BRICS؛ زنگ خطری جدی برای آمریکا
در روزهایی که سر ناتو در لیبی گرم است، کشورهای عضو گروه اقتصادی بریک( برزیل، هند، روسیه و چین) در سانیا چین دور هم جمع شدند. گردهم آیی برای به یاد آوری این حقیقت که کشورهایی هستند که می توانند دور هم جمع شده و البته به جهانیان نشان دهند که نه شرقی صرف هستند و نه وابسته و دلبسته به غرب. شاید بسیاری از خوانندگان این متن قیاس ناتو با این گروه نوپای اقتصادی را مع الفارغ بدانند. ناتو نهادی است نظامی با پیشرفته ترین تجهیزات و گروه بریک گروهی است اقتصادی که عمر آن چندان سابقه ای ندارد. اما قیاس این دو به ما تغییر در ساختار گروه بندی های سیاسی قرن 21 با قرن 20 را یادآوری می کند.
در لیبی،اتحاد و ائتلافی که موفقیت در جنگ سرد را به نام خود سند زده بود، بر سر استراتژی، تاکتیک و نحوه عملکرد با هم اجماع ندارد. این کشورها با این حد از اختلاف در جنگ در کشوری کاملا بی ربط درگیر شده اند.وزیر امور خارجه ایالات متحده مجبور شد در عیان از دوستان و هم ائتلافی های خود بخواهد که با هم و دست در دست یکدیگر در لیبی برخورد کنند. نیروهای ناتو در حالی شکاف و انشقاق را تجربه می کنند که نیروهای امنیتی وابسته به معمر قذافی با اجماع فراگیر خود در لیبی، متحدان غربی را خسته کرده اند.
در چین، رهبران برزیل، روسیه، هند و البته کشور میزبان این بار آفریقا جنوبی را هم به جمع خود راه دادند. دستاورد این گروه آنقدر حائز اهمیت نیست که ذات دور هم جمع شدن آنها و عزم شان برای تعمیق روابط.
زنگ خطرها برای آمریکا زمانی به صدا درآمد که تغییر پول رایج در تجارت های بین المللی از دلار به واحد دیگری در دستور کار قرار گرفت. چهار گروه اصلی که گروه اقتصادی بریک را تشکیل دادند در نشست شورای امنیت در خصوص لیبی هم بسیار هماهنگ عمل کردند. نمایندگان برزیل، هند، روسیه و چین در این نشست غایب ماندند تا نشان دهند که از این پس جبهه ای نو در مقابل امریکا و متحدان غربی اش شکل گرفته است.در روزهای پس از تصویب منطقه ممنوع پرواز بر فراز لیبی، رهبران این چهار کشور به عناوین مختلف این حرکت را ملامت کردند. این حرکت نشان داد که شاید از این پس در شورای امنیت یا هر گردهم آیی بین المللی دیگری امریکا و دوستان اروپایی اش با ائتلاف جدیدی همراه باشند که آفریقا جنوبی را به تازگی در خود راه داده و بلوکی قابل توجه را به نام خود سند زده است . این گروه پتانسیل این را دارد که در معادلات جدید بین المللی جایگزینی مناسب برای آمریکا و دوستان غربی اش باشد .
نقشه های ناتو در لیبی نقش بر آب شد. لیبی که به قول باراک اوباما قرار بود تبدیل به نشانه اجماع جهانی در قرن بیست و یکم برای پایان دادن به دغدغه بشری تبدیل شود، اکنون تبدیل به نماد ضعف ناتو و برنامه ریزی کشورهای حاضر شده است . آمریکا همچنان به دنبال اثبات نقش راهبردی خود است و این در حالیست که مشکلات داخلی این کشور و عدم برخورداری از استراتژی واحد و شفاف مانعی بزرگ بر سر راه این مسیر است . فرانسه و بریتانیا هم تلاش کردند تا بخشی از این بار را بر دوش بکشند و به نوعی نقش رهبر را در این بازی نظامی بازی کنند، اما موفق نشدند و البته کسی هم از آنها تبعیت نکرد. آلمان به هیچ وجه به نقشی که این دو همسایه به دنبال ایفای آن هستند، علاقه ای نشان نداد. سابقه اثبات کرده که ائتلاف ها و اتحادهای نظامی در جهان وابسته به حضور و نقش راهبردی واشنگتن است . اکنون در لیبی چند رئیس وجود دارد و البته غایب بزرگ هم استراتژی واحد است.
حسن گروه اقتصادی "بریک" را گفتیم پس قید اختلاف های آن هم در این نوشته واجب آمد. این گروه مسافت بسیاری تا برخورداری از انسجام سیاسی دارد و البته که در بسیاری از مسائل هم اعضا با یکدیگر اختلاف نظر دارند . فاکتورهای بسیاری است که باید گرد هم جمع شود تا بتوان از ائتلاف نظامی و سیاسی سخن گفت. این گروه را می توانیم گروه " اکثریت" هم بخوانیم چرا که این کشورها روی هم نیمی از جمعیت بین المللی را به خود اختصاص داده اند . گروه ناتو شاید بیشترین سرمایه جهانی را به خود اختصاص داده اما گروه " بریک " هم بلوکی هستند که بیشترین جمعیت جهانی را در خود جای داده اند و البته بیشترین نرخ رشد و توسعه در این بلوک است .
ایالات متحده به گونه ای برخورد می کند که گویا این واشنگتن است که می تواند برای جایگاه دیگر کشورها تعیین تکلیف کند. واشنگتن مجوز حضور هندوستان در شورای امنیت را صادر می کند و البته تام تلاش خود را به کار می گیرد تا نقش برزیل پررنگ تر آن نشود که بود . اما این واشنگتن نیست که بزرگان تاریخ و کشورهای در حال توسعه را معین می کند بلکه این رسالت بر دوش تاریخ است و بس. ساکنان دنیای امروز به دنبال بهانه ای هستند که بتوانند از زیر یوغ معادله های به امضا رسیده در جنگ جهانی دوم و پس از آن فرار کنند. این قدرت های نوظهور می خواهند که خود برای پایان دادن به بحران های امروز جهان مانند پرونده هسته ای ایران وارد عمل شوند و یا خود واحد پول رایج در تجارت های جهانی را تغییر دهند . شاید این ایده اشتباه باشد و شاید تقلای آنها بیهوده تر. اما این گروه می خواهند در این برای جدید نام آنها مقابل نام آمریکا و دوستان سنتی اش در تاریخ ثبت شود. این مردان و زنان از آمریکا برای گام برداشتن رخصت نمی خواهند و عملکرد آمریکا در قبال این حرکت ها است که جغرافیای سیاسی فردای جهان را ترسیم می کند.
منبع: / سایت خبری / زمان ۱۳۹۰/۱/۲۹
نویسنده : دیوید روتکوپف
نظر شما