موضوع : پژوهش | مقاله

منشور برادرى و همزیستى


این که امسال از سوى مقام معظم رهبرى سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى اعلام شد خبر از ضرورتى مى‏دهد که ریشه در عمق تاریخ اسلام دارد. در اصالت و ضرورت این نامگذارى همین بس که پیامبر اعظم (ص) پس از هجرت در نخستین گام‏هایى که جهت ایجاد جامعه مدنى و نظام اسلامى برداشت تکیه اساسى‏اش روى این دو محور بود. پیامبر (ص) عقد اخوت مسلمانان با یکدیگر و پیمان‏هایى محکم با مردم مدینه برقرار ساخت. و سعى نمود آحاد مردم را از هر نژاد و قبیله، و جغرافیاى مذهب و آیین و مسلک که به صورت دانه‏هاى متفرق بوده‏اند، بر سر مشترکات متحد سازد و فاصله‏هاى قبایلى، قومى نژادى و... را از میان بردارد. همه را در یک صف با استراتژى دفاعى و تحت رهبرى و مرکز تصمیم‏گیرى واحد در برابر دشمنان متشکل سازد.
پیامبر (ص) در زمانى که مدیریت و رهبرى واحد در یثرب حاکم نبود. حرکت ابتکارى و نمونه‏اى از خدمتگزارى به آحاد مردم آغاز کرد. در عصرى که شمشیر، شراب و شهوت حرف اول را مى‏زد. در منطقه‏اى که جز قتل و غارت و اسارت مردم حرفه‏اى نداشتند، انسان قدر و منزلتى نداشت، زن حق حیات نداشت و دختران را زنده به گور مى‏کردند در چنین جامعه‏اى، پیامبر (ص) سخن از حقوق انسانى، کرامت، عزت و برادرى و مواسات به میان آورد که بزرگ‏ترین بشارت براى مردم آن عصر بود.
پیامبر (ص) ابتدا مسلمانان را با یکدیگر برادر ساخت سپس در مرحله بالاتر در جهت تشکیل جامعه مدنى، توده مردم را از هر قبیله و مذهب و آیینى شرکت داد. بدین وسیله وحدت ملى به ارتباط منسجم و تنگاتنگ مسلمانان پیوند خورد. مسلمانان را در زندگى شخصى یکدیگر وارد نمود. از همه مسلمانان یک خانواده ساخت. آنها را سر یک سفره نشاند. در غم و شادى، سردى و گرمى روزگار آنها را شریک گرداند. و ارتباط آنان را به وسیله پیمان‏هاى محکم و استوار با توده مردم به عنوان یک جامعه متحد متشکل تحت یک رهبر و یک قانون و نظام برقرار ساخت.

پیامبر (ص) در تدارک اتحاد ملى و انسجام اسلامى‏
ایشان در نخستین روزهایى که که وارد یثرب شدند. با همیارى مسلمانان و فداکارى و ایثارگرى مهاجرین و انصار در اندیشه پایه‏گذارى حاکمیت دین بودند. زمینه‏هاى بروز موانع و امکان فتنه‏گرى. تفرقه‏افکنى و ایجاد درگیرى بین مسلمانان و جز آنان به خاطر تفاوت نژاد. تعصب‏هاى قومى و قبیله‏اى و جغرافیایى وجود داشت که به اندک بهانه‏اى ممکن بود آتش آن شعله‏ور گردد و همه را اعم از مسلمان و غیر مسلمان، در کام خود فرو برد. از طرف دیگر در یثرب و اطراف قبیله‏هاى یهودى وجود داشت که سال‏ها میان آنها و عرب‏هاى مدینه جنگ و نزاع برقرار بود و احتمال تجدید آن جنگ‏ها مى‏رفت. و مهم‏تر احتمال هم‏پیمانى آنان با دشمنان اسلام (کفار و مشرکین) بود که در پى نابودى اسلام بودند پیامبراکرم (ص) در برابر این زمینه‏هاى بسیار حساس اولین خشت بناى جامعه مدنى اسلامى را بر اتحاد ملى و انسجام اسلامى گذاشت. تدبیرى که خداوند در قرآن کریم بر آن تأکید فراوانى کرده است.
«ولاتنازعوا فتفشلو و تذهب ریحکم؛ با هم درگیر نشوید که سست مى‏گردید و قوت و شوکت شما مى‏رود.»
و برادرى دینى را به عنوان بزرگ‏ترین نعمتى که از سوى خداوند به آنها ارزانى شده یادآور شد و بر اساس دستور قرآنى ایجاد وحدت، الفت و اخوت بین مسلمانان را ضرورت دانست.
«واذکروا نعمةاللَّه علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمةاخواناً؛ (1) و به یاد آورید نعمت خدا بر شما را که دشمن بودید و خداوند بین دل‏هاى شما الفت ایجاد کرد و به نعمت خداوند برادر شدید.»
در کارنامه درخشان و نورانى پیامبر (ص) تلاش‏هاى دقیق و عمیق در جهت اتحاد مردم بر مدار منافع عمومى به چشم مى‏خورد که نسخه درمان درد جوامع اسلامى و جهان در طول تاریخ به ویژه در عصر حاضر است.
در اینجا به دو نمونه از جلوه‏هایى وحدت‏بخش در سیره عملى پیامبر (ص) که جزء نخستین گام‏هاى بنیان‏گزارى نظام توحیدى است اشاره مى‏نماییم.

عقد اخوت‏
پیمان برادرى میان مسلمانان مهاجر و انصار یک پیمان شعارى تبلیغاتى و فریبنده نبود بلکه بر آن نتایج حقوقى، سیاسى و اجتماعى و مسئولیت شرعى مترتب بود. بر اساس این پیمان هر برادر دینى نسبت به برادر دینى خود در برابر تأمین نیازهاى مادى، مسکن، کار، آرامش روحى و روانى (ازدواج) احترام متقابل و حفظ حرمت و حتى ارث تکلیف داشت.
پیامبر (ص) با این تدبیر توانست زمینه‏هاى تعصب قومى، نسبى، جسمى، منطقه‏اى و دشمنى ریشه‏دار جاهلى را به رحمت، عطوفت و مودت و برادرى تبدیل نماید.
در سال ورود به مدینه از نخستین گام‏هایى که در جهت تشکیل نظام اسلامى برداشت پیوند مؤافات بود. این پیمان به ایجاد اتحاد بیشتر مسلمانان به عنوان هسته اصلى و محوردى نظام یارى رساند و اهرم کارآمدى در جهت حفظ و صیانت جامعه نو یا از خطرات دشمنان داخلى و خارجى بود.
چرا که به هنگام هجوم بیگانه و جدى شدن خطر تنها بر نیروهایى مى‏توان تکیه کرد که مورد اطمینان بوده و تعلق ویژه به آیین مشترک داشته باشند. به همین جهت برخى جامعه‏شناسان در تحلیل پیمان برادرى گفته‏اند پیامبر (ص) با این پیمان برادرى گفته‏اند پیامبر (ص) با این پیمان مى‏خواست یک حمع فکرى و اعتقادى را در قبال نظام قبیله‏اى و اختلافات داخلى ایجاد کند. و با استوارسازى این گام، گام‏هاى بعدى را در جهت بناى جامعه دینى بردارد.
پیامبر بایستى مبناى کارش را از لحاظ سیاسى و انسانى بر اوس و خزرج استوار کند.
اشکال دیگر مهاجرین هستند که... از عزیزترین یارانند... اختلاف با مهاجرین که تازه از مکه آمده بودند، پیدا مى‏شود و امکان زندگى دو عنصر مکى و مدنى با آن روح قبیله‏اى و جاهلى مشکل است. براى همین پیامبر (ص) از آغاز پیمان تازه‏اى به نام پیمان برادرى میان مهاجرین و انصار منعقد مى‏سازد...
این پیمان برادرى به این سبب بوده است که فرد مدنى احساس کند مهاجر فرد خارجى نیست بلکه برادر اوست. پیمان برادرى ایجاد یک مجمع فکرى و اعتقادى بوده است و نه به صورت کلى بلکه رسماً با اجراى مراسم خاصى... هنگامى که یک ملت حساسیت خاص مشترکى پیدا مى‏کند اختلافات داخلى در آن ضعیف مى‏شود و خیلى از مفاسد از بین مى‏رود... (2)
پیامبر (ص) در یک اقدام اساسى و با تدبیر و آینده، سنجى در یک مجلس عمومى که حدود 45 تن از انصار و 45 نفر از مهاجران بودند. بین آنان عقد برادرى برقرار کرد فرمود:
«تأخوا فى‏اللَّه اخوین اخوین؛ (3) هر دو نفر دو نفر با یکدیگر برادر دینى شوید.»
پیامبر (ص) با این جمله کوتاه و پر مغز، بین هر مهاجر با یکى از مردم مسلمان مدینه عقد برادرى برقرار کرد و با یک جمله تاریخى على (ع) را در دنیا و آخرت به برادرى خویش برگزید.
«انت اَخىِ فى الدنیا و الاخرة؛ (4) تو اى على (ع) برادر من در دنیا و آخرت هستى.»
عقد اخوت به همان یک مجلس پایان نپذیرفت و سال‏ها استمرار داشت.
یکى از پایه‏هاى عقد اخوت برقرارى توارث بین مسلمانان مهاجر و انصار بود.
«انتم کانوا یتوارثون بالمؤاخاة»
البته موضوع توارث بعدها با نزول آیه «اولوالارحام» منتفى شد. ولى عقد اخوت استمرار داشت. مسلمان فارسى که در فاصله احد و خندق اسلام آورد، با ابودردا عقد اخوت بست در نتیجه این پیمان وحدت‏بخش، وحشت و غربت و رنج تنهایى از میان مهاجران رخت بر بست و طولى نکشید با عزت اسلام خداوند همه مؤمنان را با یکدیگر برادر خواند.
پطرو شفسکى در این باره مى‏نویسد:
«فکر مساوات مسلمانان در اسلام صرف‏نظر از اصل و تبار و نسبت قبیله‏اى و طایفگى ایشان، مقدمه مهمى بود براى اتحاد سیاسى. نخست اتحاد سیاسى اعراب مدینه، و از آن پس همه عرب...» (5)

منشور وحدت ملى‏
در نخستین سال هجرت با نفوذ اسلام به داخل منازل و خانه‏هاى مدینه، گاه در یک خانه افراد با عقاید متفاوت و متضاد یافت مى‏شدند، مسلم، شرک، یهودى و... در حالى که همه با یکدیگر نسبت داشتند. در کنار هم در یک خانه زندگى مى‏کردند. استمرار این وضعیت در کوتاه مدت ممکن بود قابل تحمل باشد. ولى در دراز مدت جامعه را بحرانى مى‏کرد. افزون بر این، یهودیان یثرب به رغم وحدت دینى مجموعه‏اى ناهمگون بودند که به خاطر تعارض‏هاى درونى و پراکندگى قبیله‏اى با اینکه برخى از آنها با بعضى دیگر هم‏پیمان بودند، اما در وضعیت جدید روابط آنان با مسلمانان روشن نبود. پیامبر (ص) نیز علاقه به همزیستى و ایجاد زمینه‏هاى اجتماعى براى توسعه طبیعى اسلام داشت. برخى خطرهاى جانبى دیگر نیز ایجاد اتحاد ملى در چهارچوب جامعه مدنى تحت حکومت رسول خدا را ایجاب مى‏کرد.
پیوند میان همه قبایل، جناح‏ها، جریان‏هاى موجود در مدینه و مسلمانان مهاجر مى‏توانست تمام ظرفیت دفاعى مدینه را در جهت منافع عموم مردم هماهنگ سازد و همگان را از زندگى صلح‏آمیز بهره‏مند نماید.
پیامبر (ص) در جهت پایه‏ریزى این اساس به فرمان الهى منشورى که بخشى از قانون اساسى حکومت و تأمین‏کننده مصالح ملى امت شمرده مى‏شد و مورد پذیرش همگان قرار گرفت این پیمان‏نامه که هر بخش آن داراى ابعاد و زوایاى گوناگونى است از سه بخش و محور عمده تشکیل شده است.
1- روابط مسلمانان اوس و خزرج و مسئولیت متقابل انصار و مهاجر نسبت به یکدیگر در همان مقطع زمانى خاص.
2- قرارداد ترک مخاصحه و تعرض بین مسلمانان و اهل کتاب به ویژه یهود.
3- بخش عمومى و جهانى که حافظ وحدت مسلمانان در همه زمان‏هاست.
این قانون اساسى که پانزده قرن پیش تنظیم و تدوین و منتشر شده در عصر حاضر براى از میان برداشتن مشکلات اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى مسلمانان سودمند است. ابتکارى‏ترین فرازهاى آنکه امروز هم نو و جدید است.
بخش احترام به مخالفان از هر تیره و آیین و مذهب و مسلک و رسمیت بخشیدن به حقوق اقلیت‏هاى دینى و مذهبى است.

پى‏نوشتها:
1) آل عمران، آیه 103.
2) فلسفه و جامعه‏شناسى، محمدعلى ذکریایى، ج‏2، ص‏308 و 309، تهران، انتشارات الهام، 1373.
3) سیره ابن‏هشام، ج‏2، ص‏150.
4) مختصر تاریخ دمشق، ابن‏عساکر، ج‏17، ص‏312، از بیست و نه جلدى دمشق دارالفکر، 14. 4.
5) اسلام در ایران، پطروشصنلى، ترجمع کریم کشاورزى: ص‏31، تهران، انتشارات پیام، 1354.


منبع: / ماهنامه / پیام زن / 1386 / شماره 191 و 192، بهمن و اسفند ۱۳۸۶/۱۲
نویسنده : سیدعباس میرى

نظر شما