دورنمای فضای واحد اقتصادی در «سیآیاس»
پس از مذاکرات و مباحثات بسیار بالاخره در سال 2010 اسناد تشکیل فضای واحد اقتصادی بین روسیه، بلاروس و قزاقستان امضا و این سند چندی پیش حالت اجرایی به خود گرفت. اواخر سال 2010 قرقیزستان نیز تمایل خود به عضویت در اتحادیه گمرکی یورآسیا را اعلام کرد که فضای واحد اقتصادی بر اساس آن ایجاد شده است. فعلاً قرقیزها به نقش ناظر در این اتحادیه بسنده کرده و امیدوارند تا هرچه زودتر به این سازمان ملحق شوند. اعضای اتحادیه گمرکی خواهان عضویت تاجیکستان در این اتحادیه نیز شدهاند. درخواست عضویت در اتحادیه گمرکی از سوی اکراین نیز به دبیرخانة این سازمان اعلام شده، ولی این کشور در مشکلات داخلی گرفتار است و لذا این درخواست آن میتوان نوعی چانهزنی باشد. شایان ذکر است که اواخر سال گذشته درخواستهایی نیز برای همکاری با اتحادیه گمرکی از خارج از مرزهای فضای شوروی سابق نیز وصول شد. طی این تحول، نخستوزیر زلاندنو در ملاقات با دمیتری مدویدیف، رئیس جمهور روسیه پیشنهاد همکاری کشورش با این اتحادیه را مطرح کرد.
اما، اتحادیه گمرکی به واقع چه منافعی برای اعضای آن دارد و چه مزایای خاصی به آنها میرساند. بدیهی است که اکراین میتواند از عضویت در این سازمان سود مستقیم اقتصادی و سیاسی دریافت کند. روابط بین روسیه و اکراین به تعبیری به بنبست رسیده است. به این معنا که تصمیمات مهم جدیدی بین دو کشور اتخاذ نمیشود و توافقات قبلی مدویدیف و یانوکوویچ در سطح لفظی باقی مانده است. روسیه از اکراین انتظار دارد که گامهای سیستمی مهمی بر دارد تا پایههای مناسبات بین دو کشور به قدری محکم شود که مخالفان (اکراینی) نتوانند آن را ویران کنند. ویکتور یانوکوویچ فعلاً برای این کار آماده نیست. این نتیجه موضعگیری اتحادیه اروپا است که نمیخواهد بازار اکراینی را از دست بدهد و لذا، این کشور را زیر فشار قرار میدهد تا عضو اتحادیه گمرکی نشود. با این وجود، اکراین نمیتواند عضو منطقه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا شود. چرا که این کشور در وضعیت بدی قرار گرفته و میتواند به یک نوع منطقه خاکستری بین روسیه و اروپای متحد تبدیل شود.
منطقه تجارت آزاد از نظر مقررات همگرایی آسانتر از اتحادیه گمرکی یورآسیا است. در منطقه تجارت آزاد فقط بعضی تعرفهها و مالیاتهای گمرکی برداشته میشود، اما در اتحادیه گمرکی نهادهای فراملیتی هم تشکیل شده و تجارت خارجی کشورهای عضو را تنظیم میکنند. با این وجود، اتحادیه اروپا نسبت به روسیه از اکراین خواستهای بیشتری دارد. از جملة این درخواستهای میتوان به درخواست لغو تعرفههای وارداتی برای تعدادی از کالاهای اروپایی اشاره کرد که در صورت تحقق ان شرکتهای اکراینی هرچه بیشتر تضعیف خواهند شد. در این بین، باید عواقب عضویت کامل اکراین در سازمان تجارت جهانی را نیز در نظر گرفت که تأثیرات واقعی آن در سال 2013 مشخص خواهد شد و این کشور در برابر تجاوز رقیبان نیرومند غربی خود بیدفاع خواهد ماند.
فشار سیاسی از طرف اتحادیه اروپا نیز به همین اندازه شدید است. ساختارهای اروپایی اکراین را در چند زمینه از جمله حقوق بشر، انتخابات آزاد و دموکراتیک و مسأله شناسایی یا عدم شناسایی استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی زیر فشار قرار میدهند. اما اکراین در صورت همراهی با غرب در مقابل یا چیزی دریافت نکرده و یا دریافتی آن بسیار اندک خواهد بود. این دریافتیهای نیز تنها به نخبگان محدود میشود. به این معنا که اروپاییها تنها به سیاستمداران، تجار و روزنامهنگاران اکراینی اجازه دادهاند تا به صورت تسهیلی ویزا دریافت کنند. به نظر میرسد که اروپا سعی میکند نخبگان اکراینی را »بخرد»، ولی این تلاشها نتایج مشخصی نخواهند داد. از اظهارات اخیر ویکتور یانوکوویچ میتوان نتیجه گرفت که از نظر نخبگان اکراینی، برخورد اروپاییها با روسها و اکراینیها یکی است. این در حالی است که روسیه شرایط سودآورتری برای همکاری به اکراین پیشنهاد میکند و حاضر است؛
- در مقابل، ادغام شرکتهای «نفت و گاز اکراین» و «گازپروم» بخشی از میادین گازی خود را در اختیار این کشور قرار دهد (این پیشنهاد در تاریخ روسیه معاصر بینظیر است).
- تعرفههای گمرکی را هماهنگ کند.
- قیمت گاز را کاهش دهد.
- حتی در شرایط ساخت خط لوله «جریان جنوبی» و شرایط فعالیت «جریان شمالی» بازنگری کند.
در عین حال، روسیه در زمینه دموکراسی و آزادی بیان از اکراین ایراد نمیگیرد. نخبگان اکراینی فرصت لازم را دارند تا ضرورت چرخش شرقی سیاست خارجی خود را به نحو دقیقتری بررسی کنند. به نظر میرسد در صورت تحقق عضویت اکراین در فضای واحد اقتصادی، نتایج آن هم برای نخبگان این کشور مفید خواهد بود و هم اقتصاد اکراین با رشد چند برابری روبهرو خواهد شد. اما باید افکار عمومی را برای این تغییرات آماده کرد. به عنوان مثال، روزنامهنگاران اکراینی زیر تأثیر شدید این اندیشهها هستند که تنها همگرایی با اروپا به نفع اکراین بوده و نزدیکی روابط با روسیه زیانآور است. مردم زیادی در اکراین شریک این کلیشههای ذهنی هستند. برای اینکه چرخش فعلی برخلاف چرخشی که در سالهای 2004-2003 به عمل آمده بود، نتیجه مثبتی بدهد، طبقه سیاسی باید به مبارزه با قالبهای ذهنی پرداخته و برای مقاومت شدید داخلی آماده شود. بدیهی است که اگر یانوکوویچ در زمینه همگرایی با روسیه عزم و قاطعیت بیشتری از خود نشان دهد، کمک مالی خارجی به سیاستمدارانی چون یولیا تیموشنکو چند برابر افزایش خواهد یافت.
قرقیزستان نیز میتواند دستخوش چنین مشکلاتی شود. این کشور عضو سازمان تجارت جهانی است و به اعضای این سازمان وابسته است. در آستانه سال جدید میلادی وزیر امور خارجه این کشور اظهار داشت که برای قرقیزستان روابط با روسیه اهمیت راهبردی دارد و اینکه این کشور اصولاً طرفدار گسترش همکاری با اتحادیه گمرکی است، ولی به فرصت بیشتری احتیاج دارد تا همه نکات و ابعاد این روند همگرایانه را ارزیابی کند. این احتیاط نشاندهنده آن است که فعلاً نمیتوان با یقین آینده اتحادیه گمرکی را پیشبینی کرد. به علاوه، قرقیزستان مجبور است منافع بازیگران جهانی دیگر را در نظر بگیرد که لحن محتاطانه وزیر امور خارجه این کشور از همین امر سرچشمه میگیرد. قرقیزستان در گذشته بارها کمکهای قابل توجه اقتصادی روسیه را در مقابل وفاداری سیاسی به مسکو دریافت کرده بود، اما روسیه در نهایت بازندة این گونه معاملهها بوده است. باقییف، رئیس جمهور سابق از استقرار پایگاه آمریکا در خاک جمهوری امتناع نکرد. با این ملاحظه، روسیه از این به بعد در فرآیند تصمیم برای ارسال کمک به جمهوریهای همسایه احتیاط بیشتری به خرج خواهد داد. این کمک همیشه باید به اقدامات مشخص متقابل آنها مشروط شود. پول، کمک دیپلماتیک و میانجیگری به طور رایگان ارائه نخواهد شد. همین امر در مورد تاجیکستان نیز صادق است.
مولداوی از حیطه بحث درباره آینده اتحادیه گمرکی خارج مانده است. این نتیجه بحران سیاسی طولانی و کوتهبینی حزب کمونیست است که تنها زمانی که نیروهای راستگرا آن را از قدرت برکنار کردند، مسأله اتحادیه گمرکی را مطرح کرد. این در حالی است که طرفین به بهینهسازی روابط مهاجرتی و اقتصادی خود احتیاج دارند، زیرا دو سوم درآمدهای کارگران مهاجر مولداوی از روسیه وصول میشود. افزون بر این، شرکتهای روسی زیادی در مولداوی کار میکنند و طرف روس به گسترش این همکاری علاقهمند است. مولداوی و اکراین میتوانستند به صورت متحد در مذاکرات با روسیه شرکت کنند تا برای خود در اتحادیه گمرکی شرایط مناسبتری به دست آورند. بدیهی است که به موازات توسعه اتحادیه گمرکی روسیه مجبور خواهد شد مسایل همکاری انسانی، حقوقی و دیپلماتیک را هم به قالب این سازمان منتقل کند، زیرا جامعه کشورهای همسود تضعیف شده و توان اجرای وظایف خود را ندارد.
تغییر الگوی مذاکرات با اکراین هم ضروری به نظر میرسد. درست است که در مرحله معینی گذشتها و پیشنهادهای امیدبخشی برای آغاز همکاریها لازم بود، اما وقتی که یک کشور مرتباً از این گفتگوی سازنده طفره میرود، این سئوال مطرح میشود که آیا رفتار روسیه منطقی است؟ آیا این رفتار جوابگوی موقعیت جهانی روسیه خواهد بود؟ به نظر میرسد که روسیه همیشه مبتکر برقراری همکاری متقابلاً سودمند با اکراین است، در حالی که کییِف مانند کودکی که قهر کرده باشد، رفتار میکند، پیشنهادهای دیگران را رد میکند، ولی از طرف خود چیزی پیشنهاد نمیکند. اگر این سیاست ادامه پیدا کند، روسیه بیش از این تحمل نکرده و پیشنهادهای آن بر خلاف گذشته آنقدر سودمند نخواهد بود.
در شرایطی که تعداد اعضای بالقوه اتحادیه گمرکی در میان کشورهای فضای شوروی سابق محدود است، بد نیست که به مناطق مجاور توجه شود، تا این اتحادیه هرچه بیشتر سودآور شود. بحران اقتصاد جهانی نشان داده که زمان تشکیل اتحادیههای بزرگ منطقهای فرا رسیده است که میتوانند میدان را بر سازمانهای معتبر جهانی تنگ کنند و حتی جای آنها را بگیرند. بعد از سلسله سفرهای دمیتری مدویدیف به کشورهای مختلف، روسیه از طیف جدید امکانات برای نزدیکی روابط با کشورهای خاورمیانه و قبل از همه با ترکیه برخوردار شده است. دورنمای نزدیکی روابط اقتصادی آن با کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیای جنوب شرقی به همین اندازه جذاب است. لذا مسکو برای توسعه پیوندهای اقتصادی خود نباید فقط کشورهای خارج نزدیک را در نظر بگیرد، بلکه میتواند عرصة جغرافیایی همکاریهای اقتصاد خارجی خود را هرچه بیشتر گسترش دهد.
منبع: / سایت / ایراس ۱۳۸۹/۱۱/۴به نقل از: پایگاه اطلاعرسانی پالیتکوم
نویسنده : اولگ گوربونوف
نظر شما