اندیشه «چینهراسی» از واشنگتن تا دهلی
تحولات چند سال اخیر در ژئوپلتیک جنوب و شرق آسیا موجب شده هندیها جهتگیری سیاست خارجی خویش را تغییر دهند.
چرخشهای دهلی در صحنه دیپلماسی و استراتژی دفاعی در دو سال اخیر بروز و ظهور پیدا کرد وقتی که دولت و ارتش هند درصدد برآمد تا باب همپیمانی جدید با امریکا را بگشاید. این تصمیم دهلی فقط برای تأمین نیازها و رفع کمبودهای داخلی نبود بلکه سران هند با انگیزه رویارویی با قدرت اول آسیا یعنی چین، به این بازی دست زدند.
یک ماه پیش بود که یکی از ژنرالهای ارشد ارتش هند در اظهاراتی که توجه بسیاری از کارشناسان آسیا را به خود جلب کرد، اعلام داشت دهلی باید خود را آماده دو جنگ کند؛ جنگ با پاکستان و جنگ با چین.
اغلب رسانههای پاکستانی پس از انتشار این خبر، توجه خود را تنها معطوف به این بخش از سخنان ژنرال دیپاک کاپورکردند. استراتژیستهای چینی هم با طعنه و طنز با گفتههای رئیس ارتش هند برخورد کردند.
اما واقعیت این است که ژنرالهای هندی چیزی بیشتر از لفاظی را دنبال میکنند. کارشناسان پاکستانی میگویند در زمان صلح طرح ایدههای جنگی هر چند غیرممکن به نظر میرسد اما برای ژنرال ها این راهبردهای جنگطلبانه مثل نان شب واجب است. به باور کارشناسان، ارتش هند نیز برای حفظ نفوذ بالای خود در قدرت، به حفظ فضای خصومت با همسایگانش نیازمند است.
اما اگر از منظر افکار عمومی هند نگاه شود، فرضیه جنگ مثل یک کابوس برای این کشور است حتی اگر این کشور دارای ارتش و نظامیانی قوی باشد. تنها احتمال جنگ با ارتش نیرومندی مثل ارتش چین خود به اندازه کافی برای مردم هندوستان وحشتآور است. زیرا هندوستان با همین ارتشی که در حال حاضر دارد، قادر به تأمین امنیت نوار مرزی خویش بویژه در مجاورت پاکستان نیست.
اما سؤال اصلی این است که چرا ارتش هند به استراتژی تهاجمی میاندیشد و دلیل این که ژنرالهای دهلی حضورشان را در سیاست خارجی هند پررنگ ساختهاند، چیست؟ برای درک نگرانیهای ژنرال کهنهکار ی مثل کاپور به کنکاش بیشتری در سخنان او پرداخت.
اظهارات ژنرال کاپور، بخشی از رویکرد جدیدی است که دهلی مقابل پکن و اسلامآباد اتخاذ کرده است. این رویکرد از زمانی در دستور کار هندیها قرار گرفت که دهلی وارد همپیمانی استراتژیک با امریکا شد.
ژنرال کاپور برای رویارویی با دو قدرت حریف خود یعنی چین و پاکستان، چند پیشنهاد داده است که این پیشنهادات قابل تأمل است. او نخست پیشنهاد داده است که هند باید استراتژی موسوم به «شروع سرد» را تداوم بخشد. شیوههایی برای دسترسی به حوزههای نفوذ دوردست اتخاذ کند، وحدت عملی میان سه نهاد اطلاعاتی، دیپلماتیک و پلیسی به وجود آورد و در سومین وجه این استراتژی، سرحدات خویش را بر آخرین فناوری دفاعی و تکنولوژیکی برای مقابله با دشمنان تجهیز کند.
اما به باور کارشناسان، این استراتژیها دستکم در مورد نفوذ به حوزههای دور از دسترس برای مقابله با چین، بلندپروازانه به نظر میرسد. اشاره او به همکاری نوین بین سه بخش امنیتی هند نیز بیانگر وجود ناهماهنگیهایی عمیق در نهادهای تصمیمگیر است.
در میان این پیشنهادات، استراتژی موسوم به شروع سرد (Cold start) تفکر تازهای است که چند سال اخیر در هند رشد کرده است و بنیان آن بر خنثی کردن توانایی پاکستان و جمعآوری نیروها در زمان کوتاهتر استوار است. به باور استراتژیستهای هند، این راهبرد با توجه به جغرافیا و موقعیت سه کشور، به خوبی قابل اجرا است. فرماندهی ارتش به سران سیاسی دهلی اطمینان داده که نظامیان میتوانند نیروهای خود را در مرز هر دو کشور حریف (چین و پاکستان) مستقر کنند تا اگر هر کدام از دو کشور خواستند از دیگری حمایت کنند، جمیع نیروهای نظامی هند بتوانند به مقابله برخیزند. بنابراین راهبرد «شروع سرد» با این اندیشه طراحی شده که ارتش هند بتواند سربازان را برای مقابله با نبرد احتمالی آماده کند.
در مباحث نظامی یک عقیده کلی وجود دارد مبنی بر این که برقراری توازن، قوا بر هر هدف دیگری ترجیح دارد. در چنین حالتی است که در زمان دفاع یا حمله نیروها میتوانند به بهترین شکل عمل کنند. به باور ژنرالهای دهلی، استراتژی موسوم به «شروع سرد» می تواند این توازن و تعادل را تسهیل کند.
استراتژی تعادل نیروها چیزی است که ناپلئون در جنگهای خود در سال 1805 عملیاتی کرد و به پیروزی رسید. او توانست هم به خوبی دفاع کند هم حمله. اما پس از آن وقتی بار سیاست خود را بر انجام سلسلهای از حمله ها استوار کرد، نتوانست موفق شود و در جنگی مثل واترلو شکست خورد.
بنابراین آنچه پس از تجربه سه جنگ، ژنرالهای هندی تجویز کردهاند، این هدف را دنبال میکند که دهلی نباید فقط به رقابت اقتصادی و دیپلماتیک بیندیشد بلکه در عرصه دفاعی نیز یک آمادگی ایجاد کند. اما واقعیت این است که توصیه های بخش نظامی هند تناسبی با واقعیات حوزه آسیا ندارد. باید به این نکته هم توجه داشت که پاکستان هم اکنون خود درگیر مشکلات داخلی است و ترجیح میدهد با هندوستان در حالت صلح باشد. از طرفی روابط کنونی بین هند و چین نیز در حالت تعادل قرار دارد.
با وجود این، به نظر میرسد ژنرالهای هند به آینده مینگرند؛ به زمانی که امریکا از افغانستان عقبنشینی کند. ارتش و بخش نظامی هند از هم اکنون قصد دارد خود را برای آن زمان آماده سازد. بویژه که قدرت چین در منطقه روز به روز بیشتر میشود. افزون بر اینها، تحلیلگران پکن معتقدند سیاست امثال ژنرال کاپور این است که با دمیدن در خطر منطقهای چین، خود را همسو با «اندیشه چینهراسی» غرب نشان دهد و از این طریق کمکهای بیشتری از اروپا و امریکا جلب کند.
تاریخ انتشار در سایت: ۸ بهمن
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۸۸/۱۱/۰۸
نظر شما