دینداری در دنیای جهانی شده
ارتباطات و جهانی شدن سیر تحولات در تمام عرصه ها را وارد مرحله تازه ای کرده است. طبعا این تغییرات در جوامع اسلامی به واسطه شرایط حاکم بر این کشورها و همچنین عقب ماندگی آنان نسبت به کشورهای پیشرفته، از ویژگیهای خاص برخوردار خواهد بود. ضمن آنکه این جوامع در برخورد با این پدیده با چالشهای بیشتری هم در عرصه ملی و هم فراملی نسبت به کشورهای دیگر روبه رو هستند.
«همان گونه که نتوانستیم با چالش های عصر صنعتی شدن روبه رو شویم، به مراتب قادر نخواهیم بود با چالش های عصر اطلاعات مواجه گردیم ... ما تهدید خواهیم شد و سپس به ستوه در می آییم و سرانجام به دست خویش دچار چند دستگی خواهیم شد. مسلمانان حتی گوشه ای از حکومت جهانی را به دست نخواهند آورد و ما در این باره می توانیم مطمئن باشیم ... این گونه به نظر می رسد که در عصر جهانی شدن وضعیت ما از آنچه که در عصر صنعتی بوده است نیز بدتر خواهد شد و همچنین به نظر می رسد که بهترین گزینه در آینده برای ما این است که به دنیا پشت کرده، در انتظار دست یافتن به پادشاهی و فرمانروایی گذشته خود بنشینیم. اما من مطمئن نیستم که بتوانیم این پادشاهی را به دست آوریم ... بر این باورم که با قصور و کوتاهی در امر توسعه کشورهای مسلمان و دفاع از جامعه های اسلامی گناه بزرگی را مرتکب خواهیم شد». ماهاتیر محمد
دوران کنونی ما را پدیده ای به نام «جهانی شدن» از دیگر دوره ها و برهه های تاریخ زندگی بشر ممتاز و متمایز کرده است.
پدیده پیچیده ای که آشکارترین و مهم ترین شکل ظهور و بروز آن تاکنون در اقتصاد بوده است. پدیده یاد شده به گستره ی وسیعی اشاره می کند که از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و آموزش و رفتارهای اجتماعی و حتی فردی را درون خود دارد و در آنها اثرگذار است. در نگاه نخست، جهانی شدن بیشتر آمیخته با رشد دامنه نفوذ فرهنگ غربی یا آمریکایی در حوزه های گوناگون اجتماعی درک می شود و یا حتی به عبارت بهتر مترادف با آمریکایی سازی فهمیده و یکسان گرفته می شود.
محور و مدار اصلی این فرایند و یا مجموعه ای از فرایندها بر پایه گسترش خیره کننده و چشم افزای تکنولوژی اطلاعات قرار دارد.
این تکنولوژی در پایان هزاره دوم میلادی به بازسازی و شکل دهی دوباره سامان ها و بنیادهای مادی جامعه های انسانی در بسیاری از بخش ها و قسمت ها دست زده است.
فهم دنیای کنونی بی شناخت ابزار تکنولوژیکی که آن را فراهم آورده است بسیار صعب و دشوار خواهد بود.
در بیان چیستی آن، بسیاری از اندیشمندان تاکید می کنند که مختصات و ویژگی های زمانی و مکانی زیست اجتماعی آدمیان دستخوش تغییرات ریشه ای و اساسی شده است. اهمیت مکانی فعالیت انسان ها در شرف دگرگونی است و فاصله مکان های جغرافیایی اکنون با زمانی اندازه گیری می شود که بر روی شبکه نیاز است تا با آن ارتباط برقرار شود. از این رو می توان گفت که این تغییر در مختصات زمانی ـ مکانی زیست بوم ها، دنیای ما را از دنیای پدرانمان کوچک تر ساخته است. شاید چندان بر ما خرده نگیرند اگر بگوییم فاصله مکانی می رود تا به دست فراموشی سپرده شود. تجربه ای دگرگون شونده و نو از زمان و مکان.
درک و فهم دگرگون شده آدمی از زمان و مکان اهمیت پیشین مرزها را در بسیاری از حوزه های فعالیت انسانی متزلزل و لرزان کرده است و پیوندهای جدیدی را ایجاد کرده است.
تکنولوژی یاد شده زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی تازه را دارای ویژگی مهمی می کند: بی ثباتی و تحول، که آنها را نااستوار و ناپایدار می سازد. «شیدایی و جنون حرکت و سرعت» شکل دهنده جامعه های مدرن است.
«دهکده جهانی» مک لوهان نیز بر پایه چنان تکنولوژی های پرشتاب ایجاد شده است.
دهکده ای که به سبب «شتاب در تمامی سطوح نهادهای بشری» هسته مرکزی تحلیل های پر هول و هراس از تکنولوژی های رسانه ای در دهه 1960 شد.
فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر نیز به چنان بحث هایی علاقمندی نشان داد. او با تبیین «بر افتادن فاصله» آن را ویژگی اساسی و شکل دهنده دنیای مدرن بر شمرد به گونه ای که «انسان امروز در یک شب، به مکانهایی می رسد که پیش از آن هفته ها و ماه ها برای سفر، زمان نیاز داشت». به نظر او تمایز معنی دار میان «نزدیکی» و «دوری» از بین رفته است و «هر چیز همان اندازه که دور است نزدیک نیز هست».
پس از دهه 1980 کسانی مانند گیدنز، هلد و مک گرو تمرکز انحصاری بر عامل های اقتصادی را، که به نظر آنان در اثر رهیافت های مارکسیستی بود، به چالش کشیدند و کوشیدند تا نگاه ها را به جنبه ها و زیرساخت های دیگری از مساله جلب کنند.
در تحلیل تحلیل گران معاصر، اختصاص فعالیتی اجتماعی به سرزمین منطقه و یا کشوری خاص دیگر اهمیت پیشین خود را از دست داده است و چنین می نماید که «واقعه های جهانی، به یاری وسایل ارتباطی راه دور، کامپیوترهای دیجیتال، رسانه های دیداری ـ شنیداری و مانند آن به طور همزمان در هر جامعه و مکانی از جهان رخ می دهد». ابزارهای تازه، انسان را از قید و بند طول و عرض جغرافیایی برای انجام کار و عملی می رهاند. دیگر چندان اهمیتی ندارد که شما در کجای این کره مسکونی ساکن باشید.
در دید این تحلیل گران ناسرزمینی سازی همراه و هم عنان با جهانی شدن است و می توان رد آن را در بسیاری از حوزه ها و سپهرهای زندگی اجتماعی دید و یافت. می شود با یاری تکنولوژی های ویدئو کنفرانس در میزگردها و سمینارهایی شرکت کرد که اعضای آن در مکانهایی متفاوت و بسا دور از هم هستند.
اینترنت به مردم اجازه می دهد که با چشم پوشی از مکانی که در آن زیست می کنند به راحتی و آسانی با هم ارتباط برقرار کنند و پیوندهای جدید را بوجود آورند. پیوندهایی فراتر از مرزهای سیاسی و جغرافیای معهود که مرزهای سیاسی و جغرافیایی کنونی را در می نوردد. لذا افرادی که در خارج از منطقه و یا محلی خاص هستند و حتی شاید فاصله بسیار دوری با آن دارند می توانند در واقعه ها و حادثه های آن منطقه به خصوص اثر بگذارند.
از جمله امکانات شاید بسیار جالب توجهی که تکنولوژی جدید فراهم می آورد می توان به مکانه های مجازی بحث و گفت و گو بر روی شبکه اینترنت اشاره کرد، (اتاق های چت).
مکانهایی که گاه برای گفت وشنود درباره موضوعات بسیار تخصصی ایجاد شده است و متخصصان فن از اکناف دنیا در آن به بحث می نشینند. چنین اتاق هایی را حتی برخی نهادهای علمی و دانشگاهی ایجاد کرده اند. تنها پیش شرط راه یابی به چنان مکانهایی فقط دسترسی به اینترنت است. دیگر تفاوتی ندارد شما در کجا باشید، آلمان یا مالزی، ایران یا چین، هر کجای دنیا که مایلید در همان جا بمانید.
اما نکته دیگری دوباره باید بر آن انگشت نهاد و آن را برجسته کرد سرعت و شتاب فعالیتهای اجتماعی است که تحول تجربه آدمیان را رقم می زند. تکنولوژی های پر سرعت نیز در شتاب روابط انسانی نقش محوری و اساسی دارد.
هر چند پدران ما در قرن نوزدهم تجربه کوچک شدن سرزمین را درک کرده بودند اما شکل و گونه پر قوت و قدرت جهانی شدن در دهه های اخیر بروز و ظهور یافته است که آن نیز به دلیل امکانات شگفت آوری است که تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی در اختیار ما گذارده است.
زنجیره ای طولانی از فن آوری های نوین در حال انجام است که به پیوندهای اجتماعی شبکه ای ایجاد شده هر چه بیشتر عمق بخشد و مؤلفه ناسرزمینی سازی را جدی تر و پررنگ تر نماید. اثر بر جای مانده از این تکنولوژی ها، بسیار ژرف و پر دامنه است و کم تر حوزه ای را می توان یافت که از آن اثر نپذیرفته باشد و یا مستعد اثر پذیری نباشد.
در اثر فرایند جهانی شدن حوزه هایی که داخلی فرض می شد با حوزه هایی که خارجی دانسته می شد تا حدود زیادی در هم خلیده اند و در نتیجه بسیاری هنجارها و ایده آل هایی که در حوزه داخلی تعریف شده بودند اکنون در حوزه خارجی نیز کارکرد یافته اند و معنا دار شده اند همانند مفهوم عدالت که تا پیش از این به نظر می رسید تنها در حوزه ی داخلی معنا دارد اما اکنون دامنه آن به فراتر از مرزهای سرزمینی کشانیده شده است.
در این دنیای پر شتابی که دستخوش دگرگونیهای فراوان است، چگونه می توان حکومتی دینی داشت و مهمتر از آن، چگونه می توان دیندار باقی ماند؟ این، دغدغه ای است فراگیر و نویسنده مقاله حاضر، پس از بیان مختصات جهانی شدن، در پی پاسخ آن است.
به طور خلاصه شاید بتوان برخی از ویژگیهای زمانه کنونی را چنین بیان کرد:
1 ـ گرچه ارتباط و پیوندهای فراتر از مرزهای ملی، در طول تاریخ انسانها امری سابقه دار بوده است و افکار، زندگی اجتماعی و هویت بشری همواره از آن اثر پذیرفته است و اختصاص به برهه ی خاصی از تاریخ او ندارد، اما در دوره کنونی سرعت و دامنه نفوذ چنان پیوندهایی، آن را از دیگر دوره ها مشخص و متمایز کرده است. به همین سبب نقش عامل های خارجی تحولات یک جامعه چشم گیر تر و برجسته تر شده است.
2 ـ اکنون تقریبا تمامی جامعه های انسانی بر روی این کره مسکونی از اثر دگرگونی های حاصل از تکنولوژی و پدیده جهانی شدن نصیب یافته اند و کم تر جامعه ای را می توان بر کنار از آن یافت.
3 ـ همه بنیان های مادی زندگی در آستانه دگرگونی است. در نتیجه آن همه سامان اجتماعی و فرهنگی جامعه ها رو به تغییرات و همه بنیان های فکری و معرفتی از چنان چالش هایی نصیب برده است. دامنه تغییرات، همه حوزه ها و ساحت های انسانی را درنوردیده یا در حال درنوردیدن است.
4 ـ دسترسی آسان به ایده ها، افکار و باورهای دیگران از طریق شبکه تقریبا در تمامی حوزه های فکری، فرهنگی، اخلاقی و ارزشی، هر فرد را که زمانی در این حوزه ها به اطلاعات محدودی دسترسی داشت، در معرض دریایی از اطلاعات قرار داده است و سبب می شود تا بر کثرت عقاید باورها در جامعه دامن زده شود. به عبارت بهتر جامعه جهانی شده جامعه ای کثرت گراست. اما از سوی دیگر همین تبادل اطلاعات چنان جامعه هایی را به این امر رهنمون می سازد که برخی بنیادی ترین اصول و پایه های خود را یکسان و سازگارتر نمایند.
5 ـ از جمله ویژگی های مهم جامعه شبکه ای (اگر حق داشته باشیم که چنین عنوانی را به کار ببریم) آن است که این جامعه از هیچ مرکز بخصوصی کنترل شدنی نیست. به یاد داشته باشیم که بنیادگذاری هسته های اولیه اینترنت (ARPANET) نیز با همین هدف، ارتباطات اطلاعاتی که از هیچ مرکزی کنترل شدنی نباشد، طراحی شد.
6 ـ پیوندهای درون شبکه ای و جامعه های مجازی نظام هنجاری و ارزشی خاص خود را می آفرینند و منابع ارزش ساز و هنجار ساز خود را پدید می آورد و از این راه در جامعه واقعی و بیرون افراد اثری بسیار ژرف می نهد.
7 ـ در چنین جامعه ای که به شدت منعطف و تغییر پذیر است و منابع معرفت بخش بسیاری دارد، هیچ مرجع فکری را نمی توان یافت که بیان کننده سخن نهایی و فصل الخطاب باشد.
هر باور و عقیده ای با طیف گسترده ای از چالش ها رو به رو می شود. امکان محدود کردن افراد در دستیابی به اطلاعات و عقاید گوناگون نیز تقریبا وجود ندارد.
8 ـ هر چند نباید در دام تحلیل های ضرورت گرایانه افتاد اما نباید فراموش کرد که تکنولوژی در تعیین هدف ها و غایت های ما اثرگذار است و نمی توان آن را خنثی و بی طرف دانست. مارکس زمانی درباره بورژوازی گفته بود که بورژوازی همه جهان را بر صورت خویش ساخت.
شاید این سخن بهترین کاربردش را درباره تکنولوژی بیابد. ما اگر نخواهیم آن را به طور کامل درباره تکنولوژی و به ویژه تکنولوژی اطلاعاتی بپذیریم ناچار خواهیم بود بر نقش پر اثر آن صحه بگذاریم.
اما دنیایی با ویژگیهای گفته شده فراز و نشیب ها و چالش های بسیاری را بر سر راه دین داری و نیز حکومت مبتنی بر دین پدید می آورد. به عبارت دیگر، در چنان دنیای پرشتابی که دستخوش دگرگونی های فراوان است به جد می توان این دغدغه را داشت که چگونه می توان حکومتی داشت و مهم تر و کلی تر، چگونه می توان دین دار باقی ماند؟
به نظر می رسد باید سخن ماهاتیر محمد را به جد گرفت و در دغدغه ی او شریک بود. دل نگرانی که ریشه در ورود مدرنیته به دنیای اسلام دارد و با ورود خویش با بسیاری از اندیشمندان مسلمان و دین ورزان دست به گریبان شد و اکنون با رخ نمودن پدیده جهانی شدن به نظر می رسد جدی تر و ژرف تر شده باشد و دامنه و گستره آن افزایش یافته باشد.
ما خواه ناخواه در چنین دنیایی زیست می کنیم و بازگشت به دنیایی که نیاکان ما در آن می زیستند نه ممکن است و نه احتمالا مطلوب. انسانی که اکنون در این دنیا زندگی می کند ویژگیهایی را دارا شده است که نوع بینش و درکش نسبت به جهان و نیز خودش تغییر یافته و متحول شده است. این انسان چه در حوزه «عمل» و چه حتی در زمینه «احساس و عواطف» با پیشینیان خود تفاوت های آشکار و بارزی دارد.1
به نظر می رسد که دست کم برخی از این ویژگی ها را نمی توان از او جدا ساخت و گریز ناپذیرند و نمی توان انسان مدرن را بی آن خصیصه ها در نظر گرفت و با او به تعامل پرداخت.
نیاز و درک این انسان به دین و از دین نیز باید متناسب با آن فهم و درک تازه از خود و جهانش باشد. نمی شود آدمی را موجودی دو پاره فرض کرد که در پاره ای از وجودش درک و دریافتی نو و مدرن داشته باشد و در پاره ای دیگر دین را و یا از دین آن گونه فهم کند و بیابد که نیاکان و پدرانش. باید این دو دریافت را متناسب و سازگار نمود.
از سوی دیگر، پیش فرض هر حکومت دینی، جامعه ای است که، دینداران تشکیل دهنده آن باشند و اگر نه همه مردم که اکثر آنان پای بند و متعهد به دین باشند. و نیز وظیفه حکومت دینی آن است که زمینه هایی را فراهم آورد و تمهیداتی بیندیشد که منجر به دیندارتر شدن مردم و نیز گسترش آن در میان مردمان گردد. چون بنا به فرض از جمله پای بندیها و وظیفه های اختصاصی حکومت دینی همین دل نگرانی نسبت به دین است. اما در جهانی با شرایط پیش گفته به نظر می رسد از جمله مهم ترین آسیب هایی که دین مردمان و دینداری آنان را بیش از همیشه در معرض تهدید و حتی زوال قرار می دهد فروکاستن دین به برخی مناسک و اعمال و رفتارهای ظاهری و محدود است که معنای دقیق آن و سرانجامش تبدیل دین به امری فرعی و کاری در کنار دیگر کارهاست و در نهایت ممکن است به کنار نهادن آن بینجامد.
دینداری را هنگامی می توان واقعی دانست و تا حدودی به آن در این جهان امید داشت که در همه زندگی آدمی جریان داشته باشد و در تمامی کارهای او اثر گذار باشد. یعنی به او نگاه و رویکردی خاص و ویژه بدهد. امری که اگر به مناسک فروکاسته شود بعید است بتواند از عهده آن برآید.
لذا به نظر می آید مهمترین و اصلی ترین وظیفه ای که دولت اسلامی در حوزه دین بر عهده دارد، ایجاد زمینه های لازم برای بسط این گونه از دین ورزی و دینداری است. یعنی آسان کردن سیر و تجربه اخلاقی و معنوی و خداگرایانه.
پانوشت ها:
1 ـ این تقسیم بندی برگرفته از جناب آقای ملکیان است در این باره رجوع کنید به: مصطفی ملکیان، معنویت گوهر ادیان سنت و سکولاریسم، صراط، 81.
تاریخ انتشار در سایت: ۱۳ تیر ۱۳۸۳منبع: / سایت / ای رسانه ۱۳۸۳/۰۴/۱۳
نویسنده : محمد محمدی
نظر شما