اصول یادگیری درس تاریخ
یادگیری درس تاریخ از منظر فلسفی می تواند تحت اصول ویژهای صورت پذیرد که برنامه ریز درسی باید در خلق و طراحی موقعیتهای یادگیری به آنها توجه نماید تا بتواند با تکیه بر مبانی موجود به اهداف دست یابد. این اصول دو بعد معرفت شناختی و اخلاقی یادگیری را دربر می گیرند.
پاسخ به نیازهای یادگیرنده به تاریخ و دانش تاریخی
یادگیری تاریخ نیز مانند دانشهای دیگر باید با نیازهای یادگیرنده مرتبط شود تا در وی انگیزه و اراده ای در جهت یادگیری پدید آید. اگر هماهنگ با مبانی انسان شناختی، آدمی را موجودی عامل و مختار در نظر بگیریم و بپذیریم که خواست و اراده او در فعالیتهایش مداخله می کند، نمی توان جریان یادگیری را خارج از این قاعده تدوین و طراحی کرد. در نظر گرفتن اراده دانش آموز و توجه به خواست ها، نیازها و علایق وی امری است که باید در تمام گونههای یادگیریها لحاظ شود. البته تناظر یادگیری با نیازهای یادگیرنده به معنای انطباق کامل نیست بلکه محیط یادگیری و معلم قادرند دست به اصلاح و تعدیل نیازها نیز بزنند، اما نکته مهم آن است که همین اصلاح و تعدیل نیز باید بر مبنای نیازهای واقعی دیگری از یادگیرنده آغاز شود و در هر حال، نیاز یادگیرنده، نقطه آغازین حرکت یادگیری به شمار می رود.
بر مبنای این اصل و به منظور شروع حرکت کسب دانش و بینش تاریخی، مؤلفههای موقعیت یادگیری باید به گونهای معنادار در کنار یکدیگر و در جهت نیازهای یادگیرنده، قرار گیرند. به طور مثال هرجا که دانش آموزان احساس می کنند، موضوع مورد بحث رابطه ای با نیازهای آنان ندارد و موضوعی غیر مفید است، می توان با طراحی بحثی در کلاس، ابعاد بیشتری از موضوع را روشن کرد و آن را به نیازهای آنان گره زد. یکی از نکات قابل توجه در بحث نیازها آن است که برای آغاز فرایند یادگیری، این یادگیرنده است که باید نیاز را احساس کند و به همین دلیل معلم باید بکوشد تا این احساس نیاز را در یادگیرنده ایجاد کند و تا این حس ایجاد نشده، درس را آغاز نکند. عمده نیازهای دانش آموزان در یادگیری درس تاریخ که باید در این اصل مورد توجه قرار گیرند، به شرح زیر است:
1. نیازهای مربوط به شناخت هویت:
اینگونه نیازها به تمایل دانش آموزان به شناخت خویش باز می گردد. هر یک از دانش آموزان می خواهند بدانند که هستند و یکی از مؤلفههای اساسی این کیستی، پشتوانه تاریخی آنهاست. این که اجداد آنها چه کسانی بوده اند و چگونه زندگی کرده اند، در تشکیل خودانگاره آنها نقشی اساسی دارد و می تواند نگاه آنان را به خویش و تواناییهایشان تغییر دهد. یادگیری تاریخ باید در جهت پاسخ به این نیاز حرکت کند اما در عین حال، علم بودن تاریخ مانع از آن می شود تا این نیاز، تاریخ را به سمت اسطورههای بی اساس هدایت کند. بنابراین، یادگیری تاریخ باید با حفظ مبانی علمی خویش، به سمت تکوین هویت تاریخی دانش آموزان جهت گیری شود. به طور مثال، دانش آموزان پس از مطالعه تاریخ آریاییها و زندگی آنها باید بتوانند پیوندهای خویش را با آنها برقرار نمایند و به نوعی هویت ایرانی دست یابند. باید توجه داشت که این هویت نباید به گونهای متعصبانه و تنگ نظرانه ترسیم شود و در جریان تکوین باید به مرزهای گسترده تری چون هویت اسلامی و هویت جهانی نیز توسعه یابد و منجر به درک عمیق تری نسبت به دیگران شود. اهمیت این شکل گسترده هویت مورد توجه دست اندرکاران تاریخ در سایر کشورها نیز بوده است چنان که بازرس کل تعلیم و تربیت ملی و عضو گروه تاریخ فرانسه معتقد است: «ما قبل از هر کاری می خواهیم نسلهای تربیت کنیم که به موقعیت خودشان واقف باشند و نسبت به دیگران روحیه ای باز داشته باشند».
2. گرایش به گونه روایتی تاریخ:
احساس نیاز و گرایش به روایت و داستان در درون همه دانش آموزان وجود دارد و باید با جذاب بودن مطالب تاریخی و نیز ترسیم فضای داستانی آن تحریک شود. ساماندهی محیط یادگیری تاریخ باید به گونهای باشد که دانش آموزان برای شناختن واقعه تاریخی هیجان زده باشند و آن را به گونهای پیگیر دنبال کنند. بر این اساس، استفاده از جاذبههای هنری در بازگویی تاریخ می تواند مؤثر باشد. تاریخ نیز نوعی قصه است و در عین حال، قصه مهمی است. نوع بازگو کردن این قصه می تواند در جذب مخاطب تأثیر ویژهای داشته باشد. احساس همدلی و کنجکاوی نسبت به شخصیتهای تاریخی تا بدان درجه می تواند عمیق باشد که فرد را به تصمیمهای مهم وادارد. گفته می شود هنگامی که سزار تاریخ اسکندر را می خواند، به قدری از شکست وی متأثر گشت که گریه کرد و به خود قول داد که این شکست را با فتوحات خویش جبران کند.
٣. نیاز به حل مسائل کنونی:
یکی دیگر از نیازهای دانش آموزان در ارتباط با تاریخ، حل مسائل مطرح در جامعه آنان است. البته این مسائل در سطحی ویژه برای دانش آموزان مطرح است و ممکن است گونهای آرمانی داشته باشد و با مسائل واقعی نیز متفاوت باشد اما در عین حال آنچه آنان را به مطالعه تاریخ راغب می کند این است که احساس کنند دانستن تاریخ به حل این مسائل کمک می کند. به اعتقاد فوکو «تاریخ همواره تاریخ امروز است» (فوکو، ۱۹۷۷)، به همین دلیل باید تلاش کرد تا تاریخ از زاویه زمان حال برای دانش آموزان ارزش نگریستن و دانستن داشته باشد. تلاش در برقراری پیوند میان مسائل تاریخی و مسائل روز می تواند این نیاز را تا حدودی پاسخ گوید.
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد دوم، خسرو باقری، صص190-188، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ نخست، 1389
نظر شما