باستانگرایی: تکنیکی در زبان و ادبیات
مقدمه
باستانگرایی یا کهنگرایی (آرکائیسم)، به کارگیری واژگان، ساختارهای نحوی یا شیوههای زبانی مهجور و غیرمتداول در زبان امروز است. این تکنیک، یکی از روشهای هنجارگریزی در زبان شعر و ادبیات به شمار میرود که برای ایجاد تشخص زبانی، زنده کردن فضای سنتی و قدیمی، یا تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به کار میرود. باستانگرایی، بهویژه در شعر، ابزاری است که شاعران و نویسندگان برای تبدیل زبان عادی گفتار به زبان ادبی و شاعرانه از آن بهره میگیرند.
این مقاله به بررسی مفهوم باستانگرایی، انواع آن و نمونههای برجسته در ادبیات فارسی و جهان میپردازد.
مفهوم باستانگرایی و ضرورت تأمل در زبان
زبان، همچون موجودی زنده، همواره در حال تغییر و تحول است. واژگان و ساختارهای نحوی در طول زمان دچار دگرگونی میشوند؛ برخی کلمات و قواعد زبانی از چرخه کاربرد خارج میشوند و جای خود را به واژگان و ساختارهای جدید میدهند. این تغییرات معمولاً در بازههای زمانی طولانی رخ میدهند و بهتدریج زبان را با مقتضیات زمانه هماهنگ میکنند.
با این حال، برخی شاعران و نویسندگان، به دلایل مختلف، از واژگان و ساختارهای مهجور و کهن در آثار خود استفاده میکنند. این رویکرد، که باستانگرایی نامیده میشود، میتواند به شعر یا نثر حال و هوایی سنتی ببخشد و تأثیر عاطفی یا زیباییشناختی خاصی بر مخاطب بگذارد.
انواع باستانگرایی
باستانگرایی به دو دسته اصلی تقسیم میشود:
1. باستانگرایی واژگانی
در این نوع از باستانگرایی، شاعر یا نویسنده بهجای استفاده از کلمات رایج و متداول، از واژگان قدیمی یا تلفظهای کهن آنها بهره میگیرد. این نوع باستانگرایی، بیشتر در آثار شاعرانی دیده میشود که بهدنبال ایجاد فضایی تاریخی یا سنتی در آثار خود هستند.
نمونههایی از باستانگرایی واژگانی در شعر فارسی:
احمد شاملو:
«از بلند فریادوار گداری به اعماق مغاک نظر بر دوزی»
- گدار به معنای معبر و محل عبور، و مغاک به معنای گودال، از واژگان قدیمیاند.
نمونه دیگر از شاملو:
«پیش از تو صورتگران بسیار از آمیزه برگهای آهوان برآوردند.»
- صورتگر به معنای نقاش، واژهای قدیمی است.
2. باستانگرایی نحوی
در باستانگرایی نحوی، شاعر یا نویسنده بهجای استفاده از هنجارهای دستوری رایج، از ساختارهای نحوی قدیمی و مهجور استفاده میکند. این نوع باستانگرایی، بیشتر در آثار شاعرانی دیده میشود که بهدنبال بازآفرینی فضای زبانی گذشته یا ایجاد تمایز در سبک خود هستند.
نمونههایی از باستانگرایی نحوی در شعر فارسی:
احمد شاملو:
«و انسان / به زندان بندگی اندر، / بماند.»
- کاربرد حرف اضافه مضاعف «به…اندر» از ویژگیهای دستور سنتی است.
- افزودن پیشوند «ب» در آغاز فعل نفی، از ویژگیهای دستور سنتی است.
اهداف و کارکردهای باستانگرایی
باستانگرایی، بهعنوان یک تکنیک زبانی، میتواند اهداف و کارکردهای مختلفی داشته باشد:
ایجاد تشخص زبانی:
استفاده از واژگان و ساختارهای کهن، به شعر یا نثر حالتی شاعرانه و متمایز میبخشد و آن را از زبان عادی گفتار جدا میکند.
بازآفرینی فضای سنتی:
شاعران و نویسندگانی که بهدنبال بازآفرینی حال و هوای گذشته هستند، از باستانگرایی برای ایجاد فضایی تاریخی و نوستالژیک بهره میگیرند.
تأثیرگذاری بر مخاطب:
استفاده از زبان کهن، میتواند بر مخاطب تأثیر عاطفی یا زیباییشناختی خاصی بگذارد و حس احترام به سنتها و گذشته را در او برانگیزد.
پر کردن وزن و ایجاد موسیقی در شعر:
در شعر عروضی، گاه شاعران برای پر کردن وزن یا ایجاد موسیقی از واژگان و ساختارهای کهن استفاده میکنند.
باستانگرایی در ادبیات فارسی
1. احمد شاملو و باستانگرایی
احمد شاملو، یکی از برجستهترین شاعران معاصر فارسی، بهخاطر استفاده گسترده از باستانگرایی واژگانی و نحوی در شعرهایش شناخته میشود. زبان شاملو، با بهرهگیری از واژگان مهجور و ساختارهای نحوی سنتی، حال و هوایی حماسی و تاریخی پیدا کرده است.
2. مهدی اخوان ثالث و باستانگرایی
مهدی اخوان ثالث نیز از شاعران معاصر فارسی است که در آثار خود از باستانگرایی بهره گرفته است. اخوان ثالث، با استفاده از زبان کهن و واژگان مهجور، فضایی حماسی و اسطورهای در شعرهایش خلق کرده است.
باستانگرایی در ادبیات غرب
باستانگرایی، نهتنها در ادبیات فارسی، بلکه در ادبیات غرب نیز رواج داشته است.
1. اسپنسر و ملکه پریان
اسپنسر، شاعر انگلیسی، در اثر خود ملکه پریان از زبان کهن برای بازآفرینی فضای سلحشوری و فداکاری قرون وسطا استفاده کرده است.
2. میلتون و نحو لاتین
جان میلتون، شاعر برجسته انگلیسی، در آثار خود از نحو و واژگان لاتین، که در زمان او زبانی مرده محسوب میشد، بهره گرفته است.
مزایا و معایب باستانگرایی
مزایا:
- ایجاد زیبایی و تشخص زبانی
- زنده کردن فضای تاریخی و سنتی
- تأثیرگذاری عاطفی بر مخاطب
معایب:
- احتمال ایجاد ابهام: استفاده نابجا از واژگان و ساختارهای کهن میتواند موجب ابهام و دشواری در فهم متن شود.
- تأثیر منفی بر روانی زبان: استفاده بیشازحد از باستانگرایی ممکن است به روانی و سادگی زبان آسیب بزند.
- احتمال تصنعی شدن: اگر شاعر یا نویسنده نتواند بهدرستی از باستانگرایی استفاده کند، ممکن است متن او تصنعی و غیرطبیعی به نظر برسد.
نتیجهگیری
باستانگرایی، بهعنوان یکی از تکنیکهای زبانی، ابزاری قدرتمند برای شاعران و نویسندگان است که میتواند به آثار آنها حال و هوایی تاریخی و شاعرانه ببخشد. با این حال، استفاده از این تکنیک نیازمند مهارت و دقت است، چرا که استفاده نابجا از واژگان و ساختارهای کهن میتواند به روانی و تأثیرگذاری متن آسیب بزند.
در ادبیات فارسی، شاعرانی همچون احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث، با بهرهگیری از باستانگرایی، آثاری ماندگار و تأثیرگذار خلق کردهاند. این تکنیک، همچنان در ادبیات معاصر و کلاسیک جایگاه ویژهای دارد و بهعنوان یکی از ابزارهای مهم هنجارگریزی زبانی مورد استفاده قرار میگیرد.
نظر شما