موضوع : پژوهش | مقاله

نقش تربیتی رسانه ملی در شکل گیری سبک زندگی اسلامی؛ با فرازهایی از سخنان امام رضا : سبک زندگی رضوی

مجله  معارف رضوی و رسانه  دوفصلنامه‌ معارف رضوی و رسانه 4 (پاییز وزمستان 1392) 

نویسنده : طاهرپور، زهره، ؛ خدیجه، قاسمی
زهره طاهرپور[1]

خدیجه قاسمی[2]

چکیده
همواره دین مبین اسلام به سبک زندگی اسلامی توجه داشته و برای جنبه های زندگی انسان رهنمودهایی را ارائه کرده است که در لابه لای آن می توان انسان را در مسیر رشد قرار داد. این در حالی است که در جامعه ایرانی، به تدریج بسیاری از آموزه های اسلامی، از جمله تربیت دینی کم رنگ و عرصه را برای زندگی غیردینی فراهم شده است.

در این جهت، پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی و با هدف تعیین نقش رسانه ملی در تربیت دینی، به این نتایج دست یافته که رسانه ملی به دلیل اثرگذاری بر ساحت های گوناگون زندگی، نقشی فراتر از تولید برنامه دارد.

ازاین رو، پای بندی به دین و نهادینه ساختن ارزش های اسلامی و حذف برنامه های ضد دینی از مدار رسانه، بسیار با اهمیت است. بر همین اساس، تلاش کردیم قوت ها و ضعف های رسانه ملی را مشخص کنیم و سخنانی از امام رضا علیه السلام را یادآور شویم تا شاید بتوانیم برای تربیت صحیح اسلامی گامی برداریم.

مقدمه
سبک زندگی مجموعه ای از الگوهای نظام مند رفتاری است که خاستگاه آن را باورها، ارزش ها و هنجارهای شکل گرفته در یک فرهنگ تشکیل می دهد. بی گمان پذیرش منفعلانه از سبک زندگی برای جوامع مسلمان، که از گنجینه ای ارزشمند در حوزه سبک زندگی بهره مند هستند، شایسته نیست و طبیعی است که به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی، بر سبک زندگی اسلامی تأکید ویژه شود.

زمانی اهمیت این نکته چند برابر می شود که متوجه باشیم صرفاً سبک زندگی، بحثی کتابخانه ای نیست و شامل جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان ها می شود. پس نمی توان آن را در قالب قانون یا بخش نامه ارائه کرد، بلکه برای بخش های مهمی از آن، باید بسترسازی مناسبی صورت گیرد و با تبلیغ همیشگی ارزش های دینی، به صورت هنجارهای اجتماعی درآید.

در این صورت، نقش رسانه ملی به عنوان نهادی مهم در شکل گیری سبک زندگی، کاملاً به چشم می آید. رسانه و محصولات رسانه ای، از مهم ترین عوامل اثرگذار بر شکل گیری سبک های تازه زندگی یا تغییر سبک های زندگی هستند، به ویژه آنکه رسانه در جهان امروز، مرزها را درنوردیده و به دوردست ترین و دست نیافتنی ترین نقاط زمین رخنه کرده است. (فاضل قانع، 1392: 223) همچنین با انتقال اطلاعات و شکل دهی به افکار عمومی نقش بی بدیلی ایفا می کند، به گونه ای که کمتر عرصه ای از زندگی را می توان یافت که رسانه در آن حضور نیافته یا در آن نقشی ایفا نکرده باشد.

در این میان، رادیو و تلویزیون از نظر آموزش غیررسمی و الگوسازی، جایگاه ویژه ای دارند و به دلیل استفاده هم زمان و هماهنگ از تصویر و صدا، تأثیر انکارناپذیری بر مخاطبان خود می گذارند و به سبب گیرایی و جذابیت های خاص خود، نقش و سهم بیشتری در انتقال الگو های رفتاری و فرهنگ سازی دارند؛ (شعبانی اصل، 90 13: 39) به گونه ای که اگر این الگوها، برگرفته از آموزه های دینی باشد و ارزش های مذهبی را معرفی کند، می تواند درتربیت دینی افراد نیز، مؤثر باشد.

در این جهت، اهل بیت علیهم السلام نیز یکی از برترین اسوه ها در جامعه اسلامی هستند که می توانند در همه زمینه ها، الگوی همگان باشند. بر همین اساس، انسانی که می خواهد سبک زندگی خود را همسو با ارزش های دینی قرار دهد، باید به موعظه ای گوش فرا دهد که او را به پروردگارش نزدیک سازد و ایمان را در دل او استوار و ریشه دار کند.

سخنان امامان نیز لبریز از ایمان و سرشار از نتایج سودمند است و از آنان فروغ حکمت می درخشد که باید هر انسان مسلمانی که می خواهد به اصول و مبادی اسلام متعهد باشد، آنها را در زندگی خود به کار بندد؛ زیرا همین اصول و آموزه ها توانست جامعه ستم پیشه دوره جاهلیت را به جامعه سرشار از فضیلت، محبت، برابری و دادگری مبدل سازد. (محمدزاده، 1388: 316)

در این میان، جامعه ایرانی به دلیل اینکه در حضور امام رضا علیه السلام قرار دارد، شایسته است این امام رئوف را بهتر بشناسد که این شناخت در گروی تفکر در نوع رفتار و گفتار امام رضا علیه السلام است و همسو با این شناخت است که می توان او را به عنوان سرمایه ای ارزشمند، بهتر به جهان اسلام معرفی کرد.

بیان مسئله
بهتراست در جهت تشریح جنبه های مرتبط با مسئله اصلی نوشتار، با این پرسش آغاز کنیم که چگونه رسانه ملی می تواند نقش تربیتی خود را ایفا کند؟

رسانه یکی از عوامل اثرگذار بر شکل گیری سبک زندگی افراد است. امروزه بهره مندی از رسانه امری طبیعی است و آن چنان با رفتارهای روزمره درآمیخته که به ندرت می توان از تأثیر آن آگاه شد؛ چرا که رسانه بخش مهمی از زمان و مکان را در زندگی روزمره اشغال کرده است.

از نظر مکان، امروزه تلویزیون در خانه، جایی قرار می گیرد که همه پیرامون آن می نشینند و از نظر زمان، هر فرد بخش مهمی از ساعات روز را به رسانه اختصاص می دهد. (جلالی، 1391) رسانه از این راه می تواند با شیوه زندگی افراد عجین شده و سبک زندگی افراد را در ابعاد مختلف تغییر دهد. (انفرادی، 1392)

به باور بیلیگ، رسانه های گروهی بیشتر به شیوه ای غیرمستقیم، اما فراگیر، اطلاعات و آگاهی های بسیاری را به مخاطبان منتقل می کنند و زندگی روزمره آنان را زیر نفوذ خود قرار می دهند. بدیهی است که کودکان و نوجوانان نیز از این اثرپذیری، مستثنا نیستند. همچنین شواهد پژوهشی متعدد وجود دارد که نشان می دهد رسانه های گروهی، به ویژه تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات می توانند بر دانش و باورهای ملی مخاطبان و گروه های سنی مختلف اثر بگذارند. (فراهانی، 1391: 42)

بر همین اساس رسانه می تواند شیوه ای از زندگی را ترویج کند و با اثرگذاری بر افکار مخاطب، عملکرد او را نیز تغییر دهد و با تأثیر همه جانبه ای که دارد، می تواند یکی از عوامل بسیار مهم دگرگونی ارزش ها و باورها باشد. (جلالی، 1391)

با توجه به این اثرگذاری چشمگیر، پس از انقلاب اسلامی دگرگونی های گسترده ای درعرصه رسانه ملی شکل گرفت و مهم ترین رسالت رسانه جمعی، به ویژه صدا و سیما، تعالی اخلاق و پیشبرد جامعه به سوی کمال شمرده شد و بر حذف همه مظاهر غیردینی از عرصه رسانه تأکید شد. از این رو، مسئولان و برنامه سازان رادیو و تلویزیون نیز ملزم شدند در تولید و پخش برنامه ها، به ارزش ها و هنجار های سرچشمه گرفته از فرهنگ اسلامی توجه کنند و ارزش های اسلامی را ترویج دهند.

این امر در دهه اول انقلاب آشکارا دیده می شد، ولی در سال های اخیر، به دلیل دگرگونی های چشمگیر در بخش های گوناگون فرهنگی - اجتماعی جامعه ایران، شاهد نمایش و گسترش ارزش ها، هنجارها و رفتارهایی از سوی رسانه هستیم که با فضای حاکم بر دهه اول انقلاب تفاوت فاحشی دارند و در گسترش ارزش های دنیوی و غیردینی نقش بسزایی دارند. (آقاپور، 1388: 81)

رفیع پور در پژوهشی، به تحلیل محتوای چند فیلم و سریال تلویزیونی پرداخته و کوشیده است تا تغییر ارزش ها را از فضای حاکم بر آنها مشخص کند. نتیجه گیری رفیع پور، بدین گونه است که از یک سو ارزش های مادی در برنامه های رادیو و تلویزیون در حال گسترش اند و از سوی دیگر، همراه با آن، ارزش های مذهبی در حال تضعیف هستند. (همان: 89) در واقع، بخشی از برنامه های رسانه به دلایل گوناگون همچون، ناآگاهی یا سهل انگاری سازندگان برنامه ها، به شکلی غیرمستقیم، برخی آموزه های دینی و اخلاقی را نادیده گرفته و آسیب هایی به آنها وارد کرده است. (همان: 95)

با توجه به این موارد، اهمیت برنامه ریزی در رسانه ملی که باید بر اصول و مبانی دینی استوار باشد، نشان داده می شود و از رسانه ملی انتظار می رود رفتارها و هنجارهای غیردینی را در برنامه های خود به نمایش بگذارد و با الهام از آموزه های دینی ارزش های اسلامی را معرفی کند و با ارائه الگوهای اسلامی، مسیر را برای سوق دادن افراد به سوی گزینش ارزش های برگرفته از آموزه ها و الگوهای مذهبی هموار سازد. حال با توجه به این موارد، در این پژوهش این مسئله مطرح است که رسانه ملی چه رسالتی بر عهده دارد؟ در این زمینه چه کاستی هایی دارد و چه تأثیری در نهادینه سازی ارزش های اسلامی می تواند داشته باشد؟

مفهوم شناسی
سبک زندگی: سبک زندگی انسان شامل جنبه فردی، اجتماعی، مادی و معنوی است که شکل گیری آن حول محور ارزش ها، معتقدات، تمایلات و رفتارهاست. (مهدوی کنی، 1387: 75)

تربیت دینی: تربیت دینی فرآیندی است که آدمی را برای نحوه خاصی از حیات مهیا می سازد. این نحوه زندگی، برمبنای اصول، قواعد و راهبردهای از پیش تعیین شده ای شکل می گیرد که از راه دین و عقاید و شریعت به آدمی عرضه شده است. (پورطهماسبی، 1391: 157)

رسانه: در بیان مفهوم رسانه، تعریف های گوناگونی وجود دارد، از جمله به وسایل انتقال پیام از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان گفته می شود. (گلاب بخش، پیشوایی، 1392: 14) در این نوشتار، منظور از رسانه، رسانه ملی است.

سیره تربیتی امام رضا علیه السلام: سیره عبارت از سبک رفتار، کیفیت سلوک میان مردم و الگو و روش کرداری اشخاص در زندگی است. بنابراین، سیره امام رضا علیه السلام؛ یعنی سبک نوع رفتار و کردار آن حضرت در طول زندگی و شیوه برخورد و نوع رفتار و کیفیت سلوک آن حضرت در جنبه های فردی، اخلاقی، اجتماعی و ابعاد دیگر. (زارعی سبزواری، 1390: 15) در این نوشتار، منظور از سیره تربیتی، سیره نظری و گفتاری امام رضا علیه السلام است که از متون متعدد گردآوری شده است.

مبانی نظری
الف) سبک زندگی و دین
اگر آموزه های دین را حاکم بر شکل گیری همه باورها و ارزش ها و هنجارهای لازم برای جهت دهی و الگوبخشی به رفتار و کنش انسانی بدانیم، محدود نکردن دین به فهم زمانی خاص، باور به تکامل پدیده فرهنگ بشری و سهیم بودن اراده انسان ها در آن و تبیین درست ارتباط میان فرهنگ متغیر و دین ثابت، ما را به این دیدگاه رهنمون می سازد که دین و آموزه های وحیانی آن می تواند منشأ شکل گیری سبک زندگی باشد. (فاضل قانع، 1391: 59)

آدلر در الگوی خود، فرایند شکل گیری سبک زندگی را چنین بیان می کند: «آگاهی نسبی انسان از داشته های موروثی خود، او را در شناخت جهان پیرامونش توانا می سازد. این آگاهی و شناخت به فرد کمک می کند تا طرحی از جهان را در ذهن خود ترسیم کند. فرد براساس این طرح، در موقعیت های برتر، احساس کهتری می کند که او را برای جبران این فاصله و رسیدن به امنیت خاطر وامی دارد تا برترین الگو را برای حرکت برگزیند. فرد حرکت یا اقدام (کنش) را از تجهیزات موروثی خود شروع و سعی می کند با قدرت خلاقیت خود بر محدودیت های وراثتی و محیطی غلبه کند. او با نزدیک شدن به هدف، در عین کسب حدی از رضایت و ایمنی، به درک جدیدی از وضعیت های برتر و به عبارتی، آرمان های متعالی تر دست می یابد و دوباره همین فرایند تکرار می شود.

در این الگو جایگاه دین کجا می تواند باشد؟

(دین می تواند دارای آگاهی ها، تجربه ها و تمایزهایی میان امور قدسی و غیر آن (جهان بینی) باشد که فرد را در شناخت خود و جهان پیرامونش کمک کند و در ترسیم طرحی از آنها در ذهنش و تعیین آرمان خود یاری رساند.

( دین، احساس هایی را در فرد برمی انگیزاند، مانند ترس، احترام، ایمنی، رضایت و گناهکاری، که این احساس ها می تواند در احساس کهتری فرد اثر بگذارد و آن را تقویت یا تضعیف کند. (مهدوی کنی، 1387: 219)

در واقع، دین تعیین کننده روش زندگی است واعمال و رفتار انسان نیز سرچشمه گرفته از اعتقادات انسان است که در صورت اعتقادات ضعیف، هیچ ملاکی برای رفتار نیک و بد خود ندارد و هر رفتاری می تواند از او سر بزند. بنابراین، دین می تواند احساس هایی مانند وجدان را در فرد ایجاد کند که این احساس مانع از عمل یا رفتار خاصی می شود. در این میان، رسانه می تواند با بیان کردن و نشان دادن ارزش های مذهبی، این احساس را به وجود آورد تا مخاطب با میل و اراده خود، به رعایت ارزش های اسلامی بپردازد.

ب) رسانه
در دوره های زمانی گوناگون، دیدگاه های متفاوتی درباره نوع و میزان اثر رسانه بر مخاطب ارائه شده است. در این میان، به برخی از نظریه های دوره های اخیر اشاره می شود که به قدرت نامحدود رسانه بر مخاطب اشاره می کنند.

یک - نظریه کاشت
نظریه «کاشت» حاصل دو دهه مطالعه جرج گربنر درباره تأثیر تلویزیون بر مخاطبان است. براساس نظریه کاشت مخاطبان در دریافت پیام های رسانه ها، به ویژه تلویزیون، مانند زمین مستعدی هستند که می توان هرچه را خواست، در آنها کاشت و پرورش داد. بنابراین ، معنا به وسیله رسانه ها تولید می شود و مخاطبان با پذیرش چنین معناهایی به همدیگر نزدیک تر می شوند. تمرکز نظریه «کاشت» به بررسی تأثیر تصویرسازی تلویزیون از واقعیت بر فهم مخاطبان از واقعیت قرار دارد.

این نظریه یکی از اشکال اثر رسانه ها در سطح شناختی بوده و مربوط به این موضوع است که قرار گرفتن در معرض رسانه ها تا چه حد می تواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی شکل دهد. نظریه «کاشت» نشان دهنده تأثیر بلندمدت رسانه هایی است که اساساً در سطح برداشت اجتماعی، عمل می کنند. بنا بر این نظریه، تلویزیون از نظر عمق و نفوذ قابل ملاحظه اش، نیروی فرهنگی قدرتمندی محسوب می شود. (محمدی سیف،1392: 62)

دو - نظریه برجسته سازی
نظریه دیگر در این زمینه، نظریه «برجسته سازی» یا «نظریه تعیین دستور کار» است که معتقد است چیزی که برجسته شود اهمیت پیدا می کند. رسانه ها با اهمیت دادن و برجسته کردن برخی اخبار و موضوع ها، آنها را در دستور کار جامعه قرار می دهند و با وزن دادن به آنها، نیروهای جامعه را به آن مشغول می کنند. (همان: 63)

سه - نظریه الگوبرداری
نظریه «الگوبرداری» ، معتقد است رسانه های جمعی، به ویژه تلویزیون و سینما، مردم را بر پایه الگوهای گوناگون رفتاری به عمل وا می دارند. این تصاویر می توانند به عنوان «الگوهای رفتاری» عمل کنند و قابل تقلید باشند، این نظریه توضیح می دهد چگونه تماشای رفتار دیگران در رسانه ها یا به راه های دیگر، سبب اکتساب آن می شود. اهمیت بسیار نظریه الگوبرداری در تلویزیون و سینما از آنجاست که آنها افراد یا « الگوها» را در حین انجام عمل واقعی نشان می دهند و ما می توانیم در فیلم های مختلف و دیگر برنامه ها، رفتار آنها را در موقعیت های مختلف اجتماعی تماشا کنیم. بنابراین، نمایش رفتار، مشکلی واقعی تر از زمانی است که در رسانه هایی مانند رادیو و مطالب چاپی، فقط توصیف کلامی می شود. (همان: 64)

این نظریه ها، حاکی از آن است که الگوهای زیادی در جامعه وجود دارد که رسانه می تواند آنها را به نمایش گذارد و وقتی الگویی، زیاد به نمایش گذاشته شود، به این معناست که ارزش بیشتری به آن داده و به نوعی برجسته شده است. در این حالت، مخاطب نیز به طور ناخودآگاه به امر برجسته شده، توجه بیشتری می کند و برای او نیز مهم جلوه داده می شود.

در این میان رسانه می تواند این الگوها را بر پایه دین اسلام انتخاب کند و با برجسته سازی الگوهای مذهبی، این تمایل را در افراد به وجود آورد که آنها را به عنوان راهنما و الگو برگزینند. در این جهت، به دلیل اینکه افراد، زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون می کنند، می توان گفت که همواره ذهن مخاطب آماده دریافت پیامی از سوی رسانه است که ممکن است ناخواسته آن را تقلید کند. در واقع ذهن مخاطب به سان کودکی می ماند که هر آنچه در اطراف خود می بیند، در ذهنش شکل می گیرد و از آن پیروی می کند.ازاین رو، رسانه نیز می تواند در ذهن مخاطب این گونه بپروراند که الگوهایی در جامعه وجود دارد و قرار گرفتن در مسیر آنها و انتخاب راه و روش آنها می تواند انسان را در مسیر سعادت و شکوفایی دینی قرار دهد.

رسالت رسانه
با توجه به این مطالب، رسانه از نظر تربیتی تأثیر بسزایی بر مخاطب دارد، به گونه ای که می تواند با برنامه ریزی در محتوای برنامه های خود، مخاطب را به سمت دلخواه خود هدایت کند و با گسترش ارزش ها و نگرش هایی که بخشی از سبک زندگی قلمداد می شوند، سبب تغییر نوع رفتار مخاطب شود. در همین جهت، یکی از رسالت های مهم رسانه ملی در جامعه اسلامی، ارائه تربیت و ترویج سبک زندگی اسلامی است.

رسانه با ایجاد برنامه های تربیتی و دینی زنده تلویزیونی و رادیویی و... همچنین برنامه هایی در جهت مشاوره دادن مخاطب باعث می شود رسانه را از حالت خشک و مجازی آن خارج، و تبدیل به نهادی پویا کند؛ زیرا حقیقت این است که تنها رسانه ای پویا می تواند به بازتولید تربیت دینی در جامعه بپردازد، نه رسانه ای که گرفتار مناسبات تولید و تکنولوژی یک زندگی مدرن شهری است. (پورطهماسبی، 1391: 174) باتوجه به این جایگاه و نقش مهم رسانه ملی در تربیت لازم است اصول و روش های تربیتی آنان شناسایی شود و در حوزه برنامه سازی تربیتی در اختیار رسانه ملی قرار گیرد.

از همین رهگذر، نوشتار حاضر می کوشد با توجه به رسالت مهم رسانه در حوزه تربیت و نقشی که در ترویج سبک زندگی دینی مخاطب دارد، برخی از مهم ترین روش های تربیت رسانه ای را از متون متعدد شناسایی کند و فراروی این رسانه اثرگذار در جامعه اسلامی قرار دهد.

1. روش های تربیتی رسانه
الف) الگودهی

الگودهی یکی از روش ها و راهکارهاست. این روش برای جوانان که از ویژگی الگوپذیری برخوردارند، اهمیت شایانی دارد. رسانه در این شیوه، به معرفی و نشان دادن الگوهایی می پردازد که مخاطب از آن تقلید می کند. در الگودهی، رفتار درست برای یادگیرنده نشان داده می شود و او پس از دیدن آن رفتار، به تقلید از رفتار الگودهنده می پردازد. گفتنی است، به طور کلی بر مبنای نظریه الگوسازی، برای اینکه مخاطبان رسانه به سمت رفتار خاصی گرایش یابند، باید انجام آن رفتار را از لوای دیگران در رسانه ببینند تا در نتیجه، به هم سان سازی و کلیشه برداری از آن رفتار بپردازند. نکته دیگر درباره فرایند الگودهی رسانه، الگوسازی از افراد مثبتی است که الگو گرفتن جوانان از ایشان، مطلوب و موجب ترقی جوانان خواهد شد و از همین رهگذر، باید از الگودهی منفی در رسانه پرهیز کرد. (کرباسیان، 1391: 56/57)

آشنایی با زندگی پیشوایان اسلامی، به ویژه آن بخش از مواردی که شامل ویژگی های اخلاقی آنان است، یکی از ضرورت های مهم است، به گونه ای که بررسی ویژگی های ائمه در طور تاریخ، در جهت خودسازی و تثبیت مبانی اخلاقی، فکری و اعتقادی شیعه شایان توجه بوده و آگاهی از رفتار و سخنان گهربار و ارزشمند این معصومان علیهم السلام بسیار سودمند و آموزنده است. (پاک نیا، 1384: 9)

پس اگر فرد، شخص یا گروهی را پسندیده و جالب بیابد، این تمایل پدید می آید که نفوذ آن شخص یا آن گروه را بپذیرد و ارزش ها و نگرش های خود را با ارزش ها و نگرش های آن شخص یا گروه هماهنگ سازد. (وطنی، 1388: 75) تجربه ثابت کرده، حتی با دیدن فیلم در رسانه های جمعی مختلف خودی و بیگانه، الگوبرداری در مخاطب صورت می گیرد و به باورها و ارزش هایی که در او درونی شده، اعتقاد می یابد. (همان: 88)

بنابراین رسانه می تواند با بهره گیری از روش الگودهی و با نشان دادن پس آیند مطلوب برای یک رفتار، موجب گرایش مخاطب به آن رفتار شود. براساس همین روش، رسانه باید مراقب باشد برای رفتارهای نامطلوب، پس آیند مطلوبی به نمایش نگذارد، وگرنه موجب گسترش و تقویت آن رفتار نامطلوب خواهد شد. (کرباسیان، 1391: 59)

ب) الگوزدایی

الگوزدایی، شیوه فرعی دیگر از تربیت الگویی است. براساس این روش، شخصیت های منفی به گونه ای ترسیم می شوند که نوعی دل زدگی و نگرش منفی در مخاطب درباره آن شخصیت که رفتارهای ناپسند، باورها یا احساسات اشتباه دارد، ایجاد شود. (همان: 58) این رویکرد، دقیقاً همان شیوه ای است که آموزه های دینی تأیید کرده و از سوی پیامبر الهی نیز پیگیری شده است. به دلیل آنکه وضعیت زندگی مردم و الگوهای انتخابی آنان برای زندگی، با ایدئال هایی که دین برای زندگی بشر تجویز کرده، متفاوت است، آن حضرت موضعی آسیب شناسانه در پیش می گیرد و الگوهای نادرست زندگی را به آنها گوشزد و الگوهای جایگزین را معرفی می کند. (فاضل قانع، 1391: 28)

امام رضا علیه السلام نیز درباره الگوبرداری از خطاکاران و درستکاران می فرماید: «کسی که گناهکاری را دوست داشته باشد، گناهکار است و کسی که مطیعی را دوست بدارد، مطیع است». (محمدزاده، 1388: 308، به نقل از وسائل الشیعه، ج 11، ص 466)

ج) تداعی معانی

تداعی معانی یکی از روش هایی است که می توان در جهت تربیت و التزام به یک رفتار استفاده کرد. با بهره گیری از این روش، می توان رفتار خاصی را به همراه امری که برای مخاطب، مثبت به شمار می رود، همراه کرد تا آن رفتار برای او تداعی گر آن امر مثبت باشد و از این راه، به آن رفتار علاقه مند گردد و به سوی انجام آن گرایش یابد. براساس این روش، رسانه باید از همراه کردن رفتارهای نامطلوب با امور مطلوب و مورد توجه جوان خودداری کند؛ وگرنه ممکن است به طور ناخواسته موجب ترویج رفتار نادرستی شود.

برای نمونه، اگر همواره رسانه افراد بدحجاب را در قالب افرادی جذاب، زیبا و خوش تیپ به نمایش درآورد و از آن طرف، افراد باحجاب را افرادی غیرجذاب، یا در سطح پایین اجتماعی نشان دهد، این امر می تواند موجب علاقه مندی به بدحجابی شود؛ باید توجه داشت این گونه بازنمایی افراد باحجاب و بی حجاب، می تواند این انگاره را در ذهن مخاطب به وجود آورد که اساساً حجاب با خوش پوشی منافات دارد. (کرباسیان، 1391: 59)

د) تشویق و تنبیه

این روش یکی از معیارهای تشخیص درستکار و خطاکار است که این خود آثار بسیار سودمند دارد. از دیدگاه اسلام، اساس تبلیغ و تربیت بر ارشاد و نه متقاعدسازی و اقناع استوار است؛ زیرا چه بسا افراد متقاعد شوند کاری را انجام دهند، اما از روی رشد یافتگی نباشد، مانند متقاعد شدن ما در بسیاری از آداب و رسوم دست و پاگیر و در برخی موارد غیرشرعی نظیر مصرف گرایی و شیوه های نامطلوب معماری در خانه سازی.

بنابراین، در شیوه ارشادی، رعایت قواعد اخلاقی از قبیل احترام به آزادی فرد در انتخاب و گزینش گری، صداقت و حقیقت مداری، پرهیز از ایجاد فضای هیجانی و آشفته از اصول مسلم به شمار می رود. حقیقت گرایی اسلامی اقتضا می کند، رسانه هم از شیوه تشویقی و هم از شیوه پند و اندرز بهره ببرد. امروزه در نظام تعلیم و تربیت، متأثر از شیوه های غربی، به صورت افراطی به تشویق، تأکید و تنبیه و شیوه های بازدارنده به کل مذموم شمرده می شود.

نتیجه آن نیز تربیت افرادی است که با واقعیات زندگی اجتماعی، بیگانه هستند و نمی توانند خود را با وضعیت واقعی تطبیق دهند و به عبارت دیگر، رشد اجتماعی کافی ندارند. به نظر می رسد، بسیاری از نابسامانی های اجتماعی از جمله افزایش طلاق که در سطح جوانی بروز می کند، ناشی از چنین سیستم تربیتی است.

جوانی که با واقعیت اجتماعی روبه رو نشده، طعم انتقاد را نچشیده و در مسئله تنبیه نشده است، نمی تواند خود را با فضای فرهنگی - هویتی متفاوت همسر سازگار کند. همچنین تحمل او در رویارویی با انتقاد، بسیار پایین است و توقع او بیش از چیزی است که در جهان خارج باید باشد.

یکی از راهبردهای مشترک رسانه و خانواده باید توجه به ساختار منطبق با واقعیت اسلامی باشد. هم تنبیه شدن و هم تشویق کردن به موقع را باید به مخاطبان خود بیاموزند و از این دو شیوه در کار خود سود ببرند تا در منطق خانواده در اسلام برنامه ریزی کنند. (خیری، 1391: 61)

ه‍) ترویج محاسن و مکارم اخلاقی

ترویج محاسن و مکارم اخلاقی، یکی از روش های تربیت و بایدها در رسانه ملی است. از سوی دیگر، پای بندی به اخلاق که معیار انسانیت انسان است و از طبع والا، تعالی روحی و معنوی انسان حکایت دارد، به بزرگ منشی او مربوط می شود و در زمره مکارم اخلاق قرار می گیرد. به عبارت دیگر، مکارم اخلاق، مرحله تکامل یافته محاسن اخلاقی است. در آموزه های دینی، از اخلاق حسن و نیکو سخن بسیار آمده است و ما را بر ملکات حمیده و سجایای اخلاق پسندیده تشویق می کند و از صفات ناپسند بازمی دارد. (فولادی، 1390: 131)

از امام رضا علیه السلام درباره بهترین بندگان پرسیده شد. ایشان فرمودند: «اَلذِّینَ اِذَا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُو وَ اِذَا اَسَاؤُا اسْتَغْفَرُوا وَ اِذَا اُعْطُوا شَکرُوا، وَ اِذَا ابْتُلُو صَبَرُوا، وَ اذَا اغْضَبُوا غَفَرُوا؛ آنان هرگاه نیکی کنند، خوشحال شوند و هرگاه بدی کنند، آمرزش خواهند و هرگاه عطا شوند، شکرگزارند و هرگاه بلا بینند، صبر کنند و هرگاه خشمگین شوند، عفو پیشه کنند». (محمدزاده، 1388: 319)

در نظام اسلامی، ارزش ها و هنجارهای دینی برگرفته از آموزه های ناب قرآنی و اهل بیت علیهم السلام است. از این رو، رسانه دینی در نظام اسلامی باید مدافع آموزه های اهل بیت علیهم السلام و آموزه های اخلاقی، محاسن و مکارم اخلاقی و ارزش های دینی باشد.

رسانه ملی که رسانه ای عمومی و در ارتباط مستقیم با مردم است، باید عملاً به آموزه های ناب دینی، اخلاقی و معارف ناب اهل بیت علیهم السلام، پای بند و مروج ارزش های اخلاقی و دینی در نظام اسلامی باشد. طبیعی است ترویج رذایل اخلاقی و نداشتن تعهد و پای بندی به فضایل و مکارم اخلاقی از سوی رسانه ملی، از نبایدهای اخلاقی است. (فولادی، 1390: 131)

امام رضا علیه السلام برای ترویج اخلاق و صفات پسندیده، سخنانی بیان فرموده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم: «چون روز قیامت شود، ندا دهنده ای ندا دهد: کجایند صابران و کجایند متصبران؟ پس گروهی از مردم برمی خیزند. سپس فرمود صابران کسانی هستند که در انجام فرایض و واجبات شکیبایی می ورزند، متصبران آنانند که در اجتناب از حرام ها، شکیبایی را به جان می خرند». (الحرانی، 1363: 296)

«اَحْسَنُ النَّاسِ اِیمَاناً اُحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ اَلْطَفُهُمْ بِأهْلِهِ وَ أَنَا اَلْطَفُکمْ بِأهْلِی؛ نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق ترین و با لطف ترین آنها نسبت به اهل خویش است». (ابن بابویه، ج 2، 1404: 42)

«ما الْتَقَتْ فِیتَاِن قَطُّ اِلَّا نُصِرَ اَعْظَمُهُمَا عَفْواً؛ دو گروه با هم روبه رو نمی شوند، مگر این که نصرت و پیروزی با گروهی است که عفو و بخشش بیشتری داشته باشد». (بحارالانوار، ج 78، ص 339؛ به نقل از پور ابراهیم گلروبادی)

و) امر به معروف و نهی از منکر

رسانه دینی افزون بر کارکردهای عمومی همه رسانه ها، کارکردهای ویژه ای نیز دارد. در جامعه اسلامی، رسانه دینی می تواند بهترین ابزار برای امر به معروف و نهی از منکر باشد. این رسانه با بهره مندی از قابلیت های خود می تواند «معروف» را بسازد، به تصویر بکشد و نقش اعمال کنترل غیررسمی را ایفا کند و رسانه ای دین مدار باشد. (فولادی، 1391: 40)

رسانه ملی می تواند با اجرای درست فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در کنار ارائه شیوه درست زندگی پاک و ترویج اخلاق و نیز با تهی کردن برنامه ها از عوامل تحریک کننده و فساد انگیز، جوانان را از پیامدهای شوم فساد آگاه کند و سطح شناخت آنان را با اطلاع رسانی مناسب گسترش دهد. (گلاب بخش، پیشوایی، 1392: 32)

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره وجوب امربه معروف و نهی از منکر می فرماید:

«وَ الاَمر باِلمعروفِ و النّهی عن المُنکر باللّسان واجبُ؛ امر به معروف و نهی از منکر با زبان واجب است». (زاهری، 1387: 121، به نقل از تحف العقول، ص 444)

«لَتَأمُرُنَّ بِالْمَعرُوفِ، وَلَتَنْهُنَّ عَنِ المُنْکرِ، اَوْلَیسْتَعْمِلَنَّ عَلَیکمْ شِرارُکمْ، فَیدْعُو خِیارُکم فَلا یسْتَجابُ لَهُمْ؛ باید هر یک از شماها امر به معروف و نهی از منکر نمایید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلط می یابند و آنچه خوبان شما، دعا کنند، مستجاب نخواهد شد». (مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1388: 435)

2. اصول کاربردی (چگونه رسانه می تواند در خدمت این عناصر باشد؟)
الف) بسط نفوذ دین
رسانه می تواند دین را در تلاش برای جذب مخاطبان جدید، تعمیق باورهای مؤمنان، گسترش قلمرو و نفوذ به عرصه ها و ساحت های گوناگون حیات فردی و اجتماعی کمک کند. همچنین رسانه، ورود دین به عرصه هایی که در ظاهر تمایل چندانی برای ورود بدان ندارد را تسهیل می کند. (پورطهماسبی، 1391: 166) از طرفی، آموزه های دین اسلام، آن چنان گسترده است که در همه عرصه های زندگی، مسائلی را مطرح کرده که لازم است انسان در هر عصر و زمانی آن را بداند و بیاموزد. ازاین رو، رسانه می تواند نفوذ دین به عرصه های گوناگون را به نمایش گذارد و آموزه های آن را نیز به مخاطب بیاموزد.

در این جهت، امام رضا علیه السلام روایت کرده که مردی از حضرت صادق علیه السلام پرسید: «چه واقعه ای است که قرآن را هر چه نشر دهند و درس گویند، باز تازگی دارد؟ فرمود: زیرا که حق تعالی قرآن را از برای زمانی، دون زمانی و از برای مردمی، دون مردم دیگر، قرار نداده است. پس قرآن در هر زمان، جدید است ونزد هر قومی تازگی دارد تا روز قیامت». (ابن بابویه، ج 2، 1404: 93)

ب) بازتولید پیام های دین در قالب های جدید
از نگاه برخی، رسانه را باید به عنوان فضایی جدید، یعنی جایگاه و مکانی ویژه که پیام های دین را در قالب های جدید در خود می پروراند، ملاحظه کرد. این فضا، سبک های جدید را برای ارائه و نمایش آن تعریف می کند. در واقع، کار رسانه، ایجاد قالب های جدید برای ارائه پیام های دینی است. (پورطهماسبی، 1391: 169)

ج) بسترسازی برای ایجاد تحول روحی
فیلم و برنامه های نمایشی در صورت بهره گیری از جاذبه های معنوی و عرفانی، پردازش های رسانه ای مناسبی برای پخش در اوقات ویژه و همچنین قدرت زیادی برای ایجاد تکانه های روانی مثبت و زمینه سازی برای تحول روحی در افراد دارند. به بیان ترنز، فیلم و دیگر رسانه ها، افراد را وارد مرحله آستانه ای می کنند که طی آن از زندگی روزمره خود فاصله می گیرند و برای تحول، آمادگی می یابند؛ این امر موجب می شود تا مراسم عبادی در جامعه، نه نقش محافظه کارانه، بلکه نقش خلاق ایفا کنند.

گاه مخاطب در صورت وجود فضای روحی مناسب و عطف توجه عمیق، پابه پای مراسم عزاداری در حال پخش می گرید، سینه می زند و با احساس هم رأیی و حضور در جمع هم کیشان معتقد، خود را از طریق تماشای این برنامه ها درک کرده و از مشارکت با واسطه خویش، احساس خرسندی، آرامش و کسب ثواب می کند؛ به بیان دیگر، مخاطبان مجازی در صورت هم نوایی و هم دلی، بخشی از احساس و حظّ معنوی ناشی از تجربه ادراک بی واسطه زمان و مکان قدسی و نمادهای مذهبی و مشارکت های آیینی را از خلال تماشای این برنامه های معنوی، از آن خود خواهند ساخت. (همان: 171)

د) اطلاع رسانی
رسانه اسلامی می تواند با دادن اطلاعات، در زمینه تربیت اخلاقی و دینی، بدون اینکه به حضور فیزیکی فراگیر نیازی باشد، آموزه های دینی و ارزشی را به افراد بیاموزد. (همان: 172) در ارائه دین به مردم، نقش تبلیغات بسیار مهم است. امام رضا علیه السلام در این زمینه می فرماید:

«رحم اللّه عبداً احیی اَمرنا. فقلتُ له: و کیف یحیی اَمرکم؟ قال:یتَعَلّم عُلومنا و یعَلّمها الناس، فاِن الناسَ لو عَلموا محاسنَ کلامنا لا تّبعُونا؛ خدا بیامرزد کسی را که امر ما را زنده کند. گفتم: چگونه امر شما را زنده می کند؟ فرمود: علوم ما را می آموزد و به مردم تعلیم می دهد. همانا اگر مردم تعالیم زیبای ما را دریابند از ما پیروی می کنند. (نه از غیر ما)». (معانی الاخبار، 1: 174؛ به نقل از: حکیمی، 1388: 44)

ه‍) الگوآفرینی
معرفی الگو در تعلیم و تربیت نسل جوان اهمیت ویژه ای دارد. با توجه به تهاجم فرهنگی روزافزون فرهنگ غرب و عرضه الگوهای مختلف ضدارزشی، باید برترین الگوهای زندگی به صورت جذاب و با شیوه های هنری به نسل جوان معرفی شود. (گلاب بخش، پیشوایی1392: 32)

الگو قرار دادن افراد ناشایست که در کمال و موفقیت انسان نقشی ندارند، جوان را از شکوفا شدن استعدادهایش بازمی دارد و جوان بر اثر شبیه سازی خویش با الگوهای نامناسب، اخلاق آنان را نیز در خود جلوه گر می سازد. بنابراین، شناخت حدود و منزلت الگوها و ضدالگوها ضروری است تا قدرت، شهرت و موقعیت، یگانه معیار الگوسازی نشود. برای این کار، جوان باید با پندها و رفتار اسوه های متعالی دین هماهنگ شود تا هیچ گاه از شخصیت اسلامی و اعتقادی خود دور نگردد.

از نظر آموزه های دینی و اسلامی، هدف اصلی تقلید و پیروی از الگوها، دست یابی به حق و حقیقت از راه رشد فکری و معرفتی است و این امر، تنها در سایه پیروی از الگوهایی شایسته امکان پذیر است. (جعفری، 1386: 40) قرآن که مهم ترین منبع آموزه های اسلامی به شمار می رود، سرشار از الگوهایی است که شیوه زیست مؤمنانه را از نظر اسلام معرفی می کند.

در پرتوی آیات قرآن، شیوه زیستن پیامبر گرامی اسلامی که در قالب رفتار و کردار آن حضرت در تاریخ ثبت گشته، به عنوان اسوه و نمونه عالی زندگی مسلمانان معرفی شده است. همچنین روایات و حکایات فراوانی از اهل بیت علیهم السلام در اختیار جامعه مسلمان قرار دارد که با الهام از آموزه های نورانی قرآن کریم، مصادیق عینی تر و ملموس تری از شیوه ها و الگوهای زندگی مبتنی بر آموزه های دینی را تبیین و معرفی کرده اند.

در همین جهت، شاهدیم اندیشمندان مسلمان در سده های گذشته و با اثرپذیری ژرف از این منابع و گنجینه های ارزشمند، آثاری را تألیف و در لابه لای آن، دیدگاه های استنباطی و اجتهادی خود را درباره الگوهای زندگی، متناسب با آموزه های اسلامی بیان کرده اند. (فاضل قانع، 1391: 47)

امام رضا علیه السلام نیز همان گونه که در شأن و موقعیت اوست، زندگی اش الگوی اسلامی بوده و آن کس که می خواهد زندگی خود را با زندگی پیامبر تطبیق داده و به مذاق اسلام عمل کند، باید راه و روش امام را تعقیب کند. او با سخن، رفتار، عمل به وظایف خویش و مراقبت از کردار خود در پی ارشاد و اصلاح جامعه بود و همیشه مراقب بود مردم، راه و زندگی خود را اسلامی کنند. (مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1388: 578)

هنجارشکنی رسانه ای
در عین حال این گرایش مثبت تلویزیون به سوی آرمان های اسلامی مانع از آن نمی شود که عیب ها و خطاهای آن نادیده گرفته شود و اشتباه هایی را که در آن به چشم می آید، تذکر داده نشود. هنوز در برخی از برنامه های سیمای جمهوری اسلامی و از جمله برنامه کودکان و نوجوانان، نکته های منفی دیده می شود. (نیک خو، 1379: 167) از دیدگاه قرآن، هر ایده، ارزش و رفتاری که برخلاف شریعت الهی و کمال انسانی باشد و از جامعه و روابط اجتماعی برآید و پیامد آسیبی خود را در آن برجای گذارد، هنجارشکنی خواهد بود.

در وضعیتی که رسانه و به معنای دقیق تر، تلویزیون و رادیو در پیام های خود به مخاطبان، زمینه روی گردانی و سرپیچی از هنجارها و اخلاق موردنظر اسلام را فراهم آورند، در این حالت هنجارشکنی کرده و به تعبیری اخلاق رسانه ای را زیر پا نهاده اند. (آقاپور، 1388: 28) حال به شکل های رایج هنجارشکنی رسانه ای که از منابع متعدد گردآوری شده اشاره می شود:

الف) نقض برخی از فضیلت های اخلاقی و دینی
در اینجا نقض فضیلت های اخلاقی، راست گویی، تقوا، اخلاص، احترام به بزرگ تر و پدر و مادر، رعایت ادب در تعامل با دیگران و موارد این چنینی است. به نظر می رسد، اخلاق رسانه ای موجود در عصر کنونی، از این نظر رنج می برد و گاهی فضای حاکم بر برنامه ها و تولیدات رسانه ای به گونه ای است که این کارهای پسندیده، گویی چندان که باید و شاید ارزش ندارد و از درجه اهمیت آنها به میزان زیادی کاسته شده است. روابط فرزندان و والدین در بسیاری از تولیدات رسانه ای به گونه ای ترسیم می شود که در آن، فرزندان همیشه از والدین طلبکارند و پدر و مادر باید همه خواسته ها و نیازهای آنان را برآورده سازند؛ زیرا در غیر این صورت، حتی ممکن است به بزرگ ترها بی توجهی و بی احترامی کنند.(همان: 46)

امام رضا علیه السلام در زمینه لزوم احترام به والدین می فرماید:

حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عُقُوقَ الْوَالِدَینِ لِمَا فِیهِ مِنَ الْخُرُوجِ عَنِ التَّوْقِیرِ لِطَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التَّوْقِیرِ لِلْوَالِدَینِ وَ تَجَنُّبِ کفْرِ النِّعْمَةِ وَ إِبْطَالِ الشُّکرِ وَ مَا یدْعُو مِنْ ذَلِک إِلَی قِلَّةِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ لِمَا فِی الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّةِ تَوْقِیرِ الْوَالِدَینِ وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَینِ فِی الْوَلَدِ وَ تَرْک التَّرْبِیةِ لِعِلَّةِ تَرْک الْوَلَدِ بِرَّهُمَا؛ خداوند آزردن و نافرمانی از پدر و مادر را حرام نموده، چون در آن خروج از توفیق اطاعت خداوند عزّوجلّ است، بی احترامی به پدر و مادر، کفران نعمت و از بین رفتن سپاس گزاری و قدردانی است.

در آزردن و نافرمانی از والدین، حق آن دو شناخته نمی شود، احترام برای آنان نمی ماند، پیوندهای خویشاوندی قطع می گردد، والدین به فرزند رغبتی پیدا نخواهند کرد و چون فرزند نیکی به آنها را ترک کرده، پدر و مادر در تربیت او کوششی نخواهند کرد. (مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1388: 371، به نقل ازعلل الشرایع: 479)

گاه برنامه سازان و تولیدکنندگان رسانه های جمعی به دلیل سهل انگاری، مسائل منفی و غیرمعمول اخلاقی را به گونه ای به تصویر می کشند که از شدت قبح آن تا حدود زیادی کاسته می شود و به مرور زمان، زمینه های حساسیت زدایی مخاطب را فراهم می آورد که پیامدهای زیان باری را می تواند در میان مخاطبان به ویژه گروه های سنی جوان و نوجوان داشته باشد. (آقاپور، 1388: 48)

از امام رضا علیه السلام درباره نقض فضیلت ها فرمایش های گهرباری به ما رسیده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.

«کلَّمَا أَحْدَثَ الْعِبَادُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ یکونُوا یعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ یکونُوا یعْرِفُونَ؛ هرچه بندگان، گناهان تازه ای را که سابقه نداشت مرتکب شوند، خداوند بر آنان بلاهایی نازل می کند که تا آن وقت نمی شناختند». (محمدزاده، 1388: 308، به نقل از اصول کافی، ج3: 378)

پس اگر مردم مرتکب انواع و اقسام نافرمانی شوند، خداوند هم انواع گرفتاری ها و بلاها را بر آنان نازل می فرماید. (همان: 308)

«شِیعَتُنَا الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا الْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا الْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا فَمَنْ لَمْ یکنْ کذَلِک فَلَیسَ مِنَّا؛ شیعیان ما کسانی هستند که تسلیم امر و نهی ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگی خود در عمل و گفتار خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هرکه چنین نباشد، از ما نیست». (وسائل الشیعه، ج27: 117)

«مَنْ تَعَوَّذَ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ وَ لَمْ یتْرُک شَهَوَاتِ الدُّنْیا فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِه؛ آن کس که از آتش جهنم به خدا پناه جوید و شهوات دنیا را ترک نکند، خود را به استهزا گرفته است». (بحارالانوار، ج78: 356)

«الصَّغَائِرُ مِنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ إِلَی الْکبَائِرِ وَ مَنْ لَمْ یخَفِ اللَّهَ فِی الْقَلِیلِ لَمْ یخَفْهُ فِی الْکثِیرِ؛ گناهان کوچک راه های رسیدن به گناهان کبیره است و هرکه در گناهان کوچک و بزرگ از خدا نترسد، از گناهان زیاد هم پروا نخواهد داشت». (اصول کافی، ج4، ص160)

«از لذایذ دنیوی نصیبی برای کام یابی خویش قرار دهید. تمایلات دل را از راه های مشروع برآورید. مراقبت کنید در این کار به مردانگی و شرافتتان آسیب نرسد و دچار اسراف و تندروی نشوید. تفریح و سرگرمی های لذت بخش شما را در اداره زندگی یاری می کند و با کمک آن بهتر به امور دنیای خویش موفق خواهید شد». ( فلسفی، محقق فرید،1368: 131)

ب) هنجارهای غیردینی
طبیعی است که در شکل گیری هر سبکی از زندگی، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه، نمود معین و روشنی داشته باشد. بنابراین، جامعه ای که فرهنگ آن بر باورهای اسلامی مبتنی است، به صورت کاملاً طبیعی، ارزش ها و هنجارهای آن نیز یا باید برگرفته از آموزه های اسلامی یا در هماهنگی کامل با آن قرار داشته باشد.

این مسئله باید در انواع الگوهای رفتاری نمایان باشد. (فاضل قانع، 1392: 93) این در حالی است که تحلیل محتوای سریال ها و فیلم های پخش شده در تلویزیون در چند سال اخیر، گویای آن است که در روابط حاکم بر زن و مرد (دختر و پسر) در فیلم ها، حساسیت های مذهبی تا حدود زیادی رنگ باخته و به جای آن، ملاک های به ظاهر مدرن غربی حاکم شده است. (آقاپور، 1388: 84)

امروزه یکی از نقاط تمرکز، به ویژه در فیلم ها و سریال ها، علاقه به جنس مخالف است. متأسفانه مدار و محور بسیاری از برنامه های تولیدی رسانه ملی را تأکید بر این علاقه تشکیل می دهد، تا جایی که حتی در فیلم ها و سریال های مذهبی نیز دیده می شود.

نگاه و گفت و گو با نامحرم، خلوت با نامحرم، شوخی، آرایش و پوشش نامناسب در برخورد با نامحرمان، در بسیاری از فیلم ها وسریال های رسانه ملی، امری متداول، معمول و پذیرفتنی نشان داده می شود. این در حالی است که در سبک زندگی اسلامی، علاقه مندی به جنس مخالف و رابطه با نامحرم، از اموری است که کنترل و مهار شده، مجاری خاصی برای آن تعیین و راهکارهای مناسبی برای آن تعریف شده است. (فاضل قانع، 1391: 30)

امام رضا علیه السلام درباره حریم محرمات فرموده است: «گناهان نه تنها در زندگی مورد احتیاج نیست، بلکه مایه فساد و باعث فنا و هلاکت است و به این جهت خداوند گناهان را ممنوع کرده است». (فلسفی، محقق فرید، 1368: 120)

ج) روزمره گری و کلیشه گرایی
اگر از دیدگاه دین اسلام به رسالت رسانه ها توجه کنیم، یکی از اساسی ترین رسالت ها، روزآمد بودن محتوای رسانه ها و پرهیز از هر گونه مضمون های سطحی، تکراری و کلیشه ای خواهد بود. در دین اسلام تأکید شده است، انسانی که دو روزش یکسان باشد، زیان کار خواهد بود. (آقاپور، 1388: 48)

حضرت رضا علیه السلام درباره برنامه ریزی در زندگی فرمودند: «لَایسْتَکمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإیمَاِن حَتَّّی یکونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الرَّزَایا؛ هیچ بنده ای حقیقت ایمان را به کمال در نیابد، مگر آنکه سه خصلت در او باشد، ژرف نگری در دین، برنامه ریزی نیکو در زندگی و پایداری در برابر مصیبت ها». (تحف العقول، ص 446 به نقل از مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1388: 379)

حال آنکه در وضعیت کنونی، رسانه ها به ویژه تلویزیون و سینما آن گونه که شایسته است، در چنین مسیری حرکت نمی کنند و بخش زیادی از برنامه های آنها به نمایش برخی مضمون های سطحی و کلیشه ای و غیرسازنده معطوف است و عنصر تعالی بخش مخاطب نادیده گرفته می شود، به گونه ای که برنامه ها تنها در جهت سرگرمی مخاطب تولید و پخش می شوند. چنین رویکردی از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست؛ زیرا در این مکتب رسانه یا هرنوع پیام آوری باید در مسیر تعالی بخشی جامعه حرکت کند. (آقاپور، 1388: 48)

د) تجمل گرایی (مصرف گرایی افراطی)
یکی از مسائل گریزناپذیر رسانه های جمعی از جمله تلویزیون، مقوله تبلیغات تجاری آن است که اگر از زاویه دین اسلام بدان نگریسته شود، خود می تواند یکی از مصداق های نابهنجار یا هنجارشکن به شمار آید، به ویژه اینکه این مقوله هم، بروز هنجارشکنی ها و آسیب های اجتماعی شدیدتری در پی دارد. (آقاپور، 1388: 44)

تجمل گرایی و مصرف گرایی از ویژگی های برجسته مدرنیته است. موج عظیم تمایل به مصرف گرایی در دنیای پرشتاب ارتباطات رو به افزایش است و رسانه ها به این سرعت دامن می زنند. به وجود آمدن نیازهای کاذب، توجه به ظاهر، نوع پوشش و رواج مدگرایی، سبب تمایل افراد به معضل تجمل گرایی شده است.

در دنیای مدرن نیاز افراد براساس رسانه شکل می گیرد و افراد بدون آن نمی توانند زندگی کنند. فرد مصرف کننده عاشق خرید و مصرف است و نه به دلیل رفع نیازهایش، بلکه چنین فردی هویت خود را در دنیای مصرف، پیدا و شخصیت خود را بیشتر در مصرف کردن معنا می کند. در واقع انسان امروزی اسیر تبلیغات است و این تبلیغات است که به انسان امرونهی می کند که چه چیزی را بخورد یا چه چیزی را بپوشد یا چگونه تفریح کند. مصرف گرا شدن خانواده ها باعث می شود مرز میان مصرف برای تأمین معاش و مصرف به مثابه شیوه زندگی فرو ریزد و خرید، به مد مسلط زندگی معاصر امروز، تبدیل شود. (عبدالحسینی، موسوی، 1392)

این در حالی است که همواره قرآن و اهل بیت علیهم السلام بر ساده زیستی و برخورداری از رفاهی میانه تأکید و بر لزوم یاری ستم دیدگان، سفارش می کنند و مسلمانان را از هرگونه اسراف و تجمل گرایی و رفاه طلبی و مصرف گرایی افراطی برحذر می دارند.

عباسی، راوی حدیث می گوید: از امام رضا علیه السلام برای خرج خانواده اجازه خواستم. فرمودند: «میان دو حد ناپسند باشد. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند! دو حد ناپسند را نمی دانم. فرمودند: خدایت بیامرزد، آیا نمی دانی که خدای بزرگ اسراف را ناپسند خوانده است. خدای متعال می فرمایند: بندگان خدای رحمان، کسانی اند که چون خرج کنند، نه اسراف کنند، نه تنگ چشمی نشان دهند و میان این دو حالت، حد اعتدال خواهد بود». (بحارالانوار، ج 76: 347 به نقل از کفاش، 1387: 12)

با این حال در دنیای کنونی، اصل حاکم بر رسانه های جمعی، تبلیغ سرسام آور کالاها و محصولات و تشویق بی حد و اندازه مردم به استفاده از چیزهایی است که هر روز، نسخه جدیدی از آن وارد بازار می شود و این تبلیغات تا اندازه ای است که بسیاری از خانواده ها را به مرور زمان وادار به خرید آن می کند و در خانواده هایی که از خریدن آن ناتوان هستند، مشکلاتی به بار می آورد. (آقاپور، 1388: 45)

در زمینه اسراف و مصرف گرایی افراطی، داستانی از امام رضا علیه السلام را یادآورمی شویم. «روزی عده ای از خدمت کاران در حال میوه خوردن بودند، ولی هنوز همه میوه را تمام نکرده بودند که آن را دور انداختند، امام رضا علیه السلام وقتی که اسراف آنها را دید، از روی ناراحتی فرمودند: سبحان الله، اگر شما بی نیاز هستید، دیگران به آن نیازمندند. به جای انداختن به مستمندان انفاق کنید». (بحارالانوار، ج 49: 102، به نقل از کفاش 1387: 8)

امام رضا علیه السلام در مواقع رفاه افزون بر اینکه مردم را به جلوگیری از اسراف سفارش می کند، در حدیثی دیگر یادآور می شود: «اِذَا کنْتَ فِی خَیرٍ فَلَا تَغْتَرِرْ بِهِ وَ لَکنْ قُلِ: اللّهُمَّ سَلِّمْ وَ تَمِّم؛ هرگاه در خیر و خوشی واقع شدی، به آن فریفته و مغرور مشو، لکن بگو: خداوندا! تنم را سالم و نعمتت را برمن پایدار بدار». (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2: 420 به نقل از محمدزاده، 1388: 331)

ه‍) خشونت
رفتارهای خشونت آمیز یکی از مصداق های هنجارشکنی است که ممکن است به طور عمده در دیگر متغیرهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ریشه داشته باشد و به صراحت نتوان رسانه ها را یکی از علت های مهم رواج آن دانست، ولی بسیار روشن است که بسیاری از فیلم ها و کارتون هایی که از تلویزیون پخش می شوند، ایرانی نیستند و بخشی از آنها دارای صحنه های خشونت آمیزند و با وجود آنکه تلاش می شود موارد خشن به هنگام فیلم نمایش داده نشود، اما خشونت، عنصر ثابت بسیاری از فیلم ها برای جذب مخاطب بوده و هست. (همان: 74)

بنا بر پژوهش های انجام گرفته، موضوع خشونت به شدت بر رسانه های امروزی سایه افکنده است و این هم نمی تواند به دور از هرگونه تأثیر و پیامد منفی باشد، به ویژه اگر مخاطب چنین برنامه هایی، گروه سنی کودک و جوان باشند. باتوجه به حجم گسترده برنامه های خشونت آمیز، این گروه سنی خواهند پنداشت که خشونت نیز می تواند یکی از راه های رسیدن به هدف، حتی مطلوب باشد و این معنایی جز کج رویی اجتماعی ندارد. (آقاپور، 1388: 41)

امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «درشت خویی و بداخلاقی، عمل آدمی را تباه می سازد، آن گونه که سرکه، عسل را تباه می کند». (عیون اخبارالرضا، ج 2: 37)

در حدیث دیگری می فرماید:

«اِنَّمَا تَغْضَبُ لِلِّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَلَا تَغْضّبْ لَهُ بِاکثَرَ مِمَّا غَضِبَ لِنَفْسِهِ؛ چنانچه در موردی خواستی غضب کنی و برای خدا برخورد نمایی، پس متوجه باش که غضب و خشم خود را در جهت و محدوده خشنودی خداوند، اعمال کن». (ابن بابویه، ج 4، 1440: 263)

و) تناقض موعظه و ساختارگرایی
آنچه در اصلاح جامعه از جمله در مسائل فردی بدان توجه چندانی نمی شود، اصلاح ساختاری است. برنامه های تلویزیونی ما در حوزه مسائل خانواده بیشتر موعظه گراست، آن هم از راه برنامه های گفت وگوگرایانه. معمولاً برنامه هایی که با رویکرد ساختارگرایانه ساخته می شود، با مشکلاتی همراه است. این مشکل از آنجا ناشی می شود که سازندگان و تولیدکنندگان از شخصیت های مذهبی کمتر در تولید برنامه هایی با مضامین دینی استفاده می کنند و خود نیز اطلاعات اسلامی کاملی ندارند. برای نمونه، فرزندسالاری و امثال آنها در برنامه های موعظه ای نکوهش می شود.

این در حالی است که در تولیدهای هنری، شاکله برنامه ها پر از همین سالارهاست. اگر ساختار فیلم های خانوادگی و مذهبی رسانه، مخاطب را به این نتیجه رساند که همه چیز در حدی بازی است، چه اینکه پس از پایان بازی خوب هنرپیشه در نقش زن مؤمن در فیلم و سریالی، در برنامه ای با عنوان تجلیل و گفت وگو، همان شخص با ظاهر بد دیده شود، این کار دامن زدن به پوچی و هیچی است و در این فضای هویتی، دنیا جای بازی تلقی می شود و باید سرگرم بود. پس این ساختار، الگو قرار می گیرد، نه آن موعظه در ضمن فیلم. (خیری، 1390: 62)

جمع بندی
امروزه رسانه تأثیر انکارناپذیری در زندگی افراد دارد و به دلیل جایگاه ویژه ای که دارد، می تواند نقش بی بدیلی در همه عرصه های زندگی به ویژه، در افکار عمومی داشته باشد، به گونه ای که افراد، با سطوح فکری متفاوت، ناخواسته آن را به سان مرجع و الگویی می دانند و به نوعی همان رفتار ارائه شده از رسانه را برمی گزینند و به آن عمل می کنند. در این زمینه، جرج گربنر نیز درباره تأثیر تلویزیون معتقد است: «مخاطب در دریافت پیام های رسانه، همچون زمین مستعدی است که می توان هر چه را خواست در آن کاشت و پرورش داد».

بر همین اساس، رسانه می تواند گرایش و نداشتن تمایل به شیوه زندگی اسلامی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد و فرصت بسیار ارزشمندی برای رسانه ملی است که به تقویت ارزش های اسلامی بپردازد. این در حالی است که در بخشی از محتوای برنامه های رسانه ملی، کاستی هایی می بینیم که زمینه ترویج مسائلی همچون تجمل گرایی، خشونت، نقض فضیلت ها و ارزش های اسلامی و موارد این چنینی را فراهم آورده است.

البته می توان گفت، این فاصله گرفتن از ارزش ها، غیرمستقیم و ناآگاهانه صورت گرفته و بدیهی است که با برنامه ریزی مناسب، می توان این کاستی ها را از مدار رسانه حذف کرد. افزون بر آن، تاکنون رسانه در جهت تقویت ارزش های اسلامی نیز کارکرد مثبتی داشته و به تولید برنامه های مذهبی هم مبادرت ورزیده است، ولی باید توجه داشت رسانه به دلیل اثرپذیری بر همه ساحت های زندگی، نقشی فراتر از ساخت و تولید برنامه دارد و باید رسالت دینی بر عهده داشته باشد که برای تحقق این رسالت خود، نیازمند پیمودن مسیری طولانی است.

ازاین رو، یکی از کارهای اساسی در این زمینه، حذف هنجارها و برنامه های غیردینی و تولید برنامه هایی است که می تواند به معرفی ارزش ها و الگوهای اسلامی بپردازد. در این صورت شایسته است، رسانه ملی همواره مبنای فعالیت خویش را براساس شاخص های اسلامی قرار دهد تا بتواند در جهت رشد و پیشرفت جامعه گام نهد.

منابع

الف) کتاب

ابن بابویه، محمد بن علی.1404. عیون اخبارالرضا، ج1.به تحقیق حسین اعلمی. بیروت: مؤسسه الاعلمی.

ابن شعبه الحرانی، حسن بن علی. 1363. تحف العقول عن آل الرسول. قم: چاپ دوم، انتشارات جامعه مدرسین.

آقاپور، علی. 1388. هنجار شکنی در رسانه جمعی. قم: نشر دفتر عقل.

پاک نیا، عبدالکریم. 1384. خصایص رضویه ویژگی های امام رضا علیه السلام. قم: نسیم کوثر.

حکیمی، محمد. 1387. فرازهایی از سخنان امام رضا علیه السلام. مشهد بنیاد پژوهش های اسلامی.

حر عاملی، محمد بن حسن.1414. وسائل الشیعه، ج 27. چاپ دوم، مؤسسه آل البیت.

زارعی سبزواری، عباسعلی. 1390. سیره علمی و عملی امام رضا علیه السلام. آستان قدس رضوی.

زاهری، احسان. 1387. اندیشه های رضوی. قم: الطیار.

فاضل قانع، حمید. 1392. سبک زندگی براساس آموزه های اسلامی با رویکرد رسانه ای. قم: صداوسیما جمهوری اسلامی ایران مرکز پژوهش های اسلامی.

فلسفی، محمدتقی؛ محقق فرید، مرتضی. 1368. الحدیث، ج 3. تهران: نشر فرهنگ اسلامی.

کفاش، حمیدرضا. 1387. پنجاه و پنج درس زندگی از سیره عملی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام. تهران: عابد.

کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب. 1359. اصول کافی، ج4. انتشارات علمیه اسلامیه.

محمدزاده، مرضیه. 1388. علی بن موسی الرضا علیه السلام. قم: دلیل ما.

مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، 1388. دانستنی های حضرت امام رضا علیه السلام (دانستنی های رضوی 2). اصفهان: مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان.

مهدوی کنی، محمدسعید.1387. دین و سبک زندگی. تهران: دانشگاه امام صادق علیه السلام.

نیک خو، مهدی. 1379. نقش هنر و رسانه در تعلیم و تربیت. قم: دارالثقلین.

وطنی، منصور. 1388. نقش تربیتی والدین و رسانه های گروهی در الگوپذیری نوجوانان و جوانان. قم: نشر باقیات.

ب) مقالات

پورطهماسبی، سیاوش و سعید. 1392. «رویکرد اسلامی در بهره گیری از رسانه های پست مدرن در تربیت دینی». فصل نامه تربیت تبلیغی، 2.

جعفری، زینب. 1386. «عوامل تأثیرگذار در تربیت جوانان». مجله اخلاق و تربیت، 17.

جلالی، رسول. 1391. «رسانه و تغییر سبک زندگی». نشریه رسالت.

خوشنویس، ناهید.1389. «رسانه و سبک زندگی». نشریه روابط عمومی،73.

خیری، حسن. 1391. «هم افزایی راهبردی رسانه و خانواده در ارائه سبک زندگی اسلامی». فصل نامه رسانه و خانواده، 2.

سعید، زهره و محسن فراهانی. 1391. «بررسی تأثیر رسانه ها بر تربیت و رشد کودکان و نوجوانان».

شعبانی اصل، فاطمه.1390. «الگوی دینی رفتارها در خانواده و نقش رسانه ملی». نشریه رسالت و خانواده، 1.

ضیائی، زهرا و خدیجه.1390. «روابط سالم والدین با فرزندان در تربیت دینی». نشریه طهورا، 10.

عبدالحسینی، معصومه و طاهره موسوی.1392. «آیینه جادو: نقش رسانه ها در پیوند و گسست نسلی و روابط خانوادگی با تأکید بر تلویزیون». نشریه شمیم یاس، 120.

فاضل قانع، حمید. 1391. «درآمدی بر سبک زندگی اسلامی». گاهنامه تخصصی مطالعات اجتماعی و رسانه، 2.

. 1391. «سبک زندگی دینی و نقش آن در کار و فعالیت جوانان». فصل نامه مطالعات جوان و رسانه، 6.

فولادی، محمد.1390. «اخلاق رسانه، بایدها و نبایدهای اخلاقی در رسانه ملی». فصل نامه معرفت اخلاقی، 1.

. 1391. «اخلاق رسانه (با تأکید بر رسانه ملی)». فصل نامه بازتاب اندیشه3، 118.

کاویانی، محمد. 1390. «گفت وگو: طراحی درخت سبک زندگی تجویزی اسلامی». نشریه حوراء، 39.

کرباسیان، قاسم. 1391. «رسانه و تربیت جوان». گاهنامه تخصصی مطالعات اجتماعی و رسانه، 2.

گلاب بخش، زینب و فریده پیشوایی. 1392. «درآمدی بر ویژگی های رسانه مطلوب در حوزه جوانان با تأکید بر سخنان رهبر معظم انقلاب». فصل نامه تخصصی مطالعات جوان و رسانه، 9.

محمدی سیف، معصومه. 1392. «شبکه های ماهواره ای و تغییر در کارکردهای خانواده». فصل نامه رسانه و خانواده، 7.

مفیدفر، سعید و حبیب صبوری خسروشاهی. 1390. «تعارض فرزندان با والدین در سبک زندگی». فصل نامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، 7.

پی نوشت ها:

[1] کارشناس علوم اجتماعی(پژوهشگری). taherpoor20@yahoo.com.

[2] کارشناس علوم اجتماعی(پژوهشگری). kh.qasemi128@yahoo.com

نظر شما