مروری تاریخی بر روند شکل گیری نظریه های اقتصاد کلان
مروری تاریخی بر روند شکل گیری نظریه های اقتصاد کلان
نظریه های اقتصاد کلان به مطالعه عملکرد کل اقتصاد می پردازند. آنها عواملی مانند تولید، اشتغال، تورم و رشد اقتصادی را بررسی می کنند. شکل گیری نظریه های اقتصاد کلان را می توان به چهار دوره اصلی تقسیم کرد:
دوره کلاسیک
دوره کلاسیک از اواخر قرن هجدهم تا اوایل قرن بیستم ادامه داشت. نظریه پردازان کلاسیک معتقد بودند که بازار آزاد به طور خودکار به تعادل می رسد و به طور موثری منابع را تخصیص می دهد. آنها همچنین معتقد بودند که تورم معمولاً ناشی از افزایش عرضه پول است و سیاست های پولی می تواند برای مهار تورم استفاده شود.
دوره کینزی
دوره کینزی از دهه 1930 تا اوایل دهه 1970 ادامه داشت. جان مینارد کینز، اقتصاددان انگلیسی، با انتشار کتاب خود "نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول" در سال 1936، انقلابی در اقتصاد کلان ایجاد کرد. کینز استدلال کرد که بازار آزاد لزوماً به تعادل نمی رسد و ممکن است بیکاری طولانی مدت وجود داشته باشد. او همچنین معتقد بود که سیاست های پولی و مالی می تواند برای تحریک اقتصاد و کاهش بیکاری استفاده شود.
دوره کلاسیک جدید
دوره کلاسیک جدید از دهه 1970 تا اوایل دهه 1990 ادامه داشت. نظریه پردازان کلاسیک جدید، مانند میلر فریدمن، معتقد بودند که نظریه کینزی ناکافی است. آنها استدلال کردند که بازار آزاد به طور موثری به تعادل می رسد و سیاست های پولی و مالی می تواند اثرات مضری داشته باشد.
دوره پس از کینز
دوره پس از کینز از دهه 1990 تاکنون ادامه داشته است. اقتصاددانان پس از کینز، مانند جوزف استیگلیتز، معتقدند که نظریه کینزی هنوز هم معتبر است. آنها استدلال می کنند که بازار آزاد ممکن است به تعادل نرسد و سیاست های پولی و مالی می تواند برای بهبود عملکرد اقتصاد استفاده شود.
در اینجا برخی از نظریه های مهم اقتصاد کلان آورده شده است:
نظریه اشتغال کامل کینز
نظریه اشتغال کامل کینز استدلال می کند که دولت می تواند با افزایش تقاضای کل، بیکاری را کاهش دهد. این می تواند با افزایش مخارج دولت، کاهش مالیات یا افزایش عرضه پول انجام شود.
نظریه انتظارات عقلایی
نظریه انتظارات عقلایی استدلال می کند که مردم انتظارات منطقی در مورد آینده دارند. این بدان معناست که آنها سیاست های پولی و مالی دولت را پیش بینی می کنند و رفتار خود را بر اساس آن تنظیم می کنند.
نظریه چرخه های تجاری حقیقی
نظریه چرخه های تجاری حقیقی استدلال می کند که چرخه های تجاری ناشی از شوک های واقعی مانند نوآوری یا تغییر تقاضا هستند. اینها مستقل از سیاست های پولی و مالی هستند.
نظریه کینزی های جدید
نظریه کینزی های جدید استدلال می کند که سیاست های پولی می تواند اثرات مفیدی در اقتصاد داشته باشد، اما سیاست های مالی باید با دقت اجرا شود تا از عواقب نامطلوب جلوگیری شود.
نظریه های اقتصاد کلان همچنان در حال تکامل هستند. اقتصاددانان همچنان در تلاشند تا درک بهتری از چگونگی عملکرد اقتصاد و نحوه استفاده از سیاست های اقتصادی برای بهبود رفاه داشته باشند.
نظر شما