موضوع : پژوهش | مقاله

چگونه از جنگ آب اجتناب نماییم؟


در سایه افزایش رشد مصرف آب، سوء مدیریت، رشد جمعیت دنیا و افزایش شهرنشینی و همچنین پایین رفتن سطح آب‌های زیرزمینی در اکثر نقاط دنیا، کارشناسان معتقدند که منابع آب در قرن بیست و یکم، یکی از چالش برانگیزترین صحنه‌های حیات بشریت را رقم خواهد زد. نویسنده این مقاله با اشاره به بحران‌های ناشی از آب در خاورمیانه، آفریقای مرکزی و شبه جزیره هند و به ویژه جنگ اخیر لبنان و اسراییل، خاطرنشان می‌کند که زد و خورد و کشمکش بر سر تصاحب منابع آب بیشتر، همچنان و در سال‌های آینده، جهان ما را آبستن حوادث بیشتری خواهد نمود.


مؤسسات و مراکزی نظری سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA)، دایره حساب‌های مربوط به سازمان قیمت گذاری آب و همچنین اخیراً وزارت دفاع انگلستان، دورنمای آتی «جنگ‌های آب» را مورد مطالعه و بررسی‌های زیادی قرار داده‌اند. با کاهش سطح دسترسی به آب در منطقه خاورمیانه، آسیا و منطقه صحرای بزرگ آفریقا، نیاز به بررسی و مذاکره به وجود آمده و زد و خوردهای خشونت بار نیز در میان کشورهای این مناطق با روندی در حال رشد، پدیدار گردیده‌اند. به علاوه اخیراً کارشناسانی از 140 کشور دنیا در گردهمایی سالانه هفته جهانی آب که در شهر استکهلم برپا گردیده بود، شرکت نمودند. در این گردهمایی این سؤال مطرح بود که آیا ما در آستانه پایان «عصر رفاه آب» قرار داریم که در آن رودها و دریاچه‌ها، به دارایی‌های امنیت ملی کشورها بدل شده‌اند که باید بر سر آنها جنگید و یا اینکه با استفاده از ارتش‌های نظامی و نیروهای دولتی، کنترل گردند؟ و آیا آب می‌تواند به عنوان نیرویی برای صلح و همکاری به کار رود؟
با توجه به وقایع اخیر، به سختی می‌توان دیدگاه افراد بدبینی را رد نمود که معتقدند جنگ‌های آب را دیگر نمی‌توان به عنوان تهدیدی آتی مدنظر گرفت، بلکه این امر به واقعیتی زنده تبدیل شده است. به عنوان مثال زد و خوردهای اخیر لبنان را در نظر بگیرید که در فراسوی تصاویر وحشتناک پخش شده از تلویزیون‌های ما، یک واقعه از انظار ما دور مانده است. نابودی گسترده شبکه آب‌رسانی لبنان در بمباران‌های ارتش اسراییل که این تأسیسات تأمین آب بهداشتی شهروندان غیرنظامی این کشور را برعهده داشتند، به ویژه کانال‌های انتقال آب رود «لیتانی» که زمینهای کشاورزی مناطق ساحلی و بخش‌هایی از دره بقاع را تحت پوشش داشتند، می‌تواند زندگی هزاران شهروند لبنانی را تهدید نماید.
ماه گذشته در سریلانکا، خودداری چریک‌های تأمیل از گشایش یک کانال انتقال آب که آب مورد نیاز کشاورزان برنج کار را تأمین می‌نمود، به ایجاد یک زد و خورد فاجعه بار نظامی منجر گردید که به مرگ 17 کارگر انجامید.
معمولاً زد و خوردهای مربوط به تصاحب منابع آبی، تحت تأثیر فاکتورهایی محلی می‌باشند. هرچند دامنه این برخوردها، ما را مجاب می‌کند که به این وقایع در چارچوب اتفاقاتی منفرد، ننگریم. چرا که امروز در سراسر دنیایمان با بحرانی جهانی روبروییم که ثمره چند دهه متمادی سوء مدیریت در بخش منابع آب می‌باشد.
هر یک از واقعیت‌های پشت پرده این بحران‌ها، بیانگر ماجراهای دامنه داری خواهد بود. در سال 2025 میلادی، ما با دو میلیارد انسان روبه رو خواهیم بود که در کشورهای خود از دسترسی به آب مورد نیاز خویش در بخش‌های مصرف کشاورزی، صنعت و خانگی محرومند. رشد جمعیت، شهرنشینی و توسعه سریع صنایع تولیدی، موجب رشد سریع تقاضا از منابع محدود آب گردیده‌اند.
نشانه‌های ایجاد بحران‌های کنونی آب روز به روز مشهودتر می‌گردند. در شمال چین، اینک رودخانه‌ها در اکثر ماه‌های سال به پایین ترین حد خود رسیده و یا خشک می‌گردند. در بخش‌هایی از هند، سطح آبهای زیرزمینی با چنان سرعتی با کاهش مواجه شده‌اند که 10 تا 20% محصولات تولیدی بخش کشاورزی با تهدیدی جدی روبروست.
از دریاچه آرال در آسیای مرکزی تا دریاچه چاد در صحرای آفریقا، دریاچه‌ها با سرعتی سرسام آور به سوی خشک شدن پیش می‌روند. در نتیجه، بخش بزرگی از انسان‌ها امروزه در مناطقی زندگی می‌کنند که محدودیت‌های موجود در بهره مندی از منابع پایدار آب، زندگی آنان را با چالش روبرو کرده است. به علاوه، سیستم‌های اکولوژیکی وابسته به آب نیز روبه ویرانی گذاشته‌اند.
افزایش مذاکرات و گفتگوهای جاری در میان کشورهای مختلف بر سر مسایل مربوط به منابع آبی، یکی از دلایل روشن افزایش کمبود در دستیابی به این منابع ارزشمند می‌باشد. اما آب ناپایدارترین منبع حیات ماست. از هر پنج انسان ساکن در کره خاکی، 2 نفره در حاشیه رودها و یا حوزه‌های آبی مشترک با یک و یا چند کشور دیگر زندگی می‌کنند. لذا این وابستگی به منابع آب، این پتانسیل را به وجود می‌آورد که رقابت بر سر تصاحب منابع آبی مشترک رو به فزونی گذارد.
جریان آب در رودخانه دجله و فرات یکی از مسایل مهم مورد بحث در اجلاس اخیر «هفته جهانی آب» بود. چرا که هیچیک از منابع دیگر آبی دنیا تا این حد، وابستگی فرامرزی و منطقه‌ای چند کشور به یک منبع مشترک آب را نشان نمی‌دهد. در کشور ترکیه، آب این دو رودخانه به عنوان یک منبع اصلی آبیاری و تأمین انرژی این کشور، به شمار می‌رود. اما از سوی دیگر، سدها و ابراهه‌های احداث شده از سوی ترک‌ها بر روی این دو رودخانه‌ها، زندگی صدها هزار نفر از شهروندان عراقی و سوری ساکن در حاشیه این دو رود بزرگ را که به کشاورزی مشغولند، با تهدید روبرو می‌نماید، چرا که آنان با این اقدامات دولت ترکیه، از دستیابی به آب مورد نیاز خویش محروم می‌گردند. در مجموع، مراقبت موجود بین این سه کشور، یک بازی با جمع «صفر» خواهد بود، چرا که هر مقدار افزایش در استحصال آب از سوی کشاورزان ترکیه، به کاهش بهره مندی کشاورزان سوری خواهد انجامید.
به علاوه، می‌توان وضعیت برنامه‌های عظیم تغییر مسیر رودخانه‌ها در دو کشور هند و چین را مورد بررسی قرار داد. این طرح‌ها بخشی از استراتژی ملی دولتهای این دو کشور در جهت انتقال صنایع آب از بخش‌های برخوردار به بخش‌های غیربرخوردار است. اما این اقدامات، دولت‌های همسایه هند و چین را با ترس از رویارویی احتمالی با یک بحران فاجعه آمیز روبرو می‌کند. چندی پیش، دولت بنگلادش هشدار دارد که هرگونه تغییر در مسیر رودخانه «گنگ» در جهت تأمین نیازهای شهرهای هند، می‌تواند زندگی میلیون‌ها کشاورز بی دفاع این کشور را با تهدید روبرو نماید.
در منطقه خاورمیانه، که از لحاظ وضعیت منابع آبی در بغرنج ترین شرایط در مقایسه با سایر نقاط دنیاست، بیش از 90 درصد آبهای قابل استحصال، در مرزهای مشترک بین المللی جاری‌اند. تهدیدهای ناشی از رقابت بر سر منابع آب به اندازه کافی واقعی هستند، اما در برابر هر تهدید، فرصتی نیز وجود دارد. همکاری‌های بین المللی در مقابل برخوردهای خشونت بار، همیشه انعکاس خبری کمتری در رسانه‌ها دارند. شاید این همان دلیلی است که «جنگ‌های آب» با چنین پوشش رسانه‌ای گسترده‌ای روبه رو می‌شوند. لذا به عنوان مثال توافقنامه تأمین آب منطقه «ژوهانسبورگ» در کشور آفریقای جنوبی از سوی حکمرانان «لسوتو» در مقابل تأمین مالی پروژه مدیریت تقسیم آب در تیترهای اخبار دنیا، انعکاس نمی‌یابد.
از سوی دیگر، در حوزه رود نیل که بین مصر، اتیوپی و چند کشور دیگر مشترک است، همکاری بر سر مدیریت مصرف منبع آب این رود به نتایج خوبی رسیده است. به علاوه در منطقه آفریقای غربی همکاری بین المللی دولت‌های سنگال، مالی و موریتانی در جهت بهره برداری مشترک از رودخانه «سنگال» به دستاوردهای خوبی منجر گردیده است.
اما همه این اتفاقات نتوانسته ریسک ناشی از جنگ‌های آب را کاهش دهد. نظیر نفت و سایر منابع انرژی، آب نیز یک منبع حیات و زندگی است. بدین ترتیب امنیت آب نیز نظیر سایر منابع انرژی ارتباطی تنگاتنگ با توسعه و پیشرفت انسانی دارد، هرچند در این میان یک تفاوت اساسی قابل ذکر است: برخلاف نفت، آب هیچ جایگزین دیگری ندارد. و به همین علت است که هیچ کشوری نمی‌تواند از آسیب‌های فاجعه آمیز ناشی از کمبود منابع آب اجتناب نماید.
اما جهان ما، چگونه می‌تواند به سوی جهانی سرشار از همکاری و نه برخورد و درگیری رهنمود گردد؟ ما معتقدیم که با استفاده از چهار قاعده زیر می‌توان به این سو حرکت نمود:
اول اینکه دولت‌ها باید نگرش خود را به آب به‌عنوان یک منبع لایزال در دسترس که باید بدون توجه به پایداری زیستی مصرف گردد، تغییر دهند. بله، آب در بسیاری از کشورهای دنیا به عنوان یک منبع کمیاب محسوب می‌گردد، اما این محدودیت ناشی از سیاست‌های اقتصادی نادرست است. با بهبود کارایی استفاده از منابع آبی و تشویق به بهره برداری اثر بخش‌تر از این منابع با به کارگیری سیاست‌های قیمت گذاری و در نهایت بهره گیری از فناوری‌های کاراتر در کشاورزی و صنعت، می‌توان این محدودیت‌ها را کاهش داد. همچنین تعدادی از کشورها می‌توانند با استفاده از واردات کالاهای کشاورزی از سایر مناطق دنیا از «آب مجازی» بهره مند گردند.
دوم اینکه کشورها باید از یک جانبه گرایی در مورد مسایل آب پرهیز نمایند. هرگونه تغییر اساسی در بخش‌های بالا دستی منابع آبی و یا استفاده نابرابر از سفره‌های مشترک زیرزمینی باید از طریقه مذاکره و تفاهم و نه استفاده از زور، صورت گیرد.
نکته سوم پیشنهادی ما هم بیانگر آن است که دولت‌ها باید با توجه به نگاهی فرامرزی، همکاری‌های منطقه‌ای خود را در حوزه مسایل آب تحکیم نمایند. به علاوه ساخت تأسیسات مربوط به استفاده از رودخانه‌ها و سفره‌های مشترک آبی باید الگویی را جهت شناخت و بهره گیری از فرصت‌ها جهت همکاری به وجود آورد.
چهارم نیز اینکه، رهبران سیاسی باید مشارکت بیشتری در این بخش ایفا نمایند. در اغلب موارد، گفتگو در مورد آبهای مشترک مرزی به کارشناسان فنی سپرده می‌گردد. بدون توجه به سطح تخصص‌های آنان، عدم حضور رهبران سیاسی می‌تواند به محدود شدن حجم همکاری‌های بین المللی کشورهای همجوار منجر گردد.
شاید روشن ترین دلیلی که لزوم سرمایه گذاری سیاسی و مالی بیشتر را در جهت همکاری‌های بین المللی حوزه آب نشان می‌دهد، این آیه قرآن (کریم) باشد که می‌گوید: «ما به وسیله آب به همه موجودات، حیات دادیم.» از آنجا که جامعه انسانی واحد ما تنها یک سیاره دارد، ما باید با بهره گیری از نگاهی فراملی، به ایجاد راه‌هایی پایدار در جهت پایدار نمودن سیستم‌های زیستی خود که پیشرفت انسانی ما نیز در گروی آن است، بیاندیشیم. شاید به وسیله آب، ما انسان‌ها بتوانیم ظرفیت موجود برای همکاری و رفع مشکلات خود را به دست آوریم.

منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1386 / شماره 45، فروردین ۱۳۸۶/۰۱/۰۰به نقل از: www.Commondreams.org
نویسنده : کوین واتکینز
نویسنده : آندرز برنتل

نظر شما