.» (کهف/17)

عبارت «تزاور» به معنای تمایل است که از ماده «زور» به معنای میل گرفته شده است و کلمه «قرض» به معنای قطع و بریدن می باشد و واژه «فجوه» به معنای زمین پهناور و وسیع و فضای خانه بوده و مراد از «ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ»، طرف دست راست و طرف دست چپ است؛

بنابراین معنای آیه این می شود که تو می بینی، (هر بیننده ای هم که فرض شود، از کار آنان خبر داشته می بیند) آفتاب را که وقتی طلوع می کند از طرف غار آنان به سمت راست متمایل می شود (و در نتیجه نورش به داخل غار می افتد)

و وقتی غروب می کند به طرف چپ، غار را قطع می کند (و در نتیجه شعاعش به داخل غار می افتد) و اصحاب غار در فضای وسیع غار قرار دارند که آفتاب به آنان نمی رسد.

خدای سبحان با همین بیان کوتاه این معانی را بیان می دارد که غار اصحاب کهف شرقی و غربی قرار نگرفته بوده که از شعاع آفتاب فقط یک وعده، یا صبح و یا بعد از ظهر استفاده کند،

بلکه ساختمانش قطبی بوده؛ یعنی درب غار به طرف قطب جنوبی بوده که هم در هنگام طلوع و هم در هنگام غروب، شعاع آفتاب به داخل آن می تابیده و آفتاب به خود آنان نمی تابیده؛ چون از در غار دور بودند و در فضای وسیع غار قرار داشتند.

خداوند به این وسیله، ایشان را از حرارت آفتاب و دگرگون شدن رنگ و رویشان و پوسیدن لباس هایشان حفظ فرموده و در خواب خود راحت بوده اند؛ زیرا هوای خوابگاهشان حبس نبوده، بلکه همواره در فضای غار از طرف شرق و غرب در جریان بوده و اصحاب غار هم در گذرگاه این گردش هوا قرار داشته اند

و بعید نیست که از نکره آمدن «فجوه» نیز این معنی دور بودن از شعاع آفتاب استفاده و گفته شود که نکره بودن آن، دلیل بر این است که چیزی در کلام حذف شده و تقدیرش این بوده: «وَهُمْ فِی فَجْوَهٍ مِّنْهُ لَا یُصیبَهُم فیِه شُعاعِها» که معنایش گذشت. (طباطبایی، 1374: 13/353) همان طور که معلوم است سه ویژگی بالا از ویژگی های یک مکان مطلوب برای خواب می باشد.

ساده بودن مکان خواب
در روایتی آمده است که فراش رسول خدا (ع) عبا بوده است: «ثُمّ قَالَ: کَانَ فِرَاشُ رَسُولِ اللَّهِ (ع) عَبَاءَهً وَ کَانَتْ مِرْفَقَتُهُ أَدَمٌ حَشْوُهَا لِیفٌ فَثُنِیَتْ لَهُ ذَاتَ لَیْلَهٍ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَقَدْ مَنَعَنِی الْفِرَاشُ اللَّیْلَهَ الصَّلَاهَ فَأَمَرَ أَنْ یُجْعَلَ بِطَاقٍ وَاحِدٍ» (مجلسی، 1409: 16/252) و در روایتی دیگر آمده که حصیر بوده: «کَانَ النَّبِیُّ (ع) یَنَامُ عَلَی الْحَصِیرِ لَیْسَ تَحْتَهُ شَیْ ءٌ غَیْرُهُ.» (مجلسی، 1409: 73/201).

نخوابیدن زیر نور خورشید
در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده است: «إِذَا جَلَسَ أَحَدُکُمْ فِی الشَّمْسِ فَلْیَسْتَدْبِرْهَا بِظَهْرِهِ فَإِنَّهَا تُظْهِرُ الدَّاءَ الدَّفِینَ.» ایشان در حدیثی دیگر می فرمایند: «لَا تَسْتَقْبِلُوا الشَّمْسَ فَإِنَّهَا مَبْخَرَهٌ تُشْحِبُ اللَّوْنَ وَ تُبْلِی الثَّوْبَ وَ تُظْهِرُ الدَّاءَ الدَّفِینَ.» (مجلسی، 1409: 73/183)

همچنین در خصوصیات غار اصحاب کهف داریم که آن ها در فضایی می خوابیدند که نور خورشید به آن نمی تابید.

خواب در مساجد جایز است، حتی در مسجدالحرام و مسجدالنبی (ع). البته خوابیدن در این دو مسجد کراهت دارد: «عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ النَّوْمِ فِی الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ مَسْجِدِ الرَّسُولِ (ع) قَالَ نَعَمْ فَأَیْنَ یَنَامُ النَّاسُ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/219).

کراهت خواب در حال احرام بر فراش زرد
«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ کُرِهَ أَنْ یَنَامَ الْمُحْرِمُ عَلَی فِرَاشٍ أَصْفَرَ أَوْ عَلَی مِرْفَقَهٍ صَفْرَاءَ.» (کلینی، 1429: 8/431).

کراهت خواب بر پشت بامی که حفاظ ندارد
در روایات آمده است که اگر کسی (مرد یا زن) در پشت بام غیرمحجّر (بدون دیوار و سنگ چین) بخوابد، چنانچه آسیبی ببیند، هیچ کس را جز خودش ملامت نکند. البته چنانچه در چهار طرف پشت بام، دیوار به ارتفاع حداقل یک ذراع یا شبر یا به نقل از برخی احادیث، دو زراع داشته باشد (مجلسی، 1403: 73/187).

کراهت خواب بر روی دابّه
«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِه لَا تَنَامَنَ عَلَی (ع) دَابَّتِکَ فَإِنَّ ذَلِکَ سَرِیعٌ فِی دَبَرِهَا.» (کلینی، 1429: 15/769).

کراهت خواب در خانه ای که در و پیکر نداشته باشد
«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) أَنَّهُ کَرِهَ أَنْ یُنَامَ فِی بَیْتٍ لَیْسَ عَلَیْهِ بَابٌ وَ لَا سِتْرٌ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/325).

کراهت خواب در مکانی که انسان در آن تنها باشد
«عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (ع) قَالَ: لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَهً... وَ النَّائِمَ فِی الْبَیْتِ وَحْدَهُ.» (ابن بابویه، 1362:1/93)؛ «فِیمَا أَوْصَی بِهِ النَّبِیُّ (ع) عَلِیّاً (ع) یَا عَلِیُّ ثَلَاثَهٌ یُتَخَوَّفُ مِنْهُنَّ الْجُنُونُ... وَ الرَّجُلُ یَنَامُ وَحْدَهُ.» (ابن بابویه، 1413: 4/359).

رعایت نکات بهداشتی و نکات ایمنی قبل از خواب
در روایت آمده است که قبل از خواب درها بسته شود و کاسه ها (کاسه هایی که در آن غذا هست) پوشانده شده و درش محکم بسته شود. چراغ ها خاموش گردد تا موش باعث آتش سوزی نشود و آتش از خانه خارج گردد:

«عَنْ سَمَاعَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (ع) عَنْ إِغْلَاقِ الْأَبْوَابِ وَ إِیکَاءِ الْأَوَانِی وَ إِطْفَاءِ السِّرَاجِ فَقَالَ أَغْلِقْ بَابَکَ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَفْتَحُ بَاباً وَ أَطْفِ السِّرَاجَ مِنَ الْفُوَیْسِقَهِ وَ هِیَ الْفَأْرَهُ لَا تُحْرِقْ بَیْتَکَ وَ أَوْکِ الْإِنَاءَ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/324)

«وَ رُوِیَ أَنَّ الشَّیْطَانَ لا یَکْشِفُ مُخَمَّراً یَعْنِی مُغَطًّی.» (حرّ عاملی، 1409: 5/324) «عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع): أَطْفِئُوا الْمَصَابِیحَ بِاللَّیْلِ لَا تَجُرَّهَا الْفُوَیْسِقَهُ فتحرق الْبَیْتَ وَ مَا فِیهِ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/324)

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع): أَجِیفُوا أَبْوَابَکُمْ وَ خَمِّرُوا آنِیَتَکُمْ وَ أَوْکُوا أَسْقِیَتَکُمْ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَکْشِفُ غِطَاءً وَ لَا یَحُلُّ وِکَاءً وَ أَطْفِئُوا سُرُجَکُمْ فَإِنَّ الْفُوَیْسِقَهَ تُضْرِمُ الْبَیْتَ عَلَی أَهْلِهِ وَ احْبِسُوا مَوَاشِیَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ مِنْ حِینِ تَجِبُ الشَّمْسُ إِلَی أَنْ تَذْهَبَ فَحْمَهُ الْعِشَاءِ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/324)

«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: لَا تَدَعُوا آنِیَتَکُمْ به غیر غِطَاءٍ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ إِذَا لَمْ تُغَطَّ الْآنِیَهُ بَزَقَ فیها وَ أَخَذَ مِمَّا فیها مَا شَاءَ؛ وَ عَنْهُ قَالَ: لَا تَتْرُکُوا النَّارَ فِی بُیُوتِکُمْ حِینَ تَنَامُونَ.» (حرّ عاملی، 1409: 5/324).

آداب پیش از خواب
الف) استحباب خوردن هفت خرمای به هم چسبیده هنگام خواب؛
هر کس هنگام خواب، هفت خرمای به هم چسبیده بخورد، کرم داخل شکمش از بین می رود: «عن أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ أَکَلَ سَبْعَ تَمَرَاتٍ عَجْوَهٍ عِنْدَ مَنَامِهِ قَتَلْنَ الدِّیدَانَ مِنْ بَطْنِهِ.» (کلینی، 1429: 12/536).

ب) استحباب خوردن شکر:
«کَانَ أَبُوالْحَسَنِ الأول (ع) کَثِیراً مَا یَأْکُلُ السُّکَّرَ عِنْدَ النَّوْمِ.» (حرّ عاملی، 1409: 25/104) «عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: السُّکَّرُ الطَّبَرْزَدُ یَأْکُلُ الْبَلْغَمَ أَکْلًا قَالَ: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) الْوَجَعَ فَقَالَ لِی إِذَا أَوَیْتَ إِلَی فِرَاشِکَ فَکُلْ سُکَّرَتَیْنِ قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِکَ فَبَرَأْتُ.» (کلینی، 1429: 12/492)

در روایت آمده که هر کس قبل از خواب، شکر طبرزد بخورد، بلغم او از بین می رود و همچنین آمده هر کس قبل از خواب شکر بخورد، وجع [= اسم جامِعٌ لکل مَرَضٍ مُؤْلِم (لسان العرب، 8/380)] از او رفع می شود.

ج) استحباب خوردن گیاه کاسنی:
«عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ بَاتَ وَ فِی جَوْفِهِ سَبْعُ طَاقَاتٍ مِنَ الْهِنْدَبَاءِ أَمِنَ مِنَ الْقُولَنْجِ لَیْلَتَهُ تِلْکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.» (کلینی، 1407: 6/362) در روایت آمده است خوردن گیاه کاسنی، قبل از خواب از قولنج جلوگیری می کند.

د) استحباب رفتن به بیت الخلأ:
«قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ لِلْحَسَنِ ابْنِهِ (ع) یَا بُنَیَّ أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَرْبَعَ خِصَالٍ تَسْتَغْنِی بِهَا عَنِ الطِّبِّ فَقَالَ بَلَی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ لَا تَجْلِسْ عَلَی الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ وَ جَوِّدِ الْمَضْغَ وَ إِذَا نِمْتَ فَاعْرِضْ نَفْسَکَ عَلَی الْخَلَاءِ فَإِذَا اسْتَعْمَلْتَ هَذِهِ اسْتَغْنَیْتَ عَنِ الطِّبِّ.» (حرّ عاملی، 1409: 24/245)

هـ ) شستن دست های چرب و آلوده:
«عَنِ النَّبِیِّ (ع) قَالَ لَا یَبِیتَنَّ أَحَدُکُمْ وَ یَدُهُ غَمِرَهٌ فَإِنْ فَعَلَ فَأَصَابَهُ لَمَمُ الشَّیْطَانِ فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ.» (ابن بابویه، 1413: 4/6) «عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ (ع) قَالَ: اغْسِلُوا صِبْیَانَکُمْ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَشَمُّ الْغَمَرَ فَیَفْزَعُ الصَّبِیُّ فِی رُقَادِهِ وَ یَتَأَذَّی بِهِ الْکَاتِبَانِ.» (حرّ عاملی، 1409: 3/337)

حضرت رسول از اینکه کسی با دست چرب و آلوده به غذا بخوابد، نهی کردند و فرمودند: اگر کسی چنین کند و شیطان بر او دست یابد یا دیوانه شود، جز خود را ملامت نکند و همچنین فرمود: دستان کودکانتان را قبل از خواب بشویید؛ زیرا شیطان آن ها را می بوید و در خواب می ترسند.

و) استحباب طهارت:
«سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا (ع) یَقُولُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ عِنْدَ نَوْمِنَا عَشْرُ خِصَالٍ الطَّهَارَهُ» و در روایت آمده کسی که شب با وضو بخوابد و در آن شب بمیرد، به مرگ شهادت مرده است: «عَنِ النَّبِیِّ (ع) أَنَّهُ قَالَ مَنْ نَامَ عَلَی الْوُضُوءِ إِنْ أَدْرَکَهُ الْمَوْتُ فِی لَیْلِهِ مَاتَ شَهِیداً.» (مجلسی، 1409: 73/181)؛

همچنین در روایت آمده است اگر کسی در شهری زندگی می کند که در آن فاحشه هست، حتماً موقع خواب با طهارت بخوابد: «قَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَعَلَیُ بْن أبِی طَالِبٍ (ع) یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ تَرْتَفِعُ فِیهِ الْفَاحِشَهُ إِلَی أَنْ قَالَ فَمَنْ بَلَغَ مِنْکُمْ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَلَا یَبِیتَنَّ لَیْلَهً إِلَّا عَلَی طَهُور.» (نوری، 1408: 1/296)

«عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ع): طَهِّرُوا هَذِهِ الْأَجْسَادَ طَهَّرَکُمُ اللَّهُ فَلَیْسَ مِنْ عَبْدٍ یَبِیتُ طَاهِراً إِلَّا بَاتَ مَعَهُ مَلَکٌ فِی شِعَارِهِ لَا یَنْقَلِبُ سَاعَهً مِنْ لَیْلٍ یَسْأَلُ اللَّهَ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِلَّا أَعْطَاهُ إِیَّاهُ.» (نوری، 1408: 1/297)

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع): إِذَا نَامَ الْإِنْسَانُ عُرِجَ بِنَفْسِهِ حَتَّی یُؤْتَی بِهَا الْعَرْشَ فَإِنْ کَانَتْ طَاهِرَهً أُذِنَ لَهَا فِی السُّجُودِ وَ إِنْ کَانَتْ لَیْسَتْ بِطَاهِرَهٍ لَمْ یُؤْذَنْ لَهَا فِی السُّجُودِ.» (نوری، 1408: 1/297)

در روایت از رسول خدا (ع) آمده است: کسی که با وضو بخوابد، رختخوابش مسجد و خوابش نماز خواهد بود تا موقعی که صبح شود. هر کس بی وضو بخوابد، رختخوابش قبر و خودش مثل مردار است تا اینکه صبح شود: «عن رسول الله (ع) قَالَ: مَنْ نَامَ مُتَوَضِّئاً کَانَ فِرَاشُهُ لَهُ مَسْجِداً وَ نَوْمُهُ لَهُ صَلَاهً حَتَّی یُصْبِحَ وَ مَنْ نَامَ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ کَانَ فِرَاشُهُ لَهُ قَبْراً وَ کَانَ کَالْجِیفَهِ حَتَّی یُصْبِحَ.» (نوری، 1408: 1/297)

«عَنِ الصَّادِقِ (ع) عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) یَوْماً لِأَصْحَابِهِ... قَالَ (ع) فَأَیُّکُمْ یُحْیِی اللَّیْلَ قَالَ سَلْمَانُ أَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ (ع)... فَغَضِبَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ (ع) إِنَّ سَلْمَانَ رَجُلٌ مِنَ الْفُرْسِ یُرِیدُ أَنْ یَفْتَخِرَ عَلَیْنَا مَعَاشِرَ قُرَیْشٍ... وَ قُلْتَ أَیُّکُمْ یُحْیِی اللَّیْلَ فَقَالَ أَنَا وَ هُوَ أَکْثَرُ لَیْلِهِ نَائِمٌ وَ... فَقَالَ النَّبِیُّ (ع) مَهْ یَا فُلَانُ أَنَّی لَکَ به مثل لُقْمَانَ الْحَکِیمِ سَلْهُ فَإِنَّهُ یُنَبِّئُکَ فَقَالَ الرَّجُلُ لِسَلْمَانَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ...

أَ لَیْسَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تُحْیِی اللَّیْلَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَنْتَ أَکْثَرُ لَیْلِکَ نَائِمٌ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ وَ لَکِنِّی سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ (ع) یَقُولُ مَنْ بَاتَ عَلَی طُهْرٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّهُ فَأَنَا أَبِیتُ عَلَی طُهْرٍ.» (ابن بابویه، 1376: 1/33)

در یکی از روایات، داستانی از رسول اکرم (ع) آمده است که روزی به اصحاب فرمودند: کدام یک از شما همه شب را احیاء می دارد؟ سلمان عرض کرد: من... بعد که از ایشان سؤال شد: شما که بیشتر شب را می خوابید، فرمود: از حبیبم رسول خدا (ع) شنیدم: «هر کس با طهارت بخوابد، گویا تمام شب را احیاء داشته است» و من با طهارت می خوابم.

ز) استحباب دعا کردن:
در این زمینه، دعا بسیار است که نقل همه آن ها در این مکتوب نمی گنجد. ما در اینجا تنها به تعدادی از دعاها و اثرات آن ها اشاره می کنیم:

1- قرائت سوره توحید: «مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ حِینَ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ وَکَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ خَمْسِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَحْرُسُونَهُ لَیْلَتَهُ.» (مجلسی، 1409: 73/192) طبق روایت، اثر آن این است که خداوند در آن شب، پنجاه هزار ملک را موکّل حفظ او می گرداند. «و عَنْ عِیسَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ (ع)َ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ حِینَ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَهً.» (ابن بابویه، 1376: 1/14) «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مِائَهَ مَرَّهٍ حِینَ یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَ خَمْسِینَ سَنَهً.» (کلینی، 1429: 4/458).

2- دعا برای دفع دزد، غارت و فرو ریختن خانه بر سرش: «بِسْمِ اللَّهِ وَضَعْتُ جَنْبِی لِلَّهِ عَلَی مِلَّهِ إِبْرَاهِیمَ وَ دِینِ مُحَمَّدٍ وَ وَلَایَهِ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ مَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ فَمَنْ قَالَ ذَلِکَ عِنْدَ مَنَامِهِ حُفِظَ مِنَ اللِّصِّ وَ الْمُغِیرِ وَ الْهَدْمِ وَ اسْتَغْفَرَتْ لَهُ الْمَلَائِکَهُ.» (ابن بابویه، 1362: 2/631).

3- استغفار: «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) قَالَ:... وَ مَنِ اسْتَغْفَرَ حِینَ یَأْوِی إِلَی فِرَاشِهِ مِائَهَ مَرَّهٍ تَحَاتَّتْ ذُنُوبُهُ کَمَا یَسْقُطُ وَرَقُ الشَّجَرِ.» (ابن بابویه، 1376: 1/198).

4- ذکر «لاإله إلا الله»: «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) قَالَ: مَنْ قَالَ حِینَ یَأْوِی إِلَی فِرَاشِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَهَ مَرَّهٍ بَنَی اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ.» (ابن بابویه، 1376: 1/198).

5- تسبیح حضرت زهرا (ع): «سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع یَقُولُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ عِنْدَ نَوْمِنَا عَشْرُ خِصَالٍ... وَ تَسْبِیحُ اللَّهِ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ وَ تَحْمِیدُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ وَ تَکْبِیرُهُ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِینَ وَ...» (مجلسی، 1409: 73/210).

6- قرائت فاتحه الکتاب: «سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع یَقُولُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ عِنْدَ نَوْمِنَا عَشْرُ خِصَالٍ... وَ نَقْرَأُ فَاتِحَهَ الْکِتَابِ وَ...» (ابن بابویه، 1376: 1/198).

7- قرائت سوره های مسبّحات قرآن: «عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) یَقُولُ مَنْ قَرَأَ الْمُسَبِّحَاتِ کُلَّهَا قَبْلَ أَنْ یَنَامَ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ وَ إِنْ مَاتَ کَانَ فِی جِوَارِ مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ.» (کلینی، 1429: 4/642).

8- دعا برای دفع احتلام: «عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ إِذَا خِفْتَ الْجَنَابَهَ فَقُلْ فِی فِرَاشِکَ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الِاحْتِلَامِ وَ مِنْ سُوءِ الْأَحْلَامِ وَ مِنْ أَنْ یَتَلَاعَبَ بِیَ الشَّیْطَانُ فِی الْیَقَظَهِ وَ الْمَنَامِ.» (کلینی، 1429: 4/451).

9- دعا برای دفع بی خوابی: «وَ مَنْ خَافَ الْأَرَقَ فَإِذَا خِفْتَ الْأَرَقَ فَقُلْ عِنْدَ مَنَامِکَ سُبْحَانَ اللَّهِ ذِی الشَّأْنِ دَائِمِ السُّلْطَانِ عَظِیمِ الْبُرْهَانِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ثُمَّ یَقُولُ یَا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجَائِعَهِ یَا کَاسِیَ الْجُنُوبِ الْعَارِیَهِ یَا مُسَکِّنَ الْعُرُوقِ الضَّارِبَهِ یَا مُنَوِّمَ الْعُیُونِ السَّاهِرَهِ سَکِّنْ عُرُوقِیَ الضَّارِبَهَ وَ ائْذَنْ لِعَیْنِی نَوْماً عَاجِلًا.» (مجلسی، 1409: 73/197).

10- دعا برای دفع فرو ریختن خانه در حین خواب و علی الخصوص در هنگام زلزله: «اقْرَأْ آیَهَ الْکُرْسِیِّ وَ إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَهً مِنْهُ وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً فِی الْهَدْمِ فَإِذَا خِفْتَ الْهَدْمَ عِنْدَ الزَّلْزَلَهِ فَاقْرَأْ عِنْدَ مَنَامِکَ إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ به عده إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً.» (طبرسی، 1412: 1/290).

11- دعا برای دفع چرت: «عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَال:... لِلنُّعَاسِ وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمِیقاتِنا إِلَی قَوْلِهِ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ یَقْرَأُ عَلَی الْمَاءِ وَ یَمْسَحُ بِهِ رَأْسَهُ وَ وَجْهَهُ وَ ذِرَاعَیْهِ لِمَنْ بَالَ فِی النَّوْمِ أَوْ فَزِعَ فِیهِو الدعاء لمن خاف من الاحتلام.» (مجلسی، 1409: 73/197).

12- دعا برای کسی که دوست دارد در شب بیدار شود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَا مِنْ عَبْدٍ یَقْرَأُ آخِرَ الْکَهْفِ قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ حِینَ یَنَامُ إِلَّا اسْتَیْقَظَ فِی السَّاعَهِ الَّتِی یُرِیدُ.» (مجلسی، 1409: 73/202)

«فِی مَنْ أَرَادَ الِانْتِبَاهَ لِلصَّلَاهِ عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (ع) مَنْ أَرَادَ قِیَامَ اللَّیْلِ وَ أَخَذَ مَضْجَعَهُ فَلْیَقُلْ: اللَّهُمَ لَا تُؤْمِنِّی مَکْرَکَ وَ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَکَ وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ أَقُومُ سَاعَهَ کَذَا وَ کَذَا فَإِنَّهُ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُنَبِّهُه.» (ابن بابویه، 1376: 1/198).

13- دعا برای دفع خواب پریشان: «عَنِ النَّبِیِّ (ع) قَالَ:... وَ إِنْ فَزِعْتَ مِنَ اللَّیْلِ فَقُلْ عَشْرَ مَرَّاتٍ- أَعُوذُ به کلمات اللَّهِ مِنْ غَضَبِهِ وَ مِنْ عِقَابِهِ وَ مِنْ شَرِّ عِبَادِهِ وَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطِینِ وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ فَإِنَّ النَّبِیَّ (ع) کَانَ یَأْمُرُ بِهِ وَ اقْرَأْ آیَهَ الْکُرْسِیِّ وَ إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَهً مِنْهُ وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتا.» (مجلسی، 1409: 73/196).

14- استحباب مسواک زدن: «وَ کَانَ النبی (ع) یَسْتَاکُ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَنَامَ.» (طبرسی، 1412: 1/38) «وَ کَانَ یَسْتَاکُ کُلَ لَیْلَهٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مَرَّهً قَبْلَ نَوْمِهِ...» (طبرسی، 1412: 1/39)

«عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ (ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ع) قَالَ مَنْ قام فِی جَوْفِ اللَّیْلِ إِلَی سِوَاکِهِ فَاسْتَاکَ ثمّ تَطَهَّرَ فَأَحْسَنَ الطُّهْرَ ثُمَّ قَامَ إِلَی بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ أَتَاهُ ملکٌ فَوَضَعَ فَاهُ فِی فیه فَلَا یَخْرُجُ مِنْ جَوْفِهِ شَیْ ءٌ إِلَّا رَجَعَ فی جَوْفِ الْمَلَکِ فَیَأْتِیهِ بِهِ یوم الْقِیَامَهِ شَفِیعاً شَهِیدا.» (نوری، 1408: 1/367).

15- استحباب سرمه کشیدن: « عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ع) أَنَّهُ... وَ أَمَرَ بِالْکُحْلِ عِنْدَ النَّوْمِ وَ أَمَرَ بِالاکْتِحَالِ بِالْإِثْمِدِ وَ قَالَ عَلَیْکُمْ بِهِ فَإِنَّهُ مَذْهَبَهٌ لِلْقَذَی مَصْفَاهٌ لِلْبَصَرِ.» (ابن حیون، 1385: 2/146)

قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (ع) أَرْبَعٌ یُضْئِنَ الْوَجْهَ... وَ الْکُحْلُ عِنْدَ النَّوْمِ (ابن بابویه، 1362: 1/237)؛ «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ع) یَأْمُرُنَا بِالْکُحْلِ عِنْدَ النَّوْمِ ثَلَاثاً فِی کُلِّ عَیْن.» (نوری، 1408: 1/398)؛

در روایت آمده است سرمه کشیدن، باعث نورانی شدن صورت و جلای چشم می شود و چیزی را که در چشم وارد شده و آزاردهنده است، خارج می کند. در روایتی دیگر چنین آمده که پیغمبر (ع) امر به سرمه کشیدن با سنگ می فرمودند.

16- مسح گوشه رختخواب: «عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ (ع) قَالَ: قَالَ النَّبِیُ (ع) إِذَا أَوَی أَحَدُکُمْ إِلَی فِرَاشِهِ فَلْیَمْسَحْهُ بِطَرَفِ إِزَارِهِ فَإِنَّهُ لَا یَدْرِی مَا حَدَثَ عَلَیْهِ...» (حرّ عاملی، 1409: 5/341) از این جهت که شاید جانوری داخل رختخواب باشد و با این حرکت خارج شود.

آداب حین خواب
1- گرداندن شانه به چپ و راست:
«وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْیَمِینِ وَ ذاتَ الشِّمالِ»؛ «مقصود این است که آنان را یک بار از طرف شانه چپ به راست و بار دیگر از راست به چپ می گردانیم تا بدن هایشان که به زمین چسبیده، نپوسد و زمین، لباس ها و بدن هایشان را نخورد و قوای بدنی شان در اثر رکود، خمود و بی حرکتی در مدتی طولانی از کار نیفتد.» (طباطبایی، 1374: 13/353).

2- خوابیدن متعبدین نه غافلین:
«قَالَ الصَّادِقُ (ع) وَ نَمْ نَوْمَهَ الْمُتَعَبِّدِینَ وَ لَا تَنَمْ نَوْمَهَ الْغَافِلِینَ فَإِنَّ الْمُتَعَبِّدِینَ الْأَکْیَاسَ یَنَامُونَ اسْتِرْوَاحاً وَ أَمَّا الْغَافِلُونَ یَنَامُونَ اسْتِبْطَاراً قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) تَنَامُ عَیْنِی وَ لَا یَنَامُ قَلْبِی وَ انْوِ بِنَوْمِکَ تَخْفِیفَ مَئُونَتِکَ عَلَی الْمَلَائِکَهِ وَ اعْتِزَالَ النَّفْسِ مِنْ شَهَوَاتِهَا وَ اخْتَبِرْ بِهَا نَفْسَکَ مَعْرِفَهً بِأَنَّکَ عَاجِزٌ ضَعِیفٌ لَا تَقْدِرُ عَلَی شَیْ ءٍ مِنْ حَرَکَاتِکَ وَ سُکُونِکَ إِلَّا به حکم اللَّهِ وَ تَقْدِیرِهِ فَإِنَّ النَّوْمَ أَخُ الْمَوْتِ فَاسْتَدْلِلْ بِهِ عَلَی الْمَوْتِ الَّذِی لَا تَجِدُ السَّبِیلَ إِلَی الِانْتِبَاهِ فِیهِ وَ الرُّجُوعِ إِلَی إِصْلَاحِ مَا فَاتَ عَنْکَ وَ مَنْ نَامَ عَنْ فَرِیضَهٍ أَوْ سُنَّهٍ أَوْ نَافِلَهٍ أَوْ فَاتَهُ بِسَبَبِهَا شَیْ ءٌ فَذَلِکَ نَوْمُ الْغَافِلِینَ.» (مجلسی، 1409: 73/189).

3- استقبال به قبله:
«سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا (ع) یَقُولُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ عِنْدَ نَوْمِنَا عَشْرُ خِصَالٍ... وَ نَسْتَقْبِلُ الْقِبْلَهَ بِوَجْهِنَا.» (مجلسی، 1409: 73/210).

4- آماده کردن مقدمات نماز شب قبل از خواب؛ از قبیل مسواک و...
«وَ رُوِیَ أَنَّهُ لَا یَنَامُ إِلَّا وَ السِّوَاکُ عِنْدَ رَأْسِهِ فَإِذَا نَهَضَ بَدَأَ بِالسِّوَاکِ.» (مجلسی، 1409: 73/202).

5- باز بودن دهان هنگام خواب:
«عن عَلِیٍّ (ع) (أَنَّ النَّبِیَّ (ع)) قَالَ: مَرَّ أَخِی عِیسَی بِمَدِینَهٍ وَ إِذَا أَهْلُهَا أَسْنَانُهُمْ مُنَثَّرَهٌ وَ وُجُوهُهُمْ مُنْتَفِخَهٌ فَشَکَوْا إِلَیْهِ فَقَالَ أَنْتُمْ إِذَا نِمْتُمْ تُطْبِقُونَ أَفْوَاهَکُمْ فَتَغْلِی الرِّیحُ فِی الصُّدُورِ حَتَّی تَبْلُغَ إِلَی الْفَمِ فَلَا یَکُونُ لَهَا مَخْرَجٌ فَتُرَدُّ إِلَی أُصُولِ الْأَسْنَانِ فَیَفْسُدُ الْوَجْهُ فَإِذَا نِمْتُمْ فَافْتَحُوا شِفَاهَکُمْ وَ صَیِّرُوهُ لَکُمْ خُلُقاً فَفَعَلُوا فَذَهَبَ ذَلِکَ عَنْهُم.» (نوری، 1408: 5 /116)؛

همان طور که در روایت آمده، در صورت بسته بودن دهان در هنگام خواب، گازهای معده به فضای دهان می آیند و چون راهی برای خروج نیست، این مسئله، سبب از بین رفتن دندان ها و تورم صورت می گردد.

آداب بعد از خواب
1) دعا و حمد و ستایش و تکبیر و استغفار:
«فِی خَبَرِ رَجَاءِ بْنِ ضَحَّاکٍ فِیمَا کَانَ یَعْمَلُ الرِّضَا (ع) فِی طَرِیقِ خُرَاسَانَ قَالَ فَإِذَا کَانَ الثُّلُثُ الْأَخِیرُ مِنَ اللَّیْلِ قَامَ عَنْ فِرَاشِهِ بِالتَّسْبِیحِ وَ التَّحْمِیدِ وَ التَّکْبِیرِ وَ التَّهْلِیلِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ قَالَ کَانَ یُکْثِرُ بِاللَّیْلِ فِی فِرَاشِهِ مِنْ تِلَاوَهِ الْقُرْآنِ.» (مجلسی، 1403: 73 /193)؛

«کَانَ (ع) مِمَّا یَقُولُ إِذَا اسْتَیْقَظَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانِی بَعْدَ مَوْتِی إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ شَکُورٌ وَ کَانَ یَقُولُ (ع) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ هَذَا الْیَوْمِ وَ نُورَهُ وَ هُدَاهُ وَ بَرَکَتَهُ وَ طَهُورَهُ وَ مُعَافَاتَهُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَهُ وَ خَیْرَ مَا فِیهِ وَ أَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّهِ وَ شَرِّ مَا به عده.» (طبرسی، 1412: 1/39).

«قَالَ الْحَسَنُ بْنُ رَاشِدٍ إِذَا اسْتَیْقَظْتَ مِنْ مَنَامِکَ فَقُلِ الْکَلِمَاتِ الَّتِی تَلَقَّی بِهَا آدَمُ مِنْ رَبِّهِ- سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَهِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ- إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی وَ ارْحَمْنِی- إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ الْغَفُورُ.» (مجلسی، 1409: 73/202).

«عَنِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) إِذَا انْتَبَهَ أَحَدُکُمْ مِنْ نَوْمِهِ فَلْیَقُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ سُبْحَانَ رَبِّ النَّبِیِّینَ وَ إِلَهِ الْمُرْسَلِینَ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَإِذَا جَلَسَ فَلْیَقُلْ قَبْلَ أَنْ یَقُومَ حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْعِبَادِ حَسْبِیَ الَّذِی هُوَ حَسْبِی مُنْذُ قَطُّ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ دُعَاءٌ آخَرُ- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَحْیَانِی بَعْدَ مَا أَمَاتَنِی وَ إِلَیْهِ النُّشُورُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی رَدَّ عَلَیَّ رُوحِی لِأَحْمَدَهُ وَ أَعْبُدَهُ.» (مجلسی، 1409: 10/103).

2) سجده:
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ مَا اسْتَیْقَظَ رَسُولُ اللَّهِ (ع) مِنْ نَوْمٍ قَطُّ إِلَّا خَرَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاجِداً.» (طبرسی، 1412: 1/292).

3) مسواک کردن:
«فِقْهُ الرِّضَا(ع) فَإِذَا قُمْتَ مِنْ فِرَاشِکَ فَانْظُرْ فِی أُفُقِ السَّمَاءِ وَ قُلْ إِلَی أَنْ قَالَ ثُمَّ اسْتَاکَ عَلِیُّ بْنُ عِیسَی فِی کَشْفِ الْغُمَّهِ، فِی سِیَاقِ أَحْوَالِ السَّجَّادِ (ع) فَإِذَا قَامَ مِنَ اللَّیْلِ بَدَأَ بِالسِّوَاک.» (نوری، 1408: 1/367)؛

«وَ کَانَ (النبی (ع)) یَسْتَاکُ کُلَ لَیْلَهٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ... وَ مَرَّهً إِذَا قَامَ مِنْ نَوْمِهِ... وَ رُوِیَ أَنَّهُ ص لَا یَنَامُ إِلَّا وَ السِّوَاکُ عِنْدَ رَأْسِهِ فَإِذَا نَهَضَ بَدَأَ بِالسِّوَاکِ وَ قَالَ لَقَدْ أُمِرْتُ بِالسِّوَاکِ حَتَّی خَشِیتُ أَنْ یُکْتَبَ عَلَی.» (طبرسی، 1412: 1/39).

نتیجه
همان طور که می دانیم دین اسلام، آخرین دین آسمانی و دین جاودان تا قیامت است و رمز جاودانگی و کهنه نشدن آن این است که بر اساس فطرت انسان شکل گرفته است.

این آئین به همه نیازهای مادی و معنوی انسان توجه نموده و بر اساس همین نیازها، دقیق ترین برنامه ها را ارائه کرده است. خواب و استراحت نیز با توجه به اهمیت آن، از جمله مسایل مورد توجهی است که دارای برنامه های دقیقی می باشد و شامل جزئی ترین موارد آن می گردد.

این برنامه ها را می توان به زمان خواب، مکان خواب و آداب خواب (قبل، حین و بعد از خواب) تقسیم نمود که توجه به این برنامه ها و دستورالعمل ها می تواند برای زندگی بسیار راهگشا باشد و بسیاری از اختلالات رفتاری و اجتماعی را اصلاح نموده و زمینه ترقی فرد و جامعه را فراهم آورد.

البته ممکن است این امر در ابتدا امری بدیهی و سطحی به نظر برسد، اما مع الأسف همین مسئله، مورد غفلت بسیاری از مردم قرار گرفته و در نتیجه، مشکلاتی را نیز برای آن ها به وجود می آورد.

کتابنامه
* قرآن کریم.

1. ابن بابویه، محمد بن علی، (1413)، من لا یحضره الفقیه، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

2. (1376)، الأمالی، تهران: کتابچی.

3. (1362)، الخصال، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

4. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، (1385)، دعائم الاسلام، قم: مؤسسه آل البیت (ع).

5. حرّ عاملی، محمد بن حسن، (1409)، وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آل البیت (ع).

6. طباطبایی، محمدحسین، (1374)، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی.

7. طبرسی، حسن بن فضل، (1412)، مکارم الأخلاق، قم: شریف رضی.

8. طریحی، فخرالدین، (1375)، مجمع البحرین، تهران: کتاب فروشی مرتضوی.

9. قرائتی، محسن، (1383)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن.

10. کلینی، محمد بن یعقوب، (1429)، الکافی، قم: دارالحدیث.

11. (1407)، الکافی، تهران: دارالکتب الإسلامیه.

12. مجلسی، محمدباقر، (1403)، بحارالأنوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

13. مجلسی، محمدتقی بن مقصود علی، (1414)، لوامع صاحبقرانی؛ مشهور به شرح فقیه، قم: مؤسسه اسماعیلیان.

14. نوری، حسین بن محمدتقی، (1408)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم: مؤسسه آل البیت (ع).

محمدرضا جعفر پور

نظر شما