ویرایش از نگاهی نو
مجله پژوهشگران آذر و دی 1383، شماره 1
ویرایش از نگاهی نو
نویسنده : سیدجلیل شاهری لنگرودی
16
با همه حساسیتی که ویرایش (ادبی) در فرایند چاپ کتاب دارد، متأسفانه آن چنان که باید و شاید، به آن اهمیت داده نمی شود. بسیاری از ناشران به بهانه پایین آوردن بهای تمام شده کتاب برای مشتری (!)، ترجیح می دهند تمامی مراحل آماده سازی کتاب (جز حروف چینی آن) را به عهده مؤلف / مترجم بگذارند.
ویرایش چیست و ویراستار کیست؟
شاید بخشی از مشکل در این زمینه، خودِ ویراستاران باشند؛ آن دسته از ویراستارانی که با حوزه کار خود آشنا نیستند و اصول ویرایش و توجیه علمی آنچه را بر روی متن انجام می دهند، نمی دانند؛ درنتیجه، یا در ویرایش افراط می کنند یا تفریط. گاه چنان مطلب را عوض می کنند و تغییر می دهند که می توان گفت اثر جدیدی خلق می کنند و با این کار، هم خود را به زحمت می اندازند و هم بر خیل مخالفان ویرایش می افزایند؛ و گاه ویرایش را به رسم الخط و نشانه های نقطه گذاری و بعضی تعویض های ثابت و کلیشه ای (تبدیل فعلِ می باشد به است، می نماید به می کند، می گردد به می شود،...) محدود می کنند و باعث می شوند کار ویرایش را سبک و فقط محلّی برای کسب درآمد بپندارند.
در نگاه و تعبیری ساده، کار ویراستار یا ویرایشگر را می توان به کار یک آرایشگر تشبیه کرد و از این نظر گفت ویراستار همان کاری را با متنِ خامِ دست نویس (به اصطلاح، خبر) می کند که یک آرایشگر با مو. او موهای اضافی را می چیند، دور مو خط می اندازد، مو را مرتّب می کند، شانه می کند و به آن نظم می دهد و خلاصه همه تلاش و تجربه خود را به کار می برد تا ظاهر فرد آراسته و موجّه تر جلوه کند. ویراستار هم کلّیه این تغییرات را انجام می دهد برای آنکه متن کتاب ساده و قابل فهم باشد و انتقال پیام راحت تر صورت گیرد.
ویرایش (ویراستاری)، بخشی از کار آماده سازی کتاب است که کلیه امور پیش از حروف چینی کتاب را شامل می شود. ویرایش، تمامی تغییراتی را شامل می شود که لازم است روی متن انجام گیرد تا نثری روان و منطبق با توانش زبانی گویشوران زبان به دست آید.
لزوم وجود ویراستار، نسخه پرداز و نمونه خوان
هر متن نگاشته یا ترجمه شده ای که قرار است به صورت کتاب یا مقاله منتشر شود، قبل از حروف چینی، حتما باید از نظر ویراستار گذرانده شود:
به نظر من، هر نویسنده ای باید این کلمات را، مثل کلمه «آمبولانس» روی آمبولانس ها، به صورت معکوس روی پیشانی اش خالکوبی کند: همه به ویراستار احتیاج دارند. (مک فارکر، 1375: 27؛ به نقل از رابرت کرایتون، نویسنده امریکایی و خالق کتاب راز سانتاویتوریا)
هر ترجمه ای حتّی با وجود مترجم آشنا و استاد، نیازمند ویرایش است. چرا در گذشته این همه سخن از تهذیب و اصلاح و تحریر می رفت؟ چه بسا ارزش یک کتاب را نه در مترجم که در ویراستارش می دانستند. (فانی، 1360: 29)
پاسخ «چرا»ی نقل قول بالا، در تفاوت نگاه مؤلف / مترجم با ویراستار / نمونه خوان نهفته است.
ویراستار (ادبی) و یا نمونه خوان خوب کسی است که اجازه ندهد محتوای متن، او را از وظیفه اصلی خود باز دارد؛ همان گونه که نویسنده / مترجم نیز درپی ارائه هرچه درست تر مضمون موردنظر خود است. از این رو است که فقط نگاه تیزبین یک ویراستار / نمونه خوان، غلط ها (به ویژه غلط های املایی) را متوجّه می شود و آنها را از متن حروف چینی شده بیرون می کشد. برای مثال، اگر در جمله ای مثلاً غلظت با ض نوشته شده باشد (غلضت)، تشخیص آن جز برای ویراستار و نمونه خوان، بسیار دشوار است؛ غلط های موذی مثل بنیا به جای بینا یا بیبند به جای ببیند و مانند آن بماند.
و یا فاصله های بین اجزای زبانی که مؤلف / مترجم اهمیتی به آن نمی دهد؛ برای مثال، اگر اجزای واژه هایی مثل «آشکار»، «می سازد»، «شب ها» و... با فاصله تایپ شوند (آ شکار، می سازد، شب ها و...)، توجّه مؤلف / مترجم را برنمی انگیزانند؛ ولی یک ویراستار / نمونه خوان حرفه ای حتما روی آنها تأمّل می کند و آنها را به عنوان غلط از متن حروف چینی بیرون می کشد.
و یا اگر جزئی از یک واحد در سطر قبل باشد و جزءِ بعدی در سطر بعد (مثل «برمی دارد»)؛ و یا مواردِ بدساختِ زبانی مثل تطابق فعل و فاعل، نزدیک بودن «را» به هسته گروه اسمی؛ و مسائل زبانی دیگر؛ و یا ده ها و صدها مثال از این موارد.
تفاوت نگاه مؤلف / مترجم با ویراستار / نمونه خوان به متن (تفاوت خواندن ویرایشی با غیرویرایشی یک متن) چنان است که اگر ویراستاری مثلاً چند ماه بعد از ویرایش کتابی، همان کتاب را دوباره به عنوان تفنّن یا مطالعه بخواند، به نظرش می آید کتاب تازه ای می خواند:
عجیب تر اینکه خواندن ویرایشی برایم تجربه بسیار متفاوتی است. وقتی تفنّنی مطالعه می کنم، میل ندارم مثل ویراستارها فکر کنم؛ حتّی درمورد کتاب هایی که خودم آنها را ویرایش کرده ام. مثلاً یادم می آید وقتی کتاب چاپ شده لوکاره با عنوان دوره گرد، خیاط، سرباط، جاسوس به دفترم رسید، تصمیم گرفتم آن را دوباره بخوانم؛ اگرچه سه چهار ماه پیش نمونه چاپی اش را خوانده بودم. انگار چیزی را می خواندم که پیش از آن هرگز ندیده بودم... (مک فارکر، 1375: 37)
نباید فراموش کرد که آنچه یک نفر می نویسد یا ترجمه می کند، دیگران بدون حضور او می خوانند. بنابراین، ضروری است نویسنده / مترجم از قبل بداند مطلبی که نوشته / ترجمه کرده، به سادگی قابل فهم است و مخاطب خود را خسته نمی کند. از این رو بهتر است فرد دیگری هم قبل از چاپ کتاب، آن را ببیند، کسی که از بیرون به کتاب می نگرد و خود را درگیر محتوا نمی کند:
در تجربه نویسندگی من، نوشتن با یک فکر کلّی شروع می شود؛ چیزی که نسبتا به وضوح می شود آن را دید. انگار روی ساحل ایستاده اید و دارید یک کشتی را در اقیانوس تماشا می کنید. در آغاز، تمام کشتی را می بینید؛ امّا بعد از شروع کار، در موتورخانه هستید و دیگر کشتی را نمی بینید. تنها چیزی که می بینید، لوله است و روغن و لوازم موتورخانه. ناگزیرید نمای بیرون کشتی را تصوّر کنید. ویراستارِ واقعا خوب کسی است که هنوز روی ساحل ایستاده است و می تواند بگوید: «آهای! من دارم کشتی ات را تماشا می کنم. دماغه ندارد، دکل جلو کج است، انگار پروانه هایش هم تعمیر لازم دارد». (همان جا: 40)
ویرایش، یکی از حسّاس ترین مراحل چاپ و نشر یک کتاب است؛ و در اینجا است که هرگونه تغییری در متن صورت می گیرد تا اصلی ترین نقش زبان، یعنی ایجاد ارتباط (بین نویسنده / مترجم و مخاطب / خواننده) برقرار شود. از این جهت، ویراستار باید هر لحظه خود را جای خواننده کتاب بگذارد و از نگاه او کتاب را ویرایش کند؛ جملات را سنگین ـ سبک کند و ببیند آیا خواننده (البته خواننده آشنا با بحث محتوایی متن) می تواند به راحتی آنها را بفهمد یا نه.
اگر توانسته باشیم متنی را ازنظر نگارشی چنان تغییر دهیم که خواننده (البته خواننده آگاه از بحث محتوایی متن)، هر مطلب از آن را با یک بار خواندن بفهمد و مجبور نباشد بعد از خواندن هر مطلب، به ابتدای آن برگردد، ویراستاری خوبی انجام داده ایم.
بدین منظور، ویراستار باید برای هر تغییری که انجام می دهد، دلیلی منطقی، مستند و معتبر داشته باشد؛ و چنان که پیش تر مطرح شد، یکی از مشکلات بزرگ ویراستاران، آشنانبودن با حوزه کار خود است؛ و اینکه در هر مرحله از ویرایش (صوری، ادبی، محتوایی و...)، چه وظایفی برعهده دارد.
از این نظر، ویراستاری نیز مانند هر حرفه دیگر، به ابزار خاص خود نیاز دارد.
ابزار کار یک ویراستار (ادبی یا نگارشی)، اصول و قواعد زبان است. این اصول و قواعد زبان، به اعتقاد زبان شناسان زایشی، در ذهن هر گویشور زبان وجود دارد و یک دستوری فقط این اصول و قواعد را مدوّن می کند و به روی کاغذ می آورد. با همین دانش ناخودآگاه زبانی که در ذهن همه اهل زبان وجود دارد، می توان گفت هر فردی قادر است با شمّ زبانی خود، ویرایش کند، یا در این زمینه کنجکاو شود، و یا حداقل یک نگارش خوش ساخت را از یک نوشته دارای جملات بدساخت تمیز دهد؛ امّا شاید نتواند برای این تشخیص یا ویرایش و یا کنجکاوی خود، توجیهی علمی ارائه دهد. نگارنده در طول سابقه ویراستاری خود، به ویراستاران تجربی زیادی برخورد کرده است که کارشان خوب و دقیق و تغییرات ویرایشی آنها به جا و به مورد بود، امّا از توجیه آنچه می کردند، عاجز بودند؛ درنتیجه، آن قاطعیت و اعتماد به نفس ویژه یک ویراستار خوب را نداشتند و چون نمی توانستند برای کارهای خود دلیل منطقی بیاورند، اعتماد مؤلفان و مترجمان را جلب نمی کردند:
... ویراستار باید قاطعیت داشته باشد. ویراستاری که نمی داند چه نظری دارد و یا از بیان نظرهایش می ترسد، چه فایده ای به حال نویسنده دارد؟ (همان جا: 45)
ویراستار را می توان همچون آن دستوری ــ که قواعد اهل زبان (قواعدی که در ذهن ناخودآگاه او وجود دارد) را استخراج و مدوّن می کند ــ دانست که در عمل و به طور خودآگاه و متمرکز رعایت قواعد زبان را روی متنِ نوشته / ترجمه شده دیگران کنترل می کند.
معرفی یک کتاب
آنچه در این مقاله نوشته شد، بخش هایی پراکنده از کتابی بود که اخیرا در زمینه ویرایش، در قطع وزیری، در 748 صفحه، در دانشگاه آزاد اسلامی ــ واحد تهران جنوب چاپ شده است. این کتاب ــ با عنوانِ مجموعه کامل اصول و قواعد ویرایش ــ مجموعه جامعی در زمینه ویرایش است که مطالب آن در سه بخش تنظیم شده است.
بخش اوّل (درآمد) مقدّمات است حاوی دو فصل: در فصل اوّل، ویرایش و مراحل آن تعریف، و در فصل دوّم تقسیم زبان شناختی ویرایش توضیح داده شده است.
مبحث اصلی کتاب (بخش دوم آن)، حاوی پنج فصل است که براساس تقسیم بندی مباحث زبان در زبان شناسی (برای راحتی بحث) صورت گرفته است. هر یک از این تقسیماتِ مباحثِ زبان، عنوان یک فصل قرار گرفته و در هر یک از آنها مباحث مربوط به آن در ویرایش ارائه شده است. هر فصل با مقدّمه ای که حاوی تعریف آن مبحث زبان شناسی است، شروع می شود و سپس در قسمت جداگانه ای با عنوان مفاهیم کلیدی، آن دسته از اصطلاحات زبان شناسی مرتبط با ویرایش تعریف می شود و بالأخره در قسمت جداگانه دیگری با عنوان مسائل ویرایشی، مسائل ویرایشی مرتبط با آن مبحث به ترتیب الفبایی و به طور خلاصه ارائه می شود تا مرجع کامل و قابل دسترسی سریعی برای ویراستاران باشد آن چنان که ویراستار پس از برخورد با مشکل، به هنگام ویرایش، به بخش مربوط مراجعه و اشکال را رفع کند.
با این توضیح، عنوان فصل های بخش دوم و مسائلی که در هر فصل درباره آنها بحث می شود، به شرح زیر است:
فصل اوّل: آواشناسی و واج شناسی در ویرایش
در این فصل، فقط آن دسته از قواعد ویرایشی معرفی و بررسی می شود که بحث آنها در بخش آواشناسی و واج شناسی مطرح است؛ مسائلی مثل همزه در زبان فارسی، مکث (قواعد و نشانه های نقطه گذاری)، تکیه (مردی = مردبودن، مردی = یک مرد)، آهنگ (جمله های پرسشی، خبری،...)، و واکه ها و همخوان های میانجی، تولید ناقص (تشدید).
فصل دوّم: ساختواژه در ویرایش
در این فصل، کلیه مسائل مربوط به ترکیب تکواژها و تشکیل واژه های مرکب، مشتق، مشتق ـ مرکب و موارد مربوط به آنها بحث می شود؛ مثل اینکه از «ها» و «ان» جمع، هر کدام در چه شرایطی استفاده می شود یا جمع با «ات» و...
فصل سوّم: نحو در ویرایش
در این فصل، مسائل مربوط به قواعد نحوی بررسی می شود.
بسیاری از مباحث ویرایشی در این بخش جا دارد؛ که از جمله مهم ترین آنها عبارت است از: نشانه «را» در زبان فارسی، وجه وصفی، تتابع افعال، حذف به قرینه لفظی و معنوی، مسائل مربوط به حرف اضافه، پرهیز از درازنویسی، مطابقه فعل و فاعل، عبارت وصفی.
فصل چهارم: معناشناسی و کاربردشناسی در ویرایش
این فصل، مسائلی از ویرایش را دربر می گیرد که با قواعد معنایی و کاربردی در زبان شناسی ارتباط دارد.
از جمله مسائل ویرایشی مربوط به این فصل عبارت است از: باهم آیی واژه ها (مثل کاربرد حرف اضافه خاص و مناسب با فعل ها)، گرته برداری، مسائل مربوط به دو مصدرِ «گذاشتن» و «گزاردن» و ترکیب های حاوی یکی از این دو مصدر، استعمال درست واژه ها (مثل تفاوت دو فعل مرکّب «باورداشتن» و «معتقدبودن»)، تفاوت معنایی واژه ها (مثل «بخشودن» و «بخشیدن») و...
فصل پنجم: واژگان در ویرایش
این فصل، بیشتر به مسائل املایی ویرایش مربوط می شود. برای مثال، اینکه «اتاق» درست است یا «اطاق»، «اتو» درست است یا «اطو» و...؛ همچنین واژه هایی که از زبان های دیگر، به ویژه از زبان عربی، وارد فارسی شده اند، چگونه باید نوشته شوند، برای مثال: «ی» (الف مقصوره) در فارسی به «الف» تبدیل می شود: مستثنی î مستثنا؛ و مسائلی از این دست.
بدین ترتیب، بخش دوم طوری تنظیم شده که برای هر دو گروه طالبان ویرایش و زبان شناسی مناسب باشد (و این، یکی از امتیازهای کتاب است)؛ چرا که در آن، از مفاهیم کلّی زبان شناسی، آن قسمت که مناسب ویرایش است و ویراستار را قادر می سازد برای هر عمل ویرایشی خود، توجیهی علمی ارائه دهد، به زبانی ساده توضیح داده شده است و از طرفی (که امتیاز دیگر کتاب است)، کلیه مسائل ویرایش به سبکی تازه و موردی در آن عرضه شده و درواقع آن بخش از مسائل ویرایشی، یک مرجع آسان برای دسترسی راحت به اشکال های ویرایشی است (و همان طور که توضیح داده شد، این دو قسمت در هر فصل، مجزّا شده است و با فهرست تفصیلی ابتدای کتاب، هر دو گروه از خوانندگان، خیلی زود به مطالب موردنظر خود دست می یابند).
بخش سوم (پیوست ها) حاوی سه پیوست است که هر یک از آنها امتیازی دیگر برای کتاب به شمار می رود:
در پیوست 1 (پیشینه ویرایش)، ضمن معرّفی سابقه ویرایش، یک کتاب شناسی اجمالی از دستور زبان و ویرایش و نگارش و رسم الخط، به طور جداگانه، ارائه و در جاهایی از بحث، برحسب مورد، کتاب ها و مقاله های برجسته و مطرح زیادی در این زمینه معرّفی شده است؛ که می تواند کتابنامه ای غنی برای خوانندگان علاقه مند باشد.
پیوست 2، واژه نامه توصیفی جامعی در زمینه ویرایش، صحافی و چاپ است که به ترتیب الفبایی تنظیم شده است. در این واژه نامه، علاوه بر دادن معادل انگلیسی برای هر اصطلاح فارسی (که برای تنظیم کنندگان صفحه عنوان و شناسنامه کتاب ها به زبان انگلیسی، و نیز برای همه دست اندرکاران چاپ و نشر کتاب بسیار مفید است)، توضیحی با میزان متغیر از یک جمله تا یک پاراگراف و گاه تا یک یا چند صفحه درباره اصطلاحات داده شده است. برای مثال، در توضیح سه اصطلاحِ صفحات «پیش از متن» (Pre-text Part)، «متن» (text Part) و «پس از متن» (Post-text Part)، کالبدشناسی کتاب (book anatomy) به طور کامل معرّفی شده است.
یا با توضیح «صحافی» (binding)، خواننده با مراحل و انواع صحافی به طور کامل آشنا می شود.
یا در توضیح «حق امتیاز مؤلف»، انواع قراردادهای تألیف / ترجمه و نحوه محاسبه درصد حق تألیف / ترجمه تشریح شده است.
همچنین با اصطلاحات فنّی دیگری مثل سبک شماره گذاری صفحه (Paging style)، سرصفحه (header) و پاصفحه (footer) و انواع آن، شابک (ISBN)، و صدها اصطلاحات فنّی دیگر مانند آن، خواننده اطلاع کاملی از مسائل فنّی کتاب به دست می آورد.
و بالأخره، در پیوست 3 (علائم ویرایشی)، نشانه های ویرایش و نمونه خوانی با مثال و به صورت عینی معرّفی شده است.
کتاب مجموعه کامل اصول و قواعد ویرایش، حاصل سال ها تجربه در ویرایش و غور و بررسی در بسیاری از کتاب های ویرایش و زبان شناسی است که مطالب آن به سبکی تازه ارائه شده و موضوع آن درکل تازه است. این کتاب ضمن آنکه مرجعی برای ویراستاران و علاقه مندان به ویرایش است، برای واحدهای درسی نگارش فارسی و ساخت زبان فارسی در مقطع کارشناسی و دروس ویرایش در مقطع کارشناسی ارشد رشته مترجمی زبان انگلیسی نیز مناسب است.
خواندن این کتاب به تمامی علاقه مندان و دست اندرکاران چاپ و نشر کتاب و به خصوص به ویراستاران و نمونه خوانان، و نیز به همه دانشجویان (برای تنظیم و تدوین پایان نامه ها) توصیه می شود.
نظر شما