موضوع : پژوهش | مقاله

صنایع دستی و روستایی پیشه ای ماندنی از زنان

مجله  پیام زن  بهمن 1375، شماره 59 

نویسنده : رفیع افتخار
84
نایع دستی به آن گروه از صنایع گفته می شود که مهارت، ذوق و بینش انسان در تولید آن نقشی اساسی دارد. به موجب تعریف دیگری، صنایع دستی به آن رشته از صنایع اطلاق می گردد که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فراورده های آن با دست انجام گرفته است. و در چهارچوب فرهنگ و ذوق و هنر انسانهای هر منطقه و با توجه به میراثهای قومی آنان ساخته می شود و جدیدترین تعریفی که از صنایع دستی ارائه شده، چنین است: صنایع دستی به مجموعه ای از «هنر صنعتها» اطلاق می شود که عمدتا با استفاده از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید، به کمک دست و ابزار دستی، موجب تهیه و ساخت محصولاتی می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده، به نحوی تجلی یافته و همین عامل، وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه ای

می باشد.

با توجه به این تعاریف، ویژگیهای صنایع دستی را به ترتیب زیر می توان برشمرد:

1ـ انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید توسط دست و ابزار و وسایل دستی

2ـ حضور مؤثر و خلاق انسان در تولید و شکل بخشیدن به محصولات ساخته شده و امکان ایجاد تنوع و پیاده کردن طرحهای مختلف در مرحله ساخت

3ـ تأمین قسمت عمده مواد اولیه مصرفی از صنایع داخلی

4ـ داشتن بار فرهنگی (استفاده از طرحهای اصیل، بومی و سنتی)

5ـ عدم همانندی و تشابه فراورده های تولیدی با یکدیگر

6ـ عدم نیاز به سرمایه گذاری سنگین در مقایسه با صنایع دیگر

7ـ دارا بودن ارزش افزوده بالا، در مقایسه با صنایع دیگر

8ـ قابلیت ایجاد و توسعه در مناطق مختلف، مبتنی بر شرایط و امکانات بومی

9ـ قابلیت انتقال تجربیات و رموز و فنون تولیدی به صورت سینه به سینه و همچنین طبق روش استاد و شاگردی.

صنایع دستی کشورمان را از جهات مختلف می توان طبقه بندی نمود. ولی از آنجایی که روش و تکنیک تولید فراورده های دستی یکی از مهمترین وجوه تمایز این صنعت می باشد، لذا در اینجا طبقه بندی بر مبنای روش و تکنیک ساخت این محصولات صورت گرفته است:

1ـ بافته های داری: محصولاتی هستند که به کمک

دارهای افقی یا عمودی تولید می شوند. مانند قالی، گلیم، رویه پشتی و ...

2ـ دستبافی (نساجی سنتی): فراورده هایی هستند که با کمک دستگاههای بافندگی تولید می شوند. مانند جاجیم، ترمه، زری، شال و انواع پارچه های پنبه ای، پشمی و کرکی.

3ـ بافتنی: انواع مصنوعاتی که با کمک میل و قلاّب و با ابعاد طبیعی تولید می شوند از جمله دستکش، جوراب، کلاه، شال گردن و روسری.

4ـ روکاری: کلیه مصنوعاتی که از طریق دوختن نقوش سنتی بر روی پارچه های بدون نقش و یا کشیدن قسمتی از نخهای تار و پود پارچه به وجود می آید. نظیر: سوزن دوزی، ملیله دوزی، خامه دوزی، گلابتون دوزی.

5ـ چاپهای سنتی: کلیه پارچه هایی است که به وسیله قلم مو، مهر و نظایر آن رنگ آمیزی شده اند. مانند قلمکار و کاراته ای و چاپ دندانی.

6ـ نمدمالی: انواع مصنوعاتی است که بر اثر درگیری و متراکم نمودن پشم و کرک در شرایط فنی مناسب، از طریق ورز دادن تهیه می شود مانند کلاه نمدی، پالتو

نمدی و نمد زیرانداز.

7ـ سفالگری و سرامیک سازی: محصولاتی است که با استفاده از گل رس و همچنین گل حاصل شده از سنگهای کوارتز و کائولن، به کمک دست و چرخ سفالگری ساخته و سپس پخته می شود.

انواع دیگر صنایع دستی عبارتند از: شیشه گری، تولید فراورده های پوست و چرم، قلمزنی و مشبک کاری، منبت کاری و خراطی چوب، خاتم سازی، حصیربافی و ...

سیر پیشرفت تکنولوژی در تولید، سبب رهایی نیروی کار از کشاورزی و صنعت و اشتغال در بخش خدمات کشورهای صنعتی گردید اما در کشورهای جهان سوم به دلیل شرایط خاص تکنولوژیکی و منابع اقتصادی به صنایع دستی اهمیت بیشتری داده شد. از جمله هند، صنایع دستی را مورد توجه خاص قرار داده و بانی حفظ سنتها و بهره برداری انتفاعی از آن شد. امروزه در این کشور، زندگی بیش از سی میلیون نفر به صنایع دستی و روستایی وابسته است و رقمی حدود 15 درصد درآمد ملی را تأمین می کند.

در کشور ما، به دلیل فراوانی برخی منابع مواد اولیه، طولانی بودن پیشینه تولید صنایع دستی، تنوع رشته های صنایع دست ساز و استقبال کشورهای دیگر از مصنوعات دستی ایرانی، صنایع دستی توانسته عاملی مؤثر جهت جذب افراد و زمینه ساز اشتغال برای آنان باشد و طبق آمار موجود در حال حاضر بیش از شش میلیون نفر در نقاط مختلف کشور به تهیه و تولید انواع فراورده های دست ساز اشتغال دارند. در یک تقسیم بندی کلی از جهت پراکنش صنایع دستی، می توان به شرح زیر اشاره داشت:

فرش: خراسان، آذربایجان، مناطق مرکزی، فارس و اصفهان.

نمدمالی: گیلان و مازندران، فارس، سمنان، دامغان، کرمانشاه.

قلمزنی: اصفهان، زنجان.

گبه: بوشهر، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری.

گلیم: ایلات قشقایی، شاهسون، کردها، لرها، بلوچ و ترکمنها.

سرامیک و سفال: همدان، خراسان، یزد، اصفهان.

سوزن دوزی: تبریز، بلوچستان و ...

در روستاهای کشور، صنایع دستی بخصوص در ایام زمستان و روزهایی که فعالیتهای کشاورزی کمتر می شود، رواج فراوانی دارد. بررسیهایی که در سال 1365 صورت گرفته نشان می دهد که در بیش از 25 هزار آبادی کشور نزدیک 125 هزار کارگاه صنایع دستی وجود داشته است و در سال 1367 همین رقم به 140 هزار نزدیک شده است. بدون تردید یکی از مهمترین صنایع دستی و سنتی ایران که جایگاه مهم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دارد، قالی بافی است که در بسیاری از نواحی ایران، کارگاههای کوچک در فضاهای روستایی مستقر شده و روستاییان و بخصوص زنان به تولید قالی مشغولند. زنان روستایی برای کمک به معیشت زندگی، در کنار فعالیتهای اقتصادی دیگر مانند دامداری و کشاورزی در منازل خود به بافت و تولید قالی می پردازند. از طرف دیگر باید توجه داشت که ایلات و عشایر هم به پشتوانه حرفه اصلیشان که دامداری و دامپروری است، دسته ای از تولیدکنندگان صنایع دستی هستند که با پشم، کرک و موی دامهای خود و به کمک انواع رنگهای گیاهی و شیمیایی، مصنوعاتی تولید می کند که به علت برخورداری از طرحها و نقوش اصیل و سنتی از ارزش خاصی برخوردار است.

با توجه به موارد آورده شده، می توان به نقش قاطع و تعیین کننده زنان در صنایع دستی و روستایی و اصولاً فعالیتهای اقتصادی اشاره داشت. طبق آمار منتشر شده توسط مرکز توسعه و صادرات ایران، طی هفت ماه اول سال 1371 نرخ صادرات غیر نفتی ایران به این شرح بوده است:

1ـ تولیدات صنایع دستی و فرش، 45% از کل صادرات غیر نفتی

2ـ تولیدات محصولات دامی و کشاورزی، 24% از کل صادرات غیر نفتی

3ـ تولیدات صنعتی شامل محصولات نساجی و فراورده های غذایی 5/23 درصد از کل صادرات

4ـ تولیدات معدنی 5/1 درصد و سایر بخشها 6% از کل صادرات غیر نفتی.

طبق گزارش دیگر مرکز توسعه صادرات ایران، تحت عنوان «بررسی مشکلات توسعه صادرات فرش ایران» 80 درصد از کل قالیبافان ایران را زنان تشکیل داده که این رقم در بعضی روستاها حتی به 97 درصد نیز رسیده است. بدین ترتیب نقش اساسی زنان در صادرات صنایع دستی و خصوصا فرش و ارزش افزوده کار آنان و رهایی کشور از اقتصاد تک محصولی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است که نیازمند توجه و تعمق بیشتر و وضع قوانین حمایتی زنان می باشد.

نظر شما