موضوع : پژوهش | مقاله

دین، چراغ راهنمای بشر و خاستگاه شادی های پایدار


در این نوشتار سعی داریم به مقوله «دین در زندگی انسان» بپردازیم.


این بحث را با یک سئوال اساسی شروع می کنیم؛ انواع دیدگاه ها درباره دین چیست؟
در پاسخ به این سئوال باید گفت عده ای معتقدند دین، متصل به یک نیروی برتر و ماوراء طبیعی است،‌ قدرتی که مافوق قدرتها و علمی که همه علوم زیر مجموعه آن هستند. این دسته چون برای دین، شأن بسیار بالایی قائل هستند، معتقدند دین همه سوالهای انسان را پاسخ می گوید و انسان سرگشته برای حل مشکلات خود در شاخه های مختلف علمی باید به دین مراجعه کند. دراین دیدگاه تنها علومی مفید هستند که از دین گرفته شده باشند و سایر علوم مفید نیستند و حتی ممکن است انسان را به بیراهه ببرند و از مسیر انسانیت خارج کنند.
براساس این دیدگاه، عقل انسان حجیت ندارد و مفید نیست. عقل انسان هرجا چیزی از خود بگوید و بدون درنظرگرفتن دین، جواب سئوالی را بدهد، حتما خطا می کند، چراکه دین از عقل برتر است.
در پاسخ این نظریه باید بگوییم که خداوند دو رسول در نهاد ما قرار داده و در روایات به رسول باطنی درکنار رسول ظاهری اشاره شده است. رسول باطنی، عقل است و رسول ظاهری همان پیامبران الهی هستند. اگر قرار بود همه سوالهای بشر در همه رشته ها را دین پاسخ بگوید، دیگر نیازی به عقل نبود. یعنی در این حالت، نیازی به تفکر و کشف و تحقیق نبود و از تعالیم انبیای الهی می توانستیم تمام علوم مورد نیاز را بدست آوریم .
در نگاه اینان، دین و عقلانیت دو مقوله جدا از هم هستند که لزوما یک چیز نمی گویند و اتفاق نظری ندارند. این گروه، هرگونه تفکر و نتیجه عادی معارف بشری را نفی می کند. اینها انتظار دارند دین همه شئون زندگی شان را دربرگیرد و هر سئوالی را پاسخ دهد. به نظر آنها دین حلال جمیع مشکلات و سوالهاست وهیچ نکته ای در کتاب قرآن فرو گذار و فراموش نشده است.
در پاسخ این نظریه باید بگوییم اصولا دین، انسان را به تفکر و تامل در جهان دعوت کرده و عقل یکی از منابع استنباط فقهی می داند. رسول خدا (ص) به اندیشمندان و حاصل اندیشه بشری احترام می گذاشت. مثلا در رابطه با بیماری، توصیه اسلام این است که باید به نظر علمی پزشک متخصص گوش کرد.
اما دسته دوم، دین را مربوط به زمان خاص می دانند و کاربردهای خاصی برای آن قائلند. این گروه براین باورند که درعصر جدید، دین نمی تواند حلال مشکلات باشد. اینان معتقدند دین اصولا\" مربوط به قیامت و آخرت انسان است و دنیای انسان را پوشش نمی دهد. در یک نگاه سطحی به زندگی روزمره و براساس پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی بشر، اینها می گویند عقل انسان به تنهائی می تواند مشکلات دنیایی او را حل کند و او را بر جهان خاکی مسلط کند. این دسته اعتراف دارند در رابطه با زندگی پس از مرگ، عقل بشری مطلبی ندارد و باید در این رابطه بر آموزه های دینی تکیه کرد.
در پاسخ این دیدگاه باید بگوییم اگر دین در رابطه با دنیا و امور متعارف زندگی رهنمودی ندارد، چرا انبیای الهی در حد گسترده ای به مسائل اجتماعی و عادی زندگی می پرداختند و آموزه های فراوانی درخصوص زندگی درست و سعادتمندانه بیان نمودند؟ و اصولا چرا به مبارزه با ستمگران می پرداختند؟ چرا موسی به سراغ فرعون رفت؟ و …
درمقابل این دو دسته تفکر، ‌دسته ای با حذف افراطها و تفریطها،‌ سعی کرده اند نگاهی جامع به دین داشته باشند و راه میانه ای را انتخاب نموده اند. در نگاه دسته سوم، دین برای ساختن دنیا و آخرت بشر آمده است و عقل ودیعه خداست که همان رسول باطنی است.

ادامه بحث را با سئوال دیگر ادامه می دهیم و آن اینکه ؛ دین در دنیای جدید در چه حوزه هایی، انسان را هدایت می کند و جوابی اقناع کننده به او می دهد؟
اگر دیدگاه دسته سوم را که دیدگاه درستی است، بپذیریم، به راحتی خواهیم توانست به سئوال بالا پاسخ گوییم؛ اینکه چه سئوالهایی در دین پاسخ داده می شود، در یک جمله باید عرض کنیم، سوالهایی که مربوط به هدایت انسان و سعادتمندی او در دنیا و آخرت است، در دین بطور جامع و کامل مطرح شده است . لازم نیست همه امور جزیی و کلی زندگی را دین تعیین کند و انسان با توجه به تدبیر خود، ضمن رعایت موازین دینی، راه خود را برمی گزیند.
پس آنچه در جهان توسط عقل بشری بدست می آید، نه تنها مورد احترام دین است، بلکه اگر فساد انگیز نباشد، دین آنرا تائید می کند. انتظار بشر از دین، انتظاری معقول و منطقی است وهم دنیا و هم آخریت او را در برمی گیرد.
بنابراین اگر بخواهیم به یک جمع بندی در این خصوص برسیم باید گفت معارف بشری مورد تائید دین است و انسان باید از این هدیه الهی که همانا عقل اوست، حد اکثر استفاده را بکند؛ در جائی که عقل سلیم دارای رای و نظر است، دین این نظر را می پذیرد و یا آن را تکمیل می نماید اما سئوالات و‌ تنگناهایی که انسان در راه هدایت به آنها نیاز دارد، ولی توسط عقل بشری حل نمی شود، باید به دین رجوع کرد پس در واقع دین داروی شفا بخش گمراهی انسانهاست و در جاهائی که عقل توانایی ندارد، تنها راهنمای انسان است و چراغ راهنمای بشر است.

این بحث را با یک سئوال دیگر ادامه می دهیم؛ رابطه دین با شادیها چیست؟
در پاسخ باید گفت از آنجا که اساس دین، تربیت عمیق و درونی انسانهاست، دین هیجانات بشر را تلطیف و پالایش می کند. اسلام به عنوان یک دین کامل، از یکسو انسان را به ظاهر آراسته و نظیف و برخورد مودبانه، ترغیب می کند و از سوی دیگر، برای تربیت باطن انسان، او را با مفاهیم بلندی چون توحید و یکتاپرستی و تفکر در خود و عالم آفرینش آشنا می سازد.
باید توجه داشت که شاد زیستن، زمینه و شرایط را آماده می کند تا در انسان، انرژی لازم تولید شود و در جسم و روان او، آمادگی برای تلاش و حرکت پدید آید به عبارت دیگر شادی روان، حرکت بخش، انرژی زا و عامل بکارگیری توانمندیها و استعدادهاست.
تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که افسردگی و غم، غالبا نتیجه از دست دادنهاست. انسان با از دست دادن چیزهایی که به آن امید و دل بسته، اندوهناک می شود. زیور آلات، زیبایی، ماشین، خانه وغیره، مایه وابستگی انسانهاست. این سرمایه ها بدلیل ماهیت ناپایدار و سلطحی شان، دائما درمعرض زوال قرار دارند. به عبارت دیگر، شادیهای زود گذر، وابسته به اسباب و وسایل هستند. مادامی که اسباب فراهم باشد، شادی هست و با مفقود شدن آن، از بین می رود. از سوی دیگر، این شادی ها به دلیل اینکه ریشه ای عمیق در باطن انسان ندارند، گاهی نیز تبدیل به ضد خود می شوند. حتی عشقهای مجازی هنگامی که به اوج خود می رسند، گاه سبب افسردگی می شوند.

اما شادی های پایدار چگونه بدست می آید؟
از آنجا که دین از منبع حیات سرچشمه می گیرد، مقصد آن نیز رسیدن به حیات واقعی است به همین جهت، اندیشه دینی، قائل به فنای ابدی بشر نیست و زندگی را جریانی مستمر و مداوم معرفی می کند. تمام هستی از منظر قرآن درحال جنبش و حرکت است. اگر با این دید به اسلام بنگریم، در می یابیم که در تمام آموزه ها و موضوعات دینی، نشانه های زندگی جریان دارد. لذا هر قانون و حکمی که در دین آمده، موجب حرکت و پویایی انسان است. حتی در جایی که، انجام عمل یا رفتاری منع شده، به این دلیل است که زندگی حقیقی بشر تضعیف نشود. از همین رو در می یابیم که محتوا و ذات دین، انرژی زا و زندگی ساز است.
بنابراین رهنمودهای دینی، شادی های واقعی را برای انسان به ارمغان می آورد و دین خاستگاه شادیهای پایدار است.

منبع: / سایت / باشگاه اندیشهبه نقل از: tajerian.ir
نویسنده : علیرضا تاجریان

نظر شما