پس از مرگ یزدگرد یکم، خاندان‌های قدرتمند دربار برای قدرت‌طلبی به تکاپو افتادند. بزرگان دربار تصمیم گرفتند به جای فرزندان یزدگرد، شاهزاده‌ای به نام خسرو که از نسل اولین پادشاه ساسانی بود را به تخت پادشاهی بنشانند.
طمع تاج و تخت و سرنوشت شاپور
شاپور، پسر یزدگرد که حاکم ارمنستان بود، پس از شنیدن خبر مرگ پدر، راهی تیسفون شد تا تاج و تخت را به دست آورد. اما اشراف و روحانیون دربار با او مخالفت کردند و او را به قتل رساندند.
ظهور بهرام گور
در این میان، بهرام گور که در زمان تولدش، اخترشناسان پیش‌بینی بزرگی برای او کرده بودند، به عنوان مدعی تاج و تخت مطرح شد. بزرگان دربار که از بهرام به دلیل شباهت او به پدرش هراس داشتند، او را به تبعید فرستادند.
بهرام گور و جلب رضایت بزرگان
پس از مرگ یزدگرد، بهرام به ایران بازگشت و برای جلب رضایت بزرگان، مسئولیت اشتباهات پدرش را بر عهده گرفت و قول داد که در صورت پادشاهی، اشتباهات یزدگرد را جبران کند و نظم و آرامش را به کشور بازگرداند.
اقدامات بهرام گور برای تثبیت قدرت
بهرام گور برای تثبیت قدرت خود، اقداماتی انجام داد. او در اولین قدم، پرداخت حقوق سپاهیان را که در زمان یزدگرد به تعویق افتاده بود، از سر گرفت. سپس با اعطای زمین و مقام به اشراف ناراضی، آنها را به خود جلب کرد.
منابع

کتابِ «افول و سقوط شاهنشاهی ساسانی»
اتحادیه ساسانی‌ ــ پارتی و فتح ایران به‌دست عرب‌ها
پروانه پورشریعتی
ترجمهٔ آوا واحدی نوایی درک آن برای خوانندگان است.