موضوع : پژوهش | مقاله

اصول اخلاقی یادگیری تاریخ

یادگیری دانش آموز و راه یافتن وی به دانش تاریخی، علاوه بر اصول معرفت شناختی، در گرو برخی ملاحظ‌ه‌های اخلاقی نیز قرار دارد. بی اعتنایی به این ملاحظه‌ها مانع از راهیابی به دانش تاریخی خواهد بود. از این رو، جریان یادگیری باید تابع اصول اخلاقی نیز باشد که در زیر به بیان آنها‌‌ می پردازیم

انصاف در نقد پیشینیان با نظر به شرایط تاریخی
چنانکه گذشت، نقد دیدگاه‌ها و دستاوردهای پیشین لازمه کسب دانش تاریخی است. اما گاه نقدها، بر مبنای اموری غیرعلمی، به صورت منکوب کردن یک دیدگاه و یا جانبداری از دیدگاه دیگر آشکار می شود. این نوع مواجهه، جریان یادگیری را به حب و بغض‌های شخصی می آید.

انصاف در نقد دیدگاه‌ها و اوضاع و احوال شخصیت‌های تاریخی ایجاب می کند که شرایط تاریخی مربوط به آنها‌‌ مورد توجه جدی قرار گیرد و تنها برحسب زمان حال و پس از وقوع واقعه و روشن شدن اموری که در شرایط مذکور قابل رؤیت نبوده، به داوری نپردازیم. به طور مثال، در درس نوزدهم تاریخ ایران و جهان مخصوص سال سوم متوسطه نظری غیر علوم انسانی (۱۳۸۵، ص ۲۱۲)، اغلب اقدام‌ها و فعالیت‌های انجام شده در زمان رضاخان به گونه‌ای منفی تحلیل شده است. انصاف در داوری تاریخی ایجاب می کند که ‌جنبه‌های منفی و مثبت از یکدیگر تفکیک شوند و امور به دو قسمت متمایز سفید و سیاه تقسیم نشود. در عین حال که در آن زمان، بیگانگان در کشور اعمال نفوذ می کردند، اما کسانی نیز بوده اند‌ که در اند‌یشه پیشرفت کشور بودند.

ترویج نگاه مطلق گرا و به دور از انصاف، نه تنها مانع دست یافتن به واقعیت‌های تاریخی می شود بلکه موجب تقویت روحیه خودبینی و خودشیفتگی در دانش آموزان می گردد که این امر، به نوبه خود، مشارکت اجتماعی واقع بینانه و مؤثر را دچار اختلال خواهد کرد. ‌‌‌

حفظ کرامت افراد و شخصیت‌های تاریخی در انتقاد
یکی دیگر از مبانی انسان شناختی و ارزش شناختی مطرح در جریان تعلیم و تربیت، کرامت انسانی است. شخصیت‌ها و نام‌ها در درس تاریخ به دو صورت مختلف مطرح می شوند. در گونه نخست، از مورخان یا نظریه پردازانی یاد می شود که تبیین آنان ممکن است مورد موافقت یا مخالفت قرار گیرد. در این حالت، دانش آموز باید در جریان نقد نظریات و بررسی آنها‌‌، میان نظریه پرداز و نظریه تمایز قائل شود و مخالفت با نظریه، وی را به اظهار سخنان موهن نسبت به نظریه پرداز وادار نکند. این اصل، علاوه بر مصون نگه داشتن جریان یادگیری و نقد از خصومت‌های شخصی، ویژگی‌های اخلاقی دانش آموزان را اعتلا می بخشد. البته به سبب عدم ذکر نام صاحبنظران در کتاب‌های درسی تاریخ، زمینه اجرای این اصل، محدود بوده، اما اگر نام‌ها ذکر شوند، ضرورت آن کاملا محسوس خواهد بود. گفتنی است که ذکر این نام‌ها لازم است زیرا موجب می شود که دانش آموزان از فضای انتزاعی درس تاریخ به دنیای واقعی مورخان و صاحبنظران وارد شوند. از ‌جنبه‌های دیگر نیز این امر ضرورت دارد که در اصول دیگر به آنها‌‌ اشاره رفته است.

گونه دوم ذکر نام، مربوط به شخصیت‌های تاریخی است که در طول واقعه‌های تاریخی از آنها‌‌ نام برده می شود و واقعه‌ها بر مدار آنها‌‌ شکل گرفته است. در این حالت نیز باید به حفظ کرامت افراد و شخصیت‌های تاریخی توجه داشت. البته این اصل بیانگر آن نیست که در تاریخ، شخصیت‌های خائن یا جنایتکار وجود نداشته یا برای آنان نیز باید کرامت قائل شد، بلکه مقصود این است که به سهولت، هر کسی را متهم به خیانت یا جنایت نباید کرد و در هر حال، با نشان دادن شواهد تاریخی و پیامدهای اعمال افراد و شخصیت‌ها، زمینه داوری را برای دانش آموزان فراهم آورد. در این صورت، نیازی نخواهد بود که عبارات موهن و زبان سخیف به کار گرفته شود.

اخلاق پژوهش تاریخی
مبنای ارزش شناختی عدالت، می تواند از نگاهی دیگر در یادگیری مطرح باشد و زمینه ساز اخلاق پژوهش گردد. یادگیری که بخش عمده آن باید به صورت پژوهش خود دانش آموز انجام شود، مستلزم توجه اساسی به اخلاق پژوهش است. سرقت ادبی که در عالم پژوهش و در عالمان پژوهشگر، به صورت‌های ظریف و با زیرکی‌های خاصی جریان دارد، از جمله بیماری‌های رایج اخلاق پژوهش است.

پژوهش تاریخی، به دلیل وابستگی فراوان به اسناد و مدارک و نظرات مورخان دیگر، نیاز محسوس تری به اخلاق پژوهش دارد و باید اجرای این اصل در فرایند یادگیری دانش تاریخی، مورد توجه بیشتری قرار گیرد. بر اساس این اصل، دانش آموز باید تفکیک نهادن میان سخن دیگران و سخن خود را بیاموزد و حق پژوهشگران دیگر را با ذکر نام و سهم آنها‌‌ بجد پاس دارد و سرقت ادبی را دست کم به اند‌ازه ‌گونه‌های دیگر سرقت - اگر نه بیشتر از آنها‌‌ - زشت بشمارد.

بر اساس این اصل، باید در کلیه دستاوردهای علمی کلاس تاریخ، اخلاق علمی  و پژوهشی رعایت شود. با این همه، جای شگفتی است که در دوره پیش دانشگاهی (تاریخ شناسی، ۱۳۸۵، درس ۱۴)، از نظر «مورخان کنونی» سخن به میان آمده، اما از کسی نام برده نشده است. هرچند، گاه ممکن است در اثری، بنا بر اختصار باشد اما دست کم باید نام برخی از مورخان در پانوشت یا پی نوشت ذکر می شد و به آثارشان اشاره‌ای صورت می گرفت. این نکته نه تنها موجب یادگیری اخلاق پژوهش توسط دانش آموزان می شود بلکه آنان را با مورخان و صاحبنظران تاریخی آشنا می سازد و مسیر پژوهش‌های بعدی آنان را باز می کند.

منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی‌ ایران، جلد دوم، خسرو باقری، صص197-195، شرکت انتشارات علمی‌ و فرهنگی، تهران، چاپ نخست، 1389

نظر شما