ترس نوظهور
در حالی که ابراز نگرانی و انتقادهای صاحبنظران و منتقدین بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک در دو دهه پیش با بیتوجهی و حتی اتهامات حامیان این علم و تکنولوژی همراه بود، اما تحقق بسیاری از پیشبینیهای نگرانکننده و ترسآور، از سویی حامیان این علم و از سوی دیگر افکار عمومی را روز به روز نگرانتر از گذشته مینماید.
● آقای ریفکین، شما بیش از بیست سال است که با پدیده محصولات دستکاری شده ژنتیکی مبارزه میکنید. اما نکته مهم آن است که در گذشته، همواره مورد بیتوجهی قرار میگرفتید و از شما با عناوینی چون ضدتکنولوژی، فن هراس و .... نام میبردند. آیا هم اکنون به این مسأله پی بردهاید که بسیاری از متفکرین، نگرانیهایی مشابه شما پیدا کردهاند؟
بله، شکی نیست که موضوعاتی که من سالها در پی طرح و هشدار نسبت به آنها بودم، هماینک به بخشی از مسایل اجتماعی در کشورهای مختلف جهان تبدیل شده است. واقعیت آن است که تکنولوژی جدید یعنی تکنولوژی زیستی - کشاورزی با موضوعاتی بنیادین و عمیق و نیز پیامدهای گسترده زیست محیطی همراه میباشد و امروزه تصور میکنم که جامعه جهانی از این واقعیت آگاهی یافته است.
● در صورت امکان، به برخی از این مسایل که حوزهای گسترده و تنوعی قابل توجه یافته است، بپردازیم.
فکر میکنم که در وهله نخست باید درک کنیم که این نوع کشاورزی که بشر در طی ده هزار سال حیات خود تجربه کرده، کاملاً متفاوت با کشاورزی مدرن است. اصولاً در کشت و پرورش سنتی، بشر تنها میتواند گونههای نزدیک با یکدیگر را پیوند زند؛ مثلاً در مورد حیوانات، تنها میتوان با آمیزش خر و اسب به تولید قاطر اقدام نمود. در چنین روشهای سنتیای نمیتوان به آمیزش یک خر و مثلاً یک درخت سیب و یا مواردی از این دست، اقدام نمود. توجه کنید که نمیخواهم در این باره شوخی کنم. ما هماکنون صاحب تکنولوژیای شدهایم که به دانشمندان و شرکتهای فعال در حوزه علوم زیستی این امکان را میدهد تا ژنهایی از گونههای کاملاً نامرتبط را با یکدیگر ترکیب و در رمز ژنتیکی گیاهان پایه وارد سازند و این در حالی است که ما هیچ اطلاعی از پیامدهای زیستمحیطی بلند مدت آن نداریم.
● مسلم است که امروزه ترس و رعب مردم به واسطه ظهور چنین مسایلی برانگیخته شده است و استدلالات و نگرانیهای شرکتهای غذایی فعال در این حوزه، شاهدی بر این مدعاست. آیا به راستی دلیلی برای آلوده بودن محصولات این شرکتها وجود دارد؟
بله، شواهدی علمی و بسیار روشنی در این باره وجود دارد. البته، واقعیت دیگر آن است که هیچ روش مناسبی برای بررسی مخاطرات این مسأله وجود ندارد. ما در این حوزه، از علم بومشناختی پیشبینانهای که بتوان در این باره از آن سود جست، برخوردار نیستیم.
● اما آیا تخریب زمینهای زراعی آزمایشی کشت شده با این گونه محصولات، توسط مخالفین غذاهای اصلاح شده ژنتیکی، دیگر جایی برای هر گونه تحقیق و پیشرفتی باز میگذارد؟
نخست آن که این کشتهای آزمایشی، نیرنگی بیش نمیباشد. هدف اصلی آنها هم ظاهراً آن است که ژنها در روند آزمایش از این مزارع خارج نشوند و از این رو در پی آن هستند تا شیوههایی ظریف و دقیق برای حفظ و محدود شدن آنها در فضای مورد نظر به کار برند. حال به راستی، در صورتی که این ژنها از فضای مزارع خارج نشود، چگونه میتوان به درک مخاطرات و تأثیرات آن بر محیط زیست پی برد؟!
● اما شما به دلایلی میپردازید که آنها نمیتوانند انجام دهند. آیا منصفانهتر نیست تا در این مسأله به آنها این فرصت را دهیم تا این آزمایشها را در مقیاسی گسترده انجام دهند؟
نه! باور من بر آن است که شرکتهای فعال در حوزه علوم زیستی در پی اثبات سلامت این مسأله تا آنجا پیش خواهند رفت که گستره محیط زیست به خوکچه آزمایشگاهیشان تبدیل شود!
● سؤال دیگر آن که، چرا مثلاً کشوری چون انگلستان نسبت به این موضوع نگرانی بیشتری ابراز میدارد و چرا جوامع اروپایی نسبت به آمریکا در اینباره نگرانتر و هوشیارتر هستند؟
البته جامعه آمریکا هم در حال آگاهی یافتن نسبت به این موضوع است. همین چند وقت پیش بود که شرکتهای تولید غذای کودک «گربر» و «هنیز» یعنی بزرگترین تولید کنندگان غذای کودک اعلام نمودند که در تولیدات خود از محصولات دستکاری شده ژنتیکی استفاده نمیکنند ودلیل آن هم چیزی جز نگرانی جامعه آمریکا از این محصولات نیست. اگر امروزه به وضعیت شرکتهای مختلف بپردازیم، درمییابیم که آنها در مسیر خواست جامعه گام برمیدارند و خواست جامعه هم عدم استفاده از این محصولات است.
● اما کشاورزان زیادی هستند که از شکلگیری چنین شرایطی، یعنی عرضه محصولات غذایی جدید، خوشحالند. آنها از برداشت محصول بیشتر صحبت میکنند و واقعاً معتقدند که این محصولات میتواند دنیا را سیر کند و ماهیت کشاورزی را کاملاً در این جهت هدایت کند؟
اولاً باید بگویم که نمیدانم شما از کدام کشاورزها سخن میگویید و دوم هم این که از طرح این موضوع توسط شما خندهام میگیرد؛ چرا که در سراسر ایالات متحده، امروزه کشاورزان نسبت به شرکتهای تولید کننده محصولات دستکاری شدهای چون مونسانتو و نواریتس بدبین هستند و تغییر عقیده دادهاند. امروزه مشکلات بسیاری در عرصه کشاورزی به وجود آمده است. کشاورزان درباره کنترل شرکتها بر این حوزه نگران میباشند. نمیدانم که آیا تاکنون متن قرارداد شرکت مونسانتو با کشاورزان را دیدهاید؟ متنی واقعاً جالب! زمانی که یک کشاورز بذری از این شرکت تهیه میکند، عمل خریدن را انجام نداده است. نه فروشنده دارد و نه خریدار و نه تبادل کالایی صورت میپذیرد. قرارداد به کشاورزان میگوید که شما با تهیه این بذر، حق دسترسی و استفاده از DNA موجود در این بذر را فقط برای یک فصل کاشت دارید. این بدین معناست که شما بذری خریداری نکردهاید و بذرهای جدید پس از برداشت هم متعلق به کشاورز نیست و نمیتواند از آنها استفاده کند و هر گونه استفاده از آن به معنای نقض قرارداد است. در چنین شرایطی است که بذرها به دست سه یا چهار شرکت فراملی میافتد؛ شرکتهایی که گویی بر بذرها قفل زدهاند و مالکیت معنوی آن را در اختیار دارند. این مسأله را میتوان اولین و اساسیترین تغییر در عرصه کشاورزی برشمرد. این مسأله به معنای پایان استقلال و حاکمیت کشاورزان در سراسر جهان است و همین موضوع سبب بیداری و مخالفت کشاورزان با این گونه بذرهای دستکاری شده، شده است.
● آقای ریفکین، چندی پیش از عرضه نوعی ژن گیاهی جدید که گیاه دارای آن هیچگاه به بلوغ نمیرسد مگر آن که با محصول شرکت خاصی یا دارنده انحصار آن سمپاشی شود، مطلبی شنیدیم، آیا این حقیقت دارد؟
درست است و البته مسایل مهمتر از این هم وجود دارد. اما رفتار ریاکارانهتر از این موضوع، به ادعاهای شرکتهایی چون مونسانتو و نواریتس مبنی بر نجات زیمن با تولید این گونه محصولات از یک سو و کمک به طرح دستیابی به منظور گسترش نوعی تکنولوژی که در آن بذرهای جدید پس از باردهی، عقیم و دیگر سبز نمیشوند، برمیگردد. اگر واقعاً آنها بخواهند جهانیان را با توسل به این بذرها سیر کنند، پس چرا کشاورزان را از استفاده مجدد این بذرها باز میدارند؟ این تکنولوژی واقعاً شرمآور است. تکنولوژیای شیطانی که از دیدگاه من باید غیر قانونی اعلام شود. همه میدانیم، وقتی شیمیدانها عناصر شیمیایی جدول تناوبی را کشف کردند، حق انحصار آن عناصر را نداشتند و حتی صحبت درباره آن هم مضحک به نظر میرسید. اما امروزه به شرکتهای فعال در این حوزه، اجازه دادیم تا ژنهایی را که متعلق به طبیعت هستند، به انحصار خود درآوردند.
● موضع دولت آمریکا در اینباره چیست و دیدگاه آنها نسبت به خالقین این گونه بذرهای دستکاری شده چیست؟
برای پاسخ به این مفهوم بهتر است قضیهای برایتان تعریف کنم. فردی که دولت ایالات متحده وی را مسئول وضع قوانین در عرصه صنعت غذا و دارو نمود، آقای مایکل تیلور بود. اما شغل وی پیش از اعطای این مسئولیت چه بوده است؟ تعجب نکنید وی وکیل اصلی شرکت مونسانتو بود و حالا مسئولیت وی چیست؟ او هم اینک مسئول وضع قوانین و مقرارت در حوزه بیوتکنولوژی شرکت مونسانتو و معاون طرحهای استراتژیک و بلند مدت این شرکت است. واقعاً که غیر قابل تصور است.
● به عنوان سؤال آخر، آیا بر این باورید که دولت ایالات متحده هماکنون اسیر شرکتهای فعال در حوزه علوم زیستی است؟
یقیناً. امروزه شاهد نوعی ارتباط منسجم بین کاخ سفید، دولت و شرکت مونسانتو و دیگر شرکتهای فعال در حوزه علوم زیستی هستیم. همین ارتباط بین آنهاست که سبب شده، امروزه شاهد فشار دولت بر کشورهای شمال همچون کشورهای اروپایی، استرالیا و ..... هستیم تا سیاستهای خود را در قبال محصولات ژنتیکی تغییر دهند.
منبع: www.aba.net.au
* جرمی ریفکینJeremy Rifkin : نویسنده و اقتصاددان برجسته آمریکایی و نویسنده کتاب «قرن بیو تکنولوژی».
منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1385 / شماره 34 ۱۳۸۵/۰۰/۰۰
گفت و گو شونده : جرمی ریفیکن
نظر شما