موضوع : پژوهش | مقاله

«سیره رضوی» و اصول و شاخصه های بصیرت افزایی در رسانه ملی

مجله  معارف رضوی و رسانه  دو فصلنامه‌ معارف رضوی و رسانه 2 (پاییز و زمستان 1391) 

نویسنده : کرامتی، مهدی
چکیده
بصیرت از لازمه های اصلی کار در رسانه ملی است. افزون بر ضرورت وجود این شاخصه در کارکنان و برنامه سازان صدا و سیما، برنامه های تولیدی این مجموعه باید در راستای بصیرت افزایی آحاد جامعه گام بردارد.

برای رسیدن به این هدف می‎توانیم از سیره اهل بیت علیهم السلام کمک بخواهیم. در این نوشتار پژوهشی، با مطالعه سیره رضوی به این نتیجه رسیده ایم که رسانه ملی با اتکاء به اصول و شاخصه‎های بصیرت افزایی در سیره رضوی، می‎تواند موفقیت چشم گیری در این زمینه داشته باشد.

برخی از مهمترین این اصول بدین قرار است: الف) آگاهی بخشی؛ ب) هوشیاری؛ ج) مخاطب شناسی؛ د) جریان شناسی؛ ه‍) تبیین ارزش های واقعی؛ و) استفاده از اندیشمندان؛ ز) پرهیز از ابزاری شدن؛ ح) نشر فرهنگ تساوی انسان ها؛ ط) استقلال در برابر فشارها؛ ی) برخورد منطقی؛ ک) پرهیز از قضاوت زود هنگام؛ ل) مبارزه با انحراف؛ م) پاسخ روشن به شبهات.

1. درآمد
تاریخ زندگی امام رضا علیه السلام با رویدادها و دگرگونی های بزرگی همراه است. محققان شیعه، سنی و غیر مسلمان این رخدادها را پژوهش کرده اند. آموزه های زندگی آن حضرت در دست یابی به راه‎های موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی ظرفیت بالایی دارد.

با وجود پژوهش های فراوان، هنوز ابعاد زیادی از زندگی آن حضرت پنهان مانده است. از جمله وجوهی که می توان آن را به صورت عمیق در زندگی حضرت مطالعه کرد، برنامه های امام رضا علیه السلام در زمینه بصیرت افزایی است.

این نوشتار در پی آن است تا با استناد به سیره آن حضرت، اصول و شاخصه‎های بصیرت افزایی رسانه ملی در جامعه را مطرح نماید.

2. تعریف مفاهیم
پیش از وارد شدن به اصول و شاخصه‎های بصیرت در سیره رضوی، ابتدا به تعریف برخی از مفاهیم کلیدی این بررسی می پردازیم:

بصیرت
بصیرت، از ریشه «بصر» است و در تبیین آن، حجت و برهان، عقیده‍. قلبی، هوش، عبرت، شناخت، یقین و زیرکی آورده شده است. (ابن منظور، 1414ه‍. ق: ج4: 64)

راغب، در تشریح معانی «بصر» و «بصیرت» نوشته است: نیروی ادراک قلب، دیدن همراه با رؤیت قلبی. (راغب اصفهانی، 1412ه‍. ق: ج1: 127)

در لغت نامه دهخدا به بینایی، دانایی، هوشیاری و.... معنی شده است. (دهخدا، 1385: ج1: 127)

اما لغت شناسان در تحلیل این واژه، دو معنا با رویکردهای متفاوت مطرح کرده اند:

الف) مترادف با کلمه "رأی" و به معنای دیدن با چشم، (راغب اصفهانی، 1412ه‍. ق: ج1: 128) یا حس بینایی (قریشی، 1371 ش: ج1: 195) است که در قرآن کریم نیز استعمال شده است؛ «کلَمْحِ الْبَصَر...؛ مانند یک چشم به هم زدن...». ( نحل:77)

ب) بینایی درون، قدرت ادراک دل. (راغب اصفهانی، 1412ه‍. ق: ج1: 128) آیه شریفه«فَکشَفْنا عَنْک غِطاءَک فَبَصَرُک الْیوْمَ حَدِیدٌ؛ پس امروز دیده تو (بسبب برداشتن پرده غفلت و ناآگاهی، در دیدن آنچه در دنیا نمی دیدی) تند و تیز است». (ق: 22) یعنی تیزبینی و نیروی درک حقیقت.

و در اصطلاح، نیرویی است که به کمک آن، حقیقت و باطن امور (چنان که هست) درک می شود و تشخیص درست از نادرست و حق از باطل ممکن می شود. به دیگر سخن، همان بینش درونی است که شخص با آن، در میان مردم زندگی می کند؛ مسیر درست را تشخیص می دهد و انتخاب می نماید. چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ؛ و برای او نوری پدید آوردیم تا در پرتو آن، در میان مردم راه برود(زندگی کند)» (انعام:122). انسان به واسطه بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امور غیر واقعی، باز می شناسد و درگرفتن اطلاعات و داده ها، ارائه نظر و رأی و... درست می گوید و در مقابل به فرموده امام علی علیه السلام «فَاقِدُ الْبَصَیرَةِ فَاسِدُ النَّظَرِ؛ آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است» (واسطی، 1376: 359).

هر چند ارتباط نزدیکی میان بصیرت به معنای روشنایی و بصر به معنای چشم وجود دارد، ولی بصیرت اصطلاحی، فراتر از دیدن با چشم است و به مرتبه ای اشاره دارد که شخص بتواند علاوه بر بهره گیری از ابزار حسی چشم و دیدن، از راه قلب و دل خویش، آنچه را یافته تحلیل کند، اطلاعات بیرونی را با واقعیت ها تطبیق دهد؛ به یک نتیجه گیری منطقی و درست برسد و نسبت به آنچه دیده است واکنش سازنده و مثبت داشته باشد.

بنابراین، بصیر کسی است که بتواند از واقعیت ها به درستی آگاهی یابد و اطلاعات را در مغز و قلب خویش تجزیه و تحلیل کند و عملکردی متناسب با آن داشته باشد.

قرآن کریم از بصیرت به همین معنا استفاده می کند و می فرماید: «أَدْعُواْ إِلی اللَّهِ عَلی بَصِیرَة؛ با بینایی (با حجّت و دلیل عقل و علم، نه از روی تقلید و پیروی از دیگران، مردم را) به سوی (توحید و دین و آیین) خدا می خوانم» (یوسف:108). یعنی من و پیروانم با معرفت و تحقیق به خداوند دعوت می کنیم.

بصیرت افزایی
به معنی فراهم آوردن زمینه های لازم برای درک حقیقت (چنان که هست) و ارائه ابزار مورد نیاز برای آن.

سیره رضوی
سیره، به معنی سبک و روش بوده و سیره رضوی یعنی شیوه ای که امام رضا علیه السلام برای رسیدن به اهداف متعالی خود می‎پیموده است.

اصول
جمع اصل و به معنی قواعد و قوانینی که بر چیزی حاکم، یا اساس و پایه آن می‎باشند. البته به معنای راهنما، الگوی عمل و اندیشه، قواعد و چارچوب و به مفهوم «خط مشی» و «سیاست» نیز به کار رفته است. (ویسی، 1389: 79) این قواعد پایدار بوده و در شرایط مختلف دگرگون نمی شود. بلکه بر مبنای آنها شیوه ها و الگوهای عملی تدوین می شود که در موقعیت های مختلف اجرا می گردد.

3. اصول و شاخصه‎های بصیرت افزایی با استناد به سیره رضوی
قرآن کریم، یکی از ویژگی های فرستادگان الهی را داشتن بینش صحیح در رفتار و کردار دانسته و جامعه اسلامی و پیروان دین را نیازمند آن معرفی می کند: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی؛ بگو این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم». (یوسف: 108)

اما بعضی مواقع، فقدان بصیرت باعث بی‎نتیجه شدن تلاش ها می‎شود. داستان حضرت موسی علیه السلام و حرکت او بر ضد طاغوت یکی از این رخدادها است. بنی اسرائیل در موضوع امام و پیشوای خود بارها شک کردند. حتی در شب موعود وقتی فرمان آمد از رود نیل بگذرند، تردید داشتند. این تردیدها در میقات چهل روزه موسی به اوج خود رسید و انقلاب نوپای پیامبر خدا را با مشکل مواجه نمود.

این داستان های عبرت‎آموز، همه از لزوم بصیرت در اعمال و رفتار حکایت دارد. در غیر این صورت ممکن است همه تلاش ها بی نتیجه به پایان برسد. حضرت موسی بصیرت کافی داشت و با اقدامات به موقع توانست مردم را از چنگال فرعون برهاند؛ اما بینش سست مردم، فرجامشان را گوساله پرستی قرار داد.

شاید راز سخن امام رضا علیه السلام همین باشد؛ حضرت عمل اندک، اما دارای پشتوانه بصیرت را ستوده است و آن را از کرداری دائم، اما از روی بی بصیرتی برتر می‎دانند و می‎فرمایند: «اعْلَمْ! أَنَّ الْعَمَلَ الدَّائِمَ الْقَلِیلَ عَلَی الْیقِینِ وَ الْبَصِیرَةِ أَفْضَلُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْعَمَلِ الْکثِیرِ عَلَی غَیرِ یقِینٍ وَ الْجَهْل؛ بدان! عمل مداومِ اندک، اما توأم با یقین و بصیرت، در نزد خداوند، برتر از عمل بسیار، اما توأم با غیر یقین و نادانی است». (مجلسی، 1404ه‍. ق: ج75: 348)

در ادامه به مهم ترین اصول بصیرت افزایی با استناد به سیره رضوی، به صورت مختصر اشاره خواهیم کرد:

1-3. آگاهی بخشی
اطلاع رسانی و آگاه کردن مردم به شرایط زمانشان از قلمروهای مهم در بصیرت افزایی است. بدون شک هرچه میزان شناخت و درک مردم از شرایط موجود بیشتر باشد، قدرت انتخاب و گرفتن تصمیم صحیح بالاتر می رود.

در نگاه فرهنگ غنی و پویای اسلام، مسلمانی دارای ارزش و اعتبار و سرچشمه تحول و تحرک است که با آگاهی و بینش رشد کند، استوار گردد و برای فرد و جامعه پیشرفت به ارمغان آورد.

ائمه دین علیهم السلام با رهنمودهای رهایی بخش خویش بر لزوم ایجاد بسترها و زمینه های لازم برای تحقق این آگاهی در ابعاد و موضوعات گوناگون تأکید نموده اند تا هر مسلمانی از پشتوانه های لازم برای حرکت صحیح و مقصدرسان در امور مختلف برخوردار شود.

امام رضا علیه السلام در تبیین وظایف خطیب نماز جمعه، که خود از رسانه‎های عمومی به شمار می آید، می فرماید: «یخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَیهِمْ مِنَ (الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِی لَهُمْ فِیهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَة؛ مردم را به جریان های خوب یا بدی که در آفاق دوردست برای عالم اسلام اتفاق می افتد و منفعت و ضررشان در آن است، آگاه کنید». (حر عاملی، 1409ه‍. ق: ج7: 344)

اهمیت آگاهی بخشی در فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله به یکی از اصحاب خود، آنگاه که از فضیلت علم سخن می‎گویند، این گونه بیان می‎شود: «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ اللَّهَ یطَاعُ بِالْعِلْمِ وَ یعْبَدُ بِالْعِلْمِ وَ خَیرُ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ مَعَ الْعِلْمِ وَ شَرُّ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ مَعَ الْجَهْل؛ آیا نمی دانی که خداوند با علم و دانایی اطاعت و عبادت می‎شود و خیر دنیا و آخرت با دانش است و شرّ دنیا و آخرت با نادانی است». (مجلسی، 1404ه‍. ق، ج:1: 204).

2-3. هوشیاری
از محوری ترین مسائل در دفع تهدیدها و دفاع از یک ملت، دشمن شناسی است. در طول تاریخ بسیاری از امت ها به دلیل غفلت از دشمنان و فقدان آگاهی و بصیرت لازم در مسائل سیاسی و اجتماعی و در پی آن نداشتن درک درست از شرایط و تشخیص ندادن توطئه های بیگانگان، به سرنوشتی هلاکت بار دچار گردیده اند.

از امام رضا علیه السلام درباره عقل و هوشیاری می پرسند؟ حضرت (که درود خدا بر او باد) می فرماید: «التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّةِ، وَ مُداهَنَةُ الاْعْداءِ، وَ مُداراةُ الاْصْدِقاءِ؛ تحمّل مشکلات و ناملایمات، زیرک بودن و حرکات دشمن را زیر نظر داشتن، مدارا کردن با دوستان (تا اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود)». (مجلسی، 1404 ه‍. ق: ج72: 393)

امام علیه السلام، در این بیان گهربار سه استراتژی مهم را یادآوری می نمایند. اموری که رعایت آنها لازمه توسعه و پیشرفت جامعه انسانی است. اگر مردم هوشیار نباشند، تاریخ تکرار خواهد شد. مردم در دوران بعد از رسول خدا و یا صلح امام حسن و.. . از هوشیاری لازم برخوردار نبودند؛ در نتیجه جریان حق شکست خورد. اگر آگاهی و هوشیاری بر جامعه حاکم باشد، وحدت کلمه امت اسلامی حفظ می‎شود و از موقعیت هایی که برای تعالی جامعه اسلامی پیش می‎آید، بهترین استفاده‎ها خواهد شد.

امام رضا علیه السلام، همچنین در حدیثی با ذکر ویژگی مهم فتنه گران، پرده از ترفند آنان برداشته و معیار تشخیص حق و باطل را در فضای فتنه بیان فرموده است:

إنّ ممّن ینتحلُ مودّتنا أهلَ البیت، من هو أشدُّ فتنةً علی شیعتِنا من الدّجّال.فقلتُ: بماذا؟قال: بموالاتِ أعدائِنا و معاداةِ أولیائِنا. إنّه إذا کان کذلک، اختلطَ الحقُّ بالباطل و اشتبهَ الأمرُ فلم یعرَف مؤمنٌ من منافقٍ. (وسائل الشیعه، ج 16، 179).

همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنه گری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته می شود و مؤمن از منافق بازشناخته نمی شود

بر اساس این بیان حضرت رضا علیه السلام، کسانی که مدعی مودت اهل بیت هستند، ممکن است فتنه هایی بیافرینند که برای شیعیان واقعی از فتنه دجال در آخرالزمان که از نشانه های نزدیکی ظهور حضرت حجت عج است شدیدتر و دشوارتر باشند. بنابراین نمی توان تنها با ظاهر اشخاص که خود را محب و طرفدار حق می نمایانند، دل خوش کرد. بلکه باید رفتار و گفتار آنها را با معیار حق سنجید.

در واقع امام علیه السلام، با ذکر ویژگی مهم فتنه گران یعنی دوستی با دشمنان و دشمنی با دوستان، پرده از ترفند آنان برداشته و معیار تشخیص حق و باطل را در فضای شبهه ناک بیان فرموده است. بر این اساس، کارآمدترین شاخص در این باره، بصیرت در تمسک به دو اصل «ولایت دوستان و برائت از دشمنان» است که در آموزه های دینی، لازمه ایمان شمرده شده اند.

3-3. مخاطب شناسی
شناخت مخاطب یکی از ضروریات اصلی در هر ارتباطی به حساب می آید. انسان آگاه همواره، در معاشرت خود، حدود و میزان درک و فهم طرف مقابل را رعایت می نماید. اولیای الهی از این مسئله غافل نبودند و با رعایت آن برنامه تبلیغی خود را عملی می ساختند. همین است که وقتی یونس بن عبد الرحمن از حرف مردم به تنگ می آید و به حضرت شکوه می کند؛ امام رضا علیه السلام به او می فرمایند: «یا یونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا یعْرِفُونَ وَ اتْرُکهُمْ مِمَّا لَا یعْرِفُونَ، کأَنَّک تُرِیدُ أَنْ یکذَّبَ اللَّهُ فِی عَرْشِهِ؛ ای یونس، با مردم به اندازه فهم و درکشان سخن بگو، و از بیان آنچه درک نمی کنند پرهیز کن، (در غیر این صورت از نظر آنان) گویا تو قصد کرده ای بر خداوندی که در عرشش بر همگان حکم می راند، دروغ ببندی». (همان: ج2: 65)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‎فرماید:

مَنْ عَمِلَ عَلَی غَیرِ عِلْمٍ کانَ مَا یفْسِدُ أَکثَرَ مِمَّا یصْلِحُ؛ هر که بدون دانش وارد کاری شود، بیشتر از آنکه مایه اصلاح باشد مایه فساد است (کلینی، 1365.ج 1: 44)

بنابراین، اهتمام به رعایت ظرفیت وجودی افراد و تفاوت های آنان، نکته ای است که در روایات بر آن تأکید شده است و به تصریح و تلویح خواسته شده تا از ارائة معرفت سنگین و غیر قابل فهم به اشخاص کم ظرفیت و فاقد درک و تحمل کافی خودداری شود.

4-3. جریان شناسی
در دوره ای که کثرت اطلاعات، انسان ها را دچار حیرت و سرگردانی می‎کند و آنان را در راه شناخت درست از غلط و حق از باطل با مشکل روبه رو می‎سازد، جریان شناسی و برخورداری از یک بینش و نگرش کلان نسبت به گفتمان ها واندیشه ها، می‎تواند انسان ها و جوامع را از فرو غلتیدن در دام جریان های منحرف نجات دهد. به بیان دیگر در جهان امروز که زندگی هویت سازمانی و سیستمی پیدا کرده و ارتباطات نظام‎مند شده است، درک و تشخیص حق و حقیقت پیچیده شده و مهم ترین و مطمئن ترین راه برخورداری از بصیرت و توسعه و تعمیق آن، جریان شناسی و آگاهی از گفتمان های حاکم بر جهان و جامعه است. (مهاجر نیا،1389: 87 و 89)

این نکته در زندگی حضرت رضا علیه السلام قابل تامل است؛ حضرت حتی در مقابل جبارانی مثل مامون می ایستد و با شهامت تمام جریان های حق و باطل را از هم جدا و راه سوء استفاده مخالفان را می‎بندد و مسیر انحراف اجتماعی را سد می‎کند.

بعد از محاکمه زید بن موسی، مامون به امام رضا علیه السلام گفت: اگر برادرت قیام کرده و با جنایت های خود دست به ناامنی زده است، در گذشته زید بن علی قیام کرد و کشته شد. و اگر در رابطه با من، مقام و موقعیت فعلی را نداشتید، او را می کشتم. او کار کوچکی انجام نداده است.

امام رضا علیه السلام فرمود: برادرم زید را با زید بن علی مقایسه نکن. او از علمای آل محمّد بود. به خاطر خداوند عزّ و جلّ غضب نمود، و با دشمنان او جنگید تا در راه خدا کشته شد.

پدرم از قول پدرش جعفر بن محمّد علیه السلام این گونه نقل می کرد: «خداوند عمویم زید را رحمت کند. او مردم را به رضا (شخص پسندیده) از آل محمّد دعوت می کرد و اگر پیروز می شد، به آنچه مردم را بدان دعوت می کرد، وفا می نمود».

با من درباره‍. قیامش مشورت کرد. به او گفتم: عمو جان! اگر راضی هستی که کشته شوی و در محلّه کناسه جسدت را به دار آویزاند؛ این کار را انجام بده.

بعد از رفتن زید، حضرت صادق علیه السلام فرمود: وای بر کسی که فریاد او را بشنود و او را یاری نکند.

مأمون که نمی خواست از حرف خود کوتاه بیاید؛ برای محکم کاری حرف خود گفت: یا ابا الحسن! آیا روایاتی در مذمّت افرادی که به ناحقّ ادّعای امامت می کنند، وارد نشده است؟

حضرت فرمود: زید ادّعای ناحق نمی کرد. پرهیزکارتر از این بود که چنین کند. او می گفت: شما را به فرد پسندیده از آل محمّد دعوت می کنم.

این روایات در مورد افرادی است که ادّعا می کنند خداوند آنان را به امامت تعیین کرده است و مردم را به غیر دین خدا دعوت کرده و آنها را از راه خدا منحرف می کنند. به خدا قسم زید از مخاطبان این آیه بود: «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، هُوَ اجْتَباکمْ؛ در راه خدا ـ آن طور که شایسته جهاد در راه خداست ـ جهاد کنید، او شما را برگزیده است». (حج: 78) (مجلسی، 1404ه‍. ق: ج46: 174)

امام این گونه در ماهیت جریان های پیرامون خود دقیق بودند و در هیچ شرایطی دست از روشنگری برنمی داشتند.

5-3. تبیین ارزش های واقعی
ارزش شناسی از موضوعات مهم و قابل توجه در بحث بصیرت افزایی است. برای واژه ارزش در علوم مختلف تعریف‎های متفاوت ارائه شده است. اما می‎توان آن را تصوراتی دانست که: انسان به آنها بها می‎دهد، آنها را ارزشمند می داند و برای رسیدن به آنها تلاش می کند. از سویی دیگر انسان علاقه مند رشد و تعالی است. اما بسته به شرایطی که در آن رشد کرده، تصوراتش متفاوت است و به تبع آن ارزش ها را گوناگون می‎بیند. ارزش ها ابتدا در سطح هستند، اما به هر چه بگذرند نفوذ آن در فرد و جامعه بیشتر می‎شود و تغییر یا اصلاح آن مشکل تر خواهد شد.

احمد بن عمر، از اصحاب امام رضا علیه السلام می گوید: مشکلات زندگی بر ما غالب شده بود. ثروت ما نابود شده بود و هر روز سختی ها بیشتر خودش را نشان می داد. به همراه حسین بن ثویر که از دوستان قدیمی و هم درد با من بود، به محضر حضرت رضا علیه السلام رفتیم. گفتیم: ای پسر رسول خدا زندگی ما خوب و سرشار از نعمت ها بود. اکنون شرایط عوض شده و دار و ندارمان از کف رفته است. می خواستم دعا بفرمایید خداوند نعمت های از دست رفته را به ما باز گرداند.

چهره حضرت تغییر کرد. احساس کردم تقاضای خوبی نداشته ایم. در پاسخ ما فرمود: می خواهید چه شوید؟! پادشاه! مایلید مانند طاهر (فرمانده کل قوای مأمون) و هرثمه (ازسرلشکران ) شوید؛ اما با اعتقادی که اکنون دارید مخالف باشید؟

- نه، به خدا قسم هرگز میل نداریم دنیا برایمان پر از طلا و نقره باشد؛ اما از این اعتقاد برگردیم. (کلینی، 1365: ج6: 346)

آن گونه که می‎بینیم، امام رضا علیه السلام با نشان دادن ارزش های حقیقی، صراط مستقیم را به پیروان خود نشان می‎دهد. این نه تنها سیره امام رضا علیه السلام که از شاخصه های اسلام ناب است. چنانکه در تاریخ آمده است: عده ای از مسلمانان نزد سلمان از پدران خود گفتند. آنگاه رو به او کرده و از او خواستند تا پدران خود را بشمارد. در پاسخ گفت: سلمان فرزند بنده خدا و در ادامه از برتریهای اسلام گفت. ماجرا به اطلاع پیامبر رسید، حضرت فرمودند: «یا مَعْشَرَ قُرَیشٍ إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دِینُهُ وَ مُرُوءَتَهُ خُلُقُهُ وَ أَصْلَهُ عَقْلُهُ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّا خَلَقْناکمْ مِنْ ذَکرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکمْ، ثُمَّ قَالَ النَّبِی لِسَلْمَانَ لَیسَ لِأَحَدٍ مِنْ هَؤُلَاءِ عَلَیک فَضْلٌ إِلَّا بِتَقْوَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ کانَ التَّقْوَی لَک عَلَیهِمْ فَأَنْتَ أَفْضَلُ.

ای جماعت قریش! اصل و تبار و بزرگی مرد به دین اوست و شخصیت وی اخلاق او، و ریشه و اصالتش، عقل اوست. هیچ کس از این افراد بر تو برتری ندارند مگر به تقوا و اگر تقوای تو بیشتر باشد تو بر آنان برتری». (کلینی، 1365: ج8: 181)

6-3. استفاده از اندیشمندان
برای انتخاب درست نیازمند کمک هستیم. عالمان و فرهیختگان جامعه می توانند راهنمایان خوبی باشند. دست یافتن به هدف های متعالی، بدون استفاده از اندوخته اندیشمندان ممکن نیست. آنها موهبتی برای رشد و توسعه جامعه به شمار می آیند. بنابراین، باید یک تعامل دو سویه بین افراد جامعه و اندیشمندان برقرار شود و هر کدام با یافتن نقش واقعی خود در قبال یکدیگر و توجه به آن، زیربنای توسعه را پی ریزی کنند. (موسوی موحدی، 1389: شماره26: 23)

اهمیت جایگاه اندیشمندان و لزوم توجه به آنها تا حدی است که امام رضا علیه السلام با تشبیه آنها به پیامبران قوم بنی اسرائیل، می فرمایند: «مَنْزِلَةُ الْفَقِیهِ فِی هَذَا الْوَقْتِ کمَنْزِلَةِ الْأَنْبِیاءِ فِی بَنِی إِسْرَائِیل؛ در این زمان جایگاه اندیشمندان و عالمان همانند جایگاه انبیای بنی اسرائیل است». (مجلسی، 1404ه‍. ق: ج75: 346)

یعنی همان طور که انبیای بنی اسرائیل مردم را از چنگال فرعونیان نجات می دادند، اندیشمندان و فقیهان جامعه ما باید فرهنگ مردم را تعالی بخشند و زمینه رشد اجتماعی و نجات از طاغوت ها را فراهم آورند.

7-3. پرهیز از ابزاری شدن
هر چند در آموزه های دینی، بر توجه به دانشمندان و بزرگان تأکید شده است؛ نکته. قابل توجه اینجا است که امام رضا علیه السلام افزون بر تاکید بر جایگاه دانشمندان، هشدار می دهد. مبادا فردی از شرایط، سوء استفاده نماید و بر شانه جامعه موج سواری کند و به اهداف پلید خود دست یابد. حضرت در سخنی گهربار به نقل از امام سجاد علیه السلام می فرماید: «... اگر عقل کسی را استوار یافتید، درنگ کنید و فریب مخورید؛ تا در آن بنگرید که آیا با عقل خود در پی هوای خویش می رود، یا در هوای خود از عقل خویش فرمان می برد و نیز بنگرید که آیا ریاست های زایل دنیا را دوست دارد یا از آنها دامن فروچیده است؟»

در میان مردم کسانی هستند که دنیا و آخرت هر دو را از دست می دهند. دنیا را برای دنیا رها می کنند، و بر آنند که لذت ریاست باطل، از لذت مال و نعمت حلال عالی تر است، پس این همه را به خاطر دست یافتن به ریاست از دست می دهند، تا چنان می شود که‍. قرآن می گوید: «وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ! أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ، فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ؛ چون به او گویند: از خدا بپرهیز، حمیت جاهلیت او را به گناه برمی انگیزد. او را دوزخ شایسته است، و آن بدجایگاهی است». (بقره: 206)

چنین کسی بی ملاحظه و اندیشه عمل می کند، و نخستین کار باطل، او را به بدترین زیان ها می کشاند، و خدا او را (پس از آنکه مزد چیزی را می طلبد که بر آن توان ندارد)، در طغیان و سرکشی رها می کند. و او آنچه را خدا حرام کرده است حلال، و آنچه را حلال کرده است حرام می شمارد؛ و اگر بتواند ریاستی را ـ که با بدبختی به دست آورده است ـ نگاه دارد، هیچ در بند آن نیست که دینش از دستش برود. اینان کسانی اند که خدا بر ایشان خشم گرفته و لعنتشان کرده و عذاب خوارکننده ای برایشان آماده ساخته است. (حر عاملی، 1409ه. ق: ج8: 317)

امام علیه السلام، ضمن تاکید بر جایگاه اندیشمندان و توجه به آنان هشدارهای لازم را می دهد، تا ضمن استفاده درست از این چشمه های فیض از خطرات احتمالی در امان باشیم. چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله می‎فرماید: «شر الناس علماء السوء؛ بدترین مردم اندیشمندان بدند». (ابی فراس، ج1: 220) حضرت در این فرمایش خود هشدار می‎دهند که اگر به پیروی از دانشمندان و تاسی به ایشان تأکید شده، از دیگر سو باید مراقب سودجویان بود.

8-3.توسعه فرهنگ برابری انسان ها
انسان مخلوق الهی است و برای ارزشمند بودن همین کافی است. نمی توان برای تعیین ارزش واقعی او هر ملاکی را برگزید، برخلاف تفاوت های ظاهری، جوهره ذاتی انسان ها یکی است و ارزش آدمی بر اساس همان تعیین می‎شود.

امام رضا علیه السلام در کلام خود به این مسئله و ضرورت پرهیز از معیارهای خود ساخته بشری هشدار داده و می‎فرمایند: «مَنْ لَقِی فَقیرًا مُسْلِمًا فَسَلَّمَ عَلَیهِ خِلافَ سَلامِهِ عَلَی الاغْنِیاءِ لَقَی اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یوْمَ الْقِیمَةِ وَ هُوَ عَلَیهِ غَضْبانُ؛ کسی که فقیر مسلمانی را ملاقات نماید و برخلاف سلام کردنش بر اغنیا بر او سلام کند، در روز قیامت در حالی خدا را ملاقات نماید که بر او خشمگین باشد». (همان: ج12: 64) این سخن حضرت به ما ثابت می‎کند، هر معیاری نمی تواند ملاک ارزش گذاری باشد و اعتقاد به هرگونه تفاوت بر اساس این ملاک های خودساخته، برای فرد و جامعه زیان بار و موجب خسران خواهد بود.

مردی به حضور امام رضا آمده بود. مرتب سوگند می خورد و می گفت: تو بهترین مردم هستی. امام رضا علیه السلام فرمود: ای مرد! سوگند مخور. بهتر از من کسی است که تقوایش از من بیشتر است و اطاعتش افزون تر. به خدا سوگند، این آیه منسوخ نشده است که خداوند فرمود: «...وَ جَعَلناکم شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکرَمَکم عِندَ اللّهِ اَتقاکم...؛ ما شما را قبائل مختلف قرار دادیم تا شناخته شوید به آن نام ها، لکن گرامی ترین شما نزد خداوند، متقی ترین و پرهیزگارترین شماست». (صدوق، 1378: ج2: 236)

9-3. استقلال در برابر فشارها
یکی از زیبایی های زندگی حضرت رضا علیه السلام این است که، اگر یکی از بستگان خویش، خلاف و انحرافی در مسایل اخلاقی، سیاسی یا اعتقادی داشت، تذکر می داد، موضع می گرفت و خویشاوندی باعث نمی شد آن حضرت، از مبارزه با انحراف باز بماند. بستگان آن حضرت، هرگز نمی توانستند خویشاوندی را وسیله ای برای فشار بر ایشان قرار داده و به اهداف خود دست یابند. حضرت، این اجازه و مجال را به آنان نمی داد و حتّی بعضی را طرد می کرد و افشا می نمود، تا امر بر مردم مشتبه نشود.

زید برادر امام است، در مدینه خروج و دست به کشتار زد. خانه عباسیان را به آتش کشید. مأمون هم او را دستگیر کرد و نزد امام رضا علیه السلام فرستاد. حضرت هشدارهای لازم را به او داده و خطایش را متذکر شد؛ اما زید که می خواست با یادآوری خویشاوندی، خود را از محکمه به در برد؛ رو به امام کرد و گفت: من برادر تو و پسر پدرت هستم. (مجلسی، 1404ه‍.ق: ج42: 231).

حضرت فرمود: تو تا وقتی برادر منی که خدای متعال را اطاعت کنی. نوح علیه السلام به خداوند عرض کرد: پسرم از خانواده من است و وعده تو راست می باشد. خداوند فرمود: ای نوح! او از خاندان تو نیست، عمل او غیر صالح است: «یا نوحُ اِنّه لیسَ مِن اَهلِک اِنّه عملٌ غیرُ صالحٍ؛ خداوند او را به خاطر معصیتش از خاندان نوح اخراج کرد». (هود: 46)

می بینیم که حضرت، با برادرش که مرتکب خلاف شده، این گونه برخورد می کند؛ تا هم موضع خود را روشن کرده باشد، هم خطای اندیشه برادر را گوشزد و ملاک ها را بیان نماید.

10-3. برخورد منطقی
تکیه بر منطق و کلام عقل پسند، در دل‎های مستعد، مؤثر می‎افتد. و انسان بصیر هیچگاه این اصل را در زندگی خود نادیده نخواهد گرفت.

حجت های مفصل حضرت رضا علیه السلام با پیروان فرق و مذاهب و مخالفان، و استدلال‎ها و برخوردهای منطقی وی، موجب هدایت بسیاری شد و آنها را در برابر حق قانع و خاضع ساخت. این شیوه مؤثر اخلاقی، حتی گاهی دشمنانی نظیر خوارج را رام می‎کرد.

محمد بن زید رازی می گوید: در خدمت امام رضا علیه السلام بودم، خبر ولایت عهدی امام در بین مردم پیچیده بود. موافقان و مخالفان از آن سخن می‎راندند. مردی از خوارج، به مجلس امام وارد شد. پیش از آن به دوستانش گفته بود: به خدا سوگند، پیش این شخص (که مدعی است فرزند پیامبر است) می‎روم. او این گونه وارد بر این طاغوت (یعنی مأمون) شده است! از او دلیل کارش را خواهم پرسید؛ اگر دلیلی داشت که هیچ، وگرنه مردم را از دست او (امام رضا علیه السلام) راحت خواهم کرد.

اجازه طلبید. امام اذن داده و فرمود: سؤالت را به این شرط جواب می‎دهم که اگر پاسخم را پسندیدی و قانع شدی، آنچه را که در آستین داری بشکنی و دور اندازی!...

ما هم در کنار آن مرد حیرت زده بودیم. با درماندگی دستش را در آستین برد و خنجر را بیرون آورد و شکست. آن گاه پرسید: چرا به حکومت این طاغوت داخل شده‎ای، در حالی که اینان در نظر تو کافرند و تو پسر پیامبری، چه چیز تو را به این کار وا داشته است؟!

امام رضا علیه السلام فرمود: آیا به نظر تو کفر اینان بیشتر است یا عزیز مصر و اهل کشور او؟ مگر نه اینکه اینان، خود را موحد می‎شمارند، ولی حکام مصر، نه یکتاپرست بودند و نه خداشناس؟!

یوسف، پسر یعقوب علیه السلام، پیامبر و پسر پیامبر بود، به عزیز مصر گفت: مرا مسئول خزائن مملکت قرار بده... و با فرعون‎ها نشست و برخاست می‎کرد؛ در حالی که من یکی از اولاد پیامبر (نه پیامبر) و مأمون هم مرا بر این کار، اجبار و اکراه کرده است؛ چرا بر من خشم می‎گیری و این را زشت می‎شماری؟

آن مرد گفت: بر تو اشکالی نیست. گواهی می‎دهیم که تو فرزند پیامبری و تو صادق هستی. (حر عاملی، 1409ه‍. ق: ج17: 206).

همان گونه که در این داستان پیداست، برخورد منطقی و با بصیرت امام، به ضلالت یک نفر خاتمه داد و جلوی فتنه ای را گرفت. رسانه هم می‎تواند این گونه باشد. به دیگران اجازه حرف زدن بدهد، و آنگاه به شکلی منطقی و درست به نقد دیدگاه باطل بپردازد و قضاوت را به افکار عمومی بسپارد.

11-3. پرهیز از قضاوت زود هنگام
آن زمان که فرستاده مامون به مدینه آمده بود، خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنی خبر در شهر پیچید. علی بن موسی الرضا علیه السلام، می خواهد ولی عهد مامون باشد. مردم برای وداع با امام جمع شده بودند؛ اما امام برای زیارت و خداحافظی با مرقد پیامبر صلی الله علیه و آله کنار مضجع شریف بود. چندین بار تا کنار مرقد شریف می رفت و بر می گشت، انگار طاقت جدایی نداشت!

طاقت نیاوردم، جلو رفتم و سلام کردم. ولایت عهدی را به ایشان تبریک گفتم؛ اما اشک هایی که روی گونه امام می غلتید حکایت دیگری داشت. سکوت تلخی روی لب هایم نشست.

امام (که درود خدا بر او باد) فرمود: «خوب مرا نگاه کن!... حرکتم به سوی شهر غربت است و مرگم هم در همان جاست... سجستانی!... بدن من در کنار قبر هارون، پدر مأمون دفن خواهد شد".(مجلسی، 1404ه‍. ق: ج42: 117)

این داستان و نمونه های مشابه آن، همه حکایت از این دارد که بسیاری از دوستان امام، ظاهر ماجرا را دیده بودند و گمانشان این بوده که به واقع امام خلیفه خواهد شد؛ اما رفتار امام پرده از مکر مامون برداشت و او را رسوا ساخت؛ یعنی اگر ریزبینی امام نبود قضاوت زودهنگام مردم، کمک خوبی برای سیاست مکر پیشه مامون بود.

و همین است که رسول خدا صلی الله علیه و آله می‎فرمایند: «إِنَّمَا أَهْلَک النَّاسَ الْعَجَلَةُ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَلَبَّثُوا لَمْ یهْلِک أَحَدٌ؛ مردم را، در حقیقت، شتابزدگی به هلاکت انداخته است، اگر مردم، از شتابزدگی به دور بودند، هیچ کس هلاک نمی شد». (حر عاملی، 1409ه‍. ق: ج27: 167).

12-3. مبارزه با انحراف
حضرت رضا علیه السلام بعد از بیان مسئله غلو و تذکر پیرامون خطر غالیان به لزوم برائت از آنان را تذکر داده، و می فرماید: «هرکس آنها را دوست بدارد با ما دشمنی نموده و هر کس آنها را دشمن بدارد با ما دوستی نموده است. هر کس با آنها رابطه برقرار سازد از ما بریده است و هر کس از آن ها ببرد با ما پیوند برقرار نموده است. هر کس نسبت به آنها بی اعتنایی کند، به ما نیکی نموده است و هر کس به آنها نیکی کند، به ما بی اعتنایی و جفا کرده است. هر کس آنها را گرامی بدارد به ما اهانت نموده و هر کس که به آن ها اهانت کند، به ما احترام نموده است. هر کس به آنها بدی کند به ما خوبی کرده و هر کس به آنها خوبی کند، به ما بدی نموده است. هر کس آنها را تصدیق کند، ما را تکذیب نموده و هر کس که آنها را تکذیب کند، ما را تصدیق نموده است.» و در فراز پایانی سخن خود می فرماید: «هر کسی که شیعه ماست، هرگز آنها را یار خود نگیرد و با آنها همکاری ننماید». (همان: ج43: 231) در واقع امام رضا با هرگونه تساهل و تسامح در مقابل جریان های انحرافی مخالفت و دستور صریح به مبارزه می دهد.

امام صادق علیه السلام، پیرامون همنشینی با جریان انحرافی مرجئه که خود تلاش می‎کرد عده ای را گمراه نماید، می‎فرمایند: «لَا تُجَالِسُوهُمْ یعْنِی الْمُرْجِئَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَعَنَ اللَّهُ مِلَلَهُمُ الْمُشْرِکةَ الَّذِینَ لَا یعْبُدُونَ اللَّهَ عَلَی شَی ءٍ مِنَ الْأَشْیاءِ؛ با آنها ـ یعنی مرجئه ـ همنشین نشوید، خدا آنها و ملت های مشرکان را لعنت کند در هیچ چیز خدا را پرستش نکنند.» (کلینی، 1365ه ش: ج2: 410) بنابراین، رسانه ملی باید به عنوان پرچم دار جامعه اسلامی پیرو فرمایشات خاندان اهل بیت علیهم السلام باشد و با هرگونه انحراف مبارزه کند.

13-3. پاسخ روشن به شبهات
عطش دانستن حقیقت در درون هر انسانی نهفته است. وجود شبهه در ذهن فرد دلیلی بر انحراف او نیست؛ اما اگر به این شبهات پاسخ داده نشود، می تواند موجبات انحراف فکری و عملی او را فراهم نماید.

در رابطه با این اصل، هرگاه یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام از ایشان سؤالی می پرسید، امام به سخن او گوش کرده و جوابشان را می داد. حتی زمانی که پرسیدن آنها جنبه اعتراضی داشت، امام بنا را بر ارائه پاسخ روشن می گذاشت و بدون هیچ مشکلی جواب کامل و جامع را به او می داد.

«سخنی بین مردم دهان به دهان می شود! ریان آن را شنید، اما پاسخی برای آن نداشت. چاره را در دستان خود امام می بیند. بر حضرت وارد شد، لب به سخن گشود: ای فرزند رسول خدا، مردم می گویند: تو وارد این امر شدی، با اینکه به دنیا زهدپیشه بودی؟!

امام علیه السلام فرمود: خدا می داند که از پذیرش این امر کراهت داشتم؛ امّا هنگامی که خود را بین کشته شدن یا قبول کردن ولایت عهدی مخیر دیدم، این امر را اختیار کردم.

وای بر آنها! آیا نمی دانند وقتی که ضرورت ایجاب کرد یوسف خزائن عزیز مصر را سرپرستی کند، به او گفت: «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ؛ مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده که نگهدارنده و آگاهم. من نیز به حکم ضرورت این امر را از روی اکراه و اجبار قبول کردم. گذشته از این، من در این امر داخل نشدم، مگر مانند داخل شدن کسی که می خواهد از آن خارج شود؛ پس به خدا شکایت می کنم که اوست یار من». (حر عاملی، 1409ه‍. ق: ج17: 203)

موارد بسیار دیگری نیز از امام سؤال می شد و حتی گاهی افراد از روی اعتراض پا را از حدود ادب فراتر می نهادند؛ اما حضرت با نهایت بردباری پاسخ می داد.

4. بایسته های بصیرت افزایی در رسانه ملی با استناد به سیره رضوی
پس از بیان شاخصه های بصیرت در سیره و آموزه های رضوی، در این بخش به مهمترین راهبردها و بایسته های رسانه ملی در بصیرت افزایی، مبتنی بر سیره رضوی می پردازیم.

1-4. آگاهی بخشی
مردم حق دارند بدانند و بفهمند در جهان پیرامونشان چه می گذرد؛ تا بر اساس آن تصمیم بگیرند و متناسب با شرایط روز زندگی کنند. اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از مهم ترین کارکردهای رسانه ملی است؛ این نهاد می‎تواند با ارائه برنامه های اثربخش مردم را از شرایط محیط پیرامونی و بایستگی های زندگیشان آگاه نماید و قدرت تصمیم صحیح را بالا ببرد. به دیگر سخن، منظور از آگاهی بخشی، آن نوع از اطلاع رسانی است که منجر به شناخت و معرفت و آگاهی مخاطبان از رخدادها و حقیقت امور می شود. تجربه ثابت کرده است که هرگاه رسانه ملی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و.. . به درستی ایفای نقش نموده و اطلاعات لازم را در اختیار جامعه. قرار داده است؛ مردم کمتر دچار اشتباه شده و در وضعیت بهتری تصمیم گرفته اند.

2-4. هوشیاری
هوشیاری نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در امت اسلامی موجب ایجاد تحولات و دگرگونی های عمیقی در بطن جوامع اسلامی می شود. آگاهی و بیداری مسلمانان از حوادث سیاسی و اجتماعی حاکم بر کشورهای جهان و رویدادهای بین المللی، نوعی جهان بینی و بینش همه جانبه در آنها ایجاد می‎کند که از برنامه ها و دسیسه های نظام سرمایه داری و استکبار جهانی آگاهی یافته و واکنش های صحیح و منطقی نسبت به نقشه های غرب از خود نشان می‎دهند. رسانه ملی می تواند با تولید برنامه های غنی و در قالب های مختلف به مخاطبان خود، یعنی مردم کمک کند. بدون شک این هوشیاری نیازمند فرهنگ سازی‎ها و مهارت هایی در جهت بصیرت افزایی است که آموزش آنها بر عهده رسانه است.

3-4. برخورد منطقی
تکیه بر منطق و کلام عقل پسند، در دل‎های آماده، مؤثر می‎افتد. و انسان بصیر هیچ گاه این اصل را در زندگی خود نادیده نخواهد گرفت. برخورد منطقی و همراه با شناخت واقعیت ها، می‎توانند از انحرافات اخلاقی و اجتماعی جلوگیری کنند و از مشکلات بکاهد. زمانی رسانه می‎تواند بر اندیشه، فکر، باور و رفتار مخاطبان اثر بگذارد که خود به هر آنچه منع و تشویق می‎کند، رفتار و عمل کند و مدیران رسانه معتقد به آنچه می‎گویند و ارائه می‎دهند، باشند.

اگر روش کار رسانه آمرانه و دستوری بوده و بر پایه منطق و مشروعیت های لازم شکل نگیرد، ممکن است ضمن ایجاد مقاومت، پاره ای از رفتارها را به سمت ناهنجاری سوق دهد و در این گونه موارد تعصب بی جا شکل می‎گیرد و این امر خطرات زیادی برای جامعه دارد.

4-4. پرهیز از قضاوت زود هنگام
سرعت در قضاوت، یک بیماری است. بیماری که همه افراد ممکن است به آن مبتلا شوند؛ یعنی بدون توجه به ابعاد موضوع حکم دهند، تصمیم بگیرند، عمل کنند؛ رفتاری که نتیجه ای جز شکست ندارد و عاقبت آن پشیمانی است. اصحاب رسانه باید مراقب باشند. در گزارش هایی که از رخ دادها ارائه می دهند، همه جوانب و حاشیه ها را ببینند. مهم تر از گزارش سریع، گزارش جامع و کامل است.

رسانه ای که به بصیرت افزایی می اندیشد، همه ابعاد را می سنجد، عاقبت هر امری را می بیند و با اعمال همه ملاحظات تصمیم می گیرد. برنامه های خود را در پس تحقیق کامل و جامع به انجام می رساند. بنابراین، چنین رسانه ای، نه تنها خود از این آسیب مصون می ماند، حتی اگر مخاطبانش به آفت قضاوت زودهنگام مبتلی شوند، برای روشن گری تلاش می کند.

همان گونه که در داستانی که از رفتار حضرت رضا علیه السلام در بخش قبلی ذکر شد، برخورد منطقی و از روی بصیرت امام، به ضلالت یک نفر خاتمه داد و جلوی فتنه ای را گرفت. رسانه هم می‎تواند این گونه باشد. به دیگران اجازه حرف زدن بدهد و آن گاه به شکلی منطقی و درست به نقد دیدگاه باطل بپردازد و قضاوت را به افکار عمومی بسپارد.

5-4. مقابله با انحراف
رسانه علاوه بر اینکه در مقابل فشار جریان های انحرافی مقاومت کرده و مستقل عمل می نماید؛ باید روشنگری هم داشته باشد. موضع خود را در مقابل مفسدان و مستکبران اعلام نماید و در راه مبارزه با انحراف از پای ننشیند. ما در عصری زندگی می کنیم که زمینه ایجاد انحراف‎های فرهنگی و اجتماعی بسیار است. هزاران رسانه بزرگ و کوچک با برنامه‎های فراوان سرگرم تبلیغ افکار گونه گون خود هستند. هر کدام از اینها بر اساس خاستگاهی که برای خود تعریف کرده، داعیه‎ای دارد و راهی را برگزیده است. در این میان رسانه های حق طلب و واقع گرایی که به دور از هرگونه انحراف حقیقت را آن گونه که هست نشان دهند، بسیار کمند.

رسانه ملی یکی از همین رسانه هاست و به تبع این ادعا وظیفه ای بزرگ بر دوشش نهاده شده است. علاوه بر تبیین حقیقت چنان که هست باید مقابل انحرافات مطرح شده در سایر رسانه ها ایستاده و میدان توسعه و ترویج را از آنها بگیرد.

6-4. تلاش برای پاسخ شفاف به شبهات
ضرورت ایجاد زمینه مناسب جهت پاسخ به شبهات در عرصه های مختلف و رفع ابهام ها، تکلیفی است که بر دوش همه فرهیختگان سنگینی می کند. اما در این میان صدا و سیما به عنوان رسانه ای پر مخاطب جایگاه ویژه ای دارد. اگر به پرسش ها پاسخ درست و کامل داده شود، بصیرت افراد تقویت و راه درست نمایان می شود.

جامعه این سبک و راه کارهای مربوط به آن را از رسانه ملی انتظار دارد. یعنی ضمن برخوردهای صحیح از کنار شبهات و سؤال های مردم بی پاسخ نگذرد و در رفع شبهات تلاش کند. بدون شک زدودن غبار شبهه کمک می کند تا حقیقت زیباتر جلوه نماید و حق طلبان را مجذوب خود سازد.

7-4. مخاطب شناسی
یکی از بایسته‎های ضروری در رسانه ملی مخاطب شناسی است. توجه به این اصل کمک می‎کند تا از همان لحظه های آغازین یک ارتباط رسانه ای، مخاطب جذب مفاهیم یا موضوعات ارائه شده گردد و تا پایان، ارتباطی تمام عیار برقرار بماند. از طرفی اگر مخاطب شناسی به طور کامل انجام شده باشد و بر اساس آن برنامه ها تهیه شود؛ گیرنده، پیام برنامه ها را پاسخی به نیازها و پرسش های خود می‎بیند، بهتر جذب برنامه می‎شود و با اعتماد بیشتری تأثیر می‎پذیرد. چرا که فرستنده را دارای سلیقه ای شایسته، دیدگاهی نو و با خبر از نیازهای روز و صاحب نظر در مسائل فکری فرهنگی امروز و فردای جامعه می‎یابد.

از طرفی ظرفیت درک نسبت به فهم حقیقت متفاوت است. انسان آگاه، در معاشرت خود، حدود و میزان درک و فهم طرف مقابل را رعایت می نماید. آگاهی از فرایندهای شناخت مخاطبان، از ضروری ترین وظایف رسانه است؛ چرا که فرایند رشد مخاطب، علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعی و تجارب گذشته او از عواملی هستند که همواره بر میزان فهم مخاطب اثر می گذارند. این مسئله به مدیران رسانه کمک می کند تا بر اساس نیازها، علایق و خواست های جامعه، به تدوین و تولید برنامه همت گمارند.

به طور کلی برای بهره گیری و بهره دهی در هر کاری نیازمند شناخت و آگاهی هستیم و این امر در رسانه ملی یک امر ضروری و لازم می‎باشد. اهتمام به رعایت ظرفیت وجودی افراد و تفاوت های آنان، نکته ای است که در روایات اسلامی نیز بر آن تأکید شده است و به تصریح و تلویح خواسته شده تا از ارائه معرفت سنگین و غیر قابل فهم به اشخاص کم ظرفیت و فاقد درک و تحمل کافی خودداری شود. رسانه از این اصل مستثنی نیست و باید با شناخت دقیق مخاطبان و تولید و پخش برنامه های متناسب با آنها ضمن پیشگیری از ایجاد مشکلات فکری و اعتقادی، زمینه را برای رشد عقلانی آحاد جامعه فراهم آورد.

8-4. جریان شناسی
در عصری که کثرت اطلاعات، انسان ها را دچار حیرت و سرگردانی می‎کند و آنان را در راه شناخت درست از غلط و حق از باطل با مشکل روبه رو می‎سازد، جریان شناسی و برخورداری از یک بینش و نگرش کلان نسبت به گفتمان ها واندیشه ها می‎تواند انسان ها و جوامع را از فرو غلتیدن در دام جریان های منحرف نجات دهد. به بیان دیگر در جهان امروز، که زندگی هویت سازمانی و سیستمی پیدا کرده و ارتباطات نظام‎مند شده است، درک و تشخیص حق و حقیقت پیچیده شده و مهم ترین و مطمئن ترین راه برخورداری از بصیرت و توسعه و تعمیق آن، جریان شناسی و آگاهی از گفتمان های حاکم بر جهان و جامعه است. رسانه باید در ابتدا خود جریان های سیاسی و مذهبی را بشناسد و در مرحله بعد از آن (در تشخیص مکتب های راستین و راه آنها) به مردم کمک کند. اغلب این جریان ها با ظاهری فریبنده به سراغ مردم می آیند و با جذب آنها، افکار باطل خود را به جامعه القاء می کنند.

تمییز بین حق و باطل این جریان ها مشکل است؛ اما اگر رسانه ملی با برنامه حساب شده وارد عمل شود، این کار آسان می شود. نه تنها رسانه که هرگاه شخصیت های فرهیخته و مورد قبول جامعه وارد میدان می شوند، به همان میزان از انحراف ها کاسته می شود.

رسانه ملی باید به جریان شناسی اهمیت بدهد و بعد از شناخت با تمسک به سیره رضوی روشن گری نماید و مردم را در نزدیک شدن به جریان های سالم راهنمایی کند. رسانه برای تحقق این هدف نباید از جایگاه نخبگان و اندیشمندان جامعه غافل باشد.

9-4. ارزش شناسی
بر متولیان نظام فرهنگی و اجتماعی است که با راهکارهای گوناگون در راستای تبیین و تقویت ارزش های حقیقی در شریان های جامعه بکوشند تا جامعه اسلامی را از هر خطری در برابر تغییر ارزش های حقیقی مصون دارند. در این میان نقش رسانه ملی پر رنگ تر از دیگر نهادهاست. ارتباط گسترده این سازمان با عموم افراد جامعه جایگاه ویژه‎ای به او بخشیده است. لذا باید برای معرفی ارزش های حقیقی تلاش کند و اگر این کار به درستی انجام شود، و جامعه واقعیت ها را درک کند، به کمال حقیقی دست می یابد. دراین مسیر، رسانه ملی باید ابتدا ارزش های حقیقی را در درون مجموعه خود احیاء کند و آنگاه با تأسی به سیره اولیای الهی آنها را به درستی برای مردم تبیین نماید، تا به دور از هرگونه شک و تردید شرایط انتخاب صحیح را فراهم آورد.

10-4. تعامل با اندیشمندان
عالمان و فرهیختگان جامعه می توانند راهنمایان خوبی باشند. دست یافتن به اهداف متعالی بدون استفاده از اندوخته اندیشمندان ممکن نیست. آنها موهبتی برای رشد و توسعه جامعه به شمار می آیند. بنابراین، باید یک تعامل دو سویه بین افراد جامعه و اندیشمندان برقرار شود و هر کدام با یافتن نقش واقعی خود در قبال یکدیگر و توجه به آن، زیربنای توسعه را پی ریزی کنند. بدون شک اندیشمندان می‎توانند به رسانه کمک کنند. کمک آنها فراتر از تولید محتوای قابل پخش در رسانه در دو مقوله اصلاح زیرساخت های نظری موضوع و مقوله رسانه و از دیگر سو، ارتباط با هنرمندان و تولیدکنندگان برنامه های هنری است. این ارتباط دو سویه و هم زیستی ها سبب ایجاد تفاهم و آشنایی با مسائل و نیازهای یکدیگر می‎شود. البته با این مبنا که به یکدیگر کمک کنند. نظریه، تجربه، فکر و فضای زندگی خود را انتقال بدهند. اگر این اتّفاق بیفتد، بدون نیاز به توان ورزی بیش از حد اندیشمندان و نخبگان، روح دین در ذهن هنرمندان و برنامه سازان جاری خواهد شد و وقتی ذهن هنرمند شکل گرفت، خواه ناخواه این را در اثر هنری اش عرضه می کند.

بنابراین، رسانه ملی باید با درک این مسئله به سراغ کارشناسان خبره برود و زمینه حضور آنها در موقعیت های متناسب با اهداف تعریف شده برای رسانه را ایجاد نماید. در این صورت برنامه ها چنان که باید تولید می‎شوند و با تولید برنامه های غنی زمینه رشد عقلانی جامعه فراهم و قدرت درک و بصیرت مردم در سطح کلان افزایش می‎یابد.

11-4.پرهیز از ابزاری شدن
هر چند در آموزه های دینی، بر توجه به دانشمندان و بزرگان تأکید شده است؛ اما نکته‍. قابل توجه اینجا است که امام رضا علیه السلام ضمن تاکید بر جایگاه دانشمندان هشدار می دهند. مبادا فردی از شرایط سوء استفاده نماید و بر شانه جامعه موج سواری نموده و به اهداف پلید خود دست یابد.

رسانه ملی باید مراقب باشد، ابزار عده ای فرصت طلب نشود. افرادی که در پشت ظاهر موجه خود، حیله ها پنهان کرده اند و منتظر فرصتند. بدون شک میدان داری این افراد در رسانه، می تواند زمینه انحطاط جامعه را فراهم آورد. بیش از همه رسانه ملی باید در عین استفاده از نخبگان و اندیشمندان، مراقب رفتارشان بوده و زمینه سوء استفاده آنان را فراهم نیاورد. چه اینکه اگر کج اندیشان بر این ابزار قدرتمند دست یابند؛ زمینه ترویج افکار پلید خود را فراهم می‎کنند و حقیقت را وارونه جلوه می‎دهند. اینجاست که درک واقعیت ها ناممکن می‎شود و جامعه به رشد لازم نمی رسد.

12-4. مبارزه با تبعیض
رسانه باید مبارزه با تبعیض و فساد را از اصول کاری خود بداند. در برنامه های خود (فیلم، تئاتر، تله فیلم، برنامه های کارشناسی، پیام های بازرگانی، اخبار، گزارش ها و.. .) با ارزش های کاذب مبارزه کند و در مقابل، ارزش های واقعی را به مردم معرفی و ترویج نماید. چنان که امام رضا علیه السلام ضمن مبارزه با تبعیض های بی اساس، ارزش های واقعی را تبیین می فرمودند.

در این راستا توجه به آموزه های دینی و اسلامی، امری ضروری است. آموزه های دینی به شکلی واضح امتیازات راستین را بیان نموده اند. اگر به این امتیازات توجه شود، انسان های ارزشمند آن گونه که باید شناخته می‎شوند و صرفاً به خاطر ارزششان و در جهت مناسب با همان ارزش مورد تکریم قرار می‎گیرند و دیگر ملاکی برای برتری طلبی های بیهوده نمی ماند.

رسانه نباید از این نکته غافل باشد و بایستی در جهت توسعه فرهنگ برابری حقوق انسانی تلاش کند و با برتری های خودساخته مبارزه نماید. اینجاست ملاک های حقیقی رخ می‎نماید و تشخیص حقیقت آسان می‎شود.

13-4. استقلال در برابر فشارها
تکلیف رسانه، اعلام و تبیین حقیقت برای آحاد جامعه است؛ اما این روشنگری ها به نفع برخی نیست. عده‎ای از این مسئله آسیب می بینند و طبیعی است که مقابل این حرکت ها می‎ایستند.

یکی از ویژگی های رسانه خوب، استقلال و عدم وابستگی است. یعنی نهاد رسانه از فشارهای بیرونی متأثر نشود. آن گونه که باید برای کشف حقیقت و نشان دادن آن به مردم تلاش کند و تحت هیچ شرایطی از مبارزه با انحراف و فساد باز نایستد. رسانه ملی باید استقلال خود را حفظ کند. مدیران رسانه در هر سطحی باید بدانند، قیمت رسانه به استقلال آن از بندها و معیارهای خودساخته و پایبندی به اصول و ارزش های حقیقی است. اگر با این اعتقاد به سراغ رسانه بروند برنامه های رسانه ملی جایگاه خود را در میان مخاطبان حفظ خواهد کرد.

منابع

ابن ابی فراس، ورام، تنبیه الخواطر، بی‎تا. قم، مکتبه الفقهیه، اول.

ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414ه.ق. لسان العرب، بیروت، دارالصادر، سوم.

حر عاملی، محمد بن حسن، 1409ه.ق. تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریع، قم، آل البیت، اول.

دهخدا، علی اکبر، 1385. لغت نامه (فرهنگ متوسط دهخدا)، تهران، دانشگاه تهران.

راغب اصفهانی، 1412ه.ق. حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، تصحیح: صفوان عدنان محمد، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، اول.

صدوق، محمد بن علی، 1378. عیون اخبارالرّضا علیه السلام، تهران، جهان، اول.

قریشی، سید علی اکبر، 1371. قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ششم.

کلینی، محمد بن یعقوب، 1365. اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

لیثی واسطی، علی بن محمد، 1376. عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث.

مجلسی، محمد باقر، 1404 ه.ق. بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، موسسه الوفاء.

موسوی موحدی، علی اکبر،1382. «جایگاه اندیشمندان و نهادینه سازی دانش»، مجله رهیافت، بهار 1382، شماره29.

مهاجرنیا، محسن، 1389. «جریان شناسی تفکر سیاسی در جهان اسلام» روزنامه خراسان، شماره 17590، مشهد، شهر چاپ.

نظر شما