امکان سنجی تحقق هوش مصنوعی قوی از منظر حکمت متعالیه
کارشناسی ارشد 1402
پدیدآور: هانیه سادات رضوی استاد راهنما: مجید احسن استاد مشاور: بهروز مینایی بیدگلی
دانشگاه شهید مطهری، گروه حقوق
چکیده
از حدود یک قرن پیش تاکنون هوش مصنوعی و نظریات و دیدگاه های مربوط به آن دستخوش تغییراتی شده اند که هر یک از آنها متناسب با پیشرفت ها و تحولات زمان خویش بوده است. هوشمصنوعی در رویکرد ضعیف خود تا حد چشمگیری موفق ظاهر شده است اما هوش مصنوعی قوی مناقشات بسیاری به دنبال دارد. چگونه می توان پذیرفت که ماشینی قادر باشد کارکرد های انسانی از خود بروز دهد و همه آنچه تاکنون ملک انحصاری انسان به شمار می رفته، مانند تفکر آموزش و یادگیری و غیره را مانند انسان و یا حتی بهتر از او انجام دهد؟ فلاسفه معاصر غربی نظریات مختلفی در این باب دارند اما با دیدگاه فلسفه اسلامی و مشخصا حکمت متعالیه آیا میتوان همچین امری را توجیه کرد؟ در فلسفه صدرایی از طرفی تفکر قوه ای از قوای نفس است و کارکردهای انسانی همگی محصول نفس انسانی هستند که مجرد است اما از طرف دیگر می دانیم که همین نفس نیز جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا است و از ابتدای امر مجرد نبوده ماده ای بوده که در حرکت جوهری خود به حدی از کمال رسیده که وارد وادی تجرد شده است حال با این تفاسیر آیا می توان ادعا کرد که جسم مصنوعی ساخته دست انسان نیز ممکن است در شرایط کاملاً مصنوعی تغییر و تحولاتی برایش رخ دهد و در مسیر حرکت جوهری خود اشتداد وجودی یافته و به تجرد رسیده و به عبارتی دارای نفس شود؟ در پاسخ به این سوالات متفکران حوزه حکمت متعالیه دو رویکرد نفی و اثبات در پیش گرفتند که برای اولین بار در این پایان نامه تقسیم بندی می کنیم. هر دو گروه مبانی و دلایل خاصی دارند که در این پژوهش به طور مفصل مورد بررسی قرار میگیرد اما به عنوان نمونه بعضی از آنها را در اینجا ذکر می نماییم: گروهی معتقدند که هوش مصنوعی قوی امکان تحقق ندارد و به ادله مختلفی در این باره اشاره میکند از جمله اینکه مثلاً ما در ساختار هوش مصنوعی، حرکت تکاملی نداریم پس نمی توان حرکت جوهری را دستمایه ای برای پذیرفتن امکان تحقق هوش مصنوعی قوی قرار داد. به عقیده ی آن ها در بهترین حالت، ماشینی ساخته می شود که با الگوبرداری از رفتار های انسانی، فعالیت های مختلفی انجام می دهد نه اینکه موجود حیاتمندی ایجاد شود که رشد تغذیه و تکامل و...دارد. در مقابل، اندیشمندانی دیگر این امر را با مبانی حکمت متعالیه سازگار میدانند. این گروه نیز برای ادعای خود دلایلی دارد؛ مثلا معتقد اند مطابق نظریه حدوث جسمانی نفس نمی توان این امکان را نفی کرد که با توجه به حرکت تشکیکی و استکمالی نفس، چه بسا سطوحی از جوهر نفسانی و آگاهی مصنوعی در مسیر ساخت هوش مصنوعی به ظهور برسد. ما در این پایان نامه به امکان تحقق هوش مصنوعی از منظر دو رویکرد اثبات گرا و نفی گرا پرداخته و بررسی میکنیم کدام یک از این دو تبیین قابلیت دفاع بیشتری دارد.
نظر شما