تحلیل رمان «مردان آفتاب» از غسان کنفانی بر اساس نظریه مکانیسم دفاعی فروید
رمان «مردان آفتاب» اثر غسان کنفانی، روایتی از سرگذشت چهار جوان فلسطینی است که در سال 1948، در بحبوحه جنگ و اشغال فلسطین، برای رساندن یک محموله اسلحه به غزه، راهی سفری پرمخاطره میشوند. این رمان، تصویری هولناک از فاجعه اشغال فلسطین و پیامدهای آن بر روان انسانها ارائه میدهد.
از دیدگاه روانشناسی، انسانها در مواجهه با اضطراب و فشارهای روانی، از مکانیسمهای دفاعی مختلفی برای محافظت از خود استفاده میکنند. این مکانیسمها، به طور ناخودآگاه، به فرد کمک میکنند تا با واقعیتهای ناگوار و تهدیدکننده، سازگار شود.
در رمان «مردان آفتاب»، هر یک از شخصیتهای اصلی، از مکانیسمهای دفاعی مختلفی برای مقابله با اضطراب و نگرانی ناشی از اشغال فلسطین استفاده میکنند.
یوسف، شخصیت اصلی داستان، از مکانیسم دفاعی «انکار» استفاده میکند. او در ابتدا، وقوع اشغال فلسطین را باور نمیکند و تصور میکند که این اتفاق، فقط یک شوخی است. او همچنین، در طول سفر، سعی میکند تا واقعیتهای وحشتناکی که در اطرافش میبیند را انکار کند.
حسن، برادر یوسف، از مکانیسم دفاعی «تقسیمبندی» استفاده میکند. او، برای کاهش اضطراب خود، دنیا را به دو بخش تقسیم میکند: دنیای خوب، که شامل خانواده و دوستان او میشود و دنیای بد، که شامل اشغالگران و دشمنان میشود. او، با این تقسیمبندی، تلاش میکند تا دنیا را برای خود قابل فهم و کنترلپذیر کند.
محمد، از مکانیسم دفاعی «فراموشی» استفاده میکند. او، برای فراموش کردن وقایع هولناکی که در طول سفر میبیند، سعی میکند تا آنها را از ذهن خود پاک کند. او، در پایان داستان، حتی نام و هویت خود را فراموش میکند.
خالد، از مکانیسم دفاعی «سوپرمن» استفاده میکند. او، خود را قهرمانی شکستناپذیر میپندارد که میتواند با هر مشکلی مقابله کند. او، با این مکانیسم دفاعی، سعی میکند تا از اضطراب و ترس خود فرار کند.
استفاده از مکانیسمهای دفاعی در رمان «مردان آفتاب»، نشاندهنده عمق تأثیر اشغال فلسطین بر روان انسانها است. این مکانیسمها، به انسانها کمک میکنند تا با واقعیتهای هولناکی که با آنها روبهرو هستند، سازگار شوند. با این حال، استفاده مداوم از این مکانیسمها، میتواند عواقب منفی نیز داشته باشد. برای مثال، انکار واقعیتها، میتواند منجر به بروز اختلالات روانی شود.
رمان «مردان آفتاب»، علاوه بر ارائه تصویری هولناک از فاجعه اشغال فلسطین، به جنبههای روانشناختی این فاجعه نیز میپردازد. این رمان، نشان میدهد که اشغال فلسطین، نه تنها تبعات سیاسی و اجتماعی، بلکه تبعات روانی نیز داشته است.
نظر شما