موضوع : پژوهش | مقاله

تاریخ و تبار گفتمان معنویت از عهد عتیق تا عهد پسامدرن (1)


معنویت‌ در وجود انسان‌ها و در "معناسازی‌های‌" آنان‌ در مواجه‌ی‌ با "خداوند" یا "هستی‌" هویت‌ یافته‌ و "آفریده‌" می‌شود. آن‌ پردیسه‌ای‌ است‌ که‌ "انسان‌" و "خداوند" در مواجه‌ با یکدیگر می‌آفرینند. دو دنیای‌ زمینی‌ و آسمانی‌ که‌ حاصل‌ آن‌ تعامل‌ است‌، دنیایی‌ جدید را با ماهیت‌ "معنویت‌" هویدا می‌سازد. در این‌ تعامل‌، روح‌ و روان‌ انسانی‌ برای‌ معرفت نسبت به دنیای‌ پیرامون اش‌ در غایت‌ خود به‌ نظرگاهی‌ جدید می‌رسد. انسان‌ جستجو می‌کند و با چنین‌ گزینشی‌ست‌ که‌ آرام، آرام معنا شکل گرفته، دنیای‌ معنوی‌ چهره‌ می‌نماید تا کامل گردد. چرا که از ابتدا تنها "معنا" بود و باز تنها معناست که "جاودانه" می ماند. در این میان، ردپای‌ "او" را، چه‌ در همه‌ جای‌ بیابد و چه‌ نیابد، خواه‌ ناخواه‌ چیز دیگری‌ را نیز در رهاورد این‌ سفر خویش‌ می‌یابد. "خود" و دنیای ‌عمیقی‌ که‌ از جهان‌ عینی‌ بسی‌ پربهاتر است‌.
معنویت‌ در هر عصری‌ با خصایص‌ آن‌ دوره‌ آفریده‌ شده‌ و متجلی‌ گشته‌ است‌. هر رهرویی‌ برای‌ ارتقاء تا سطح‌ آفرینشگر آن‌، همواره‌ ناگزیر است‌ بخشی‌ از محتوا و روح‌ معانی‌ دوره‌های‌ گذشته‌ را بازآفرینی‌ کند و علاوه‌ بر آن‌، به‌ دگرآفرینی‌ مختص‌ عصر خویش‌ نیز بپردازد و معنویت‌ تنها با چنین‌ آفرینش‌ مداومی‌ست‌ که‌ امکان‌ تکامل‌ خویش‌ را فراهم‌ می‌سازد. از سویی‌ دیگر، معنویت‌ در هر دوره‌ای‌ از زبان‌ و گستره‌ی‌ مختص‌ عصر خویش‌ نیز بهره‌ می‌برد.
عهد عتیق‌ با توصیف‌ مشاهدات‌، احساسات‌ و فرامینی‌ که‌ از محرمات‌ و مقدرات‌ تا افسانه‌، اسطوره‌ و شعر را در برمی‌گرفت‌، به‌ گونه‌ای‌ مدفون‌، معنویت‌ درونش‌ را پس‌ می‌زد و قی‌ می‌کرد. به‌ بیان‌ دیگر، محتوای‌ معنویت‌ در عهد عتیق‌ با زبان‌ ادراک‌ها، احساسات‌ و فرامین‌ تحقق‌ می‌یابد که‌ به‌ آفرینش‌ افسانه‌ و اسطوره‌ می‌رسد. معنویت‌ عهد کهن‌ آن‌ گاه‌ که‌ از نگاه‌ بگذرد، ادراک‌ و احساس‌ مشهود را می‌سازد و هنگامی‌ که‌ بخواهد توسط شاهدان‌ توصیف‌ گردد، به‌ شعر و شور می‌زند و چون‌ به‌ گوش ‌شنوندگان‌ رسد، در اندیشه‌ها به‌ سان‌ افسانه‌ و اسطوره‌ نشسته‌ و در ایمان‌ و اراده‌ به‌ صورت‌ احکام‌، محرمات‌ و فرامین‌ بروز یافته ‌ و در مواجه‌ی‌ با سنت‌ و آداب‌ و رسوم‌، به‌ چهره‌ی‌ شریعت‌ بیرون‌ می‌آید. هنگامی‌ که‌ از محرمات‌ و فرامین‌ بهره‌ می‌برد، از نگاه‌ قدرت‌ و اراده‌ می‌نگرد؛ چرا که‌ مسأله‌ این‌ دوره‌، "وقاحت‌" است‌. اصلی‌ که‌ به‌ هیچ‌ چیز گردن‌ نمی‌دهد و تنها با "قدرت" لجام ‌می‌خورد. اما نخستین‌ قربانی‌ای‌ که‌ می‌گیرد، معصوم‌ترین‌ پدیده‌ی‌ عهد عتیق‌، یعنی‌ همان‌ "معنویت‌" است‌. عهد عتیق‌ به‌ کتب‌ مقدس‌ یهودیان‌ محدود نمی‌شود (1) و تمامی‌ ادیان‌ کهن‌ را در برمی‌گیرد. آنان‌ که‌ با توصیف‌ جهان‌ مدرک‌ و محسوس‌، معنویت ‌عهد کهن‌ را در صحف‌ عصر خود به‌ ودیعه‌ گذاشتند. بنا بر قدمت‌ آثار معنوی‌ این‌ عهد و پاره‌ای‌ از علل‌ دیگر، کتب‌ عهد عتیق‌ از تحریف‌ و خرافه‌ در امان‌ نبودند و کشف‌ و تشخیص‌ وحی‌ مستتر در آن‌ها نیاز به‌ ذهنی‌ کیمیاگر دارد تا سره‌ را از ناسره‌ منفک‌ سازد. اسفار پنجگانه‌ی‌ عهد عتیق‌ را باید از کتب‌ این‌ دوره‌ دانست‌، همین‌ طور مزامیر داوود (که‌ در کتب‌ اسلامی‌ به‌ اسم‌ زبور داوود می‌شناسند) و به‌ خصوص‌ کتاب‌ ایوب‌ را که ‌یکی از غنی‌ترین‌ آن‌هاست‌. همچنین‌ بخش‌هایی‌ از کتبی‌ را که‌ در عهد عتیق‌ آمده‌ و از زندگی ‌و رسالت‌ پیامبران‌ مختلف‌ تا پیش‌ از مسیح‌ سخن‌ می‌گوید، باید در این‌ زمره‌ شمرد. وداهای‌ چهارگانه‌ی‌ هندوان‌ (ریگ‌ ودا، ساماودا، یاجور ودا و اتهروا ودا) از جمله‌ متون‌ مرجع‌ عهد عتیق‌اند که‌ مهمترین‌شان‌ همان‌ ریگ‌وداست(2)‌. متون هرمتیکا از مصر باستان، که عمیق ترین و رازواره ترین آثار عهد عتیق اند(3). کتاب‌ شریعت‌ کی‌ سوگماد که‌ در حقیقت‌ کتاب‌ مقدس‌ اک‌ به‌ شمار می‌رود، یکی‌ از برجسته‌ترین‌ و دست‌ نخورده‌ترین‌ آن‌هاست(4)‌. کتاب‌ قوانین‌ منو در هندوییزم‌ نیز اثری‌ با خصایص‌ عهد عتیق‌ است(5)‌. بخش‌های‌ یسنه‌، یشتها، ویسپرد، خرده‌ اوستا و وندیداد از اوستای‌ زرتشتیان‌ نیز از جمله‌ آثار مهم‌ معنوی‌ همین‌ دوره‌ است‌. در میان‌ تمدن‌های‌ کهن‌ مغرب‌ زمین‌، ایلیاد و اودیسه‌ی‌ هومر به‌ شکل‌ برجسته‌ای‌ جلوه‌افشانی‌ می‌کنند و آن‌ها را می‌بایست‌ از آثار عهد عتیق‌ دانست‌، گرچه‌ ابعاد معنوی‌ آن‌ بسیار ضعیف‌ است(6)، که‌ البته‌ این‌، در مورد بسیاری‌ از کتب‌ عهد عتیق‌ صادق‌ است‌. مزامیر مانوی‌ نیز که‌ شامل‌ مزامیر بما، مزامیر هراکلیدس‌، مزامیر توماس‌، مزامیری‌ برای‌ عیسی ‌و مزامیر پراکنده‌ است‌، باید از دیگر آثار این‌ دوره‌ دانست(7)‌. زیرا آن‌ها با وجود این‌ که‌ کمتر از خرافات‌ و تحریفات‌ بهره‌ می‌برند، اما از عمق‌ محتوایی‌ که‌ لازمه‌ی‌ آثار معنوی‌ عهد جدید (عهد اخلاقیات‌) است‌، بی‌نصیب‌اند. اما برخلاف‌ تفکر رایج‌، بسیاری‌ از آثار و کتبی‌ را که‌ پس‌ از تورات‌ موسی‌ می‌آیند، نباید در زمره‌ی‌ کتب‌ معنوی‌ عهد عتیق‌ دانست‌، زیرا برخی‌ از آن‌ها فاقد محتوای ‌معنوی‌ است‌ و برخی‌ دیگر تنها روایاتی‌ تاریخی‌ (و بعضاً بی‌اعتبار) هستند که‌ سینه‌ به‌ سینه‌ چرخیده‌ و با اوهام‌ و خرافات‌ در هم ‌آمیخته‌، به‌ طوری‌ که‌ حتی‌ گاه‌ در ضدیت‌ با معنویت‌ نهفته‌ در متون‌ الهی‌ قرار می‌گیرند. زیرا معنویتی‌ که‌ در متون‌ عهد عتیق‌ به ‌جای‌ مانده‌ است‌، همان‌ معنویت‌ مصلوب‌ است‌. به‌ بیان‌ دیگر، آن‌ چه‌ در هستی‌، قربانی‌ می‌شود و معنویت‌ برای‌ نجات‌ آن‌ آفریده‌ می‌گردد، "خود" در متون‌ کهن‌ مجدداً قربانی‌ می‌شود. جهل‌، خرافه‌ و مهمترین‌ آن‌ها، قدرت‌، که‌ در عهد عتیق‌ به‌ شکل‌ تحجر و تعصب‌ متجلی‌ می‌شود، سهمگین‌ترین‌ جلادان‌ معنویت‌ هستند. از آنجایی‌ که‌ معنویت‌ در این‌ دوره‌، در لابه‌لای‌ متون‌ کهن‌ مدفون ‌و نخستین‌ قربانی‌، خود "معنویت‌" است‌، پس‌ عهد جدید را انتظار کشیده‌ و فریاد می‌زند.
عهد جدید روح‌ مدفون‌ در عهد عتیق‌ را کیمیاگری‌ کرده‌ و با زبان‌ نقل‌ قول‌ها، تفاسیر و پند و اندرز آن‌ها، و با آفرینشی‌ گسترده‌ که‌ از اخلاقیات‌ و دیانت‌ تا اشراق‌ و عرفان‌ را در برمی‌گیرد، معنویت‌ را هویدا می‌ساخت‌. زیرا معنویتی‌ که‌ با خرافات‌ و اوهام‌ تنیده‌ شده‌ و در غبار تأویل‌ عامه‌ی‌ مردم‌ که‌ قادر به‌ درک‌ معانی‌ عمیق‌ آن‌ نیستند، تحریف‌ شده‌ و با دانش‌ و تفکر پذیرفته‌ نشده‌، بلکه ‌کورکورانه‌ و از روی‌ ترس‌ اطاعت‌ شده‌ باشد، نیاز به‌ پیام‌آوری‌ جدید دارد تا با نقب‌ زدن‌ به‌ کنه‌ آن‌، معانی‌ و روح‌ موجود در دیانت‌ را مکشوف‌ ساخته‌ و بافته‌های‌ جدید را بر آن‌ بیافزاید. به‌ معنای‌ دیگر، زبان‌ عهد جدید برای‌ درک‌ معنوی‌، نقل‌ قول‌ها، تفاسیر و پند و اندرزی‌ است‌ که‌ معانی‌ مدفون‌ در عهد عتیق‌ را کشف‌ می‌کند و رازوارگی‌ نهفته‌ در آن‌ را آشکار می‌سازد و با آفرینش ‌اخلاقیات‌، دیانت‌، عرفان‌ و اشراق‌ دگرآفرینی‌ می‌کند. از همین‌ روست‌ که‌ تمامی‌ منادیان‌ عهد جدید در آغاز دعوت‌ خویش‌ با برچسب‌ کفر مصلوب‌ گشتند. چرا که‌ معنویت‌ هر عصری‌ از آن‌ روی‌ که‌ از یک‌ سوی‌ باید تحریفات‌ و خرافات‌ وارده‌ به‌ متون‌ عهد عتیق‌ را از آن‌ بزداید و از سویی‌ دیگر ناگزیر به‌ تغییر برای‌ نیل‌ به‌ کمال‌ است‌، نیاز به‌ دگرآفرینی‌ دارد تا بر صورت‌ و محتوای‌ آن‌ بیافزاید، آن‌ هنگام‌ است‌ که‌ با چهره‌ی‌ کفر متجلی‌ شده‌ و با اتهام‌ بدعت‌ مواجه‌ می‌شود. پیام‌آور عهد جدید (عهد اخلاقیات‌) کسی‌ست‌ که‌ رازوارگی‌های‌ آن‌ را آشکار ساخته‌ و تأویل‌ کند. آنان‌ کسانی‌ هستند که‌ به‌ فریاد دادخواهی‌ معنویت‌ قربانی‌ شده‌ در عهد عتیق‌، پاسخ‌ داده‌ و برخاستند. مضمون‌ معنویت‌ در عهد جدید، هنگامی‌ که‌ از صافی‌ ذهنی‌ عموم‌ مردم‌ می‌گذرد، به‌ شکل ‌اخلاقیات‌ و دیانت‌ بیرون‌ می‌آید و زمانی‌ که‌ بر رهروان‌ خاص‌ آن‌ مشهود می‌گردد، به‌ سپهر اشراق‌ و عرفان‌ می‌زند. عهد جدید نیز تنها شامل‌ انجیل‌ها و بخش‌هایی‌ از نامه‌های‌ رسولان‌ پس‌ از آن‌ نمی‌شود(8)، ( البته‌ برخی‌ از مضامین‌ موجود در نامه‌های‌ رسولان‌ را نباید در آن‌ دایره‌ آورد) بلکه‌ شامل‌ آیاتی‌ نیز می‌شود که‌ پیامبران‌ ادیان‌ مختلف‌ از طریق‌ کیمیاگری‌ متون‌ عهد عتیق‌، وحی‌ مدفون ‌در آن‌ را کشف‌ کرده‌ و آن‌ را که‌ با اوهام‌ و تعصبات‌ و خرافه‌ها بافته‌ شده‌ بود، از درونش‌ بیرون‌ کشیده‌ و تحقق‌ عینی‌ معنویت‌ را با گفتار و رفتار خود آفریدند. علاوه‌ بر انجیل‌ها و آثار پس‌ از آن‌ که‌ در عهد جدید آمده‌ می‌بایست‌ اوپانیشادها(9)، تائوته‌ چینگ‌ یا لائوتزو در آئین‌ تائو (10)، مقالات‌ چوانگ‌ تزو در فلسفه‌ تائو (11)، دهاما، همان تعالیم‌ و موعظه‌های‌ بودایی‌ (12)، بهاگاوات‌ گیتا که کهن‌ترین‌ آثار مکتب‌ بهاگاواتاست(13)، ویدانتا سوترا، کتاب‌ نحله‌ای‌ از هندوییزم‌ به‌ نام‌ ویدانتا(14)، کتاب‌ راجا یوگا در آئین‌ یوگا (15)، مکالمات‌ یا تعالیم‌ کنفوسیوس‌ (16)، کتاب‌ شاهپورگان‌(17) و انجیل‌ جاویدان‌ یا کبیر(18) هر دو از آثار مانی‌، منظومه‌ی‌ جاپجی‌ از نانک‌ در دین‌ سیک‌(19)، تاسوعات‌ از فلوطین‌(20)، قرآن‌ کریم‌، بخش‌هایی‌ از جمهوریت‌ افلاطون‌(21)، اخلاق‌ نیکوماخس‌ از ارسطو(22)، تأملات‌ مارکوس‌ اورلیوس‌ و مجموعه‌ مباحث‌ و گفتگوهای‌ کلبیان‌ (دیوجانس‌ سینوپی‌، تلس‌ و...)، اپیکوریان‌ (اپیکوروس‌، لوکرتیوس‌ و...) و رواقیون‌ (زنون‌ سیتیومی‌، کلئانتس‌، خروسیپوس‌، پانسیوس‌، سنکا، اپیکتتوس‌ و...) در کلاس‌های‌ درس‌شان (در این‌ میان‌ دیوجانس‌ هرگز کلاس‌ درسی‌ نداشته‌ است‌) را نیز باید بدان‌ها افزود. البته‌ برخی‌ از آن‌ها علاوه‌ بر زبان‌ عهد جدید از زبان‌ عهد عقلانیت‌ نیز استفاده‌ می‌کنند. در میان‌ آن‌ها برخی‌ از آثار شرایطی‌ بینابینی‌ دارند و برخی‌ از خصایص‌ عهد عتیق ‌و بعضی‌ از شرایط عهد جدید را دارا هستند. قرآن‌ کریم‌ و اوستا از این‌ جمله‌اند. قرآن‌ علاوه‌ بر این‌ که‌ روح‌ معنوی‌ نهفته‌ در بسیاری ‌از ادیان‌ پیش‌ از خود را کشف‌ کرده‌ و می‌آفریند و با آن‌ که‌ از رازوارگی‌ برخوردارست‌، ولی‌ معنویت‌ در آن‌ مدفون‌ نیست‌ و سرشار از افسانه‌ نیست‌ و حتی‌ قصص‌ امت‌ها و پیامبران‌ پیشین‌ را نیز، نه‌ جهت‌ اسطوره‌سازی‌، بلکه‌ برای‌ گرفتن‌ پند و اندرز از آن‌ها یاد می‌کند، که‌ جملگی‌ آن‌ها از خصایص‌ آثار عهد جدید است‌، ولی‌ محتوایش‌ تنها شامل‌ قصص‌ و روایات‌ نیست‌، بلکه‌ در بسیاری ‌از موارد، فوران‌ احساس‌ و اشراق‌ نازل‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ شعر می‌زند و این‌ از خصایصی‌ است‌ که‌ به‌ متون‌ عهد عتیق‌ نزدیکتر است.‌ بخش‌ گاهان‌ یا گات‌های‌ اوستا نیز در زمره‌ی‌ متون‌ عهد جدید به‌ شمار می‌رود و بقیه‌ی‌ بخش‌های‌ آن‌ را که‌ شامل‌ یسنه‌، یشتها، ویسپرد، خرده‌ اوستا و وندیداد می‌شوند باید در شمار آثار عهد عتیق‌ به‌ حساب‌ آورد (23). در مورد اوستا جالب‌ اینجاست‌ که‌ بخش‌ گاهان‌ که‌ به‌ عهد جدید تعلق‌ دارد، پیش‌ از بخش‌هایی‌ نوشته‌ شده‌ که‌ متون‌ عهد عتیق‌ اوستا را می‌سازند. یکی‌ از دلایل‌ چنین‌ تناقضی‌ آن‌ است‌ که‌ آنچه‌ زرتشت‌ از اساطیر، خرافات‌ و اوهام‌ آمیخته‌ با معنویت‌ دوره‌ی‌ خود زدوده‌ در دوره‌های‌ بعدی‌ که‌ متون‌ کهن‌ توسط کاتبان‌ گردآوری‌ می‌شود، دوباره‌ نضج‌ می‌یابد. از این‌ روی‌ بسیاری‌ از باورهایی‌ که‌ به‌ دوران‌ پیش‌ از زرتشت‌ تعلق ‌داشته‌ است‌، در متونی‌ که‌ پس‌ از زرتشت‌ نگاشته‌ شده‌ (همچون‌ یسنه‌، یشتها و...) منعکس‌ می‌شود و آن‌ خود حکایت‌ از حقیقتی‌ دیگر می‌کند که‌ اوهام‌ و خرافات‌ همچون‌ علف‌های‌ هرز در طی‌ نسل‌ها بازآفرینی‌ می‌شوند، از این‌ روی‌ ضروری‌ است‌ تا معنویت‌ نیز در هر دوره‌ای‌ بازآفرینی‌ گردد تا از علف‌های‌ هرزش‌ تفکیک‌ و پالوده‌ گردد و روح‌ آن‌ دوباره‌ احیاء شود.
اما آفرینش‌ گویای‌ معنویت‌ در عهد میانه‌، ادبیات‌ است‌ که‌ به‌ وسیله‌ی‌ داستان‌ و روایت‌ تحقق‌ می‌یابد. به‌ معنای‌ دیگر، معنویت‌ در عهد میانه‌، گویش‌ با ادبیات‌ را برمی‌گزیند و زبان‌ آن‌ روایت‌ و داستان‌ است‌. در آنجاست‌ که‌ با مضامین‌ داستانی‌ و شخصیت‌های ‌روایی‌ می‌توان‌ ذوق‌ معنوی‌ را به‌ ظهور رساند. ادبیات‌ هنگامی‌ که‌ با فرم‌ و محتوا در خدمت‌ روح‌ معنوی‌ قرار می‌گیرد، دین ‌خویش‌ را به‌ آن‌ ادا کرده‌ است‌. در حالی‌ که‌ معنویت‌ در عهد رنسانس‌، خود را از طریق‌ هنرها در روان‌ انسانی‌ و روح‌ جمعی‌ به‌ جلوه‌ در می‌آورد و با زیباشناسی‌ بیان‌ می‌کند. آن‌ از نقاشی‌، پیکرتراشی‌، معماری‌ و به‌ طور کلی‌ هنرهای‌ تجسمی‌ گرفته‌ تا نمایش‌ و بازی‌ به‌ ظهور می‌رسد و خلاصه‌ به‌ موسیقی‌ چنگ‌ می‌زند. چرا که‌ انسان‌ عهد رنسانس‌ ترجیح‌ می‌دهد، طیف‌ وسیعی‌ از رنگین‌کمان‌ معنوی‌ از طریق‌ هنرها به‌ جلوه‌ در آیند، از این‌ روی‌ با نگاهی‌ زیباشناسانه‌ به‌ معنویت‌ می‌نگرد. آنجاست‌ که‌ دلربایی ‌معنوی‌ در هنرها، مجذوب‌ می‌سازد و آن‌ هنگام‌ است‌ که‌ هنر مقدس‌ به‌ معنای‌ حسی‌ کلمه‌، شکل‌ می‌گیرد. پس از مطالعه تمامی آثار معنوی که با جادوی ادبیات اساطیری به سراغ معنویت رفتند، می توان گفت که مهابهاراتا، رامایانا و بهاگاوات گیتا از هند، گهواره تمدن مشرق زمین، گوهربارترین شان هستند(24). آن ها برای قرن ها الهام دهنده ی شاعران، حماسه سرایان، نمایش نامه نویسان، عرفا و پژوهشگران بودند. در میان این سه اثر نیز از منظر بلاغت، فصاحت و عمق معانی، سروده های بهاگاوات گیتا در اوج قرار دارد؛ انگار که فلسفه اوپانیشادها را به گونه ای رازگونه و حماسی ساخته باشند. ایران زمین نیز کشتگاه آثار معنوی بزرگی در باغ معنویت بوده است. مثنوی‌ معنوی‌ و دیوان‌ شمس‌ مولوی‌، دیوان‌ غزلیات حافظ و منطق‌ الطیر و دیوان‌ عطار را می‌بایست‌، اوج‌ سیلان معنوی‌ در اشعار عهد میانه‌ شمرد. اگر چه‌ آثار اولیه‌ی‌ آن‌ را می‌توان‌ در اشعار باباطاهر، خیام‌ و ابوسعید ابوالخیر در ابتدای ‌عهد میانه‌ یافت‌. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ کمدی‌ الهی‌ دانته‌ با تمامی‌ شکوه‌اش‌، چه‌ از حیث‌ معیارهای‌ شعری‌ به‌ غنای‌ آثار مولوی‌، حافظ و عطار نمی‌رسد (از این‌ روی‌ به‌ جای‌ تراژدی‌ عنوان‌ کمدی‌ گرفته‌ است‌) و چه‌ از منظر عمق‌ مضامین‌ معنوی‌ به‌ ژرفای‌ آن‌ آثار دست‌ نمی‌یابد، در حالی که اشعار حافظ، مولانا و عطار در اوج شعربودگی شان فوران می کنند. اما کتب‌ این‌ عهد به‌ مشرق‌ زمین‌ محدود نمی‌شود و در برگیرنده‌ی‌ آثار ادبی ‌برجسته‌ای‌ از تمدن مغرب‌ زمین‌ نیز هست‌. کتاب‌ معنوی‌ عهد میانه‌، اثر بزرگ‌ و جاودانه‌ی‌ کمدی‌ الهی‌ (دوزخ‌، برزخ و بهشت) از دانته‌ است‌. او در این‌ اثر، گر چه‌ درباره‌ی‌ بسیاری‌ از مصادیق، ‌اشتباهاتی‌ فاحش‌ می‌کند (که‌ بسیاری‌ از کتب‌ مقدس‌ نیز از اشتباهاتی‌ از این‌ دست‌، مبرا نیستند)، اما معیارهای‌ مباحث‌ کلی‌ او صحیح‌ است‌ و با عطف‌ به‌ کتب‌ دیگر، بزرگان‌ ادیان‌ را با ما همراه‌ می‌سازد تا با دو بال‌ عقل‌ و عشق‌، از دوزخ‌ گذشته‌، در برزخ ‌وانمانده‌ و به‌ بهشت‌ عروج‌ کنیم‌ (25).

پانوشت‌ها
(1)ـ عهد عتیق‌ نزد عبریان‌ مجموعه‌ای‌ از کتب‌ مقدس‌ پیامبرانی‌ (موسی‌، ساموئیل‌، داوود، سلیمان‌، ارمیاء، حزقیال‌، اشعیاء، یونس‌، دانیال‌، عاموس‌، میکاه‌، ناحوم‌، و...) است‌ که‌ از سفر پیدایش‌ و اسفار خمسه‌ی‌ تورات‌ شروع‌ شده‌ و با زندگی‌ و رسالت‌ پیامبران‌شان‌ از پیش‌ از موسی‌ و پس‌ از آن‌، دوره‌ی‌ اسارت‌ و تا پس‌ از آن‌ ادامه‌ یافته‌ و با کتاب‌ ملاکی‌ نبی‌ به‌ پایان‌ می‌رسد. مسیحیان‌ با اعتقاد به‌ عهد عتیق‌، عهد جدید را نیز به‌ کتب‌ مقدس‌شان‌ می‌افزایند، که‌ با انجیل‌ متی‌ و اناجیل‌ چهارگانه‌ (متی‌، مرقس‌، لوقا و یوحنا) شروع‌ شده ‌و با گزارشاتی‌ از گسترش‌ مسیحیت‌ و کلیسا و نامه‌های‌ رسولان‌ (حواریون‌ و پیروان‌ بعدی‌ عیسی‌) تداوم‌ یافته‌ و با مکاشفه‌ یوحنا به‌پایان‌ می‌رسد. در دین‌ اسلام‌ نیز خواندن‌ تنها قرآن‌ کریم‌ توصیه‌ نشده‌ است‌ و چون‌ رسول‌ اکرم‌، پیامبران‌ پیش‌ از خود را تأیید کرده‌ و خود را آخرین‌ آنان‌ معرفی‌ می‌کند، خواندن‌ آن ها نیز به‌ مسلمانان‌ توصیه‌ شده‌ است‌، ولی‌ متأسفانه‌ حتی‌ بسیاری‌ از محققان ‌اسلام‌ و منتقدان‌ یهودیان‌ از مطالعه‌ عهد عتیق‌ و جدید بی‌بهره‌اند!
(2)ـ ریگ‌ ودا قدیمی‌ترین‌ سند زنده‌ی‌ هندوهاست‌. واژه‌ی‌ ودا در زبان‌ سانسکریت‌ از واژه‌ی‌ وید گرفته‌ شده‌ که‌ به‌ مفهوم‌ دانش ‌است‌ و معنای‌ ضمنی‌ آن‌ "دانش‌ الهی‌" یا "دانش‌ مقدس‌" است‌. قدمت‌ ریگ‌ ودا در برخی‌ از محاسبات‌ 5 تا 6 هزار سال‌ پیش‌ از میلاد آمده‌، ولی‌ در تحقیقات‌ اخیر، آن‌ را 1200 سال‌ پیش‌ از میلاد می‌دانند و به‌ هر روی‌ کهن‌ترین‌ کتاب‌ مقدس‌ عهد عتیق‌ است‌. علاوه‌ بر ریگ‌ ودا، وداهای‌ دیگر به‌ نام‌ ساما ودا، یاجور ودا، که‌ این‌ سه‌ ودا که‌ ذکرشان‌ رفت‌ وداهای‌ اصلی‌اند که‌ سپس‌ ودای‌ دیگری‌ به‌ نام‌ اتهروا ودا به‌ آن‌ها افزوده‌ شد. سرایندگان‌ سرودهای‌ ودایی‌ را ریشی‌ می‌گویند که‌ از ریشه‌ دیدن‌ مشتق‌ شده‌ و معنی ‌خاص‌ آن‌، عارف‌ و شاعر است‌. سرودهای‌ ریگ‌ ودا را 407 ریشی‌ به‌ طبع‌ رسانده‌اند.
(3)ـ هرمتیکا به متونی عرفانی اطلاق می شود که به فرزانه ای اساطیری که نسبت داده می شود که به حداقل سه هزار سال پیش از میلاد به آن سوی بر می گردد. مضامین آن سالیان متمادی به گونه ای سری تعلیم داده می شد و بسیاری از مذاهب و فرقه ها دانسته یا ندانسته از آن بهره برده اند، به ویژه عرفا، اهل طریقت و گنوسیان، تا این که در سال های اخیر با کشفیات متونی جدید از آن و ترجمه شان، تکمیل تر گردید که به روی هم مشتمل بر 18 کتاب می شوند (که یکی از آن ها مفقود است). متون مرجع هرمتیکا تنها آثار عهد عتیق اند که به خط هیروگلیف نوشته شده اند.‌
(4)ـ پیروان‌ اکنکار که‌ از طریق‌ سفر روح‌، میل‌ به‌ وصال‌ به‌ خداوند (سوگماد) را تجربه‌ می‌کنند، بر این‌ باورند که‌ هر قسمت‌ از آن ‌کتاب‌، در یکی‌ از معابد حکمت‌ زرین‌ ـ چه‌ در زمین‌ و چه‌ در ماورای‌ زمین‌ ـ نگهداری‌ می‌شوند. اکنکار با آن‌ که‌ مذهبی‌ نو شناخته‌ می‌شود، اما پیشوایان‌ اک‌ آن‌ را دانشی‌ باستانی‌ می‌انگارند که‌ از آغاز آفرینش‌ تاکنون‌ در ازمنه‌ و مکان‌های‌ مختلف‌ و به‌ کمک ‌اساتید معنوی‌ مختلف‌ تجربه‌ شده‌ و رهروان‌ را به‌ سوی‌ خود فرا خوانده‌ است‌. از استادان‌ مؤخر آن‌ ربازار تارز، پل‌ توئیچل‌ و سری ‌هارولد کلمپ‌ (استاد حق‌ در قید حیات‌) هستند. البته‌ در میان‌ پیشوایان‌ آن‌ها، بسیاری‌ از عرفا را ـ که‌ برخی‌ برای‌ ایرانیان‌ آشنا هستند ـ می‌توان‌ یافت‌؛ شمس‌، مولانا، حافظ، فیثاغورث‌ (فیلسوف‌ معروف‌ یونان‌ باستان‌) و برخی‌ از مغان‌ زرتشتی‌...
(5)ـ کتاب‌ منو، واجبات‌ و محرمات‌ و مناسک‌ و آداب‌ را در شرایط مختلف‌ زندگی‌ توصیف‌ می‌کند. آن‌ را باید به‌ عهد عتیق‌ نسبت ‌داد که‌ در 200 سال‌ پیش‌ از میلاد نگاشته‌ شده‌ است‌.
(6)ـ ایلیاد بزرگترین‌ منظومه‌ی‌ حماسی‌ یونانیان‌ باستان‌ است‌ که‌ مشتمل‌ بر بیست‌ و چهار سرود است‌. اودیسه‌ نیز که‌ پس‌ از ایلیاد و بعد از جنگ‌ تروا، آفریده‌ شده‌ نیز دارای‌ بیست‌ و چهار سرود است‌. هر دو اثر حدود هزار یال‌ پیش‌ از میلاد توسط هومر سروده ‌شده‌ است‌.
(7)ـ مزامیر یا زبور مانوی‌ حدود چهار قرن‌ پیش‌ از میلاد نوشته‌ شده‌ است‌ و به‌ نیایش‌ خداوند، مسیح‌، مانی‌ و شهدا اختصاص‌ دارد و شامل‌ پنج‌ فرگرد است‌ که‌ ذکرشان‌ رفت‌.
(8)ـ عهد جدید با انجیل‌های‌ مورد تأیید کلیسا شروع‌ می‌شود. یعنی‌ انجیل‌های‌ متی‌، مرقس‌، لوقا و یوحنا و با بخش‌ خدمات‌ رسولا ن‌مسیح‌ تداوم‌ یافته‌، سپس‌ به‌ نامه‌های‌ رسولان‌ از پولس‌ تا یهودا می‌پردازد و با مکاشفه‌ یوحنا به‌ پایان‌ می‌رسد. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ به‌ جز انجیل‌های‌ چهارگانه‌، انجیل‌های‌ دیگری‌ نیز وجود دارند که‌ به‌ آثار مجعول‌ معروف‌اند و مورد تأیید کلیسا نیستند. انجیل ‌مصریان‌، انجیل‌ سن‌ توماس‌، انجیل‌ سن‌ ژاک‌، انجیل‌ تاتیان‌، انجیل‌ دوازده‌ حواری‌ و انجیل‌ برناباس‌ از این‌ جمله‌اند.
(9)ـ فلسفی‌ترین ‌و عارفانه ترین اثر مشرق‌ زمین‌ در دوره‌ی‌ باستان‌ (متعلق‌ به‌ هند باستان‌) اوپانیشادها هستند که‌ به‌ کنه‌ برخی‌ از اساسی‌ترین ‌مسایل‌، پرسش‌ها و رازوارگی‌ نهفته‌ در هستی‌ رسوخ‌ کردند و روایات‌ اساطیری‌ را تا سطح‌ مباحث‌ فلسفی‌ ارتقاء بخشیدند. اوپانیشادها به‌ زبان‌ سانسکریت‌ و از حدود 700 تا 300 سال‌ پیش‌ از میلاد توسط گروهی‌ از فلاسفه‌ و عرفا نوشته‌ شده‌اند.
(10)ـ کتاب‌ دارای‌ هشتاد و یک‌ قطعه‌ است‌ که‌ راه‌ و روش‌ هستی‌ و حیات‌ را در آئین‌ تائو بیان‌ می‌کند. منسوب‌ به‌ حکیمی‌ با لقب‌لائوتزو (استاد پیر) است‌ که‌ بر طبق‌ شواهد بین‌ سال‌های‌ 222 تا 480 پیش‌ از میلاد و بر اساس‌ اساطیر در زمان‌های‌ پیش‌ از آن ‌می‌زیسته‌ است‌.
(11)ـ مقالات‌ حکیم‌ چوانگ‌ تزو که‌ از فلسفی‌ترین‌ آثار تمدن‌های‌ مشرق‌ زمین‌ است‌، به‌ عقیده‌ نگارنده‌ حتی‌ از مضامین‌ مطرح‌شده‌ توسط بنیان‌گذار تائو ـ لائوتزو ـ نیز فلسفی‌تر، روشمندتر و خودآگاهانه‌تر است‌.
(12)ـ دهاما که‌ به‌ تعلیم‌ رهایی‌ معروف‌ است‌، شامل‌ سه‌ مجموعه‌ است‌: الف‌. ونیا ـ پیتکا یا مجموعه‌ روش‌ که‌ شامل‌ قوانین‌ زندگی‌ رهروان‌ بودایی‌ در انجمن‌ است‌. ب‌. سوتا ـ پیتکا که‌ به‌ مجموعه‌ گفتارها شهرت‌ دارد از گفتارها، اشعار، داستان‌ها و مانند این‌ها از کتاب‌های‌ مختلف‌ گرد آمده‌ است‌. پ‌. ابی ‌دهما ـ پیتکا یا مجموعه‌ آیین‌های‌ برتر که‌ آموزش‌های‌ سوتا ـ پیتکا را به‌ شکل‌ منظم‌ وفلسفی‌ عرضه‌ می‌کند.
(13)ـ کتاب‌ بهاگاوات‌ گیتا یا نغمه‌های‌ کریشنا که‌ رستگاری‌ از راه‌ اخلاص‌ و توسل‌ قلبی‌ را نشان‌ می‌دهد، یکی‌ از محبوب‌ترین‌ کتب‌معنوی‌ نزد هندوهاست‌.
(14)ـ مکتب‌ ویدانتا بر اساس‌ عقاید فلسفی‌ بادراینا در خصوص‌ وحدت‌ وجود بنا شده‌ است‌. مقالات‌ بادراینا به‌ ویدانتا سوترا موسوم‌ است‌ که‌ شامل‌ عباراتی‌ قصار است‌ که‌ معنویت‌ را به‌ رهروان‌ گوشزد می‌کند.
(15)ـ راجا یوگا از کتب‌ عهد جدید آیین‌ یوگا (جوکی‌) است‌ که‌ عارفی‌ به‌ نام‌ پتنجلی‌ آن‌ را نگاشته‌ است‌.
(16)ـ ارایه‌ عقاید و رفتار اخلاقی‌ و سیاسی‌ در خانه‌ و جامعه‌ و آداب‌ و رسوم‌ مربوطه‌ (در خانواده‌ و جامعه‌ چینی‌) است‌ که‌ توسط کنفوسیوس (استاد کونگ‌) توصیف‌ شده‌ است‌. آن‌ را باید محافظه‌کارترین‌ اثر عهد جدید دانست‌.
(17)ـ کتاب‌ شاپورگان‌ که‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ میانه‌ نگاشته‌ شده‌، اساطیر و اعتقادات‌ مانوی‌ را به‌ قلم‌ مانی‌ تشریح‌ می‌کرد. مانی‌ پیامبری ‌ایرانی‌ بود که‌ در اوایل‌ قرن‌ سوم‌ میلادی‌ می‌زیسته‌ است‌.
(18)ـ کتابی‌ مشابه‌ انجیل‌های‌ مسیحی‌ در نزد مانویان‌ که‌ توسط مانی‌ به‌ زبان‌ سریانی‌ نوشته‌ شده‌ است‌.
(19)ـ نانک‌ بنیان‌گذار دین‌ سیک‌ است‌ که‌ کتاب‌ جاپجی‌ را برای‌ پیروانش‌ نگاشته‌ است‌. او عقیده‌ دارد که‌ خدا یکی‌ است‌ و نام‌ او حق‌ است‌ که‌ در ادیان‌، سرزمین‌ها و نزد اقوام‌ و جوامع‌ مختلف‌ به‌ صور گوناگون‌ متجلی‌ شده‌ است‌؛ خدایی‌ که‌ یگانه‌، قادر و مهربان‌ است‌. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ جاپجی‌ پس‌ از عهد جدید و در دورانی‌ سروده‌ شده‌ که‌ باید آن‌ را عهد رنسانس‌ در غرب‌ به‌ حساب ‌آورد. اما نانک‌ آن‌ را در جامعه‌ای‌ غربی‌ نیافریده‌ است‌، بلکه‌ در جامعه‌ای (هند در قرون‌ 14 و 15) شکل‌ داده‌ که‌ عهد اخلاقیات ‌خود را سپری‌ می‌کرده‌ است‌. بنابراین‌ جاپجی‌ را باید در زمره‌ی‌ آثاری‌ از عهد جدید دانست‌ که‌ در گستره‌ی‌ عهد خود آفریده‌ شده‌اند.
(20)ـ مجموعه‌ آثار فلوطین‌ توسط یکی‌ از شاگردانش‌ جمع‌آوری‌ شده‌ که‌ به‌ تاسوعات‌ معروف‌ گشت‌. در تاسوعات‌، موضوع‌هایی ‌چون‌ اخلاق‌، فلسفه‌ و اشراق‌ که‌ در هم‌ آمیخته‌اند، دیده‌ می‌شوند.
(21)ـ بخش‌های‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ از کتاب‌ جمهوریت‌ افلاطون‌ از کتاب‌ اول‌ تا دهم‌ که‌ در خصوص‌ عدالت‌، حاکم‌، مدینه‌ فاضله‌، نفس‌ و صفات‌ انسانی‌ است‌، در این‌ زمره‌اند.
(22)ـ اخلاق‌ نیکوماخس‌، اثر اصلی‌ ارسطو در فلسفه‌ی‌ اخلاق‌ است‌. در مورد فضیلت‌، سعادتمندی‌ و تطابق‌ نفس‌ با فضیلت‌ که‌ برای‌ اشخاص‌ مختلف‌ متفاوت‌ است‌، سخن‌ می‌گوید.
(23)ـ اوستا، کتاب‌ مقدس‌ زرتشتیان‌، از زمانی‌ در حدود نیمه‌ی‌ هزاره‌ دوم‌ پیش‌ از میلاد به‌ بعد پدید آمده‌ است‌. اوستا کهن‌ترین ‌نوشتار ایرانیان‌ و مزداپرستان‌ است‌.
(24)ـ مهابهاراتا اثری است منظوم مشتمل بر بر صد هزار بیت که شاعران مختلف آن را سروده اند، در حالی که رامایانا را تنها یک شخص الهام گرفته است که دارای سبک متکلف است. در سنت هندو اوپانیشادها را گاوی می دانند که کریشنا (از خدایان و شخصیت های الهام دهنده در بهاگاوات) چون پسر چوپانی است که شیر آن گاو را می دوشد و دانا کسی است که به این کنش استعاری دست می بیابد.‌
(25)ـ کمدی‌ الهی‌ در قرن‌ سیزدهم‌ که‌ اروپا به‌ تدریج‌ از دوران‌ تاریک‌ قرون‌ وسطی‌ فاصله‌ گرفته‌ و به‌ پیشواز رنسانس‌ می‌رود، نگاشته‌ شده‌ است‌. کمدی‌ الهی‌ بزرگترین‌ آفرینش‌ ادبی‌ و فکری‌ عهد میانه‌ در غرب‌ است‌. کمدی‌ الهی‌ دانته‌ مشتمل‌ بر صد سروداست‌. هر یک‌ از کتاب‌های‌ دوزخ‌، برزخ‌ و بهشت‌، دارای‌ سی‌ و سه‌ سرود است‌، به‌ علاوه‌ سرود اول‌ دوزخ‌ که‌ مقدمه‌ی‌ تمامی‌ کمدی‌ الهی‌ است‌.


منبع: / سایت / باشگاه اندیشه
نویسنده : کاوه احمدی علی آبادی

نظر شما