بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی در بعد درگیر شدن در کار" و تعهد سازمانی
فرهنگ سازمانی مجموعهای از باورها، ارزشها، و انتظارات مشترکی است که اعضای یک سازمان در مورد خود، کارشان، و روابطشان با یکدیگر دارند. این فرهنگ میتواند بر رفتار، عملکرد، و رضایت شغلی کارکنان تأثیرگذار باشد.
تعهد سازمانی عبارت است از احساس تعلق، علاقه، و وفاداری کارکنان به سازمان. کارکنانی که به سازمان خود متعهد هستند، انگیزه بیشتری برای انجام کار خود دارند و احتمال ماندگاری آنها در سازمان بیشتر است.
درگیر شدن در کار یکی از ابعاد فرهنگ سازمانی است که به میزان مشارکت و احساس تعلق کارکنان به کار خود اشاره دارد. کارکنانی که در کار خود درگیر هستند، به کار خود اهمیت میدهند و آن را چالشبرانگیز و رضایتبخش میدانند.
رابطه بین فرهنگ سازمانی در بعد درگیر شدن در کار و تعهد سازمانی
مطالعات متعدد نشان دادهاند که بین فرهنگ سازمانی در بعد درگیر شدن در کار و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. یعنی کارکنانی که در سازمانی کار میکنند که فرهنگ درگیر شدن در کار در آن قوی است، نسبت به کارکنانی که در سازمانی با فرهنگ درگیر شدن در کار ضعیف کار میکنند، تعهد سازمانی بیشتری دارند.
مدلهای نظری مرتبط با این رابطه
مدل تعهد سازمانی آلدرفر
مدل تعهد سازمانی آلدرفر (Alderfer) یکی از مدلهای نظری متداول در زمینه تعهد سازمانی است. این مدل تعهد سازمانی را به سه نوع تقسیم میکند:
* تعهد عاطفی: کارکنانی که به سازمان خود تعهد عاطفی دارند، نسبت به سازمان احساس تعلق و وفاداری میکنند.
* تعهد هنجاری: کارکنانی که به سازمان خود تعهد هنجاری دارند، معتقدند که ماندن در سازمان وظیفه اخلاقی آنهاست.
* تعهد ادامهای: کارکنانی که به سازمان خود تعهد ادامهای دارند، به دلیل عواملی مانند شرایط اقتصادی یا کمبود فرصتهای شغلی، مجبور به ماندن در سازمان هستند.
مدل آلدرفر بیان میکند که تعهد عاطفی، قویترین نوع تعهد سازمانی است. این مدل همچنین نشان میدهد که فرهنگ سازمانی میتواند بر تعهد عاطفی کارکنان تأثیرگذار باشد. در سازمانهایی که فرهنگ درگیر شدن در کار قوی است، کارکنان بیشتر احتمال دارد که از کار خود لذت ببرند و به آن اهمیت دهند. این امر میتواند منجر به افزایش تعهد عاطفی آنها به سازمان شود.
مدل تعهد سازمانی تامسون و واتکینز
مدل تعهد سازمانی تامسون و واتکینز (Thompson and Watson) نیز یکی دیگر از مدلهای نظری متداول در زمینه تعهد سازمانی است. این مدل تعهد سازمانی را به دو نوع تقسیم میکند:
* تعهد رفتاری: کارکنانی که به سازمان خود تعهد رفتاری دارند، رفتارهایی را انجام میدهند که منافع سازمان را تأمین میکند.
* تعهد عاطفی: کارکنانی که به سازمان خود تعهد عاطفی دارند، احساس تعلق و وفاداری نسبت به سازمان دارند.
مدل تامسون و واتکینز بیان میکند که تعهد عاطفی، پیشنیاز تعهد رفتاری است. یعنی کارکنانی که به سازمان خود تعهد عاطفی دارند، بیشتر احتمال دارد که رفتارهایی را انجام دهند که منافع سازمان را تأمین میکند.
این مدل همچنین نشان میدهد که فرهنگ سازمانی میتواند بر تعهد عاطفی کارکنان تأثیرگذار باشد. در سازمانهایی که فرهنگ درگیر شدن در کار قوی است، کارکنان بیشتر احتمال دارد که از کار خود لذت ببرند و به آن اهمیت دهند. این امر میتواند منجر به افزایش تعهد عاطفی آنها به سازمان شود و در نهایت، منجر به افزایش تعهد رفتاری آنها نیز شود.
نتیجهگیری
مطالعات متعدد نشان دادهاند که بین فرهنگ سازمانی در بعد درگیر شدن در کار و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. یعنی کارکنانی که در سازمانی کار میکنند که فرهنگ درگیر شدن در کار در آن قوی است، نسبت به کارکنانی که در سازمانی با فرهنگ درگیر شدن در کار ضعیف کار میکنند، تعهد سازمانی بیشتری دارند. این رابطه میتواند از طریق افزایش تعهد عاطفی کارکنان به سازمان توضیح داده شود.
نظر شما