موضوع : پژوهش | مقاله

سبک زندگی و الگوی مفهومی بایسته های سرگرمی در رسانه ملی، با تأکید بر آموزه های امام رضا

مجله  معارف رضوی و رسانه  دوفصلنامه‌ معارف رضوی و رسانه 4 (پاییز وزمستان 1392) 
نویسنده : علی مهدی، مسلم
مسلم علی مهدی[1]

چکیده
سبک زندگی یکی از مفاهیم نسبتاً جدید در حوزه علوم اجتماعی است. امروزه شکل گیری این مقوله تا اندازه بسیاری تحت تأثیر رسانه ها، به ویژه تلویزیون است. سرگرمی نیز به عنوان یکی از عناصر سبک زندگی از این تأثیر بی بهره نیست. به عبارتی تلویزیون هم می تواند در فرهنگ سازی این عنصرِ مهم در سبک زندگی نقش مؤثری داشته باشد و هم بخش قابل توجهی از این مقوله را برای مخاطبان خود تأمین کند؛ بنابراین، ضرورت دارد بایسته های این بحث تبیین و بررسی شود. این نوشتار با هدف ارائه رویکردی هنجاری به مقوله سرگرمی از دیدگاه اسلام به بررسی روایات این حوزه با تأکید بر آموزه های امام رضا علیه السلام پرداخته است. نتایج نشان می دهد، اوقات فراغت، یعنی زمان هایی که برای انسان ایجاد سرگرمی می کند، باید یکی از زمان های چهارگانه در سبک زندگی مطلوب باشد. مشروع بودن، نداشتن تضاد با دین داری و نبود زیاده روی، به عنوان بایسته های سرگرمی، معرفی و ایجاد نشاط همراه با افزایش بصیرت، فهم و رشد و تعالی انسان، به عنوان نتایج مطلوب سرگرمی بیان شده اند. همچنین مشخص شد ایجاد غفلت نتیجه نامطلوب سرگرمی است. در پایان یک الگوی مفهومی از مباحث ارائه گردیده است.

مقدمه
شاید در سال های 1930 میلادی و با آغاز فراگیری تلویزیون، کمتر کسی تصور می کرد دامنه اثرگذاری این اختراع جدید بشری چنان گسترده باشد که حوزه هایی مانند فرهنگ، اجتماع، سیاست و اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. این اثرگذاری چنان گسترده و عمیق شد که حتی مفاهیم اولیه ای را که بشر در طول تاریخی طولانی به آن رسیده بود، در بر گرفت؛ یعنی روش چگونه زیستن؟ گیدنز در این زمینه می نویسد: «ظهور تلویزیون بر الگوهای زندگی روزانه به شدت تأثیر گذارده است؛ زیرا بسیاری از مردم فعالیت های دیگر را پیرامون برنامه های تلویزیونی معینی تنظیم می کنند.» (گیدنز، 1373: 475 به نقل از خوشنویس، 1388: 6) در واقع، رسانه ها در تصمیم گیری فرد برای انتخاب سبک زندگی می توانند نقش کلیدی داشته باشند؛ چراکه می توانند هنجارها و موقعیت های فرد را در جامعه به درستی تبیین کنند. در عصر کنونی رسانه ها مانند دریچه ای به جهان خارج در دیدگاه ها، نگرش ها و رفتارهای افراد جامعه مؤثر هستند؛ چه اینکه تصور بسیاری از ما از جهان خارج و خودمان به ناچار به واسطه رسانه ها شکل گرفته است. (مای، 1376: 9 به نقل از فروزان و امینی، 1392: 196) به طور خلاصه باید گفت تلویزیون به عنوان یکی از مصادیق مهم رسانه های جمعی، بر سبک زندگی افراد جامعه اثر مهمی می گذارد.

کارکردهای شناخته شده تلویزیون تا اندازه ای می توانند حوزه های مهم اثرگذاری آن را بر مخاطبان و سبک زندگی آنها روشن کنند. آنچه بیشتر به عنوان کارکردهای تلویزیون مطرح می شوند، کارکردهای اطلاع رسانی، سرگرمی، آموزش و فرهنگ سازی است. (روشندل اربطانی، 1386: 13) در این میان گروهی از اندیشمندان (لاسول 1948 و رایت 1960) تفریح و سرگرمی را از کارکردهای اصلی رسانه معرفی می کنند. (غمامی، 1391: 222) اهمیت و اثرگذاری این کارکرد باعث شده تا حتی دیگر کارکردهای تلویزیون نیز محتواهای خود را به صورت سرگرمی ارائه دهند که در این زمینه می توان به پدیده اطلاع - سرگرمی (توسو، 1388: 171) اشاره کرد. همچنین پژوهشگران اعتقاد دارند سرگرمی استراتژی اثرگذار بر برنامه های خبری نیز (مسعودی، 1388: 173) هست و حتی فرایند انتقال ارزش ها از طریق آن مؤثرتر از آموزش مستقیم است. (خرمی و همکاران، 1390: 67)

به این ترتیب از آنجا که تلویزیون را در شکل گیری سبک های زندگی مؤثر می دانیم و مطرح کردیم مؤثرترین کارکرد تلویزیون سرگرمی است، می توانیم بگوییم احتمالاً آنچه می تواند مهم ترین عنصر اثرگذار در شکل گیری سبک زندگی از طریق تلویزیون باشد، سرگرمی است. این موضوع، نویسنده را برآن داشت تا با مراجعه به متون روایی و دینی و با تأکید بر آموزه های رضوی، تا اندازه ای دیدگاه اسلام به این موضوع و دیگر مفاهیم مرتبط با آن مانند اوقات فراغت و نشاط را مشخص کند. تبیین این دیدگاه به اصحاب رسانه و تلویزیون کمک خواهد کرد، خطوطی کلی از بایسته های این موضوع را دریافت و سیاست هایی مناسب را در حوزه کارکردِ سرگرمی تلویزیون اتخاذ کنند.

سبک زندگی
وبر نخستین کسی بود که اصطلاح سبک زندگی را به کار برد. او بر مبنای تعریف چند بعدی خود از قشربندی اجتماعی و تأکید بر منزلت به عنوان یکی از جنبه ها و مؤلفه های قشربندی، اصطلاح سبک زندگی را در ارتباط با این بعد به کار گرفت. (علیزاده و فتحی نیا، 1386: 87) امروزه به سبک زندگی در علوم اجتماعی توجه شده است و برخی دانشمندان آن را مبنایی برای هویت اجتماعی معرفی می کنند. استبینز در این زمینه می گوید: «سبک زندگی مجموعه مشخصی از الگوهای مشترک رفتاری محسوس است که در اطراف علایقی مرتبط یا شرایط اجتماعی یا هر دو شکل گرفته و به واسطه یک سری ارزش ها، نگرش ها و سوگیری های مشترک توصیف و توجیه می شود و تحت شرایطی مبنای هویت اجتماعی مشترک قرار می گیرد». (استبینز، 1997: 350 به نقل از مایلز، 1392: 43)

رویکرد اسلام به سبک زندگی
در بیان مفهوم سبک زندگی، بیان این نکته نیز ضروری است که سبک زندگی با کلیدواژه شناخته شده Life Style در ادبیات غربی بیشتر برای شیوه های متکثر زیست بشری در دنیای مدرن و پسامدرن و دنیایی مملو از تکنولوژی های اختراع شده بشر به کار می رود. در واقع، بنا بر این دیدگاه یک خط سیر واحد در شیوه زندگی ضرورتی ندارد و بشر می تواند در شرایط مختلف سبک های متفاوتی در زندگی داشته باشد. به همین دلیل است که سبک زندگی را در برخی متون به صورت جمع (سبک های زندگی) و در مفاهیمی اقتصادی، مانند الگوهای مصرف خلاصه می کنند. مثلاً مطرح می شود که «سبک زندگی مبتنی بر منابعی است که توسط انتخاب ها در زمینه مصرف فراهم می شود، در واقع سبک زندگی مبتنی بر اوقات فراغت، صنایع فرهنگی و الگوهای مصرف است.» (مقدس و همکاران، 1387: 3) به نظر می رسد آنچه اسلام از مفهوم سبک زندگی تعریف می کند، شیوه ای از زیستن در این دنیا و در مسیر رشد و تکامل انسانی با در نظر گرفتن عالم باقی و آخرت است. در این تعریف، تأکید بر اصولی ثابت که شیوه زندگی انسان در این دنیا و نوع تعامل او را با تجلیات این جهانی تنظیم می کنند، اساسی است. شاید بهتر باشد این مفهوم (سبک زندگی) را در عقل معاش تعریف کنیم. پورامینی بر همین اساس می نویسد: سبک زندگی با مفهوم عقل معاش که همان شیوه زیستن است، یکسان است؛ یعنی عقلی که به انسان می گوید چطور باید زندگی کند. این نوع عقل در سخن حضرت امام رضا علیه السلام این گونه توصیف شده است: «مهربانی با مردم نیمی از عقل است». (پورامینی، 1392: 18)

در این حدیث کوتاه اما پرمغز، مهم ترین جنبه خردورزی به نوعی در ارتباط با مردم تعریف شده است. بی تردید دیگر انواع ارتباطات انسان مانند ارتباط انسان با خودش نیز در این بحث دخیل هستند. همان طور که حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: «کسی که نفس خود را حساب رسی کند، سود برد و کسی که از آن غافل گردد آسیب می بیند. عقل بر آن است که انسان نفس خود را بشناسد.» (مسند امام رضا علیه السلام، ج 1: 302 - 304؛ به نقل از تسنیم، 1392: 15) به عبارتی، وقتی سبک زندگی، مطلوب و متناسب با ارزش های اسلامی است که فرد به همه روابط چهارگانه (ارتباط با خدا، خود، دیگران و طبیعت) توجه کند و اهمیت هر یک از این تعاملات را در چارچوبی که دستورهای اسلامی مشخص کرده است، مدنظر داشته باشد و نسبت به آنها غفلت نورزد. (معتمدی، 1392: 126)

سبک زندگی و رسانه
رسانه ها از جمله تلویزیون می توانند برداشت ها و تصاویری از زندگی و سبک آن را ترسیم و ترویج کنند و بر ارزش و نگرش هایی که منجر به شکل گیری یک نوع رفتار و سبک زندگی می شود، اثر بگذارند. برای نمونه، انتقال ارزش ها و سبک زندگی در سریال های تلویزیونی با ظرافت تمام (برای نمونه، از طریق کلمات، حرکات، موسیقی، ابزار و وسایل مورد استفاده در برنامه، تکنیک های خاص تصویری و نوع لباس) و در لابه لای برنامه، پوشیده و مستور است و افراد با شیوه های مختلفی چون همانندسازی و تقلید، ارزش ها و سبک زندگی نمایش داده شده را درونی می کنند. (عیوضی، 1388: 143 - 144) بنابراین، سبک زندگی به راحتی به وسیله رسانه به مخاطبان منتقل می شود و حتی می تواند آن را از شکلی به شکل دیگر تبدیل کند. در این زمینه می توان به پژوهش مقدس اشاره کرد که نشان می دهد، بهره مندی از رسانه هایی همچون تلفن همراه، ماهواره و اینترنت سبک زندگی یک قوم را از سنتی به مدرن تغییر داده است. (مقدس و همکاران، 1387: 1) زمانی اهمیت ارتباط سبک زندگی و رسانه بیشتر می شود که برخی ادعا می کنند، معمولاً جوانان سبک زندگی را از رسانه ها برساخت یا تفسیر می کنند. (مایلز، 1392: 109)

آسیب های سرگرمی در رسانه
شاید بتوان گفت، سرگرمی اصلی ترین مطالبه مخاطبان از تلویزیون است و باید این را در نگاهی تاریخی در اختراع تلویزیون و عجین شدن آن با نیازهای تجاری زیادِ آن دوران دانست که تلویزیون را هرچه بیشتر به جذب مخاطب از طریق ارائه سرگرمی سوق می داد.

بر همین اساس، پُست مَن معتقد است تلویزیون هر چیزی را در چارچوب استراتژی سرگرمی و تفریح ارائه می کند و هنگامی خطرناک می شود که بکوشد امور مهمی چون دین، هنر، سیاست، تاریخ و علم را در قالبی تصویرمحور و به شکلی سرگرم کننده عرضه کند. (عباسی، 1382: 79) در این جا نوعی تقلیل گرایی و دور شدن از تحلیل های عمیق از جهان و هستی با سرگرمی همراه می شود؛ چیزی که رسانه های دوران پست مدرن بیشتر مورد اتهام این آفت قرار گرفته اند. مختاری نیز سرگرمی های غفلت زا و تخدیرکننده را سرگرمی های بد در رسانه معرفی می کند. (مختاری، 1388: 78 - 79) همچنین انحراف از حقیقت (پراتکانیس و آرنسن، 1379) و منفعل کردن مخاطب (کازنو، 1352) از دیگر آسیب های سرگرمی در تلویزیون شمرده شده اند. (به نقل از مختاری، 1388: 80-81)

بررسی دیدگاه اسلام نسبت به سرگرمی
مطالعه موضوع سرگرمی در آثار گوناگون همراه با مفاهیمی مانند اوقات فراغت و نشاط بوده است و به نظر می رسد، برای رسیدن به نگاهی جامع درباره سرگرمی از منظر اسلام، ناگزیر به بررسی دیگر مفاهیم مرتبط هستیم. در ادامه سعی خواهیم کرد با تأکید بر آموزه های امام رضا علیه السلام، این مفاهیم را به طور اجمالی بررسی کنیم.

بهترین حدیثی که می تواند به ما در شناخت دیدگاه امام رضا علیه السلام نسبت به سرگرمی کمک کند، روایتی است که امام می فرماید:[2] «تلاش کنید وقت شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای مناجات با خدا، ساعتی برای کار زندگی، ساعتی برای معاشرت با برادران و اشخاص مورد اعتماد که شما را از عیب هایتان آگاه نمایند و از دل با شما خالص و یک رو باشند و ساعتی که در آن برای لذت های غیر حرام خویش خلوت کنید و با این ساعت، برای سه ساعت دیگر نیرو می یابید. به خود تلقین تنگ دستی و عمر دراز ننمایید؛ چرا که هر کس تنگدستی را به خود تلقین کند، بخیل گردد و هر کس به خود عمر دراز را تلقین کند، زیاده خواه شود. برای خویشتن سهمی از دنیا قرار دهید. به آن مقدار به خویشتن بدهید که حلال خواهد و جوانمردی را از بین نبرد و زیاده روی در آن نباشد و با این سهم از دنیا، برای کارهای دینی یاری جویید؛ زیرا روایت شده است که از ما نیست هر که دنیایش را برای دینش رها سازد یا دینش را برای دنیایش رها نماید». (مجلسی، 1363: ج75: 321)

دقت در عبارت های این روایت مشخص می کند که اختصاص دادن زمانی خاص در زندگی برای سرگرمی ضروری است که می توان آن را اوقات فراغت بنامیم؛ سرگرمی باید یکی از ارکان چهارگانه در زمان بندی زندگی انسان باشد؛ سرگرمی باید در چارچوب شرع باشد؛ سرگرمی موتور محرکی برای انجام دادن سایر امور انسان است؛ سرگرمی نباید در تضاد با مروت و مردانگی (دین داری)[3] انسان باشد؛ اسراف و زیاده روی در سرگرمی نباید باشد؛ هدف از سرگرمی، بهره گیری از آن برای انجام بهتر امور دینی است؛ ترک سرگرمی نکوهش شده است؛ و سرگرمی مربوط به دنیاست، اما لزوماً ناپسند نیست.

به طور خلاصه می توان گفت، اوقات فراغت به عنوان یکی از زمان های چهارگانه در زندگی انسان بستری برای سرگرمی و لذت جویی هایی شرعی است که در فرد ایجاد نشاط می کند و او را در انجام دیگر امور و کارها یاری می دهد. به همین دلیل، سه کلیدواژه اوقات فراغت، سرگرمی و نشاط را که از این حدیث مستفاد شده است، بیشتر بررسی می کنیم.

اوقات فراغت
ظاهراً مفهوم اوقات فراغت در سده اخیر پررنگ تر از پیش شده، اما این موضوع در دوران گذشته نیز وجود داشته است. اوقات فراغت عقیده ای قدیمی بوده و از دوران تمدن های باستان به نخبه گرایی و امتیاز طبقاتی وابسته بوده است. (تورکلیدسن، 1382: 93) اما اوقات فراغت در جوامع قرن بیستم به بعد را می توان فراغت توده وار نامید؛ فراغتی که برخلاف گذشته، ویژه گروهی خاص نیست و همه می توانند از آن بهره ببرند. (همان: 123)

آنچه در جامعه مدرن و پسامدرن امروزی قابل مشاهده است، اختصاص یافتن بخش زیادی از اوقات فراغت مردم در ارتباط با رسانه ها، به ویژه تلویزیون است. برخی فراغت را در جامعه مدرن در مقایسه با جامعه سنتی متفاوت می دانند و می گویند، از جمله سازمان هایی که در راستای تأمین نیازهای تفریحی و فراغتی در جامعه مدرن اعلان موجودیت کرده و بخش قابل توجهی از فعالیت خود را به تأمین این نیاز اختصاص داده اند، رسانه های جمعی اند. (شرف الدین، 1390: 75 و مختاری، 1388: 79 وپهلوانیان، 1386: 112) اما اینکه اوقات فراغت به تلویزیون گره خورده است، پدیده نوظهوری نیست، بلکه از آنجا که تلویزیون جهانی هنری را به تصویر می کشد، فراغت وقت ها را به خود می خواند. این ادعا در دوران یونان باستان نیز وجود داشت، به گونه ای که ارسطو گذران اوقات فراغت را در شرکت در تئاتر و موسیقی و تعمق درباره حقایق جاودانی تعریف می کند. (تورکلیدسن، 1382: 97)

اوقات فراغت در دوران قرون وسطایی(400 تا 1000 پس از میلاد) و با ترویج فرهنگ زاهدانه افراطی و منحرف به وسیله کلیساها، مقوله ای ممنوع بود، اما اسلام به این موضوع، توجه و آن را تأیید کرد. (در روایت مروی از امام رضا علیه السلام به این نکته اشاره شد)، اما از تأیید این ظرف زمانی که آن را اوقات فراغت نامیدیم که بگذریم، پرسش دیگر این است که محتوای این ظرف یعنی سرگرمی و نتیجه بعدی آن که به دست آوردن نشاط است، چگونه باید باشد و سیره و گفتارهای اهل بیت علیهم السلام نسبت به آن چه بوده است؟

سرگرمی
همان طور که در حدیث ابتدایی اشاره شد، مقوله سرگرمی با شرایطی مورد تأیید حضرت رضا علیه السلام قرار گرفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز در این باره می فرماید: «به سرگرمی و بازی بپردازید؛ زیرا دوست ندارم سخت گیری و خشونت در دینتان دیده شود.» (جوادی آملی، 1391: 201) برخی مصادیق سرگرمی مطلوب نیز که در روایات به آنها اشاره شده است، شامل شنا، ریسندگی، [4] اسب دوانی و تیراندازی[5] هستند.

البته در مقابل، روایت هایی نیز در نکوهش سرگرمی وجود دارد. برخی از این روایات، علامت های فاسق[6] و غافل[7] را سرگرمی برشمرده اند. برخی سرگرمی را به عنوان زیور دنیا نکوهیده[8] و برخی دیگر آن را در نگاه، نشانه منافق دانسته اند. [9] شیخ کلینی سرگرمی را مصداق لهو می داند و می گوید: سرگرمی به امور دنیا و مال و جاه و فرزند و مقام و منصب، آفتی است که در آن سرزمین ایمان فلک بر باد شده است. (کلینی، 1375: ج2: 824) امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز می فرمایند: «خدا را گواه می گیرم که خاطره مرگ همواره مرا از بازی و هرگونه سرگرمی باز می دارد.» (معروف الحسنی، 1382: ج1: 363) همچنین در متون، برخی مصادیق سرگرمی که مذموم شمرده و گفته می شود، مأمون خلیفه عباسی به آنها عادت داشت، عبارتند از: ]اشتیاق به[ بازی شطرنج؛ اشتیاق مفرط به موسیقی و شراب خواری. (شریف قرشی، 1382: ج2: 380-381) درباره امین، خلیفه عباسی نیز گفته شده است که او بازی و سرگرمی را از هر چیز بیشتر دوست می داشت و این بر اثر تربیت بی قید و بند ایام کودکی او بود. (فضل الله، 1382: 100) در احکام فقهی نیز برخی معامله هر چیزی که مایه سرگرمی باشد، همچون آلات موسیقی، فروش، خرید، نگه داشتن، مالک شدن، عاریه دادن و کلیه تصرفاتش را حرام می دانند. (ابن شعبه، 1404: 535)

با توجه به این روایات و در مقایسه با روایاتی که سرگرمی را مباح دانسته یا حتی به آن سفارش کرده اند (مانند روایت امام رضا علیه السلام در ابتدای بحث) باید گفت بررسی پژوهشگران این حوزه نشان می دهد حکم فقهی سرگرمی در ابتدا اباحه است، مگر اینکه تحت عناوین قمار، ضرر و لهو منهی قرار گیرند تا حکم حرمت یا کراهت بر آن بار شود. (تهامی خلیل آباد، 1389: 1) همچنین حتی اگر سرگرمی مصداق لهو باشد، تنها مواردی از آن، که براساس معیارهای دینی لهو محرم تشخیص داده شده، ممنوع خواهد بود. (شرف الدین، 1390: 97) برای فهم بهتر آنچه اسلام از سرگرمی انتظار دارد، شرف الدین در پژوهش ارزشمند خود ویژگی هایی را برای سرگرمی مطلوب برمی شمرد: نداشتن تناسب با مجالس لهو و لعب؛ پدید نیاوردن غفلت؛ عدم ایجاد طرب؛ ایفای نقش ابزاری برای نیل به نتایح مطلوب یا انرژی گرفتن برای پیمودن ادامه مسیر نه ماندن و فراموش کردن مقصد؛ فایده مندی و داشتن هدف عقلایی؛ رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی و عاری بودن از بدآموزی های فرهنگی، تربیتی و اخلاقی. (شرف الدین، 1390: 90 - 92) شهید مطهری نیز مفهوم سرگرمی را از خوش باشی یا به اصطلاح اپیکوریسم[10] جدا می داند. (مطهری، 1383: ج1: 452) به همین دلیل، حافظ در شعر خود سرگرمی را برای درد دین[11] یا در اعتقاد به آخرت[12] توصیف می کند.

نشاط
سرگرمی مطلوب و مناسب باید به گونه ای باشد که انسان را به حالتی برساند که به او در انجام دیگر کارها کمک کند. می توان این حالت را در مفهومی به عنوان نشاط جست وجو کرد. از همین جهت نشاط را سبکی و چالاکی یافتن برای اجرای امور (معین، 1382: 1676) معنا کرده اند. بررسی روایات هم نشان می دهد ائمه علیهم السلام نشاط را در برابر تنبلی و سستی توصیف کرده اند؛ یعنی همان عاملی که انسان را از انجام کارهای خویش باز می دارد. در این زمینه امام صادق علیه السلام از خداوند تبدیل شدن تنبلی به شوق و نشاط را می خواهد.[13] امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در مقایسه زیبای خود بین سپاهیان عقل و جهل، نشاط را در برابر کسالت معرفی می کنند. (ابن شعبه، 1404: 639)

امام رضا علیه السلام در زمینه نشاط می فرماید: «دل ها اقبال و ادبار و نشاط و سستی دارند، هرگاه دل اقبال کند در او فهم و بصیرت پیدا می گردد». (عطاردی، 1397: 490)

بنابراین نشاط و اقبالِ دل، انسان را در فهم و بصیرت یافتن نیز کمک می کند. در حدیثی دیگر امام رضا علیه السلام به رها شدن انسان از غم ها به واسطه خنده و نشاط اشاره کرده اند.[14] البته باید به این نکته توجه کرد که خود حضرت در خنده هیچ گاه قهقهه نمی زد (طبرسی، 1390: 438) و خنده ایشان تبسم بود. (امین عاملی، 1376: ج5: 145)

همچنین باید گفت بررسی نشاط در متون روایی یک نکته قابل توجه دارد و آن ارتباط این موضوع با ائمه علیهم السلام است. امام باقر علیه السلام نشاط را از آن کسی می داند که پیرو و دوست علی علیه السلام باشد. (شیخ کلینی، 1375: ج2: 151) شیخ عباس قمی نیز نشاط را حالتی توصیف می کند که پس از زیارت ائمه علیهم السلام به انسان دست می دهد (قمی، 340)؛ در این زمینه شعر ملک الشعرای بهار در مدح امام علی ابن موسی الرضا این حالت را خوب توصیف کرده است. (احمدی، 1377: 177)

بستند باب انده و تیمار و رنج و غم

وز شادی و نشاط گشادند باب ها

شاعر معروف امیری فیروزکوهی[15] نیز می گوید (احمدی، 1377: 244):

گل بستان الهی به شبستان رضاست

عندلیبم که نشاط از گل بستان یابم

به هر ترتیب، نشاط برای رشد و تعالی و هدایت انسان به سمت مسیر حق لازم است. از همین جهت که امیرالمؤمنین علیه السلام در پاسخ همام، از نشانه های مؤمن را نشاط در هدایت معرفی می کنند (محدث اربلی، 1382: ج1: 135) و نشاط پیوسته و نشاط در راه حق را نشانه های مؤمن می شمارند. (کلینی، 1375: ج5: 21 - 25)

بررسی متون روایی نشان می دهد برخلاف سرگرمی عموماً از نشاط با نگاهی مثبت در کلام ائمه علیهم السلام ذکر شده و شاید همین دلیلی کافی بر این نکته باشد که سرگرمی سفارش شده است، اما در معرض آسیب های خطرناکی است و باید مراقب بود تا با بهره گیری از یک سرگرمی مطلوب به حالتی از نشاط رسید؛ حالتی از خوشی و دوری از کسالت که رشد و هدایت و رسیدگی به دیگر امور را برای انسان به ارمغان می آورد. البته باید دقت داشت، نشاط هدفی غایی نیست و در طی مسیر به رشد انسان کمک می کند، اما خود با گرفتاری هایی همراه است.[16]

خلاصه و نتیجه گیری
در نگاه اسلامی سبک زندگی شیوه ای پایدار از زیستن است که از اصولی ثابت و الهی سرچشمه می گیرد؛ شیوه ای که در ارتباط چهارگانه فرد با خدا، دیگران، خود و طبیعت تعریف شده و مهم ترین آن در ارتباط با مردم است و راه رسیدن به این سبک زندگی مطلوب یا به عبارتی دیگر، عقل معاش، مهربانی کردن با مردم است؛ چیزی که حضرت رضا علیه السلام آن را نیمی از عقل توصیف می کنند.

از طرفی در جامعه صنعتی، رسانه های جمعی نقش بسیار اثرگذاری در شکل گیری سبک زندگی انسان ها داشته اند که مهم ترین آنها تلویزیون است. احتمالاً در دوران پس از جامعه صنعتی یعنی جامعه اطلاعاتی باید این تأثیر را در رسانه های نو به ویژه اینترنت جست وجو کرد، اما نقش مهم و اثرگذار تلویزیون در عصر جدید کماکان به قوت خود باقی است. از آنجا که یکی از کارکردهای تلویزیون سرگرمی است و گروهی آن را مهم ترین و اثرگذارترین کارکرد تلویزیون می دانند، به نظر می رسد آنچه در تلویزیون در شکل گیری سبک های زندگی مهم تر است، محتوای سرگرمی تلویزیون است. بنابراین، در سطح خط مشی ها و باید و نبایدها درباره موضوع کارکرد سرگرمی تلویزیون جامعه ای دینی، ضروری است دیدگاه اسلام نسبت به این مقوله برای اصحاب رسانه مشخص و تبیین شود.

در اصل تأیید و لزوم وجود سرگرمی به عنوان بخشی از زندگی از منظر اسلام هیچ شکی نیست. بنابراین می توانیم بگوییم تلویزیونِ دینی نیز باید چنین مقوله ای را داشته باشد که هم به فرهنگ سازی این مقوله در زندگی مخاطبان خود کمک کند و هم بخشی از این سرگرمی را تأمین سازد. اما آنچه دسته ای از روایات در نکوهشِ سرگرمی گفته اند، آسیب هایی را در سرگرمی گوشزد می کند و باید و نبایدهایی را برای آن تعریف می کنند. به طور مشخص، در سخن امام رضا علیه السلام مشروع بودن، در تضاد نبودن با دین داری (مروت و مردانگی) و اسراف نکردن و زیاده روی در سرگرمی، گوشزد شده است.

آنچه به طور خلاصه از بایدهای سرگرمی در بررسی روایات و نتایج پژوهشگران نتیجه می دهد، پرداختن به سرگرمی با هدف به دست آوردن نشاطِ روحی برای رشد و تعالی بیشتر است و آنچه از نبایدهای سرگرمی به دست می آید، دوری از غفلت است. سرگرمی مناسب در تلویزیون، مخاطب را به نوعی نگاه عمیق در هستی کمک می کند، اما سرگرمی نامناسب به غفلت بیشتر مخاطبان دامن می زند و نوعی تقلیل گرایی و ندیدن حقیقت را برای جامعه مخاطبان خود ایجاد می کند.

نشاط در برابر تنبلی و سستی، محصول نوعی سرگرمی مناسب است که امام رضا علیه السلام آن را عامل پیدایش فهم و بصیرت معرفی می کنند. همچنین نشاط با ائمه علیهم السلام ارتباط مهمی داشته و از آن به عنوان موهبتی که نتیجه دوستی ولایت و حالتی که پس از زیارت به انسان دست می دهد، اشاره شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بخش مهمی از تأمین هدف بصیرت افزایی در تلویزیون در ارتباط با ایجاد نشاط در مخاطبان است؛ نشاطی که حالتی را مانند حالت دوستی اهل بیت علیهم السلام و حالات پس از زیارت آن بزرگواران را برای انسان تداعی می کند. شکل زیر یک الگوی مفهومی از مباحث ارائه شده، در این نوشتار را به تصویر کشیده است

لطفاً برای دیدن این نمودار به فایل پی دی اف مراجعه کنید

بر اساس این الگوی مفهومی، به سیاست گذاران، نویسندگان، تولیدکنندگان و دیگر اصحاب رسانه پیشنهاد می شود تولیداتشان در زمینه سرگرمی در تلویزیون به گونه ای باشد که با هدف کلی ایجاد نشاط (نه غفلت) سازگار باشد. برای این منظور بایسته های حوزه مفهوم سرگرمی که در این الگوی مفهومی به آنها اشاره شده است، به این کار کمک می کند. به کارگیری طنز، فکاهی، شعر، داستان سرایی، ذکر خاطره در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با محوریت طنز در قالب برنامه های مسابقه ای و حتی تحلیلی - خبری می تواند با انتقال پیام های مفید به مخاطبان، نوعی سرگرمی مطلوب را عرضه کند. خودداری از مسخر گی و تمسک به حرکات ظاهری با هدف خنداندن به جای تکیه بر مفاهیم پرمغز و طنزآلود در تولیدات برنامه های سرگرمی محور سفارش می شود.

در پایان به دیگر پژوهشگران پیشنهاد می شود برای رسیدن به بینشی جامع از دیدگاه اسلامی دیگر مقوله های مرتبط با موضوع سرگرمی مانند تفریح، سیاحت، خنده و ورزش[17] را مطالعه کنند. همچنین بررسی تطبیقی برنامه های سرگرمی محور تلویزیون با بایسته های یادشده در این نوشتار، امکان ارزیابی این برنامه ها را با رویکرد دینی فراهم خواهد کرد. در حوزه های مخاطب سنجی نیز بررسی برنامه های سرگرمی محور درباره ایجاد نشاط یا غفلت، تأثیر نهایی این دست برنامه ها را نشان می دهد.

منابع

احمدی بیرجندی، احمد؛ نقوی زاده، سید علی. (1377). مدایح رضوی در شعر فارسی. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. چاپ سوم.

امین عاملی، سید محسن. (1376). سیره معصومان (ج 5). ترجمه: علی حجتی کرمانی. تهران: سروش.

آسابرگر، آرتور(1383). روش تحلیل رسانه ها. ترجمه: پرویز اجلالی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها.

پورامینی، محمدباقر. (1392). سبک زندگی، منشور زندگی در منظر امام رضا علیه السلام. مشهد: آستان قدس رضوی.

پهلوانیان، احمد. (1386). تلویزیون و سرگرمی غفلت زا. نشریه میان رشته ای رواق هنر و اندیشه، شماره13. مرداد.

تسنیم. مؤسسه آموزشی - پژوهشی قرآن و نهج البلاغه. (1392). سبک زندگی از منظر امام رضا علیه السلام. کرمان: ودیعت. چاپ دوم.

تورکیلدسن، جورج. (1382). اوقات فراغت و نیازهای مردم.ترجمه: عباس اردکانیان. تهران: نوربخش.

توسو، دایا کیشان. (1389). اطلاع رسانی سرگرم کننده جهانی به منزله ایدئولوژی. نشریه جهانی رسانه. تابستان. شماره 7.

تهامی خلیل آباد، علی. (1389). بررسی فقهی بازی و سرگرمی از دید فقه امامیه. پایان نامه کارشناسی ارشد، گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی. دانشگاه آزاد اسلامی. واحد سبزوار. تابستان.

حمومی جوینی، ابراهیم بن محمد. مسند امام رضا علیه السلام.

جوادی آملی، عبدالله. (1391). مفاتیح الحیاة. قم: اسرا. چاپ پنجاه و سوم.

خرمی، زهرا؛ زعفریان، رضا؛ محمدی الیاسی، قنبر. (1390). شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های نقش تلویزیون در توسعه فرهنگ کارآفرینی. مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ. سال اول. شماره 2. پاییز و زمستان.

خوشنویس، ناهید. (1388). «بررسی تأثیر برنامه های تلویزیونی بر سبک زندگی». ماهنامه انجمن روابط عمومی ایران. شماره 69. آذر.

روشندل اربطانی، طاهر. (1386). «چیستی مدیریت رسانه». نشریه رسانه. سال هجدهم. شماره 2.

شرف الدین، حسین. (1390). الگوی مطلوب سرگرمی در یک رسانه دینی (با تأکید بر رسانه ملی). نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی. سال دوم. شماره چهارم. پاییز.

شریف قرشی، باقر. (1382). پژوهشی دقیق در زندگانی امام رضا علیه السلام (ج 2). ترجمه: سید محمد صالحی. تهران: نشر اسلامیه.

شیخ عباس قمی. مفاتیح الجنان. قم: اسوه.

شیخ کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب. (1375). اصول کافی (ج 2، 5 و6). ترجمه: آیت الله کمره ای. قم: اسوه.

شیخ مفید. (1380). ارشاد. ترجمه: محمدباقر ساعدی خراسانی. تهران: اسلامیه.

طبرسی، فضل بن حسن. 1390ه‍. ق. زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام (جلد 75). ترجمه: عزیزالله عطاردی، تهران: اسلامیه.

عباسی، شهاب الدین. (1382). «دین، فناوری و تلویزیون از دید نیل پست من». سنجش و پژوهش. سال دهم. شماره 35. پاییز.

عطاردی، عزیزالله. (مؤلف و مترجم) (1397ه‍. ق). اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام. تهران: کتابخانه صدر.

علیزاده، عبدالرحمان؛ فتحی نیا، محمد. (1386). «بازنمایی سبک زندگی طبقات اجتماعی در سریال های خانوادگی تلویزیون». سنجش و پژوهش. شماره 52.

علی بن موسی علیه السلام، امام هشتم. (1389). نامه زرین سلامت. ترجمه: رسالة ذهبیة منسوب به امام علی بن موسی الرضا علیه السلام. مشهد: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهش های اسلامی.

عیوضی، غلامحسین. (1388). «سبک زندگی تلویزیونی و مصرف». فصل نامه فرهنگی دفاعی زنان و خانواده. سال پنجم. شماره 16. تابستان.

فروزان، حامد؛ امینی، حجة الله. 1392. «آسیب شناسی سبک زندگی در برنامه های تلویزیون و راهکارهای ارتقای آن در ایران امروز»، فصل نامه فرهنگ مشاوره و روان درمانی. شماره 13.

فضل الله، محمدجواد. (1382). تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام. ترجمه: سید محمدصادق عارف. مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. چاپ هفتم.

قاسمی، حاجرالسادات. 1388. «جنسیت، خانواده و سیمای جمهوری اسلامی». نشریه حورا. شماره 32 نمایه در:

www.ensani.irfacontent111957default.aspx

ماهروزاده، طاهره. 1387. نسبیت گرایی اخلاقی و نقد و بررسی آن. همایش بین المللی اخلاق اسلامی در دانشگاه ها. نمایه در:

مایلز، استیون. 1392. جامعه شناسی جوانان، روند تغییرات در سبک زندگی جوانان. ترجمه: مینا قریب و نعیمه جوان. تهران: جامعه شناسان.

مجلسی. 1363. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار. تهران: اسلامیه، چاپ دوم.

محدث اربلی. 1382. کشف الغمة (ج 1). ترجمه: علی بن حسین زواره ای. تهران: اسلامیه. چاپ سوم.

مختاری، مهدی. 1388. «بازشناسی جایگاه سرگرمی در تلویزیون دینی». نشریه میان رشته ای رواق هنر و اندیشه. مهر و آبان. شماره 39 و 40.

مسعودی، امیدعلی. 1388. «شبکه های تلویزیونی به مثابه عوامل مؤثر بر فرهنگ عمومی (بررسی موردی سیانان، الجزیره و العالم در جنگ دوم خلیج فارس)»، نامه پژوهش فرهنگی. سال دهم. دوره سوم. شماره هفتم. پاییز.

مطهری، مرتضی. 1383. سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام (جلد 1). تهران: صدرا. چاپ چهارم.

معتمدی، عبدالله. 1392. «سبک زندگی مطلوب براساس دیدگاه ارتباطی(ارتباط انسان با خود، خداوند، دیگران و طبیعت)». فصل نامه فرهنگ مشاوره و روان درمانی. ویژه نامه (سبک زندگی) سال چهارم. شماره13. بهار.

معروف الحسنی، هاشم. 1382. زندگانی دوازده امام علیهم السلام (جلد 1). ترجمه: محمد مقدس.تهران: امیرکبیر. چاپ چهارم.

معین، محمد. 1382. فرهنگ معین (یک جلدی). تهران: زرین.

مقدس، علی اصغر؛ لهسایی زاده. عبدالعلی؛ غفاری نسب، اسفندیار. 1387. «تأثیر فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی بر سبک زندگی: مطالعه موردی افراد مهاجر و بومی طایفه دهدار فارس». مجله جهانی رسانه - نسخه فارسی. شماره 5. بهار.

http:www.ensani.irfacontent69660default.aspx

پی نوشت ها:

[1] دانشجوی دکتری مدیریت رسانه ای دانشگاه امام رضا(ع).

[2] اجْتَهِدُوا فِی أَنْ یکونَ زَمَانُکمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِینَ یعَرِّفُونَکمْ عُیوبَکمْ وَ یخْلِصُونَ لَکمْ فِی الْبَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکمْ فِی غَیرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَی الثَّلَاثَةِ سَاعَاتٍ- لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَکمْ بِفَقْرٍ وَ لَا بِطُولِ عُمُرٍ فَإِنَّهُ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالْفَقْرِ بَخِلَ وَ مَنْ حَدَّثَهَا بِطُولِ الْعُمُرِ یحْرِصُ اجْعَلُوا لِأَنْفُسِکمْ حَظّاً مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطَائِهَا مَا تَشْتَهِی مِنَ الْحَلَالِ وَ مَا لَا یثْلِمُ الْمُرُوَّةَ وَ مَا لَا سَرَفَ فِیهِ وَ اسْتَعِینُوا بِذَلِک عَلَی أُمُورِ الدِّینِ فَإِنَّهُ رُوِی لَیسَ مِنَّا مَنْ تَرَک دُنْیاهُ لِدِینِهِ أَوْ تَرَک دِینَهُ لِدُنْیاهُ(علامه مجلسی، 1363: ج75: 321).

[3] بیشترین جلوه مردانگی در ارتباط با دین و نگهداری آن است؛ چراکه در حدیثی امام حسن(ع) در تعریف مروت می گویند: «مردانگی به نگهداری دین است و اصلاح مال و قیام به حقوق.» (ابن شعبه، 1404: 369) یا در حدیثی دیگر امام موسی(ع) در توصیه های خود به هشام می فرمایند: «هشام! آن که مروت و مردانگی ندارد، دین ندارد». (همان، 621)

[4] رسول خدا(ص) می فرماید: «بهترین سرگرمی مرد مؤمن، شنا و بهترین سرگرمی زن ریسندگی است». (جوادی آملی، 1391: 204)

[5] رسول خدا(ص) می فرماید: «محبوب ترین سرگرمی نزد خدا، اسب دوانی و تیراندازی است». (همان: 203)

[6] علامت فاسق چهار چیز است: «سرگرمی، لغو، دشمنی و بهتان». (ابن شعبه، 1404قمری: 43)

[7] علامت غافل چهار چیز است: «کوردلی، اشتباه، سرگرمی و فراموش کاری». (همان: 43)

[8] جابر گوید: «روزی امام باقر(ع) از خانه بیرون آمد و فرمود: جابر! من امروز غمگین و دل مشغولم. عرض کردم: قربانت، چرا؟ برای دنیا؟ فرمود: نه، در غم آخرتم. «جابر! هر که حقیقت ایمان خالص به قلبش وارد شود، به پیرایه های دنیا دل نبندد، زیور دنیا بازیچه و سرگرمی است و سرای آخرت زندگانی (حقیقی) است». (ابن شعبه، 1404: 457) یا اینکه امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «مردم! نه هیچ کس با زرنگی پشیزی بیفزاید، نه با حماقت پشیزی از دست دهد. آن که این نکته بداند و به آن عمل کند (خود را بیجا به زحمت نیفکند و) در عین سودمندی از همه آسوده تر است و آن که این رمز نشناسد، در عین زیانمندی از همه پرمشغله تر است، چه افراد مرفه که گمان کنند در نعمت به سر برند و همان نعمتشان (بر اثر سرگرمی به دنیا و غفلت از خدا) مایه غافل گیری و عذاب شود و چه مبتلایان که در نظر مردم گرفتارند و همان گرفتاری (بر اثر صبر و مقاومت و آب دیدگی) باعث کمال و رفعتشان گردد». (ابن شعبه، 1404: 253)

[9] امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «منافق نگاهش، لهو (سرگرمی )، سکوتش، سهو و گفتارش، لغو است. بی نیاز شود طغیان کند، سختی بیند زبون گردد، زود رنج و دیر رضاست، به (بلای) اندک از خدا به خشم آید و به (عطای) بسیار راضی نشود، شر زیاد در دل دارد و (خوشبختانه) به همه دست نیابد، (نیت الکافر شر من عمله) و بر آن شر (و فتنه ها) که نتوانسته به پا کند افسوس برد». (ابن شعبه، 1404: 329)

[10] غایت اخلاق اپیکوری لذت است که آرامش روحی و سکون خاطر تا جایی که موجب لذت شود، معتبر و ارزشمند است. (ماهروزاده،1387)

[11] نمی بینم نشاط «عیش» در کس؛  نه درمان دلی، نه درد دینی

[12] عشرت کنیم ورنه به حسرت کشندمان؛  روزی که رخت جان به جهان دگر کشیم

[13] عبد الرحمن بن سیابه گفت: «امام صادق(ع) این دعا را به من داد: بار خدایا! آسودگی مرا در این دنیا در ترس از خودت مقرر دار و تنبلی مرا به شوق و نشاط تبدیل کن». (کلینی، 1375: ج6: 359 - 363)

[14] معمر بن خلاد گوید: «از حضرت رضا(ع) پرسیدم و گفتم: قربانت گردم مردی در میان گروهی زندگی می کند و در این میان سخنانی رد و بدل می گردد که از آن سخن تفریح و خنده می کنند؟ فرمود: مانعی ندارد مادامی که...! راوی گوید: من گمان کردم مقصودش این است مادامی که به فحش و ناسزا نرسد. سپس فرمود: عرب های بیابان گرد خدمت حضرت رسول9 می رسیدند و حضرت به آنان هدیه ای مرحمت می کردند و سپس می فرمودند: قیمت هدیه ما را بدهید و در این هنگام خنده می کردند، و هر گاه از موضوعی مهموم می شدند می فرمودند آن اعرابی کجاست، کاش نزد ما آمده بود». (عطاردی، 1397قمری: 485)

[15] سید کریم امیری، متخلّص به «امیر» و مشتهر به «امیری فیروز کوهی» به سال 1288 خورشیدی.

[16] امیر المؤمنین علی(ع) در این باره می فرماید: «... ای مردم! شما هدف هایی هستید که کمان های مرگ به سوی شما کشیده می شود و مال های شما به تاراج مصیبت ها داده می شود. هر غذایی که می خورید، همراه با اندوه هاست و هر گونه آبی که می آشامید، آلوده با گرفتاری ها. خدا گواه است هر نعمتی که به دست شما بیاید و موجبات نشاط شما را فراهم سازد، بلافاصله به فراق دیگری مبتلا می گردید». (شیخ مفید، 1380: 228)

[17] حضرت امام علی ابن موسی الرضا(ع) سفارش هایی را درباره زمان مناسب در ماه ها برای ورزش کردن دارند. ایشان تشرین اول (مصادف با آبان ماه) را برای ورزش نیکو می دانند. (شریف قرشی، 1382: 329) همچنین حرکت و ورزش را در ماه شباط (مصادف با اسفند) خوب دانسته (عسگری،1366: 33) و به طور کلی ورزش در فصل پاییز را توصیه می کنند. (همان: 39) ایشان در ماه حزیران(مصادف با تیر) ورزش قبل از صبحانه را مکروه (شریف قرشی: 1383: 327) و سفارش می کنند ورزش را در ماه آب (مصادف با شهریور) کم کنند. (عسگری، 1366: 32) همچنین می فرماید: در ماه آیار (مصادف با خرداد) نباید قبل از خوردن غذا ورزش کرد. (همان: 31)

نظر شما