جنگ اقتصادی؛ جنگ هزاره سوم
اشاره رهبر معظم انقلاب به وضعیت اقتصادی غرب بویژه امریکا در دیدار اخیر ایشان با مسئولان اجرایی کشور و تعبیر ایشان به وضعیت عجیب و غریب اقتصادی که گریبان آنها را گرفته است، بیانگر حساسیت و اثرگذاری بیش از پیش شرایط اقتصادی بر معادلات و منازعات سیاسی در جهان است که نیازمند بررسی دقیق و شناخت ابعاد آن در زمینههای گوناگون است. با تشدید وضعیت بدهی دولت امریکا و فراگیرشدن بحران بدهی در حوزه یورو، برخی از تحلیلگران وقوع دوباره بحران مالی را در جهان پیشبینی میکنند. هر چند که همواره تحولات سیاسی و اقتصادی جهان فراز و فرودهای مختلفی را در زمانهای مختلف داشته است اما به نظر میرسد مقطع کنونی از لحاظ ابعاد تحولات سیاسی و اقتصادی، مرحلهای کاملاً متفاوت است و با نمونههای پیشین چندان قابل قیاس نیست. نگاهی گذرا به گوشه و کنار جهان و بررسی برخی روندهای سیاسی و اقتصادی حکایت از بروز نوعی تقابل شدید در حوزههای اقتصادی دارد که در ماههای اخیر حجم این تقابلات بشدت افزایش یافته است. بدون شک بازیگران این عرصه که تمام توان خود را به صحنه آوردهاند، در درجه اول به حفظ منافع سیاسی-اقتصادی خود میاندیشند؛ امری که تحقق آن تحتالشعاع مسائل روز جهان به مراتب پیچیدهتر از گذشته شده است. نگاهی به تحولات سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا و عملکرد غرب بویژه امریکا در این تحولات از یک طرف و قدرتنمایی بحران بدهی از طرف دیگر سبب شده تا بازارهای مالی دنیا با تلاطم مواجه شده و ثبات خود را از دست بدهند. کاهش ارزش دلار که بهخاطر افزایش بدهی دولت امریکا رقم خورد، به همراه پیشبینی کاهش رونق و رشد اقتصادی این کشور سبب شد تا سرمایهها به بازار طلا کوچ کنند. در حال حاضر حرکت سرمایهها به سمت بازار طلا که از چندی پیش آغاز شده بود در روزهای اخیر شدت بیشتری یافته است و موجبات رشد بیش از پیش قیمت طلا را فراهم کرده است. همچنین کاهش ارزش دلار در مقابل سایر ارزهای معتبر سبب شده تا حدی شرایط برای رونق واردات از چین در امریکا فراهم شود اما به دلیل بحران بدهی در داخل امریکا، رگ حیات اقتصاد صادرات محور چینیها تا حد زیادی به مصرفکنندگان امریکایی بستگی پیدا کرده است. همین امر سبب شده تا تقابل چینیها در بازار با سیاستهای امریکا بیش از پیش تشدید شود. براساس برخی اطلاعات موجود، چینیها با خرید یورو و حضور قوی در بازارهای کالا مصمم به حفظ وضعیت صادراتی خود توأم با اصلاح ارزش یوان و سیاستهای ارزی خود هستند، امری که در ماههای گذشته موجب اختلاف کارشناسان امریکایی و چینی بر سر ارزش واقعی یوان شده بود. از طرف دیگر و به تأکید رهبر معظم انقلاب به نظر میرسد اوضاع سیاسی لیبی بیش از دیگر تحولات سیاسی بر شرایط بازار نفت مؤثر است چرا که لیبی به عرصه تقابل امریکایی و اروپاییها بر سر منافع اقتصادی بدل شده و در صورت ادامه وخامت اوضاع در این کشور، اروپاییها بیش از امریکاییها متضرر خواهند شد. در واقع آنچه سبب شد تا رهبر معظم انقلاب سیاست غربیها را در لیبی رذیلانه و موذیانه لقب دهند، توجه به این نکته است که در شرایط فعلی هر نتیجهای در لیبی حاصل شود، نتیجه اول آن قربانی شدن مردم لیبی و نابودی کشورشان است، البته دلخوشی به حضور پررنگ عربستان در حوزه خاورمیانه و کنترل قیمت نفت، هر چند که نقطه قوتی برای امریکا به شمار میرود اما با توجه به تغییر دیدگاههای مردم در داخل و خارج عربستان نسبت به عملکرد حاکمان این کشور از یک طرف و حضور ایران در رأس اوپک در شرایط کنونی چندان قابل اتکا به نظر نمیرسد. در حال حاضر تعدد و سرعت بروز تحولات سیاسی - اقتصادی در جهان به نحوی است که تحقق منافع اقتصادی کشورها را بیش از پیش پیچیده کرده است. به همین دلیل است که در ادبیات امروز از این فرایند بهعنوان جنگ هزاره سوم یاد میشود. در واقع جنگ هزاره سوم فرایندی است چندجانبه با متغیرهای فراوان که نیازمند آمادگی در تمام زمینهها به منظور بهرهبرداری از فرصتها در کوتاهترین زمان ممکن است. نکتهای که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با مسئولان مورد توجه قرار دادند لزوم آمادگی به منظور بهرهبرداری صحیح از فرصتهای موجود در شرایط جدید حاکم بر جهان است، چرا که به راحتی نمیتوان گفت که دستاورد این جنگ لزوماً در چه حوزهای حاصل میشود، زیرا در هر لحظه شرایط کاملاً در حال تغییر است و اهداف و دستاوردها نیز به تبع آن تغییر میکند. در هر حال به نظر میرسد همزمانی بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا با گرفتار شدن غربیها در باتلاق اقتصادی شرایطی را ایجاد کرده که فرصتها و تهدیدهای فراوانی را پیش روی جهان و کشورهای مختلف قرار داده است.
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۹۰/۵/۲۲
نظر شما