جوان، علم و دنیای ماشین
روزگاری که بشر بر اثر بیسوادی و نادانی از علل و معالیل جهان خلقت بیخبر بود و منشا حوادث طبیعی و رویدادهای جوی را نمیشناخت. از ترس یا طمع اجرام سماوی و موجودات ارضی را با خضوع و خشوع پرستش مینمود و از آنها استعانت و استمداد میکرد.
پیامبران الهی در هر عصر با این عقاید خرافی مبارزه کردند. مردم را به خداوند خالق متوجه ساختند و به آنان فهماندند که همه موجودات زمین و آسمان آفریده خداوند خالقند و هیچ یک از آنها لایق بندگی و عبودیت نیست.
تقدم اجتماعی براثر دانش
قال علی علیه السلام: تعلموا العلم صغارا تسودوا به کبارا “1”
علی علیه السلام فرموده است: در خردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت نایل آیید.
و عنه علیه السلام: من لم یتعلم فی الصغر لم یتقدم فی الکبر “2”
و نیز فرموده است: کسی که در کوچکی تحصیل علم نکند در بزرگی تقدم اجتماعی نخواهد داشت.
نکته ای که در دوران تحصیل همواره باید مورد توجه جوانان باشد این است که در کسب دانش ابتدا رشته خود را تعیین کنند و بدانندچه میخواهند سپس تمام نیروی جسمی و معنوی خود را در آن راه به کار اندازند و تنها از پی آن هدف بروند تا نتیجه مثبت عایدشان گردد.
جوانانی که فکر ناآرام و بیقرار دارند و بر اثر تردید و دو دلی هرچند وقت یک بار تغییر عقیده میدهند و مسیر تحصیلی خود را عوض میکنند یا آنکه در خلال تحصیل قسمت مهمی از وقت خود را به مطالعه کتب متفرق و احیانا بیهوده یا از بر کردن مطالب غیر مربوط به تحصیل صرف میکنند بعید است که در رشته تحصیلی خود توفیقی به دست آورند و پیروزی درخشانی نصیبشان گردد.
مطالب علمی و دانستنیهای جالب در رشتههای مختلف علوم در روزگار گذشته بسیار بوده و در دنیای کنونی خیلی بیشتر شده است. هر فردی میل دارد همه چیز را بداند وبه تمام مسائل علمی پی ببرد ولی این کار با عمر کوتاه و نیروی محدود بشر هرگز میسر نیست. جوان وظیفهشناس و دانا کسی است که از علوم وسیع جهان بشر یک قسمت کوچکی را که با استعدادش سازگار باشد و در زندگی مایه خوشبختی و سعادتش گردد انتخاب کند و با سعی و کوشش آن را به خوبی فرا گیرد و یک عمر از فوایدش برخوردار باشد.
قال علی علیه السلام: العلم اکثر من ان یحاط به فخذوا من کل علم احسنه “3”
علی علیه السلام فرموده: علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمیتواند بر همه آنها واقف گردد پس از هر علمی بهتر و شایستهتر ش را فرا گیرید.
و عنه علیه السلام: اولی الاشیاء ان یتعلمها الاحداث الاشیاء التی اذا صاروا رجالا احناجوا الیها “4”
و نیز فرموده: بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد بگیرند چیزهایی است که در بزرگسالی مورد نیازشان باشد و بتوانند در زندگی اجتماعی از آموختههای دوران جوانی خود استفاده نمایند.
در انقلاب صنعتی سطح دانش بشر به سرعت بالا رفت و شرایطی به وجود آمد که در مدتی کوتاه دانشمندانی بزرگ و گرانقدر در رشتههای مختلف علوم پرورش یافتند قلمرو حکومت بشر را توسعه دادند، در زمین و فضا به کارهای بزرگی دست زدند و پیروزیهایی نصیبشان گردید که برای نسلهای گذشته غیر قابل تصور بود و همچنان در راه پیروزیهای بزرگتری پیش میروند.
غرور علمی بشر
در جهان امروز با پیشرفت علوم مسئله پرسشهای جاهلانه حل شده و از نظر علمی جایی برای عبادات ستاره و بت باقی نمانده است ولی بدبختانه اکتشافات علمی و پی بردن به سنن آفرینش بعضی از مردم جهان را چنان مست و مغرور ساخته که گویی خود مدعی خدایی هستند. به چیزی جزء علل و اسباب طبیعی وقدرت ماشین فکر نمیکنند. اینان به طوری سرگرم مصنوع شدهاند که صانع عالم را از یاد بردهاند و خالق طبیعت و آفریننده علل و اسباب را نادیده گرفته و پروردگار حکیم را که به آنها هوش و خرد بخشیده و زمین و محتویات آن را مسخرشان ساخته است فراموش کردهاند و این خود یکی از زشتیهای عصر ماشین است.
راسل میگوید: خضوع و خشوع چوپانها که خود را تحت استیلاء و نفوذ ستاره پروین میدانستند دیگر در دنیای علم و معرفت مورد ندارد ولی اینک بیم آن میرود که هجب و تکبر و گستاخی در مقابل طبیعت جای خضوع و خشوع سابق را بگیرد و بلیات عظیمی از آن حاصل شود.
باید به یاد داشته باشیم که بشر خدا نیست. ممکن است از این برآشفته و فریاد کنید که من هرگز چنین فکری در باره انسان نکردهام. خواننده عزیز شک نیست که تو از اشخاصی نیستی که جنونهای شدید زمان دامنگیر آنها است زیرا اگر از آنها بودی از خوانندگان کتاب من نمیشدی. ولی اگربور یاتکنکراتهای آمریکا را در نظر بیاوری میبینی کسانی هستند که از این راه از بیاعتقادی به خدا میگریزند تا خود را ملحدانه بر اورنگ خدایی قرار دهند. “5”
خودسری بر اثر بیایمانی
به نسبت پیشرفت علوم و روشن شدن زوایای تاریک خلقت بشر از قید اسارت طبیعت میرهد و در اعمال تمایلات خویش آزاد میگردد. در این موقع اگر آدمی به خداوند متوجه باشد و خویشتن را به اطاعت اوامرش موظف بداند علم و آزادی را در مسیر صحیح و به نفع سعادت بشر به کار میاندازد و موجبات خوشبختی خود و جامعه را فراهم میسازد و چنانچه خداوند را انکار کند یا عملا از اوامرش سرباز زند و در باطن احساس مسئولیتی در پیشگاه الهی ننماید آزادی مایه خود سریش میگردد علم خدمتگزار غرایزش میشود غرور علمی او را به پرتگاه خودپرستی میبرد و سرانجام سعادتش را به بدبختی مبدل میسازد.
قال علی علیهالسلام: شر العلم ما افسدت به رشادک “6”
علی علیهالسلام فرموده است: علمی که با آن هدایت خود را فاسد و تنها سازی بدترین علم است.
علم در خدمت غرایز
دو جنگ بزرگ جهانی که در عمر کوتاه انقلاب صنعتی اتفاق افتاده بهترین گواه این مطلب است. در آن دو جنگ ایمان به خدا احساس مسئولیت در پیشگاه الهی به دست فراموشی سپرده شد. فضایل اخلاقی و سجایای انسانی و عدل و انصاف عملا لگدکوب گردید. در نتیجه نیروی علم در اختیار غرایز و شهوات نفسانی قرار گرفت. قدرت ماشین در راه نابودی انسانها و کشتارهای دسته جمعی به کار افتاد. سبعیت و درندگی، جنایات و تجاوزکاری، خودپرستی و جاهطلبی و خلاصه تمام پلیدیهای ضد انسانی رایج شد و به اوج خود رسید و هزاران ویرانی و بدبختی به بار آورد.
میتوان گفت وضع امروز بشر به مراتب سختتر و خطرناکتر از دو جنگ گذشته است زیرا از یک طرف نیروی علم و قدرت ماشین به مقدار قابل ملاحظهای افزایش یافته و از طرف دیگر بیایمانی و بداخلاقی، خودسری و لجام گسیختگی و شهوت پرستی و جاهطلبی اگر بیش از پیش نشده باشد کمتر نشده است.
ناموزونی علم و ایمان
قدرت روزافزون ماشین و صنعت و ضعف روزافزون اخلاق و فضیلت یا به عبارت کوتاهتر ناموزونی قدرت علمی و نیروی ایمانی آرامش و آسایش را از بشر سلب کرده و حیرتی توام با اضطراب و نگرانی ملل جهان را فرا گرفته است. اگر در جهان تصادمی اتفاق افتد و جنگی واقع شود بیم آن میرود که به قیمت نابودی قسمت اعظم بشر پایان پذیرد و این وضع ناراحت کننده خود یکی از زشتیهای انقلاب صنعتی است.
امروز فقط قسمتی از آنچه را که ملتی به مصرف ازدیاد جمعیت نمیرساند صرف رفاه و آسایش خویش میکندو قسمت بسیار عظیمی از نیروهای خود را بکشتن مردم دیگر با تهیه وسایل کشتن آنها با پرداخت اجرا به آنها که سابقا مردم را کشتهاند اختصاص میدهد. در ایالات متحده آمریکا تقریبا یک پنجم مجموع تولید کشور صرف تجدید تسلیحات میشود. بنابراین آزادی از قید اسارت در دست طبیعت را به هیچ وجه نمیشود مطلقا نعمت دانست. نعمت است تا آنجا که اختیار یعنی آزادی عملی که در نتیجه آن نصیب ما میشود ازدیاد فعالیت در امور مفید به حال نوع بشر را برای ما ممکن میسازد ولی در آنجا که صرفا به غرایز جنگی آزادی عمل میدهد نه فقط هیچ فایدهای نمیرساند بلکه برخلاف کاملا مضرر هم هست.
اشخاصی قصههای شیرین استعمال بمب اتمی در صنعت و صرفه جوییهایی که از آن حاصل میشود نقل میکنند. اگر دنیا به همین وضع سیاسی دیروز باقی بماند این صرفهجوییها جزء زیان حاصلی نخواهد داشت.
این مثال نشان میدهد که چگونه تسلط برطبیعت مسئولیت و وظایف تازهای را برای انسان به وجود میآورد. اگر آدمی خود را لایق متناسب شدن با این وضع نشان ندهد سراسر نهضت علمی و جنبش علمی صنعتی جزء بدبختی چیزی به بار نخواهد آورد وشاید نوع بشر را به بن بست بکشاند. “7”
قال علی علیهالسلام: رب عالم قتله علمه. “8”
علی علیهالسلام فرموده است: چه بسا مردم عالمی که علمشان باعث قتل و نابودی آنان شد.
افزایش جنایات
یکی از مسائل مهم که در جهان کنونی مایه نگرانی و ناراحتی شدید شده این مطلب است که در جوامع پیشرفته صنعتی به موجب آمارهای دقیق، جرایم و جنایات پیوسته فزونی یافته و همچنان رو به افزایش میرود و روح طغیان و عصیان مانند امراض ساری بین جوانان آن کشورها گسترش مییابد.
بعضی از مردان علم و تجربه پس از بررسی و تحقیق به این نتیجه رسیدهاند که برای درمان این بیماری اجتماعی و حفظ اساس تمدن و تکامل باید از نیروهای معنوی و سرمایههای گرانقدر ایمانی و اخلاقی استفاده کرد و به موازات پیشرفت علم و صنعت، فضایل روحانی و سجایای انسانی را نیز مورد حمایت و پرورش قرار داد تا مگر بدین وسیله با جرایم روز افزون دنیای ماشین مبارزه شود و بشراز خطر تباهی و فساد رهایی یابد.
نهرو میگوید: چه بخواهیم به امور مربوط به بمب اتمی بپردازیم و چه درباره ساختمان اجتماعی خود با مسائل دیگر بیندیشیم در هر حال یک جهت امر اهمیت روزافزونی کسب میکند و آن جهت اخلاقی است.
ملاحظه کنید که اگر بمب اتمی با نیروی اتمی با موشکهای فضانورد داشته باشیم مهمترین مسئله این است که آنها را چگونه به کار بریم. تمام این اکتشافات اخیر از حدود اقتصادیات عادی بیرون است و نمیتوان درباره این چیزها با موازین اقتصادی به بحث و استدلال پرداخت.
باید روشهای تازه، روشهای جدید و روشهای اخلاقی و معنوی یافت که نمیدانم چگونه به درستی بیان کنم اما در هر حال چیزی از بین انواع لازم است در غیر این صورت راه حلی برای این مشکلات وجود ندارد.
اگر چنین راه حلهایی پیدا نشود همه چیز به صورت رقابت میان نیروها در خواهد آمد که توسعه و تکامل دوران علمی و فنی ما را در بر خواهد گرفت و ناچیز خواهد ساخت و همین موضوع است که به نظر من مشکلترین مسائل زمان ما را تشکیل میدهد و همه چیز را به صورت معمایی در میآورد. “9”
جوانان اگر به سعادت و کامیابی خود علاقه دارند موظفند ازدانش دنیای غرب استفاده کنند آن را به خوبی فرا گیرند و جامعه خود را از فواید انقلاب صنعتی برخوردار سازند ولی از گناهان و ناپاکیهایش بر حذر باشند دامن خویش را به پلیدیهای معاصی آلوده ننمایند و خود را به عوارض شوم گناهان مبتلا نسازند.
قال علی علیهالسلام: اذکروا عند المعاصی ذهاب اللذات و بقا التبعات “10”
علی علیهالسلام فرموده است: در موقعی که میخواهید گناهی مرتکب شوید به خاطر بیاورید که لذت زودگذر معصیت پایان میپذیرد ولی عوارض و تیرگیهایش باقی خواهد ماند.
پی نوشتها:
-1 فهرست غرر: صفحه 265
-2 شرح ابن ابی الحدید 20، کلمه 817، صفحه 334
-3 شرح ابن ابی الحدید20، کلمه 98، صفحه 267
-4 غرر الحکم صفحه 697
-5 امیدهای نو صفحه 41
-6 غرر الحکم صفحه 444
-7 امیدهای نو صفحه 38
-8 فهرست غرر صفحه 269
-9 اندیشههای نهرو صفحه 224
-10 فهرست غرر صفحه 126
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۸۸/۰۳/۰۳
نویسنده : اسدالله افشار
نظر شما