جان مینارد کینز
جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)؛ اقتصاددانان برجسته انگلیسی و بنیان گذار اقتصاد موسوم به اقتصاد کینزی.
زندگی
جان مینارد کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب میشدند. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشگاه اتون راه یافت و از آنجا در سال ۱۹۰۲ به کالج سلطنتی کمبریج رفت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در کمبریج، در اداره هندوستان وزارت دفاع انگلستان بهعنوان کارمند جزء مشغول به کار شد. کینز در سال ۱۹۰۹ به کمبریج بازگشت و بهعنوان دانشیار ارشد کالج کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۱۱ نیز سردبیری یک مجله اقتصادی را پذیرفت.
کینز، در زمان جنگ جهانی اول در خزانهداری انگلیس مشغول بهکار بود و پس از جنگ، ریاست هیات نمایندگی خزانهداری انگلیس در انجمن صلح پاریس را بر عهده داشت. در سال ۱۹۱۹ نماینده وزیر دارایی در شورای عالی اقتصاد انگلستان شد؛ ولی خیلی زود از این سمت کنارهگیری نمود. چون توصیههای او درمورد نحوه دریافت غرامت جنگی از دولت آلمان مورد پذیرش مقامات انگلیسی واقع نشد.
وی در سال ۱۹۲۵ با لیدیا لوپوکووا ازدواج کرد. لیدیا، یک بالرین روس بود و تحصیلات بسیار کمی داشت. اما به عقیده کینز از روحی آزاد بهرهمند بود.
کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتابهای اقتصادی قرن بیستم محسوب میشود.
کینز که از سال ۱۹۳۷ به بیماری قلبی مبتلا شده بود، در ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ در خانه روستایی خود در ساسکس در تیلتون در گذشت. او پس از مرگ سوزانده شد و خاکسترش در بلندیهای منطقه به باد سپرده شد.
اندیشه
پیش از کینز، تصور عمومی اقتصاددانان بر آن بود که چرخههای تجاری، عدم تعادلهایی هستند که در کوتاهمدت توسط مکانیزم بازار اصلاح میشوند و شرایط اشتغال کامل مجدداً احیا میشود. اما کینز معتقد بود که این چرخههای مخرب ممکن است در بلندمدت برگشتناپذیر باشند و لذا دولت میبایست برای رسیدن به اشتغال کامل در اقتصاد دخالت نماید.
کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل میرسد رد کرد و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای موثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد. بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت میبایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد.
منابع
1. پاک، پیتر و گارات، کریس. کینز. ترجمهٔ معظمی جهرمی، علی. چاپ دوم، تهران: نشر شیرازه، ۱۳۸۰، 9646578268.
2. پایگاه اینترنتی آفتاب
3. پوپولیستها چگونه اقتصاد را پیش میبرند. روزنامه هممیهن (در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۸۶). بازدید در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۸۶.
4. http://fa.wikipedia.org
از وبلاگ دنیای اقتصاد:
جان مینارد کینز در ۵ ژوئن ۱۸۸۳ در انگلستان متولد شد. خانواده وی از طبقه متوسط جامعه محسوب میشدند. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه به دانشگاه اتون راه یافت و از آنجا در سال ۱۹۰۲ به کالج سلطنتی کمبریج رفت. وی پس از اتمام تحصیلات خود در کمبریج، در اداره هندوستان وزارت دفاع انگلستان بهعنوان کارمند جزء مشغول به کار شد. کینز در سال ۱۹۰۹ به کمبریج بازگشت و بهعنوان دانشیار ارشد کالج کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۱۱ نیز سردبیری یک مجله اقتصادی را پذیرفت.
کینز، در زمان جنگ جهانی اول در خزانهداری انگلیس مشغول بهکار بود و پس از جنگ، ریاست هیات نمایندگی خزانهداری انگلیس در انجمن صلح پاریس را بر عهده داشت. در سال ۱۹۱۹ نماینده وزیر دارایی در شورای عالی اقتصاد انگلستان شد؛ ولی خیلی زود از این سمت کنارهگیری نمود. چون توصیههای او درمورد نحوه دریافت غرامت جنگی از دولت آلمان مورد پذیرش مقامات انگلیسی واقع نشد. وی در سال ۱۹۲۵ با لیدیا لوپوکووا ازدواج کرد. لیدیا، یک بالرین روس بود و تحصیلات بسیار کمی داشت. اما به عقیده کینز از روحی آزاد بهرهمند بود.کینز در سال ۱۹۳۶ کتاب نظریه عمومی اشتغال بهره و پول را منتشر نمود که یکی از تأثیرگذارترین کتابهای اقتصادی قرن بیستم محسوب میشود.کینز که از سال ۱۹۳۷ به بیماری قلبی مبتلا شده بود، در ۲۰ آوریل ۱۹۴۶ در خانه روستایی خود در ساسکس در تیلتون در گذشت. او پس از مرگ سوزانده شد و خاکسترش در بلندیهای منطقه به باد سپرده شد.
جان مینارد كینز در ابتدا در رشته ریاضیات تحصیل می كرد،وی به واسطه مطالعه آثار برتراند راسل و آلفرد نورث وایتهد، كار كردن بر روی نظریه احتمالات را كنار گذاشت تا بتواند ایده های خود در باب اقتصاد را دنبال كند. وی یك مكتب اندیشه ای بنیاد نهاد كه اقتصاد كینزی نام گرفت؛ و این تنها مكتب اقتصادی است كه عنوان خود را از نام بنیانگذارش اقتباس كرده است.
معروف ترین آثار كینز عبارتند از “پیامدهای اقتصادی صلح” كه وی در آن، پیش بینی كرده بود كه میزان زیاد غرامت كه برای ژاپن و آلمان وضع شده، به بی ثباتی سیاسی منجر خواهد شد؛ و كتاب “نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول”، كتاب اخیر علاوه بر پیامدهای اقتصادی، تاثیرات عظیم اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیك نیز بر جای گذاشته است.
پیش از کینز، تصور عمومی اقتصاددانان بر آن بود که چرخههای تجاری، عدم تعادلهایی هستند که در کوتاهمدت توسط مکانیزم بازار اصلاح میشوند و شرایط اشتغال کامل مجدداً احیا میشود. اما کینز معتقد بود که این چرخههای مخرب ممکن است در بلندمدت برگشتناپذیر باشند و لذا دولت میبایست برای رسیدن به اشتغال کامل در اقتصاد دخالت نماید.کینز برخلاف نظریات اقتصاد کلاسیک، منتقد رویکرد به اقتصاد آزاد و سپردن اقتصاد به نیروهای بازار بود. وی این نظریه را که جامعه در حالت تعادل به اشتغال کامل میرسد رد کرد و اعتقاد داشت که سطح اشتغال با میزان تولید و میزان تولید با میزان تقاضای موثر (یعنی میزان خرید کالاها و خدمات) ارتباط مستقیم دارد. بنابراین وی معتقد بود که برای کاهش بیکاری، دولت میبایست اشتغال ایجاد نماید؛ هرچند که این اشتغال غیرمولد باشد.
كینز در “نظریه عمومی” كه در سال های ركود اقتصادی دهه 1930 نگاشته شد، استدلال می كند كه ركود های اقتصادی، مشكلات كوتاه مدتی هستند كه از نبود تقاضا ناشی می شوند. وی یك راه حل ساده برای این مسئله پیشنهاد كرد: دولت باید از طریق هزینه های عمومی، میزان تقاضا را بیشتر كند. به محض اینكه اقتصاد به دوران رونق بازگشت، دولت می تواند از طریق افزایش مالیات و كاهش مخارج عمومی، كسری بودجه خود را جبران نماید.
اصل زیربنایی نظریه كینز، به حدكافی واضح است: مخارج دولتی باید نسبت معكوس با تجارت خصوصی داشته باشد. در مواقعی كه تجارت رونق می یابد، دولت باید كمتر خرج كند؛ و زمانی كه اقتصاد، كساد شود بر مخارج عمومی افزوده خواهد شد. ولی آنچه كه در نظریه كینز، رادیكال یه حساب می آید این اصل كلی است كه دولت برای كنترل تقاضا باید در اقتصاد مداخله نماید و این ایده به عنوان “سیاست مدیریت تقاضا” شناخته می شود.
نظریه كینز در آن زمان به عنوان پاسخی به این پیش بینی ماركس تلقی می شد كه چرخه رونق و ركود اقتصاد سرمایه داری در نهایت به سوسیالیسم منتهی خواهد شد. كینز نشان داد كه مداخله دولت چگونه می تواند به یك اقتصاد باثبات بازار آزاد منجر گردد. با این وجود منتقدین نظریه وی به بحث درباره ایده دخالت دولت در چرخه تجاری ادامه دادند. بحث های مذكور، به این ایده ضد لیبرال كه مشكلات اجتماعی باید توسط دولت حل شود، دامن زد؛ و در واقع اینكه دولت از این طریق باید به دانشگاهیان نشان دهد كه این مشكلات چگونه باید مرتفع شوند. هیچ چیز برای حامیان اقتصاد كلاسیك “لسه فر” آدام اسمیت و جان استوارت میل نمی توانست نفرت انگیزتر از این باشد. طبق دیدگاه نظریات كلاسیك، اقتصاد زمانی به بهترین نحو عمل می كند كه كوچكترین دخالتی از سوی دولت انجام نگیرد. اسمیت و میل بر این باور بودند كه نظم طبیعی اقتصاد تا زمانی كه توسط دولت مختل نشود، به سوی رفاه حداكثری فرد و جامعه گرایش دارد. این گونه مجادله هنوز هم در سیاست، اقتصاد و فلسفه جریان دارد.
در سال های بعدی و تا حدود دهه 1970 نظریات كینز در انگلستان دنبال می شد. گرچه حامیان نظریه كینز به نتایج عملی این مكتب اشاره می كردند، ولی منتقدین نیز در پاسخ می گفتند كه ژاپن و آلمان یعنی دو قدرت اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، از اقتباس سیاست های كینزی خودداری كرده اند.
نظر شما