موضوع : پژوهش | مقاله

شخصیت معنوی سیدمحسن اعرجی

مجله  فرهنگ زیارت  فروردین ماه سال 1392 شماره 15 و 16 

زندگانی علمی
«وسائل الشیعه الی احکام الشریعه»، مشهورترین و بهترین تألیف سید محسن اعرجی است و کتاب قضای آن، یکی از بهترین آثاری است که در این موضوع نگارش یافته است. ١

سید محسن اعرجی، ادیب و شاعر نیز بود و اشعاری در مرثیه اهل بیت (علیهما السلام) سرود و دیوان شعر وی نیز یکی دیگر از آثار اوست. وی قصیده ای درباره امیرالمؤمنین (ع) سروده است که به «قصیده دالیه» معروف است. سید محمد، نوه سید حیدر کاظمی می گوید:

من هر هفته، روزهای پنج شنبه یا جمعه برای امام حسین (ع) مجلس روضه تشکیل می دادم. روزی روضه خوان مجلس تأخیر کرد؛ به گونه ای که حاضران خواستند مجلس را ترک کنند. پس از ساعتی روضه خوان آمد. پس از مراسم، درباره تأخیر خویش گفت: امام علی (ع) را در خواب دیدم که به من فرمود: قصیده دالیه سید محسن بغدادی را بخوان. من وقتی از خواب بیدار شدم، پس از پرسش از دوستان، آن قصیده را یافتم و با خود عهد کردم که تا آن را حفظ نکنم در مجلس حاضر نشوم. ٢

کرامات
تهذیب نفس و اخلاص در عمل و توسل به اهل بیت (علیهما السلام) مرحوم اعرجی را به مقامات بالای معنوی رسانده و کراماتی نصیب ایشان کرده بود. چند نمونه از کرامات وی را از نظر می گذرانیم:

١). همان.

٢). گلشن ابرار، ج۵، ص١٨٠؛ به نقل از: سید محسن اعرجی، وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص٩۶۴.

١. میرزا حسین نوری از حاج ملاعلی نقل می کند:

روزی سید محسن سخت بیمار شد؛ به طوری که از او قطع امید کردند. یکی از سادات امام کاظم (ع) را در خواب دید که به عیادت سید محسن آمده و به مرض می گوید: «خارج شو، وگرنه عبد صالح میرزا خلیل را بر تو مسلط می کنم». وقتی سید از خواب بیدار شد، از این خواب در شگفت شد؛ چون میرزا خلیل در تهران بود. صبحگاه، کاروانی از ایران به عراق رسید و میرزا خلیل در میان آن کاروان بود. وقتی سید، میرزا خلیل را دید، موضوع خواب را برایش تعریف کرد و میرزا خلیل به عیادت سید رفت و او را سخت بیمار یافت؛ به طوری که در معالجه او متحیر شد؛ زیرا او حتی قادر به خوردن دارو نیز نبود و احتیاج به داروی مسهلی داشت که بیاشامد. در همین تحیر و سرگردانی بود که ناگهان به ذهنش رسید با ادویه ای (دارویی) او را معالجه کند؛ پس این کار را انجام داد و سید شفا یافت. میرزا خلیل از سید خواست که از خدا بخواهد تا بهشت را به او عطا کند و این را در کاغذی بنویسد تا آن را در کفن خویش بگذارد. سید محسن پس از شکسته نفسی، وقتی با اصرار میرزا خلیل روبه رو شد، روی کاغذی نوشت:

«انّ علی اذا کنت من أهل الجنه و ممّن یدخل معه من شاء أن أدخل المیرزا خلیل معی إن شاءالله»؛ همانا اگر من از اهل بهشت باشم و از کسانی باشم که افرادی با او وارد بهشت شوند [اهل شفاعت باشم] میرزا خلیل هم با من خواهد بود؛ اگر خدا بخواهد. ١

٢. برخی سادات کاظمین از سید محسن تقاضا کردند که از یکی از تاجران بغداد بخواهد تا سهم سادات اموال خود را به آنان بپردازد. سید محسن نامه ای برای یکی از تاجران بغداد نوشت و این موضوع را از وی درخواست کرد. وقتی نامه سید محسن به آن تاجر رسید، آن را بر چشمانش نهاد و سهم سادات را پرداخت کرد و در دفتر خود یادداشت کرد که این پول با حواله سید محسن پرداخت شده است. شریک آن تاجر هنگام رسیدگی به حساب ها وقتی آن یادداشت را دید، گفت: من این را نمی پذیرم و بر عهده خودت می باشد. آن تاجر نیز پذیرفت. شب هنگام شریک آن تاجر، امیرالمؤمنین (ع) را در خواب دید که به او گفت:

١). وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، چاپ سنگی، مقدمه، ص٣.

چرا حواله فرزندم سید محسن را قبول نکردی؟ پس مالت را بگیر و نصف مبلغ را به او داد. وقتی از خواب بیدار شد، دید که مقداری پول در دامنش ریخته شده است. ١

٣. روزی درهم های یکی از زائران کاظمین به سرقت رفت. او به حرم کاظمین آمد و متوسل شد. پس از مدتی سید محسن اعرجی به حرم آمد و او را صدا زد و درهم های سرقت شده را به او پس داد. آن شخص گفت: جز خدا کسی از سرقت درهم های من اطلاع نداشت؛ چه کسی به شما خبر داد که درهم های من سرقت شده است؟! سید محسن گفت: صاحب این قبر به من خبر داد! ٢

ویژگی های علامه اعرجی
١. یکی از ویژگی های سید محسن اعرجی توجه به نماز بود. ایشان به نماز بسیار اهمیت می دادند و نماز جماعت خود را طولانی به جا می آورد. استادش، شیخ جعفر کاشف الغطا که همواره در نماز به وی اقتدا می کرد، به او گفت: ای آقای من! نماز جماعت را خیلی طولانی به جا می آوری؛ مگر امر نشده که در جماعت، رعایت حال ضعیفان شود؟ سید محسن گفت: آیا در جماعت از من ضعیف تر کسی هست؟ شیخ جعفر گفت: به خدا قسم! قوت ایمان تو از قوت شیر بالاتر است. ٣

٢. مقامات معنوی سید محسن اعرجی به گونه ای بود که شیخ جعفر کاشف الغطاء از او با عنوان «ولی الله» یاد می کرد. وی در سفر به ایران به فتحعلی شاه قاجار گفت: شایسته است که اهل ایران در اذان به ولایت و امامت و خلافت حضرت علی (ع) شهادت بدهند و گفتن «اشهد انّ علیاً ولی الله» کافی نیست؛ چون سید محسن اعرجی هم ولی خداست! ۴

١). همان.

٢). همان، مقدمه، ص٣و۴.

٣). گلشن ابرار، ج٣، ص١٧٨؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص٩۵٠.

۴). همان، چاپ سنگی، مقدمه، ص٣.

۵). ریحانة الادب، ج۵، ص٢٣۶.

٣. سید محسن بسیار منیع الطبع بود و زاهدانه می زیست. در ایام تحصیل، وی حتی شمعدان نداشت که شمع مطالعه را در آن قرار دهد و ناچار شمع را روی خشت یا کلوخی می گذاشت. ۵او با آن که چیزی نداشت، هر هدیه و پولی را نمی پذیرفت و اگر هم بنا به مصالحی پولی را می پذیرفت، بین نیازمندان تقسیم می کرد. میرزا حسین فرزند میرزا خلیل به نقل از پدرش می گوید:

فتحعلی شاه چهارصد تومان به وسیله ملاباشی برای سید محسن اعرجی فرستاد. ملاباشی به درب منزل سید محسن آمد. فرزند سید محسن درب را باز کرد. او سراغ سید محسن را گرفت و گفت: بگویید چهارصد تومان هدیه از طرف فتحعلی شاه قاجار آورده ام. سید محسن او را به حضور نپذیرفت. ملاباشی که بسیار متعجب شده بود، به دنبال راهی بود تا هر طور شده، هدیه را به سید محسن بدهد؛ آن قدر صبر کرد تا سید محسن برای نماز از خانه خارج شد. وقتی سید محسن، ملاباشی را دید، گفت: مرا با اموال سلطان چه کار است؟ ملاباشی گفت: این اموال مال فقراست؛ نه مال شما. سید محسن با اشاره به حاج مشکی گفت: این آقا وکیل فقراست. ملاباشی چهارصد تومان را به حاج مشکی داد و از زبان سید محسن روی کاغذ نوشت: «هدیه سلطان فتحعلی شاه قاجار به دستم رسید. خداوند ملکش را پایدار گرداند». وقتی کاغذ را به سید دادند تا مهر کند، سید محسن به شدت ناراحت شد و به ملاباشی گفت: دروغ می گویی! تو هم از عمال اویی! آیا من برای دوام سلطنت ظالمی دعا می کنم و آن گاه دستور داد بنویسید: چهار صدتومان از طرف فتحعلی شاه واصل، به فقرا اهدا گردید. ١

۴. رسیدگی به فقرا و نیازمندان یکی دیگر از ویژگی های سید محسن اعرجی بود. او در حد توان به نیازمندان کمک می کرد و از این امر مهم غافل نمی شد. زین العابدین سلماسی می گوید:

پدرم میرزا ابراهیم طبقی خرما به وسیله یکی از خادمانش برای سید محسن فرستاد. وقتی خادم بازگشت، گفت: طبق خرما را به منزل سید محسن بردم؛ امّا او به خادمش گفت که آن را برای یک خانواده فقیر ببرد. پدرم طبقی دیگر برای او فرستاد و سید محسن آن را به خانواده دیگری هدیه کرد. پدرم برای بار سوم طبقی خرما فرستاد و گفت: به سید محسن بگو: راضی نیستم که این را به کسی هدیه کنی. سید محسن از این پیام ناراحت شد و آن طبق را نیز به فقیری هدیه داد. ٢

١). گلشن ابرار، ج٣، ص١٧٨و١٧٩؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص٩۵٢.

٢). همان.

۵. سید محسن اعرجی به استادان خویش بسیار احترام می گذاشت و در مقابل آنان فروتن بود. شیخ محمدحسن آل یاسین می گوید:

سید محسن هر روز که از عبادات و اذکار روزمره خود فارغ می شد، به محل سکونت استادش، شیخ جعفر کاشف الغطاء می رفت و برایش دعا می کرد و به منزل خود بازمی گشت. او بر این کار مداومت داشت و حتی هنگامی که کاشف الغطاء به ایران سفر می کرد و در نجف حضور نداشت، این کار را انجام می داد. ١

عروج
سرانجام سید محسن اعرجی پس از عمری تهجد و عبادت در سن ٩٠ سالگی به بیماری استسقا مبتلا شد و در سال ١٢٢٧ قمری روحش به جهان ملکوت عروج کرد. پس از تشییع پیکر مطهرش، فرزندش سید کاظم اعرجی بر جنازه وی نماز خواند و در منزلش در کنار مسجدی که در آن نماز می خواند و در مقابل مدرسه ای که در آن تدریس می کرد، در نزدیکی حرم مطهر کاظمین به خاک سپرده شد. ٢

١). همان، ص١٧٩؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص٩۵٠.

٢) ). گلشن ابرار، ج۵، ص١٨٣؛ به نقل از: محمد غروی، مع علماء النجف الاشرف، ج١، ص۶٣٨.

نظر شما