پایان عصر دسترسی آسان به نفت
در نطق پیش از دستور شروع بهکار کمیته انرژی و تجارت مجلس آمریکا که توسط مسئولان شرکتهای عظیم نفتی در پانزدهم ژوئن ایراد شد
نبود نظارت کامل و گارد حفاظتی در محل حادثه نشت نفت، علت بهوجود آمدن فاجعه برای محیطزیست آمریکا و شرکت BP اعلام شد.
از آنجا که استحصال نفت از اعماق زیاد، همیشه توأم با خطرات بسیاری بوده است پس نمیتوان این ادعا را پذیرفت. در واقع شرکتهای نفتی برای بهدست آوردن مقدار بیشتری انرژی شامل گاز، اورانیوم و زغالسنگ خود را در معرض خطرات جبرانناپذیری قرار میدهند.
از نظر جغرافیایی، زیستمحیطی و سیاسی، احتمال بروز فاجعه در مناطق پرخطر بهمراتب بیشتر است. در شروع عصر مدرن صنعتی، استخراج مقادیر عظیم سوخت، کار نسبتاً آسانی بود. افزایش خودروها و گسترش محدوده شهرها، نیاز به مقادیر کلان نفت داشت که سوخت مورد نیاز از طریق چاههای نفتی در کالیفرنیا، تگزاس، اوکلاهما و آبهای کمعمق خلیج مکزیک تأمین میشد.
اما امروزه ادامه حیات انسان تا حدود زیادی وابسته به تأمین انرژی از نقاط خطرناک و پرریسک مثل سواحل اقیانوس منجمد شمالی و سایر اقیانوسهای عمیق بوده که نشاندهنده بروز فاجعهای از جنس فاجعه اخیر، در آینده نزدیک است.
با بررسی گفته دیوید اوریلی، یکی از مدیران ارشد شورون در سال2005، آنچه امروز میتوان با قطعیت از آن سخن گفت این است که عصر دسترسی آسان به نفت به پایان رسیده است.
تقاضای بیسابقه برای نفت سیر صعودی داشته و این در حالی است که چاههای نفت و گاز دنیا به پایان عمر مفید خود نزدیک میشوند و کشف مقادیر عظیم نفتی، مستلزم پرداخت هزینههای زیاد اقتصادی و سیاسی است.
اوریلی در همان زمان قول داد که شرکت تحت مدیریتش، مانند سایر شرکتهای عظیم نفتی دیگر، همه تلاشش را صرف ایجاد امنیت برای بهدستآوردن انرژیهای دور ازدسترس خواهد کرد تا بتواند پاسخگوی افزایش نیاز جهانی باشد. او ثابت کرد که مردی تأثیرگذار در معادلات جهانی نفت است چرا که شورون به همراه اکسان، BP و سایر غولهای عظیم نفتی شروع به اکتشاف از نقاط پرخطری مثل خلیج مکزیک کردند.
با وجود استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته تا زمانی که شرکتهای مزبور بهجای پرداختن به انرژیهای جایگزین به حفاریهای پر خطر در دریاهای عمیق دست زنند، رویداد چنین وقایعی غیرقابل اجتناب خواهد بود، بنابراین تنها سؤال پیش رو این است که فاجعه بعدی کی و کجا اتفاق خواهد افتاد؟
سکوی نفتی هایبرنیا
حفاریهای پر خطر زیادی وجود دارد که مستعد بهوجودآوردن فجایع سنگینی هستند مانند سکوی نفتی هایبرنیا که توسط کوه یخ از بین خواهد رفت. این سکوی نفتی در حدود 300کیلومتری ساحل نیوفاندلند قرار دارد و مردم بومی به آن خیابان «کوه یخی» میگویند که بزرگترین حفاری در آبهای عمیق بهشمار میآید و برای انجام این پروژه 5 میلیارد دلار هزینه شده است. این سکو شامل 37هزار تن وسایل بهرهبرداری است که روی 600هزار تن ترکیب آهن و سیمان که بهمنظور حفظ سکوی نفتی ایجاد شده است در دریا قرار دارد. این سکو بهگونهای تقویت شده است تا بتواند فشار کوههای یخی که تایتانیک را در سال1912 غرق کرد، تحمل کند.
فرض کنید توفانی در زمستان سال2018- که پدیده عجیبی در آن برهه از سال نخواهدبود- در اقیانوس آتلانتیکشمالی رخ دهد. باد با سرعتی معادل 130کیلومتر بر ساعت در حال وزش بوده و بهدلیل شرایط نامساعد، دامنه دید نیز از بین رفته و هواپیماهایی که وظیفه رصد کوههای یخی را برعهده دارند قادر به پرواز نیستند.
ارتفاع امواج در حدود 50 پا یا بیشتر است. امواج به راحتی قادر به عبور از حفاظهایی هستند که برای جلوگیری از برخورد کوههای یخ مهیا شده است و تخلیه کارمندان این سکوی نفتی بهوسیله هلیکوپتر و کشتی ناممکن است. بدون هیچگونه پیام اخطاری، کوه عظیمی از یخ به سکو برخورد کرده، محافظ را از بین برده و باعث ریخته شدن یک میلیون بشکه نفت به دریاخواهد شد. 135هزار بشکه نفت هر روز درون آتلانتیک سرازیر خواهد شد؛ چیزی در حدود 2برابر مقداری که هر روز در خلیج مکزیک باعث آلودگی دریا میشود. با نامناسب بودن شرایط جوی، دسترسی به این منطقه توسط کشتی و هواپیما میسر نیست و این وضعیت میتواند هفتهها ادامه پیدا کرده و در نهایت منجر به هدر رفتن چیزی در حدود 5میلیون بشکه نفت شود. با تصور چنین وضعیتی یکی از مستعدترین مناطق ماهیگیری جهان از بین خواهد رفت.
نیجریه، مهلکهای برای آمریکا
بعد از کانادا، مکزیک، عربستان سعودی و ونزوئلا، نیجریه در حال حاضر پنجمین تأمینکننده نفت آمریکاست. با وجود اینکه بیشترین نفت کشور نیجریه از مناطق دلتایی این کشور استحصال میشود مردم منطقه از درآمد آن چندان منتفع نشده و این در حالیکه است که اثرات زیستمحیطی آنرا تحمل میکنند.
از اینرو مردم منطقه برای گرفتن سهم بیشتری از این درآمدهای نفتی، دست به اسلحه برده و با دولت در حال جنگند. این گروهها که از جمله آنها به (MEND) میتوان اشاره کرد تاکنون موفق شدهاند که در کار شرکتهای بهرهبرداری خلل ایجاد کنند.
مؤسسه انرژی آمریکا پتانسیل تولید نفت نیجریه را 7/2میلیون بشکه در روز میداند، اما با توجه به منازعاتی که در این منطقه در جریان است ظرفیت واقعی تولید بسیار کمتر از این مقدار است.
از دسامبر سال 2005، آمار خرابکاری در لولههای نفت، گروگانگیری و اقدامات جنگطلبانه بهشدت در حال افزایش است.
فرض کنید که در سال2013 هستیم و منازعات در حال افزایش دلتای نیجریه منجر به کاهش تولید نفت در این منطقه به چیزی حدود یک سوم حجم بالقوه آن شده، تقاضا برای نفت در دنیا سیر صعودی دارد و برعکس عرضه، افزایش چندانی نیافته است. قیمت هر گالن گازوئیل در آمریکا به 5دلار رسیده و همچنان به روند صعودی خود ادامه میدهد و این درست در حالی است که اقتصاد در شرایط رکود عمیقی بهسر میبرد.
چاههای پیش نمکی در برزیل
در نوامبر سال2007 شرکت ملی نفت برزیل خبر از اکتشاف عظیمی داد؛ در 180مایلی سواحل ریودوژانیرو منبع قابلتوجهی از نفت کشف شده است که روی آن لایهای از نمک و آب قراردارد. اینگونه منابع نفتی، نفتهای پیشنمکی نامیده میشوند که حجم این ذخایر چیزی حدود 8 تا 12میلیارد بشکه نفت ارزیابی میشود که در 40سال اخیر این بزرگترین اکتشاف در نیمکره غربی است.
حفاریهای بعدی نشان داده که تخمین ذخایر دریایی نفت در برزیل میتواند بالغ بر 50میلیارد بشکه باشد. برای بیان نقش این ذخایر در آینده انرژی، میتوان به این نکته که در حال حاضر ذخیره نفت عربستان حدود 264میلیارد و برای آمریکا 30میلیارد بشکه است اشاره کرد. با کشف مذکور، میتوان برزیل را در طبقه بزرگترین تولیدکنندگان نفت در آینده دانست.
رئیسجمهوری برزیل با تقدیم لایحهای به مجلس اختیار تمام ذخایر نفت این کشور را به شرکت ملی نفت برزیل محول کرده تا منافع این ذخایر صرف فقرزدایی و عدمتوسعه یافتگی در این کشور شود. این امتیازات دولت را تشویق به تسریع بهرهبرداری از این ذخایر میکند.
برای استخراج نفت از این حوزه نفتی باید 5/2 مایل شنونمک را از کف دریا انتقال داد در حالی که فاصله کف دریا تا سطح آب 5/1مایل است. تکنولوژی مورد نیاز برای انجام این پروژه باید بسیار پیشرفتهتر از تکنولوژی استحصال نفت از دریاهای عمیق باشد. علاوه بر این وجود لایههایی از گاز (چیزی که بهنظر میرسد سبب فاجعه اخیر در خلیج مکزیک شده است) خطر انفجار را بهشدت افزایش میدهد.
هر چند در سواحل این کشور توفانی از جنس توفانهایی که در خلیج مکزیک روی میدهد، اتفاق نمیافتد ولی در سال2004، سواحل این کشور نیز بهشدت تحتتأثیر توفانهای جنوب حارهای قرار گرفت.
به اعتقاد برخی از هواشناسان هر چند وزش توفانهای اینچنینی در آتلانتیک جنوبی معمول نیست ولی میتوان گرمشدن زمین را در اثر افزایش تعداد بلایای طبیعی دانست.
سناریویی را در نظر بگیرید که در سال2020، منطقه RIO میزبان تعداد زیادی از دکلهای حفاری عمیق باشد. در همین زمان توفانی که از منطقه جنوبی شروع به حرکت کرده باعث ایجاد موجهای سهمگین میشود. این توفان سرمایهگذاری 200میلیارد دلاریای را که در آن منطقه صورت گرفته است بهراحتی نیست و نابود میکند.
تلاشها برای نجات چاههای نفتی که در اعماق دریاها حفاری شده شکست خورده و حجم عظیمی از نفت در آتلانتیک جنوبی پخش میشود و قدرت این امواج قوی، آلودگی زیستمحیطی را به سواحل برزیل منتقل میکند.
این آلودگی سواحل برزیل را که به سفید و درخشان بودن همچون برف مشهور هستند به مکانی برای انباشتهشدن نفت سیاه تبدیل میکند.
منبع: / روزنامه / همشهری ۱۳۸۹/۴/۲۰
مترجم : امیر حسین ملکی
نویسنده : مایکل کلر
نظر شما