موضوع : پژوهش | مقاله

دیوار امنیتی اسرائیل

مجله  رواق اندیشه  رواق اندیشه، شماره 43، تیر 1384 

نویسنده : شیرودی، مرتضی
مرتضی شیرودی[1]

چکیده
با آن که طرح مسأله جدایی و انفصال مناطق از یکدیگر، اولین بار توسط بن گورین، مطرح گردید و به دنبال آن، در 1994/1373، موشه شاحال، وزیر پلیس رژیم صهیونیستی در دوران نخست وزیری اسحاق رابین، طرح اجرایی آن را ارائه نمود، آریل شارون، نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی، اولین کسی بود که در سال 2002/1381، با طرح دیوار حائل (دیوار امنیتی) آن را به اجرا درآورد.[2]

مطرح کردن این دیوار ناشی از برنامه ای است که رژیم صهیونیستی برای آینده منطقه در نظر گرفته که با نابودی فلسطینیان و جایگزین نمودن یهودیان مهاجر در آن مناطق، پایداری خود را تضمین نماید. این مسأله از آن جهت اهمیت دارد که هدف این رژیم، از احداث این دیوار، تنها استقرار دولت صهیونیستی در مناطق فلسطینی و تشدید اقدامات نژادپرستانه علیه فلسطینیان است.[3]

پیشینه بحث
آریل شارون نخست وزیر رژیم صهیونیستی با شرکت در کنفرانس امنیت در هرتزلیا و ارائه طرح جداسازی خود، بر ضرورت و لزوم همکاری راهبردی با کاخ سفید تأکید و اعلام کرد هر گونه اقدام اسرائیل، باید در سایه هماهنگی با دولت آمریکا صورت گیرد.

اگر چه این اظهارات شارون با تفکر گذشته وی تفاوت چندانی ندارد، تنها تغییری که در برنامه های وی مشاهده می شود، تأکید فراوان بر احداث کمربند امنیتی است. این دیوار امنیتی می تواند هر گونه ارتباط میان مناطق فلسطینی تحت کنترل تشکیلات خودگردان را از دیگر مناطق فلسطینی نشین قطع کند.

شایان توجه است که شارون بحثی در رابطه با عقب نشینی نیروهای صهیونیست از این منطقه نکرده، بلکه هدفش تنها تخلیه شهرکها از شهرک نشینان و جایگزین کردن آنها با نیروهای نظامی صهیونیستی است. شارون در حالی برنامه تخلیه شهرکها را مطرح می کند که مسؤولان تل آویو قصد گسترش شهرک سازی در بلندیهای جولان را در سر می پرورانند و در صدد افزایش 50 درصدی شهرکها در این مناطق هستند.

«گتو» در جامعه امروز عربی به معنای منطقه ای است که یهودیان برای سکونت دیروز خود در اقصی نقاط جهان برگزیده اند تا به هر شکل، خود را از محیط اطراف جدا سازند و واقعیت این است که اندیشه گتوی یهود، در تفکر یهودیان، ریشه دارد؛ چرا که تمایل به انفصال و جدایی از سایر افراد جامعه(غیر یهودیان) از ویژگیهای قوم یهود در طول تاریخ آن است.

اندیشه احداث دیوار حائل که امروز با بولدوزرهای رژیم صهیونیستی و جرثقیلهای آن در حال اجرا شده است، از زمان داوود بن الیعازر وزیر جنگ سابق دولت عبری، به عنوان یک روش نوین ارائه شد.

این طرح در پی شکست این وزیر صهیونیستی در یورش نظامی موسوم به دیوار بازدارنده در سال 2002، مطرح شد. این دیوار بتونی 350 کیلومتر امتداد داشت و در اطراف خط سبز و در عمق مناطق کرانه باختری رود اردن، ساخته می شد و ارتفاع آن در برخی از نقاط به هشت متر می رسید.[4]

ویژگیهای دیوار
به گزارش شبکه تلویزیونی نیل مصر، مقام مسؤول احداث دیوار حائل در کرانه باختری، اعلام کرد این دیوار 82 کیلومتر طول دارد و با احداث آن، اسرائیلیها می توانند تردد فلسطینیها را که از کرانه باختری عازم بیت المقدس می شوند، با استفاده از دستگاه های تصویربرداری حساس تحت کنترل دقیق قرار دهند.[5]

این دیوار دارای 11 درب ورودی می باشد که با عبور از آن، می توان از کرانه باختری وارد بیت المقدس شد. این گذرگاه ها به دستگاه های پیشرفته کنترل، بویژه بازرسی مجهّز خواهند شد که قادرند هر فردی را تنها در دو دقیقه مورد بازرسی کامل قرار دهد.

بنابر گفته مسؤول احداث این دیوار، تاکنون قسمتهایی از آن در شمال بیت المقدس و جنوب آن، به طول 23 کیلومتر بنا شده و صهیونیستها می گویند قرار است حدود 800 نگهبان مرزی، وظیفه حمایت از آن را بر عهده بگیرند.

با نگاهی به دیوار برلین درخواهیم یافت که هدف از ساخت دیوار برلین، تقسیم یک ملت در حاکمیت دو دولت بود، اما دیوار حائل رژیم صهیونیستی بیانگر وجود حاکمیت یک دولت است و دولت دومی وجود ندارد. این مسأله (وجود تنها یک دولت)، دلیل روشنی است بر نژادپرستانه بودن اقدام به ساخت دیوار امنیتی. به علاوه، یک دولتی بودن، ممکن است به اقدامات خودسرانه بی شماری منجر گردد. از آن جمله می توان به اخراج فلسطینیان از سرزمینشان اشاره کرد. البته نمونه این اقدام در سالهای 1948 و 1949 نیز از این رژیم سر زده است و به عبارتی بهتر رژیم نژادپرست صهیونیستی توانست گوی سبقت را از نظام آپارتاید برباید.

با آن که اصطلاح دیوار نژادپرستانه اصطلاحی است برگرفته از متن تاریخ، کاربرد آن در این مورد اشتباه است؛ زیرا حتی هنگامی که نژادپرستی در اوج خود بود، هیچ گاه دیواری میان سیاه پوستان و سفیدپوستان ساخته نشد.

در اینجا، تنها ترکیب مناسب و دقیق، ترکیب دیوار الحاقی است؛ چرا که این دیوار با هدف الحاق زمینهای فلسطینیان به مناطق اشغالی 1948 ساخته می شود و چیزی که ما امروز در کرانه باختری مشاهده می کنیم، الحاق برخی از اراضی این منطقه به بهانه های امنیتی است.

هنگامی که امتداد این دیوار به450 کیلومتر برسد، ما شاهد مرزی میان فلسطین اشغالی 1948 و کرانه باختری خواهیم بود. این دیوار که احتمالاً امتداد آن به 650 کیلومتر نیز می رسد، با ارتفاع هشت متری خود، مناطقی جدا از هم را تشکیل خواهد داد.

این مناطق شکل یک «ایست بازرسی» و به تعبیر بهتر یک مانع به خود می گیرند. این ایستهای بازرسی که عرض آنها از 60 تا 100 متر است، مناطق دیگری را در خود جای می دهند. صهیونیستها برای کنترل رفت و آمدها از امکانات مختلفی از جمله سیمهای خاردار، دیوارهای الکترونیکی، گشتیهای مختلف و برجهای دیده بانی در مسافتهای مشخص استفاده می کنند.

ساخت این دیوار با کمربند سبز که در سال 1967 مورد قبول صهیونیستها و فلسطینیها قرار گرفت، همخوانی ندارد، بلکه ساخت دیوار به گونه ای است که رژیم صهیونیستی بتواند به مساحت هر چه بیشتر زمینهای فلسطینیان دست یابد؛ به عنوان مثال، در برخی از اماکن، تا مسافت 6 تا 7 کیلومتر وارد زمینهای فلسطینیها می شود. علاوه بر آن که برنامه های دیگری به این منظور که دیوار مساحت هر چه بیشتری از اراضی فلسطینیان را ببلعد و تمامی شهرکهای صهیونیستی را دربرگیرد، نیز وجود دارد که می توان از برنامه رژیم صهیونیستی مبنی بر تغییر مسیر دیوار با هدف الحاق شهرک اریل به منطقه تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی یاد کرد.

در برخی از اماکن، وجود بزرگراه ها خود نقش یک مانع را ایفا می کنند و ارتباط روستاهای فلسطینی را با کرانه باختری قطع می کنند و آن روستاها به مناطق جدا از هم تبدیل می شوند. دیوار حائل همچنین، فلسطینیها - ساکنان اصلی این سرزمین - را از زمینها یا محل کار خود و یا محل تحصیلشان در کمربند سبز جدا می کند.[6]

رژیم صهیونیستی به منظور جلوگیری از حرکت هر جنبده ای در اطراف این دیوار، از انواع گوناگون تجهیزات مانند دوربینهای مختلف، دستگاه های جاسوسی، ادوات الکترونیکی، احداث خاکریز و گشت زنیهای مستمر استفاده می کند و به منظور ردیابی افرادی که در اطراف دیوار حرکت می کنند، محیط اطراف دیوار را شن فرش می کند.

هزینه کلی طرح احداث دیوار حائل بیش از 300 میلیون دلار خواهد بود. در مرحله نخست احداث دیوار حائل که در منطقه جنین و طولکرم در شمال کرانه باختری به مرحله اجرا درخواهد آمد، دیواری به طول 115 کیلومتر ساخته خواهد شد. فاز نخست این دیوار از روستای سالم واقع در شمال کرانه باختری آغاز می شود و تا شهرک کفر قاسم امتداد خواهد یافت.

رژیم صهیونیستی از ژوئن سال 2002 به منظور افزایش ضریب امنیتی این دیوار، اقدام به احداث یک دیوار پنجاه کیلومتری الکترونیکی کرده که اجرای این طرح، امنیت صهیونیستها را در مناطق اطراف قدس اشغالی و از سه جهت تامین می کند. طرح دیوار الکترونیکی، پیشتر در اندیشه صهیونیستها وجود داشت که با افزایش شمار عملیاتهای شهادت طلبانه در مناطق قدس، اجرایی شد.

گزارشها حاکی از آن است که این دیوار از سه طرف (سمت شمال، شرق و جنوب) شهر قدس را در بر می گیرد؛ یعنی تمامی مسیرهای ارتباطی میان این شهر و کرانه باختری را شامل می شود. رژیم اشغالگر قدس به منظور تسریع در روند ساخت این دیوار و به پایان رساندن مرحله اول این طرح در طول شش ماه، با شماری از شرکتها و پیمان کارها قراردادهایی را به امضا رساند و قسمتی از ساخت این دیوار را به آنان سپرد.[7]

به رغم اعلام العیازر مبنی بر این که دیوار حائل به صورت کلی مرز میان کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948 را دربرخواهد گرفت، نقشه هایی که این رژیم آنها را منتشر کرده، نشان می دهد که این دیوار در برخی مناطق کرانه باختری و نوار غزه، بیش از دو کیلومتر پیشروی دارد.

پنج شهرک صهیونیست نشین در بین دو شهر قلقلیه و طولکرم، در فاصله دو کیلومتری از این خط مرزی قرار دارند و قرار است که به بهانه تأمین امنیت، این دیوار، از منطقه شرق این پنج شهرک بگذرد. علاوه بر آن، دو روستا به نامهای برتا و برقه که از روستاهای منطقه کرانه باختری محسوب می شوند با کشیده شدن این دیوار به فلسطین اشغالی 1948 ضمیمه خواهند شد.

هدفها و واکنشها
هدف اصلی شارون از این برنامه، پاسخ مستقیم به دعوت سوریه برای گفتگو بوده. شارون می خواست که آنها مذاکرات را تعیین و با تغییر بافت جغرافیایی، آنها را سخت تر کند. از دیگر اهدافی که صهیونیستها از اجرای طرح دیوار حائل دنبال می کنند، به وجود آوردن وضعیتی است که تشکیل حکومت مستقل فلسطینی در آن وضعیت به امری غیر ممکن تبدیل شود؛ چرا که این دیوار 85 درصد از زمینهای کرانه باختری و بیش از 20 درصد از زمینهای نوار غزه را می بلعد و به آواره شدن100 تا 200 هزار فلسطینی می انجامد. از سوی دیگر ساخت دیوار حائل، نقض آشکار پیمان لاهه و کنفرانسیون چهارم ژنو است. ضمن آن که قوانین بین المللی این طرح را مخالف قانون و حقوق بشر می دانند.

یک نماینده رژیم صهیونیستی اعلام کرد وجود این دیوار به دلایل امنیتی، از جمله جلوگیری از نفوذ خرابکاران (رزمندگان مقاومت فلسطین) ضروری است. وی گفت علت اصلی ساخت این دیوار ممانعت از رسیدن این خرابکاران به مجتمعهای مسکونی اسرائیلی و کاهش برخورد بین دو ملت است. مهمتر از همه، نماینده رژیم صهیونیستی بیان کرد دادگاه مذکور باید شکایتها را رد کند؛ زیرا آنها جنبه سیاسی دارند. او تصریح کرد جنبه سیاسی این شکایتها بر جنبه قضایی آن می چربد.[8]

به تازگی، گروهی از کشورهای عربی عضو سازمان ملل، از دستگاه قضایی بین المللی خواستند که درباره این دیوار و مشروعیت آن حکم کند و از دولتها و ملتهای عربی خواستند که در این تصمیم، آنها را یاری دهند و موضع خود را در قبال ساخت این دیوار و حقوق ملت فلسطین، شفاف سازند؛ چرا که پس از صدور رأی دادگاه بین المللی در رابطه با این دیوار - به رغم تمامی مخالفتهای دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی - می توان تمامی فعالیتها را به متوقف ساختن روند ساخت این دیوار و مجازات مجریان آن معطوف کرد.

تاکنون بیش از 750 میلیون شیکل برای ساخت این دیوار هزینه شده که به این میزان باید مبلغ 160 میلیون شیکلی را که وزارت اقتصاد صهیونیستها به این کار اختصاص داده است، اضافه کرد.

پیروزی در دادگاه بین المللی لاهه پایان تمامی مشکلات فلسطینیان نیست؛ چرا که آمریکا از تأیید هر گونه حکم بر ضد اسرائیل سرباز خواهد زد ولی همه می دانند که سکوت در برابر جنایتهای رژیم صهیونیستی، از این رژیم، دولتی متمرد و یاغی ساخته است و موجب می شود که رژیم اشغالگر قدس بدون هیچ گونه تردیدی به طرحهای غیر قانونی و غیر انسانی خود ادامه دهد.

بی گمان پیروزی شارون در ساخت دیوار حائل، فلسطینیان را در برابر امر انجام شده قرار می دهد. با این اقدام، فلسطینیان خود را در برابر دو گزینه می بینند: یکی آن که تحت حاکمیت یک دولت پاره پاره که از هیچ قدرتی ندارد، در آیند. دوم این که حاکمیت یک دولت به نام اسرائیل را که تبعیض نژادی و دینی در آن وجود دارد، بپذیرند.[9]

دیدارهای محمود عباس و آریل شارون در کاخ سفید نشان داد که دیوار یا حصاری که رژیم صهیونیستی برای جداسازی مناطق فلسطینی از مناطق صهیونیستی احداث کرده، بزرگترین مانع در راه صلح در خاورمیانه است.

در بحثهای سیاسی بیشتر به جای استفاده از واژه ها و عبارتهای دقیق، از واژه ها و عبارتهای ظریف و لطیف استفاده می شود. به عنوان نمونه، رژیم صهیونیستی کلمه حصار(کمربند) امنیتی را به جای دیوار به کار می برد و حال آن که فلسطینیان خود از واژه دیوار حائل و دیوار نژادپرستانه برای این دیوار استفاده می کنند.

کشورگشایی و یا اشغال سرزمین با استفاده از قدرت نظامی بر اساس منشور سازمان ملل متحد، عملی خلاف قانون تلقی می شود. به علاوه، چنین عملی بر اساس قطع نامه 242[10] سازمان ملل متحد و پیمان اسلو، خلاف قانون است.

در قطعنامه 242 سازمان ملل متحد و پیمان اسلو، بر عدم تغییر وضعیت در کرانه باختری و غزه تا دست یابی به یک توافق صلح پایدار، تأکید شده است. در کنوانسیون چهارم ژنو نیز، به ممنوعیت الحاق اراضی فلسطینی به اراضی اشغالی تصریح شده است. پس وقت محکوم کردن این اقدام غیرقانونی - الحاق اراضی - رسیده است. البته با توجه به دو قطعنامه شماره 478 و 497 شورای امنیت صهیونیستها با این اعمال، هدف الحاق و اشغال قدس شرقی و بلندیهای جولان را دنبال می کنند. از این رو، این عمل غیر قانونی و باطل است و هیچ دولتی نباید آن را تأیید کند.[11]

تصمیم شارون در زمینه تخلیه برخی شهرکها در نوار غزه و کرانه باختری، دو حزب شریک کابینه اش را به عدم رأی اعتماد به وی سوق داد. با وجود این، کنیست رژیم صهیونیستی با 47 رأی موافق و 45 رأی مخالف، چهار لایحه برای عدم رأی اعتماد را رد کرد و این در حالی است که اتحاد ملی تهدید کرد در صورت اجرای طرح جداسازی یک جانبه شارون، از ائتلاف خارج می شود.

مخالفان احداث دیوار امنیتی، امیدوار بودند که کابینه شارون پس از آن که احزاب اتحاد ملی و مفدال اعلام کردند که در رأی گیری شرکت نمی کنند، کابینه شارون سقوط کند. خاخامهای مفدال پیشتر اعلام کرده بودند که نمایندگان عضو این حزب نباید در رأی گیری شرکت کنند، اما ترس از اقدام شارون در ایجاد بحرانی در کابینه و برکناری آوی ایتام رئیس مفدال از وزارت، زفولون اورلیف وزیر رفاه کابینه شارون(عضو حزب مفدال) را بر آن داشت که از کابینه حمایت کند.

حزب اتحاد ملی نیز به شارون هشدار داد که اگر آشکارا و با تمام جزئیات طرح تخلیه شهرکهای صهیونیست نشین را فاش نسازد، این حزب مختار است که در جلسات آینده کابینه، هر نوع موضعی را اتخاذ کند. حزب یاد شده اعلام کرد که شش تن از اعضای پارلمانی وابسته به آن، بر ضد کابینه رأی خواهند داد.

در تهدیدات حزب اتحاد ملی آمده است که اگر کابینه تصمیم نهایی خود را در زمینه طرح جدایی اتخاذ نکند، ما به تصمیمات کابینه و قوانین این ائتلاف پابیند نخواهیم ماند. آریه داو از رؤای اتحادیه ملی در گفتگو با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی گفت که بعد از تظاهرات بزرگ در تل آویو و رأی گیری هفته گذشته که کابینه شارون با اختلاف چند رأی به پیروزی رسید، نخست وزیر به این نتیجه می رسد که نمی تواند با نادیده گرفتن کابینه و پارلمان کاری انجام دهد.[12]

در اقدامی بسیار خطرناک برای شارون، تعدادی از اعضای پارلمان وابسته به حزب لیکود، از جمله ایوب قرا، یحئیل حزان و داود لیوی اعلام کردند که از حضور در رأی گیری سر باز می زنند. پیش از آن، نمایندگان پارلمان عضو حزب لیکود مخالف با طرح شارون، نشستی را برگزار کردند.

آنها تصمیم گرفتند که وزرای کابینه را قانع کنند که این طرح را رد کنند و در انحلال کابینه شرکت نکنند. بارها شاهد تهدیدات زیادی از سوی احزاب مخالف بودیم، اما شارون هم برگ برنده انحلال کابینه را در دست دارد.

تعدادی از رهبران شینوی درخواست کردند که وزیرانی که در رأی گیری شرکت نکنند، از کار برکنار شوند و نزدیکان شارون تهدید کردند که اگر اعضای لیکود در پارلمان تهدیدات خود را عملی کنند با مجازات سنگینی رو به رو خواهند شد.

تهدیدات راستگرایان تندرو از جمله مفدال، اتحاد ملی و اعضای لیکود، اکنون به مرحله عمل رسیده است. شارون در طی ماه های گذشته دو بار نجات یافت. بار اول با اختلاف یک رأی و بار دوم با اختلاف دو رأی. این بدان معناست که کابینه شارون در آستانه سقوط است و این سقوط به سبب تهدید مخالفان نیست، بلکه به سبب اختلافات داخلی است. البته اتحاد ملی در گذشته نیز تصمیم گرفته بود که بنا بر دلایل ایدئولوژیک از کابینه راست گرایان خارج شود.

ملکیئیل بلاص نماینده رژیم صهیونیستی، در جریان رایزنی در زمینه شکایتهایی که بر ضد دیوار حایل ارائه شده بود، گفت که اگر روشن شود این دیوار، به زندگی فلسطینیان در این مکان لطمه می زند، ممکن است احداث بخشهایی از این دیوار در مکانهای مشخصی متوقف شود.

این اظهارات پس از دو ساعت بحث و بررسی در جلسه ای که به ریاست قاضی آهرون باراک رئیس دیوان عالی صهیونیستها صورت گرفت، منتشر شد. روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت که دولت آمریکا با تخلیه شهرکهای صهیونیست نشین در نوار غزه مخالفتی ندارد، اما با تحکیم وجود این شهرکها در کرانه باختری، مخالف است.

آمریکا انتقال شهرک نشینان از نوار غزه به کرانه باختری را نیز نمی پذیرد. بر اساس نوشته این روزنامه، مسؤولان آمریکایی به مقامات رژیم صهیونیستی اعلام کرده اند که طرح جدایی یک جانبه باید بر اساس نقشه راه صورت گیرد. اگر این اطلاعات درست باشد، بازاریابی طرح شارون به عنوان بخشی از طرح تحکیم شهرکهای صهیونیست نشین با رضایت آمریکا همراه نیست. با وجود این، مقامات رژیم صهیونیستی به بحث و بررسیهای خود در زمینه کسب موافقت آمریکا با طرح جدایی یک جانبه ادامه می دهند.[13]

از سوی دیگر روزنامه صهیونیستی معاریو نوشت که ایالات متحده آمریکا بشدت با الحاق هر منطقه به مناطق تحت سیطره خود، در چارچوب طرح جدایی یک جانبه مخالف است. این روزنامه تصریح کرد شارون می کوشد موافقت راست گرایان را با طرح خود جلب کند تا مقدمات ضمیمه شدن شهرکهای صهیونیست نشین به سرزمینهای اشغالی 1948 را با موافقت آمریکا فراهم سازد.

مراحل اجرایی
بر اساس نقشه موجود، ساخت دیوار حائل در سه مرحله صورت می پذیرد که رژیم صهیونیستی برای هر مرحله برنامه ریزی ویژه نموده است.

مرحله اول:ساخت این مرحله از دیوار که 360 کیلومتر طول دارد، از روستای سالم واقع در دورترین نقطه کرانه غربی شروع و تا کفر قاسم امتداد می یابد. ارتفاع این دیوار 7 تا 8 متر می باشد و اسرائیل تاکنون 150 کیلومتر از آن را با هزینه ای بالغ بر یک میلیار دلار به پایان برده است.

سرهنگ احتیاط عاموس یارون، از مدیران کل در وزارت دفاع اسرائیل، طی مصاحبه ای مطبوعاتی اظهار داشت این، جهان نیست که در مورد ساختن یا عدم ساختن این دیوار تصمیم می گیرد. این دیوار، ساخته خواهد شد.

مرحله دوم:بنای این مرحله که 45 کیلومتر طول دارد از قریه سالم تا شهرک تیاسر در غور اردن (مرز مشترک با اردن)، امتداد دارد و اسرائیل تا کنون 30 کیلومتر از آن را ساخته است و تا چند سال آینده، ساخت آن پایان می یابد.[14]

مرحله سوم: طراحی این مرحله توسط وزارت دفاع به اتمام رسیده است و از شهرک صهیونیستی الکنا تا منطقه بحرالمیت امتداد می یابد. دیوار حائل در این منطقه در عمق سرزمینهای کرانه غربی رود اردن ساخته می شود و بیشتر شهرکهای صهیونیستی، در غرب این دیوار واقع خواهند شد.

بر اساس اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی و شائول موفاز وزیر دفاع، این مرحله، اردن را از مناطق مسکونی فلسطینیها در روستای ظهرالجبل جدا می سازد. این مسأله این اعتقاد را تقویت می کند که دیوار حائل به طرف جنوب امتداد بیشتری می یابد؛ به گونه ای که اردن از سایر مناطق کرانه غربی جدا می گردد.

اسرائیل این دیوار حائل را در داخل کرانه غربی رود اردن به عرض 80 تا 100 متر بنا می کند و نه در امتداد خط سبز که منطقه 1967 را از اسرائیل جدا می سازد. این دیوار، از چند مرحله کوچکتر شروع می شود که عبارت است از:

1- سیم خاردارهای مارپیچی شکل که اولین مانع در جلو دیوار حائل به حساب می آید؛

2- خندق به عرض 4 متر و عمق 5 متر که پر از سیم خاردار است؛

3- جاده آسفالت به عرض 12 متر برای کنترل و مراقبت از دیوار؛

4- جاده خاکی که از خاک نرم به عرض 4 متر برای کشف آثار ردپا ساخته می شود؛

5- پس از این 4 مانع، دیوار سیمانی به ارتفاع 3 متر قرار دارد که به سیم خاردار و دستگاه های هشداردهنده الکترونیکی و دوربین و نورهای کشف کننده مجهز است؛

6- مشابه این موانع، در آن طرف دیوار نیز ساخته می شود.[15]

7- همچنین اسرائیلیها به منظور مراقبت از دور، مسلسلهایی را که به دوربین مجهز بوده و از طریق کنترل از دور هدایت می شوند، در درون دیوار تعبیه می کنند.

بر اساس نقشه راه، برای حل منازعه اسرائیل و فلسطینیها باید سه مرحله اجرا شود:

مرحله اول(2002 تا 2003): زمینه سازی صلح و ایجاد شرایط مطلوب(مرحله تأمینی).

الزامات فلسطینیها و حکومت خودگردان در مرحله تأمین عبارت است از:

1- توقف انتفاضه توسط حکومت خودگردان و پایان دادن به آشوب علیه اشغالگری؛

2- انتخاب نخست وزیر بدون حضور یاسر عرفات و کاهش قدرت او؛

3- از سرگیری هماهنگی امنیتی بین فلسطین و اسرائیل؛

4- تشکیل کمیته بررسی قانون اساسی و کمیته انتخابات و تصویب قانون اساسی و تعدیل قانون شهرداریها و اعطای صلاحیت به شوراهای محلی.[16]

الزامات اسرائیل نیز در این مرحله شامل موارد زیر است:

1- رعایت حقوق بشر در مورد فلسطینیها؛

2- خودداری از آسیب رساندن به شهروندان و دارایی آنها؛

3- عقب نشینی از مناطق اشغالی 28 سپتامبر سال 2000 میلادی (این عقب نشینی، به میزان پیشرفت همکاریهای امنیتی دو طرف در جلوگیری از خشونت و حملات نظامی، بویژه توقف انتفاضه بستگی دارد)؛

4- برچیدن شهرکهای غیر قانونی بر اساس طرح میچل؛

5- رفع ممنوعیت تردد و تسهیل در رفت و آمد شهروندان.

مرحله دوم (2003 تا 2004): اعطای امتیازهای سیاسی - امنیتی متقابل (مرحله تأسیسی). این امتیازها عبارت است از:

1- مذاکرات دو طرف حول محورهای اساسی؛

2- تشکیل کنفرانس بین المللی برای آغاز مذاکرات در مورد احتمال تأسیس دولت فلسطینی با مرزهای موقت؛

3- تأیید اقدامات دو طرف توسط کمیته بین المللی ناظر بر روند اجرای طرح برای پیگیری مرحله بعدی؛

4- برگزاری کنفرانس جهانی با هدف جمع آوری کمک مالی برای تقویت اقتصاد فلسطین؛

5- تغییر وضعیت روابط کشورهای عربی با اسرائیل به وضعیت قبل از شروع انتفاضه دوم، همچون بازگشایی دفاتر تجاری و گسترش روابط اقتصادی و تجاری؛

6- شروع مذاکرات در خصوص مسائل اساسی مانند: آب، محیط زیست، توسعه اقتصادی، پناهندگان و نظایر آن.[17]

مرحله سوم (2004 تا 2005): مذاکرات نهایی تا حصول نتیجه مرحله تثبیتی. این مرحله عبارت است از:

1- برگزاری کنفرانس بین المللی برای نظارت بر گفت وگوی میان دو طرف؛

2- توافق بر سر ایجاد دولت مستقل فلسطینی با مرزهای موقت که سرانجام به قطعنامه دائمی 2005 منجر می شود؛

3- موضوعات اساسی همچون مرزها، بیت المقدس، آوارگان، شهرکها و نظایر آن. همچنین حمایت از روند پیشرفت حل اختلاف تا مرحله نهایی که میان کشورها مطرح می شود؛

4- حل مسائل موجود با لبنان و سوریه به منظور عادی سازی روابط؛

5- به رسمیت شناختن اسرائیل توسط کشورهای منطقه و برقراری روابط عادی سیاسی.

مقایسه بین آنچه در نقشه راه آمده، با مفاد طرح دیوار امنیتی، نشان می دهد که ایجاد دیوار حائل زمانی مطرح شد که نقشه راه شکست خورد و اسرائیل از آن طریق، نمی توانست به مرحله تثبیت یا کسب امنیت کامل دست یابد.

به علاوه، اجرای طرح نقشه راه، به همراهی آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپایی نیاز داشت که تعدد آرای آنان، امکان وصول به نتیجه دلخواه اسرائیل را در صحنه عمل با موانع مواجه می ساخت؛ در حالی که اسرائیل در دیوار حائل، خود را نیازمند جلب آرای دیگران نمی بیند. البته هدف در نقشه راه و احداث دیوار امنیتی، یکسان است و آن تثبیت و تأمین امنیت و موجودیت دائمی اسرائیل است.

نتیجه
وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی از این که این رژیم به دولتی منزوی تبدیل شود، اظهار نگرانی کرد و گفت: هراس من از این بابت است که با ساخت این دیوار، همان بلایی که بر سر نظام نژادپرستانه آپارتاید در آفریقای جنوبی آمد، گریبان گیر اسرائیل نیز، بشود و این دولت هم مانند آپارتاید به نظامی منزوی تبدیل گردد.[18]

دیوار حائل در حقیقت، تعبیری است روشن از ایجاد یک سری مناطق جدا از هم که ملت فلسطین را در میان پنج کانتون مجزا از هم تقسیم می کند و این کانتونها از داشتن مرزهای بین المللی محروم خواهند بود و این محرومیت، برقراری و تشکیل دولت فلسطینی را به امری غیر ممکن شبیه می سازد.

این طرح، قدرت ایجاد یک اقتصاد توانا را از فلسطینیها می گیرد؛ زیرا این کانتونها، به مثابه زندانهایی است که ملت فلسطین در آن گرفتار می آیند و قدرت خروج از آن را ندارند. یک نویسنده اسرائیلی این دیوار را مانند همسایه ای دانسته است که اگر همسایه اش از روی زمینش بگذرد. و او را از آن محروم کند، آتش اختلاف را شعله ور می کند؛ چرا که با ایجاد آن، هزاران فلسطینی خود را در زندانهایی محبوس می بینند و هزاران کشاورز از زمینهای خود محروم می شوند و همین امر موجب می شود زمینه های تنفر، کینه و زیرساختهای تروریسم (مقاومت) تقویت شود.

اگر رژیم صهیونیستی در پی امنیت است و می خواهد دیوار امنیتی بسازد، می تواند به جای آن که این دیوار را در زمینهای فلسطینیان بسازد، به منطقه خط سبز[19] منتقل کند؛ در غیر این صورت، کسی نمی تواند ادعاهای این رژیم مبنی بر سیاسی نبودن این دیوار را بپذیرد.

با انحراف مسیرهای این دیوار به سمت زمینهای فلسطینیان، تنها معنایی که می توان برای این دیوار قائل شد، از بین بردن آخرین فرصتهای سازش سیاسی است. این دیوار به جدا شدن دو ملت از هم نمی انجامد، بلکه کشمکش میان آنها را افزایش می دهد. این کشمکشها نیز میان اشغالگر و ملت تحت اشغال و از طریق مانع تراشی بر سر راه تشکیل حقیقی یک دولت فلسطینی بروز خواهد کرد.

جدعون لیوی از نویسندگان اسرائیلی در اظهار نظر خود درباره این دیوار یادآور شد که شارون با این اقدام خود، مانعی جدی در اجرای نقشه راه[20] به وجود می آورد؛ همان طرحی که آمریکا از آن به عنوان یک برنامه بین المللی یاد می کند. شارون با تصمیم اخیر خود در رابطه با منطقه جولان اشغالی، باعث از کارافتادن تمامی راهکارهای صلح مطرح شده در کنفرانس بیروت و کنفرانس مادرید شد.

مسؤولان تل آویو به موازات اقدامات اشغالگرانه خود، همه تلاشهایی را که به هدف صلح و به منظور ایجاد جوی مناسب برای برگزاری مذاکرات صورت می گیرد، بی اثر می سازند. البته نمونه این گونه سیاستهای رژیم صهیونیستی را در همه اقدامات منطقه ای و جهانی آن، مشاهده کنیم که آخرین آنها بی توجهی به طرح نقشه راه بود.

در اینجا پرسشی به ذهن می رسد که آیا با تلاشهایی که اشغالگران در راه خلق یک واقعیت جدید در فلسطین صرف می کنند و در وضعیتی که دولت عبری، فلسطینیان را مجبور به چشم پوشی از حقوق قانونی شان می کند و هر گونه پیوند خود را با مسأله صلح می گسلد و تمامی قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد، باز هم می توان به آینده منطقه خوش بین بود؟

چگونه ممکن است در موقعیتی که طرحهای شهرک سازی و تبدیل شهرها و مناطق فلسطینی به کانتونهای مجزا، روند خود را دنبال می کند، حتی ذره ای امید برای تشکیل حکومت فلسطینی مستقل باقی بماند؟!

تردیدی نیست که ادامه ساخت دیوار حائل به هیچ وجه، به نفع منطقه نخواهد بود و فقدان صلح در منطقه از نبود یک رغبت بین المللی برای جلوگیری از ساخت دیوار، نشأت می گیرد و با سیاستهای دوگانه نمی توان اهداف مطلوب را محقق ساخت. بر اساس گزارشهای انجمن حقوق بشر اسرائیل، 210 هزار فلسطینی که در 67 شهر و روستای فلسطین زندگی می کنند، به صورت مستقیم از ساخت این دیوار زیان می بینند.

علاوه بر آن که زندگی میان دیوار و کمربند سبز به جهنم تبدیل خواهد شد و ساکنان کرانه باختری به قسمت شرق دیوار نقل مکان خواهند کرد که باعث ظهور گروه جدیدی از پناهندگان و آوارگان خواهد شد. در سطح گسترده، نیز انتظار می رود رژیم صهیونیستی پس از به پایان رساندن ساخت دیوار حائل که به صورت کامل فلسطین اشغالی 1948 را از کرانه باختری جدا می کند، در صدد آن برخواهد آمد که دیواری را نیز در قسمت شرقی کرانه باختری احداث کند تا فلسطین از اردن نیز، جدا شود؛ در نتیجه فلسطینیهایی که به شرق دیوار آمده بودند، بین دو دیوار گرفتار خواهند شد.

در این میان، تنها شهرکهای صهیونیست نشین که به صورت غیر قانونی در کرانه باختری ساخته شده اند، سود خواهند برد و با ساخت دیوار، در حدود نیمی از جمعیت شهرک نشین صهیونیست که میزان آن به 400 هزار نفر می رسد در آن سوی دیوار(تحت حاکمیت رژیم صهیونیستی) قرار خواهند گرفت.[21]

جمعیت حمایت از حقوق فرد، انجمن حقوق شهروند و خانواده های فلسطینی ساکن حومه شهر قدس، شکایتهایی را ارسال کرده اند. در این شکوائیه ها، آمده است این دیوار که برای حفاظت از شهرکهای صهیونیست نشین ساخته می شود،

به ده ها هزار فلسطینی خسارت می زند. وکلای جمعیت گفتند که دیوار نژادپرستانه، از دو جنبه اجتماعی و اقتصادی زندگی فلسطینیان را تحت الشعاع قرار می دهد و بین این خانواده ها و سایر مردم فاصله می اندازد و از رفتن مردم به سر کارهایشان جلوگیری می کند. این دیوار همچنین به هشتصد هزار فلسطینی خسارت وارد می کند.

به رغم اصرار رژیم صهیونیستی بر بنای حائل، بسیاری از نیروهای نظامی، افسران و شخصیتهای صهیونیستی، این دیوار را مانعی برای عملیات فلسطینیها نمی دانند، بلکه آن را خطری بزرگ برای امنیت اسرائیل می شمارند. صد و یک افسر احتیاط اسرائیل که عضو مجلس صلح و امنیتند، در نامه ای به وزاری اسرائیل نوشته اند مسؤولیت کشتارهایی را که ممکن است با بنای دیوار صورت پذیرد، به عهده آنهاست.

آنها اشاره نمودند که وقت به سرعت می گذرد و دیوار به سرعت ساخته می شود و ما همگی تاوان خونینی پس خواهیم داد.[22] رژیم صهیونیستی، احداث دیوار حائل را دیوار امنیتی برای اسرائیلیها قلمداد می کند، اما فعالان مقاومت فلسطین، با نفوذ در آن سوی دیوار و اجرای عملیات شهادت طلبانه، ناکارامدی این طرح را ثابت کرده اند و امیدوارند که فلسطینیها در به شکست کشاندن آن موفق شوند.

پی نوشت ها:

[1] عضو هیأت علمی پژوهشی پژوهشکده تحقیقات اسلامی و مدرس دانشگاه، محقق و نویسنده.

[2] دیوار حائل امنیتی، ترجمه ناصر ربانی، همشهری دیپلماتیک 30/8/1383، ص 16.

[3] دیوار نامقّدس در فلسطین اشغالی و واکنش جهانی، ماهنامه تحلیلی هدایت، ش 33، 1382، ص 135.

[4] دیوار حائل امنیتی، پیشین.

[5] دیوار جدید نژادپرستی صهیونیستها در بیت المقدس، روزنامه جمهوری اسلامی، 31/3/1382، ص16.

[6] همان.

[7] دیوار حائل، نشریه ندای قدس، ش 71، ص35.

[8] ناصر قربان نیا، آثار حقوقی ساخت دیوار حائل در سرزمینهای اشغالی فلسطین، فصلنامه اندیشه تقریب، ش1، صص70-45.

[9] همان.

[10] قطعنامه 242 که بلافاصله پس از جنگ 1967/1348 اعراب و اسرائیل صادر شد، مهمترین قطعنامه در مسأله فلسطین است. مفاد این قطع نامه به این شرح است: شورای امنیت سازمان ملل متحد با ابراز نگرانی دائمی خود نسبت به موقعیت بحرانی در خاورمیانه و با تأکید بر غیرقانونی بودن تحصیل زمین به وسیله جنگ و نیاز به استقرار صلحی عادلانه و پایدار که در آن هر کشوری در این منطقه بتواند در کمال امنیت زندگی کند و نیز با تأکید بیشتر بر این که کلیه کشورهای عضو با قبول منشور سازمان ملل متحد تعهد نموده اند که طبق ماده 2 منشور عمل کنند: 1- تأکید می کند که اجرای اصول منشور، به استقرار صلحی عادلانه و پایدار در خاورمیانه که شامل انجام دو اصل می شود، وابسته است: الف) عقب نشینی نیروهای مسلح اسرائیل از مناطق اشغالی که در اثر جنگ اخیر تصرف کرده است. ب) پایان دادن به تمام ادعاها و حالت جنگی و احترام و شناسایی حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمام کشورهایی که در این منطقه اند و حق هر یک برای زندگی مسالمت آمیز در مرزهای امن و شناخته شده، دور از هرگونه تهدید و یا اعمال زور. 2- لزوم این موارد را بار دیگر، تأکید می کند: الف) تضمین آزادی کشتیرانی در آبراه های بین المللی در این منطقه. ب) رسیدن به توافقی عادلانه نسبت به آوارگان. ج) تضمین مصونیت ارضی و استقلال سیاسی تمام کشورها از طریق اقداماتی، از جمله ایجاد مناطق غیرنظامی. 3- از دبیرکل سازمان ملل متحد می خواهد که نماینده مخصوصی جهت برقراری تماس با کشورهای درگیر به منظور ارتقای سطح تفاهم و کمک به اقداماتی برای رسیدن به توافقی مسالمت آمیز و مورد قبول بر طبق مواد و اصول این قطعنامه اعزام دارد. 4- از دبیرکل سازمان ملل تقاضا می کند که پیشرفت کوششهای نماینده مخصوص را هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش کند. ر.ک.: هنری کتان، فلسطین و حقوق بین الملل، ترجمه غلام رضا فدایی عراقی، آستان قدس رضوی، مشهد، 1368، ص267.

[11] دیوار نامقدس در فلسطین اشغالی و واکنش جهانی، پیشین.

[12] غلام رضا علی بابایی، فرهنگ علوم سیاسی، نشر قومس، تهران، 1383، ص 325.

[13] همان.

[14] دیوار حائل امنیتی، پیشین.

[15] مجید صفاتاج، تروریسم صهیونیستی، جمعیت دفاع از ملت فلسطین، تهران، 1381، صص 51-45. ارتباط نقشه راه و دیوار امنیتی.

[16] دیوار حائل امنیتى، پیشین.

[17] مرتضی شیرودی، فلسطین و صهیونیسم، نشر تحسین، قم، 1382، ص 112.

[18] مجید صفاتاج، نژادپرستی صهیونیسم، جمعیت دفاع از ملت فلسطین، تهران، ص 88.

[19] خط یا کمربند سبز،منطقه اشغالی 1948 را از منطقه اشغالی 1967،یعنی از نوار غزه و کرانه رود اردن و شرق قدس جدا می کند.

[20] برای اطلاع از نقشه راه، به صفحات پایانی همین نوشتار مراجعه کنید.

[21] مجید صفاتاج، سیمای صهیونیسم، جمعیت دفاع از ملت فلسطین، تهران، 1383، ص160.

[22] دیوار حائل امنیتی، پیشین.

نظر شما