نقد علم مدرن و تئوری تکامل داروین
علم مدرن، با تمام پیشرفتهای خود، همچنان با چالشها و نواقصی مواجه است که از دید برخی منتقدان، مانع از دستیابی به اهداف حقیقی علم میشود. یکی از موضوعات بحثبرانگیز در این زمینه، تئوری تکامل داروین است که اگرچه بهعنوان یک نظریه علمی شناخته میشود، اما همچنان با ابهامات و نقدهای جدی روبهرو است.
نواقص علم مدرن از نگاه نویسنده
روحیه تحقیق و کاوش از دست رفته است:
- نویسنده معتقد است که بسیاری از دانشمندان امروزی به دلیل خودخواهی علمی و فخر فروشی نسبت به تحقیقات گذشته، جسارت و انگیزه لازم برای کاوش در ناشناختهها را از دست دادهاند.
عدم توانایی علم در پاسخ به مسائل متافیزیکی:
- علم مدرن نمیتواند وجود یا عدم وجود خدا را اثبات کند. این موضوع باعث شده است که برخی افراد به اشتباه، عدم اثبات علمی را به معنای انکار وجود خدا بدانند.
- نویسنده تأکید میکند که علوم طبیعی مانند ریاضیات، فیزیک و شیمی، هیچ ارتباط مستقیمی با وجود یا عدم وجود خدا ندارند و نمیتوانند در این زمینه اظهار نظر کنند.
تمرکز بیش از حد بر تئوریهای قدیمی:
- برخی دانشمندان بهجای پذیرش واقعیتهای جدید، سرسختانه به تئوریهای قدیمی پایبند هستند و این موضوع مانع از پیشرفت علم شده است.
نقد تئوری تکامل داروین
تئوری تکامل داروین یکی از موضوعات اصلی نقد نویسنده است. او معتقد است که این نظریه، اگرچه بهعنوان یک فرضیه علمی پذیرفته شده، اما همچنان با مشکلات و ابهامات جدی روبهرو است:
کمبود شواهد فسیلی:
- نویسنده اشاره میکند که از زمان داروین تاکنون، فسیلهایی که نشاندهنده مراحل انتقالی بین گونههای مختلف (مانند میمون و انسان) باشند، کشف نشدهاند.
ابهامات زیستی:
- چرا اشکهای انسان شور است، اما اشکهای میمونها و شامپانزهها این ویژگی را ندارند؟
- چرا نژادهای انسانی تفاوتهای وسیع فرهنگی و زبانی دارند، اما شامپانزهها در نقاط مختلف جهان تفاوتهای ناچیزی دارند؟
بخشهای بلااستفاده مغز:
- بر اساس تئوری تکامل، بخشهای بلااستفاده باید از بین بروند. اما چرا ۹۰ درصد از مغز انسان هرگز مورد استفاده قرار نمیگیرد؟
تکنولوژی ژنتیک:
- شواهد ژنتیکی نشان میدهد که احتمال تغییر ژنهای شامپانزه به ژنهای انسان بسیار اندک است.
تسلیم در برابر تئوریهای قدیمی:
- بسیاری از مردم، تئوری داروین را بدون تحقیق و بررسی، بهعنوان یک حقیقت مسلم پذیرفتهاند.
مشکلات اجتماعی و علمی ناشی از علم مدرن
تمرکز بر مادیگرایی و کسب درآمد:
- نویسنده معتقد است که توجه بیش از حد به مسائل اقتصادی و مادی، باعث شده است که کمتر کسی به تحقیق و جستوجو در موضوعات بنیادی و متافیزیکی بپردازد.
پافشاری بر فرضیههای ناقص:
- بسیاری از دانشمندان، بهجای بررسی واقعیتهای جدید، به فرضیههای قدیمی پایبند هستند و از پذیرش شواهد مخالف خودداری میکنند.
پیشرفت علم: پذیرش موقت فرضیهها
- نویسنده توضیح میدهد که علم، بر اساس فرضیههایی که توانایی توضیح پدیدههای مشاهدهشده را دارند، پیشرفت میکند.
- این فرضیهها تا زمانی که شواهد بهتری برای جایگزینی آنها پیدا نشود، بهعنوان راهنمای عملی پذیرفته میشوند.
- اما مشکل زمانی ایجاد میشود که دانشمندان از بررسی و جایگزینی این فرضیهها خودداری کنند.
نتیجهگیری
نویسنده بر این باور است که علم مدرن، با وجود دستاوردهای بزرگ خود، همچنان با نواقص فلسفی و روششناختی روبهرو است.
- تئوری داروین بهعنوان یکی از پایههای علم مدرن، با ابهامات و نقدهای جدی مواجه است.
- روحیه تحقیق و جسارت علمی، به دلیل خودخواهی و تمرکز بر مادیگرایی، کاهش یافته است.
- علم باید همواره آماده پذیرش شواهد جدید و بازنگری در فرضیههای قدیمی باشد.
نظر شما