اولین قربانی پروژه سازش
میانجی عربتبار اوباما، اولین مأموریت خاورمیانهای خود را به گونهای متفاوت آغاز کرد. جورج میشل در سفر اخیر خود از حمایت کمسابقه طرفهای عربی و اروپایی برخوردار بود. او برخلاف 10 سفر گذشتهاش، این بار پیش از عزیمت به کانون بحران چندین جلسه مقدماتی با سران عرب و اسرائیل در لندن، واشنگتن و نیویورک برگزار کرد. حتی شیمون پرز به او قول داد که این بار دستخالی از خاورمیانه برنخواهد گشت، اما واقعیتهای بازی سیاست در خاورمیانه پیچیدهتر از آن است که با اشاره انگشتان پرز یا اوباما حل شود. میشل در طلیعه سال جدید نیز خود را در محاصره مخالفتها دید. سفر او در حالی تمام شد که دوستانش در اروپا و امریکا پیشنهاد استعفایش را دادهاند. نشریه فارن پالیسی از قول منابع دیپلماتیک نوشته است که دستیاران باتجربه میشل، ادامه تلاش او را بیفایده خواندهاند.
میشل بعد از دوره فعالیتهایش در سنا در پستهای مختلف کارنامه قابل قبولی داشت. جورج میشل، میانجی مناقشه ایرلند شمالی و جنوبی بود. تلاشهای او در این مناقشه توانست به این جنگ پایان بخشد. او همچنین در چند پرونده داخلی همچون تقلب در لیگ بیسبال موفق بود. حال این سؤال مطرح شده است که آیا باراک اوباما حاضر خواهد شد مهمترین دیپلمات خویش را قربانی کند. اساساً چرا میشل با آن سابقه درخشان، باید استعفا کند؟
پاسخ ساده است: زیرا او پس از قریب 12 بار آمد و رفت، کاری پیش نبرد. قرار بود جورج میشل با استفاده از تجربه میانجیگری خود به وعده اوباما برای سرانجام رساندن مذاکرات اسرائیل و فلسطین، تحقق بخشد. میشل که با وجود ابتلا به سرطان مأموریتش در خاورمیانه را با امید و نشاط شروع کرد، انتظار داشت دستکم اعراب خاورمیانه به اعتبار تبار لبنانیاش مانع از شکست او شوند، اما چنان که اغلب ناظران گفتهاند، تاکنون امیدهایش به هیچ نتیجه قابل توجهی نرسیده است. اوباما سه روز قبل در مصاحبه با تایم وقتی به او گفته شد طرح او تحت عنوان «دو کشور ـ دو ملت» شکست خورده است، گفت: روند مذاکرات سازش شکست خورده است، ما نباید تا این حد انتظارات را بالا میبردیم.
این اعتراف اوباما به شکست، سؤالی مهم را در پی میآورد که چه کسی مسئول رخدادهای پیشبینی نشده است؟ آیا بهراستی مشکلات بهوجود آمده تنها به خاطر مسائل داخلی فلسطین و اسرائیل است یا به خاطر اینکه نتانیاهو و دولتمردان جدید تلآویو سر سازگاری با صلح و مذاکره ندارند؟ علاوه بر این، چه کسی بود که به اوباما توصیه کرد میتواند در قاهره بیپروا به همه وعده دهد که اسرائیل بزودی شهرکسازیها را متوقف خواهد کرد؟ آیا اوباما در آن زمان به این نکته نیندیشیده بود که اگر نتانیاهو و حاکمان صهیونیستی بر خواستههای خود پافشاری میکنند، چه اتفاقی روی خواهد داد؟ اکنون نیز اگر اوباما واقعاً به این نتیجه رسیده است که مذاکرات شکست خورده است، چرا هنوز مقاماتی همچون میشل را میان پایتختهای خاورمیانه سرگردان گذاشته است؟
ناکام ماندن طرح صلح دموکراتها در خاورمیانه اتفاق کوچکی نیست، پس هزینه آن نیز سنگین خواهد بود. جدا از اوباما، خود میشل باید استعفا دهد، زیرا به باور منتقدان، این مسئله مشخص خواهد کرد که تیم اوباما با اشتباه در محاسبه روبهرو بوده است. بدون شک میشل چنان که خود گفته است، زمانی که اوباما به او گفت که میانجی مذاکرات سازش شود، به اوباما اعتقاد داشته است. دموکراتها در مذاکره با میشل به او وعده داده بودند که از تصمیمهایش حمایت خواهند کرد. حداقل آنچه که از اظهارات اوباما در قاهره چنین چیزی بهدست میآید، اما در عمل هیچکدام از اینها عملی نشد و میشل در موقعیتی قرار گرفت که کاندولیزا رایس در دولت بوش در آن قرار داشت، یعنی افتادن در چاله مذاکرات بیپایان و بدون نتیجه.
در حال حاضر آنچه اهمیت دارد، بیاعتنایی دموکراتها به تجربههای گران پروژه سازش است، زیرا این نتیجه است که از خیلی پیش یعنی از همان روزی که اوباما شعار «دو کشور ـ دو ملت» را سر داد، پیشبینی میشد، البته زیان اعراب در این بازی بیش از طرف اسرائیلی است. دولت نتانیاهو از ابتدا حاضر نشد هیچکدام از طرفهای بینالمللی اوباما و امریکا را بپذیرد، اما اعراب منطقه با خوشبینی بیش از حد به استقبال دموکراتها رفتند.
سران اسرائیل میدانستند که دیپلماسی امریکا نمیتواند از حرف فراتر رود. اسرائیل بویژه در برهه زمامداری راستگرایان نشان داده است که حاضر به توقف شهرکسازیهای خود نیست و علاوه بر آن راضی به از دست دادن برخی از اراضی مثل بیتالمقدس و بخشهایی از کرانه غربی نیست. تا زمانی که تلآویو از این اهداف بلندپروازانه چشمپوشی نکند، هیچ مذاکرهای نتیجهبخش نخواهد بود.
اکنون به موازات افول اقبال میشل، محمود عباس و دیگر فلسطینیهایی که غرب آنها را میانهرو مینامید، تضعیف شدهاند. در اینجا وضع دیگر کشورها نیز قابل توجه است. مصر کشوری که امیدوارتر به سیاستهای اوباما بود و اردن که دومین کشور عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت، شتابزده آغوش استقبال برای اوباما گشودند که گویی یک ناجی برای خاورمیانه پیدا شده است.
شاید در روزهای آینده جورج میشل با توجه به سرسختی صهیونیستها، استعفای خود را به اوباما تقدیم کند و او را مجاب کند این استعفانامه را بپذیرد، اما سؤال این است که آیا تصمیم او میتواند مانع بزرگ تفاهم و سازش اعراب و اسرائیل را برطرف سازد.
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۸۸/۱۱/۰۴
نظر شما