چگونه اینترنت دنیای هرزهنگاری را متحول کرد؟
عمومیشدن استفاده از اینترنت صنعت هرزهنگاری (Pornography) را متحول کرده است، تا جایی که برخی از این تحول با عنوان انقلابی در حوزه اخلاقی و جنسی یاد میکنند. تا پیش از تولد فضای مجازی، تهیه محصولات هرزهنگارانه با محدودیتهای قانونی، اجتماعی و عرفی زیادی همراه بود. پیش از اینترنت، خرید این محصولات به سختی ممکن بود و تفاوتی نمیکرد که شما در کشوری غربی زندگی کنید که در آن خرید و فروش محصولات هرزهنگارانه تحت شرایط خاصی قانونی است یا در کشوری با هنجارها و قوانین متفاوت مانند ایران که مبادله این محصولات در هر شکل آن غیرقانونی محسوب میشود. در کشورهایی که این محصولات قانونی بود اغلب هنجارهای اجتماعی و مواردی از قبیل شرم و حیا هنگام خرید بهمانعی برای تبادل ساده تبدیل میشد و در کشورهایی که هرزهنگاری در آنها غیرقانونی بود نیز این موانع به شکل سختتری درمیآمد.
در دو دهه گذشته، عمومیشدن استفاده از اینترنت با تغییرات گستردهای در همه ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی همراه بود. صنعت هرزهنگاری از جمله عرصههایی است که با استفاده از بستر اینترنت رشد چشمگیری پیدا کرد، تا جایی که حالا شکلهای گوناگون آن در اغلب کشورها به یکی از آسیبها و معضلات جدی فضای مجازی تبدیل شده است. سه ویژگی برای اینترنت ذکر کردهاند که آن را به منبع قابل توجهی برای گسترش محتوای هرزهنگارانه تبدیل کرده است: قابلیت دسترسی آسان کاربران به آن، توانایی همگان در پرداخت هزینه آن، و ناشناس ماندن کاربران اینترنتی. اینترنت همه موانعی را که پیش از این ممکن بود در راه تهیه محصول هرزهنگارانه اعم از عکس، کتاب، مجله، ویدئو، سیدی یا دیویدی وجود داشته باشد پشت سرگذاشته است. هر کاربر اینترنتی بهصورت بالقوه میتواند به رایگان و بدون اینکه شناخته شود به حجم گستردهای از انواع محتواهای هرزهنگارانه اینترنتی دسترسی داشته باشد. هرچند در کشورهای مختلف بنابر شرایط اجتماعی متفاوت، محدودیتهایی برای دسترسی به انواع گوناگون هرزهنگاری اینترنتی اعمال میشود، ولی معمولا این توانایی بالقوه برای دسترسی به محتوای هرزهنگارانه هیچگاه بهصفر نمیرسد و تنها کاهش پیدا میکند. بهنظر میرسد جدال هرزهنگاری اینترنتی که حالا بهصنعت بزرگی با پشتوانه اقتصادی کلان تبدیل شده است، با مخالفانش بیپایان باشد. از اینرو، بهنظر میرسد هیجگاه نتوان قابلیت دسترسی کاربران به آن را از بین برد. راه منطقیتر شاید تلاش برای آگاهسازی و از بین بردن شرایط گرایش به این نوع محتواها باشد تا شاید کمتر این توانایی بالقوه کاربران بالفعل شود.
وبسایتهای هرزهنگارانه
وبسایتهای اینترنتی قدیمیترین و رایجترین شکل دسترسی به هرزهنگاری در اینترنت محسوب میشوند. از زمان تولد وب در دهه 1990 بستر جدیدی برای انتشار و توزیع محتواهای هرزهنگارانه فراهم شد. تا پیش از آن، محتواهای هرزهنگارانه در شکلهای متن، صدا، عکس و فیلم در رسانههای متعددی از قبیل کتاب، مجله، نوار ویدئویی، سینما و برخی شبکههای محدود تلویزیونی منتشر میشدند. وب فرصتی فراهم کرد تا همه شکلهای محصولات هرزهنگارانه اعم از متن، عکس و فیلم بهصورت یکپارچه در وبسایتهای اینترنتی در دسترس قرار گیرد. وبسایتهای هرزهنگارانه بهسرعت به پایگاههایی پربیننده تبدیل شدند و بخش قابل توجهی از ترافیک اینترنت را اشغال کردند. وبسایتهای رایگان از طریق آگهیهای آنلاین و وبسایتهای پولی از طریق دریافت اشتراک از کاربران به درآمد قابل توجهی دست یافتند تا پشتوانه اقتصادی کلانی برای هرزهنگاری اینترنتی فراهم شود. آمارها نشان میدهد ۱۲ درصد از وبسایتهای اینترنتی محتوای هرزهنگارانه دارند، که حدود ۲۴ میلیون وبسایت را شامل میشود.
سادهترین شکل مقابله با این نوع هرزهنگاری فیلترکردن وبسایتهاست. در کشورهای گوناگون انواع وبسایتهای مستهجن از جانب دولتها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات اینترنتی فیلتر میشوند. در کشورهای غربی وبسایتهای هرزهنگارانه کودکان فیلتر میشوند و دسترسی به سایر وبسایتهایی با این محتوا هم تنها برای افراد بالاتر از سن خاصی قانونی است. در بسیاری از کشورها طیف گستردهتری از این وبسایتها فیلترند، مثلا در ایران همه انواع این پایگاهها مسدودند. سیاست فیلترینگ نتوانسته بهطور مطلق دسترسی به این وبسایتها را محدود کند، چرا که راههای گوناگونی برای دور زدن فیلترهای اینترنتی وجود دارد.
سایر هرزهنگاریهای آنلاین
حتی فیلترکردن کامل همه وبسایتهای هرزهنگارانه، به معنای مقابله کامل با هرزهنگاری اینترنتی نیست، چرا که راههای دیگری نیز برای انتشار آنلاین این نوع محتواها وجود دارد. عضویت در گروههای اینترنتی که مطالبشان را از طریق ای.میل ردوبدل میکند. فرومهای غیرعلنی که کاربران خاص دارند و استفاده از شبکههای نظیربهنظیر از راههای گوناگون دسترسی به هرزهنگاری آنلاین هستند. دنیای اینترنت مجموعه گستردهای از امکانات رسانهای برای دریافت انواع اطلاعات است. اگر وبسایتها را عرصه علنی و روزمینی دنیای مجازی تصور کنیم، میتوان دنیایی زیرزمینی را نیز برای فضای مجازی تصور کرد که در آن تحولات بهشکلی پنهانی دنبال میشود. بخشی از ارتباطات اینترنتی از طریق ای.میل برقرار میشود که بناست رسانهای شخصی باشد و امکان دسترسی به آن برای هیچکس جز شخص دارنده آن مجاز نباشد. برخی از کاربران از طریق عضویت در گروههای ای.میلی بهتبادل اطلاعات میپردازند و برخی نیز بین دوستانشان ای.میلهای روزانه زیادی ردوبدل میکنند که میتواند حاوی هر نوع محتوایی باشد. حدود دو و نیم میلیارد ای.میل در طول روز حاوی محتوای هرزهنگارانهاند. این آمار حدود 8 درصد کل ای.میلهاست. این تنها یکی از راههایی است که در صورت تبادل محتوای هرزهنگارانه از فیلترینگ اینترنتی بهدور میماند. شبکههای نظیربهنظیر اینترنتی نیز منبع دیگری برای دریافت همه نوع فایلهای اینترنتی از جمله هرزهنگاری هستند. راهها و منابع و قابلیتهای دیگری در اینترنت وجود دارد که مقابله با آنها بهسادگی امکانپذیر نیست و از اینرو، اهمیت راهکارهای دیگر برجستهتر میشود.
هرزهنگاری شهروندی
دنیای اینترنت در سالهای اخیر، با پیشرفتهای ارتباطی دیگری نیز همراه بوده است. شکلهای جدیدی از پایگاههای اینترنتی از قبیل وبلاگها، پادکستها، ویکیها، و شبکههای اجتماعی ایجاد شدهاند و امکانات کاربران در فضای مجازی را گسترش دادهاند. مجموعه این تحولات باعث شده کاربران اینترنتی امکانات تعاملی بیشتری در اختیار داشته باشند. کاربران اینترنتی حالا فقط مصرفکننده محتواهای اینترنتی نیستند و میتوانند خودشان نیز در تولید محتوا شرکت کنند. متن، صدا، عکس و ویدئوهایی که شهروندان تولید میکنند در رسانههای جدید اینترنتی که به رسانههای شهروندی یا رسانههای اجتماعی معروف شدهاند منتشر میشود.
بر این اساس، از نوع جدیدی از روزنامهنگاری یاد میشود که به «روزنامهنگاری شهروندی» معروف است و در آن، کاربران محتواهای تولیدی خودشان را در اینترنت منتشر میکنند تا بهجریان آزاد اطلاعرسانی و آگاهیبخشی کمک کنند. اما این تنها یکروی سکه رسانههای شهروندی است. برخی کاربران ممکن است رسانههای جدید اینترنتی را برای انتشار محتواهای نامتعارف بهکارگیرند. بدین ترتیب است که نوع جدیدی از هرزهنگاری با عنوان «هرزهنگاری شهروندی» شکل گرفت. در هرزهنگاری شهروندی کاربران از جایگاه تولیدکننده این نوع محتوا فراتر میروند و در فرایند تولید یا انتشار آن شرکت میکنند.
اگر در دنیای «روزنامهنگاری شهروندی»، وبسایت یوتیوب یکی از پایههای اصلی محسوب میشود و دریایی از ویدئوهای تولیدی شهروندی است، در «هرزهنگاری شهروندی» نیز چندین وبسایت با عناوین و موقعیتی مشابه فعالیت میکنند و منبعی برای دسترسی به ویدئوهای هرزهنگارانهاند. با چنین وبسایتهایی نیز اغلب بهشیوه فیلتر برخورد میشود و دسترسی به آنها در اغلب کشورها ممنوع است. علاوه بر وبسایتهای شهروندی خاص محتوای هرزهنگارانه، گاه بخشی از کاربران در رسانههای شهروندی عمومی اقدام به انتشار محتواهای غیرمتعارف میکنند. دراینگونه موارد است که فیلترینگ چارهساز نیست و مسئولیت نظارت و پاکسازی رسانههای شهروندی به عهده خود کاربران گذاشته میشود. معمولا انتشار چنین محتواهایی برخلاف قوانین رسانههای شهروندی است و راههایی برای گزارش چنین تخلفهای وجود دارد تا کاربران با استفاده از نقش فعال خود، در ایمنسازی فضای آنلاین نیز مشارکت داشته باشند. تحولات رسانههای اینترنتی و رسیدن به دوران «وب ۲»، دنیای هرزهنگاری را نیز ارتقا داده است و هماکنون وارد عصر «هرزهنگاری ۲» شدهایم که ویژگیهای جدید خاص خود را دارد.
با هرزهنگاری اینترنتی چه کنیم؟
اینترنت همانقدر که به منبعی برای ترویج هرزهنگاری تبدیل شده، مرجعی برای مقابله با آن نیز محسوب میشود. کمپینهای آنلاین زیادی در فضای مجازی فعالیت میکنند که با هدف مبارزه با هرزهنگاری راهاندازی شدهاند. دهها هزار مقاله آموزشی و اطلاعات پزشکی و روانشناختی در اینترنت وجود دارد که مخاطرات استفاده از گونههای مختلف هرزهنگاری را شرح داده است. وبسایتهای زیادی راهاندازی شدهاند که بهطور اختصاصی، در این حوزه فعالیت میکنند. این وبسایتها اغلب با ارائه اطلاعات و آمار دقیق درباره آثار سوء انواع هرزهنگاری، تلاش میکنند کاربران اینترنتی را از مخاطرات این نوع محتواها آگاه سازند. البته وبسایتهای یادشده همگی بهزبانهای دیگر از جمله انگلیسی هستند و تاکنون بهزبان فارسی در اینخصوص فعالیتی انجام نشده است.
اینترنت همان فرصتی را که در اختیار مروجان هرزهنگاری گذاشته در اختیار مخالفان نیز قرار داده است. دولتها، نهادهای مذهبی، نهادهای طرفدار کودکان و خانواده، برخی هواداران حقوق زنان، و سازمانهای غیردولتی با اهداف گوناگون در اغلب کشورها در صف مخالفان هرزهنگاری قرار میگیرند. این طیف وسیع مخالفان اقدامات مقابلهای گستردهای انجام میدهند که مسدودسازی قانونی تنها یکی از آنهاست. در ایران اما طیف گستردهتر مخالفان اینترنتی به اشتباه تصور میکنند تنها از طریق دنبال کردن سیاست فیلترینگ میتوان به سالمسازی مورد نظرشان در فضای مجازی برسند. تلاش برای اطلاعرسانی و آگاهیبخشی درباره فناوریهای جدید و بالابردن سواد رسانهای کاربران اینترنتی گزینه دیگری است که میتواند مورد توجه سیاستگذاران و مجریان دستاندرکار رسانههای جدید ارتباطی باشد. چنین سیاستی البته تنها در صورت همراهی با اقدامات فرهنگی- اجتماعی برای از بین بردن زمینههای گرایش به مصرف انواع هرزهنگاری به موفقیت خواهد رسید.
منبع: / سایت / مدیا نیوز ۱۳۸۹/۰۶/۲۷به نقل از: ماهنامه سپیده دانایی
نویسنده : محمد مهدی مولایی
نظر شما