موضوع : پژوهش | مقاله

ایرانیان خارج از کشور و رسانه

مجله رواق اندیشه رواق اندیشه، شماره 29،اردیبهشت 1383

 

نویسنده : چاوشی، سیده مریم

سیده مریم چاوشی[1]

چکیده:

بسیاری از هموطنان ما، در خارج از ایران، به سر می برند. نگران بودن نسبت به وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان، وظیفه اسلامی - ایرانی ماست. در این میان، رسانه ها در برقراری ارتباط بین داخل و خارج، نقش مهمی ایفا می کنند. بویژه اگر توجه کنیم که ایرانیان مقیم غربت، مورد هجوم انواع رادیوها و تلویزیونها قرار دارند.

این مقاله به بررسی وضعیت ایرانیان خارج از کشور با تأکید بر رسانه ها می پردازد.

مقدمه

«به نظر من ما در مورد اتباع ایرانی مقیم کشورهای دیگر - یک کمی - کوتاه می آییم؛ یعنی آن حساسیت لازم را به خرج نمی دهیم. این مسأله آبروی ماست. باید در این زمینه بنشینید و برنامه ریزی کنید. کاری هم نداشته باشیم که انقلابی است یا انقلابی نیست، فرقی نمی کند؛ ایرانی است. در حوزه کاری خودتان، هر جا مشاهده کردید که یک ایرانی مشکلی پیدا کرده که با دولت طرف است و تحت تعقیب قرار می گیرد، آن وقت شما جدا وارد شوید. همه ثقل دیپلماسی کشور - حتی - بیشتر از دیپلماسی کشور را به کار بگیرید. گاهی ما مبادلات داریم، خرید و فروش داریم، داد و ستد می شود، همه اینها را بگذارید که از تبعه ایرانی دفاع بکنید.»[2]

بیانات فوق در عالیترین سطح مسؤولین نظام جمهوری اسلامی در خارج از ایران، به منزله اهمیت ویژه ای است که موضوع ایرانیان خارج از کشور دارد. حضور میلیونها ایرانی که پراکندگی آنان را در 50 کشور جهان برآورد نموده اند،[3] مسأله ای است که دارای ابعاد ملی بوده و از جمله موضوعهایی است که نیازمند توجه و تمرکز امکانات و فعالیتها، در میان کلیه ارگانهای فعال در این خصوص است.

اتباع ایرانی که به دلایل گوناگون، سرزمین مادری خود را ترک و در حریمهای جدید جغرافیایی و سیاسی اسکان گزیده اند، در هر جای دنیا که هستند باز هم یک ایرانی بوده و موفقیت و سربلندی آنان مایه افتخار و مباهات کشور است؛ همچنان که سقوط و انحطاط آنان نیز به اعتبار و حیثیت کشور خدشه وارد می نماید.

بدون تردید، بافت و ماهیت کلی، ترکیب کمّی و کیفی و نقش و جایگاه جامعه ایرانیان خارج از کشور در تقویت منافع ملی و زمینه های مستعد پیوند آن با سرزمین مادری و کمک به توسعه کشور، تا حدود زیادی برای دستگاهها، مسؤولان و دست اندرکاران کشور روشن است و نقش حساس و رسالت سنگین هر یک از این دستگاهها و مسؤولان را در راستای جذب ایرانیان خارج از کشور، گوشزد می کند.

البته وسعت و دامنه مسائل و نیازهای موجود، به گونه ای است که بدون ایجاد یک ساختار و جایگاه شایسته برای آن، نمی توان در کوتاه مدت، نتایج مطلوب و تحقق کامل اهداف را انتظار داشت. این گستردگی مسائل، می طلبد تا با سعه صدر به پدیده ایرانیان خارج از کشور نگاه شود و برنامه هایی منسجم و دقیق در سطح کلان و با هماهنگی تمامی سازمانهای مربوط در راستای استحکام پیوند با این اعضای جدا شده از پیکره اسلامی، اجرا گردد تا از یک سو، ایرانیان مشتاق به هویت خود (بویژه نسل دوم و سوم) از این دریای فرهنگی سیراب شده و حس غربت و انقطاع خود را با این پیوند، کم رنگ نمایند و از سوی دیگر فرهنگ ایرانی نیز به واسطه فرزندان خود که بهترین سفیر جامعه ایرانی می باشند، به همگان شناخته شود.

هر تلاشی جهت برقراری رابطه و تبادل با نسلها و اقشار و لایه های مختلف اجتماعی ایرانی در خارج از قلمرو حاکمیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی، نیازمند شناخت کامل این نسلها و لایه هاست. یکی از طرق وصول به این شناخت، بررسی گرایشهای فکری و فرهنگی این دسته از ایرانیان است که در مقطع یا مقاطعی خاص بنابر انگیزه هایی متفاوت به خروج از ایران و انتخاب کشورهای بیگانه به عنوان اقامتگاه مبادرت نموده اند.

از سال 1358 تا قبل از تشدید جنگ و آثار ملموس آن بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور، اغلب کسانی که از ایران خارج شدند، حامل تفکرات ضد انقلابی و در واقع سیاسی بودند. این موضوع، با آغاز دهه شصت شدت بیشتری یافت، اما با گذشت سالهای بیشتری از جنگ، طبقات دیگری نیز به جمع فراریان افزوده شدند.

این عده که رقم بیشتری را نسبت به فراریان سیاسی دارا بودند، به دلایلی نظیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کشور را ترک کردند و در میان آنان تعداد زیادی از اصحاب قلم و نویسندگان توانای کشور نیز حضور داشتند.[4] حضور چنین اشخاصی در میان ایرانیان خارج از کشور باعث گردید تا بسیاری از جریانات سیاسی ضد انقلاب نیز در خارج از کشور، بویژه در اواخر دهه شصت از فاز مبارزات سیاسی و نظامی به سمت سازماندهی روش جدید؛ یعنی فعالیتهای فرهنگی، گرایش پیدا کنند.[5]

از آنجا که عده قابل ملاحظه ای از این افراد از صنوفی چون نویسنده، تهیه کننده، مجری، گوینده، برنامه ریز و کارگردان بودند، برای جبران کمبودهای خود در ابعادی نظیر فرهنگ، هنر، تاریخ، ملیت و... فعالیتهای فرهنگی خود را با طرح شعارهایی مانند «رساندن پیام آزادی»، «برقراری دمکراسی و حقوق بشر در ایران» و «مبارزه برای براندازی دولت جمهوری اسلامی ایران» آغاز و شبکه گسترده ای از رادیو و تلویزیونهای ایرانیان در خارج را پایه گذاری کردند.

این مسأله نشان می دهد که ایرانیان خارج از کشور برای پذیرش آموزه های فرهنگی، از ظرفیت گسترده ای برخوردار بوده و نیازهای روحی و روانی فراوانی به برنامه های تلویزیونی و رادیویی به زبان مادری خود دارند، بویژه آن که نسلهای جدید ایرانیان خارج از کشور با توسعه جدی خطر استحاله و انقطاع فرهنگی مواجه هستند.

در این راستا بیشتر پراکندگی شبکه های رادیویی و تلویزیونی متعلق به ایرانیان خارج از کشور در ایالات متحده آمریکا گسترش یافت؛ چرا که اولاً بیشترین درصد مهاجران ایرانی، در آمریکا اسکان یافته اند و ثانیا قوانین و مقررات مربوط به رسانه های همگانی در آمریکا آسانتر است. البته بسیاری از این شبکه ها اکنون به دلیل عدم اتصال به ریشه های فرهنگی و تاریخی و سرزمین اجدادی خود نمی توانند تأثیراتی ماندگار در مهاجران ایرانی داشته باشند. از این رو، به یک جریان تکراری با محتوایی ضعیف و کم اثر تبدیل شده اند.

در اینجا با معرفی اجمالی شبکه های فعال موجود در خارج از کشور، تلاش خواهیم کرد تا شمایی کلی از وضعیت کنونی حاکم بر جو تبلیغی و رسانه ای در میان ایرانیان خارج از کشور را ارائه نماییم:

الف) رادیوهای راه اندازی شده از سوی ایرانیان خارج از کشور

1- رادیوهای ایرانیان در آمریکا

برای مشاهده اطلاعات تفصیلی در خصوص رادیوهای یادشده به جدول «شماره[6]» در پایان مقاله مراجعه کنید.1

علاوه بر رادیوهای مذکور، رادیوهای دیگری نیز در حوزه آمریکا به زبان فارسی برنامه پخش می کنند که به دلیل کم اهمیتی و کوچکی از ذکر نام آنها خودداری می کنیم، اما یادآور می شویم که موضوع رادیوهای فعال در آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار بوده و با توجه به استقبال ایرانیان از رادیو و نیازی که دائما رو به تزاید است، جای یک شبکه رادیویی که مستقیما از ایران برنامه پخش کند در میان صدها شبکه رسانه ای فعال در این حوزه، خالی است.

2- رادیوهای ایرانیان در اروپا

قبل از معرفی رادیوهای تأسیس شده توسط ایرانیان مقیم کشورهای اروپایی این نکته شایان توجه است که اغلب رادیوهای وابسته به ضد انقلاب، در اروپا بویژه فرانسه فعالیت دارند و مخاطبین اصلی آنها عموما ایرانیان مقیم همان کشورها هستند.

برای مشاهده اطلاعات تفصیلی در خصوص رادیوهای یادشده به جدول «شماره 2» در پایان مقاله مراجعه کنید.[7]

علاوه بر رادیوهای مذکور، رادیوهای متعدد دیگری نیز در اروپا تأسیس شده اند که متعلق به گروه های مارکسیستی می باشند. فهرست این رادیوها عبارتند از:

فدایی، صدای ملی (متعلق به حزب توده)، صدای زحمتکشان (وابسته به فداییان خلق اکثریت)، صدای انقلاب ایران (وابسته به حزب دمکرات کردستان)، صدای کردستان (وابسته به حزب کومله)، صدای کارگر (وابسته به گروهک راه کارگر)، صدای چریکها (وابسته به فداییان خلق اقلیت).

اسامی دیگر رادیوهای فعال در حوزه اروپا از این قرار است:

صدای آزادی، صدای آزاد (وابسته به منافقین)، صدای حقوق بشر و آزادی، پیام پاریس.

3- رادیوهای ایرانیان در استرالیا[8]

این رادیوها عبارتند از:

آوای ایران (در سیدنی)، همبستگی (در سیدنی) و صدای اندیشه (در پرت).

ب) تلویزیون های راه اندازی شده از سوی ایرانیان خارج از کشور

برای مشاهده اطلاعات تفصیلی در خصوص تلویزیون های یادشده به جدول «شماره 3» در پایان مقاله مراجعه کنید.[9]

علاوه بر تلویزیونهایی که نامشان در جدول فوق آمده است، تلویزیونهای دیگری نیز در حوزه آمریکا و اروپا توسط ایرانیان خارج از کشور تأسیس شده است که با عنایت به حجم و تعداد زیاد این شبکه ها، تنها فهرستی از مهمترین آنها را ارائه می کنیم:

جمعه، چرا ظنین؟ سیمای آزادی، ما، چشم انداز، نگاه، پزشک خوب خانواده، دیار، دنیای یهود، ملی، ایران (در شرق آمریکا)، پنجره ها، قدقد مرغ، شبانه، این هفته، آریا، شما، پارس (در ماساچوست)، پرسپولیس، پارسیان، ایرانیان شرق آمریکا، تماشا، تگزاس، نقاب، دنیای امروز، سیما و نوای ایران، استودیو کارناوال، استان ایران، حرف و گفت، مردم، ایران نما، آپادانا، مژده، ایران زمین، پرشین آمریکا، داوود رمزی، فارسی، جهان، یکشنبه، بهترین، شب بخیر لس آنجلس، ایرانیان دالاس، مسابقه، ارکیده، طپش، دیدار، ایرانیان و جهان، دریا، سخنی با روان شناس لس آنجلس، شما و جهان پزشکی، جنگ شب، ملت، ارتباط تجاری، چشمک، امید، مردم و جهان پزشکی، عصر امروز، خوب بد زشت، فوق العاده، اتحادیه آشوریهای آمریکایی، جوانان و نوجوانان، میدنایت شو (نمایش نیمه شب)، تصویر و تماشا، موسیقی ایرانی، آشوری، میخک نقره ای، سیمای مردم، خروس بی محل، بعد از ظهر ایرانی، جهان نما، امید ایران، ایران جلس، دنیای خوبها، تهران، زندگی بهتر، اتحادیه سلطنت طلبان، پرشین تی وی، فارسی، پگاه، رنگارنگ، ایرانیان (در برلین)، وطن (در فورت آلمان)، ایرانیان (در دورتموند)، مینیاتور، شادی، طنین (در هامبورگ)، یک، نمای ایران، صبح روز جمعه، سیمای مقاومت، وطن (در آلمان، سوئد، دانمارک، انگلستان، آمریکا، ترکیه و خاور نزدیک) و مهر ایران.

آنچه که در یک اظهارنظر کلی در خصوص شبکه های رادیویی و تلویزیونی تأسیس شده از سوی ایرانیان خارج از کشور، به نظر می رسد، تلاش همه جانبه ای است که گردانندگان این شبکه ها در راستای برنامه سازی و حفظ روشهای سنتی مبتنی بر شکل و کیفیت برنامه های زمان طاغوت دارند. از این رو، در ابعاد سیاسی یک خط مشی روشن را دنبال می کنند و آن، هدایت افکار مخاطبان به ضدیت با نظام اسلامی ایران است. این مسأله که شبکه های برون مرزی صدا و سیمای ج.ا.ا را با رقابتی سخت با این شبکه ها مواجه می سازد، حساسیتی را گوشزد می کند که برنامه ریزان شبکه های برون مرزی صدا و سیما باید در برنامه ریزیهای مربوط به ساخت و عرضه برنامه های خود اعمال نمایند تا با برنامه ریزی متناسب با واقعیتها به نقاط اطمینان و مطلوبهای برنامه سازی دست یابند و تأثیرات سوء برنامه های طاغوتی شبکه های مهاجرین ایرانی بر گروه های مختلف مهاجر را خنثی نمایند.

برای دستیابی به این هدف نیز، لازم است تا ضمن توجه به امر پژوهش و نظارت دائمی و مستمر بر تحولات جاری میان ایرانیان خارج از کشور، تبعات و آثار راه اندازی شبکه جام جم بر روی شبکه های ایرانی، همین طور ایرانیان مخاطب این شبکه ها، نیز مورد یک ارزیابی روشن قرار بگیرند. در این راستا، ارائه هر نوع گزارش و اطلاعاتی پیرامون فعالیتها و عملکردها، دیدگاه ها و افکار اقشار مختلف ایرانیان ساکن در خارج از کشور، می تواند کمک شایانی به برنامه ریزان و برنامه سازان شبکه جام جم باشد.

از سویی باید توجه داشت که تحقق یکی از عالیترین اهداف شبکه های برون مرزی سازمان صدا و سیما؛ یعنی تبدیل ایرانیان خارج از کشور به اقلیتی منسجم و با هویت و البته مدافع منافع ملی و مذهبی، مستلزم ایجاد ارتباط صمیمانه و نزدیک میان این ایرانیان پراکنده و دور از هم است که این امر نیز بدون شناخت دقیق وضعیت و پراکندگی جغرافیایی هموطنان مهاجر امکان پذیر نخواهد بود.

جدول زیر، ضمن آن که گویای پراکندگی جمعیت ایرانیان مهاجر در کشورهای مختلف جهان است، میزان توجهی را که شبکه های برون مرزی سازمان می بایست به مهاجران ایرانی مقیم در این کشورها معطوف نمایند، مشخص می کند.

تعداد ایرانیان در کشورهای جهان2

کشور

 

تعداد

 

کشور

 

تعداد

 

آمریکا

 

2/1میلیون نفر

 

ژاپن

 

000/21نفر

 

کاناد

 

ا000/280نفر

 

روسیه و جمهوری های تازه استقلال یافته

 

000/50نفر

 

پاکستان

 

000/150نفر

 

بلغارستان

 

000/15نفر

 

ترکیه

 

000/100نفر

 

ایتالیا

 

000/25نفر

 

کشورهای حوزه خلیج فارس

 

000/350نفر

 

هلند، بلژیک و دانمارک

 

000/35نفر

 

انگلستان

 

000/120نفر

 

نیوزیلند

 

000/2نفر

 

فرانسه

 

000/65نفر

 

آمریکای مرکزی

 

000/18نفر

 

آلمان

 

000/80نفر

 

آمریکای جنوبی

 

000/5نفر

 

سوئد

 

047/65نفر

 

استرالیا

 

000/65نفر

 

سوئیس

 

000/11نفر

 

هند

 

000/11نفر

 

اتریش

 

000/8نفر

 

کشورهای آسیای جنوب شرقی

 

000/21نفر

 

برونئی

 

800/3نفر

 

آفریقای جنوبی

 

000/5نفر

در اینجا نیز ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی ایرانیان خارج از کشور، به صورت کلی و در سطحی اجمالی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، تا بتوان با یک برنامه ریزی اصولی از سوی شبکه های برون مرزی با توجه به مقتضیات و شرایط هر دسته از این مهاجرین ایرانی، احساس آنان را به آنچه که موجب غرور و افتخارشان می شود معطوف نمود و آنان را به ایفای نقشی سازنده و مسؤولانه به نفع کشور و نظام اسلامی ایران، در هر کجای دنیا که هستند، مصمم ساخت.

ویژگیهای مذهبی ایرانیان خارج از کشور

قالب مهاجرت ایرانیان به کشورهای بیگانه از نظر کمّی، کیفی و انگیزه، پیچیده و در این میان وابستگیهای مذهبی مهاجرین نیز متنوع و متفاوت با یکدیگر است که برنامه ریزی و سرمایه گذاری فرهنگی در راستای جذب ایرانیان خارج از کشور، بدون توجه به این وابستگیها نتیجه و بازتابی را به ارمغان نخواهد داشت. البته از آنجا که تقسیم بندی و ارائه آمار در خصوص مهاجرین، در هر کشوری، بر اساس ملیت مهاجرین صورت می گیرد، اطلاع دقیقی در خصوص تعداد مهاجرین مسلمان ایرانی در سایر کشورها در دست نیست؛ اما با استناد به برخی آمارهای موجود می توان دریافت که بیشترین درصد مهاجرین ایرانی، مسلمان و تقریبا تمامی آنان، ابایی از مسلمان دانستن و مسلمان معرفی کردن خویش ندارند.

به عنوان مثال از تعداد 500 هزار تا یک میلیون ایرانی مقیم کالیفرنیای جنوبی آمریکا، 80% مسلمان هستند که در جمع دیگر هموطنان کلیمی، زرتشتی، مسیحی، ارمنی، آشوری و بهایی خود، روز و شب را سپری می کنند.[10] وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز تا حد زیادی به تقویت احساسات و اتحاد دینی در میان ایرانیان مسلمان مقیم کشورهای بیگانه کمک کرد. دکتر عبدالمعبود انصاری در این خصوص می نویسد:

«در همین چند سال اخیر (سالهای پس از انقلاب اسلامی) چندین مرکز اسلامی و مسجد در برخی مناطق آمریکا چون نیویورک، واشنگتن دی سی، مریلند و کالیفرنیا تأسیس شده است. در حال حاضر مساجد، مهمترین مراکز فرهنگی در میان جامعه مذهبی ایرانیان می باشند. ایرانیان مذهبی، به این مراکز همچون ابزاری برای حفظ هویت مذهبی خویش و نیز راهی برای از بین بردن اثرات مخرّب فرهنگ آمریکایی، خصوصا تأکید آن بر مسائل مادی در نزد نسل دومیها، می نگرند.»[11]

علاوه بر این که ضرورتا تناقضی میان عقاید دینی و عقاید سیاسی؛ مثلاً ملی گرایی، شاه پرستی یا شاه دوستی (که شهرت اولین مهاجرین پس از پیروزی انقلاب به دیار غرب بود) وجود ندارد.[12]

البته نمی توان از طیف قابل توجهی از مهاجرین مسلمان ایرانی غافل شد که تقیدی به ضوابط و تعالیم دینی ندارند. این گروه که بیشتر سلطنت طلبان و منافقین را شامل می شود، با دخالت دین در ساختار و نظام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مخالفت می ورزند و اعتقادی به سیاسی شدن دین یا دینی شدن سیاست ندارند.

در کنار مهاجرین ایرانی مسلمان، تعداد قابل توجهی از جمعیت ایرانیان خارج از کشور را نیز هموطنان یهودی، مسیحی، زرتشتی و بهایی تشکیل می دهند.

عدم اطمینان به موضع نظام جدید نسبت به ادیان مختلف، باعث شد بسیاری از ایرانیان غیر مسلمان، در اوج مبارزات و پس از انقلاب، کشور را ترک نمایند.[13] گفته می شود که تنها در آمریکا و کانادا حدود 30 هزار نفر زرتشتی (پارسی و ایرانی) ساکن هستند که 40 درصد آنها ایرانی می باشند و حدود 20 هزار زرتشتی (پارسی و ایرانی) نیز در کشورهای اروپایی اقامت دارند.[14]

در حقیقت مهاجرین ایرانی غیر مسلمان از نظر شرایط و امکانات زندگی، تفاوت چندانی با سایر ایرانیان (ایرانیان مسلمان) ندارند. مسائل، مشکلات و محدودیتهای مشابهی دارند و به صورت نسبتا یکسانی از پاره ای امکانات و شرایط کشور میزبان بهره مند می شوند و تقریبا تمامی آنها از نوستالوژی غربت رنج می برند.

ویژگیهای فرهنگی ایرانیان خارج از کشور

در صفحه مخصوص ایران در کتابخانه کنگره ملی آمریکا، از ایرانیان مهاجر، به عنوان افرادی نام برده شده است که به مراتب از هر ملیت دیگری تحصیل کرده تر هستند.[15]

گفته می شود که در میان جامعه ایرانیان مقیم آمریکا، صاحبان مدارک علمی از هر نوع، 3/56% هستند. به عبارت دیگر، از هر دو نفر یک نفر صاحب مدرک علمی پیشرفته است. بنا به گزارش سرشماری فدرال، 1/5% ایرانیان مقیم آمریکا دارای مدرک دکترا یا بالاتر، 1/16% دارای مدرک فوق لیسانس و 3/30% دارای مدرک لیسانس هستند.[16]

علاوه بر آمریکا، تقریبا در تمامی کشورهای دیگر که میزبان مهاجرین ایرانی هستند، سطح تخصص و دانش حرفه ای این مهاجرین، از سطح عمومی افراد این جوامع بالاتر است و در سطوح قابل توجه کارشناسی و حرفه ای، مشاغل قابل توجهی دارند.

به عنوان مثال، بررسی وضعیت تحصیلی یک زیر مجموعه 317/3 نفری از ایرانیان مقیم اتریش نشان دهنده این است که 43% برخوردار از تحصیلات عالی می باشد.[17] 40 درصد از یک مجموعه 000/10 نفری از ایرانیان مقیم استرالیا نیز تحصیلات عالی دارند.[18] همچنین بررسی دیگری نشان می دهد که از صد هزار نفر ایرانی مقیم فرانسه، حدودا 50%[19] و در ایرلند نیز 36% ایرانیان، از تحصیلات عالی برخوردارند.[20] جامعه نسبتا کوچک و پراکنده ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی و کشورهای آکردیته نیز عمدتا تحصیل کرده هستند و مشاغل تخصصی را در اختیار دارند.[21] ایرانیان برخوردار از تحصیلات عالی در فیلیپین، مجارستان و رومانی هم از 50% بیشتر می باشند. همچنین قرائنی در دست است که تعدادی از برخورداران از تحصیلات عالی ایران، به کشورهای امارات متحده عربی، کویت و قطر نیز مهاجرت کرده اند.[22]

ویژگیهای سیاسی ایرانیان خارج از کشور

طبق پژوهش های به عمل آمده در خصوص تفکرات سیاسی ایرانیان خارج از کشور، این دسته از ایرانیان، علاقه زیادی به برقراری ارتباط با ایران دارند. آنان مسائل ایران را با حساسیت دنبال کرده و اطلاعات جمع آوری می کنند و می کوشند با سایر هم میهنان عضو جامعه سیاسی، ارتباط و همکاری کنند. در میان آنان هم، مانند درون ایران، مرزبندیهای سیاسی و تقسیم بندیهای فکری، شکل گرفته و کمابیش منعکس کننده همان اختلافهایی است که در ایران وجود دارد؛ مثل گرایشهای ملی، سوسیالیستی، مذهبی، طرفداری از ج.ا.ا و سلطنت طلبی.[23]

تعداد قابل توجهی از فعالان سیاسی خارج از کشور را منافقین تشکیل می دهند که از همفکران ابوالحسن بنی صدر و مسعود رجوی هستند و در آن سوی مرزها - از جمله کشورهای ترکیه، فلسطین اشغالی [24]و آلمان - توده ای را به نام مجاهدین خلق تشکیل داده اند.

گروهک منافقین، به این امید که بتواند جامعه ایران را مطابق تصورات سیاسی خویش تغییر دهد، از طریق جذب سرمایه های هنگفت دولتهای میزبان، به اتخاذ مواضعی تند و افراطی در قبال تغییر و تحولات جامعه ایران و سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی مبادرت ورزید و هیچ تلاشی جهت پنهان کردن مخالفت سیاسی خویش با سیستم سیاسی رایج در ایران انجام نداد.

چپها نیز گروه دیگری از فعالان سیاسی خارج از کشور می باشند که با تحت الشعاع قرار گرفتن موجودیتشان در سال 1360 و به دلیل ناتوانی در مواجه شدن با وقایع سیاسی اجتماعی جامعه ایران، دچار به هم ریختن سیستم فکری و ایدئولوژی شده و در فقدان سیستم رهبری، راهی کشورهای بیگانه شدند.

این دسته از مهاجرین سیاسی، اگر به دلایلی کشور آمریکا را به عنوان میزبان انتخاب کرده باشند، تمایل دارند خود را در میان دوستان آمریکاییشان قربانی امپریالیسم آمریکا معرفی کنند.[25]

گروه دیگری از مهاجرین ایرانی که در دسته بندی فعالان سیاسی خارج از کشور قرار می گیرند، ملی گرایان هستند. این مهاجرین که از تمام علایق و دلبستگیهای میهنی و ملی خود دل کنده و به عنوان مهاجرین سیاسی خود تبعید، در کشورهای بیگانه اقامت جسته اند، بیشتر وارث مکتب پان ایرانیسم قدیم هستند که پدیده ای در مقابل اسلامگرایی محسوب می شد.

همچنین تعدادی از پناهندگان سیاسی پس از انقلاب را سلطنت طلبان تشکیل می دهند که عموما از وابستگان به حکومت شاهنشاهی می باشند. این عده، از هیچ تلاشی جهت محبوبیت بخشی به چهره های منفوری چون رضا پهلوی، فرح دیبا و... فروگذار نمی کنند و پروایی ندارند که رضا پهلوی را از هم اکنون، شاه ایران بنامند.[26]

از مهمترین کشورهایی که مهاجرین سیاسی ایرانی، آنها را به عنوان اقامتگاه خود برگزیده اند، می توان به آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی اشاره داشت.

در فاصله سالهای 1989 تا 1998 تعداد 550/111 ایرانی از 14 کشور اروپایی (به جز پرتغال) درخواست پناهندگی سیاسی نموده اند که دادگاههای پناهندگی کشورهای مزبور با 654/52 تقاضا، موافقت کرده اند. در جدول زیر، تعداد ایرانیانی که در 10 سال گذشته از کشورهای اروپایی پناهندگی سیاسی دریافت کرده اند، مشاهده می شود. ستون دوم، متقاضیان پناهندگی با تابعیت جمهوری اسلامی را نشان می دهد و ستون بعد تعداد ایرانیانی را که موفق به دریافت پناهندگی سیاسی شده اند.[27]

تعداد درخواستهای پناهندگی ایرانیان در سالهای 1989 تا 1998

کشوردرخواست پناهندگی

اعطای پناهندگی

آلمان    

4865021593

سوئد    

1339011390

هلند     

213009657

بریتانیا  

51502935

اتریش   

81901561

فرانسه  

21101528

دانمارک 

28601305

نروژ      

2460684

یونان    

1620529

سوئیس

1710429

بلژیک   

1330420

ایتالیا    

460319

فنلاند    

420175

اسپانیا  

1940122

بر اساس آمار ارائه شده در جدول، به نظر می رسد که سه کشور آلمان، سوئد و هلند در سالهای گذشته، بسیار بیشتر از کشورهای اروپایی دیگر به ایرانیان پناهندگی سیاسی اعطا کرده اند.

در آمریکا نیز بین سالهای 1990تا1996 به 296/3 مهاجر ایرانی، پناهندگی سیاسی اعطاشده است.[28]

پناهندگان سیاسی ای که با پناهندگی آنان موافقت شده است.

سال 1996 1995 1994 1993 1992 1991 1990 تعداد 607 785 638 347 231 232 256

آمار رسمی وزارت کشور ترکیه در سال 1997 نیز نشان می دهد که از 000/30 مهاجر ایرانی در ترکیه، 600 نفر دارای پناهندگی سیاسی می باشند.

گفتنی است در کنار گروه های سلطنت طلب، چپ، منافقین و ملی گرایان، گروه دیگری نیز در میان جمعیت ایرانیان خارج از کشور هستند که داعیه اصلاح طلبی، ایران دوستی، و علاقه به حیثیت و عظمت و اعتلای کشور را دارند که به صرف نداشتن اطلاع دقیق از درستی یا نادرستی این ادعاها، نمی توان با احساس استغنا و غرور، از آنها چشم پوشید.

بی تردید، درک درست این گروه از مهاجرین ایرانی از سوی کارگزاران، برنامه ریزان و تصمیم گیران مرتبط با مسأله ایرانیان خارج از کشور، آگاهی عمیق از انگیزه ها و اهداف آنان در پشتیبانی از اعتلای نظام و میهن و برقراری ارتباط جدی با آنان، می تواند نقشی سازنده در پیشبرد و آبادسازی و تقویت بنیه علمی و مادی و تکنولوژی کشور داشته باشد.

ویژگیهای اقتصادی ایرانیان خارج از کشور

طبق آمارهای رسمی و غیررسمی، یکی از سرمایه دارترین گروه های مهاجر در کشورهای آمریکایی و اروپایی، مهاجرین ایرانی می باشند، چنان که در صفحه مخصوص ایران در کتابخانه کنگره ملی آمریکا نیز از ایرانیان مهاجر به عنوان یکی از ثروتمندترین گروه های مهاجر نام برده می شود.[29]

بر اساس گزارش اقتصادی «بانک آو آمریکا» که در سال 1986 انتشار یافت، از میان تمام ملتهای مهاجر، ایرانیان تنها ملتی هستند که با مهاجرت خود، باری بر دوش آمریکا ننهاده اند، بلکه مهاجرتشان سودمند نیز تلقی شده است.[30]

هر چند که نسبت افراد بازرگان و صاحب صنعت در ایرانیان مقیم آمریکا بیش از مهاجرین ایرانی در سایر کشورهاست،[31]اما در سایر کشورها بویژه کشورهای اروپایی نیز ایرانیان مهاجر در رده متمولترین افراد این جوامع هستند، که در این میان، کشور سوئیس به دلیل موقعیت مساعد اقتصادی، فرهنگی و علمی، در میان مهاجرین ایرانی متمول، از جایگاه خاصی برخوردار بوده است.[32]

آنچه مسلم است جهت مقابله با تهاجمات رسانه های بیگانه و رسانه های مبتذل و مخرّب تأسیس شده از سوی مهاجرین ایرانی وابسته به معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران، می بایست دغدغه ها، مشکلات و نیازهای ایرانیان مهاجر و چگونگی رفع آنها، مورد توجه برنامه سازان شبکه های برون مرزی سازمان قرار گیرد؛ چرا که تولید و پخش هر برنامه رادیویی یا تلویزیونی، چنانچه متناسب با گرایش مخاطبان و نیازهای آنان نباشد، نه تنها در کسب جایگاهی مناسب در بین مخاطبان خود موفق نخواهد بود، بلکه به مرور زمان در مسیر تأمین اهداف شبکه های رادیویی و تلویزیونی موانعی را نیز ایجاد خواهد نمود.

در برنامه سازی برای مهاجران ایرانی که خود در شکلی وسیع در محاصره انواع برنامه های مهیج و جذاب امّا فاقد معنویات و اخلاق شبکه های رادیویی و تلویزیونی کشورهای میزبان هستند، توجه به برخی مقولات و مؤلفه ها، نقشی اساسی و حیاتی دارد و بدون رعایت آنها نمی توان توقع داشت که این برنامه ها در جذب مخاطب و ارضای نیازها و خواستهای آنان موفقیتی حاصل نمایند.

از مهمترین و اساسیترین این مقولات و مؤلفه ها عبارتند از:

الف) در اولویت قرار گرفتن اصول نظام و اسلام در برنامه سازی نسبت به ملیت و وطن

هر چند در تلقی و نگرش نسبت به دین و عناصر دینی و نقش کارکردی آنها، اختلافهایی وجود دارد، اما احساس نیاز به معنویت و دین، در زندگی فردی و خانوادگی، حقیقتی انکارناپذیر است. از مهمترین نشانه های این گرایش معنوی و دینی در میان مهاجران ایرانی خارج از کشور، تمایل آنان به حضور در مراسم حج به عنوان مهمترین نشانه احیای نیمی از هویت فراموش شده است.[33]

با این حال، همانگونه که در جهانی شدن ایرانیت، اسلام نادیده گرفته شده است،[34] در خصوص تلاش برای جذب ایرانیان خارج از کشور به فرهنگ بومی و منطقه ای خویش، بیشتر به ملّیت و ایرانیت بها داده شده و به ابعاد اسلامی و دینی این فرهنگ توجهی نگردیده است. از این رو، هر سال، شاهد اخباری تأسف بار در خصوص خروج برخی از ایرانیان خارج از کشور از دین اسلام و گرویدن آنان به سایر ادیان هستیم.[35] این اخبار مؤید این ضرورت است که در راستای برنامه سازی در خصوص ایرانیان خارج از کشور، توجه ویژه به اسلام و دیانت و در اولویت قرار دادن آن نسبت به ملیت و وطن، ضمن توجه دادن مهاجران به ابعاد فراملی اسلام، می تواند عاملی در جهت فارغ شدن آنان از دیدی کاملاً بسته و محدود به ایرانیتی واپس گرا به حساب آید.

ب) توجه به مناسبتهای ملی و مذهبی

حساسیت ویژه ایرانیان مهاجر به مناسبتهای ملی و مذهبی، ضرورت به کارگیری دیپلماسی در ابعاد مختلف جهت تحقق اهداف کلی سازمان را گوشزد می کند و دست اندرکاران رسانه را بر آن می دارد تا برای تعمیق آداب و رسوم و سنتهای اسلامی - ایرانی، به برنامه سازی متناسب با این مناسبتها اهتمام ورزند، بویژه آن که گاهی تلاشهایی نیز جهت جذب ایرانیان مهاجر از سوی جبهه مقابل صورت می گیرد و وجود خلأ در امر برنامه سازی متناسب با مناسبتهای ملی و مذهبی مجال بیشتری برای معاندان نظام فراهم می آورد؛ به عنوان مثال در آستانه نوروز 1381 جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، در پیامی، نوروز را به ایرانیان مقیم آمریکا و ملت ایران تبریک گفت. کالین پاول، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در پیامی ضمن تجلیل از نوروز و تبریک سال نو ایرانی، اظهار امیدواری کرد که نوروز منادی سالی باشد که مردم ایران و آمریکا را به یکدیگر نزدیکتر کند.[36]

ج) توجه به حوادث درون مرزی

همواره وقوع حوادث طبیعی و یا تحولات سیاسی و فرهنگی، اندیشه و ذهن اغلب مهاجران ایرانی را به ایران و مسائل آن بویژه در خصوص مسائل و تحولات سیاسی که آنان با حساسیت خاصی روند آنها را دنبال می نمایند، معطوف ساخته است.

توجه به حساسیت ایرانیان خارج از کشور به مسائل و حوادث درون مرزی، توجه و تمرکز امکانات و فعالیتها برای پاسخگویی به این نیاز و جلب اعتماد مهاجران ایرانی، ضروری به نظر می رسد، تا بتوان تهاجمات رسانه های بیگانه را در مواقع بروزِ چنین حوادثی، خنثی نمود.

د) توجه به حوادث برون مرزی تأثیرگذار بر زندگی مهاجران

در طول تاریخچه مهاجرت ایرانیان و اسکان آنها در کشورهای بیگانه، همواره زندگی آنان در اثر بروز حوادث ملی و فراملی، دستخوش تغییرات و تحولاتی بوده است و پایبندی آنان به هویت ایرانی خویش، تأثیر چندانی درنوع نگرش مردم مناطق میزبان نسبت به آنها نداشته است؛ به عنوان نمونه مورد اذیت و آزار قرار گرفتن ایرانیان مقیم آمریکا در بحران گروگانگیری در ایران (نوامبر 1979 تا ژانویه 1981 م) و یا پس از وقوع حادثه یازدهم سپتامبر 2001 م (20 شهریور 1380) مصادیق بارزی از بروز این آسیبها در زندگی مهاجران ایرانی است.

در کنار وقوع این حوادث مسأله ساز برای مهاجران ایرانی که ضرورت ارتقای حساسیت مدیران و مسؤولان سازمان را نسبت به برنامه سازی متناسب با نیاز مهاجران ایرانی در چنین شرایطی یادآور می شود، واکنش مهاجران ایرانی در قبال برخی تحولات بین المللی مرتبط با ایرانیت یا اسلامیت آنان، در خور توجه است؛ چرا که برنامه ریزی دقیق و کارشناسانه در امر برنامه سازی در شبکه های برون مرزی صدا و سیما می تواند به تقویت جنبه های مثبت این واکنشها منجر شود.

ه) رفع شبهات مذهبی موجود در اذهان مخاطبان

هر حرکت فرهنگی که با هدف تحقق ارزشهای والای انسانی و الهی صورت گیرد، ابتدا باید مایه های دینی را از زنگار تعصب و خرافه پاک کرده، سپس به صورتی ظریف و با شگردهای تلطیف یافته، آنها را مطرح نماید. تعمیق ارزشهای اسلامی تا آن هنگام که در هاله ای از عصبیت و خرافه محصور شده باشند، امکان پذیر نخواهد بود. از این رو، رفع شبهه های مذهبی بویژه شبهه های مطرح در خصوص مذهب شیعه - از آن جهت که مسؤولان عالی رتبه نظام، همگی شیعه هستند - از مهمترین مقولاتی است که بدون توجه به آن، کلیه عملکرد متولیان امور فرهنگی نظام جهت جذب ایرانیان مهاجر، با بن بست مواجه خواهد شد.

و) رفع شبهه های موجود در اذهان مخاطبان نسبت به نظام ج.ا.ا

امروز در بین ایرانیان خارج از کشور، سه قرائت و نگاه نسبت به مسائل کشور وجود دارد: قرائت انتقادی، قرائت ایدئولوژیک و قرائت براندازی و معاندت. در هر گونه تبلیغ، برنامه سازی و سیاستگذاری باید به این قرائتها توجه نمود.[37] از سویی، تصویر یک دولت مقتدر و عدالت گستر همواره جذاب و سبب آرامش روانی می باشد. از این رو، در سیاستگذاری و عمل، باید همواره این موضوع زمینه هرگونه اقدامی باشد؛ به عنوان مثال، برای تشویق بازگشت متخصصان، سرمایه داران یا هر قشر دیگر به ایران، نباید به گونه ای به ابراز «نیاز» و «احتیاج» پرداخت که دولت، مستأصل و درمانده تلقی شود، بلکه باید با اعلام سیاستهای شفاف خود، از جمله تسهیلات فراهم شده داخلی یا فرصتهای پیش رو، همواره بر نقش دولت در حفظ و حراست از حقوق شهروندان ایرانی و پاسداری از کرامت انسانی تأکید کرد و در عمل نیز این مسأله نشان داده شود.[38]

گفتار آخر

در پایان باید خاطر نشان کرد که از طریق رسانه صدا و سیما ضمن ارائه اطلاعاتی دقیق، صحیح و به روز به هموطنان مقیم خارج از کشور و قرار دادن آنان در وضعیت کنونی کشور و رفع سوء برداشتهایشان نسبت به جریانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و غیره، می توان ارتباطی دو سویه را با این دسته از هموطنان برقرار کرد و یک لحظه، این مهم را از نظر دور نداشت که یک ایرانی هر جا که باشد یک ایرانی است و نماینده کشورمان محسوب خواهد شد و دور از ذهن نخواهد بود اگر بگوییم که با کمی دقت نظر و وسعت دید، بخش وسیعی از ایرانیان مهاجر می توانند نقش مبلغان غیررسمی کشورمان را در سراسر جهان ایفا کنند.

جدول شماره (1): رادیوهای ایرانیان در آمریکا

ردیف نام رادیو مؤسس/مدیرتهیه کننده سال تأسیس مکان حوزه فعالیت مدت فعالیت در طول شبانه روز نوع برنامه ها

1 صدای ایران 1360 لس آنجلس جنوب دالاس، هوستون، آستین و تایلر24 ساعته فرهنگی، اجتماعی2 امید ایرانا یرج گرگین1361لس آنجلس24 ساعته اجتماعی، فرهنگی اقتصادی، خبری، هنری و...3 تهران لس آنجلس تمام جنوب کالیفرنیا4 ایران یانه ما احسان1370لس آنجلس آمریکا24 ساعته فرهنگی، اجتماعی5 امیدایرج گرگین1360لس آنجلس9-8 صبح هر روزفرهنگی،خبری،تبلیغی6 صدای فارسی بوستن جلیل مرتضوی1367بوستن ماساچوست، تگزاس هفته اییک روز فرهنگی، اجتماعی هنری، خبری7 ایران زمین1373لس آنجلسدالاس،تگزاس24 ساعته سیاسی، اجتماعی8 ملی پارس مهرداد پارسا1365نوادالاس و گاس فرهنگی،

اجتماعی و...9 رنگارنگ افشین گرگین لس آنجلس12-10هرشب 10 صدای جدیدحمید مطهری1374هوستون جنوب کالیفرنیا24 ساعته11 صدای ایران شیکاگو شیکاگو اجتماعی12 صدای آشنا آرتوش واشنگتن و حومه

ردیف نام رادیو مؤسس/مدیر تهیه کننده سال تأسیس مکان حوزه فعالیت مدت فعالیت در طول شبانه روزنوع برنامه ها 13 وطن عطاءالله خرم و حمیرا(خواننده)1362سان دیه گو وجنوب کالیفرنیا14 رادیو یک ودو شیرازکالیفرنیاسراسر آمریکا و اروپا24 ساعته15 صدای ایران جاوید16 صدای ارامنه لس آنجلس لس آنجلس دو روز در هفته (به زبان ارمنی)17 نیری لس آنجلس لس آنجلس دو روز در هفته (به زبان ارمنی)18 هری خوشحال لس آنجلس لس آنجلس دو روز در هفته (به زبان ارمنی)19 صدای نهضت لس آنجلس هر هفته یک ساعت سیاسی20 آیینه پرویز بابالاری لس آنجلس یکشنبه هرهفته21 پورنگ هوشنگ پورنگ لس آنجلس یک ساعتدر هفته22 راه شب لس آنجلس8 ساعت در هفته

جدول شماره (2): رادیوهای ایرانیان در اروپا

ردیف

 

نام رادیو

 

مؤسس/مدیرتهیه کننده

 

سال تأسیس

 

مکان

 

مدت فعالیت در طول شبانه روز

 

نوع برنامه ها

 

1

 

پارس

 

لندن

  

 

چهار ساعت در هفته

 

اجتماعی و هنری

 

2

 

خبرگزاری پارس

 

عده ای از ایرانیان موسوم به خبرنگاران ایران

 

1371

 

فرانکفورت آلمان

  

 

3

 

دریچه

 

استکهلم

 

 

سوئد

 

 

ادبی و فرهنگی

 

4

 

صدای ایران

 

 

1374

 

گوته بورگ سوئد

  

 

5

 

پژواک

 

استکهلم

 

 

سوئد

  

 

6

 

درفش

 

کاویانی

 

1361

 

پاریس

 

 

سیاسی

 

7

 

صدای کمونیست های ایران

 

 

1362

 

پاریس

 

 

سیاسی

 

8

 

ایران

  

 

پاریس

 

 

سیاسی

 

جدول شماره (3): تلویزیون های راه اندازی شده از سوی ایرانیان خارج از کشور

ردیف نام تلویزیون مؤسس/مدیرتهیه کننده سال تأسیس مکان حوزه فعالیت مدت فعالیت در طول شبانه روز نوع برنامه ها

1 جام جم منوچهر بی بیان 1360 آمریکا، هوستون، آستین و تایلر یک ساعت در هفته تبلیغاتی، فرهنگی، سیاسی و...

2 جنبش ملی ایران امید مجاهد 1360 لس آنجلس لس آنجلس، سان دیه گو، واشنگتن،سانفرانسیسکو، سن خوزه، و یرجینیا و مریلند یک ساعت در هفته فرهنگی،سیاسی و...اقتصادی، خبری، هنری و...3 طنین ایرانمهردادپاکروان1371لس آنجلس آمریکاوکانادا جمعه هرهفته سیاسی، اجتماعیو فرهنگی4 شهر فرنگپرویز کاردان1368لس آنجلس یک ساعت در هفته سیاسی، فرهنگی5 ایرانیان علی لیمونادی1360لس آنجلس لس آنجلس و جنوب کالیفرنیا فرهنگی، اجتماعی سیاسی6 ایران حمید شب خیز1366لس آنجلس کالیفرنیا2ساعتدر هفته فرهنگی، اجتماعی7 پارس مهندس امیر شجره1365لس آنجلس یک ساعت در هفته موسیقی، خبرسیاسی و...8 امشب پرویز قریب افشار لس آنجلس آمریکا هر شب یک ساعت اجتماعی9سیمای آشنا پرویز قریب افشار1361لس آنجلس آمریکاهر روز30 دقیقه اجتماعی وخبری10جنگ بامدادینورالدین ثابت ایمانی و نوشین ملک نصر1367لس آنجلس هر روز30 دقیقه خانوادگی،اجتماعی

پی نوشت ها:

[1] کارشناس علوم سیاسی و پژوهشگر.

[2] سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع تعدادی از سفرای ج.ا.ا در کشورهای اروپایی، بهمن 1376.

[3] کمیته برنامه ریزی ایرانیان خارج از کشور صدا و سیمای ج.ا.ا، پدیده ایرانیان خارج از کشور، 1378، ص18.

[4] ر.ک.: همان، صص 28ـ27.

[5] معاونت پژوهشی و آموزشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کتاب شناسی کتابهای فارسی منتشر شده در آلمان، ج 1، بخش یادداشت، ص 5.

[6] کمیته برنامه ریزی ایرانیان خارج از کشور صدا و سیمای ج.ا.ا، پیشین، صص 52ـ34.

[7] کمیته برنامه ریزی ایرانیان خارج از کشور صدا و سیمای ج.ا.ا، پیشین، صص 55-52.

[8] همان، ص 54.

[9] همان، صص 80-55. 2- مسعود شکرانی، بررسی دلایل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور و اثرات آن بر اقتصاد ملی، نشریه سامان، اداره کل امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور، دی 1379، ش 9، ص 54.

[10] فریبا عادلخواه، سالهای دور از خانه ایرانیان لس آنجلس، سامان، اسفند 1380، ش 16، ص 53.

[11] عبدالمعبود انصاری، ایرانیان مهاجر، سامان، شهریور 1380، ش 13، صص 33-32.

[12] فریبا عادلخواه، پیشین، صص 55-54.

[13] ر.ک.: عبدالمعبود انصاری، پیشین، ص 31.

[14] توران شهریاری، ایرانیان زرتشتی خارج از کشور و حفظ هویت ملی، مجموعه مقالات گفتمان ایرانیان، اداره کل امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور، انتشارات کمیل، 1379، ص 215.

[15] ر.ک.: مسعود شکرانی، پیشین، ص 51.

[16] سید مهدی موسوی زارع، نقدی بر آمار ایرانیان با تحصیلات عالی در خارج از کشور، گزارش بررسی وضعیت ایرانیان مقیم آمریکا، دفتر حفاظت منافع ج.ا.ا.، واشنگتن، نشریه هموطن سلام، مرکز امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه، 1379، ص 1.

[17] همان، ص 5 (نظرسنجی از مخاطبان، امور مخاطبان و روابط بین الملل شبکه جهانی جام جم).

[18] همان، ص 1 (گزارش سفارت ج.ا.ا، استرالیا، 1378).

[19] همان گزارش سفارت ج.ا.ا.

[20] همان، ص 2 (ایرانیان مقیم فرانسه در یک نگاه).

[21] جامعه ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی، نشریه مهاجر، مرکز امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه، ش 27، ص2.

[22] سید مهدی موسوی زارع، پیشین، ص 2.

[23] فرخ نگهدار، سخنرانی در انجمن پژوهشگران ایران، نشریه سامان، اسفند 1379، ش 10، صص 62-61.

[24] منظور، مناطق صهیونیست نشین است.

[25] نشریه سامان، اردیبهشت 1380، ش 11، صص 44-43.

[26] با توجه به مطالب مندرج در سایت اینترنتی رضا پهلوی.

[27] نیما راشدان، مروری بر وضعیت ایرانیان متقاضی پناهندگی در اروپا، سایت اینترنتی گویا (جهت مشاهده اصل مقاله و منابع استفاده شده در آن می توانید به سایت شخصی WWW.rashedan.com مراجعه فرمایید.)

[28] مسعود شکرانی، پیشین، ص 49.

[29] همان، ص 51.

[30] امیرحسین پورمسینا، مسأله ای به نام مهاجرت و هویت، نشریه سامان، آبان 1379، ش 8، ص 68.

[31] مسعود خاتمی، بافت متشکلّه ایرانیان مقیم آمریکا و پیشنهادهایی برای ارتباط بیشتر با آنها، مجموعه مقالات گفتمان ایرانیان، اداره کل امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور، انتشارات کمیل، 1379.

[32] گزارش سفارت ج.ا.ا، برن، نشریه مهاجر، مرکز امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه، ش 27، ص 1.

[33] نشریه سامان، دی 1380، ش 15، صص 5-3.

[34] فریبا عادلخواه، پیشین، ص 60.

[35] گزارشی از گرایش پناهجویان ایرانی به مسیحیت، نشریه سامان، اردیبهشت 1381، ش 17، صص 78-77.

[36] نشریه سامان، اردیبهشت 1381، ش 17، صص 25-24.

[37] کمیته برنامه ریزی ایرانیان خارج از کشور صدا و سیمای ج.ا.ا، پیشین، ص 6.

[38] سید حسین ذوالانواری، مبانی و موانع همبستگی و اتحاد ایرانیان با داخل کشور، مجموعه مقالات گفتمان ایرانیان، پیشین، ص 191.

نظر شما