اقتصاد خاموش هنرهای تجسمی
آرت اکسپو یعنی چه؟ اصلا این ترکیب که چند سالی است آشنای سطور روزنامههای ایرانی شده است به چه معناست؟ شاید در ترجمه گرتهبرداری از این ترکیب تنها باید به این جمله بسنده کرد که آرت اکسپو یعنی نمایشگاه بزرگ فروش آثار هنری، اما آن که فروش آثار هنری در ایران چه جایگاهی دارد و اصولا مردم ایران به چه میزان با مفهوم اقتصاد هنر آشنا هستند، بحثی دیگر است.
خرید آثار تجسمی در ایران هرچند در چند سال گذشته از سوی مردم کمی رنگ و روی تازهای گرفته است، اما کماکان هستند هنرمندانی که تابلو بر دوش از این نگارخانه به نگارخانهای دیگر میروند تا شاید فرجی شود و... این یک واقعیت است که اکنون تمامی هنرمندان حوزه تجسمی با گرایش بیکاری وارد دانشگاههای هنر میشوند.
این واقعیت زندگی روزمره ما ایرانیان است. تعداد زیادی فارغالتحصیل بیکار رشتههای هنری داریم و در سوی دیگر، دیوارهایی که هیچ نام و نشانی از زیبایی بصری روی آنها دیده نمیشود.
شاید مهمترین امر در راکد بودن بازار هنر در ایران نبود خریدار دولتی در چرخه تولید تا نمایش آثار هنری باشد. جالب است که در ایران درخصوص خرید آثار دولتی از سوی مبادی دولتی قانونی وجود دارد که هرچند ضمانت اجرایی ندارد؛ اما بالاخره قانون است و باید به آن به دیده احترام نگریست.
مجلس ششم شورای اسلامی در سال 1382 مصوبهای را به تصویب رساند که براساس آن سازمانها، نهادها و دستگاههای دولتی میتوانند نیم درصد از اعتبارات عمرانی خود را صرف ارتقای هویت ظاهری و سیمای داخلی بناهای خود کنند که خرید آثارهنری هم میتوانست بخشی از آن باشد.
این قانون همان طور که اشاره شد، هرچند قانون است؛ اما ضمانت اجرایی ندارد و شاید اگر دغدغه اصلی مسوولان هنری این دوره در حوزه هنرهای تجسمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همین امر خلاصه شود که ایشان بتوانند به نوعی دستگاهها و نهادهای دولتی را مجاب به خرید آثار هنری براساس این بودجه نیم درصدی کنند، شاید بسیار مناسب به شمار آید.
رئیس مرکز هنرهای تجسمی ارشاد گرچه تاکید دارد که این در آرت اکسپویی که دیروز در تهران گشایش یافته بسیاری از مسوولان وزارتخانهها و نهادهای دولتی را مجاب به خرید آثار کرده است؛ اما کماکان هنوز ذهنیت بسیاری از هنرمندان به دوره پیشین این نمایشگاه دوخته شده است.
در آن دوره بسیاری از نهادهای دولتی که با توجه به همان بودجه نیم درصدی به خرید آثار هنری دست یازیده بودند، پس از خرید، حتی یک ریال هم به بیچاره هنرمند تجسمی ندادند تا آثارشان ماهها در انبار مرکز هنرهای تجسمی ارشاد خاک بخورد و در انتها بعضی آثار پاره شده و برخی دیگر در بدترین وضع ممکن به ایشان بازگردانده شود.
اما محمود شالویی، رئیس مرکز هنرهای تجسمی ارشاد در این باره نظر تازهای دارد. او میگوید که در این دوره تمامی آثار با تضمین پرداخت حق و حقوق هنرمندان فروشنده شکل میگیرد.
او از اتفاقی که در دوره پیشین برای آثار هنری و بی احترامی صورت گرفته به هنرمندان به طور صریح انتقاد نمیکند؛ اما میگوید: شان هنرمندان ایرانی بالاتر از آن است که تابلو به بغل به دنبال خریدار و پول خویش از این اتاق به اتاق دیگر بروند. او در عین حال عقیده دارد که باید روند برگزاری نمایشگاههای بزرگ فروش آثار هنری در ایران آنقدر ادامه یابد که نداشتن تجربه در این زمینه بهانهای برای بیاحترامی به هنر و هنرمند نشود.
حراج به هر قیمت
چند وقتی است در روزنامهها اخبار موفقیت هنرمندان ایرانی را در عرصه بینالمللی و در قالب حراجیهایی که عمدتا در کشورهای حاشیه خلیج فارس برپا میشوند، میشنویم.
با آن که چند وقت پیش زمزمههایی مبنی بر حضور 2 حراجی معتبر انگلیسی و آمریکایی درخصوص فروش آثار هنرهای تجسمی در ایران شنیده میشد؛ اما کماکان و طبق قانون نانوشتهای که چندی پیش رئیس مرکز هنرهای تجسمی ارشاد نیز در گفتگو با جامجم آن را به طور غیرمستقیم به زبان راند، گویا قرار نیست هیچ وقت این حراجیها در ایران برگزار شود. این که ما منتظر بمانیم که به دلیل نبود حراجی آثار هنری در ایران آثار هنرمندان کشورمان آن طور که صاحبان حراجیهای کشورهای عربی میخواهند، در این کشورها به فروش بروند، به تامل بیشتری نیاز دارد.
سرپرست موزه هنرهای معاصر تهران در این خصوص میگوید: اگر بتوانیم دامنه برگزاری آرتاکسپو را گستردهتر کنیم، به جای ارسال آثار به خارج از کشور و شرکت هنرمندان در حراجیهای بینالمللی، امیدوار هستیم شرایطی به وجود آوریم که خریداران خارجی به سراغ هنرمندان و اکسپوهای ایرانی بیایند.
او این جمله را در حالی به زبان میراند که بسیاری از هنرمندان کشورمان و حتی استادان نقاشی این روزها به میل شیوخ متمول کشورهای حاشیه خلیج فارس به نقاشی کشیدن روی آورده اند و در این خصوص حتی از فراموشی سبک و سیاق هنری خویش نیز غافل نماندهاند.
شالویی معتقد است اکنون بازار جهانی خرید آثار هنری ایران خوب است، اما او هیچ وقت اجازه نخواهد داد چوب حراج به آثار هنری هنرمندان کشورمان در ایران خورده شود. او معتقد است بهترین راه برای بیرون آمدن از رکود به وجود آمده، برگزاری مداوم آرت اکسپوهای هنری در ایران است.
مسوولان هنری و دغدغه اقتصاد هنری
مرکز فرهنگی هنری صبای تهران که بزرگترین مکان نگارخانهای ایران را در اختیار دارد، زمان زیادی نیست که از برگزاری یک نمایشگاه بزرگ فروش عکس فارغ شده است. نمایشگاهی که با توجه به بسیاری از موارد شاید برگزاری آن پیش از برگزاری و به قول کارشناسان فوتبالی روی کاغذ چندان منطقی به نظر نمیرسید؛ اما این نمایشگاه برگزار شد.
آن هم با نمایش آثار از عکس در کشوری همچون ایران که کپیرایت حرف دوم یا سوم را میزند. این نمایشگاه هرچند شاید کمی به نظر همان کارشناسان نزدیک شد و نهایتا فروشی آن طور که باید و شاید نداشت، اما به عقیده مسوول آن باید برگزار میشد.
محسن زارع، رئیس موسسه فرهنگی هنری صبای تهران که پس از برگزاری این نمایشگاه بازهم تاکید زیادی در برگزار شدن این نمایشگاه دارد، معتقد است باید فرهنگ وجود یک اثر هنری در سبد کالای خانوادههای ایرانی جای خویش را باز کند. او اما از سوی دیگر از حقی سخن میگوید که هنرمندان به گردن جامعه دارند و حق دیگری که جامعه بر گردن ایشان دارد.
زارع تمام صحبتهایش را در یک جمله خلاصه میکند و میگوید: مادامی که سازمانهای اقتصادی چه در بخش دولتی و چه خصوصی از هنر و هنرمند حمایت جدی نکنند، اتفاق خاصی در بحث اقتصاد هنر نمیافتد.
این مسوول هنری در عین حال عقیده دارد که دولت باید چتر حمایتی خویش را بر سر هنر و هنرمند پهن کند تا شاید با این بهانه اقتصاد راکد هنرهای جسمی در ایران تکانی بخورد. او برای نمونه از معافیتهای مالیاتیای مثال میزند که در این حوزه میتواند وجود داشته باشد تا هنرمند با خیال آسوده به خلق اثر هنری بپردازد.
به گفته وی، دولت باید در این حوزه بحث حمایتی داشته باشد تا با نگاه نظارتی، شاید بتوان از دریای پرتلاطم اقتصاد خاموش هنرهای تجسمی ایران به سلامت بیرون آمد.
سخنان زارع در این خصوص چندان به بیراه گفته نمیشود زیرا اکنون بسیاری از هنرمندان حوزه نقاشی و به طور کل هنرهای تجسمی از ترس فروش نرفتن یا حتی خانهنشینی به واسطه این امر دست به خلق اثر هنری نمیزنند و در این میان هم هنرمند ضرر کرده است و هم هنر.
او میگوید هنوز تابوی اقتصاد هنر در رسانههای ایرانی شکسته نشده است و بسیاری از رسانهها اطلاع رسانی برای برگزاری یک نمایشگاه بزرگ همچون آرت اکسپو را تبلیغ در این زمینه میدانند و این در حالی است که باید زمینههای حضور هنر در میان مردم ایجاد شود.
هنوز تابوی اقتصاد هنر در رسانههای ایرانی شکسته نشده ورسانهها اطلاعرسانی برای برگزاری یک نمایشگاه بزرگ اکسپو را تبلیغ در این زمینه میدانند زارع کشورهای خارجی را در این خصوص مثال میزند که به یک تابلوی هنری پیش از هرچیز به مثابه یک کالای گرانبها مینگرند، اما در ایران هنوز در حوزه نقاشی نتوانسته ایم هنر را از دیوار بسته نگارخانهها به بیرون بکشیم.
او میگوید چطور انتظار دارید وقتی مردم کوچه و بازار سالی یک بار نگاهشان به یک اثر هنری نمیافتد بخواهند در نمایشگاه بزرگی که به منظور فروش آثار هنری برگزار شده است، حضور یابند.
او در پایان با مثالی روشن این گفته خود را تکمیل میکند و میگوید: همین که حجم انبوهی از نگارخانههای ما در تک اتاقهای خانههایی در کوچهها و خیابانهای مهجور واقع شدهاند، شاید گواه همین امر باشد که چقدر هنر برای مردم ما گمشده است.
هنرمندان، مظلومترین زنجیره حلقه فروش
شاید بخشودن مالیات فروش آثار هنری به هنرمندان از سوی دولت کوچکترین لطفی باشد که در رکود صددرصدی اقتصاد هنرهای تجسمی در ایران به این قشر میتوانیم داشته باشیم.
کاظم چلیپا، هنرمند نقاش در این خصوص معتقد است که دولت با بخشش مالیاتی موسسات و سازمانهای خصوصی و دولتی حامی هنر و هنرمندان، به رشد و رونق خرید و فروش آثار هنری کشور کمک کند.
این هنرمند برگزاری آرت اکسپو را به منظور گردش چرخ اقتصاد هنر در کشور بسیار خوب ارزیابی میکند و میگوید: دولت میتواند همچون دیگر کشورهای دنیا عمل کند و با بخشش مالیاتی شرکتها و موسسات خصوصی و دولتی که آثار هنری خریداری میکنند، از هنر و هنرمندان حمایت کند.
وی در عین حال عقیده دارد که نمایشگاههای فروش آثار هنری باید در ایران بیشتر از پیش برگزار شود. او میگوید: هر چقدر تعداد این نمایشگاههای فروش بیشتر باشد، به نفع هنرهای تجسمی کشور است و به این منظور بخش خصوصی در کنار بخش دولتی میتوانند هرچند ماه یک نمایشگاه فروش آثار برگزار کنند.
این هنرمند نقاش و استاد دانشگاه در ادامه به نکته جالبی اشاره میکند و میگوید: برخی مردم ما علاقهمند به خرید آثار هنری هستند، اما با گالریها و اکسپوهای مختلف ارتباطی ندارند بنابراین میتوان فضاهای دیگری همچون فضای باز اطراف موزه هنرهای معاصر را به این امر اختصاص داد و به جای فروشگاههای پوشاک ومواد غذایی مختلف، نمایشگاههای فروش دائمی آثار هنری در آنجا راهاندازی و آثار هنری مدرن را ارائه کرد.
چلیپا همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با صراحت عقیده دارد که قیمت آثار هنری در ایران بسیار پایینتر از سطح جهانی است.
او در این زمینه میگوید: هنرمندان ما مگر چقدر در طول سال فروش آثار دارند که بتوانند از این راه زندگی خود را بگذرانند؟ آیا به طور کلی قیمت یک اثر هنری که حاصل چندین سال تلاش یک هنرمند است، در مقایسه با دیگر کالاهای مورد نیاز مردم خیلی زیاد است؟
نگارخانهداران چرا اثر هنری نمیفروشند؟
ازسوی دیگر امیر عبدالحسینی، دبیر آرت اکسپوی تهران که روز گذشته در مجموعه سالنهای تالار وحدت آغاز شد و تا نیمه دیماه ادامه دارد در این خصوص میگوید: شاید مهمترین دستاورد برگزاری نمایشگاه بزرگ فروش آثار هنری در این امر خلاصه شود که قیمتها علاوه بر تعدیل با نگاهی کارشناسانه قیمتگذاری شدهاند.
عبدالحسینی در این خصوص از تشکیل شورایی خبر میدهد که صرفا به منظور قیمتگذاری آثار هنری برای عرضه در این نمایشگاه تشکیل شدهاند.
عبدالحسینی میگوید: بسیاری از آثار هنری به دلیل قیمت بالایشان که کارشناسی نشدهاند، خریداری نمیشوند و این امر باید به نحوی اصلاح شود که هم حقوق هنرمندان و هم خریداران در آن لحاظ شود.
او میگوید تا وقتی نگارخانهداران که قیمتگذار اصلی و اولیه آثار هنری به شمار میروند قیمتهای اصولی را برای یک اثر هنری نگذارند، نمیتوان به رفتن هنر نقاشی در میان مردم امیدوار بود.
به گفته وی، اکنون شاید یکی از مهمترین مواردی که اقتصاد هنر را در حوزه هنرهای تجسمی با مشکل روبهرو کرده است، همین امر باشد که آثار نقاشی با قیمتی کهکشانی عرضه میشوند که مخاطب آن هرچند هنردوست باشد، نمیتواند آن را بخرد.
او در عین حال میگوید اکنون شاید مهمترین دغدغه این باشد که هنر تنها برای قشر خاصی تعریف نشود و مردم عادی کوچه و بازار نیز بتوانند با نقاشی ارتباط برقرار کنند.
وی میگوید: اکنون جرقههای حضور هنر (در حوزه هنرهای تجسمی) در میان مردم زده شده است. باید به دنبال این باشیم که چه اتفاقی افتاده که مردم ترجیح میدهند آثار چاپی نقاشی چین را خریداری کنند؛ اما نمیخواهند اثری اریژینال را از هنرمند هموطن خودشان حتی با همان قیمت به دیوار بیاویزند.
او بصراحت به این نکته اشاره میکند که باید جامعه هنری ایران به دنبال این باشد که چطور میتوان برای کارمندی که ماهانه نزدیک به 400هزار تومان حقوق میگیرد، زمینهای ایجاد کرد تا او نیز به خرید یک اثر هنری با قیمت مناسب رو بیاورد.
منبع: روزنامه جام جم ۱۳۸۷/۱۰/۰۲
نویسنده : مهدی نورعلیشاهی
نظر شما