بحرین در امتداد دومینوی تحول
مدتی است که کشور بحرین با قیام مردمی مواجه شده است. از چند هفته پیش هزاران بحرینی در میدان اللولو منامه پایتخت بحرین تجمع کرده و خواهان تغییرات بنیادین در کشور خود شده اند. با توجه به اهمیت استراتژیک بحرین، خروجی جنبش آزادی خواه و دموکراسی طلب مردمی این کشور در سرنوشت کشورهای جنوبی خلیج فارس تاثیر شگرفی خواهد گذاشت.
اهمیت بحرین در معادلات منطقه ای چیست؟
حضور ناوگان پنجم دریایی ایالات متحده در بحرین اهمیت این کشور را دو چندان کرده است. بحرین کشوری کوچک در منطقه ای بسیار حساس و استراتژیک قرار دارد که به لحاظ کم وسعت و نیز کم جمعیت بودنش برای روی پای ماندن نیاز به ائتلافی گسترده با یک قدرت بزرگ دارد. البته با توجه به اکثریت شیعه در بحرین، و حاکم بودن اقلیت سنی این نیاز از سوی حاکمیت دو چندان احساس می شود. ایالات متحده آمریکا به دنبال حفظ نظام سیاسی در بحرین است و نه به دنبال حفظ ثبات، زیرا که این نظام اقلیتی که در میان جمعیت اکثریتی مشروعیتی ندارد، و از طریق اتحاد و ائتلاف با آمریکا استمرار و موجودیت خود را تضمین کرده است. بنابراین میان رژیم حاکم در بحرین و ایالات متحده آمریکا وابستگی متقابلی وجود دارد. از طرف دیگر هر اتفاقی در بحرین همانند دومینویی می تواند سایر کشورهای شیخ نشین خلیج فارس را تحت تاثیر قرار دهد.
جزیره بحرین با ششصد و نود و چهار کیلو متر مربع مساحت در جنوب خلیج فارس و در نزدیکی سواحل عربستان و قطر قرار دارد. این کشور به لحاظ وسعت 177 کشور جهان است و مساحت آن از شهر تهران نیز کمتر است. بر اساس اخرین سر شماری ها جمعیت بحرین حدود یک میلیون نفر است که اکثریت قریب به اتفاق آنان مسلمان هستند. البته در سالهای اخیر تلاش شده است تا با پذیرش مهاجران خارجی به عنوان اتباع بحرینی بر جمعیت کشور افزوده و ترکیب جمعیتی را به ضرر اکثریت شیعه تغییر دهند. بحرین در سال هزار و سیصد وپنجاه و مصادف با سال هزار و نهصدو هفتاد یک از ایران مستقل شد. تا پیش از آن تاریخ بحرینی بخشی از خاک ایران بود اما سیاست های استعماری انگلستان و سپس آمریکا زمینه جدایی این جزیره از ایران را فراهم کرد. در اواخر دهه شصت که قدرت انگلیس به شدت کاهش یافته بود،لندن اعلام کرد تا سال هزار و نهصد و هفتاد و یک نیروهای انگلیسی از شرق کانال سوئز از جمله از شیخ نشین های جنوب خلیج فارس خارج خواهد شد. در این میان رژیم پهلوی در ایران ماموریت یافت تا خلع ناشی از کوچ انگلیسی ها را از خلیج فارس را پر نمایند. اما در پشت پرده انگلیسی ها اقلیت عرب تبار جزیره بحرین را تحریک کردند تا علیه دولت مرکزی ایران سر به شورش بردارند. در چنین مقطعی رژیم دست نشانده انگلیس و آمریکا در ایران در برابر جدایی بخشی از خاک کشور سکوت کرد و به برپایی به اصطلاح همه پرسی در بحرین رضایت داد. نتیجه این همه پرسی نیز جدایی بحرین از ایران بود، البته از آن سال تا کنون و در دوران سی و دو ساله نظام جمهوری اسلامی استقلال و تمامیت ارضی کشور بحرین مورد احترام ایران بوده و وروابط نزدیکی میان دو دولت برقرار است. ذکر این نکته تاریخی درمورد چگونگی کسب استقلال بحرین از ایران از این جهت لازم است که اهمیت این کشور را برای آمریکا و اروپا مشخص می کند.
اهمیت بحرین برای ایالات متحده آمریکا در چه موضوعی است؟
اهمیت کشور بحرین برای آمریکا به دلیل وجود پایگاههای نظامی آن در خاک بحرین است. که در حال حاضر سه پایگاه نظامی آمریکا در کشور بحرین می باشد و پایگاههای نظامی آمریکا در بحرین از دو خصلت خاص برخوردار است که ابتدا خصلت دریایی ومورد بعد خصلت هوایی است. وجه دریایی آن بسیار پرواضح است که در منطقه استراتژیک و مهم خلیج فارس از اهمیت به سزایی برخوردار است. و از نظر وجه هوایی نیز باید این نکته را مدنظر قرار داد که نیروی هوایی آمریکا از طریق پایگاههای نظامی خود در کشور بحرین، جنگنده های خود را به کشورهای افغانستان و عراق اعزام می کند و به عبارت دیگر عملیات های هوایی خود را از این پایگاه ها مدیریت می کند. به همین دلیل است که اهرم حیاتی پنتاگون در پایگاه نظامی بحرین قرار گرفته و این کشور از اهمیت به سزایی نسبت به کشورهای دیگری که ایالات متحده در آنان پایگاه نظامی دارد، برخور دار است.
موقعیت جغرافیایی بحرین بر اهمیت استراتژیک این کشور افزوده است. بحرین در جنوب و شرق فاصله ناچیزی با دو کشور عربستان سعودی و قطر دارد و یک پل چند کیلومتری بحرین را به شرق عربستان وصل می کند. این منطقه عربستان به دلیل معادن عظیم نفت و همچنین حضور پر شمار شیعیان در نزد ریاض و همچنین متحد سیاسی نظامی آن یعنی واشنگتن حائز اهمیت است. در این منطقه کشور قطر با عربستان هم مرز است و در حالی این دو کشور اغلب با یکدیگر اختلاف نظر دارند. به همین علت برای دوحه و ریاض، حفظ مناسبات با بحرین از اهمیت بالایی برخوردار است. البته در این معادله سه جانبه باید عامل دیگری را نیز اضافه کرد و آن ایالات متحده آمریکاست. بعد از ورود مشکلات به عربستان به منظور حدامه حفظ نظامیان آمریکایی،واشنگتن تصمیم گرفت تا سربازان خود را به کشور دیگری در منطقه خلیج فارس منتقل کند. در این بین برای ایجاد و برقراری پایگاههای نظامی کشور بحرین برگزیده شد. چون این کشور فاصله کمی با شبه جزیره عربستان دارد. و در مقایسه با امارات متحده عربی،کویت و حتی قطر از ثبات بیشتری برخور دار بوده است. فضای بسته سیاسی در بحرین در دو دهه پیش نیز سبب شد تا استقرار ناوگان پنجم آمریکا در بحرین بدون سرو صدای زادی انجام گیرد. در حال حاضر مهمترین پایگاه در یایی آمریکا حد فاصل قاره آفریقا تا شرق آسیا در بحرین قرار دارد. این عامل به اهمیت کشور کوچک بحرین نزد آمریکاییان افزوده است و سبب شده تا سرنوشت مردم این کشور به منافع و سلطه جویی های آمریکا و استراتژی های نظامی آنان پیوند زده شود.
استقرار ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بحرین چه نتایج نامطلوبی را برای کشورهای منطقه در پی داشته است؟
آمریکاییان در تلاشند تا با حفظ مواضع نظامی خود در منطقه و حفظ این حاکمان نوکر صفت در عین حال ژست دموراتیک پشتیبانی از مردم و به رسمیت شناختن حقوق حقه آنان را بگیرند.آنان در این باتلاق گیر کرده اند که چگونه فریادهای آزادی خواهی مردم این کشور ها را با منافع استراتژیک و غیر قابل انکار خود در منطقه خلیج فارس گره بزنند، که البته این کاری بعید به نظر می رسد و امواج انقلابی و اسلامی مردم دیر یا زود سلطه استعمار صفتانه آنان در منطقه خاتمه خواهد داد و به به عبارتی حضور ناوگان برای کشورهایی که حاکمیت ویژه و مستقل دارند خطر ساز می باشد. اگرچه برای کشورهای کوچک منطقه که جزء اقمار این کشور به شمار می روند نوعا خطری نخواهد داشت و کشورهایی نظیر ایران از این حضور گسترده و البته بی دلیل خاص بیشتر رنج می برند.
متاسفانه رویکرد حکومت بحرین در سالهای اخیر به گونه ای نبوده که منافع ملت های منطقه را تامین کند. تردیدی نیست که خاندان حاکم در بحرین از موقعیت جغرافیایی این کشور در جهت تحکیم موقعیت خود و تامین منافع آمریکاییان استفاده کرده اند و همین موضوع نیز بر خشم مردم بحرین علیه شاه این کشور افزوده است.
اتفاقات رخ داده در کشورهای خاورمیانه به ویژه بحرین چه روندی را طی کرده و چه راهکاری برای آنان قابل تصور است؟
بدون تردید آنچه در خاورمیانه اتفاق می افتد متاثر از بیداری اسلامی است. مولفه های مختلفی در حرکت مردم منطقه مشهود است که در بین این مولفه ها توجه مردم به تعالیم اسلامی روح اخوت، نقش علما و مراجع دینی اعم از شیعه و سنی بارز است. غافلگیری را می توان از دیگر مولفه های تحولات منطقه عنوان کرد . تحولات منطقه ضمن اینکه بازیگران منطقه ای و کشورهای عربی را غافلگیر کرد آمریکا و نظام سلطه را نیز دچار سردرگمی کرد و آمریکایی ها تحلیل و پیش بینی دقیقی از این وقایع نداشتند و با غافلگیری که با آن مواجه شدند تلاش می کنند وقایع را در راستای منافع خود ساماندهی کنند.
البته بازیگران مختلف به ویژه جوانان، مردم مسلمان و معارضین فرصت این اتفاق را از آمریکا و نظام سلطه سلب کرده اند با این حال نظام سلطه تلاش می کند حرکت و جنبش عمیق مردمی خاورمیانه را به نفع خود مصادره کند و با نوعی مدیریت میلیتاریستی و نظامی در کنار حمایت از برخی از مطالبات مردم برای تامین منافع خود تلاش می کند.
چهار عنصر مهم به عنوان بازیگر اصلی در تحولات اخیر منطقه نقش آفرینی دارند. مردم بدون تردید در تمامی این کشورها اعم از تونس، مصر، لیبی، یمن، بحرین و غیره جوانان با استفاده از فناوری پیشرفته و سایبر حلقه اول این حرکت خودجوش را تشکیل دادند. پس از آن مردم در حمایت از حرکت عدالتخواهانه جوانان وارد صحنه شدند و سپس شاهد حضور احزاب، گروهها، سندیکاها و معارضین و پیوستن آنها به این حرکات خودجوش بودیم معارضین را عنصر دوم در تحولات منطقه می توان به حساب آورد. در کشورهای مختلف، احزاب، گروهها و برخی علمای دینی در این عرصه ظهور و بروز داشتند و این حرکات معارضین عمدتا چندین سال و چندین دهه در قالب مبارزات سیاسی و میدانی به صورت تشکل های عمدتا اسلامی دنبال شده است. حاکمیت را نیز می توان بازیگر سوم در کشورهای منطقه محسوب کرد. در این کشورها آنچه در قاعده کلی صورت می گیرد گام اول متناسب با شرایط غیر مترقبه که در مقابل آن قرار گرفته اند متاسفانه اقدام به سرکوب حرکت مردمی و کشتار مردم شده و در گام بعدی حاکمان با نوعی عقب نشینی رهبران مردم و معارض را به مذاکره فرا خواندند و متناسب با شرایط کشور حوادث بعدی در تعیین سرنوشت کشورها رقم خورد.
در همه این تحولات نکته حائز اهمیت این است که رهبران کشورها بیش از آنکه به مردم خود توجه کنند متاثر از سیاست های دول خارجی عمل کردند و در نتیجه شکاف گسترده بین حاکمیت و مردم ایجاد شده است. طرفین خارجی چهارمین عنصر در بازیگران تحولات منطقه ای هستند که در این بین آمریکا بیشترین تلاش را برای کنترل و مدیریت وقایع اخیر داشته و با این حال مواضع ضد و نقیض آمریکا در مصر در مقابل اراده مردم این کشور ثمری برای ایالات متحده نداشت و این کشور تلاش می کند در گام های بعدی انقلاب مردم مصر را مصادره کند.
در تونس نیز تلاش ها برای رفورم سطحی و بسنده کردن به حذف رئیس کشور مطالبات مردم را تامین نکرد و بر همین اساس شاهد تداوم خیزش مردم هستیم و در سایر کشورها نیز شاهد رویارویی اراده مردم در مقابل اراده و فشار حاکمان و برخی طرفین خارجی بوده ایم. بدیهی است میزان پایداری عمیق هر یک از حرکت ها نقش تعیین کننده ای در تحولات جاری منطقه خواهد داشت.
مهمترین مسئله در این رابطه این است که خاورمیانه دارای کشورهای مهمی است که در حوزه اسلامی و تمدنی واقع شده اند که هر یک از این دو به تنهایی و یا در کنار هم تاثیر بسزایی در عمیق بخشیدن به مطالبات و حرکات مردمی دارد. بحرین در بین شش کشور شورای همکاری خلیج فارس طی یک دهه گذشته تلاش کرد اصلاحات سیاسی در این کشور به عمل آورد و این اصلاحات به خوبی شروع شد اما در میانه را به دلایل متعدد متوقف و یا کند شد. در عین حال عوامل متعددی منجر به ایجاد شکاف در بین اکثریت جامعه مسلمانان بحرین و حاکمیت شد و آنچه که طی روزهای اخیر در بحرین شاهد آن بودیم و صحنه های کشته و زخمی شدن دهها تن در این کشور موجب تاسف و تاثر کشورهای منطقه و مسلمانان شد. انتظار می رود در فضای کنونی بحرین که مردم با حضور گسترده در میادین و خیابان ها مطالبات خود را مطرح کرده اند شاهد توجه هر چه بیشتر به مطالبات مردم و تکمیل فرایند سیاسی در این کشور حاشیه خلیج فارس باشیم.
کلام آخر
وقایع بحرین سوای اتفاقات رخ داده در یک کشور کوچک میتواند به عنوان پیشزمینه وقایع بزرگتر در شبهجزیره عربستان محسوب شود. بحرین یکی از 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس است و بر این اساس تحول در این کشور میتواند به تحول در کشورهای گروه 6 منجر شود و به همین لحاظ هم موقعیت بحرین فوقالعاده مورد توجه آمریکا و دولتهای عرب شبه جزیره قرار دارد.
در عین حال مساله دیگری که در بحرین حائز اهمیت است، این که این کشور به عنوان کانون حضور آمریکا در منطقه شبه جزیره عربستان محسوب میشود. امروز آمریکاییها در محدوده جغرافیایی ذکر شده بیش از هر کشور دیگری در بحرین حضور دارند و بارانداز نظامی آنها در منامه دارای این وظیفه است که فعالیتهای نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه را مدیریت و فرماندهی میکند.
بنابراین، در صورت بروز تحول جدی در بحرین آمریکاییها مجبور خواهند بود کل منطقه را ترک کنند، چرا که پیش از این، بارانداز نظامی آمریکا در ظهران و عربستان قرار داشت که برای ثبات بیشتر این پایگاه به بحرین انتقال یافت و از طرف دیگر بعد از این هیچ کشوری در منطقه جرئت پذیرش این حجم از نظامیان آمریکایی در خاک خود را نخواهد داشت و بر ایناساس ایالات متحده مجبور به ترک کل منطقه خواهد شد.
این یک نکته حیاتی است که اگر این اتفاق برای آمریکا رخ دهد نه تنها حفاظت از منافع آمریکا دچار خلل خواهد شد؛ بلکه دولتهای عرب منطقه که با اتکا به قدرت آمریکا مشغول حکمرانی هستند دچار تزلزل جدی خواهند شد.
این وقایع تبدیل به یک معمای امنیتی برای آمریکا و کشورهای عربی شده است، به این مفهوم که کوچکترین اتفاق در ضلع کوچک منطقه شبه جزیره استعداد رخدادهای بزرگ کل منطقه را افزایش خواهد داد. یک نکته مهم که در این بین مطرح است ترکیب جمعیتی بحرین است. این کشور در میان 7 کشور دیگر شبه جزیره عربستان بیشترین جمعیت شیعیان را به خود اختصاص داده است. این رقم معادل یک نرخ حدودی بین 70 الی 80 درصد جمعیت بحرین است.لذا برایناساس تحول در بحرین به احتمال زیاد به روی کار آمدن یک نظام شیعی خواهد انجامید.
واضح است که اگر با تحول در بحرین حاکمیت به دست شیعیان بیفتد، موج آن به کل کشورهای منطقه سرایت خواهد کرد. این مساله یک تغییر جدی در ژئوپلتیک شیعه در منطقه ایجاد خواهد کرد که به تعدیل حکومتهای سنی مذهب در شبهجزیره عربستان خواهد انجامید که الزاما باعث نزدیکی حکومتهای جدید آینده به جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
منبع: / سایت خبری / سیاست ما ۱۳۸۹/۱۲/۲۵
نویسنده : حمزه بهمن پور
نظر شما