پروئیت ایگو و مرگ معماری مدرن به روایت چارلز جنکس
در سال ۱۹۵۱، دولت ایالات متحده آمریکا پروژهای را به نام «پروئیت ایگو» (Pruitt Igoe) در شهر سنت لوئیس، میسوری آغاز کرد. هدف از این پروژه، ساخت یک مجتمع مسکونی مدرن برای اسکان طبقات کمدرآمد بود. این مجتمع شامل ۳۳ ساختمان ۱۱ طبقه بود که در مساحتی به وسعت ۷۰ هکتار ساخته شده بود.
پروژه پروئیت ایگو با حمایت گستردهای از سوی معماران مدرن مواجه شد. این معماران معتقد بودند که این پروژه، نمونهای بارز از معماری مدرن و پیشرفته است. آنها بر این باور بودند که این مجتمع، با استفاده از اصول مدرن معماری، مانند استفاده از مصالح صنعتی، فرمهای ساده و هندسی و عملکردگرایی، میتواند زندگی بهتری را برای ساکنان خود فراهم کند.
با این حال، واقعیت چیز دیگری بود. ساکنان پروئیت ایگو از این مجتمع ناراضی بودند. آنها معتقد بودند که این مجتمع، بیروح و غیرقابل سکونت است. آنها همچنین از مشکلاتی مانند جرم و جنایت، ضعف امکانات رفاهی و دسترسی دشوار به محل کار و مدرسه شکایت داشتند.
در نهایت، در سال ۱۹۷۲، دولت ایالات متحده آمریکا، پروئیت ایگو را تخریب کرد. این تخریب، نقطه عطفی در تاریخ معماری مدرن بود. بسیاری از معماران و منتقدان معماری، این تخریب را نشانهای از پایان عصر معماری مدرن دانستند.
چارلز جنکس، یکی از منتقدان سرسخت معماری مدرن، در کتاب خود با عنوان «مرگ و زندگی معماری مدرن»، پروئیت ایگو را «نماد شکست معماری مدرن» خواند. او معتقد بود که پروئیت ایگو، نمونهای از بیتوجهی معماری مدرن به نیازهای انسان است.
جنکس در کتاب خود، دلایل مختلفی را برای شکست پروئیت ایگو ذکر میکند. او معتقد است که یکی از دلایل اصلی شکست این پروژه، عدم توجه به فرهنگها و سبک زندگی ساکنان آن بود. معماران پروئیت ایگو، فرض میکردند که همه انسانها، نیازها و خواستههای یکسانی دارند. آنها با طراحی یک مجتمع مسکونی یکسان برای همه اقشار جامعه، به این فرض خود جامه عمل پوشاندند. اما این فرض، در عمل نادرست بود. ساکنان پروئیت ایگو، از زندگی در یک مجتمع مسکونی یکسان و بیروح، ناراضی بودند.
جنکس، دلیل دیگر شکست پروئیت ایگو را، پایبندی این پروژه به اصول سبک بینالمللی معماری میداند. سبک بینالمللی، یک سبک معماری مدرن است که بر استفاده از مصالح صنعتی، فرمهای ساده و هندسی و عملکردگرایی تأکید دارد. این سبک، در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی، در اروپا و ایالات متحده آمریکا رواج یافت.
جنکس معتقد است که سبک بینالمللی، یک سبک انتزاعی و بیروح است که با نیازهای انسان در ارتباط نیست. او میگوید که معماران پروئیت ایگو، با پیروی از اصول سبک بینالمللی، یک مجتمع مسکونی بیروح و غیرقابل سکونت را طراحی کردند.
در نهایت، جنکس، شکست پروئیت ایگو را، نشانهای از پایان عصر معماری مدرن میداند. او معتقد است که معماری مدرن، با بیتوجهی به نیازهای انسان و پایبندی به اصول انتزاعی، خود را به بنبست رسانده است.
جنکس، در کتاب خود، به جنبشهای معماری جدیدی مانند پستمدرن و نئو-کلاسیک اشاره میکند که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی، به عنوان واکنشی به شکست معماری مدرن، ظهور یافتند. این جنبشها، بر اهمیت بازگشت به سنتهای معماری و توجه به نیازهای انسان تأکید داشتند.
تخریب پروئیت ایگو، نقطه عطفی در تاریخ معماری مدرن بود. این تخریب، نشان داد که معماری مدرن، دیگر پاسخگوی نیازهای انسان نیست. این شکست، به جنبشهای جدیدی در معماری منجر شد که بر اهمیت بازگشت به سنتهای معماری و توجه به نیازهای انسان تأکید داشتند.
نظر شما