سیدابوالحسن انگجی
در سال 1282 هجری قمری خانه حاج میرزا محمد آقا از علمای بزرگ آذربایجان با تولد نوزادی منور گردید(1). پدر که خود از سادات حسینی و اهل فضل و دانش بود، نام این کودک را به یاد امام علی بن ابی طالب ابوالحسن(2) گذاشت و به وجودش مباهات کرد. ابوالحسن در خانه پر از مهر و صفای معنوی و دینی و در سایه لطف و محبت پدری این چنین بزرگ شد. وی دوران نوجوانی اش را سپری ساخت و در زادگاه خویش -تبریز- وارد مدرسه دینی گردید. مدارس دینی تبریز هر چند در آن زمان چندان شکوفایی نداشت لاکن دروس دینی همچنان برپا بود و اساتید بزرگی در آن به تدریس اشتغال داشتند. اساتیدی چون، میر فتاح سرابی، و آقا میرزا محمد اصولی از جمله بزرگانی بودند که در دوران تحصیل سید ابوالحسن در این حوزه تدریس می کردند و هم چنین حاج میرزا محمد آقا پدر سید ابوالحسن نیز از اساتید وقت حوزه علمیه تبریز بود. آقا سید ابوالحسن در این حوزه علاوه بر اینکه از محضر بزرگانی چون حاج میر فتاح سرابی و آقا میرزا محمد اصولی بهره می برد، محضر پدر بزرگوار را نیز مغتنم می شمرد. او می گوید: دو جلد قوانین را از اول تا آخر نزد آقا میرزا مهدی اصولی خواندم.(3)
دوران نجف
آقا سید ابوالحسن در سال 1304 در 22 سالگی راهی حوزه علمیه نجف گردید و نزدیک 6 سال در آن حوزه اشتغال به تحصیل داشت. بزرگانی که وی محضر آنان را در حوزه نجف درک کرد و خوشهچین خرمن دانش آن بزرگواران بود، علارتند از: آیات عظام 1- فاضل ایروانی 2- میرزا حبیب الله رشتی و 3- آقا شیخ حین مامقانی که هر کدام از مراجع و اساتید بزرگ نجف به شمار می رفتند(4).(5)
منزلت علمی
آیة الله سید ابوالحسن انگجی هر چند مدتی طولانی در حوزه علمیه نجف اقامت نگزید لیکن در این چند سال کوتاه توانست را طولانی اجتهاد را بپیماید و به منزلت بلند علمی نایل گردد. نویسنده کتاب علماء معاصرین می نویسد:
(آیة الله انگجی) از تراز اول مجتهدین ایران و عمده مراجع احکام این زمان و مراتب اجتهادش مسلم(است(.(6)
وی سپس به دقت علمی و تلاش محققانه وی اشاره می کند. و می گوید:
صاحب وقار و متانت و ابهت، کثیر العلم ولی بسیار قلیل الکلام بود. کرارا حقیر مسئله مهمی می پرسیدم که شاید تفصیلی و شرحی بیان فرمایدفقط به جواب مسئله اکتفا می فرمودند. حافظه عجیبی داشتند حاضر الفتوا بودند.(7)
نویسنده رجال آذربایجان نیز به این بعد از سخصیت ایشان اشاره می کند و می نویسد:
محوم انگجی عالم فاضل بود و در عمر خود از معاریف(8) آذربایجان به شمار می رفت. علاوه بر فقه در علوم ادب نیز اطلاع فراوان داشت هر مشکل فقهی و ادبی را حل می کرد حاج میرزا حسن آقا مجتهد(9) به مقام علمی اذعان داشتو مکرر این معنا را می گفت تا مراتب فضل او پوشیده نماند.(19)
آثار علمی
از این عالم فرزانه آثار قلمی متعددی به جای مانده که عبارت است از 1- حاشیه بر ریاض المسائل در فقه 2- شرحی بر حج شرایع 3- ازاحة الالتباس(11) همچنین در فقه و در برخی منابع رساله هایی در موضوعات مختلف فقهی. حاشیه ای بر رسائل و مکاسب(12) نیز آمده است.
سیر آیة الله انگجی
مهمترین و برجسته ترین چهره زندگی آیة الله انگجی اهتمام ایشان به امر به معروف و نهی از منکر بوده است. آن هم در روزگاری که عده ای برای آشفته ساختن افکار دینی و مذهبی مردم و به همین جهت موقعتی که پیش آمده بود. در مطبوعات به هر وسیله بر علیه دین میتاختند در چنین موقعیتی آیة الله انگجی بود و آذربایجان با همه مشکلات و آشفتگی هایش. او مردی انزواطلب و گوشه نشین نبود بلکه در مسائل مربوط به اسلام و مسلمین پیشتاز بود. در جریان مشروطیت نیز از مدافعین مشروطیت به شمار می رفت و با آخوند خراسانی در ارتباط بود. بسیاری از جریانات که می رفت به آشوب و خونریزی تبدیل گردد به دست ایشان هدایت می شد و به جهت نفوذ در بین مردم در این جریانات نقش آفرین بود. وی روزی بالای منبر رفت و به مجاهدین مشروطیت گفت که گیرم که حاج میرزا حسن آقا مجتهد کافر شده شما با کدام صلاحیت منزل او و دکانش را غارت کردید. اگر کسی از دین خدا هم برگشته باشد صلاحیت منزل او به وراثش(13) می رسند نه به مجاهدین و فدائیان.(14)
در جریان تقی زاده نیز آیة الله انگجی از طرف آیة الله آخوند خراسانی موظف گردید پیام آخوند را به مردم برساند آیة الله آخوند خراسانی در نامه ای به ایشان می نویسد:
جناب مستطاب شریعت مدار کهف الانام ثقة الاسلام آقای حاج میرزا ابوالحسن انگجی دام تأییداته. در خصوص حکمی که از این خادمان شرع انور درباره آقا سید حسن تقی زاده صادر شده بود مکاتیب و سئوالاتی از تبریز رسیده لازم است جناب مستطاب عالی به عموم علماء و قاطبه مسلمین اعلام فرمایید حکم مزبور تکفیر نبوده و نسبت تکفیر بی اصل است فقط حکم به عدم جواز مداخله در امور نوعیه مملکت و عدم لیاقت عضویت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغیر البته زائد بر مدلول حکمی مترتب نشود.(15)
تبعید آیة الله انگجی
در جریان حرکتهای ضد دینی پهلوی آیة الله انگجی پیشرو مبارزین بود و تبریز را عملا کانون مبارزه بر علیه پهلوی کرده بود و دولت نیز به جهت اینکه از نفوذ ایشان در بین مردم اطلاع داشت از جانب این عالم بزرگ بیمناک بود. و به همین جهت نیز عوامل حکومت حضور وی را در تبریز تحمل نکرده و او را از شهر تبریز تبعید کردند و آیة الله انگجی به همراه چند تن از علماء که از جمله آیة الله آقا میرزا صادق آقا بود تبعید گردیدند. و مدتی نیز در قم اقامت گزید. وی سپس به تبریز مراجعت کرد و همچنان به تبلیغ و ترویج معارف پرداخت هر چند بعدها اوضاع روزگار وی به کلی عوض گردید. مشروطه ای که آیة الله انگجی و صدها مجاهد دیگر برای آن فداکاری کرده بودند مورد سوء استفاده عناصر فرصت طلب و عوامل استعمار قرار گرفت با روی کار آمدن رضاخان در جزیان کودتای 1299 شمسی دیگر از مشروطه که با اهداف آزادی و نفی سلطه و برای گذر از استبداد به حکومت مردمی به وقوع پیوسته بود جز اسمی باقی نمانده بود و ایران رها یافته از قید سلطه سلاطین نادا قاجار بار دیگر استعمار ار تجربه کرد.
وفات
آیة الله انگجی سرانجام پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و جامعه در ذیقعده سال 1357 هجری قمری در تبریز وفات یافت و پیکرش در شهر قم به آغوش خاک سپرده شد.
فرزندان
آیة الله انگجی 6 پسر داشت که سه تن از آنان در کسوت علمای دینی و مبلغین احکام الهی هستند. آقا میرزا حسن، آقا میرزا محمد علی و حاج میرزا مهدی هر سه برادر در قم تحصیل کرده و از آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض کرده اند و در علم و معرفت و فقه و اصول به مرتبه اجتهاد رسیده اند. رجال آذربایجان می نویسند: هر سه صاحب محراب و منبرند و آسمان روحانیت تبریز را به منزله سه اختر فروزانند. اثر نجابت و آقایی از سیمای آنان ساطع است. وقتی انسان این برادر با فضل و کمال و نجیب و آقا را می بیند به یاد اشراف سادات عصر قرون اولیه اسلامی چون سید مرتضی و سید رضی و سایر سادات اشراف می افتد(18). سه فرزند یگر وی نیز در علوم پزشکی تخصص یافته اند که عبارتند از: آقایان دکتر اسماعیل، دکتر ابراهیم و دکتر محمود. البته امروزه نوادگان این عالم وارسته نیز به انگجی معروف هستند و این چشمه جوشان همچنان در جامعه اسلامی در جوشش و حرکت است. فرزندان این خاندان برخی در کسوت روحانی و برخی در عرصه ها دیگر به تلاش و سازندگی جامعه دینی اشتغال دارند.
شاگردان
بزرگان و دانشجویان زیادی در محضر آیة الله انگجی شاگردی کرده و از محضر ایشان بهره برده اند که می توان از آن بزرگواران آیة الله العظمی سید محمد حسین طباطبایی، آیة الله العظمی حاج عبدالحسین غروی، آیة الله العظمی شهید اسدالله مدنی، آیة الله شهید قاضی طباطبایی را نام برد.
پاورقی:
1- وی در محله ای به نام انگج در تبریز متولد شد در بعضی منابع چون اعیان الشیعه از انگج به نام قریه تعبیر شده است اصل ایشان از قریه ای نزدیک تبریز است. اعیان الشیعه، ج 2، ص 324.
2- ابوالحسن کینه امام علی است.
3- علماء معاصرین، ص 178.
4- در منابع دیگر شیخ محمد حسین کاظمینی نیز از جمله اساتید وی آمده است.
5- گنجینه دانشمندان، رازی، ج 1، ص 245.
6- علماء معاصرین، ص 178.
7- همان.
8- از بزرگان سرشناس.
9- از علمای برجسته آذربایجان و معاصر آیت الله انگجی بود.
10- رجال آذربایجان، مجتهدی، ص 181.
11- علماء معاصری، ص 178.
12- علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 370.
13- نه وارثین ایشان می رسد.
14- رجال آذر بایجان، مجتهدی، ص 181.
15- امام خمینی به مبارزه علمای آذربایجان و تلاشهای این مرد بزرگ مکرر اشاره کرده است. صحیفه نور.
16- یکصد سال مبارزه روحانیت مترقی. عقیقی بخشایشی، ص 8.
17- فقهای نامدار شیعه، حقیقی بخشایش، ص 399 به نقل از اوراق تازه یاب.
18- رجال آذربایجان، مجتهدی، ص 181.
منبع: www.hawzah.netسیدابوالحسن انگجی
در سال 1282 هجری قمری خانه حاج میرزا محمد آقا از علمای بزرگ آذربایجان با تولد نوزادی منور گردید(1). پدر که خود از سادات حسینی و اهل فضل و دانش بود، نام این کودک را به یاد امام علی بن ابی طالب ابوالحسن(2) گذاشت و به وجودش مباهات کرد. ابوالحسن در خانه پر از مهر و صفای معنوی و دینی و در سایه لطف و محبت پدری این چنین بزرگ شد. وی دوران نوجوانی اش را سپری ساخت و در زادگاه خویش -تبریز- وارد مدرسه دینی گردید. مدارس دینی تبریز هر چند در آن زمان چندان شکوفایی نداشت لاکن دروس دینی همچنان برپا بود و اساتید بزرگی در آن به تدریس اشتغال داشتند. اساتیدی چون، میر فتاح سرابی، و آقا میرزا محمد اصولی از جمله بزرگانی بودند که در دوران تحصیل سید ابوالحسن در این حوزه تدریس می کردند و هم چنین حاج میرزا محمد آقا پدر سید ابوالحسن نیز از اساتید وقت حوزه علمیه تبریز بود. آقا سید ابوالحسن در این حوزه علاوه بر اینکه از محضر بزرگانی چون حاج میر فتاح سرابی و آقا میرزا محمد اصولی بهره می برد، محضر پدر بزرگوار را نیز مغتنم می شمرد. او می گوید: دو جلد قوانین را از اول تا آخر نزد آقا میرزا مهدی اصولی خواندم.(3)
دوران نجف
آقا سید ابوالحسن در سال 1304 در 22 سالگی راهی حوزه علمیه نجف گردید و نزدیک 6 سال در آن حوزه اشتغال به تحصیل داشت. بزرگانی که وی محضر آنان را در حوزه نجف درک کرد و خوشهچین خرمن دانش آن بزرگواران بود، علارتند از: آیات عظام 1- فاضل ایروانی 2- میرزا حبیب الله رشتی و 3- آقا شیخ حین مامقانی که هر کدام از مراجع و اساتید بزرگ نجف به شمار می رفتند(4).(5)
منزلت علمی
آیة الله سید ابوالحسن انگجی هر چند مدتی طولانی در حوزه علمیه نجف اقامت نگزید لیکن در این چند سال کوتاه توانست را طولانی اجتهاد را بپیماید و به منزلت بلند علمی نایل گردد. نویسنده کتاب علماء معاصرین می نویسد:
(آیة الله انگجی) از تراز اول مجتهدین ایران و عمده مراجع احکام این زمان و مراتب اجتهادش مسلم(است(.(6)
وی سپس به دقت علمی و تلاش محققانه وی اشاره می کند. و می گوید:
صاحب وقار و متانت و ابهت، کثیر العلم ولی بسیار قلیل الکلام بود. کرارا حقیر مسئله مهمی می پرسیدم که شاید تفصیلی و شرحی بیان فرمایدفقط به جواب مسئله اکتفا می فرمودند. حافظه عجیبی داشتند حاضر الفتوا بودند.(7)
نویسنده رجال آذربایجان نیز به این بعد از سخصیت ایشان اشاره می کند و می نویسد:
محوم انگجی عالم فاضل بود و در عمر خود از معاریف(8) آذربایجان به شمار می رفت. علاوه بر فقه در علوم ادب نیز اطلاع فراوان داشت هر مشکل فقهی و ادبی را حل می کرد حاج میرزا حسن آقا مجتهد(9) به مقام علمی اذعان داشتو مکرر این معنا را می گفت تا مراتب فضل او پوشیده نماند.(19)
آثار علمی
از این عالم فرزانه آثار قلمی متعددی به جای مانده که عبارت است از 1- حاشیه بر ریاض المسائل در فقه 2- شرحی بر حج شرایع 3- ازاحة الالتباس(11) همچنین در فقه و در برخی منابع رساله هایی در موضوعات مختلف فقهی. حاشیه ای بر رسائل و مکاسب(12) نیز آمده است.
سیر آیة الله انگجی
مهمترین و برجسته ترین چهره زندگی آیة الله انگجی اهتمام ایشان به امر به معروف و نهی از منکر بوده است. آن هم در روزگاری که عده ای برای آشفته ساختن افکار دینی و مذهبی مردم و به همین جهت موقعتی که پیش آمده بود. در مطبوعات به هر وسیله بر علیه دین میتاختند در چنین موقعیتی آیة الله انگجی بود و آذربایجان با همه مشکلات و آشفتگی هایش. او مردی انزواطلب و گوشه نشین نبود بلکه در مسائل مربوط به اسلام و مسلمین پیشتاز بود. در جریان مشروطیت نیز از مدافعین مشروطیت به شمار می رفت و با آخوند خراسانی در ارتباط بود. بسیاری از جریانات که می رفت به آشوب و خونریزی تبدیل گردد به دست ایشان هدایت می شد و به جهت نفوذ در بین مردم در این جریانات نقش آفرین بود. وی روزی بالای منبر رفت و به مجاهدین مشروطیت گفت که گیرم که حاج میرزا حسن آقا مجتهد کافر شده شما با کدام صلاحیت منزل او و دکانش را غارت کردید. اگر کسی از دین خدا هم برگشته باشد صلاحیت منزل او به وراثش(13) می رسند نه به مجاهدین و فدائیان.(14)
در جریان تقی زاده نیز آیة الله انگجی از طرف آیة الله آخوند خراسانی موظف گردید پیام آخوند را به مردم برساند آیة الله آخوند خراسانی در نامه ای به ایشان می نویسد:
جناب مستطاب شریعت مدار کهف الانام ثقة الاسلام آقای حاج میرزا ابوالحسن انگجی دام تأییداته. در خصوص حکمی که از این خادمان شرع انور درباره آقا سید حسن تقی زاده صادر شده بود مکاتیب و سئوالاتی از تبریز رسیده لازم است جناب مستطاب عالی به عموم علماء و قاطبه مسلمین اعلام فرمایید حکم مزبور تکفیر نبوده و نسبت تکفیر بی اصل است فقط حکم به عدم جواز مداخله در امور نوعیه مملکت و عدم لیاقت عضویت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغیر البته زائد بر مدلول حکمی مترتب نشود.(15)
تبعید آیة الله انگجی
در جریان حرکتهای ضد دینی پهلوی آیة الله انگجی پیشرو مبارزین بود و تبریز را عملا کانون مبارزه بر علیه پهلوی کرده بود و دولت نیز به جهت اینکه از نفوذ ایشان در بین مردم اطلاع داشت از جانب این عالم بزرگ بیمناک بود. و به همین جهت نیز عوامل حکومت حضور وی را در تبریز تحمل نکرده و او را از شهر تبریز تبعید کردند و آیة الله انگجی به همراه چند تن از علماء که از جمله آیة الله آقا میرزا صادق آقا بود تبعید گردیدند. و مدتی نیز در قم اقامت گزید. وی سپس به تبریز مراجعت کرد و همچنان به تبلیغ و ترویج معارف پرداخت هر چند بعدها اوضاع روزگار وی به کلی عوض گردید. مشروطه ای که آیة الله انگجی و صدها مجاهد دیگر برای آن فداکاری کرده بودند مورد سوء استفاده عناصر فرصت طلب و عوامل استعمار قرار گرفت با روی کار آمدن رضاخان در جزیان کودتای 1299 شمسی دیگر از مشروطه که با اهداف آزادی و نفی سلطه و برای گذر از استبداد به حکومت مردمی به وقوع پیوسته بود جز اسمی باقی نمانده بود و ایران رها یافته از قید سلطه سلاطین نادا قاجار بار دیگر استعمار ار تجربه کرد.
وفات
آیة الله انگجی سرانجام پس از عمری تلاش و خدمت به اسلام و جامعه در ذیقعده سال 1357 هجری قمری در تبریز وفات یافت و پیکرش در شهر قم به آغوش خاک سپرده شد.
فرزندان
آیة الله انگجی 6 پسر داشت که سه تن از آنان در کسوت علمای دینی و مبلغین احکام الهی هستند. آقا میرزا حسن، آقا میرزا محمد علی و حاج میرزا مهدی هر سه برادر در قم تحصیل کرده و از آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری کسب فیض کرده اند و در علم و معرفت و فقه و اصول به مرتبه اجتهاد رسیده اند. رجال آذربایجان می نویسند: هر سه صاحب محراب و منبرند و آسمان روحانیت تبریز را به منزله سه اختر فروزانند. اثر نجابت و آقایی از سیمای آنان ساطع است. وقتی انسان این برادر با فضل و کمال و نجیب و آقا را می بیند به یاد اشراف سادات عصر قرون اولیه اسلامی چون سید مرتضی و سید رضی و سایر سادات اشراف می افتد(18). سه فرزند یگر وی نیز در علوم پزشکی تخصص یافته اند که عبارتند از: آقایان دکتر اسماعیل، دکتر ابراهیم و دکتر محمود. البته امروزه نوادگان این عالم وارسته نیز به انگجی معروف هستند و این چشمه جوشان همچنان در جامعه اسلامی در جوشش و حرکت است. فرزندان این خاندان برخی در کسوت روحانی و برخی در عرصه ها دیگر به تلاش و سازندگی جامعه دینی اشتغال دارند.
شاگردان
بزرگان و دانشجویان زیادی در محضر آیة الله انگجی شاگردی کرده و از محضر ایشان بهره برده اند که می توان از آن بزرگواران آیة الله العظمی سید محمد حسین طباطبایی، آیة الله العظمی حاج عبدالحسین غروی، آیة الله العظمی شهید اسدالله مدنی، آیة الله شهید قاضی طباطبایی را نام برد.
پاورقی:
1- وی در محله ای به نام انگج در تبریز متولد شد در بعضی منابع چون اعیان الشیعه از انگج به نام قریه تعبیر شده است اصل ایشان از قریه ای نزدیک تبریز است. اعیان الشیعه، ج 2، ص 324.
2- ابوالحسن کینه امام علی است.
3- علماء معاصرین، ص 178.
4- در منابع دیگر شیخ محمد حسین کاظمینی نیز از جمله اساتید وی آمده است.
5- گنجینه دانشمندان، رازی، ج 1، ص 245.
6- علماء معاصرین، ص 178.
7- همان.
8- از بزرگان سرشناس.
9- از علمای برجسته آذربایجان و معاصر آیت الله انگجی بود.
10- رجال آذربایجان، مجتهدی، ص 181.
11- علماء معاصری، ص 178.
12- علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 370.
13- نه وارثین ایشان می رسد.
14- رجال آذر بایجان، مجتهدی، ص 181.
15- امام خمینی به مبارزه علمای آذربایجان و تلاشهای این مرد بزرگ مکرر اشاره کرده است. صحیفه نور.
16- یکصد سال مبارزه روحانیت مترقی. عقیقی بخشایشی، ص 8.
17- فقهای نامدار شیعه، حقیقی بخشایش، ص 399 به نقل از اوراق تازه یاب.
18- رجال آذربایجان، مجتهدی، ص 181.
منبع: www.hawzah.net
نظر شما