موضوع : پژوهش | مقاله

جهانی شدن و بازارهای مالی


جهانی شدن، اصطلاحی است که از اواسط دهه 1980 متداول شده است و امروزه اغلب به جای بین المللی شدن و فراملیتی شدن به کار می رود. این اصطلاح به گستره وسیعی از تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دلالت می کند و بنابراین تفسیرها و تعبیرهای گوناگونی از آن شده است. بین المللی شدن را می توان فرآیند درهم تنیدگی اقتصادهای ملی از راه تجارت بین المللی دانست. از سوی دیگر فراملیتی شدن به مفهوم شکل گیری موسسات تولیدی بر پایه عملیات برون مرزی، از راه سازمانها و موسسات چند ملیتی است. همزمان با گسترش موسسات فراملیتی، پیشرفت تکنولوژی مخابراتی و کاهش مقررات و آزادسازی بازارها، زمینه‌ای برای جهانی شدن بازارهای مالی فراهم آمده است. در این میان، کشورهای توسعه یافته نیز با گسترده ترشدن بازارهای رقابتی وپیوستن تعداد قابل توجهی از آنان به گات،به ضرورت خصوصی سازی واحدهای دولتی پی برده اندکه از هدفهای آن می توان به توسعه بازار سرمایه داخلی از راه رونق بخشیدن به بازاراوراق بهادار، گسترش مالکیت وسیع سهام، مشارکت قشرهای مختلف مردم درسرمایه گذاری وافزایش کارایی بازارهای مالی اشاره کرد. در این مقاله ضمن مروری بر جهانی شدن و بازارهای مالی، اثرات جهانی شدن بر بازارهای یادشده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


مقدمه
اقتصاد جهان شاهد بین المللی شدن روز افزون است که آثار آن در افزایش بازرگانی بین‌المللی، جهانی شدن تولید و جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، دیده می شود. یکی از پدیده‌های بسیار قابل توجه دهة اخیر در اقتصاد جهانی‌، ادغام رو به افزایش اقتصادها در سطح جهان است. از میان نیروهای ادغام کنندة اقتصاد جهانی، می‌توان به تجارت فرا مرزی اشاره کرد. فشارناشی ازتوسعه تکنولوژی بر فرآیند ادغام اقتصادی (‌جهانی شدن) در دو دهة گذشته‌، باعث تغییر در ساختار بازارها و ظهور شرکتهای فرا ملیتی یا چند ملیتی شده است. ادغام اقتصادی در سطح جهان، در دو سطح خرد و کلان اتفاق افتاده است. این ادغام در سطح اقتصاد خرد، بیشتر قابل مشاهده است، زیرا شرکتها در ماورای مرزها گسترش یافته‌اند و یا از راه سرمایه‌گذاری مشترک و همکاری با شرکتهای محلی، بدون شراکت در دارایی‌ها (همکاری استراتژیک) فعالیت شرکتهای مستقل را مرتبط کرده‌اند. در سطح کلان، ادغام اقتصاد جهانی از راه کاهش موانع تجاری و جریان آزادتر کالا و خدمات و عوامل تولید محقق شده است.

تعاریف
1. ادغام: ارتباط گسترده متقابل عوامل اقتصادی درماورای مرزها.
2. اوراق بهادار: سهام،اسنادخزانه و اوراق قرضه که از راه کارگزاران در بورس موردمعامله قرارمی گیرند.
3. جهانی شدن: فرایندی از تحول است که مرزهای سیاسی واقتصادی راکمرنگ می کند، ارتباطات را گسترش می دهد و تعامل فرهنگها را افزون می سازد.
4. رقابت پذیری: کیفیتی است که از راه حاکمیت بازار و شکل گیری فعالیتها بر پایه مزیت نسبی و رقابتی محقق می‌شود‌.
5. سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)‌: سرمایه گذاری که متضمن مناسبات بلندمدت بوده، منعکس کننده کنترل و نفع مستمرشخصیت حقیقی یا حقوقی مقیم یک کشور در شرکتی واقع درخارج موطن سرمایه‌گذار باشد.
6. گات: موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم مطرح و میان 23 کشور امضا شده است‌.

بازارهای مالی
بازارهای مالی توسعه یافته ودارای ارتباط مناسب با مؤسسه‌های مالی در سطح بین المللی در یک کشور، به بهبود و پشتیبانی رقابت پذیری آن کشور منجر می‌شود. دارا بودن بازارهای مالی کارآ‌، بهره مند بودن از یک بخش بانکی توسعه یافته و بهره گیری از خدمات مالی با کیفیت مناسب، مهمترین عوامل رقابت‌پذیری کشوررا تشکیل می دهند.
در سالهای اخیر،اهمیت توسعه یافتگی بازارهای مالی در رشد اقتصادی، جزء مباحث فراموش شده در اقتصاد توسعه بوده است. نخستین مطالعه برای سنجش تاثیر توسعه یافتگی مالی بر رشد، که از زاویه روشهای سنجش و مدل اقتصادسنجی، نقدهای مهمی بر آن وارد است، توسط گلداسمیت در سال 1969 میلادی صورت گرفته است.
یک معیار برای ارزیابی قدرت بازار مالی در یک کشور، نسبت ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس به کل تولید ناخالص ملی این کشور است. چنین شاخصی نشان می دهد که چه بخشی از سرمایه گذاریهای کشور در بازارهایی که قدرت نقد شوندگی بالا دارند، خرید و فروش می‌شود.
نظامهای مالی را می‌توان به دو گروه عمده طبقه بندی کرد:
1. نظام مالی مبتنی بر بازار اوراق بهادار؛
2. نظام مالی مبتنی بر بانک.

مزایای بازارهای مالی
1. در شرایط رونق بازار های مالی، جریانی از بازار پول به طرف بازار سرمایه به وجود می‌آید.
2. بازارهای مالی در صورت عملکرد درست، می‌توانند اثر مثبت و قابل ملاحظه‌ای بر روی متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشند. توسعه بازارهای مالی، نقش بسزایی در فرآیند رشد اقتصادی هر کشوری دارد، زیرا بازارهای مالی کارآمد و مناسب، امکان جمع‌آوری و هدایت پس اندازها از منابع مختلف را به سمت فعالیتهای تولیدی فراهم می‌کنند.
3. بازار مالی، سرمایه ها را برای سرمایه گذاری در فناوری بسیج می کند. بازارهای مالی این امکان را فراهم می سازند تا با عرضه سهام شرکت در بازار بورس و یا عقد قرارداد با بانکهای سرمایه گذار، منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کرده، در عوض سرمایه گذاران را در عواید مالی پروژه خود سهیم کنند. بازارهای مالی، از یک طرف با تامین پول مورد نیاز کارآفرین به رشد فناوری و تجاری شدن ایده او کمک کرده، از طرف دیگر تشویق‌کننده‌ای برای سرمایه‌گذاران کوچک، برای سرمایه‌گذاری در این فرصت ها هستند.
4. بازارهای مالی در زمینه‌ فرصت‌های سرمایه‌گذاری، اطلاعات ایجاد می‌کنند.
5. بازارهای مالی نقش نظارتی قوی‌ای برای شرکتهای بزرگ فراهم می سازند. بهای سهام یک شرکت، شاخصی است که رابطه تنگاتنگی با ارزش بنیادی شرکت دارد. بنابراین عملکرد مدیریت شرکت، به سرعت خود را در بهای سهام شرکت منعکس می کند. بازارهای مالی با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکتهای موفق و تنبیه شرکتهای زیان‌ده، نقش نظارتی قوی‌ای را ایفا می کنند که از بسیاری از سیستم های نظارت بوروکراتیک موثرتر عمل می کنند. با توجه به عدم تقارنهای اطلاعاتی که در بازارهای مالی وجود دارد و باعث می‌شود تا موسسات وام دهنده اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام گیرنده نداشته باشند، این نقش بازارهای مالی تاثیر مهمی در کاهش شکستهای بازار در بخش وام و اعتبارات ایفا می کند.
6. بازارهای مالی، ریسک سرمایه گذاری را تقسیم می کنند. اگر سرمایه گذاران مجبــور باشند که خــودشان در پروژه‌ها سرمایه گذاری کنند، قـدرت تنوع سازی آنها به شدت کاهش می یابد. حال آنکه نقد شـوندگی بالاتر در بازار سهام و امکان خرید سبد متنوعی از سهام، این امکان را فراهم می ســازد تا سرمایه گذاران خود را در برابر ریسک شرکتی، مصون کنند. این ویژگی تمایل برای سرمایه‌گذاری در پــروژه‌های مرتبط با توسعه فناوری یا محصولات نــوآورانه را که به گونه ای طبیعی با ریسک بالا همراه هســتند افزایش داده، در نهایت به رشد فناوری در جامعه کمک می کند. از طرف دیگر نهادهای مالی که ماهیت بین نسلی دارند (مثلاً صندوقهای بازنشستگی) این امکان را فراهم می‌کنند تا ریسکهای ناشی از تحولات اقتصاد کلان که ممکن است تاثیرات منفی روی یک نسل خاص برجای گذارد، به یک نسل ویژه منتقل نشود و بدین‌گونه تمامی نسل ها از جریان مالی هموارتری برخوردار شوند.

اثرات جهانی شدن بر بازارهای مالی
1. باجهانی شدن‌، سرمایه با آزادی بیشتری حرکت خواهد کرد. درنتیجه درصورت وجود زمینه‌های مستعد برای تولید، سرمایه درپی بهره‌گیری از استعدادها، به آنجاخواهد رفت.
2. جهانی شدن، منجر به کم رنگ شدن نقش دولتهادردخالت مستقیم در فعالیتهای اقتصادی می‌شود. به عنوان نمونه: درسطح کلان اقتصادی، دخالت دولت برجابه جایی سرمایه وبرتعیین نرخ های بهره و ارز وقیمت ها، کاهش می یابد.
3. پس ازجهانی شدن وسیال شدن سرمایه،شاهد بروز برخی بحرانها نظیر بحران جنوب شرق آسیا (درسال1997)و مکزیک (درسال1994)بوده ایم. سیال شدن سرمایه و ورود بیش از اندازه آن به بعضی ازمناطق، درصورت ضعیف شدن کنترل دولت،می تواندباعث بروز بحرانهای مالی دراین کشورها شود. جهانی شدن، هرچند دخالت مستقیم دولتها را کاهش می دهد، ولی فقدان نقش نظارتی وسیاسی دولت، می تواند بحران‌زا باشد.

پیشنهادها
1. اجازه ورود به خارجیان در بازار اوراق بهادار ایران برای انجام معاملات دراین بازار، به صورتی که ورود و خروج سرمایه و انتقال سودسهام دربانک مرکزی ثبت شود، مثبت ارزیابی می شود.
2. امکان خرید سهام شرکتها توسط خارجیان در محدوده درصد معینی (که در صنایع مختلف متفاوت خواهد بود)قابل اعمال باشد. به عبارت دیگر خرید اوراق سهام بنگاه‌ها از درصد معینی از دارایی آنان، در مرحله اول تجاوز نکند و فقط طبق برنامه ای که به تصویب بانک مرکزی یا مقام کنترل کننده بازار سرمایه خواهد رسید، قابل افــزایش باشد. در این زمینه باید انعطاف لازم با توجه به شرایط بازار سرمایه کشور، در نظر گرفته شود.
3. از آنجایی که کشــورمان بــرای توسعه اقتصــادی خود بیشتر احتیاج به جذب FDI دارد، جریان سرمایه در بازار اوراق بهادار در کوتاه مدت کمک چندانی به توسعه اقتصادی کشور نخواهدکرد، لیکن تاثیرمهم آن کاهش هزینه ریسک و در نهایت کاهش هزینه دسترسی به سرمایه خواهد بود که، در موقعیت فعلی برای ایجـاد انگیزه برای سرمایه گذاری در کشور از اهمیت زیادی برخوردار است‌.
4. دربلندمدت آزادسازی بازارسرمایه از ضروریات آزادسازی اقتصاد کشور خواهد بود.
5. باتوجه به اینکه آزادسازی بازار سرمایه در کشور بسیار حساس است، تدوین برنامه ای برای اجرای این مهم و کنترل بازارسرمایه و تنظیم بازار اوراق بهادار ضروری است.
6. ایجاد بازارهای اولیه برای جمع آوری سرمایه توسط سرمایه گذاران، اهمیت بسیار دارد. بدون ایجاد بازار اولیه، تامین مالی از اوراق بهادار، عملاً غیرممکن خواهد بود.

منابع:
1. غ، اسماعیلی: جهانی شدن و جهانی سازی، ماهنامه تدبیر، شماره 155
2. م،م. بهکیش: اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن،نشر نی، سال1384
3. م. خلیلی عراقی: توسعه و بازار سرمایه، تدبیر شماره 155، فروردین 1384
4. م. زمانی فراهانی: پول،ارز،بانکداری،انتشارات ترمه،1378
5. س، سهیلی: شرکتهای فراملیتی (ابزار توسعه‌)، ماهنامه تدبیر151
6. م (مترجم)، کاووسی: فعالیت موسسه مالی بین المللی درزمینه لیزینگ، ترجمه Year book, World Leasing2004، ماهنامه تدبیر 156،اردیبهشت 1384

منبع: ماهنامه  تدبیر / شماره 193
نویسنده : پرستو برومندفر

نظر شما