موضوع : پژوهش | مقاله

آسیب‌شناسی زبان مطبوعات (1)


زبان رسانه‌های جمعی به ویژه مطبوعات، اشکالاتی اساسی دارد که در لزوم رفع آنها تردیدی نیست. این اشکالات یا ناشی از ناآگاهی از قواعد ساختمان زبان فارسی، و یا ناشی از اشکالات منطقی، بلاغی، تلفظی و بیانی است. رسانه‌ها روز به روز الگوهای زبانی غیرمعیار را بیشتر رواج می‌دهند؛ بنابراین لازم است این الگوها شناخته و بررسی شوند و در صورت امکان کنترل گردند یا الگوهای معیار جایگزین آنها شود.
این مقاله بر گرفته از تحقیقی با عنوان «الگوهای غیرمعیار در زبان مطبوعات» است که به سفارش دفتر مطالعات و توسعة رسانه‌های معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تعریف، تدوین و اجرا شده است. در این مقاله زبان تعدادی از روزنامه‌ها و مجلات کثیرالانتشار (12 هزار و 320 جمله از 22 نشریه) را از دیدگاه الگوهای زبانی غیرمعیار بررسی و الگوهای زبانی معیار را مطابق قواعد ساختمان زبان فارسی پیشنهاد و راه‌های پرهیز از کاربرد الگوهای غیرمعیار را معین می‌کنیم.
پژوهش حاضر برای آنکه راه اجرای پژوهش‌های بعدی در این حوزه را هموار کند، به معرفی بنیادین مباحث نظری برای تحلیل زبان مطبوعات پرداخته است. این تحقیق پشتوانه‌ای نظری برای هرگونه تحلیلی در عرصة زبان مطبوعات فراهم می‌آورد. مقاله اهداف زیر را دنبال می‌کند:
1. شناختن مهم‌ترین الگوهای زبانی غیرمعیار در زبان مطبوعات؛
2. طبقه‌بندی و تقسیم‌بندی الگوهای زبانی غیرمعیار؛
3. بررسی بسامدی الگوهای زبانی غیرمعیار مطبوعات و نتیجه‌گیری از آن؛
4. ارائه راهکارهایی برای کنترل و اصلاح کاربرد الگوهای زبانی در مطبوعات.
کلید واژه: زبان مطبوعات، آسیب‌شناسی، الگوهای زبانی، زبان غیرمعیار، زبان معیار


مقدمه:
زبان فارسی با تاریخ و فرهنگ و تمدن ما پیوندی دیرینه و ناگسستنی دارد، به‌طوری که امروزه یکی از مهم‌ترین ارکان هویت ملی ما ایرانیان به‌حساب می‌آید. به‌همین دلیل، پاسداشت و تقویت زبان فارسی، ارج نهادن به این میراث ارزشمند فرهنگی و استحکام بخشیدن به بنیان هویت ملی ما تلقی می‌شود. علاوه بر این، زبان فارسی زبان رسمی کشور ما و زبان آموزش و ارتباطات فکری و علمی ماست و بخش مهمی از تفکر ما در چارچوب قواعد این زبان شکل می‌گیرد. به‌همین علت، کیفیت ارتباطات فکری و رشد علمی و فنی ما کاملاً وابسته به کیفیت زبان ما یعنی زبان فارسی است.
زبان مطبوعات (به‌ویژه در بخش‌های رسمی‌تر) یکی از مصداق‌های ”زبان معیار“ است. انتظار می‌رود چنین زبانی خالی از ایراد و اشکال باشد. نخستین گام در راه رفع ایرادهای احتمالی زبان مطبوعات و به کار بستن تجویزات زبان‌شناختی، توصیف دقیق زبانی است که در بخش‌های مختلف مطبوعات به کار می‌رود. داشتن شناخت و توصیف دقیق اشکالات زبان مطبوعات، مقدمة هرگونه تلاش برای ارائة نظرات تجویزی و در نهایت حل مسائل و مشکلات زبانی این رسانه است. ابتدا باید به‌طور دقیق، علمی و مستند به توصیف دقیق اشکالات زبان مطبوعات پرداخت و آنها را طبقه‌بندی و تحلیل کرد و آن‌گاه الگوها و ساختارهای معیار را تجویز کرد. چنین توصیفی، مواد خام بسیاری نیز برای اجرای تحقیقات دیگر فراهم می‌سازد. طرح حاضر بر اساس نیاز رسانه‌ها و ضرورت های معیارسازی زبان فارسی و به سفارش دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها تعریف، تدوین و اجرا شده و اهداف زیر را دنبال می‌کند:
1. شناختن مهم‌ترین الگوهای زبانی غیرمعیار در زبان مطبوعات؛
2. طبقه‌بندی و تقسیم‌بندی الگوهای زبانی غیرمعیار؛
3. بررسی بسامدی الگوهای زبانی غیرمعیار در مطبوعات و نتیجه‌گیری از آن؛
4. ارائه راهکارهایی برای کنترل و اصلاح کاربرد الگوهای زبانی در مطبوعات.
در پژوهش حاضر 12هزار و 320 جمله از 22 نشریه انتخاب گردید. از میان نشریات سراسری 6720 جمله انتخاب شد. این نشریات شامل آفتاب یزد، ابرار، اطلاعات، اعتماد، ایران، جام‌جم، جمهوری اسلامی، رسالت، شرق، کیهان، همبستگی، همشهری هستند و از میان نشریات عامه‌پسند 4480 جمله انتخاب شد. این نشریات شامل: آدینه، ابرار ورزشی، استقلال جوان، به‌سوی افتخار، پیروزی، خانواده سبز، راه زندگی هستند و از میان نشریات محلی 1120 جمله انتخاب شد. این نشریات شامل طاق بستان، امین، خبرجنوب هستند. نشریات از یک روز خاص (12 /10/84 ) انتخاب گردید. از هر مجله به‌طور مساوی 560 جمله در هشت گروه موضوعی شامل: اجتماعی 1309جمله، ورزشی 2262جمله، فرهنگی 1662جمله، دینی 647جمله، سیاسی 1455جمله، حوادث 1011جمله، اقتصادی 505 جمله، علمی 1169جمله انتخاب گردید.
از میان قالب‌ها نیز چهار قالب خبر 3938جمله، گزارش 3499جمله، مصاحبه 940جمله، مقاله 3943جمله انتخاب گردید تا در سه حوزة اساسی ویرایش بررسی می شود. این سه حوزه عبارت‌اند از:
فنی: شامل رسم‌الخط و املای فارسی، نشانه‌گذاری، صفحه بندی و عنوان‌بندی، پاراگراف‌بندی؛ زبانی: شامل رعایت نکردن تطابق فعل و فاعل در افراد و جمع؛ به کار بردن شکل مجهول فعل به جای معلوم؛ آوردن را پس از فعل، به جای آوردن آن پس از مفعول؛ کاربرد نابه‌جای فعل داشتن؛ آوردن صفات نامتناسب با موصوف؛ به کار بردن فعل‌های مرکب به جای بسیط، به کار بردن اسم مفعول به جای فعل شخصی؛ حذف بی‌جای فعل؛ کاربرد زمان حال به جای گذشته؛ بلاغی: شامل کاربرد بیش از حد کلمات مترادف؛ درازگویی؛ حشو.
تعدادی از غیرمعیارها به دلیل رواج فراوان و حتی تبدیل شدن به عرف در مطبوعات، از حوزة این پژوهش خارج شد؛ برای مثال: در بیشتر و شاید تمام روزنامه‌ها از تنوین، تشدید، همزه، فتحه، کسره و به‌طور کلی همة مصوت‌های کوتاه و نیز برخی از علائم نشانه گذاری مانند قلاب، ستاره، گیومه، به ندرت استفاده می‌شود. در بخش رسم الخط، شیوة خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان فارسی را مبنا قرار دادیم. به دلیل نبود قواعد یکسان در برخی موارد یا مجوزهای دوگانه برای برخی کاربردها نظیر جدا یا سرهم نوشتن‌های جمع و یای میانجی، این موارد از فهرست اشکالات خارج گردید.
کوشیده‌ایم در ثبت غیرمعیارها به‌خصوص در حوزه‌های زبانی و بلاغی، از دخالت ذوق و سلیقة شخصی پرهیز کنیم و در عوض به مشترکات و اشکالات کاملاً روشن بپردازیم. با این حال ممکن است هنوز هم هر ویراستاری بتواند جملات اصلاح شده را به زعم خود بار دیگر ویرایش کند.

زبان معیارچیست؟
1. زبان معیار زبان تحصیل‌کردگان و زبان آموزشی در مدارس و دانشگاه‌هاست.
2. زبان معیار وسیله ارتباطی میان افرادی است که در سایر وضعیت‌ها، به لهجه‌های محلی و اجتماعی خود سخن می‌گویند.
3. زبان معیار نقش وحدت‌دهندگی، اعتباردهندگی و مرجعیـت دارد.
منابع معیارسازی عبارت‌اند از:
1. زبان کهن فارسی براساس آثار معتبر؛
2. مراجع علمی و دانشگاهی خصوصاً فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛
3. زبان گفتار و نوشتار امروز طبقه تحصیل‌کردة جامعه؛
4. نثرهای معاصر از استادان برجسته زبان فارسی که ملاک و معیار نثر فصیح امروزی است؛
5. کتاب‌ها، مقالات و پژوهش‌هایی که در زمینة درست‌نویسی نگاشته و قبول عام یافته است؛
آنچه زبان را از معیار دور می‌سازد عبارت‌اند از :
1. عناصر زبانی متروک و مهجور در سطوح آوایی، صرفی، نحوی و معنایی و عناصر قاموسی و دستوری؛
2. اصرار در سره‌نویسی، عربی‌مآبی و عامیانه‌گرایی که ضعف و ناتوانی زبان را در پی دارند؛
3. گرته‌برداری از زبان‌های بیگانه از طریق ترجمه، تبلیغات، رسانه‌ها؛
4. کاربرد عناصر زبان محلی و محاوره‌ای و اصرار و افراط در آن؛
5. استفاده غیرضروری از عناصر ادبی و فرا زبانی؛
6. کاربرد گونه‌های صنفی و سبک‌های اجتماعی در موارد غیر ضروری و بدون تمایز و توضیح؛
7. شکسته‌نویسی در موارد غیرضروری؛
زبان معیار براساس کاربرد آن می‌تواند گونه‌های آموزشی، علمی، مطبوعاتی، کودکانه و اداری داشته باشد که لازم است اصول سلبی و ایجابی یادشده را دارا باشند.

مطبوعات و زبان:
پیدایش وسایل ارتباطی و رسانه‌های جمعی، زندگی انسان معاصر را با زندگی مردمان دوره‌های پیش سخت متفاوت کرده است. پیدایش این وسایل تنها یک گام عملی نبوده است، بلکه در زمینه‌های نظری نیز همگام یا مقدم بر آنها، پیشرفت‌های شگرفی حاصل شده است (باطنی، 1370: 119). در دوران معاصر به‌ویژه در کشور ما رسانه‌های همگانی از جمله مطبوعات نقش عمده‌ای در گفت و شنود ملی و لاجرم تأثیر گسترده‌ای بر سرنوشت زبان گذاشته‌اند. کلام، عمده‌ترین ابزار این رسانه‌هاست که هرروزه با تودة عظیمی از مردم سخن می‌گویند. با توجه به این واقعیت که شمار کم‌سوادان کشور ما بسیار است و در نظام آموزشی ما، آموزش زبان فارسی به نحو ناقصی صورت می‌گیرد و دانش‌آموختگان، زبان فارسی را خوب نمی‌آموزند و چندان مهارتی در به‌کارگیری آن کسب نمی‌کنند، کیفیت زبان رسانه‌‌ها‌ی‌ همگانی آنان را به سهولت تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و خواه ناخواه به الگوبرداری و پیروی وامی‌دارد (ایرانی، 1375: 167).
به‌نظر می‌رسد نقش رسانه‌های جمعی ایران در سلامت زبان فارسی مهم‌تر و مؤثرتر از نقشی است که رسانه‌های همگانی کشورهای پیشرفته در سلامت زبان ملی خود دارند؛ زیرا در آن کشورها نظام آموزشی زبان را تا آن حد به مردم می‌آموزد و در به‌کارگیری آن ماهر می‌سازد که در برابر غلط‌ها و کج سلیقگی‌های احتمالی رسانه‌های جمعی ایمنی نسبی کسب کنند، حال آنکه در کشور ما چنین نیست و غلط‌ها و کج‌سلیقگی‌های زبانی رسانه‌های جمعی به‌سرعت در میان مردم رایج می‌شود و زبان را آلوده و بیمار می‌سازد (همان: 167).
اینکه رسانه‌ها سبب آسان‌تر شدن ارتباطات درون جوامع و ارتباطات بین جوامع می‌شوند، آثار زبانی دیگری را نیز ــ علاوه بر آنچه گفته شدــ در پی دارد؛ مثلاً باعث زوال زبان‌های غیررسمی و گویش‌های محلی یک کشور می‌شود و گسترش و یکپارچگی زبانی را پدید می‌آورد. همچنین باعث شیوع یک الگوی زبانی در طبقات مختلف جامعه می‌شود؛ یعنی افراد طبقة پایین تحت‌تأثیر رسانه‌ها از رفتار زبانی طبقات بالای جامعه تقلید می‌کنند. طبقات بالاتر به‌نوبة خود گرایش‌های تازه‌ای پیدا می‌کنند و صورت‌های زبانی دیگری را به کار می‌گیرند، ولی در درازمدت ممکن است گوناگونی و تنوعات یک جامعة زبانی به تدریج از میان برود (مدرسی، 1368: 157).
کاسته شدن از گوناگونی‌ها و تفاوت‌های زبانی اعضای یک جامعة زبانی از طریق رسانه‌ها، می‌تواند به روندی منجر شود که وحدت زبانی نامیده می‌شود. زبان مشترک گاهی در وحدت یک گروه مؤثرتر از سایر مؤلفه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. زبان می‌تواند عامل بسیار مهمی در همانندی گروهی، همبستگی گروهی و علامت‌رسانی تفاوت باشد (ترادگیل، 1376: 31).
اما مهم‌ترین نقش رسانه‌هایی چون مطبوعات، نقش آموزشی است. با توجه به نقش فراگیر رسانه‌ها، میزان آنچه از طریق مراجع رسمی آموخته می‌شود، با میزان تأثیرپذیری از رسانه‌ها اصلاً قابل مقایسه نیست (ملکان، 1365: 47). میزان نفوذ وسایل ارتباط جمعی و گستردگی آنها باعث شده است که مفهومی به نام فرهنگ جمعی پدید آید که عناصر مختلف آن به‌ویژه زبان تحت تأثیر مستقیم رسانه‌ها قرار دارند. اگر سیاست فرهنگی و راهبرد آموزشی مشخصی وجود داشته باشد، رسانه‌ها نه تنها می‌توانند در باروری فرهنگ جمعی نقش اساسی داشته باشند، بلکه به‌خصوص در کشورهای در حال توسعه می‌توانند بسیاری از کمبودها را نیز جبران کنند و بر مشکلاتی چون کمبود فضای آموزشی، کمبود علم، دشوار بودن دسترسی به نقاط دورافتاده و... فائق آیند (حیدرزاده، 1365: 504).
با توجه به آنچه گذشت، دربارة نقش مهم رسانه‌ها در تأثیرگذاری بر زبان تردیدی نیست، اما به نظر می‌رسد در کشور ما رسانه‌ای چون مطبوعات، تا کنون از مهم‌ترین ابزار خود یعنی زبان به‌خوبی استفاده نکرده‌اند. صاحب نظران برآن‌اند که مشکلات و موانعی در کار رسانه‌ها وجود دارد و تا زمانی که این مشکلات برطرف نشوند نمی‌توان در این زمینه به افق‌های روشنی امیدوار بود.
برخی از انتقادهایی که از زبان رسانه‌ها می‌شود چنین است:
1. رسانه‌ها به طرف تثبیت زبانی می‌روند که به دور از قواعد و اسلوب‌های زبان فارسی است. ما از یک سو به ادبا و شعرا و زبانمان افتخار می‌کنیم و زبان فارسی را از شیرین‌ترین زبان‌ها می‌دانیم و از سوی دیگر، می‌بینیم که رسانه‌ها به سوی تثبیت زبانی می‌روند که به دور از قواعد و اسلوب‌های زبان فارسی است. زبان رسانه‌های ما به‌طور اعم، زبانی است که در حالت شتابزدگی و بی‌توجهی به قواعد ”ساخته“ می‌شود و مطالب علمی آن در بهترین شرایط، محصول ترجمة مکانیکی است یا حتی در صورتی که تألیف باشد، چنان تحت‌تأثیر اشتباهات رایج است که اگر از نظر دستوری هم غلط فاحش نداشته باشد، عبارات آن به کلی بی‌معناست (حیدرزاده، 1365: 513).
2. زبان رسانه‌ها پر از غلط‌های آشکار است. روزنامه‌ها ـ رادیو و تلویزیون ما با آنکه به‌خوبی از نقش خود در سلامت زبان فارسی باخبرند، زبانی که اختیار کرده‌اند، پر از غلط‌های آشکار است و با آنکه گه‌گاه مطالبی می‌نویسند و می‌گویند که حاکی از آگاهی و حس مسئولیت است، معلوم نیست که چرا به درمان این درد نمی‌پردازند (ایرانی، 1375: 168).
3. زبان رسانه‌ها ابهام و نارسایی دارد. زبان فارسی رسانه‌ها به دلیل موضع انفعالی‌اش در مقابل زبان‌های انگلیسی و عربی و فرانسوی و نیاز به سرعت در ترجمة اخبار و علوم و... به سوی ابهام کشانده شده است (صفوی، 1377: 55).
صاحب‌نظرانی که خود از نزدیک با فعالیت‌های رسانه‌ای سر و کار دارند، معتقدند: «این واقعیتی است که ما اکنون هیچ ‌وسیله و صافی مؤثری برای تصفیة زبان رسانه‌های گروهی نداریم. از طرفی، زبان رسانه‌های این جامعه زبان خود جامعه است، نویسندگان رسانه‌ها از همین جامعه آمده‌اند و در همین جامعه درس خوانده‌اند، از دبستان و دبیرستان و دانشگاه عبور کرده‌اند، مقاطع متعدد نظام آموزشی را پشت سر گذاشته‌اند و ما امروز قلم به دستشان داده‌ایم یا آنها خود قلم به دست گرفته‌اند و می‌نویسند» (فیروزان، 1371: 142).
یکی از مشکلات زبان رسانه‌ها نیز به سازماندهی و گردش کار و مدیریت آنها مربوط است. در آموزش‌های رسمی چند عنصر مشخص مثل سازماندهی متن و ارزشیابی (ولو ناقص) وجود دارد، ولی در رسانه‌های همگانی نشانی از این همة عوامل یا برخی از آنها در میان نیست. رسانه‌های ما، به‌ویژه بخش علمی آنها در بیشتر موارد از یک سیاست مشخص و تدوین شده پیروی نمی‌کنند. این ناهماهنگی در مطبوعات و رسانه‌های مختلف شدت و ضعف دارد و در هر صورت ناشی از اصول حاکم بر فعالیت آنها یعنی فرهنگ، سنّت‌ها و آرمان‌های اجتماعی است (حیدرزاده، 1365: 507).
امروزه گردش کار بیشتر مطبوعات بر پایة آزمون و خطاست. اشتغال مداوم به ترجمه، ویرایش یا تولید نوشته‌ها و متون علمی عمومی، بدون آموزش مستمر، آگاهی نویسندگان را به‌سرعت به سطح همان موضوعات علمی عمومی تنزل می‌دهد و علاوه بر این، بی‌رغبتی این رسانه‌ها به سرمایه‌گذاری در راه تحقیق و یافتن روش‌های جدید اطلاع رسانی و انطباق آنها با نیازهای داخلی، استفادة مطلوب از رسانه‌ها را روز به روز کاهش می‌دهد. این در حالی است که بسیاری از این رسانه‌ها به راحتی می‌توانند برای آموزش افراد خود سرمایه‌گذاری کنند (همان: 511).

مهم‌ترین غیرمعیارهای زبان مطبوعات:
غیرمعیارهای زبان مطبوعات را می‌توان در سه حوزة ویرایش فنی، ویرایش زبانی و ویرایش بلاغی بررسی کرد. در نمودار زیر میزان اشکالات در سه حوزه یادشده را می‌توان مشاهده کرد:

الف. ویرایش فنی
حوزه ویرایش فنی ناظر بر نشانه‌گذاری، املای نادرست، غلط تایپی، رسم‌الخط و عددنویسی است. نمودار 1 میزان و درصد پراکندگی غیرمعیارها درحوزه ویرایش فنی را نشان می‌دهد:
برای مطالعه متن کامل، همراه با نمودارها و جداول، یکی از دو پیوستی را که در انتهای مطلب آمده است بارگذاری کنید.

1. نشانه‌گذاری
نشانه‌گذاری (سجاوندی، نقطه‌گذاری) به کار بردن علامت‌ها و نشانه‌هایی است که خواندن و در نتیجه فهم مطلب را آسان و به رفع برخی ابهام‌ها کمک می‌کند.
از میان یازده نشانه پربسامد زبان فارسی، در مطبوعات معمولاً به ترتیب کاربرد، نشانه‌های نقطه، ویرگول و نقطه ویرگول بیشترین کاربرد درست و نادرست (به صورت‌های کاربرد نابجا و زائد یا عدم کاربرد) را دارند و از هشت نشانة دیگر یا به‌طور محدود استفاده شده یا اصلاً استفاده نشده است (مثل قلاب یا علامت سؤال).
از مجموع 15?528 مورد اشکال در 7224 جمله، تعداد 3631 مورد، معادل 4/23 درصد از کل اشکالات مربوط به نشانه‌گذاری است که این رقم در مقیاس کل اشکالات بسیار زیاد است. این مسئله بیانگر آن است که در مطبوعات به امر نشانه‌گذاری که صوری ترین و قانونمندترین مقولة معیارسازی است توجه نمی‌شود.

2. رسم الخط
از مجموع 15?528 مورد اشکال، اشکالات رسم الخطی 931 مورد یعنی 6درصد کل اشکالات و 6/13 درصد از کل اشکالات فنی است. عمده‌ترین مصداق‌های غیرمعیارها در حوزه رسم الخط، پیوسته نویسی کلمات طولانی، کاربرد نادرست همزه، پیوسته نوشتن ب و... است.
در زبان فارسی به دلایل زیر برخی شکل‌های نادرست املایی دیده می‌شود؛ از جمله:
• وجود صداهایی که صورت‌های نوشتاری متفاوت دارند. مانند صدای /Z / که چهار معادل خطی (ز، ذ، ض، ظ) دارد؛
• گونه‌های مختلف نوشتاری یک حرف در آغاز، میانه و پایان کلمه؛
• شکل‌های مختلف نگارشی کلمات بیگانه در زبان فارسی؛
• تلفظ‌های مختلف برای کلمه‌ای واحد در لهجه‌های مختلف؛
• یکسان نبودن گفتار و نوشتار در کلماتی مثل خواندن.
در مطبوعات بررسی شده در حوزه ویرایش فنی تنها 15 مورد اشکال در مقولة املای نادرست دیده می‌شود که به دلیل کم بودن تعداد، قابل تحلیل نیست؛ اما می‌توان گفت بیشتر این اشکالات از منطبق نبودن صورت مکتوب و ملفوظ کلمات ناشی می‌شود.
3. املای نادرست
4. عدد نویسی
5. غلط تایپی
6. جمع‌بندی و ویرایش فنی
چنان‌که در جدول 1 ملاحظه می‌شود، برای مطالعه متن کامل، همراه با نمودارها و جداول، یکی از دو پیوستی را که در انتهای مطلب آمده است بارگذاری کنید.
در حوزة ویرایش فنی، از مجموع 5071 مورد اشکال در مقوله‌های نشانه‌گذاری، رسم‌الخط، غلط تایپی، عددنویسی و املای نادرست، نشریات رسالت و طاق بستان به ترتیب با تعداد 364 و 331 مورد و نشریات امین و خبر جنوب به ترتیب با تعداد 126 و 177 مورد اشکال، دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند.
در حوزة ویرایش فنی، از مجموع اشکالات مقوله‌های نشانه‌گذاری، رسم‌الخط، غلط تایپی، عددنویسی و املای نادرست، موضوعات اقتصادی و ورزشی بیشترین و کمترین اشکالات هستند.

ب. ویرایش زبانی
در این حوزه از میان 40 مورد غیرمعیارهای زبانی در طرح اولیه در سه حوزة اسم و فعل و حرف، 23 مورد انتخاب شد زیرا میزان اشکالات در بقیة موارد قابل اعتنا نبود.

1. اشکالات مربوط به کاربرد فعل
فعل از مهم‌ترین ارکان جمله است. هر گونه اشکالی در کاربرد افعال، علاوه بر آنکه ممکن است موجب تغییر معنای جمله یا ابهام آن شود، بر ساختمان نحوی جمله نیز تأثیر می‌گذارد. رایج‌ترین اشکالاتی که در کاربرد فعل در زبان مطبوعات دیده می‌شود شامل موارد زیر است:
1. 1. ناهماهنگی نهاد و فعل. فعل باید از نظر جمع و مفرد بودن با فاعل خود مطابقت داشته باشد. اشکال در تطابق فعل و فاعل از نظر مفرد و جمع بودن در زبان مطبوعات معمولاً وقتی پیش می‌آید که با برخی از اسم‌های جمع سروکار داریم.
2. 1. حذف بی‌قرینه فعل. این اشکال دستوری و نحوی ریشه در زبان اداری دارد و به‌ویژه در مکاتبات اداری میان سازمان‌های نظامی بسیار دیده می‌شود. دلیل آن هم ظاهراً رعایت اختصار و کوتاهی است. مثال:
* نادرست: لایحه... در جلسه امروز شورای نگهبان مطرح و مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
* درست: لایحه … در جلسه امروز شورای نگهبان مطرح شد و مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
3. 1. زمان نامناسب فعل. این اشکال چنان‌که از عنوانش پیداست زمانی بروز می‌کند که گونه‌ای از فعل برای جمله به کار رود که زمان آن با زمان جمله متفاوت است. این مورد اغلب در فعل‌های خاصی چون ”بایستن“ رخ می‌دهد.
* نیروهای پاسدار صلح می‌بایست حداکثر تا دو ماه آینده در این مناطق مستقر شوند.
* نیروهای پاسدار صلح باید حداکثر تا دو ماه آینده در این مناطق مستقر شوند.
4. 1. مجهول نامناسب. در زبان فارسی، استفاده از فعل مجهول زمانی لازم است که نخواهیم از فاعل اصلی جمله یاد کنیم. در زبان‌هایی مانند انگلیسی و فرانسه، صیغة مجهول فعل کاربرد گسترده‌ای دارد و این کاربرد، از طریق ترجمه به زبان فارسی هم وارد شده و عمومیت یافته است. در بسیاری از جمله‌های مطبوعات، با آنکه فاعل و عامل اصلی جمله مشخص است و به صراحت در جمله ذکر شده است، فعل به صورت مجهول می‌آید:
* از این میزان 85 میلیارد ریال آن، سود و متفرعات وام است که به گفتة قائمیان اگر پرداخت شود، دیرکرد پول آنها از سوی بانک بخشوده می‌شود.
در جملة فوق، ”بانک“ فاعل جمله است و نیازی نیست که فعل به صورت مجهول بیاید. بنابراین شکل صحیح این جمله چنین خواهد بود:... اگر پرداخت شود، بانک دیرکرد بدهی آنها را می‌بخشد.
در کنار کاربرد فعل مجهول، برخی از کلمات و عبارات کلیشه‌ای هم در زبان فارسی رواج یافته‌اند که در زبان مطبوعات هم با بسامد بالایی دیده می‌شوند. عبارت‌های ”از سوی“، ”توسط“، ”به وسیله“ و... و نیز ساختار ”مورد... قرار گرفتن“ همگی مربوط به کاربرد صیغة مجهول فعل هستند:
* نادرست: 92 هزار زائر ر و مسافر نوروزی توسط آموزش و پرورش اسکان داده شدند.
* درست: آموزش و پرورش، 92 هزار زائر و مسافر نوروزی را اسکان داد.
ساختار جمله مجهول + حرف اضافه ”توسط“ از طریق ترجمه و از زبان‌های خارجی وارد زبان فارسی شده است. در زبان فارسی اگر قرار باشد نهاد در جمله بیاید، هیچ‌گاه نباید آن را پس از ”توسط“ و فعل جمله را مجهول آورد.
5. 1. دوری اجزای فعل مرکب. فعل‌های مرکب، دست‌کم دو جزء‌ دارند: جزء فعلی یعنی جزئی که شناسه دارد و جزء اسمی که در واقع همان تکواژ یا تکواژهای مستقلی است که به جزء فعلی اضافه شده است. یکی از ویژگی‌های فعل مرکب هم این است که نمی‌توان بین جزء اسمی و جزء فعلی آن تکواژهای نکره‌ساز و تفصیلی‌ساز، نشانه‌های جمع، صفت بیانی و مضاف‌الیه آورد.
یکی از اشکالات موجود در زبان مطبوعات همین است که کلمه یا کلماتی میان اجزای فعل مرکب فاصله می‌افکنند:
* نادرست: موفقیت ایران در این پرونده بستگی به عوامل مختلفی دارد.
* درست: موفقیت ایران در این پرونده به عوامل مختلفی بستگی دارد.
6. 1. کاربرد وجه وصفی. کاربرد نابه‌جای وجه وصفی و به‌ویژه افراط در آن از اشکالات رایج در برخی مطبوعات است. این کاربرد که عمدتاً از سبک نوشتار فارسی در قرون گذشته ناشی شده است، امروزه در زبان معیار فارسی جایگاهی ندارد.
* نادرست: روغن را در ماهی تابة بزرگی ریخته و روی حرارت بگذارید.
* درست: روغن را در ماهی تابه بزرگی بریزید و روی حرارت بگذارید.
7. 1. فعل نامناسب. مقصود از فعل نامناسب، کاربرد نادرست افعالی مانند گردیدن، نمودن، می‌باشد، هست (به‌جای است)، منطبق نبودن زمان افعال با یکدیگر و کاربرد فعل در غیر معنی وضع شده و مشهور آن است. نیز کاربرد افعال طولانی به جای افعال کوتاه و آوردن معین‌های نامناسب و وجه نامناسب و نظایر آن است:
* مرحلة دوم اردوی تیم ملی کاراتة جوانان و امید ایران 25 اسفند در تهران برپا می‌شود.
* بسیاری از نیازمندی‌های دفاعی خود را می‌توانند تهیه کنند.
در مثال اول فعل «برپا می‌شود» با بقیة جمله تناسب ندارد و باید به جای آن از «برگزار می‌شود» استفاده شود. در مثال دوم نیز فعل «تهیه کنند» معنای جمله را دچار اشکال کرده است. به جای آن می‌توان گفت: رفع کنند یا برطرف کنند.
فعل‌های کمکی نیز کاربرد و حوزة معنایی خاصی دارند، ولی امروزه استفادة نادرست از برخی از این افعال یا استفاده از آنها به جای هم در زبان فارسی و حتی زبان نوشتاری رسمی رایج شده است که طبق قواعد زبانی غلط محسوب می‌شود و باید از کاربرد آنها در زبان مطبوعات پرهیز کرد:
* ارتباط برقرار شده با همکارمان در محل نمایشگاه بین‌المللی تهران و ان‌شاءالله سعی می‌کنیم آخرین اخبار و اطلاعات این نمایشگاه را در خدمت شما باشیم.
در جملة فوق، فعل «باشیم» کاملاً نادرست به کار رفته است. شکل صحیح جملة فوق می‌تواند چنین باشد:
*... سعی می‌کنیم آخرین اخبار و اطلاعات این نمایشگاه را در اختیار شما قرار دهیم.
چنان‌که در جدول 2 ملاحظه می‌شود، برای مطالعه متن کامل، همراه با نمودارها و جداول، یکی از دو پیوستی را که در انتهای مطلب آمده است بارگذاری کنید
در حوزة فعل، از مجموع 1408 مورد رسالت و استقلال جوان دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند.

2. اسم
1. 2. کاربرد اسامی بیگانه. قرض‌گیری زبانی (linguistic borrowing) به دلایل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، علمی، اقتصادی، تاریخی، پی‌آمد برخوردها، تماس‌‌ها، آمیزش‌های مسالمت‌آمیز یا قهرآمیز جوامع انسانی با یکدیگر رخ می دهد. رایج‌ترین نوع قرض‌گیری، «واژگانی» است که نتیجة مستقیم‌ترین و فوری‌ترین تماس‌هاست. این فرایند از گذشته وجود داشته، لیکن در سده‌های اخیر سرعت بیشتری به خود گرفته است.
2. 2. کاربرد نشانه‌ها و قواعد عربی. برخی از نشانه‌های خاص کلمات عربی که نباید با کلمات فارسی به کار رود.
3. 2. استفاده از صفت نامناسب. نبود تناسب میان صفت و موصوف از مهم‌ترین مصادیق صفت نامناسب است:
* نادرست: جاده سریع
* درست: جاده پرکشش
همچنین در خبرنویسی در مطبوعات باید تا جایی که ممکن است از به کار بردن صفاتی که نشان‌دهندة ارزش‌گذاری روزنامه‌نگار بر رویدادها یا پدیده‌هاست، پرهیز شود. خبری که حاوی صفت یا شعار باشد از ارزش مطلب می‌کاهد. صفات سنجشی را فقط در صورتی که منابع خبری گفته باشند، آن هم به نقل از خود آنها می‌توان بیان کرد. در جمله‌های زیر نیز صفت سنجشی به کار رفته است که از مصادیق صفت نامناسب است:
* در تصادف وحشتناک اتوبوس و کامیون 35 نفر کشته شدند.
که می‌توان آنها را به شکل صحیح، این گونه نوشت:
* در تصادف اتوبوس و کامیون، 35 نفر کشته شدند.
4. 2. ضمایر نامناسب. ضمیر، از نظر شخص، افراد و جمع، ذی‌روح و غیر ذی‌روح بودن، به کار رفتن برای انسان و غیر انسان و... باید با مرجع خود تناسب داشته باشد. گاهی نیز به‌دلیل ابهام در کاربرد ضمیر، مرجع آن در جمله مشخص نیست. مثلاً در جملة «علی به ‌حسن گفت که‌ پدرش از سفر برمی‌گردد. » مشخص نیست که ضمیر «ش» به‌پدر علی بازمی‌گردد یا پدر حسن.
5. 2. قید نامناسب. کاربرد نامناسب قید معمولاً به شکل‌های زیر رخ می‌دهد:
• استفاده از قید تأکید زمانی که تأکیدی در کار نباشد، مانند: البته امروز هوا بارانی است.
• کاربرد قیدهای بلند به جای قیدهای کوتاه.
• کاربرد قیدها به جای هم بدون اینکه از نظر معنایی یکسان باشند.
• کاربرد قیدی که با معنای جمله همخوانی ندارد.
• کاربرد قید در غیر جایگاه دستوری خود مثلاً به جای اسم، یا صفت.
مقایسة کلی نشریات از نظرکاربرد نادرست اسم
چنان‌که در جدول 3 ملاحظه می‌شود، در حوزه اسم، از مجموع 1906 مورد به‌‌سوی افتخار و جام‌جم اشکال، دارای بیشترین و کمترین اشکالات هستند.

3. اشکالات مربوط به کاربرد حرف
1. 3. حرف اضافه زائد. اشکال در استفاده از حرف اضافه، از مهم‌ترین اشکالات زبانی محسوب می‌شود که در زبان مطبوعات هم نمونه‌هایی از آن دیده می‌شود.
به کاربردن حرف اضافه ”به عنوان“ به همراه فعل‌های ”شناخته‌شدن“، ”شمرده‌شدن“، ”محسوب‌شدن“ و افعال هم‌معنی آنها. این غلط ناشی از ترجمة as است که در زبان انگلیسی به همراه افعالی معادل فعل‌های یاد شده به کار می‌رود، اما در ترجمه آن به فارسی معمولاً می‌توان as را از ترجمه ساقط کرد؛ بدون آنکه لطمه‌ای به معنا بخورد.
* نادرست: عمارت عالی‌قاپو به عنوان یکی از آثار فرهنگی مهمِ این شهر به حساب می‌آید.
* درست: عمارت عالی‌قاپو یکی از آثار فرهنگی مهمِ این شهر به حساب می‌آید.
برخی ”به عنوان“ را با فعل ربطی نیز به کار می‌برند و جملة سه جزئی با مسند را به سه جزئی با متمم (با فعل ربطی) تبدیل می‌کنند.
* نادرست: گلستان به عنوان یکی از آثار مهم سعدی است.
* درست: گلستان یکی از آثار مهم سعدی است.
2. 3. حرف اضافه نامناسب. حرف اضافه، بر وابستگی متممِ فعل به فعل یا جانشین فعل دلالت دارد. متمم فعل، اگر مفعول صریح باشد، حرف اضافه نمی‌خواهد. برای هر فعلی، حرف اضافه معینی مناسب است. برای برخی افعال، بیش از یک حرف اضافه مناسب وجود دارد و فعل با هر یک از آنها معنای دیگری پیدا می‌کند: مثلاً ”پرداختن به... “ به معنی ”مشغول شدن به... “ و ”پرداختن از... “ به معنی ”فارغ شدن از... “ است (سمیعی، 1375: 162).
موارد زیر از کاربرد نامناسب حرف اضافه در مطبوعات بررسی شده، دیده شده است:
* نادرست: با وجود تلاش بازیکنان این تیم، تیم بارسلونا بازی را برای حریف واگذار کرد.
* درست:.... بازی را به حریف واگذار کرد.
* نادرست: اجساد متعلق به یک زن و مرد آمریکایی در یک خانه مسکونی در ایالت ویرجینیا کشف شد.
* درست: اجساد یک زن و مرد آمریکایی در یک خانه مسکونی...
* نادرست: ماجرای فروش محصولات خانگی را می‌توان تنها به عنوان قدم‌های کوچک برای رسیدن به چنین موفقیتی دانست.
* درست: ماجرای فروش محصولات خانگی را می‌توان تنها قدم‌های کوچک برای رسیدن به چنین موفقیتی دانست.
توضیح اینکه مورد اخیر (استفاده از ”به عنوان“ همراه با فعل‌هایی نظیر ”دانستن، به شمار آوردن، محسوب شدن و... “ یکی از خطاهای بسیار رایج در زبان فارسی و زبان مطبوعات است که لازم است برای رفع آن دقت کافی صورت گیرد.
3. 3. عطف نامناسب
* درست: در سال‌های نود، سینمای ایران و هنر به مفهوم عام تولدی دوباره پیدا کرد.
* نادرست: در سال های نود سینما و هنر ایران دوباره متولد شد.
4. 3. حذف حرف اضافه
* نادرست: در نتیجه خواننده از تحولات پس و پیش وقایع مورد بحث آگاهی یابد.
* درست: : در نتیجه خواننده از تحولات پس و پیش از اتفاق‌های مورد بحث آگاهی یابد.
5. 3. حرف ربط زائد. یکی دیگر از اشکالات مربوط به کاربرد حروف، استفاده از حرف ربط مزدوج زائد است. به کار بردن ”اگرچه... اما “، ”هرچند... ولی“ و مانند آنها همراه هم در یک جمله (که در مقولة حشو نیز قرار می‌گیرند) از جملة این اشکالات است.
* نادرست: هرچند اروپا دارای منابع زیرزمینی از قبیل معادن زغال سنگ و نفت در دریای شمال است، اما این منابع تکافوی صنایع عظیم این قاره را نمی‌کند.
* درست: اروپا منابع زیرزمینی از قبیل معادن زغال سنگ و نفت در دریای شمال دارد، اما این منابع برای صنایع عظیم این قاره کافی نیست.
6. 3. ”رای“ نابه‌جا. به کار بردن ”را“ پس از فعل از پربسامدترین غلط‌هایی است که در سال‌های اخیر در کاربرد زبان معیار دیده می‌شود. ”را“ نقش‌نمای مفعولی است و باید بلافاصله پس از گروه اسمی‌ای که نقش مفعولی دارد به کار رود. به کاربردن ”را“ پس از گروه فعلی، غلط و نامعیار است (نجفی، 1375: 63ـ159). گذشته از این جنبة دستوری، خواندن متنی که در آن پس از فعل، ”را“ به کار می‌رود، دشوار است؛ زیرا به فاصله اندکی دو مکث در عبارت به‌وجود می‌آید: یک مکث پس از فعل و مکث دیگر پس از ”را“ بسامد کاربرد این الگو بیش از سایر الگوهای نامعیار مربوط به حروف است.

ادامه دارد...

منبع: / فصلنامه / رسانه / شماره 72
نویسنده : حسن ذوالفقاری

نظر شما