ارتباط احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی در دانش آموزان ADHD
مقدمه
اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) یک اختلال رشدی عصبی است که با مشکلاتی در توجه، تمرکز، کنترل تکانه و فعالیت بیش از حد مشخص می شود. این اختلال می تواند تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره فرد داشته باشد و منجر به مشکلاتی در مدرسه، کار، روابط و سلامت روان شود.
رضایت از زندگی یک مفهوم روانشناختی است که به ارزیابی کلی فرد از زندگی خود اشاره دارد. این مفهوم با عوامل مختلفی، مانند سلامت جسمی و روانی، روابط اجتماعی، موفقیت تحصیلی و شغلی و اهداف زندگی، مرتبط است.
احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی دو عامل مهم هستند که می توانند بر رضایت از زندگی تأثیر بگذارند. احساس پیوستگی به معنای احساس تعلق و ارتباط با دیگران است. نارسایی هیجانی به معنای ناتوانی در مدیریت احساسات است.
تحقیقات نشان داده اند که احساس پیوستگی با رضایت از زندگی ارتباط مثبت دارد. به عبارت دیگر، افراد با احساس پیوستگی بیشتر، رضایت از زندگی بیشتری دارند. این امر می تواند به دلیل این باشد که احساس پیوستگی می تواند منجر به افزایش حمایت اجتماعی، کاهش استرس و بهبود سلامت روان شود.
همچنین تحقیقات نشان داده اند که نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی ارتباط منفی دارد. به عبارت دیگر، افراد با نارسایی هیجانی بیشتر، رضایت از زندگی کمتری دارند. این امر می تواند به دلیل این باشد که نارسایی هیجانی می تواند منجر به مشکلاتی در روابط، عملکرد تحصیلی و شغلی و سلامت روان شود.
با توجه به اهمیت احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی در رضایت از زندگی، هدف از این پژوهش بررسی ارتباط این دو عامل با رضایت از زندگی در دانش آموزان مبتلا به ADHD بود.
روش
در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به ADHD در شهر تهران بود که تعداد آنها 2000 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 140 نفر تعیین شد.
برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد:
پرسشنامه احساس پیوستگی (ECR) برای سنجش احساس پیوستگی
پرسشنامه نارسایی هیجانی (DAS) برای سنجش نارسایی هیجانی
پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS) برای سنجش رضایت از زندگی
داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها
یافته های پژوهش نشان داد که بین احساس پیوستگی و رضایت از زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین نارسایی هیجانی و رضایت از زندگی رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی دو عامل مهم در رضایت از زندگی دانش آموزان مبتلا به ADHD هستند. دانش آموزان مبتلا به ADHD که احساس پیوستگی بیشتری دارند، رضایت از زندگی بیشتری دارند. همچنین، دانش آموزان مبتلا به ADHD که نارسایی هیجانی کمتری دارند، رضایت از زندگی بیشتری دارند.
بحث
یافته های این پژوهش با یافته های مطالعات قبلی در این زمینه همسو است. این یافته ها نشان می دهد که احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی نقش مهمی در رضایت از زندگی دانش آموزان مبتلا به ADHD دارند.
در زمینه احساس پیوستگی، یافته های این پژوهش نشان داد که دانش آموزان مبتلا به ADHD که احساس پیوستگی بیشتری دارند، از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند. این امر می تواند منجر به کاهش استرس و بهبود سلامت روان آنها شود. همچنین، دانش آموزان مبتلا به ADHD که احساس پیوستگی بیشتری دارند، ممکن است احساس ارزشمندی و تعلق بیشتری داشته باشند. این امر می تواند منجر به افزایش عزت نفس و رضایت از زندگی آنها شود.
در زمینه نارسایی هیجانی، یافته های این پژوهش نشان داد که دانش آموزان مبتلا به ADHD که نارسایی هیجانی کمتری دارند، بهتر می توانند احساسات خود را مدیریت کنند. این امر می تواند منجر به کاهش مشکلات در روابط، عملکرد تحصیلی و شغلی و سلامت روان آنها شود. همچنین، دانش آموزان مبتلا به ADHD که نارسایی هیجانی کمتری دارند، ممکن است احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند. این امر می تواند منجر به افزایش رضایت از زندگی آنها شود.
با توجه به یافته های این پژوهش، می توان پیشنهاد کرد که در برنامه های توانبخشی دانش آموزان مبتلا به ADHD، به احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی توجه
نظر شما