موضوع : پژوهش | مقاله

معماری کربلا در گذر تاریخ

مجله  فرهنگ زیارت  مهرماه 1393 شماره 23 

میان شهر مقدس کربلا و فرهنگ اسلامی، رابطه ای دوسویه وجود دارد و هر یک بر دیگری تأثیر گذاشته است. این شهر از گونه ای معماری اسلامی برخوردار است که در آن، ابتدا امام در این سرزمین به خاک سپرده شده و سپس دوستداران ایشان در اطراف مرقد ساکن شده اند و به تدریج بر جمعیتشان افزوده شده و بافت شهر شکل گرفته است. در این شهر، هم ویژگی های معماری عراقی و هم ویژگی های معماری اسلامی مشهود است و در ساخت بناهای آن از مصالح بومی و برخی مصالح وارداتی بهرگیری شده است. نخستین بنای شهر کربلا در دوازدهم محرم سال 61 هجری، دو روز پس از واقعه عاشورا نهاده شد و ازآن پس در دوره های گوناگون به ویژه دوران جلایری، صفوی و دوران معاصر، سبک های متفاوتی از معماری در این شهر رایج شد. مهم ترین بناهای کربلا به دو دسته «بناهای مذهبی و فرهنگی» شامل دو حرم مطهر، آرامگاه ها، مقامات، مساجد، حسینیه ها، مدارس و نیز «بناهای تاریخی و باستانی» ازجمله بازارها و بازارچه ها، کاروانسراها، حمام های عمومی، خانه های قدیمی و قلعه ها تقسیم می شوند. این نوشتار پس از بیان ویژگی های معماری کربلا و معرفی برخی از مهم ترین بناهای این شهر، سخنان برخی جهانگردان دراین باره را نقل کرده است.
نویسنده : دکتر رؤوف انصاری صفحه : 71
ترجمه و تلخیص: محمد حسین خوشنویس

میان شهر کربلا و فرهنگ اسلامی خدمات متقابلی صورت گرفته است. از سویی این شهر در ساخت و تحکیم پایه های تمدّن اسلامی و بلکه در نشر آن نقش به سزایی داشته و از سوی دیگر فرهنگ اسلامی نیز تاثیر چشم گیری در ساختار کربلا بر جای گذاشته و فضای این شهر، اعم از مسجد و مدرسه و حسینیه و بازار و کاروانسرا، آکنده از جلوه های زیبای فرهنگ و معماری اسلامی بوده و هست.

هدف از بررسی ابعاد و ویژگی های معماری شهر مقدس کربلا سیر تاریخی آن در دوره های مختلف و نیم نگاهی به تأثیرات معنوی و روحانی آن است. شکل معماری بناهای قدیمی شهر نشان می دهد که طرّاحی آنها از معماری عراقی- اسلامی الگو گرفته است.

مهم ترین نشانه های معماری کربلا را می توان در گنبد و گلدسته و طاق و رواق و صحن و اندرونی ها دید. تزئیناتی شامل مُقرنَس کاری، آجرنما کردن و گچبری با پنجره های کوچک با شیشه های رنگی بسیار چشم نواز است. خوب است بدانیم که شهرهای اسلامی به سه دسته تقسیم می شوند: شهرهایی که پیش از ظهور اسلام تأسیس شده اند و اسلام به آنها راه یافت و آنها اسلام را پذیرفتند؛ مثل دمشق در سوریه، اسکندریه در مصر و استانبول در ترکیه، و شهرهایی که پس از ظهور اسلام و به دست مسلمانان تأسیس شدند؛ مثل بصره و کوفه در عراق و قاهره در مصر، و شهرهایی که به واسطه وجود حرم اهل بیت (علیهم السلام) به وجود آمدند؛ مثل نجف و کربلا در عراق.

در دسته سوم، شهرها این گونه به وجود آمده اند که ابتدا پیکر یکی از امامان یا امام زادگان در زمینی به خاک سپرده شده و به مرور دوستداران ایشان در اطراف آن مرقد ساکن شده اند و به تدریج بر جمعیتشان افزوده شده است.

منطقه کربلا و حومه آن به دلیل داشتن هوای معتدل، آب فراوان و خاک حاصلخیز، حتی پیش از اسلام نیز محلّ سکونت مردمانی بوده است. پیدا شدن آثار باستانی گوناگون دلالت بر قدمت شهر کربلا دارد. در محرّم سال 61 هجری امام حسین (ع) و اهل بیت و یارانش در زمین کربلای امروز که غیرمسکونی بود، فرود آمدند؛ ولی در اطراف این سرزمین روستاهای آباد و قابل سکونتی وجود داشت؛ مثل روستای «عین تمر» که خُرما یکی از محصولات معروف آن است و روستای «غاضریه» که اکنون به منطقه «حسینیه» شناخته می شود و میوه های فراوانی دارد. در زاویه شمال غربی کربلای کنونی خرابه های متراکمی وجود دارد که گفته می شود از آثار کربلای قدیم است. قدیمی ترین آنها غارهای دست سازی است که در سمت راست «وادی طار» واقع شده است. این منطقه قبل از ایجاد دریاچه «رزازه»[1] جزء فرات قدیم بوده است. قدمت این غارها به حدود هزاره سوم پیش از میلاد بازمی گردد که احتمالًا در آغاز برای اهداف نظامی بوده و بعدها به گورستان تبدیل شده است، موقعیت این غارها در 30 کیلومتری جنوب غرب کربلاست. در این مجال گزارش کوتاهی از معماری کربلا ارائه و به برخی نمونه ها اشاره شده است.

پیشینه و سبک معماری در کربلا
در کربلا دو سبک معماری به چشم می خورد: یکی معماری عراقی (از این جهت که کربلا بخشی از خاک عراق است) و دیگری فنون معماری اسلامی است که به تأثیر از سبک اول و مرحله به مرحله به پیش رفته است، بسیاری از این تأثیرات در دوره خلافت عبّاسیان بوده است. در ساخت بناها از مصالح بومی و محلّی کربلا استفاده شده که این نمونه ای برای سبک معماری عراقی است و شهرهای متمدن اطراف کربلا مثل «اور»[2] و «ورکة»[3] از این روش پیروی کرده اند که آثارش تاکنون باقی است. همچنین تمام کوچه ها و خیابان ها و بازارهای شهر به حرمین حسینی و عبّاسی منتهی می شود که این نیز نمونه ای برای سبک معماری اسلامی است و در حقیقت کربلا یک نمونه کامل معماری در دوره های اولیه اسلامی می باشد. در بناهای فرهنگی شهر نیز فقط از موادّ اولیه محلّی بهره برداری نشده، بلکه «مرمر» و دیگر سنگ های تزئینی و خشت های کمیاب وارداتی در این ابنیه برای تزئین یا مواد اصلّی ساخت به کار گرفته شده است.

عظمت و وسعت حرم ها، ارتفاع دیوار و میادین روباز، استفاده از سرامیک و موزائیک و آجر و گچ و کاشی در ساخت بنا در کربلا نشان دهنده تأثیرات هنر اسلامی است. استفاده از کاشی های رنگی به خصوص در قرون سه و چهار، استفاده از سفّال برّاق برای آراستن حرم های مطهّر در قرن هفتم و هشتم و استفاده از آجر و گچ در قرن نُهم و دهم در این فهرست جای می گیرد.

نقش های هندسی و نوشتاری مخصوصاً خطّ عربی از این جُمله است. این نوشته ها با دو خط بوده است: خط کوفی که دارای حروفی کشیده و زاویه دارست، و خطّ نسخ که حروفی انعطاف پذیر دارد.

مُقرنس کاری با آجر و گچ، از عناصر مهم تزئینات در معماری بومی کربلاست. استفاده از تخته های مشبّک بر روی مراقد مطهر و بهره بُردن از قطعات مسی همراه با یک لایه طلا برای پوشاندن گنبد و گلدسته در دوره صفوی ها از نمادهای بارز این هنر شگرف است.

مصالح ساختمانی و معماری در کربلا
الف: آجر
شهرهای جنوبی و مرکزی عراق دارای زمین های رسوبی است که از خاک تشکیل شده است. بدین ترتیب گل اصلی ترین ماده سازنده بناها بوده است. بلوک های آماده شده از گِل را «طوف» یا «طابوق» می نامند. قالب های گِلی با نور خورشید زود خشک می شد و مخلوطی از کاه وگِل که در فارسی به آن «خشت» می گویند.

از ویژگی های مهم «طابوق» ارزان بودن و مقاومت زیاد و انعطاف پذیری بود و به همراه گچ که برای اتّصال آجرها به کار می رفت، امکان ساخت اشکال هندسی مثل طاق های قوسی شکل و گنبدها را فراهم می کرد. [4] این خشت ها با اشکال و رنگ های مختلف و در اندازه های گوناگون ساخته می شد که به «طواف کربلایی» معروف بود و گاهی به همین نام صادر هم می شد. امروزه نیز برای ساختن خانه های روستایی حومه کربلا از «طوف» استفاده می شود.

ب: قیر
از جمله مصالح بومی دیگر «قیر» است که در برخی مناطق عراق مثل «هیت» و «قیاره» روی زمین به طور شناور و طبیعی وجود دارد. قیر یک ماده چسبان است که از آن برای پوشش کف و بدنه حوض و کانال آب استفاده می شود. همچنین این ماده را در عایق کاری پشت بام و سطح بیرونی دیوار به کار می برند.

ج: چوب
تنه درختان خرما از چوبی محکم و مقاوم تشکیل شده است و مقاومت بیشتری نسبت به سایر چوب ها دارد. در معماری گذشته، چوب به مقدار زیاد در اسکلت همه بناها مخصوصاً سقف استفاده می شد، امّا امروزه طبقه متوسّط و پایین اقتصادی جامعه از چوب در ساخت خانه ها استفاده می کنند.

درخت سپیدار یا همان صنوبر نیز در مناطق شمالی عراق به وفور یافت می شود و از نظر استحکام، از تنه درخت خرما بهتر است و برای ساخت در و پنجره و نما و دیوار و بالکن کاربُرد دارد. علت استفاده از چوب، سبک بودن بالکن و حفظ خنکی داخل اتاق در تابستان است.

د: آهن
در گذشته به ندرت از «آهن» استفاده می شد و آن مقدار اندک هم برای ایمن سازی خانه در برابر سرقت و دستبرد بوده است. امّا در حال حاضر تیرآهن ها جایگزین مناسبی برای الوارهای چوبی است، تا جایی که از چوب نه در اسکلت خانه، بلکه برای زینت استفاده می شود. با روی کار آمدن آهن، به طبع کم کم معماری و کار با چوب کم رنگ شد.

ه: مخلوط مصالح
مخلوطی از آهک و خاکستر چوب و خرده سرامیک در ساخت پایه ها و ستون ها و برای جلوگیری از نفوذ رطوبت در بنای ساختمان استفاده می شد.

و: سنگ مرمر
عمدتاً وارداتی بود و جنبه زینتی داشت.

ز: بوره
یک ماده شیمیایی بود که به عنوان برّاق کننده به کار می رفت؛ یعنی بعد از گچ کاری و خشک شُدن آن، روی گچ لایه ای از «بوره» می کشیدند.

معماری کربلا در گذر تاریخ اسلام
الف: از قرن اوّل هجری تا ابتدای قرن دهم
در 12 محرّم سال 61 هجری، یعنی دو روز پس از واقعه عاشورا بنای تأسیس شهر کربلا نهاده شد. خانه هایی گرداگرد حرم امام حسین و حضرت عباس (علیهما السلام) ساخته شد و به مرور گسترش یافت. در سال 280 قمری چند واحد مسکونی مخصوص زُوّار ساخته شد. در زمان عضدالدوله، پادشاه شیعی آل بویه برای اولین بار به دور شهر کربلا دیواری با سه دروازه کشیده شد. [5] مساحت شهر در این زمان 2400 متر مربع بود. ساختن این دیوار، آبادانی و رونق اقتصادی کربلا را با رکود مواجه کرد، امّا در عوض، از گزند حوادثی چون دستبرد و تخریب توسّط دشمنان در امان ماند. [6] برای جبران این نقیصه، به دستور عضدالدوله دیلمی چند واحد تجاری تأسیس شد که در رفع این مشکل بسیار مؤثر بود.

در سال 412 قمری به دستور حسن بن فضل که از وزرای آل بویه بود، دیوار وسیع تری برای کربلا ساخته و دیوار قدیمی تخریب شد. در چهار طرف شهر چهار دروازه آهنی نصب گردید که به حفاظت بیشتر شهر کمک می کرد.

در سال 767 قمری «سلطان اویس بهادرخان جلایری»[7] به آبادانی کربلا اهتمام فراوان داشت و تلاش بسیار کرد که به نوبه خود قابل توجه است. فعالیت های او رونق و آبادانی بسیاری برای شهر در پی داشت. [8] اصلی ترین فنون معماری اسلامی در عصر جلایری در کربلا به کار گرفته شد. سبک تزئین بناهای مذهبی با استفاده از نقش و نگار و به کار بردن قطعه های کوچک خاتم کاری شده و سفال های رنگارنگ در مساجد و دیگر ابنیه بسیار شهره گردید.

ب: از ابتدای قرن دهم هجری تا نیمه قرن چهارده
در دوره صفوی ها بنّاها و معماران و هنرمندان در تخصّص های گوناگون، از اقصی نقاط سرزمین های اسلامی در کربلا گرد هم آمدند و گران ترین مصالح ساختمانی مثل سنگ مرمر و چوب های گران بها وارد کربلا شد.

در سال 1914 میلادی پس از جنگ جهانی اول، ساختمان های جدید و خیابان های عریض با معماری نسبتاً جدید ساخته شد. پیش از آن در سال 1217 قمری و با تلاش آیت الله سید علی طباطبائی (صاحب ریاض) سومین دیوار با شش دروازه که هر یک نامی مخصوص داشت، ساخته شد.

ج: از نیمه قرن چهاردهم قمری به بعد
از حدود سال 1330 قمری و تقریباً همزمان با استقلال نسبی دولت عراق و کوتاه شدن دست استعمار پیر، شیوه های معماری غربی به این کشور و به تبع به کربلا راه یافت. معماری غربی نیز به معنای فرار از کوچه های تنگ و باریک و پُر پیچ و خم و واردات مصالح ساختمانی جدید مثل سیمان در ساختار معماری این شهر بود. در این دوره، ساختمان های مهمّی بنا نهاده شد. کاروانسرای هندیان که «بُهْره ها» آن را ساختند و ساختمان اداره آب و برق و اداره پست و کتابخانه ها و شهرداری به وجود آمد. همچنین میدانی بزرگ در بین الحرمین برای تجّمعات اهالی شهر کربلا و زائران ساخته شد. برای این منظور خانه های در مسیر تخریب شد و به جای آنها در دو طرف مغازه ها و خانه هایی ساخته شد. بازار عرب، بازار حسین، بازار خیمه گاه و بازار عباس در نقاط مختلف این میدان به وجود آمد. [9]

شهرداری کربلا در طی سال های 1935 تا 1948 میلادی اقدام به ساخت خیابان کمربندی به دور حرم مطهر حسینی و عبّاسی نمود. از 1954 تا 1992 میلادی شهرک های متعددی در فواصل معینی از کربلا ساخته شد. نام های برخی از این شهرک ها عبارت است از: معلّمین، اسکان، حسین و عباس (ع)، حُرّ، رمضان، شهداء، سلام انتصار و تعاون. [10]

در نقشه این شهرک ها صرفاً از معماری جدید استفاده شده و معماری اصیل عراقی- اسلامی مورد توجّه قرار نگرفت. در طول دو دهه گذشته نیز ساختمان هایی مخصوصاً در میدان بزرگ بین الحرمین ساخته شد که هیچ ارتباطی با فرهنگ اسلامی ندارد. در سال 2006 میلادی کمیته ای فنّی در کربلا تأسیس شد که وظیفه اش ارائه شروطی لازم الاجرا برای طرح نقشه کشی بناهای جدید به دفاتر مشاوره مهندسی عراقی بود تا از آن پس در ساخت ابنیه، به اصول معماری قدیم توجّه شود تا اگر همان سبک قابل اجرا نیست، حداقل ویژگی های آن در معماری جدید تا حدّ ممکن پیاده شود.

معماری در بناهای مذهبی و فرهنگی کربلا
الف: حرم مطهر امام حسین (ع)
1- ابتدایی ترین بنای مسقّف به همراه گنبد، توسط مختار ثقفی در سال 66 قمری ساخته شد. حرم امام حسین (ع) در ابتدا دو درب، یکی در ضلع شرقی و دیگری در ضلع جنوبی داشت.

2- در سال 194 قمری بنای حرم مطهّر بازسازی شد که مواد آن آجر و گچ بود.

3- در سال 242 قمری برای سومین بار ساختمان حرم بازسازی شد.

4- در سال 277 قمری سادات حسنی تعمیرات اساسی در حرم انجام دادند.

5- در سال 280 قمری دیواری دور حرم امام حسین (ع) ساخته شد.

6- در سال 363 قمری عضدالدوله بویهی چهار درب برای حرم تعبیه کرد و گنبد جدیدی برای حرم ساخت. چهار رواق در اطراف بنای اصلی ساخته شد. فضای داخلی بنا با چوب ساج سُرخ مزین شد. حیاط وسیعی نیز به این سازه اضافه شد.

7- در سال 398 قمری دور تا دور حیاط دیواری کشیده شد که از چهار طرف درب داشت.

8- در دولت آل بویه، ششمین ساختمان برای حرم ساخته شد. این همان بنائی است که ابن بطوطه در سفر به کربلا آن را مشاهده و درباره آن مطالبی نوشته است. [11]

9- در سال 747 قمری برای اولین بار دو گلدسته برای حرم مطهر ساخته شد. در همین سال گنبد تجدید گردید.

معماری کنونی حرم امام حسین (ع)[12]
مهم ترین و بارزترین ویژگی این حرم وسعت و عظمت بنا و سبک معماری آن است. در اطراف روضه منوّره صحن بزرگی وجود دارد که از هر سو ایوان هایی بر آن اشراف دارد. بر بالای هر ایوان، طاق هایی نیم دایره ساخته شده است. مصالح اصلی ساختمان، آجر و گچ است و تزئیناتی مثل طلاکاری و نقره کاری و آیینه کاری و کاشی کاری روی آن را پوشانده است. نمای خارجی گنبد با لایه ای از طلا پوشیده شده؛ به جز حاشیه آن که با کاشی آبی رنگ به آیات قرآن کریم منقش است و به مانند تاجی بر سر گنبد خودنمایی می کند. نمای داخلی گنبد با آیینه و کریستال زیور بسته شده است.

بر روی قبر مطهّر صندوقی نقره ایست که دریچه ای زرّین دارد. چهار طرف ضریح چهار رواق بزرگ قرار گرفته است که با سنگ مرمر پوشیده شده. رواق شمالی به «رواق شاه» معروف بوده؛ چون قبور شاهان قاجار در گوشه آن واقع گردیده. این رواق به مانند مسجد است و در آن نماز اقامه می شود. رواق غربی به «رواق سید ابراهیم مُجاب» در رواق سمت قبله به رواق «حبیب» (بن مظاهر) شُهره است.

این چهار رواق، هشت درب دارد که به صحن مطهّر باز می شود. مهم ترین درب معروف به «درب طلا» است که در رواق حبیب قرار گرفته و جلوی آن ایوان طلا واقع شده است. قطر هر گلدسته در پایچه چهار متر است و 65 حجره دور تا دور صحن ساخته شده و مقابل هر یک، ایوانی کوچک وجود دارد. در اکثر این حجره ها قبور بزرگان و عُلما و شخصیت های مذهبی قرار دارد و برخی نیز مقابر خانوادگی است.

حرم مطهر دارای ده درب است:

1- باب قبله: از قدیمی ترین ورودی های آستان مقدّس حسینی است.

2- باب زینبیه: این درب به تلّ زینبیه» منتهی می شود.

3- باب سلطانی: سازنده این درب، یکی از سلاطین عثمانی بوده است.

4- باب سدره: در ورودی این درب درخت سدری بوده که نشانه حرم مطهّر بوده است.

5- باب شهداء: به آن باب صافی و باب صحن صغیر هم می گویند.

6- باب قاضی الحاجات: به آن باب مُراد هم می گویند.

چهار درب دیگر جدید التأسیس هستند:

7- باب رأس الحسین: این درب مقابل موضع سر مطهّر امام حسین (ع) است.

8- باب کرامت: این ورودی دارای طاقی هلالی شکل است که با کاشی کاری زیبایی مزین شده است.

9- باب رجاء: این درب در زاویه جنوب شرقی صحن قرار گرفته است.

10- باب صالحین: این درب در ضلع شمالی صحن گشوده شده است.

ب: حرم مطهّر حضرت ابالفضل (ع)
این حرم دومین اثر مهم معماری اسلامی پس از حرم سیدالشهداء (ع) است. اولین بنا بر روی مرقد مطهر در سال 372 قمری به دستور عضدالدوله بویهی به همراه گنبدی از آجر و گچ ساخته شد. [13]

در سال 683 قمری گنبد مطهر با کاشی آبی رنگ پوشیده شد و ضریحی روی مرقد مطهر قرار گرفت و ایوانی در ضلع قبله ساخته شد. [14]

در سال 1221 قمری دو گلدسته کاشی کاری شده و در سال 1375 قمری گنبد حرم مُطلّا گردید. [15] نقشه آستان مقدس حضرت ابالفضل (ع) از نظر معماری تفاوت زیادی با آستان قُدس حسینی ندارد؛ [16] تنها تفاوت در اندازه رواق ها و درب های حرم است. تفاوت دیگر، وجود یک کانال مستطیل شکل است که حرم مطهر عباسی را دربرگرفته و به زیرزمین یعنی مکانی که بدن مطهر حضرت قرار دارد، ختم می شود. [17]

درب های حرم مطهّر یازده باب است:

1- باب قبله: قدیمی ترین درب است.

2- باب امام حسین (ع).

3- باب امام حسن (ع): این درب و درب قبلی در بین الحرمین باز می شود.

4- باب صاحب الزمان (عج): این درب به خیابان صاحب الزمان باز می شود.

5- باب امام موسی کاظم (ع): این درب در ضلع غربی حرم مطهر قرار گرفته است.

6- باب امام محمد جواد (ع): این درب در ضلع شمالی حرم مطهر واقع شده است.

7- باب امام علی هادی (ع): این درب در ضلع شمالی حرم واقع شده است.

8- باب علقمی: نام دیگرش باب فُرات است.

9- باب امام امیر مؤمنان (ع): این درب و درب قبلی در ضلع شرقی واقع شده است.

10- باب ام البنین (س).

11- باب امام رضا (ع): این درب و درب قبلی مخصوص بانوان است.

مهمانخانه حرم مطهّر دارای سه طبقه است، زیرزمین انبار مواد غذایی، هم کف آشپزخانه و طبقه اوّل سالن غذاخوری است.

ج: آرامگاه ها
1- آرامگاه حرّ بن یزید ریاحی: به دستور شاه صفوی، بنایی عظیم همراه گنبدی از آجر و گچ در سال 914 قمری به ضمیمه یک حیاط برای این آرامگاه ساخته شد. چهارصد سال بعد آقاحسین خان همدانی گنبد را کاشی کرد. [18] اکنون ضریحی از نقره بر روی مرقد مطهّر قرار گرفته است. در چهار طرف حیاط اتاق های کوچکی برای استراحت زائران ساخته شده است. [19]

2- آرامگاه عون بن عبدالله: این آرامگاه در فاصله دوازده کیلومتری شمال شرقی کربلا واقع شده است. در ابتدا یک رواق طولانی با یک ورودی داشت. رواق با آجر و کاشی کاری تزئین شده است. صندوقی چوبی بر روی مرقد مطهّر قرار گرفته است. گنبدی به قطر شش متر بر فراز بنا خودنمایی می کند. ارتفاع این گنبد هفت متر است. در چهار طرف ضریح مطهّر چهار درب وجود دارد که به رواقی باز می شود و دور تا دور بنای حرم را حیاطی با دو درب فرا گرفته است. [20]

3- آرامگاه احمد بن فهد حلّی: این فقیه بزرگ در سال 841 ق وفات یافت. [21] وی در خیابان قبله در خانه خود به خاک سپرده شد. به دستور آیت الله سید محسن حکیم مرجع تقلید وقت، بنایی بر روی مرقد ایشان ساختند. [22] در کنار مرقد، مدرسه ای برای طلّاب علوم دینی ساخته شد که به «مدرسه ابن فهد» مشهور گردید. بخشی نیز برای استراحت قرار داده شد. [23]

4- آرامگاه سید ابوهاشم (احمد بن موسی): آرامگاه این بزرگوار که به امام موسی کاظم (ع) منتسب است، در 75 کیلومتری غرب کربلا واقع شده است. او به سال 745 ق

وفات یافت. این آرامگاه دارای ضریح و صحن وسیع و ایوان های متعدّد است. گنبد با کاشی آبی تزئین شده است. بخشی نیز برای استراحت زائران در نظر گرفته شده است.

د: مقامات
«مقام» مکانی است که انبیا و ائمه و صحابه و اولیاء در آنها حضور داشته اند؛ حتی اگر این حضور به اندازه به جا آوردن یک نماز دو رکعتی بوده باشد. در کربلا 14 مقام وجود دارد که برخی گمنام است. مقامات دارای بناهای ساده ای هستند که برخی مانند مقام مهدی و تلّ زینبیه ساختمانی مستقل دارد و برخی جزئی از یک عمارت بزرگ تر هستند. بیشتر مقامات از آجر و گچ ساخته شده اند و با کاشی مزین شده اند.

1- مقام امام مهدی (عج): گفته اند که حضرت ولی عصر (عج) در این مکان نماز خوانده اند. در مسیر ورودی شهر کربلا از طرف باب بغداد قرار گرفته است. این مقام دارای صحن و یک غذاخوری و آشپزخانه است. عمارت این مقام، زمینی مستطیل شکل دارد که مساحت آن به 400 متر مربع می رسد.

2- مقام تلّ زینبیه: در ضلع غربی حرم مطهّر واقع شده است. معروف است زینب کبری (س) در روز عاشورا بر روی تپه ایستاده و ناظر وقایع دردناک آن روز بوده است. ساختمان مقام از سطح زمین 5/ 1 متر بالاتر است. مقام شامل دو بخش است: بخش جلویی و قسمت پشتی که مصلّی است.

3- خیمه گاه (مُخَیم): از برجسته ترین آثار معماری شهر کربلاست. نام قدیم محلّه، آل عیسی بوده و تا مدّتی نیز به مقام زین العابدین (ع) شهرت داشته است. میرزا ابوطالب اصفهانی در بازدید خود از خیمه گاه می نویسد: همسر میرزا شفیع مازندرانی عمارت شایسته ای در این جا بنا کرده است. در نزدیکی مقام نیز کاروان سرایی قرار دارد که با فوت میرزا شفیع نیمه کاره باقی ماند. [24] نمای خارجی گنبد با کاشی آبی رنگ پوشیده شده است. در کنار دیوارهای داخلی ساختمان اتاق های کوچکی برای قرائت قرآن کریم تعبیه شده است.

ه: مساجد
شهرت کربلای مُعلّی علاوه بر حرمین شریفین مرهون مساجدی است که مرکز انتشار فرهنگ دینی بوده است. تاریخ اولین مسجدی که در کربلا ساخته شد، به سال 369 ق بازمی گردد که مسجد «رأس الحسین» نام دارد. [25]

ساخت مساجد، جدا از تأثیرات شگرف معنوی، پیشرفت و شکوفایی چشم گیری را در هنر معماری اسلامی به ارمغان آورد. سبک و هنر برخی از ملّت هایی که در قلمروی اسلام بودند، در بروز و ظهور معماری در کربلا سهیم بوده است. با توجه به نقشه کشی مساجد در کربلا شناخت این تأثیرات آسان است. برخی از این مساجد از ابتدای تأسیس تاکنون به همان شکل باقی مانده اند و برخی تمام اصالت خود را به علت بازسازی یا بی توجّهی از دست داده اند و برخی مساجد نیز به بهانه ساماندهی مرکز شهر، تخریب شده اند. بسیاری از این مساجد شاهکارهای معماری اسلامی بوده اند.

مساجد کربلا در مقایسه با مساجد شهرهای دیگر عراق از مساحت کمتری برخوردار است. سقف عمده مساجد کربلا روی ستون های آجری یا سنگی یا چوبی قرار می گیرد. از ستون های عمودی موازی دیوار قبله و محراب تشکیل می شود. حیاط درونی مسجد روباز است که ستون هایی دور تا دور آن را احاطه کرده است. برخی مساجد به علّت کوچکی، حیاط ندارند؛ مخصوصاً مساجد نزدیک حرم های مطهّر.

بیشتر مساجد کربلا گلدسته ندارند. مصالح ساخت مساجد، آجر و گچ است. بیشتر مساجد کربلا از تزئینات زیبای سرامیک برای پوشش درهای ورودی و دیوارهای بیرونی استفاده می کنند. سطح ستون ها با مرمر یا گچ پوشیده می شود. خطوط چشم نواز آیات قرآن کریم را به نسخ نوشته اند. چوب های کمیاب وارداتی نیز کم و بیش در مساجد دیده می شود. هیچ خیابان اصلی و هیچ محلّه ای در کربلا نیست که خالی از مسجد باشد. مهم ترینِ آنها عبارت اند از:

1- مسجد رأس الحسین: نزدیک درب سدر و در مقابل سر مقدس حضرت امام حسین (ع) تأسیس شد. [26]

2- مسجد عمران بن شاهین: این مسجد از قدیمی ترین مساجد شهر کربلاست که به سال 369 ق ساخته شد. [27]

3- حسینیه اولاد عامر: این حسینیه در سال 1375 ق به سبک معماری جدید ساخته شد. چهارهزار متر مربع مساحت دارد و دارای دو طبقه است. طبقه بالای مسجد و ایوان ها برای کارهای مدیریت مسجد و استراحت در نظر گرفته شده است. گنبد این حسینیه از لحاظ طرّاحی و معماری، یکی از آثار بی نظیر است.

ز: مدارس
کربلا چندین قرن، مرکز علم و ادب و اندیشه بوده و در دوره های گوناگون، فقیهان بزرگ و دانشمندان برجسته ای در این شهر حضور داشته اند. اولین مدرسه در کربلا به دستور عضدالدوله بویهی در سال 369 ق ساخته شد که به مدرسه «عضدیه» شهره شد.

مدارس کربلا عمدتاً دارای صفات و ویژگی های معماری خاصّی هستند که با هدفی که برای آن ساخته شده اند، هماهنگی دارند. طرّاحی آنها نشان دهنده نوعی سبک معروف معماری در عراق است که به علت انتسابش به شهر «حیره» که نزدیک کوفه واقع شده، سبک «حیری» نامیده می شود.

در این سبک معماری، حیاط مدرسه نقشی چشم گیر در بنای مدرسه دارد و سپس ایوان های مسقّف و اتاق ها و نمازخانه، راهرو و درب ورودی نسبت به حیاط سنجیده می شود. این سبک، نشان دهنده نظامی است که در همه بناهای اسلامی از آن پیروی شده و نیز شیوه ای از طرّاحی بوده که براساس نیازهای زندگی اجتماعی تدارک شده است.

معمولا در میان حیاط حوضی با فوّاره قرار دارد که به خنکی فضای مدرسه کمک می کند و جلوه بصری هم دارد. نمای بیرونی شامل درهای ورودی است که گاهی پنجره هایی در آن تعبیه شده است. در نمای بیرونی دیوار برخی مدارس دینی و روی سطح مشخّصی از آنها اشکالی از آجر دیده می شود که ظاهری زیبا و جالب به این ساختمان ها داده است.

در ساخت برخی مدارس دینی کربلا از آجرهای بزرگ و گچ استفاده شده است. این مدارس از داخل با سرامیک رنگی و گچ که در میان آنها نوشته هایی از آیات قرآن کریم به چشم می خورد، زینت داده شده است. همچنین با ابزار زینتی گوناگون مثل چوب و شیشه های رنگی پنجره ها و آشپزخانه را جلوه می دهند. غالب مدارس دارای حجره ها و اتاق هایی برای سکونت طلّاب هستند و برخی نیز از این امکان بی بهره اند.

مدارس معروف کربلا
1- مدرسه سردار حسن خان: دارای هفتاد حجره بوده است. در سال 1180 ق تأسیس شده و دیوارهای آن با تزئینات مهندسی و نوشته های زیبایی پوشیده شده است.

2- مدرسه سید محمد مجاهد: در دو طبقه با دوازده حجره به سال 1270 ق تأسیس شد.

3- مدرسه صدر اعظم نوری: در سال 1268 ق تأسیس شد.

4- مدرسه زینبیه: به سال 1276 ق ساخته شد.

5- مدرسه هندی: در دو طبقه و 22 حجره ساخته شد و کتابخانه ای عمومی داشت.

6- مدرسه بادکوبه: در سه طبقه و 30 حجره، با یک کتابخانه عمومی در سال 1270 ق تأسیس شد.

7- مدرسه بُقعه: در دو طبقه و 20 حجره تأسیس شد.

8- مدرسه سلیمیه: مدرسه ای کوچک در دو طبقه و 13 حجره در سال 1250 ق تأسیس شد.

9- مدرسه مهدیه: در دو طبقه و 24 حجره در سال 1284 ق تأسیس شد.

10- مدرسه میرزا کریم شیرازی: با فضای داخلی و وسیع و در یک طبقه و 11 اتاق در سال 1287 ق تأسیس شد.

11- مدرسه ابن فهد حلّی: در زمینی وسیع شامل نمازخانه و دو طبقه و چهل حجره و یک کتابخانه عمومی در سال 1385 ق تأسیس شد.

12- مدرسه آیت الله بروجردی: سبک معماری مدرسه بروجردی در نوع خود پدیده ای شکوهمند و زیباست. این مدرسه دو طبقه و 20 حجره دارد و به سال 1380 ق ساخته شد.

13- مدرسه شریف العلما: مدرسه ای در دو طبقه و دارای 22 حجره است.

14- مدرسه امام باقر (ع): در این مدرسه اتاق های مطالعه و اتاق خواب و استراحت جدا شده و دارای کتابخانه ای عمومی است. در 1381 ق تأسیس شده است.

15- مدرسه حسینیه: در زمینی به مساحت 400 متر، با 28 حجره به سال 1288 ق ساخته شد.

16- مدرسه مازندرانی: شیخ محمدمهدی مازندرانی (متوفای 1384 ق) این مدرسه را تأسیس کرد.

17- مدرسه آیت الله خوئی: به دستور آیت الله خوئی به سال 1395 ق تأسیس شد.

18- مدرسه خطیب: به سال 1375 ق در دو طبقه کلاس و یک کتابخانه تأسیس شد.

19- دبستان امام صادق (ع): در دو طبقه و با شش کلاس تأسیس شد.

20- دبیرستان امام صادق (ع): 1385 ق سال تأسیس این مدرسه است.

21- مدرسه حافظان قرآن کریم: این مدرسه به سال 1380 ق با هشت کلاس تأسیس شد.

معماری در بناهای تاریخی و باستانی کربلا
بناهای تاریخی شامل بازار، بازارچه، کاروانسرا، حمام های عمومی و خانه های قدیمی است که هر یک شیوه معماری خاصّ خود را دارد. از نوع ساخت بناهای تاریخی می توان به عادت ها، سنت ها، شیوه زندگی، روابط اجتماعی، ارزش های مذهبی و جنبه های تمدّن بشری و شرایط جغرافیایی و اقلیمی و طبیعی آن پی بُرد. بناهای تاریخی دارای ویژگی های منحصر

به فردی هستند. این ویژگی ها حاصل مهارت های هنری جوامع اسلامی در طی قرن هاست. وجود گنبدهای کوچک و بزرگ نشان دهنده این مهارت در سازندگان آنهاست. تنوّع، یکی از عناصر اصلی تشکیل دهنده معماری این شهر بوده است.

جنبه های اقتصادی علاوه بر مراعات جنبه های هنری متأثر از شیوه های معماری (میناکاری تزئینات آجری، کاشی کاری ها و تزیینات چوبی) مورد توجه بوده است. برخی از این ابنیه سالم باقی مانده؛ برخی مقداری از آن مانده و برخی کاملًا از بین رفته است.

مهم ترین بناهای تاریخی کربلا
الف: بازارها
بازارهای کربلا یکی از مهم ترین آثار تاریخی این شهر بوده که هم نشان دهنده قدمت این شهر و هم نشان دهنده حجم فعالیت تجاری و بازرگانی آن است. اوّلین بازار کربلا در قرن سوم هجری به وجود آمد. عضدالدوله در طی سال های 369 تا 371 قمری در بین الحرمین بازارهایی را ایجاد نمود. [28] تعدادی از بازارها تا درب ورودی حرم های مقدّس کشیده می شد و زائران در برخی مسیرها برای ورود به حرم می بایست از این بازارها عبور می کردند. این کار به نوعی باعث درهم آمیختگی دین و دنیا می شد. حتّی هیئت های مذهبی نیز گاهی از این بازارها عبور می کردند. [29]

علاوه بر بازار مرکزی، بازارهای سنتی هم وجود داشت که از یک سو با بازار مرکزی و از سویی دیگر با مناطق مسکونی در ارتباط بود. بازار اصلی و مرکزی کنونی شهر کربلا که شمال و جنوب شهر را از هم جدا می کند، در واقع همان دکان های سرپوشیده ای بودند که در گذشته در منطقه بین الحرمین وجود داشتند. بازارهای کربلا با تقسیم بندی خاص شان، هر یک به کار معینی اختصاص داشتند. این تقسیم بندی و تنوّع، یکی از ویژگی های بارز بازارهای اسلامی بوده است. بازارهای قدیمی شهر کربلا مانند موزه های مردمی و اسلامی است که به ندرت می توان نمونه آن را در شهرهای دیگر یافت. [30]

بازارهای کربلا از جلوه های مهم معماری و یکی از نیازهای ضروری مردم این شهر است که ویژگی های خاص و گسترش معماری آنها در توسعه این شهر و شهرهای همجوار نقش داشته است. بازارهای کربلا تنگ و تقریباً به خط مستقیم و بیشترشان سرپوشیده بودند تا از باران و آفتاب و باد در امان بمانند. [31]

در ساخت این بازارها به چند اصل مهم معماری توجّه شده است؛ مثل داشتن نور کافی با کمترین حرارت در روز. تهویه هوای بازارها نیز به راحتی صورت می گرفت. معماری این بازارها به گونه ای بود که حرکت عابران و وسایل نقلیه ابتدایی به راحتی ممکن باشد. [32] یکی دیگر از ویژگی های بازار قدیمی معماری ساده آن، به خصوص طاق ها و سقف های آجری محکم، نمای بیرونی بازار و معماری محلّی و داخلی آنها بوده است؛ امّا تعدادی از بازارهای مرکزی و قدیمی به دلیل بازسازی غیراصولی، برخی ویژگی های تاریخی مانند سقف های سنتی را از دست داده اند.

عضدالدوله بویهی در سال 369 ق حیاط کوچکی ساخت که به صحن حرم مطهّر امام حسین (ع) متصل بود و سپس بازاری ساخت که از درب صحن کوچک آغاز می شد. وسط این بازار، به سمت شرق منشعب و به حرم مطهر عبّاسی می رسید. این بازار سه طبقه داشت. این بازار به «بازار بین الحرمین» معروف شد.

در بازار عباس هم دکان های بزرگ تری بود که در آنها طلا و نقره معامله می کردند؛ امّا بسیاری از این بازارها در سال 1991 با حمله بعثی ها ویران شد. بازار حسین مخصوص فروش کالاهای تزئینی بود، امّا در این بین، مغازه هایی هم بود که کالاهای متنوع دیگری می فروختند. [33]

بازار «عرب» مخصوص فروش پارچه بود. بازار «میدان» مخصوص فروش میوه و سبزی و گوشت بود. در بازار «علاوی» برنج و حبوبات و آرد به فروش می رسید. بازار «نعلجیه» مخصوص ساخت و فروش و تعمیر کفش و نعلین بود. برخی بازارها از بین نرفتند، بلکه نقل مکان کردند؛ مثل بازار مُخیم، بازار باب خان و بازار صفّارین. [34]

ب: بازارچه
«بازارچه» ساختمانی بود که مغازه های مختلف در آن قرار داشت. بازارچه ها را در عربی «قیصریه» می گویند. [35] بازارچه ها از جمله بناهای قدیمی هستند که شکل معماری شان شبیه کاروانسراها بود. بازارچه ها بودند که کالاهای داخلی و وارداتی را در خود جای می دادند.

بازارچه های شهر کربلا ساختمان هایی به شکل مربّع یا مستطیل بودند و بیشتر آنها در پشت بازارهای مرکزی قرار داشتند. بازارچه ها غالباً در دو طبقه ساخته می شدند. طبقه هم کف شامل یک سالن وسیع بود. در اطراف این سالن، مغازه های مختلفی قرار داشت که درب آنها به سمت سالن باز می شد. در هر کدام از این مغازه ها اجناس تجاری مخصوصی عرضه می شد. طاق های دایره شکل که از آجر و گچ ساخته می شد، نیز بر سر در بعضی از این مغازه ها به چشم می خورد.

طبقه اوّل نیز که از اتاق های مختلف تشکیل شده بود، دفاتر تجاری، انبارها و کارگاه های سنتی و محلّی کفش دوزی، خیاطی و صحّافی را در خود جای می داد. در مقابل این اتاق ها راهرویی وجود داشت که به سالن طبقه هم کف مشرف بود. برخی از بازارچه ها فقط دارای طبقه هم کف و متعلق به یک نفر بود. در غرفه های آنها نیز اجناس متنوعی دیده می شد. درب های ورودی بازارچه ها مستقیماً به سمت بازار باز می شد و جلوی آنها درب های چوبی محکمی قرار داشت که در طول شب بسته بودند.

در ساخت بازارچه ها از مصالح محلّی مانند آجر و گچ استفاده می شد. برخی از بازارچه ها دارای سقف های آجری گنبدی شکل و بعضی دیگر سقف های چوبی داشتند که صفحه های فلزی روی آنها قرار گرفته بود. نور و تهویه داخلی این بازارچه نیز از طریق روزنه های اطراف سقف و ورودی های اصلی تأمین می شد.

اسامی بازارچه های معروف از این قرار است: ابومعاش، حاج علی وکیل، حاج کاظم، حاج مهدی عطّار، حسن نصرالله، شیخ الشریعه، حسان شعیب و رضا صحّاف.

ج: کاروانسراها
کاروانسرا جایی برای اقامت مسافران یا کاروان های تجاری بود. این کاروانسراها در دوره اسلامی پیشرفت و رونق بسیار داشت و علاوه بر ساختن کاروانسرای بین راهی، کاروانسراهای کوچک تری هم داخل شهرها تأسیس شد.

«خان» یک کلمه فارسی بوده و «کاروان» عربی شده آن است. [36] کاروانسراها که در دوره صفوی بر تعدادشان افزوده شد، به سه دسته تقسیم می شدند: کاروانسراهای مرکز شهر، کاروانسراهای حومه شهر و کاروانسراهای بین شهرها.

1- کاروانسراهای مرکز شهر:
این کاروانسراها نزدیک بازار مرکزی ساخته می شد تا محلّ نگه داری کالا و اجناس و استراحت تاجران و مسافران باشد. گاهی حیاط آنها به نمایشگاهی مبدل و اجناس در معرض خرید و فروش گذاشته می شد. [37] این کاروانسراها معمولًا در دو طبقه و دارای حیاطی وسیع بود که در وسط کاروانسرا قرار داشت. طبقه هم کف از تعدادی اتاق که دور تا دور حیاط قرار می گرفتند، تشکیل می شد. در جلوی اتاق ها نیز راهرو یا رواقی وجود داشت که میان اتاق ها و حیاط فاصله می انداخت. سقف این رواق ها با طاق های دایره شکل که از آجر و گچ ساخته شده بود تزئین می شد.

از اتاق های این طبقه معمولًا به عنوان انباری برای نگه داری کالاهای تجاری استفاده می شد. بخشی از حیاط برای استراحت مسافران و بخشی برای بستن حیوانات مقرّر شده بود. طبقه اول شامل اتاق های متعدّدی بود که محلّ اسکان، استراحت و خواب زائران به شمار می آمد. درب این اتاق ها به سمت یک راهروی طولانی باز می شد. این راهرو به شکل یک رواق و از چهار جهت مُشرف به حیاط بود. در زیر سقف این رواق، ستون های چوبی قرار داشت که در بالای آن کلاهک تزئینی و زیبایی دیده می شد. سقف رواق نیز مثل سقف طبقه هم کف گنبدی شکل بود. در ساخت طبقه بالا از مصالحی که معمولًا سبک تر از مصالح طبقه هم کف بود، استفاده می کردند تا بدین وسیله از فشار و سنگینی وارد بر طبقه هم کف بکاهند. گاهی با استفاده از سقف های موقتی حیاط را سرپوشیده می کردند تا فضای بیشتری برای نگه داشتن کالا فراهم شود. نور خورشید نیز از کناره های این سقف ها به فضای داخلی حیاط وارد می شد. دروازه های کاروانسراها بلند و محکم بود و معمولًا در طول شب بسته می ماند. [38]

این کاروانسراها از نظر نقشه های معماری تفاوت هایی نیز با هم داشتند. اسامی چند کاروانسرای مرکزی از این قرار است: پاشا، عصفور، حمید، حاج عباس وکیل، نقیب، عبدالرزاق، هندی، صالح عوید، محمد شیخ علی، حاج ابراهیم بارودی، ابن هذان. [39]

2- کاروانسراهای حومه شهر:
این کاروانسراها از نظر معماری، هم شبیه کاروانسراهای مرکز شهر است و هم به نوعی شبیه کاروانسراهای بین شهری است. در وسط آنها یک حیاط بزرگ و دور تا دور آن اتاق هایی ساخته می شد. این کاروانسراها دیوارها و دروازه های بلندتری نسبت به کاروانسراهای مرکز شهر داشتند. این کاروانسراها دارای طاق و گنبد بودند و در ساخت آنها نیز از گچ و آجر استفاده می شد.

3- کاروانسراهای بین شهری:
این نوع کاروانسراها جلوه واقعی معماری اصیل عراق و به ویژه کربلاست. بیشتر آنها در مسیر بغداد، کربلا و نجف قرار داشتند. [40] مصالح ساخت اینها همان مصالح رایج بود؛ یعنی آجر و گچ و به شکل مربّع و مستطیل ساخته می شد.

آنها برای نشانه، گنبدهایی با شکل خاصّ داشتند. حیاطها، اتاق ها و تزئینات همانند انواع قبلی کاروانسراهاست. چند ویژگی اختصاصی در این نوع کاروانسرا می توان یافت: معمولًا چاه آبی در وسط حیاط قرار داشت که آبِ کاروانسرا را تأمین می کرد. در اطراف این چاه سکویی بلند برای خواندن نماز وجود داشت. از دیگر ویژگی های آن می توان به وسعت کاروانسرا و دیوارهای بلند آن که از چهار جهت با بُرج و بارو محافظت می شد، اشاره کرد. بالای این بُرج ها روزنه هایی تعبیه شده بود که برای تیراندازی جهت محافظت از کاروانسرا استفاده می شد. این کاروانسراها ورودی ها و درب های محکم و قفل های متعدّد بودند. در بالای ورودی ها اتاق های مخصوصی قرار داشت که به مسافران برجسته اختصاص داشته است. [41]

مهم ترین کاروانسراهای بین شهری اینها بودند:

1- کاروانسرای عطیشی: این کاروانسرا در شمال شرق کربلا واقع شده است. مستطیلی به طول 65 و عرض 51 متر، با دیوارهایی به ارتفاع پنج و ضخامت یک متر. پایه های بیرونی «عطیشی» با بُرج های بزرگی به شعاع 5/ 4 متر محکم شده است. در زاویه جنوب غربی، یک درب تعبیه شده است که سه متر ارتفاع و دو متر عرض دارد. در بالای آن نیز طاق بزرگی خودنمایی می کند. در وسط ساختمان نیز حیاط بزرگی به طول 50 و عرض 30 متر قرار دارد. نمای بیرونی عطیشی، با تزئینات آجری تو در تو جلوه گرفته است. [42]

2- کاروانسرای نخیله: در 14 کیلومتری جنوب غربی کربلا ساخته شده و از نظر شکل و مصالح ویژگی دیگر کاروانسراها را دارد. ویژگی دیگرش ارتفاع بسیار بلند دیوارها و ورودی دو طبقه آن است.

د: حمّام های عمومی
حمّام های عمومی، از پدیده های معماری اسلامی در قرن اول هجری هستند. «امانوئل فتح الله» در نوشته هایش به وجود حمّام های بسیار در کربلا اشاره می کند. [43] اصول معماری این حمّام ها برگرفته از شیوه مردمان فارس و تُرک است. این حمّام ها مانند سایر بخش ها ویژگی های منحصر به فردی داشته اند. در ساخت این حمام ها از آجر و گچ و آهک و قیر سیاه استفاده می شده است. دیوار حمام بسیار ضخیم بوده و سقف گنبدی شکل دارد. [44] حمّام های عمومی از سه قسمت تشکیل شده است:

«رخت کن»: سالن بزرگی با هوای نسبتاً خنک که در آن نیمکت هایی از چوب یا سنگ مرمر برای نشستن قرار داشت. در وسط سالن، یک حوض کوچک آب به همراه یک فوّاره دیده می شود. سقف رخت کن به شکل گنبد و روزنه دار بود. نور آفتاب از بالا به سالن وارد می شد.

«اتاق میانی»: مردم از رخت کن وارد اتاقی می شدند که به شکل مربع یا دایره بود و هوایی معتدل برای تغییر دمای بدن داشت. دوش های کوچکی در آن تعبیه شده بود که آب سرد و گرم به آن متّصل می شد. کف این قسمت با سرامیک و یک لایه قیر سیاه پوشانده می شد. دیوارها تا یک متر و نیم با قیر عایق کاری شده و بالای آن با گچ سفید خالص سفید می شد.

«خزینه»: در این بخش حوض بزرگی از آب داغ قرار داشت. در برخی حمّام ها چند خزینه وجود داشت تا افراد فرصت نظافت پیدا کنند. حمام های عمومی کربلا به وسیله آتش دان هایی که در زبان محلّی به آن «کوره» می گفتند، گرم می شد. کوره در زیرزمینِ حمام مستقر بود و به وسیله هیزم روشن نگه داشته می شد.

آب حمّام در انبارهای بزرگی در کنار حمّام گرم می شد. تعدادی از این حمّام ها هنوز باقی است. [45] فاضلاب این حمّام ها در چاه هایی که برای هر حمّام، مخصوص بود، سرازیر می شد. بسیاری از این حمّام ها در سال 1977 م در طرح توسعه تخریب شد.

معروف ترین حمام های عمومی در کربلا از این قرار است:

1- حمّام شور: یکی از قدیمی ترین و مشهورترین حمام های عمومی این شهر بوده است.

این حمّام در قرن دهم هجری ساخته شد. نام دیگر آن حمام «مالح» است. [46]

2- حمام کبیس: تأسیس در سال 989 ق.

3- حمّام شاخه: تأسیس در سال 1309 ق و دارای یک حمام مستقل برای بانوان.

4- حمام مخیم: یکی از بزرگ ترین حمام های شهر کربلاست.

حمّام نواب و شُرُفی و بغدادی نیز دارای حمام مستقل برای بانوان بودند.

ه: خانه های قدیمی
خانه های انبوه و متراکم، از ویژگی های شهر کربلا در اطراف حرم امام حسین و ابالفضل العباس (علیهما السلام) است. این خانه ها به هم چسبیده و در میانشان کوچه های پُرپیچ و خم و با بن بست زیاد است. دلیل این نوع معماری، روابط اجتماعی تنگاتنگ مردم با یکدیگر و محافظت از شهر در برابر هجوم دشمنان و درمان سرمای شدید زمستان و گرمای بالای تابستان بوده است.

معماری خانه های کربلا دارای ویژگی های عربی و اسلامی بوده و با سنت های مردمی و احکام شرعی سازگاری یافته است. برای نمونه خانه ها یک یا دو طبقه ساخته می شدند تا بر یکدیگر اشراف نداشته باشند، یا این که ارتفاع دیوار خانه ها و ساختمان های نزدیک حرم ها از دیوار این حرم ها تجاوز نکند. «جان وارن» درباره این سنّت ها می نویسد: «یکی از ویژگی های زندگی سنّتی مسلمانان این است که زندگی شخصی آنها با زندگی اجتماعی شان و همین طور زندگی مردان با زنان کاملًا متفاوت است».

بخش های مختلف خانه های قدیمی
1- حیاط: احتمالًا این شیوه به تقلید از معماری دوره بابلی (دو هزار سال پیش از میلاد) باشد. در یکی از مناطق شهر باستانی «اور» در جنوب عراق خانه های مسکونی کشف شده است که در وسط خانه حیاط داشته است.

حیاط عنصر اصلی معماری در ساخت خانه است. در کربلا در هنگام نقشه کشی خانه ابتدا موقعیت حیاط مشخص می شد و سپس اتاق ها و سایر قسمت ها ساخته می شد. این، همان نقشه خانه ها در شهر حیره است. خانه متشکل از دو بخش اندرونی و بیرونی بود و این دو بخش با یک دالان از هم جدا می شد. حیاط مربع و مستطیل خانه شامل قسمت هایی مثل حوض و باغچه بود. حیاط نقش مهمّی در روشنایی اتاق های اطراف ایفا می کرد. اتاق های دور تا دور حیاط، پنجره هایی داشت که تهویه طبیعی هوا را انجام می داد. سطح حیاط معمولًا با موزائیک پوشیده می شد. این نوع معماری امکان سکونت چندین خانواده را در یک خانه فراهم می کرد. گاهی مساحت زمین از 50 متر تجاوز نمی کرد، امّا از همین مقدار استفاده بهینه می شد. [47]

2- درب اصلی: در گذشته عمدتاً درب ها چوبی و دارای نقش و نگار بود. گاهی قسمت بالایی درب را با قوسی از آجر و گچ ساخته و آیاتی از قرآن کریم را روی آن می نوشتند. بیشتر درب های اصلی و لنگه ای، و ارتفاع آن حداکثر دو متر بود. عرض این درب ها با توجّه به تعداد لنگه ها متفاوت است. درب های یک لنگه ای یک متر و دو لنگه ای مجموعاًحدود یک و نیم متر بود. درب اصلی دارای کوبه های فلزی برای صدا کردن اهل خانه بود. [48]

3- راهرو: درب ورودی از طریق این راهرو به حیاط متّصل می شد. این یک ابتکار معماری اسلامی است که اوّلین با ر در سال 17 قمری در کوفه و دارالاماره اجرا شد. علّت ساخت راهرو این بود که با باز شدن درب اصلی، حیاط در معرض دید مستقیم مردم کوچه و خیابان قرار نگیرد. علاوه بر این، هوایی که از بیرون خانه وارد این راهرو می شد، خنک می گردید و همین محیط خنک در روزهای گرم تابستان بسیار غنیمت بوده است. [49]

4- ایوان: از سه جهت دارای دیوار و از قسمت جلو به حیاط خانه مشرف بوده است. ایوان فضای سرپوشیده ای بود که سقف آن معمولًا به شکل گنبد و گاهی ساده ساخته می شد. آنها که خانه های شان زیرزمین نداشت، در فصل تابستان به ایوان های طبقه هم کف پناه می آوردند.

5- زیرزمین: (سرداب) راه دیگر فرار از گرمای تابستان بود. سرداب دیوارهای ضخیم داشت و چند متر پایین تر از سطح زمین و دارای هوای خنک بود. تهویه زیرزمین از طریق پنجره ها یا روزنه های کوچکی که تعبیه شده بود یا از طریق درب ورودی صورت می گرفت. در خانه های قدیمی، شکاف هایی عمودی در داخل دیوارها تا پشت بام ایجاد می کردند. این شکاف ها از پشت بام خانه تا زیرزمین کشیده می شد و هوای تازه به سرداب منتقل می کرد. با آب پاشی زیرزمین، هوایی که از پشت بام وارد می شد، خنک می گردید. [50] زیرزمین بیشتر خانه ها دارای سقفی گنبدی شکل و کفی پوشیده با موزائیک یا سرامیک بود. در فصل زمستان از سرداب به عنوان محل نگه داری مواد غذایی و وسایل غیرضروری استفاده می شد.

6- اتاق های معلّق: از آن جا که سقف اتاق های طبقه بالای هم کف مرتفع بود، برای استفاده مناسب از این فضا اتاقک هایی را از سقف آویزان می کردند که حدود دو متر با زمین فاصله داشت. این اتاقک ها را با بدنه چوبی محکم و سبک می ساختند و وسایل غیر ضروری در آن می گذاشتند و جای خواب اطفال هم محسوب می شد. در زبان محلّی به این اتاقک ها «گنجه» می گویند. گاهی نیز افراد بزرگسال در آن می نشستند و بیرون را نظاره می کردند. پنجره این اتاقک ها طرح جالبی داشت. از درون آن همه جا پیدا بود، امّا کسی از بیرون نمی توانست درونِ آن را ببیند.

7- آشپزخانه: آشپزخانه یا همان «مَطْبخ» در قسمتی از خانه قرار داشت که در معرض وزش باد نباشد تا دود ناشی از پخت غذا به اتاق ها منتقل شود. در بالای دیوار آشپزخانه پنجره ای می گذاشتند تا دود به بیرون هدایت شود. تنوری هم برای پخت نان در زمین آشپزخانه حفر می کردند. کاربرد دیگر تنور، ایجاد حرارت در فضا بود تا دود را بالا برده و از روزنه ها بیرون ببرد.

8- حمّام: خانه های طبقات اقتصادی مرفّه، عرصه پیدایش حمّام های خصوصی بود. زیر حمّام محلّی برای روشن کردن آتش بود تا زمین حمام گرم شود. [51]

9- پشت بام: پشت بام ها معمولًا با دیواری در حدود 2 متر از یکدیگر جدا می شد. این دیوار، هم مانع دستبرد به خانه بود و هم اگر برای استراحت استفاده می شد، در معرض دید دیگر همسایگان نمی بود.

10- طارمه: در گوشه ای از خانه، ایوانی مسقّف به نام «طارمه» وجود داشت که محلّ استراحت در تابستان به شمار می رفت. فضایی دالان مانند که از یک طرف باز بود. [52]

ویژگی های عمومی معماری در خانه های قدیمی کربلا
الف: ارتفاع سقف طبقه بالای هم کف به چهار متر می رسید. بدین وسیله هوای بیشتری در اتاق نگه داشته و به هوای بیرون که در معرض تغییر و تحوّل بود، کمتر نیاز می شد. این ارتفاع زیاد، سقف حیاط خانه را کمتر در معرض نور مستقیم خورشید قرار می داد و در طول روز، سایه بیشتری در حیاط وجود داشت و روشنایی بخش های پایین تر خانه به راحتی ممکن می شد.

ب: تعداد پنجره ها به خصوص در طبقات بالا بیشتر بود و نورگیر به حساب می آمد.

ج: قسمت هایی از دیوار اتاق ها را به شکل «طاقچه» درمی آوردند تا وسایل غیرضروری یا اشیائی که برای کودکان خطرآفرین بود را در آن یا روی آن قرار دهند.

د: در مقابل اتاق های طبقه اوّل و در امتداد آنها راهرویی رو به حیاط بود. در کنار این راهرو نرده ای چوبی یا آهنی به ارتفاع یک متر یا کمتر نصب می شد.

ه: طبقه هم کف معمولًا کوتاه تر از طبقه بالا بود؛ امّا در عوض پنجره های بزرگ تری داشت.

و: برای ساخت سقف طبقه هم کف و بالا در خانه های قدیمی کربلا از مصالح سبک مثل چوب از درخت تبریزی و درخت خرما استفاده می شود. این تخته ها را کنار هم قرار می دادند و سپس با حصیرهای ساخته شده از نی روی چوب ها را می پوشاندند. برای جلوگیری از نفوذ آب، یک لایه گِل نرم روی آن می کشیدند و روی آن را هم یک لایه گِل مخلوط با کاه می پوشاندند تا از ترک خوردگی سقف جلوگیری شود. علاوه بر این، برای جلوگیری از نفوذ رطوبت، یک لایه قیر سیاه و یک سری سرامیک های مربّع شکل به کار می بردند. گاهی نیز از تخته های نازک استفاده می شد. این تخته ها به شکل های منظم هندسی بود و کنار هم چیده می شد.

ز: پلّه های خانه های قدیمی کربلا که برای اتّصال طبقات مختلف بود، در گوشه خانه قرار می گرفت و در معرض رؤیت نبود تا بانوان هنگام بالا و پایین رفتن از آن دیده نشوند.

ح: از ویژگی های بارز خانه های کربلا استفاده از پنجره های تزئینی با شیشه های رنگی کوچک بود. این پنجره ها فقط در طبقات بالا وجود داشت و از بیرون به داخل خانه دید نداشت. پنجره هایی هم بودند که به طور عمودی باز و بسته می شدند و میله ای جلوی آن می گذاشتند تا بسته نشود.

و) قلعه ها
1- قلعه «اخَیضر»: این قلعه در نقشه و معماری بی نظیر و از بناهای مهم تاریخی شهر کربلاست که در فاصله 50 کیلومتری جنوب غربی کربلا واقع شده است. در ساخت این قلعه از سنگ و گچ و آجر بسیار استفاده شده است. عجیب این است که هیچ نوشته تاریخی بر روی در و دیوار این قلعه وجود ندارد. این قلعه همچنان به شکل خود باقی است. از زمان کشف این قلعه حدود چهار قرن می گذرد. معماری این قلعه با شیوه عربی- اسلامی متفاوت است و ساخت آن به دوره ساسانی بازمی گردد. برخی نیز آن را مربوط به قرن دوم هجری می دانند و همین نظر درست است؛ چون کاوش ها نشان می دهد که قسمت های مختلف این قلعه به یک شیوه ساخته شده که همان شیوه اسلامی است و مسجدی نیز در این قلعه وجود دارد که همزمان با ساخت قلعه، ساخته شده و محرابی که در آن واقع شده، دارای ویژگی های معماری قسمت های دیگر است.

دور تا دور قلعه دیواری به ارتفاع بیست متر کشیده شده که شامل چهار بُرج اصلی است و این بُرج های اصلی دارای چند بُرج فرعی است. این قلعه یک بنای دفاعی محکم است که در ساخت آن از سنگ های موجود در اطراف قلعه و گچ استفاده شده است. قسمت هایی نیز با آجرهای مستطیل شکلی که متعلق به منطقه ای نزدیک کربلا بوده، ساخته شده است.

قلعه اخیضر متشکل از رواق، سالن، ایوان، مسجد، چند خانه، حمام و بخش نگهبانی است. این قلعه دروازه بزرگی دارد. دهانه طاق ورودی آن سه متر عرض دارد. این قلعه درب معلقی داشته که با زنجیر باز و بسته می شده است. نام این قلعه از «أخضر» به معنای سبز گرفته شده و عمده ساختمان قلعه از سنگ های سبز ساخته شده است. جهانگرد ایتالیایی «پترو دِلّا والّه» اولین کسی بود که در سال 1635 میلادی از این قلعه دیدن کرد.

2- قلعه هندی: آقامحمدخان قاجار ساخت این قلعه را در چهار کیلومتری کربلا آغاز کرد، اما با مرگ وی نیمه تمام ماند. سید علی طباطبائی صاحب ریاض هزینه آن را از هند تأمین کرد و بنایش کامل شد. «آصف الدوله هندی» در ابتدای قرن سیزدهم هجری حجره هایی ساخت تا زائران کربلا بتوانند در آن اقامت کنند. مساحت قلعه به سه هزار متر مربّع می رسد.

3- قلعه عطشان: این قلعه در شانزده کیلومتری غرب نخیله و سی کیلومتری جنوب غربی کربلا در دوره عباسی ساخته شد. این مکان در اصل برای استراحت والی منطقه اخیضر در وقت سفرش به کوفه بوده است. امروزه فقط بخشی از دیوارها و طاق هایش باقی مانده است.

گفته های جهانگردان
1- در 25 سپتامبر سال 1604 م یک جهانگرد پرتغالی به نام «پدرو تکسیرا» به کربلا سفر کرد. وی می نویسد: «بازارهای این شهر بسیار مستحکم ساخته شده است. »[53] او در جای دیگر می نویسد: «این شهر چهارهزار خانه دارد که برخی از آنها ستون های محکمی دارند، ولی اکثر سُست و فرسوده اند». [54]

پی نوشت:
[1] .« رزازه» دومین دریاچه بزرگ کشور عراق است که در یازده کیلومترى غرب کربلا واقع شده و دریاچه‏اى با آب شور است. طول آن شصت کیلومتر و عرضش نصف این مقدار است.

[2] .« اور» یکى از مهم‏ترین شهرهاى متمدّن قدیمى« سومر» در رُبع اوّل هزاره سوم پیش از میلاد در 365 کیلومترى جنوب بغداد است که در سال 500 پیش از میلاد متروکه شد.

[3] .« ورکه» از شهرهاى باستانى سومر و در 250 کیلومترى جنوب بغداد و اوّلین شهر« سومر» قدیمى‏ترین تمدّن دنیاست. تا دوره اشکانیان نیز مسکونى بوده و پس از آن رو به افول نهاد. حسن الأمین، دائرة المعارف الاسلامى، ج 1، ص 360.

[4] . ابراهیم موسوى، تزئینات در اماکن مقدّس، ص 83.

[5] . شهرى در استان انبار عراق.

[6] . یک میدان نفتى در استان نینوا در شمال عراق است. در روى زمین قیر به شکل طبیعى و روان وجود دارد و به همین دلیل به این منطقه« قیاره» مى‏گویند.

[7] . محمدحسن کلیددار، مدینة الحسین، ص 19.

[8] . سفرنامه ابن بطوطه، ص 233.

[9] .« آل جلایر» پس از« ایلخانان» بر ایران و عراق پادشاهى کردند و گرایش‏ها و اعتقادات عمیق شیعى داشتند. حکومت آل جلایر در دوران أویس به اوج رسید و با فوت او نیز به ضعف گرایید و پس از مدتى منقرض شد.

[10] . حسین مونس، مساجد، ص 99.

[11] . نعمت اسماعیل، فنون خاورمیانه در معمارى دوره‏هاى اسلامى، ص 47.

[12] . عبدالرزّاق حسینى، خلاصه‏اى از تاریخ شهرهاى عراق، ص 64.

[13] . سلمان هادى آل طعمه، تراث کربلا، ص 96.

[14] . آرشیو شهردارى کربلا طى سال‏هاى 1940 تا 1955.

[15] . ابن اثیر، الکامل فى التاریخ، ج 9، ص 295.

[16] . این توصیفات مربوط به سال 1416 قمرى است.

[17] . عمادالدین اصفهانى، درباره تاریخ و جغرافیاى کربلا، ص 182.

[18] . عبدالرزاق مقرم، العبّاس( ع)، ص 62.

[19] . تراث کربلا، ص 68.

[20] . حسین على محفوظ، موسوعه عتبات، ص 158.

[21] . مدینة الحسین، ص 63.

[22] . ابراهیم موسوى، جولة فى الاماکن المقدّسة، ص 89.

[23] . محمد حرزالدین، مراقد معارف، ج 2، ص 142.

[24] . بنا به روایتى این مکان مزار عون بن عبدالله یکى از احفاد امام حسن( ع) است؛ چون عون فرزند حضرت زینب 3 مى‏بایست در کنار سایر شهداى کربلا باشد.

[25] . شیخ احمد حلّى از فقیهان و محدّثان امامى و صاحب کتاب« عدّة الدّاعى و نجاح الساعى» در آداب دعاست. شهرت وى در اخلاق و عرفان، بیش از فقه و حدیث است.

[26] . مراقد المعارف، ج 1، ص 76.

[27] . سلمان هادى آل طعمه، کربلا فى الذّاکرة، ص 392.

[28] . شیخ مفید، الارشاد، ص 243؛ این مسجد در طرح توسعه از میان رفت.

[29] . محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 4، ص 320؛ این مسجد در طرح توسعه تخریب شد.

[30] . تاریخ کربلا و حائر حسین( ع)، ص 112.

[31] . نورالدین شاهرودى، تاریخ رکت علم در کربلا، ص 291.

[32] . همان، ص 298.

[33] . مدینة الحسین، ص 106.

[34] . عماد عبدالسلام رؤوف، حضارة العراق، ج 1، ص 185.

[35] . مصطفى موسوى، نشأة و تطوّر شهرهاى عربى اسلامى، ص 339.

[36] . آفاق عربیه،« اصالت شهرهاى عربى»، شماره یک، ص 35.

[37] . هاشم خضیر جنائى، المدینة الاسلامیة، شماره 2، ص 330.

[38] . محمدصادق کرباسى، دائرة المعارف الحسینیة، بخش مربوط به کربلا.

[39] . کربلا فى الذاکرة، ص 176.

[40] . دائرة المعارف الحسینیة، بخش مربوط به کربلا.

[41] . کربلا فى الذاکرة، ص 172.

[42] . ابن منظور، لسان العرب، ج 13، ص 146.

[43] . طارق نافع حمدانى، المدینة والحیاة المدنیّة، ج 2، ص 340.

[44] . همان، ص 344.

[45] . کربلا فى الذّاکرة، ص 172.

[46] . المدینة والحیاة المدنیّة، ج 2، ص 353.

[47] . عیسى سلمان، عمارت‏هاى عربى- اسلامى در عراق، ص 3، ج 1.

[48] . سورى، ج 38، ص 247.

[49] . مجله لغة العرب، شماره 5، ص 158.

[50] . کربلا فى الذاکرة، ص 171.

[51] . مدینة الحسین، ج 2، ص 99.

[52] . کربلا فى الذاکرة، ص 380.

[53] . سلیمه عبدالرسول، المبانى التراثیّة، ص 24.

[54] . محمد مکیه، الدور والتراث السُکْنى، ص 28.

نظر شما