پایههای مشروطیت و تجدد
سهیل ایزدی
زمانی که میرزا تقی خان امیرکبیر به همراه شاه جوان ایران تبریز را به مقصد تهران ترک می کرد می دانست که فرصت تاریخی که در اختیار او و ملت ایران گذارده شده دوام چندانی نخواهد داشت. او می دانست که یک تنه باید به جنگ مشکلاتی برود که اکنون دیگر آنها را می شناخت و می دانست که چگونه باید تیشه به ریشه دردهای هزارساله بزند. امیر می دانست که زمانی ملت ایران از گرداب مشکلات و بدبختی ها رهایی می یابد که آن را ببیند و بشناسد. امیر گام اول تجدد و اصلاح را استوار برداشت و نام خود را به عنوان اصلاح گر بزرگ ایران در صفحات تاریخ نه چندان روشن ایران به جای گذارد. امیر در مدت صدارتش نهال هایی کاشت که سال ها بعد میوه اش را مشروطه نامیدند. امیرکبیر در راه مبارزه و اصلاح خود دارالفنون را تاسیس کرد و دانشجویانی را به اروپا فرستاد تا بنیان طبقه جدیدی را در ایران بگذارد که لازمه پیشرفت و اصلاح است؛ طبقه روشنفکر. از نظر میرزا تقی خان آگاهی عمومی مهمتر و ارجح بر تغییرات در ساختار سیاسی حکومت ایران بود زیرا این آگاهی عمومی است که به اصلاح ساختار سیاسی می انجامد و تنها از قدرت مردم برمی آید که حکومت را وادار به ترمیم و اصلاح کنند. در راستای همین دیدگاه بود که بنای مشروطه بر ستون های استواری که امیرکبیر به پا کرده بود شکل گرفت و بدون تردید مشروطه خواهان بر دوش های پرتوان امیر ایستاده اند. اما آیا آنها راه او را به درستی پیمودند؟ و آیا ما امروز در راه درست گام می زنیم؟ مشروطه خواهانی که در مطلع انقلاب مشروطه فعالیت می کردند خطاهایشان قابل چشم پوشی و البته نقد است. اگر جنگ جهانی اول ایران را به آتش نمی کشید شاید امروز به گونه ای دیگر بودیم. اما آنچه مسلم است هیچ انقلابی در مطلع خود به آرمان هایش نمی رسد و کم تجربگی ها حصول آرمان ها را دورتر می نمایاند. اما امروز ما بر صد سال تجربه مبارزه تکیه زده ایم. امروز ما در این صد سال مبارزه ۴ جهش داشتیم؛ انقلاب مشروطیت، نهضت ملی شدن نفت، انقلاب اسلامی و دوره اصلاحات. امروز برای برداشتن گام پنجم لازم است از خود بپرسیم پایه های مشروطیت ما محکم است؟ آیا ما می دانیم که چرا صد سال است که هنوز آرمان های مشروطه را دور از دسترس می بینیم؟ آیا ما به همان میزان که دست به تغییر ساختار قدرت زدیم، خود را اصلاح کرده ایم؟ جامعه مان را آگاه کرده ایم؟ انتخابات اخیر ریاست جمهوری نشان داد که بخشی از مردم متمایل به پرداخت هزینه برای بهبود خود نیز نیستند و بخشی دیگر در این انتخابات اظهار داشتند که دیگر از دعواهای سیاسی خسته اند یعنی به سیستم یک دست سیاسی تمایل دارند. امروز پس از صد سال دعوای آزادی مردم ما با تحزب بیگانه اند. و تبلیغات نتایج انتخابات را رقم می زند نه جریان های سیاسی. امروز لازم است در جشن صدسالگی مشروطه پایه های آن را مستحکم کنیم و خود را اصلاح کنیم. و لازمه این کار هرچه نزدیک تر شدن طبقه صد و اندی ساله روشنفکری به عامه مردم است. باید به خویشتن مراجعه کرد و اصلاح را از آنجا آغاز کرد.
نظر شما