جایگاه نجوم، تقویم و گاهشماری در اندیشه تاریخ نگاری مسعودی
مجله تاریخ اسلام نهم فروردین سال 1380 شماره پنجم
نویسنده : روح الله بهرامی
)دانشجوی دوره دکتری تاریخ اسلام دانشگاه تربیت مدرس(
اندیشه تاریخ نگاری علی بن حسین مسعودی به خاطر نقادی از سنت تاریخ نگاری پیش از خود و طرح مباحث نوینی در تاریخ نگاری اسلامی از زوایا و ابعاد مختلف قابل طرح و بررسی است. در این مقاله کوشش شده که اهتمام این مورخ بزرگ اسلامی در ایجاد پیوند میان تاریخ نگاری و نجوم و تقویم به عنوان یکی از شاخه های متعدد علوم عقلی مورد بررسی قرار گیرد, لذا ضمن اشاره به ویژگی اندیشه تاریخ نگاری مسعودی, به جایگاه نجوم, تقویم و گاه شماری در اندیشه وی و چگونگی به کارگیری آن در تاریخ پرداخته ایم و در مجموع سعی شده که عمل کرد مسعودی در ایجاد پیوند میان مورخ و منجم و تاریخ و نجوم مورد بررسی قرار گیرد.
واژه های کلیدی: زمان, نجوم, تقویم, گاهشماری, زیج.
علی بن حسین مسعودی مورخ و متفکر نامدار قرن چهارم از نادر مورخانی است که روش های نوینی را در تاریخ نگاری اسلامی متداول ساخت و با تلفیق دانش تاریخ و جغرافیا, پیوندی استوار میان این دو که در واقع پیوند میان زمان و مکان بود ایجاد کرد. دو ویژگی بارز تاریخ نگاری وی یکی ابداع و توسعه روش های نوین در تاریخ نگاری اسلامی و دیگری ایجاد پیوند و نزدیکی میان دانش تاریخ با علوم عقلی بود. در مورد اول, وی روش های قیاسی, کمی و تطبیقی و مشاهده و تجربه را به کار بست و در مورد دوم نیز تلاش کرد تا ضمن توسعه حوزه دانش تاریخ, پیوند عمیقی میان تاریخ با جغرافیا, نجوم, کلام, فلسفه و در کل, علوم عقلی ایجاد کند و تاریخ را به صورت یک دانش تحلیلی و عقلی مطرح سازد. این دو رویکرد به وی کمک کرد تا ضمن نقادی در حوزه تاریخ, به بیان علت و معلولی حوادث پرداخته و در علت وقایع و اتفاقات و اخبار و روایات تاریخی به چون و چرا بپردازد و به کنه حوادث و پدیده های انسانی و طبیعی نزدیک شود.
هدف وی از کاربرد علوم عقلی در تاریخ, کمک گرفتن از این علوم در ثبت و ضبط دقیق تر حوادث و بیان علت آن ها و نیز تعیین صحت و سقم روایات تاریخی و وقایع اتفاقیه بود. زمان, تقویم, گاه شماری و نجوم برای مسعودی از جمله علوم و ابزارهای علمی بودند که می توانست معیارهایی برای نقد اطلاعات تاریخی باشد. وی با استفاده از اطلاعات و رصدهای دقیق منجمان و مراجعه به زیج ها و تقویم های آن ها توانست روند گاه شماری حوادث و اخبار را پیگیری کند و ضمن بررسی روایات و اخبار راویان و مخبران, به ضبط و ثبت دقیق حوادث بپردازد و پاره ای از اشتباهات و انحرافات تاریخی را از همین طریق مشخص سازد.
از این رو, از جمله ویژگی های تاریخ نگاری وی, توجه به عنصر زمان بویژه در رویدادهای بزرگ است; رویدادهایی که مبنای شمارش سال و ماه قرار گرفته و حوادث روزگاران بر مبنای دوری و نزدیکی آن ها نگاشته و یا روایت می شده اند. اشراف و احاطه وسیع وی بر تاریخ اقوام و ملل مختلف و تطبیق دادن تاریخ و حوادث تقویم این ملل برای تعیین تاریخ دقیق رویدادهای آن ها, حل اختلافات تاریخی مورخین و روایات متفاوتشان را در پی داشت. وی برای حل تضاد در روایت های مختلف تاریخی, به نجوم و تقویم روی آورد. توجه او به تقویم و تاریخ دقیق رویدادها باعث شد تا با مقایسه تقویم های معروف و مبدإهای مختلفی که ملل معروف جهان آن ها را مبنای تاریخ خود قرار داده اند, به نکاتی دست یابد که مورخین پیش از وی چندان به آن ها اهمیت نمی دادند.
کاربرد روش تطبیقی تقویم ها بر اساس اطلاعات دقیق نجومی منجمان به وی امکان داد تا برای تشخیص صحت و سقم اطلاعات, به نقادی اطلاعات پیشینیان در مورد تاریخ اقوام و ملل و مدت زمامداری و سرنوشت تاریخی آنان بپردازد و با عرضه دو نوع اطلاعات بر یکدیگر, بهترین و نزدیک ترین روایت به واقعه و رخداد را برگزیند.
دانش و اطلاعات وسیع وی از تاریخ اقوام و ملل و دقت نظرش در ثبت حوادث باعث شد که دوران های مختلف تاریخی را با هم تطبیق دهد و با عرضه تقویم های اقوام مختلف و مقایسه تاریخ سلطنت امرا و ملوک با تقویم ها و مبدإ تاریخ ملت ها, به نقد تقدم و تإخر حوادث و در نتیجه, صحت و سقم آن ها بپردازد. او تقویم های مختلف یونانی, رومی, ایرانی, هندی, بابلی, سریانی و عربی را به دقت مورد مطالعه قرار داد و مدت زمان حکومت شاهان و سلسله ها را دنبال کرد و ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر, به انحرافات تاریخی و اشتباهاتی که در کار مورخان پیشین روی داده و یا روایاتی که به دلیل کم دقتی وارد تاریخ شده بود پی برد. هم چنین ضمن مقایسه تقویم اسکندری, یونانی و رومی با تقویم پادشاهان ایرانی در عصر ساسانی, آشکار ساخت که مدت سلطنت پادشاهان اشکانی بیش از آن بود که در تواریخ رسمی ایران باستان بویژه در تقویم های ساسانی آمده است; زیرا سوء استفاده دولت ساسانی برای تداوم بقای خویش باعث شده بود که آنان دست به تحریف تاریخ بزنند و روحانیت زردشتی با همدستی شاهان پارسی قسمتی از تاریخ سلطنت عهد اشکانیان را به صورت اسرارآمیزی حذف نمایند, زیرا بیم آن داشتند که پیش گویی های مذهبی پیامبرشان زردشت در مورد پایان سلطنت و چگونگی زوال ملک و دین آن ها باعث شود که مردم با نزدیک دیدن فرجام سلطنت ساسانیان از حمایت آن دست بکشند; به همین جهت, روحانیت زردشتی و شاهان ساسانی در یک اقدام هماهنگ و سری, با حذف قسمتی از تاریخ در صدد بودند که مردم را به تداوم سلطنت ساسانی امیدوار سازند. مسعودی با دقت در تقویم های ایرانی و تاریخ اسکندری, این راز را برملا نموده و دروغ بودن و انحراف یک دوره تاریخ را روشن ساخت. وی در مورد علت اختلافات ایرانیان با سایر اقوام در تقویم و تاریخ اسکندری آورده است که:
((قضیه این است که زردشت پسر اسپیتمان در ابستا که به نظر ایرانیان کتاب آسمانی است گفته است که پس از سیصدسال ملکشان آشفته شود و دین به جا ماند و چون هزار سال تمام شود دین و ملک با هم برود و زردشت به طوری که از پیش ضمن خبر او در همین کتاب گفتیم, در ایام پادشاهی کی بشتاسب پسر لهراسب بوده است و اردشیر پسر بابک پانصد سال و ده چند سال پس از اسکندر به پادشاهی رسید و ممالک پراکنده را فراهم کرد و متوجه شد که تا ختم هزار سال در حدود دویست سال مانده است و خواست دوران ملک را دویست سال دیگر تمدید کند, زیرا بیم آن داشت وقتی دویست سال پس از وی به سر رسد مردم به اتکای خبری که از پیغمبرشان از زوال ملک داده, از یاری و دفاع آن خودداری کنند و بدین جهت از پانصد و ده و چند سالی که مابین او و اسکندر فاصله بود در حدود یک نیم آن را کم کرد و بقیه را از قلم بینداخت و در مملکت شایع کرد که استیلای او بر ملوک الطوایف[ منظور اشکانیان] و کشتن اردوان که از همه ایشان مهم تر بود و سپاه بیشتر داشت به سال دویست و شصتم پس از اسکندر بوده و تاریخ را بدین سان وانمود و میان مردم رواج داد. بدین جهت میان ایرانیان و اقوام دیگر اختلاف افتاد و تاریخ سال های ملوک الطوایف نیز به همین جهت آشفته شد. ))(1).
آثار و تإلیفات نجومی مورد استفاده مسعودی در تاریخ نگاری
توجه مسعودی در به کارگیری روش های تحلیلی و کمی و تطبیقی باعث شد که به تقویم, گاه شماری, ریاضی و نجوم علاقه ویژه ای نشان داده و از این علوم در تقویت تاریخ نگاری خویش مدد بجوید و آثار علما, دانشمندان, منجمان, ریاضی دانان و سازندگان زیج های معروف را مورد استفاده قرار داده, آن را در خدمت تاریخ بگیرد و حتی به عنوان یکی از معیارهای قابل اعتماد برای نقد تاریخ و روایات و اخبار تاریخی به کار گیرد. علاقه وی به این علوم, از کثرت آثاری که در تواریخ خود از آن ها یاد کرده است مشخص می شود. او در کار خود آثار منجمان, ریاضی دانان و تقویم سازانی چون بطلمیوس, اسحاق کندی, ابن منجم احمدبن طیب سرخسی, ماشإالله منجم, ابومعشر منجم, محمدبن موسی خوارزمی, محمدبن کثیر فرغانی, ثابت بن قره حرانی, محمدبن جابر بتانی, اقلیدوس و دیگران را مورد استفاده قرار داده است.
مسعودی در ((مروج الذهب)) و ((التنبیه و الاشراف)) از بسیاری از آثار عظیم ملل جهان و تمدن اسلامی در هیإت و نجوم, ریاضی, تقویم و گاه شماری یادکرده است. عمده ترین منابعی که وی آن ها را مورد مطالعه قرار داده و یا با این آثار آشنایی داشته و در تاریخ نگاری خود به آن ها توجه نموده عبارتنداز:
سندهند;
ارکند;
ارجیهذ;
المجسطی, که مجموعه ای از رصدهای بطلمیوس می باشد;(2)
کتاب الزیج, تإلیف بطلمیوس;(3)
کتاب الزیج و القصیده, از محمدبن ابراهیم فزاری در علم هیإت و نجوم;(4)
کتاب الزیج فی نجوم, تإلیف حسین بن منجم;(5)
آثار محمدبن کثیر فرغانی منجم درباره نجوم و هیإت, بویژه کتاب الفصول الثلاثین;
علم الفلک و النجوم, از بطلمیوس;(6)
القانون فی النجوم, اثر ثاون اسکندرانی که از پادشاهی اسکندر پسر فلیپ مقدونی درباره منشإ تقویم آغاز شده است;(7)
المدخل الکبیر الی علوم النجوم, اثر ابومعشر منجم که اثری عظیم در علم نجوم بوده و بخشی از آن به تإثیر کواکب و نجوم و اجرام سماوی بر انواع مختلف حیوانات و طبیعت سخن به میان آمده است;(8)
رساله یعقوب بن اسحاق بن صباح الکندی درباره اکسیر و جیوه تحت عنوان ابطال دعوی المدعین صنعه الذهب و الفضه;
مجموعه رصدهای ابرخس.
کاربرد نجوم و تقویم و گاه شماری در اندیشه تاریخ نگاری مسعودی
یکی از جلوه های تفکر عقلی و تحلیلی مسعودی در تاریخ نگاری عبارت از تلاش در جهت وارد کردن عناصر فکری دانش تقویم و نجوم به حوزه تاریخ و تاریخ نگاری و پیوند دادن علوم نجوم, جغرافیا و ریاضی با تاریخ بود. از نظر مسعودی تعیین دقیق حدود وقایع و حوادث تاریخی و زمان وقوع آن ها صرفا از طریق روایت های راویان و یا نقل شفاهی امکان پذیر نیست. به همین دلیل, او دستاوردهای علمای علم نجوم و محاسبات دقیق آنان را که مبتنی بر جنبه های عقلی و قابل قبول بود مورد مطالعه قرار داده و در تدوین تاریخ خویش از آن ها بهره گرفت.
وی در حوزه گاه شماری و تقویم نگاری, جهت ذکر روزشمار حوادث در تعیین مبدإ وقوع آن ها و نیز مبدإ تاریخ اقوام و ملل مختلف, از فعالیت های منجمان و ستاره شناسان و ریاضی دانان و صاحبان محاسبات دقیق و زیج ها و رصدهای مختلف بهره گرفت. بدین سان او برای جلوگیری از اشتباه در ذکر مبدإ و تقویم, علاوه بر استفاده از نقل راویان و نظر مورخان و اهل تاریخ, از دیدگاه منجمان و اهل تقویم نیز استفاده کرد و بر اساس تطبیق و مقایسه این دو دیدگاه است(9) که او در کتاب ((مروج الذهب)) و در فصولی که به مختصری از تاریخ جهان پرداخته اطلاعات دقیقی به دست می دهد.
با مراجعه به آثار منجمان این نکته روشن می شود که صاحبان زیج های مختلف معمولا فصل یا فصولی از آثار خویش را به تعیین مبدإ تاریخ و تقویم های رایج و معروف زمان خود اختصاص داده و به بیان شیوه تبدیل تقویم ها و مقایسه آنان پرداخته(10) و مدخل سال ها و ماه ها و آغاز روز, هفته و سال را بر اساس تقویم های مختلف هجری شمسی, هجری قمری, سلوکی و یونانی, یهودی, قبطی, یزدگردی, رومی, سغدی, هندی, چینی و ایغوری ذکر کرده اند. مسعودی برای دقت در نگارش تاریخ, بسیاری از این رصدها و زیج های مختلف مانند زیج حبش بن عبدالله, زیج محمدبن موسی خوارزمی, زیج سند هند, زیج ممتحن, زیج شاه, و... را مورد بررسی قرار داد. هم چنین اظهار نظرهای علمای معروف را در مورد خسوف, کسوف, علت چرخش فصول, سردی و گرمی هوا, چرخش ماه, خورشید و شب و روز را مورد مطالعه قرار داد.(11) وی در این ارتباط به رساله ثابت بن قره حرانی اشاره دارد.(12)
مسعودی در مورد چرخش فصول, به تقویم های اقوام ملل مختلف که تغییرات آن بر اساس خورشید است (مانند ایرانیان, سریانیان, یونانیان, رومیان, نبطیان, هندیان) و هم چنین تقویم اقوامی که تغییرات آن بر مدار ماه است (مانند اسرائیلیان و عرب ها) اشاره می کند و آن گاه به بررسی کبیسه و نسیء و تعیین آغاز سال و هفته, تعداد روزهای سال و آغاز روز بر اساس ظهور خورشید و یا ماه و دیگر مسایل مربوط به آن می پردازد. او در این مسإله دقت و ریزبینی را تا آن حد رسانید که به بررسی آرای صاحبان زیج های مختلف درباره مبدإ تاریخ ها و تقویم های مختلف پرداخت و بسیاری از رصدهای عمده را که مبنای تقویم ها بودند با هم تطبیق داد و در ((مروج الذهب)) و ((التنبیه)) اشاره نموده که چگونه اختلافات زیج هایی مثل ابرخس, بطلمیوس کلوذی, زیج مإمون و زیج هندوان نظیر سند هند, ارجیهز و ارکبد را در آثار قبلی خود برشمرده و به تفصیل به آن ها پرداخته است.(13)
وی در میان همه زیج هایی که استفاده نموده, مبنای کار خود را بر روی اطلاعات زیج های ((بتانی)) قرار داده که از نظر وی یکی از دقیق ترین زیج هایی بوده که وجود داشته و اطلاعات ارزشمندی داشته است و در تعیین سال, مدت خلافت خلفا, تعیین مبدإ تقویم ها صحیح تر از سایر زیج ها بوده است.(14)
یکی دیگر از ویژگی های کاربرد نجوم و تقویم و استفاده از گاه شماری نجومی, تإثیر بر ذهن تطبیق گر و مقایسه گرای مسعودی است. او با این ذهنیت, مبنایی را برای نقد روایت ها و آرای دو گروه اهل تاریخ و اهل زیج فراهم آورده است و از این رهگذر است که با مقایسه و تطبیق آرای آن ها اطلاعات دقیق تاریخی خود را انتخاب می کند. او هم در کتاب التنبیه و هم در مروج الذهب, تاریخ را به دو دوره اساسی عصر پیش از بعثت و عصر پس از آن, که تا زمان خویش به روایت آن پرداخته است تقسیم نموده و در پایان هر یک از این دو دوره, مختصری از تاریخ جهان را به نگارش درآورده است که اساس آن بر مدار اطلاعات راویان تاریخ و منجمان اهل زیج و صاحبان رصدها می باشد.(15)
((در قسمت گذشته این کتاب بابی به تاریخ جهان و پیغمبران و شاهان تا مولد پیغمبر ما محمد(ص) و مبعث تا هجرت او اختصاص دادیم. پس از آن, هجرت تا وفات او را با روزگار خلیفگان و شاهان تا وقت حاضر طبق حساب و مندرجات کتب سرگذشت و تاریخ که از علاقه مندان اخبار خلیفگان و شاهان بجاست یاد کردیم و در این زمینه از گفته منجمان که در کتاب های زیج ستارگان مربوط به این دوران یعنی از هجرت تا این روزگار هست یاد می کنیم که فایده کتاب بیشتر شود و اختلاف مورخان را از اخباری و منجم با موارد اتفاقشان بهتر توان دانست...)).(16)
او در فصولی از کتاب های خود تلاش نموده تا مبدإ صحیحی از تقویم های مختلف که زمان تاریخی بر اساس آن سنجیده می شود و حوادث و وقایع را بر آن مبنا به نگارش درمیآورند به دست دهد. گاه حوادث بسیار مهم تاریخی و یا یک حادثه بزرگ را بر اساس تقویم ها و مبدإهای مختلف تاریخ مانند تقویم یزدگردی, بخت نصری, رومی, قبطی, مصری, یهودی, هندی و... مشخص کرده و فاصله زمانی وقوع حادثه را نسبت به هر یک از این مبدإها ذکر نموده است.(17)
در این فصول تلاش مسعودی بر آن قرار گرفته است تا با مداقه و مطالعه تمام آثار مکتوب و اطلاعات شفاهی علما و راویان و اکابر زمان, خلاصه ای از تاریخ جهان و تحولات آن را تا عصر خویش با دقت ارائه داده و سال وقوع آن ها را بر اساس تقویم های مختلف بیان نماید. هم چنین مبدإ اکثر تقویم و تاریخ های رایج زمان را تا آن عصر برشمرده است. و به تعیین مبدإ تاریخ اقوام مختلف و علت و اساس مسائلی که منشإ تقویم و مبدإ تاریخ قرار گرفته, پرداخته و از مبدإهای تقویمی مانند: ظهور پیامبران الهی, ظهور مردان و شخصیت های بزرگ مانند داریوش, یزدگرد, اسکندر و..., بروز جنگ ها و اختلافات, بروز بلایای مختلف طبیعی و انسانی, سال تولد مردان بزرگ تاریخ, سران قبایل و روسای ملل مختلف, شیوع بیماریهای مهلک, آغاز امارت و سلطنت شاهان و امرا, پیروزیهای بزرگ و جنگ ها و شکست ها, مهاجرت های بزرگ اقوام و قبایل, پیمان های مختلف سیاسی و اجتماعی مثل حلف الفضول, حلف المطیبین, بنای قصرهای باشکوه یا خانه های مذهبی و دینی مثل بیت الله الحرام, بیت الذهیب هند و... سخن گفته است. بدین ترتیب او به بیان مبدإ تاریخ ملل و اقوام مختلف مانند هندیان, چینیان, سغدیان, ایرانیان, رومیان, مصریان, قبتیان, یهودیان و قبایل عرب پرداخته(18) و با ذهنی مقایسه گر فاصله بین این مبدإها را بیان نموده و از رهگذر همین تطبیق و تفکر مقایسه ای است که به رازها و انحرافات تاریخی که بر اساس مصلحت دینی و اغراض سیاسی صورت گرفته پی برده است, چنان که در مورد تاریخ ساسانی و اشکانی نخستین کسی است که این انحراف و تحریف تاریخی را بیان می کند. (19)
مسعودی در آثار خود تلاش گسترده ای داشته تا مبدإ تقویم های اقوام و ملل مختلف را به دقت تعیین نماید. از این رو با ملاحظه آثار منجمان و مورخان و اهل زیج و توجه به آرای هر دو طبقه, منشإ و مبدإ اکثر اقوام و ملل مختلف را روشن کرده که این امر خصوصا درباره سال شماری و تقویم اقوام و ملل و اعراب قبل از اسلام بسیار حائز اهمیت است.(20)
مسعودی پس از بیان سال و روز و مدت خلافت خلفا از نظر صاحبان زیج ها و نیز بیان اختلاف نظر مورخان و اهل سیرت و خبر و محدثان با نظرات و آثار اهل زیج, می گوید:
((تقویم قمری با تقویم مورخان و سرگذشت نویسان از لحاظ ایام و ماه ها تفاوت دارد. بنای ما در این قسمت که از تاریخ هجرت تاکنون یاد کردیم بر مندرجات کتاب های زیج است که اهل این فن و وقت ها را چنین تنظیم کرده اند و بر آن تکیه دارند. آن چه در این جا نقل کردیم از زیج ابوعبدالله محمدبن جابر بتانی و دیگر زیج های این روزگار است. اکنون آن چه را درباره تاریخ از هجرت تا وقت حاضر در این کتاب آورده ایم به تفصیل در این باب نقل می کنیم که طالبان آسان بدان دسترسی توانند یافت و از مطالب زیج ها که نقل کردیم دور نباشد)).(21)
علاقه مسعودی به علم نجوم و توجه وی به علل و عوامل طبیعی و اجرام و افلاک سماوی و تإثیرات آن ها بر سرنوشت اقوام و ملل, طبایع و تحولات و تغییرات جوی و سماوی ارضی, از میزان توجه وی در دو اثر التنبیه و مروج الذهب کاملا نمودار است. وی مباحث و فصول عمده ای از آثار خود را به ذکر زمین و دریا و دره ها و کوه ها و هفت اقلیم و ستارگان وابسته به آن و ترتیب افلاک و مطالب دیگر, ذکر اختلاف درباره جزر و مد, ذکر ملوک و آن چه کسان درباره نسب ها, شمار ملک و سال های شاهیشان گفته اند, ذکر سال ها و ماه های عرب و عجم و موارد اتفاق و اختلاف آن, ذکر ماه های قبطیان و سریانیان و اختلاف نام آن و شمه ای از تاریخ های مختلف, ذکر ماه های سریانی و مطابقت آن با ماه های عربی و شمارش ایام سال و شناخت تغییرات جوی, ذکر ماه ها و روزهای ایرانیان, ذکر سال و ماه عرب و نام روزها و شبهایشان, ذکر تإثیر آفتاب و ماه در این جهان و شمه ای از آن چه در این زمینه گفته اند و چیزهای دیگر مربوط به این باب, ذکر چهار ربع جهان و چهار طبع و اختصاصات هر یک از ربع ها از شرق و غرب و شمال و جنوب و هواها و مسائل دیگر از تإثیر ستارگان و مطالبی که مربوط به این باب است, ذکر خانه های معروف و معبدهای بزرگ و آتشکده ها و شبخانه ها, ذکر ستارگان و دیگر عجایب عالم, ذکر مختصر تاریخ از آغاز عالم تا میلاد پیغمبر خدا(ص) و آن چه بدین باب مربوط است. اختصاص داده است.(22)
در کتاب التنبیه و الاشراف نیز توجه مسعودی بدین مسائل چنان است که فصول متعددی از این کتاب که مختصر تاریخ جهان و اسلام است را به پیوند مسائل تاریخی و نجومی و تإثیر پدیده های طبیعی و انسانی بر یکدیگر و شمار تقویم ها و سال ها و ماه های ملل مختلف و اختلاف آرإ آن ها در این باب اختصاص داده است; از جمله به ذکر هیإت افلاک و تإثیر نجوم و ترکیب عناصر و چگونگی ماهیت و چرخش آن ها, ذکر تقسیمات زمان و فصول سال, ذکر اقالیم, ذکر تاریخ اقوام و پیغمبران و ملوک, ذکر مختصری از سال ها و ماه های اقوام به تعیین دقیق گاه شماری و سال شماری حوادث و رویدادها, ذکر تإثیر و تإثر تاریخ انسانی و طبیعی, ذکر مبدإ تقویم و گاه شماری ملل و اقوام, سال ها و ماه ها و روزها و دیگر مسایل پرداخته است.(23)
$$ منابع
ـ استوار کندی, ادوارد: پژوهشی در تاریخ زیج های اسلامی, ترجمه محمد باقری (تهران, نشر علمی و فرهنگی, 1374) ص 71.
ـ مسعودی, علی بن حسین: مروج الذهب و معادن الجوهر, ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران, نشر علمی و فرهنگی, 1370) ج 1, ص 70.
ـ مسعودی, علی بن حسین: التنبیه و الاشراف, ترجمه ابوالقاسم پاینده, (تهران, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, 1365) ص 92ـ91.
$$پی نوشت ها: 1. علی بن حسین مسعودی, التنبیه و الاشراف, ترجمه ابوالقاسم پاینده, (تهران, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, 1365) ص 92ـ91. 2. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران, نشر علمی و فرهنگی, 1370) ج 1, ص 70. 3. همان. 4. همان, ص 547. 5. همان, ص 84. 6. همان, ص 307. 7. همان, ص 146 و 511. 8. همان, ص 297. 9. همان, ج 2, ص 760. 10. ادوارد, استواری کندی, پژوهشی در تاریخ زیج های اسلامی, ترجمه محمد باقری (تهران, نشر علمی و فرهنگی, 1374) ص 71. 11. علی بن حسین مسعودی, التنبیه و الاشراف, همان, ص 194ـ177 و 216ـ195. 12. همان, ص 68. 13. همان, ص 200. 14. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ج 2, ص 760. 15. مسعودی در ذکر مختصر تاریخ جهان دوره قبل از بعثت و دوره بعثت تا سال 346, در کتاب مروج الذهب, هم چنین در فصل خلاصه تاریخ جهان از آدم تا پیغمبر اسلام و فصل مختصری از سال ها و ماه های اقوام و کبیسه و نسیء و مسائل مربوط به آن به این موضوع پرداخته است. 16. علی بن حسین مسعودی, همان, ص 755. 17. همان, التنبیه و الاشراف, ص 194ـ192. 18. همان, ص 198ـ177. 19. همان, ص 93ـ91. 20. جدول مذکور بر اساس آن چه مسعودی در دو اثرش التنبیه و مروج الذهب در این باره آورده خصوصا آن چه در فصول ذیل آمده, تنظیم شده است: الف. ذکر مختصر تاریخ از آغاز تا مولد پیغمبر خدا(ص) و آن چه بدین باب مربوط است; ب. ذکر دومین مختصر تاریخ از هجرت تا این روزگار; (مروج الذهب, جلد دوم); ج. ذکر تاریخ سال های خلافت; (مروج الذهب, جلد دوم); د. مختصری از سال های و ماه های اقوام و کبیسه ها و نسیء و مسائل مربوط به آن. 21. علی بن حسین مسعودی, همان, ص 760. 22. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ج اول, نگاه کنید به مطالب مربوط به هر یک از فصول یاد شده. 23. همان, التنبیه و الاشراف, نگاه کنید به مطالب هر یک از فصول یاد شده.
نظر شما